eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.6هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اشعار ======================== @shere_aeini اول راه جمع بسیاری نامه دادند جانب جانان بی وفاها یکی یکی رفتند گرچه ماندند بهترین یاران یک به یک امدند کرب و بلا دور ارباب عشق جمع شدند مثل هفتاد و دو گل عاشق همه پروانه های شمع شدند زینب آرام میشد ان وقتی یار سوی غریب می امد ان طرف سی هزار می رفتند این طرف هم حبیب می امد با حبیبان که راه می افتی عشق را انتخاب باید کرد مسلم عوسجه به ما اموخت ریش با خون خضاب باید کرد زن و فرزند را رها کرد و رفت با عشق اشنا بشود عشق یعنی زهیر عثمانی خواست صد مرتبه فدا بشود زندگی مرگ دارد و آدم با شهادت پر از حیات شود عامر از نسل نوح آمده است ساکن کشتی نجات شود بیست سال تمام هر شب و روز از اجل خواست تا امان بدهد ارزوی بریر این بوده است در رکاب حسین جان بدهد تیزی تیغک مغیلان را کودک خردسال می داند راز ان خار کندن شب را نافع ابن هلال می داند تیر باران شروع شد بعدش شد فدایی حجیر با پدرش دست در دست هم شهید شدند ای به قربان جندب و پسرش شاهد زخم های پیغمبر از احد آمده است کرب و بلا چه کسی جز کنانه جنگیده است در رکاب دو سید الشهدا در میان سواره های یزید این دلاور پیاده می جنگید بوی صفین داشت شمشیرش مثل حیدر جناده می جنگید رفت عابس برهنه در میدان مست مست از می سبوی حسین ما همه عاشقیم اما اوست شاه دیوانگان کوی حسین ان زمانی که عشق می اید هیچ چیزی مقابلش سد نیست رو سفیدی جون میگوید رو سیاهی همیشه هم بد نیست کم کمک ظهر شد اذان گفتند شد فدای نماز خواندن او تیر ها را به جان خرید سعید تا نباشد گزند بر تن او کربلا ظهر روز عاشورا یک دم انگار روز محشر گشت نام زهرا دوباره معجزه کرد اخرین لحظه بود حر برگشت کشتگانش اگرچه کم بودند سهم دارد در ان میان ایران خوش بحال غلام ترک حسین پسر فاطمه سن قوربان وای بر من که در تمام عمر گریه کم کرده ام برای شما ای شما ای فداییان حسین پدر و مادرم فدای شما 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ======================== @shere_aeini جناب سعید بن عبدالله حنفی (ره) تیر می‌آمد ز هر سو، ایستاد امّا سعید گفت درس عاشقی را این چنین با ما سعید تیر می‌آمد ز هر سو بی‌محابا می‌گرفت تیرها را با سر و با قلب و دست و پا سعید سینه‌اش آماج تیغ و نیزه بود، اما نبود در دلش دردی به جز تنهایی مولا، سعید تا نماز عشق در میدانِ خون برپا شود داد جانش را هزاران بار بی پروا سعید بر زمین افتاد؟ نه، کوچید سمت آسمان با پرستوهای سرخ ظهر عاشورا سعید در جواب این وفاداری، امامش مژده داد: پیش روی من تویی در جنت الاعلی سعید 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ======================== @shere_aeini جناب حبیب بن مظاهر از جنس حیدر است رجزها که از بر است با یا علی همیشه دهانش معطر است در وصف او کتاب فراوان نوشته‌اند دیگر نوشته‌اند که این مرد، دیگر است در آسیاب کوفه نکرده‌ست مو سفید او پیرِ پای منبر اولاد حیدر است بر دست اگر که نیزه بگیرند، سربلند در دست اگر که تیغ بگیرند، او سر است با سنگ و تیر و نیزه و شمشیر آمدند حق داشتند، جبهه‌‌ی‌شان نابرابر است! تیغ از غلاف خویش اگر در بیاورد تنها خودش به منزله‌ی چند لشکر است با تیغ در غلاف، به میدان قدم گذاشت گفت آن‌که پای پس کشد از مرد کمتر است حاشا نفس نفس بزند پیر کارزار! این‌ها نفس نفس که نه، ذکر مکرر است وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست دیدند شیر معرکه دیگر کبوتر است... وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست معلوم بود فکر لب خشک اصغر است وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست پیچید بوی سیب... وَ این بیت آخر است 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار =========================== @shere_aeini پسر فاطمه تنهاست کجایید اصحاب خون جگر حضرت زهراست کجایید اصحاب عهد بستید که تنها نگذارید او را اوج مظلومی آقاست کجایید اصحاب با لب تشنه زند ناله که هل من ناصر پاسخش نیزه اعداست کجایید اصحاب می گرفت آنکه به دامن سرتان را ، حالا بر روی دامن صحراست کجایید اصحاب سرِ پیرهن و عمامه و انگشتر او وسط معرکه دعواست کجایید اصحاب یک نفر نیست به دادش برسد در گودال زینب از شمر کمک خواست کجایید اصحاب هرچه آقای شما داشت که غارت کردند نوبت خیمه زنهاست کجایید اصحاب سختی دیشب و امروز گذشت هر چه که بود سخت تر امشب و فرداست کجایید اصحاب پسر فاطمه همراه عزیزانش رفت دختر فاطمه تنهاست کجایید اصحاب 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
برای دسترسی به بیش از ۳ هزار قطعه شعر سال های گذشته روی های زیر کلیک کنید ( بعد از کلیک بر روی هر هشتگ با بالا و پایین کردن فلش های پایین صفحه اشعار را مشاهده کنید ) 👇👇 🏴 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار ✅ اشعار 🏴 اشعار 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ======================== @shere_aeini رسید روضه ی چارم..عقیله حیران است شب وساطت طفلان و اذن میدان است میان خیمه ی زینب دوباره طوفان است رسیده خدمت ارباب و دیده باران است حسین مانده و زینب..چه قاب و تصویری عجب سکوت عجیبی…چه حال دلگیری.. گرفته دست برادر که یاورش باشد فقط نه خواهر او،بلکه مادرش باشد که مرهمی به روی داغ اکبرش باشد میان خیمه ی ارباب،حیدرش باشد عقیله ی علویه،خودِ خودِ مولاست و آخرین قسمش جان حضرت زهراست که ای تمام من ای یارِ بهتر از جانم نگاه کن به نگاهم ببین پریشانم اگرچه در خورِ شان تو نیست..می دانم قبول کن کم مارا به ذبح طفلانم برای غصه ی من چاره ای کن آقاجان خودت دعای سفر را بخوان بر این طفلان خیال کن که بمانند پیش خواهر تو هزار خولی ببینند در برابر تو هجوم حرمله ها را به سمت دختر تو به روی نیزه ببینند راس اصغر تو تو را به گودیِ گودال و زخم بر بدنت به زیر سم فرس ها و نیزه در دهنت مرا به بند اسارت میان نا محرم سر بریده ی تو..گیسوان تو در هم به نیزه ای سر عباس را که شد مبهم مرا به بزم شراب و عذاب در هر دم قسم به جان تو دق می کنند بی تردید همان دمی که ببینند صورتت پاشید 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ======================== @shere_aeini سر را گرفت در دل چادر به دامنش سر را گذاشت غرق تفکر به دامنش "یا آتش محبت، یا آتش عذاب" * او بود و شعله شعله تحیر به دامنش دل کند از زمین که نماند الی الابد در این مصاف، ننگ تکاثر به دامنش آمد سوی حسین سرافکنده و خجل می‌ریخت اشک‌هاش چنان دُر به دامنش او هم شهید شد که نماند اسیر مرگ حالا حسین بود و سر حُر به دامنش 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ======================== @shere_aeini وهب مسیح زمانش شد از عنایت تو چه کیمیای عجیبی‌ست در محبت تو خدای عزّوجل بوده است مشتاقت کشیده سرمه به چشمان عرش، تربت تو مرا به دست کسی غیر "جُون" نسپاری که روزی‌ام بشود افتخار خدمت تو خوشا کسی که لُهوف است نامه‌ی عملش که صفحه صفحه وجودش شده روایت تو تمام زندگی‌ام را به آه خواهم داد که آه را بکُنم خرج در مصیبت تو شبیه سدره، شده خلق قلب عشاقت که کنده می‌شود از جا به یاد غربت تو چگونه وقت ورودت به عرصه‌ی محشر سرم به روی تنم باشد از خجالت تو به زیر چکمه‌ی دشمن تلاش می‌کردی مگر که حُر بشود شمر با شفاعت تو چه باک از اینکه تنت روی خاک عریان ماند حریر گریه‌ی زهرا شده‌ست خلعت تو 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ======================== @shere_aeini آیینه بود و عاقبت او به خیر شد دل را سپرد دست حسین و «زهیر» شد هر کس گره به حبل متین خورد شد زهیر هر کس که از امام جدا شد، زبیر شد بودند در رکاب علی عده‌ای ولی شد عمرشان تباه که ختم به غیر شد اما زهیر قصه‌اش از جنس دیگری‌است او هم‌رکاب حر و حبیب و بریر شد جنگید و پیش چشم امامش به خون نشست این قصه با شهادت ختم به خیر شد 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini