eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.6هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini گل داد وقتی شاخه تمرین کرد نام‌ات را باران به خود پوشاند لحنی از کلام‌ات را دنیا پر از فهم جدیدی از شنیدن شد بلبل که اجرا کرد ضربآهنگ گام‌ات را خوش‌بو شد و در خود نگنجید و وزید آخر آری نسیم احساس کرد عطر مشام‌ات را آب از تو معنای طراوت را گرفت و رفت تا در زمین جاری کند جان سلام‌ات را کوه از خدا آغوش دل‌خواه حرا را خواست ورنه خدا می‌ساخت بالاتر مقام‌ات را دل در دل پیله رهایی را نمی‌دانست پروانه شد پیدا کند درک پیام‌ات را وقتی محمد(ص) در اذان گفتیم پس باید الگو بگیریم از قعودت تا قیام‌ات را دنیای ما حتما پر از لبخند خواهد شد آدم اگر مشق خودش سازد مرام‌ات را هربار می‌گویی علی (ع)خورشید می‌تابد هر روز می‌تابی به ما مهر مدام‌ات را گفتی اگر با یاعلی از گور برخیزد انسان علاجی دارد اندوه قیامت را 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
اشعار وفات حضرت ابوطالب علیه السلام و مبعث رسول اکرم (ص) با هشتگ های زیر در دسترس است 🙏
@shere_aeini ای ابتدا محمد و تا انتها علی ای انتها محمد و از ابتدا علی ای بین کعبه احمد و ای در حرا علی یعنی که یک حقیقتِ مَحضید با علی در باطنِ ظهور تو در اِختفی علی یا مرتضی محمد و یا مصطفی علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی در جوش آمده‌است خُم خانگی ما در چشمِ ماست سرمه‌ی مستانگی ما بیرون زده است  یک  رگِ دیوانگی ما نورِ نبی است کعبه‌ی پروانگی ما از مرتضاست نعره‌ی مردانگی ما اِلّایِ مانده در پسِ اظهار لا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی باید به دشتها برود چوپان شود باید سفر رَود نَفس راهبان شود تاجر شود مسافرِ یک کاروان شود باید میانِ مکه امین و امان شود باید از آنچه فکر کنی بیش از آن شود تا که شود پیامبرِ مرتضی علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی چل سال انتظارِ زمین و زمان بس است چل سال پشت پرده برای جهان بس است چل سال منتظر شدنِ آسمان بس است چل سال  بین خلوت کروبیان بس است حالا خدا نوشت که ای بی نشان بس است برخیز  با ملائکه  برخیز  با علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی از عشق از حضور  لبالب نشسته بود در خلوتی شگفت و مقرب نشسته بود بین حرا به چله‌ی یارب نشسته بود اشراقِ نور بود اگر شب نشسته بود جبریل پیش روش مودب نشسته بود ای بازویِ نبوتِ تو هرکجا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی خورشیدِ مکه بر تنِ ظُلمتکده بتاب بر مردمان منجمدِ شب زده بتاب صبرِ زمینِ یخ زده سرآمده بتاب تنها به مکه نه که بر هر بُتکده بتاب هرچند مشکل است به دل غم مده بتاب غم نیست تا که ذوالفقارِ نبی هست با علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّل اگر کار مشکل است اصرار در مقابل انکار مشکل است گیرم  میان مشرک و کفار مشکل است ماندن ولی مقابلِ کرار مشکل است بودن به پیش ضربِ علی‌وار مشکل است    مرحب که هست پیش تو ای مرحبا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی وقتش رسیده است  از این پس علی بگو امشب نجف برو شبِ مبعث علی بگو  در  صحنِ آن سرای  مقدس علی بگو بین رواقهای مُقَرنَس علی بگو آری کَسم علی است نه هرکس ، علی بگو نَفسِ محمد است به نَصِ خدا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini گیسوی تو برای پریشان شدن بس است چشم ات برای سر به بیابان شدن بس است دلدار اگر تویی به خدا که برای ما بیدل‌ترین قبیله ی دوران شدن بس است هر روز پای "یار" قَبا چاک می زنیم کِی گفته ایم پاره گریبان شدن بس است از خیل معجزات تو،یک مهربانی ات کُفّار را برای مسلمان شدن بس است قدری ز دستپُخت خدیجه به ما بده نانش برای بوذر و سلمان شدن بس است مبعوث می شوی که بگویی به ابتران دختر برای کوثرِ قرآن شدن بس است تدریس نکته های ولایت شناسی ات ما را برای طفل دبستان شدن بس است تو آمدی نشان بدهی راه و چاه چیست آئینه دار پرتو خورشید و ماه کیست قرآن بخوان که سینه به سینه صدا شویم از گورهای جهل ابوجهل،پا شویم قرآن بخوان که با نفحات بهشتی ات قدری عوض شویم،کمی با خدا شویم این دست ها به شوق قنوتت بلند شد تا تکّه ای ز پازِل این "ربّنا" شویم بالی برای پر زدن ما درست کن تا جبرئیل های مقیم حرا شویم همراه چار قبله ی توحید آمدی تا بندگان کعبه ی آل عبا شویم بر روی شانه ات بنشینیم لحظه ای لبخند شاد کودکی کوچه‌‌ها شویم پُشت در حریم تو از اولیا پُر است ای کاش بین آن همه ما نیز جا شویم فردای حَشر منصبمان پادشاهی است امروز اگر قرار بر این شد گدا شویم فانوسِ راه را به یدالله داده ای می خواستی که با علی ات آشنا شویم یک هشتم عدس به علی عشق داشتن... گفتی که کافی است ز آتش رها شویم ما را علی علیِ تو اینجا کشانده است پائین پای غار حرایت نشانده است بال ملک کجا و بلندای بام تو از کهکشان بُرون زده حدِّ مقام تو ای کعبه ی نگاه تو صدها بِلال ساز "قبله"، نماز خوانده به بیتُ الحرام تو ذکر مدام اهل وِلا یا محمد است جان تمام شیعه به قربان نام تو اما تو آمدی که بگویی علی که بود این داستان نهفته شده در قیام تو "هرکس علی شناخت،خدا را شناخته" این بود جانِ مطلب و اصلِ پیام تو معراج هم اگر بروی..،دردِدل کنی جز مرتضی کسی نشود هم کلام تو "یا اهل بیت پاکِ خداوند لایزال" هر ثانیه شنیده شد این اَلسَّلام تو یک نیمه ی تو "فاطمه" شد،آن یکی "علی" حالا بگو که سجده کنم بر کدام تو!؟ طبق حدیث قدسی لولاک..،گفته اند: زهراست مقتدای "علی" و امام "تو از نور این دو ،پرتوِ قرآن  درست شد با "مرتضی" و "فاطمه" ایمان درست شد سرمایه ی محبت زهراست دینمان یعنی که فاطمه است دلیل یقینمان او بانی تفاخُر حق بر ملائکه است: "او فاطمه است،بنده ی خلوت گُزینمان" در حشر او سواره و باقی پیاده اند آن بی مثال‌بانوی بالا نشینمان در دست فاطمه است کلید دَر جَنان از باغ های اوست بهشتِ بَرینمان حوریّه ای که با دمِ اُمّید بخش خویش هجده نفس رسیده به داد زمینمان آن مادری که صبح قیامت یکی یکی با مِهر مادرانه کُنَد دست چینمان باید کسی شبیه علی همسرش شود آئینه دار جلوه ی پیغمبرش شود امّا پس از تو حرمت حیدر شکسته شد آیه به آیه سوره ی کوثر شکسته شد دیگر کسی به عترتتان اعتنا نکرد این نخل ریشه دار تناور شکسته شد در کوچه راه فاطمه ات سَد شد ای پدر در کوچه گوشواره ی دختر شکسته شد سیلی چنان به صورت زهرای تو گرفت آورده‌اند گونه ی مادر شکسته شد آتش به جان لانه ی آل نبی زدند بال و پر کبودِ کبوتر شکسته شد او را چنان زدند که "مسمار" سرخ شد او را چنان زدند که "در" سرشکسته شد ما در عزای دختر تو گریه می کنیم عُمری برای دختر تو گریه می کنیم 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini چو بر اریکه سوار آن یگانه فارس شد پیاده یوسف و یعقوب و نوح و یونس شد بزرگ مکتب توحید را مؤسس شد « ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ی ما را انیس و مونس شد» قدم نهاد به خاک احمد فرشته سرشت گرفت گلشن هستی طراوتی چو بهشت به مزرع دل عشاق تخم عاطفه کشت «نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرٌس شد» بسوی او زده پر مرغ فکرت اُدبا به خوی او گرویده بُتان پاک قبا ز روی او شده شرمنده مهر و مه عجبا «ببوی او دل بیمار عاشقان چو صبا فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد» یگانه گوهر گنجینة طریقت اوست امیر کشور عشق است و دولتش نیکوست شکوه معجزه را بنگر و مگو جادوست «بصدر مِصطَبَه ام می کشاند اکنون دوست گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد» به بام عرش، ملائک زدند پرچم نور شد از تجلّی او چشم بت پرستان کور بگو به غصّه و غم دور باش از ما دور «طربسرای محبت کنون شود معمور که طاق ابروی یار منَش مهندس شد» دهد منادی غیب از فراز عرش ندا رسید مظهر حق رکن دین و میر هدا به پاس مقدمش ای جرعه نوش پاک ردا «لب از ترشّح می پاک کن برای خدا که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد» بیا بنازمت ای شهسوار عرصه ی جود بخوان ترانه ی پرشور حمد یا محمود تو در قیام و ملائک به سجده اند و قعود «کرشمه ی تو شرابی به عاشقان پیمود که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد» فرشته آمد و بگریخت دیو با خواری به جمع دلشدگان مژده داد و دلداری شدم به رغم رقیبان غلام درباری «چو زر عزیز وجودست نظم من آری قبول دولتیان کیمیای این مس شد» چه بیم ث شد و دل ز شوق وحدت نو «خیال آب خضِر بست و جام کیخسرو به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد» به عاشقان خبر وصل دوست برسانید سرود گرم محبت ز نای جان خوانید به مقدمش چو «کلامی» گلی بیفشانید «ز راه میکده یاران عنان بگردانید چرا که «حافظ» از این راه رفت و مُفلس شد» 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini فارغ از هر گونه اما و اگر آورده ای برکتِ اسلام را سمتِ بشر آورده ای صبحِ بعثت فتح کردی قلهٔ توحید را از خدایِ «لاشریکَ لَه» خبر آورده ای گنجِ عالم را به تو دادند با پیغمبری در دلِ غار حرا یک کوهِ زر آورده ای نورِ «إقرأ بسم ِ ربکْ» باغ را آباد کرد نوبرانه بر درختِ دین ثمر آورده ای وحی نازل شد! رسالت های تو جریان گرفت موجِ دریا را به خاکِ شعله ور آورده ای جبرئیل از لطفِ دستت باز هم شد نونَوار چون برایش با محبت بال و پر آورده ای میشود با دستهایِ تو بساطِ کفر جمع از برایِ مشرکان بارِ سفر آورده ای میخورَد امشب تبر بر قامتِ لات و هُبل خیرِ مطلق را برای اهلِ «شر» آورده ای با شجاعت جاهلیت را سپردی دستِ گور دختران را سمتِ آغوش پدر آورده ای شرط بعثت بود تبلیغِ ولایت در غدیر اینچنین نام علی(ع) را بیشتر آورده ای بر درِ خیبر هراس افتاد چونکه با خودت حیدرِ کرار را نه! شیرِ نر آورده ای بی‌ در و پیکر شد آری قلعه با دستِ علی(ع) در میانِ معرکه شور و شرر آورده ای در غدیرخم علی(ع) را جانشینَت کردی و یک أمیرالمؤمنینِ معتبر آورده ای! 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini همیشه مبدأم مشهد ولی مقصد نجف بوده سری که بی علی سرکرده باری بی هدف بوده علی آنجا که می‌بخشید جان بر عالم امکان مسیحا آخر و آدم در اول‌های صف بوده شب معراج از صوت علی دانسته‌ام این را پیمبر این طرف بوده‌ست و مولا آن طرف بوده علی صبح بلی گویی، علی شام بلاجویی اگر چه نفس احمد بوده اما جان به کف بوده سلامت رفت با نادعلی از فتنه بیرون نوح چنان دُری که از اول در آغوش صدف بوده 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
با تبریک فرا رسیدن اعیاد شعبانیه اشعار اعیاد شعبانیه با هشتگ های زیر در دسترس است علیهم السلام . اشعار جدید به مرور در کانال درج می شود این متن در کانال برای سهولت دسترسی تا آخر ماه شعبان پین (سنجاق) میشود 🙏
@shere_aeini مدیح گفتنت از هر دهان بزرگ‌تر است و نامت از همه‌ی آسمان بزرگ‌تر است پیاله‌ایم و به دریا نمی‌رسد این درک که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است مساحتی‌ست  کران تا کران شش گوشه بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی حدود سروری ات از زمان بزرگ تر است چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن چه شور عشق تو از شوق جان بزرگ‌تر است نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین خدای توست که در هر اذان بزرگتر است و قائلیم به الله اکبر ، اما باز علی اصغر تو از جهان بزرگ‌تر است تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند که راه شیری این کهکشان بزرگتر است نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا غم فراق تو از قلبمان بزرگ تر است برای هرکه چشیده ست چای موکب را همیشه تشنگی از استکان بزرگ‌تر است اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگتر است ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا همیشه بخشش این خاندان بزرگتر است 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بیا از ساحتش تنها و تنها نام را بردار همانی که همه گفتند آری جام را بردار دمی با نام او هم مست شو هم پاکِ از لغزش بیا با نام او پروندهٔ بدنام را بردار بیا و در نگاه او به جنّت پاگذار اول همان اول برای خویشتن فرجام را بردار بیا با یوسفانِ ماتِ چشمانش بخوان این را الا صیّاد ما صیدِ توائیم این دام را بردار بخوانش چون خدایی که نمرده ست و نمی میرد و تنها از خدا بر مدحِ او الهام را بردار حسین از آن احمد هست برآنکه نمی داند بگو از نام آئین خودت ، اسلام را بردار بگیر از سرنوشتِ طفل خود ناکام بودن را فقط با تربت شاهِ دو عالم کام را بردار بریز اشک غم خود را فقط بر او فقط بر او از این سفره از این سفره فقط اطعام را بردار 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini رود سمت خانه ی دریا قدم برداشته دامن دشتِ پر از آلاله نم برداشته تا که بنویسد به روی پلک او "فَتحًا مُبین" حضرت حق از پر فطرس قلم برداشته آهِ حسرت می کشد،هی پشتِ دستش می زند چون که جبریل از لب او بوسه کم برداشته چهره ی"قند"و"نمک" پوشیه اش افتاده است دست حیدر پرده از تیغ دو دم برداشته عکس لبخند ملیحش قاب ها را شاد کرد از رخ آئینه ها تصویر غم برداشته بوی سیبی از پر قنداقه ی او پخش شد... عالمی را ناگهان عطر حرم برداشته آسِمان بار امانت را به پیغمبر سپرد آفتابش را به دست ساقی کوثر سپرد چشم ما اندازه ی بال مگس نمناک شد بعد از این نم بود که لوح دل ما پاک شد کشتی ات تا بادبان عاشقی را باز کرد با سجودِ بادهای بی امان کولاک شد مادر تو مادر آب است ای فرزندِ نور مادر تو همسر بابای اهل خاک شد مادر تو بانی خلق تمام عالم است مادرت شان حدیث قدسی لولاک شد گرچه شیعه مست انگور"ضریح"مرتضی است چادر خاکیِ زهرا سایه ی این تاک شد حضرت صدیقه ی کبری دلش می خواست..،پس یا"حسین بن علی" ذکر لب افلاک شد این حسینِ روی لب ها از دعای فاطمه است تا قیامت شیعه مدیون عطای فاطمه است پنجمین خورشید روی پشت بام پنج تن نیمه ی شب ها تویی ماه تمام پنج تن تو نوای نای خاموش حسن گردیده ای از گلویت پخش می گردد پیام پنج تن یا حسین و یا حسین و یا حسین و یا حسین... ذکر شیرین تو شد تکیه‌کلام پنج تن صبح و ظهر و عصر و شب..،هرلحظه از عرش خدا می رسد تا کربلا عرض سلام پنج تن ظاهراً ما را خدا خوانده غلام کوی تو باطناً ما را خدا خوانده غلام پنج تن عاشقی وقتی که پایانِ خوشی دارد،خوش است پس تو باید می شدی حُسنِ ختام پنج تن سیب را آدم به عشق روضه ی تو چیده است هفت شهر عشق را عطار در تو دیده است کهکشان با صدهزار آئینه تزئین می شود آسمان با آفتاب و ماه آذین می شود ای که احکام شریعت در وجودت جمع شد غالباً دین با بیانات تو تبیین می شود در قیامت رخت شاهی را به تن خواهد نمود پشت درب خانه ی تو هر که مسکین می شود نان بچّه‌شیعه ها از دستپخت فاطمه است رزق ما از سفره ی بابات تأمین می شود هرکسی قدر پر ارزن برایت خرج کرد از زبان حضرت صدیقه تحسین می شود خواهرت در روضه تقسیم وظایف می کند تحت امرش شغل نوکرهات تعیین می شود یاد خُشکی لب تو سخت گریه می کنم سینه ام هرگاه از اندوه سنگین می شود سرنوشت ما گره خورده است با اشک عزات عاقبت‌خیری ما در روضه تضمین می شود چای تلخ اربعین ات را که می نوشد حسین زندگی زائرت یک عُمر شیرین می شود نوکران تو به عشق اکبرت بابایی اند زائران اربعینی تو پائین‌پایی اند سروِ بی همتا!به شوق تو چمن گردیده ایم سنگفرش کویِ جَنات عَدَن گردیده ایم شیر پاک مادران قطعاً موثر بوده که از طفولیت برایت سینه زن گردیده ایم ما جنون را در کلاس "هیئت" از بَر کرده ایم دانش آموزان عشق پنج تن گردیده ایم در مُحرَّم،در شب قاسم،به همراه شما دسته جمعی مست ذکر"یا حسن" گردیده ایم ساربان انگشترت را برد و ما در روضه ها خون دل خوردیم تا دُرِّ یمن گردیده ایم کربلا..،نه..،کاش بوریای ما امضا شود کاش می گفتند ما هم بی کفن گردیده ایم شمع محفل روضه ی مشک علمدار شماست تا سحر سرگرم فیض سوختن گردیده ایم آفتاب،این ماه کارت را چه آسان می کند "دردها را بیشتر عباس درمان می کند" 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini غیر از تو را زبان من املا نمی کند جزگفتن از تو را قلم انشا نمی کند شاعر تو را نوشته و حاشا نمی کند جز در سرودن از تو زبان وا نمی کند در دفتری که صحبت از آیینه می شود هر کس نگفته از تو حسینی نمی شود آدم ابوالبشر شده اما حسین نیست از او خلیل سر شده اما حسین نیست موسی پیامبر شده اما حسین نیست عیسی گزیده تر شده اما حسین نیست در جان محمد است که با او برابر است آری حسین بوده که جان پیمبر است گیرم پیمبر است که فرقی نمی کنند همتای حیدر است که فرقی نمی کنند زهرای اطهر است که فرقی نمی کنند مثل برادر است که فرقی نمی کنند فرقی نمی کنند و مرا شور در سر است آخر حسین فاطمه یک چیز دیگر است بین حسین و شیعه صمیمیت است و بس همراهی حسین به سنخیت است و بس شیعه به یک مرام و به یک نیت است و بس اسلام بی حسین مسیحیت است و بس اسلام ما که ثبت شده با شهادتین کامل نمی شود مگر از ذکر یا حسین در دین ما خدا یکی و مصطفی یکی است احمد یکی است پس به یقین مرتضی یکی است حیدر یکی و حضرت خیرالنسا یکی است زهرا یکی است پس حسن مجتبی یکی است این جمع بی حسین که معنا نمی گرفت یعنی اگر نبود کسا پا نمی گرفت غیر از خدا نبود و حسین آفریده شد ارض و سما نبود و حسین آفریده شد جز کربلا نبود و حسین آفریده شد قالو بلی نبود و حسین آفریده شد قالو بلای ما به الست از حسین بود اصلا هرآنچه بوده و هست از حسین بود بی اشک ، خاکِ خلقتمان گِل نمی شود تنها مجسمه است دل و دل نمی شود دل بی حسین این همه قابل نمی شود انسان بی حسین که کامل نمی شود غیر از حسین را به دل خویش حک نکن ما از اضافه ی گل اوییم ، شک نکن تاریکم و حسین چراغ هدایت است وقتی حسین هست به کشتی چه حاجت است درس من از حسین همین یک عبارت است عزت برای شیعه ی او در شهادت است ما شیعه ایم و پای ستم را شکسته ایم در سایه ی سیوف خذینی نشسته ایم ای معنی نهفته ی در هل اتی حسین ان الذین آمنوی سوره ها حسین حتی خدا برای تو شد خونبها حسین ماییم و حسرت حرم کربلا حسین از ما بگیر این همه درد فراق را اما نگیر از دل ما اشتیاق را 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تو از قبیله ی آبی و برتر از دریا شبیه و مثل تو هرگز نیامده دنیا دعا بدون توسل به نام زیبایت قسم به هستی حیدر نمی رود بالا و در شجاعت و ایثار و بندگی ات هم نمی رسند به پای تو انبیا حتی به جای بازو و دستی که گشته اند قلم دو بال داده خداوند بر تو ای آقا از آن زمان که برای تو نوکری کردم دعا نموده برایم مکرراً زهرا تمام زندگی ام وقف روضه ات گشته چرا که تشنه ی عشق تو هستم ای سقا شنیده ام که سرت را به نیزه ای کردند شنیده ام که تو گشتی مقطع الاعضا کنار علقمه با دیده ای پر از حسرت صدا زدی که بیا ای غریب بی همتا تمام سعی خودت را نمودی اما حیف نشد که آب رسانی به خیمه ی زن ها دلش شکست خدا آن زمان که تو گفتی عزیز فاطمه شرمنده ات شدم مولا 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini زمین و آسمان را گرم یا قدوس و یا هو کرد همینکه صحبت از زیبایی آن چشم و ابرو کرد خدا وقتی بنا بود از رخ خود پرده بردارد علی را آفرید و مرتضی عباس را رو کرد جنان خوشبو شد از آن لحظه ای که لحظه ای کوتاه شمیم گیسوی مشک آفرینش را سحر بو کرد به هرجا که قدم می زد شمیم یاس می پیچید بیابان را به حکم کیمیایی غرق شب بو کرد تمام دشت را آن شیر خفته در نگاه او به شوق صید بودن پیش چشمش دشت آهو کرد نمی دانم خدا هنگام نقاشی ابرویش کمان را آفریده یا که میل دو پرستو کرد نمی دانم هنر را آفرید اول سپس عباس را یا که هر آنچه از هنر را بود صرف خلقت او کرد به اخمی نیمی از لشگر به اخمی نیمه ی دیگر شمار کشتگان را در نبرد خود ترازو کرد به توفیق مقام عبد بودن می رسد هر کس غبار صحن را با توتیای چشم جارو کرد 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هر درد را کرده دوا بابُ الحوائج پُر باشد از صدق و صفا بابُ الحوائج رد کردن از کاشانه اش امکان ندارد از بسکه می ریزد عطا بابُ الحوائج سائل شدم تا که بگیرم از کریمان.. قیمت گذارد بر گدا بابُ الحوائج چنگی بزن تا که بگیری از علمدار.. اِکشف کروبی..کز وفا بابُ الحوائج هر جا گره افتاد می گویم دمادم.. جانِ حسین رحمی نما بابُ الحوائج (ای ماهِ بی مثل و مثالِ آل حیدر) (یک مشگِ آبی هم سراغ ما بیاور) بابُ الحوائج یک نظر آقا بریدم افتاده ام آقای خوبیها بریدم ای زاده ی امّ البنین ای غیرت الله اِرحم امیری..حضرت سقّا بریدم غیر از محن..غیر از بلا چیزی ندیدم باور کن‌ از این عرصه ی دنیا بریدم دور و برم حالی شد از خیلِ رفیقان حالا که هستم یکّه و تنها بریدم ای آبرو دارِ خدا رزقی عطا کن.. از بسکه آقا جان شدم رسوا بریدم (یا حضرت عباس اندوهم زیاد است ) (لطفت نباشد عمرمان قطعاً بیاد است) یک دستگیری می کنی با‌گوشه ی چشم جانا!امیری می کنی با گوشه ی چشم دارم یقین با بذل و بخشش یابن حیدر ردّ فقیری می کنی با گوشه ی چشم کافی ست تا کرببلا دعوت نمایی مهمان پذیری می کنی با گوشه ی چشم کارِ گرفتارانِ عالم با تو باشد تو بی نظیری می کنی با گوشه ی چشم فضل و کمالاتت زیاد است و دمادم میلِ فقیری می کنی با گوشه ی چشم شکر خدا شد ذکرِ لبهایم ابوالفضل گرم است پشتِ من به آقایم ابوالفضل 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini باد در عرش که پیچید خبر شکل گرفت از پر و بال ملک فرش گذر شکل گرفت نور خورشید به شب خورد..،سحر شکل گرفت آسمان پرده برانداخت..،قمر شکل گرفت ماه از جلوه ی گیراش چه حظی می برد علی از فرط تماشاش چه حظی می بُرد نخل پر برکت توحید ثمردار شده نسل تابنده ی خورشید،قمردار شده کهکشان های خداوند خبردارشده پدر خاکیِ افلاک پسردار شده صورتش هودج نور است..،پدر می بوسد دست آب ور خود را چقدر می بوسد ابرویش جلوه‌ی ربّ است اُبُهَت دارد زلف او آیه ی نوری است که حرمت دارد چشم او ابر بهاری است که رحمت دارد نام او جامِ طهوری است که شربت دارد صاحب شهد شکرریزِ سبو می آید چِقَدَر نام اباالفضل به او می آید گونه ی آینه بر دوده ی آهش خیره چشم فانوس به پیچ و خم راهش خیره برکه ی آب به رخساره ی ماهش خیره پلک باران به تماشای نگاهش خیره آسمان خیره به چشمان تر این ماه است چشم او چشمه ی توحیدی آل الله است رشته‌ ی وصلت عُشاق،نخ دامن او رختی از جنس پر و بال ملک بر تن او دَرِ جنّات عَدَن،دُکمه ی پیراهن او ساقه ی طاقِ فلک بازوی شیر افکن او غرشش غرش طوفانیِ شاه عرب است پسر شیر خدا،شیر نباشد عجب است هرکه در زندگی اش غصه ی بسیاری داشت اگر از خانه ی مولا طلب یاری داشت بی گمان با پسرش نیز سر و کاری داشت سیزده ساله چه رزم علوی واری داشت سیزده ساله یلِ با جَنَم حیدر شد وارث بر حق تیغ دو دم حیدر شد دست عباس به دامان امام حسن است سند قلب اباالفضل به نام حسن است سالیانی است که درگیر مرام حسن است گرچه ساقی است ولی تشنه ی جام حسن است چِقَدَر خصلت دلدار به دلبر رفته کرم حضرت ساقی به برادر رفته ساحل امن یقین بود که دریا را ساخت شانه اش بود که زُلف شب یلدا را ساخت کوهی از غیرتِ حساس به زهرا را ساخت دامن اُمِّ بَنین حضرت سقا را ساخت گیسویش را به سر زلفِ حسینِ خود دوخت کاشف الکرب شدن را به اباالفضل آموخت آفریده شده عباس برای زینب سینه ی او سپر دفع بلای زینب جان عشاق اباالفضل،فدای زینب ما گدایانِ حسینیم،گدای زینب ادامه در پست بعدی ... 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ادامه ی پست قبل .... همگی بنده ی عشقیم به عباس قسم پاسبانان دمشقیم به عباس قسم سیل اشکیم به دنبال نمِ دریایش دست ما را برسانید به اعطینایش این که خوانده است حسین بن علی آقایش ارمنی های محلّه اند علم‌کِش هایش هرکه را جَذبه ی این عشق به زنجیرش کرد نمک سفره ی عباس نمک گیرش کرد کاش ما را به ردای کرمش وصل کنند مثل وصله به نخِ شال غمش وصل کنند مثل پَر،کنج ستون علمش وصل کنند دست ما را به ضریح حرمش وصل کنند تا که آب و گِلمان خرج عزایش باشد تنمان تکه ای از صحن و سرایش باشد آبرو داده به سرچشمه،به دریا،دستش از زمین پُل زده تا عرش مُعَلّی،دستش مرده را زنده کند همچو مسیحا،دستش چقدر مُعجزه ها خلق شده با دستش آن که از خاک درش کور شفا می گیرد با همان دستِ قلم دست مرا می گیرد سرو سبز علویّات برومند شده شانه ی او به بلندای دماوند شده چهره اش بانی پیدایش لبخند شده خطبه خوان حرم امن خداوند شده مکه را شیفته ی عشقِ امام خود کرد کعبه را بنده ی اعجاز کلام خود کرد آیه ی نور به پیشانی او مکتوب است با وجودش بخدا وضع حرم مطلوب است بین اطفال حسین بن علی،محبوب است سر دوشش چقدر حال رقیه خوب است طفل از ذوق تماشای عمو پر می زد هر زمان بوسه به دست علی اصغر می زد آه!از لحظه ی شومی که بلا نازل شد بین مهتاب و حرم ظلمت شب حائل شد اشک افلاک فرو ریخت زمین ها گِل شد کار برگشتن سقا به حرم مشکل شد دامن شیر به سرپنجه ی کفتار گرفت ناگهان تیغ به بازوی علمدار گرفت رود فریاد زد ای اهل حرم..،دریا سوخت مطمئناً جگر تشنه ی دخترها سوخت وسط معرکه ی جنگ دل بابا سوخت آخرین مشک که افتاد زمین..،سقّا سوخت چقدر بعد علمدارِ حرم هق هق کرد بنویسید رباب از غم اصغر دق کرد 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini درمان شدند پیش تو بیمارها چقدر از تو گرفته اند گرفتار ها چقدر رأفت تویی جلال تویی بیکران تویی کم‌بوده اند پیش تو بسیار ها چقدر ای آنکه عطر یاس و گلاب از شمیم توست خیرت رسیده است به عطارها چقدر بی دست، دست عالمیان را گرفته ای واشد به نام تو گره از کارها چقدر شیرینی سه ساله عیان کرد بر همه پرورده ی تو اند نمکدارها چقدر سردارها اسیر سرافرازیت شدند پای تو رفته اند سرِ دارها چقدر مانند پیکر تو مزار تو آب شد داغ تو ماند بر دل نیزارها چقدر زهرا رسید و چشم به خون بسته ی تو گفت ناگفتنی ست روضه ی دیوارها چقدر دست حسین بر سر و دست تو بر زمین آمد به چشم، بی کسی ِ یارها چقدر بستند با طناب سرت را به نیزه ها برخورد بر غرور علمدارها چقدر 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کِی نخل نجف چون تو رُطب داشته است کِی بنده چنین حضرت رَب داشته است هنگام تماشای تو و وقت نماز تکبیر علی به روی لب داشته است ای ماهِ بلندِ خانه ی اُم بَنین کِی با تو مدینه رنگِ شب داشته است گویند نقاب را که از چهره گرفت یک هفته سپاهِ کُفر تب داشته است یک روز پس از حسین به دنیا آمد او قبل تولدش ادب داشته است 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به دست تو خاتم به سر نیز تاج کیانی تو پیوند نیکوی اسلام و ایرانیانی همه دادمردان گیتی کس و دودمانت عروس علی هستی و دخت نوشیروانی بزرگی چنان تخت جمشید یا طاق کسری سترگی، گرانمایه آن‌سان که رشک جهانی جهانشاه یا شهربانو کدام است نامت تورا راد مرد جهان هرچه نامیده آنی هراست نباشد ز ضحاک‌های عرب هیچ که هم در پناه فریدون و شیر ژیانی انیرانیان کی به بندت کشیدند هرگز تویی را که شه بانوی شاه آزادگانی تمامی ایل و تبار تو یکتا پرستند گریزان ز آیین مهری و آیین مانی تو را پور فرخنده پی آفتاب نیایش ستایش تویی را که هم ماه و هم مهربانی نگهبان ایران نگاه تو و شوهر تو گرامی فروزنده‌ی آتش جاودانی رهاننده نیز از نژاد اهورایی تو تو مادربزرگ بزرگ امام زمانی مزارت کجای جهان است رود است یا کوه به هر روی از چشم بیگانگانت نهانی 🔸شاعر: ================================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini چو میبینم جمالش را به چشمم مصطفا باشد چو میبینم جلالش را سرا پا مرتضا باشد قد و بالاش غوغایی میان لشگر اندازد جهانی را به یاد مصطفا و حیدر اندازد به وصفش واژه ها را در صف ابیات بنشاندم نبی بود و علی بود و علی اکبرش خواندم شبیه مصطفا نور خدایی بر جبین دارد و در رگ های خود خون امیرالمومنین دارد زبان در وصف او عاجز چو طفل مانده در راه است چه باید گفت در وصفش که او ممسوس فی الله است ببین که دست و دلبازیش بر خیرالنسا رفته و رزم او میان معرکه بر مجتبا رفته ببین سر تا به پا , پا تا به سر او نور قرآن است جوانان را بگو او سرور کل جوانان است نمی گردد به درگاهش ارادت های مردم ، گم بهشت عاشقانش سمت پایین پاست ای مردم به درگاهش بیاور رو که جان عالمین است او شبیه کاشف الکرب الحسین باب الحسین است او جوانی که تماما نور الله الصمد باشد الهی که قد و بالاش دور از چشم بد باشد به خاک کربلا در بین چشم شور آن امّت نظر خورد عاقبت در معرکه آن قد و آن قامت ز دامان حرم بنگر که قرآن حسین می رفت علی می رفت و دنبالش ز تن جان حسین می رفت علی اکبر ز روی اسب ناگه در سجود آمد میان معرکه تا بر سرش تیغی فرود آمد چو پهلویش به ضرب نیزه ای از خون چو دریا شد تمام معرکه انگار پُر از بوی زهرا شد چنان جسم علی اکبر به مقتل ارباً ارباً شد تو گویی که تمام نیزه ها بر پیکرش جا شد کنار اکبرش گریان بیامد پیش ثارالله علی را چید در بین عبای خویش ثارالله 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini طُفِیل عشق حسین‌اند آدمی و پری تو آمدی، که دل از دلبر جهان ببری جوانِ خوش قد و بالا! کریم آل حسین! چنان حسن، به کرامت در این قبیله، سری تو قلب نسل جوان را، به خود گره زده‌ای نشان توست، هر آنجاست از جوان، اثری برای قلب پریشان مادران شهید علی‌ِ اکبر لیلا! تو مرهم جگری به خَلق و خُلق: محمد، مرام و نام: علی به تو رسیده، چه میراث‌های پر گهری چه کرده است عبور تو با دلش؟ وقتی که از مقابل چشم حسین، می‌گذری ندیده ذات هوالعشق، چون تو مجنونی فقط حواله‌ی لیلا ست، این‌چنین پسری تو کیستی؟ که به یک آن، محمدی و علی تو کیستی؟ که به پا خاست، پیش تو قَمری به سوی کرب و بلا، راهی است، قافله‌ای خوشا به حال سوارانِ با تو هم‌سفری اذان بگو، که نماز وصال یاران است بگو که نام علی را به کربلا ببری چگونه شِبه نبی! در کمین جسم تو اَند؟ «تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری» رسید جان جهان، بر لبش، از این روضه: که بوسه زد به لبانت، لبان تشنه‌تری وداع با پسری چون تو، می‌کُشد همه را دگر ببین، چه کُنَد؟ با دلِ چو او، پدری قدم بزن، دم آخر، که چشم‌های حسین دوباره بر قد و بالای تو، کُنَد نظری سلام کردم و باور نمی‌کنم یارا! دل شکسته‌ی ما را، به پاسخی نخری 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کلامی را نمیبینم  که شاَنش را عیان سازد مگر لطف خدا جاری کلامی بر زبان سازد مقامی را که ممسوس است در ذات خداوندی چگونه میتواند چون منی آن را بیان سازد چگونه میتوان گفتن ز مولودی که میلادش دوباره روی احمد را در این عالم عیان سازد رُخش احمد قدش حیدر نفسهایش مسیحایی خدا آورده اورا تاکه رشک انس و جان سازد از آن خُلق کریمانه که ارث از مجتبی برده تواند از کرم دریا کران تا بی کران سازد جنان آمد پدید از گوشه ی لبخند بابایش در آغوش پدر خندد جنانی در جنان سازد پِی آب حیاتندو نمیدانند اگر خواهد جهان پیر را با یک نگاه خود جوان سازد اگر افتاده از پایی بزن درب سرایش که زِ هَر افتاده گیرد دست از او یک قهرمان سازد دلا غافل مشو یکدم ز الطاف علی اکبر که هر چه از خدا خواهی علی اکبر همان سازد پدر آمد به بالینش که ای سرو رشید من مخواه اینگونه داغ تو قد من را کمان سازد 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini رسیده دلبری دیگر علی اکبر علی اکبر نگو دلبر بگو گوهر علی اکبر علی اکبر چه مولودی چه فرزندی عجب معشوق دلبندی کمی از عرش بالاتر علی اکبر علی اکبر نگاه نافذش حیدر دل آیینه اش کوثر قد و بالاش پیغمبر علی اکبر علی اکبر همین که روی پا یا دوش بابا می نشست انگار نبی می رفت بر منبر علی اکبر علی اکبر ز نامش هم به سر تا پای دشمن لرزه می افتد به تنهایی ست یک لشکر علی اکبر علی اکبر چه می گویند جز این ذکر، روز و شب کبوترها علی اصغر علی اصغر علی اکبر علی اکبر به حق این شب اعظم الهی دست ما را هم بگیرد در صف محشر علی اکبر علی اکبر 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini