eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22.1هزار دنبال‌کننده
632 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اشعار =========================== @shere_aeini از خیمه بیرون آمده آیینه‌ی قرص قمر شیری به میدان می‌زند مستانه و شوریده سر قلب حرم، قلب عمو، قلب همه دنبال او او غرق در عشق عمو و مست از جام عمو با اِنْ یَکاد عمه شد راهی به میدان این پسر در ترس چشم کوفیان، تمثال حیدر را نگر ابرو گره کرده است فرزند مُعِزُ المؤمنین از هیبت این نوجوان، لرزید ارکان زمین گویا مهیا گشته تا برپا نماید محشری با ذوالفقار حیدر و رزم علیِ اکبری فریاد زد: ان تَنکرونی، این منم ابن الحسن فرزند پاک مرتضی، سِبطُ النَّبیِّ المؤتَمَن شمشیر می‌چرخاند آقا زاده‌ی شیر جمل زهره درید ابروش از یک لشکر هفتاد یل با رزم داده خاتمه هر قال را، هر قیل را از خون دشمن ساخته، صدها فرات و نیل را می‌شد شنید از غرش او صور اسرافیل را فریادهای ممتد تکبیر جبرائیل را دیدند اهل عرش از رزم علی تمثیل را ردّ عرق بر روی پیشانی عزرائیل را آیات خشم مرتضی تفسیر شد در کربلا طرز نبرد مجتبی تکثیر شد در کربلا پاشیده شد شیرازه‌ی کل سپاه از هیبتش پاشیده شد قلب یلان از صولت و از شوکتش در قبضه دارد جنگ را همچون عقابی تیزپر فریاد سر داده عدو: این المفر؟ این المفر؟ طوفان شده از غرش این شرزه‌شیرِ مجتبی با هر هجومش می‌شود سرها معلق در هوا دشمن حریف او نمی‌شد در نبرد تن به تن یکبار دیگر کوچه و ... این‌بار فرزند حسن از هر طرف سنگی به سوی قامتش پرتاب شد آنقدر در شهد عسل غلطید تا بی تاب شد یک بار دیگر دوره‌کردن‌هایشان شد دردسر در های‌و‌هویِ تیغ‌ها تکرار شد شق القمر از روی زین افتاد، قلب مادرش آتش گرفت از هُرم نعل اسب‌هاشان، پیکرش آتش گرفت گویا مدینه باز هم تکرار شد در کربلا تا درد سینه باز هم تکرار شد در کربلا 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار =========================== @shere_aeini همه‌ی عزت دنیای حسین است حسن به خداوند مسیحای حسین است حسن بی حسن سوی حسینش بروی باخته‌ای جان من! صاحب امضای حسین است حسن این حسن کیست که عالم همه دیوانه‌ی اوست؟ برترین اسم‌ به لب‌های حسین است حسن هرکسی گفت حسین، از برکات حسن است تا ابد پرچم بالای حسین است حسن بنویسید که آقای جهان است حسین بنویسید که آقای حسین است حسن زیر قبه همه گفتیم الهی به حسن باب حاجات گداهای حسین است حسن همه در کرببلایند، حسین رفته بقیع چه عجب؟! جنت اعلای حسین است حسن او علی اکبر اگر داد، حسن قاسم داد در بلا هم شده، هم پای حسین است حسن بعد او خنده ندیدند به لب‌های حسین آی مردم غم عظمای حسین است حسن 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار =========================== @shere_aeini روی ضریحت می‌گذارم تا سرم را انگار در آغوش خود دارم حرم را با گریه آمد هرکسی با خنده برگشت فهمیدم اینجا معنی جود و کرم را با دست خالی آمدم چیزی ندارم آورده‌ام با خود فقط چشم ترم را من رو به روی گنبد تو نذر کردم تنها النگوهای دست مادرم را مثل کبوتر های صحنت پهن کردم در زیر پای زائران بال و پرم را حالا که دقت میکنم صحنی نداری هرچند میگردم همه‌ دور و برم را با این خیالات دلم جای ضریحت باید به روی خاک بگذارم سرم را 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار =========================== @shere_aeini طلب می‌کرد از دست ضریحی حاجت خود را کشیده روی پاهای امامش صورت خود را دقیقاً سیزده سال است همراه علی اکبر به سوی کربلا خوانده است هفده رکعت خود را شمیم شهر یثرب در میان خیمه پیچیده بقیع آورده اینجا مشک بوی تربت خود را فدای آن کسی که شور احلی من عسل دارد که از شیرینی یک نام برده لذت خود را نقابی بر رخ چون ماه خود بسته است یعنی که نهان کرده است تا روز قیامت قیمت خود را قسیم النار والجنة به میدان میزند قاسم به هرکس میدهد آن تیغ ابرو قسمت خود را علیٌ حبّه جُنة سپر دیگر نمی خواهد سپر کرده است وقتی سینه پر محنت خود را بلای سخت یعنی که در آغوش ضریح او امام از دست داده با وداعش طاقت خود را هزاران سنگ بر قاسم مبارک باد می گفتند برایش نیزه ای می آورد تهنیت خود را رواق سینه‌اش را نعل ها با هم قُرق کردند به دست گرگ داده زلف او تولیت خود را به زیر نعل مرکب رفت تا خواهش کند از آن کمی کمتر کند از جسم عریان زحمت خود را به سوی شام رفته دست بسته نوعروس او به زیر چکمه های شمر دیده غیرت خود را 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار =========================== @shere_aeini تو دلم رو حیدری کردی عمو وجودم رو مادری کردی عمو اصلا احساس یتیمی ندارم تو برایم پدری کردی عمو راضیه برادرت بزار برم جوونیم فدا سرت بزار برم یه قسم میدم که رد خور نداره تو رو جون مادرت بزار برم بگو عمه آینه قران نیاره بگو نجمه سر به صحرا نذاره چه زره تن ام کنی چه یک کفن بخدا فرقی به حالم نداره اکبرت زره رو شونه داش چی شد؟؟ یا کلاه خود روی سر گذاش چی شد ؟؟ زیر ضربه ی عمود فرق سرش... زیر تیغ و نیزه دست و پاش چی شد ؟؟ لبم از هرم عطش سوخته ببین بیا این چهره ی افروخته ببین نیزه هایی که زدن به پهلوهام بدنم رو به زمین دوخته بیین گرچه من شدم اسیر سم اسب گرچه بودم تو مسیر سم اسب جای شکرش باقیه بابام نبود که ببینه منو زیر سم اسب زیر دست و پا تنم ریخته به هم ذره ذره بدنم ریخته به هم نعل اسباشون گواه حرفمه مهره های گردنم ریخته به هم 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار =========================== @shere_aeini خواستم وقتِ تقلایِ تو با شم که نشد با کمی آب پذیرایِ تو باشم که نشد هم جوانمُرده‌ام و هم که خجالت زده‌ام کاش می‌شد که فقط جایِ تو باشم که نشد باد انداخت نقابت  حسنم را دیدم خواستم گرمِ تماشای تو باشم که نشد سیزده سال برایت پدری کردم حیف وقت آن بود که بابایِ تو باشم که نشد آمدی ناله کنی  روی لبت نعل زدند آمدم موقعِ بلوایِ تو باشم که نشد سیزده بار تو را نعل بهَم زد ، گفتم مانع خُردیِ اعضای تو باشم که نشد تا سرِ شانه‌ام انداختمت باز شدی خواستم قدِّ سراپای تو باشم که نشد 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار =========================== @shere_aeini تا دخیلِ پَرِ دامان حسن می‌گردیم خیس از شُرشُرِ بارانِ حسن می‌گردیم ماه و خورشید به دورِ سرمان می‌چرخند تا که دورِ سرِ طفلانِ حسن می‌گردیم اَشهدُ اَنَّ حسن  قبلِ تولد گفتیم ما در اسلام ، مسلمانِ حسن می‌گردیم ما دوصد بار اگر باز به دنیا آییم باز هم مومنِ قرآنِ حسن می‌گردیم نوبتِ ما نشود ، بسکه ملائک هستند لطف زهراست که قربانِ حسن می‌گردیم نذری ماه محرم همه لطفِ حسن است ما  حسینی فقط از نانِ حسن می‌گردیم مذهبِ عشق تماشای حسین است و حسن در بهشت آنِ حسین آنِ حسن می‌گردیم از حسین است که بالای حسن داد کشید ما اگر پاره گریبان حسن می‌گردیم همه جا رفته و گشتیم  همین فهمیدیم همه‌ی عمر در ایرانِ حسن می‌گردیم آرزو نیست رجز نیست یقینم این است همه یک روز در ایوان حسن می‌گردیم 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار =========================== @shere_aeini به نام نامیِ شیرجمل به نامِ حسن قیام کرده شجاعت به احترام حسن رسیده پرتو نوری ز اوج بامِ حسن کشیده باده ی خود را به سمت جامِ حسن در این پیاله "شرافت" به جوش می آید صدای غیرت قاسم به گوش می آید زره به پیکر اِبنُ الکرم،عبایش شد طنین سبز "حسن جان" نوای نایش شد خروش رزم علی،بانگ ربنایش شد بلای ازرق شامی و بچه هایش شد دوباره زنده نموده است یاد حیدر را به چار ضربه بهم ریخت ‌چار پیکر را ز هُرم غُرّشِ قاسم،گلو به وجد آمد ز آب چشم ترِ او وضو به وجد آمد ز شربت عسل او سبو به وجد آمد ز رزم بی مثل او عمو به وجد آمد همان دمی که دمِ تیغ او به ازرق خورد حسین وقت تماشای او چه حظی بُرد خیال کن که قناری به در خورَد..،سخت است بلند‌مرتبه‌طفلی نظر خورد سخت است هزار نیزه فقط یک نفر خورد..،سخت است تنی که بی زره باشد تبر خورد سخت است حروف حلقیِ او را به آه بندش کرد رسید نیزه و از روی زین بلندش کرد امان ز سنگ مهیبی که خورد بر دهنش گرفت تیغ حرامی به بال پر زدنش ز بس که مرکبِ شامی گذاشت پا به تنش شبیه موم عسل حفره حفره شد بدنش فرات کوچک این دشت،قَدِّ دریا شد به زیر سم عدو قد کشید..،رعنا شد حساب کن که سرِ نیزه ای قطور شود نفس نفس زدنِ راحتت،به زور شود تنی که هر طرفش فرش صد عبور شود... گمان نمی کنم آن جسم جمع و جور شود! چگونه در بغلش جسم را مهار کند حسین با بدنی له شده چکار کند! 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار =========================== @shere_aeini پسر فاطمه تنهاست کجایید اصحاب خون جگر حضرت زهراست کجایید اصحاب عهد بستید که تنها نگذارید او را اوج مظلومی آقاست کجایید اصحاب با لب تشنه زند ناله که هل من ناصر پاسخش نیزه اعداست کجایید اصحاب می گرفت آنکه به دامن سرتان را ، حالا بر روی دامن صحراست کجایید اصحاب سرِ پیرهن و عمامه و انگشتر او وسط معرکه دعواست کجایید اصحاب یک نفر نیست به دادش برسد در گودال زینب از شمر کمک خواست کجایید اصحاب هرچه آقای شما داشت که غارت کردند نوبت خیمه زنهاست کجایید اصحاب سختی دیشب و امروز گذشت هر چه که بود سخت تر امشب و فرداست کجایید اصحاب پسر فاطمه همراه عزیزانش رفت دختر فاطمه تنهاست کجایید اصحاب 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار =========================== @shere_aeini پا میکشم برخاک آخر نا ندارم.. باید که برخیزم توانش را دارم یک یک تمام دنده هایم را شکستند آنقدر تا خوردم که دیگر جا ندارم روی تن من دو قبیله جنگ کردند پس حق بده دستی ندارم پا ندارم نام حسن را بردم و هی سنگ خوردم یک صورت سالم اگر حالا ندارم ناله زدم اما دهانم را گرفتند هم صحبتی جز سم مرکبها ندارم هرقدر که میشد برایت قد کشیدم تا که نگویی خوش قد و بالا ندارم میخواستم دیگر به تو بابا بگویم میخواستم لب وا کنم اما ندارم! قاسم که بودم حال قسمت قسمتم من.. واضح تر ازاین که شدم معنا ندارم مثل قباله پاره پاره هستم اما یک بوسه بررویم بزن امضا ندارم دیگر جوانان بنی هاشم نداری ای بی کس من اکبر و قاسم نداری 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار =========================== @shere_aeini بی‌زره رفت به میدان که بگوید حسن است ترسی از تیر ندارد زرهش پیرهن است... دست‌خطی حسنی داشت که ثابت می‌کرد سیزده سال، به دنبال حسینی شدن است! جان سرِ دست گرفت و به دل میدان برد خواست با عشق بگوید که عمو، جانِ من است ناگهان از همه سو نعره کشیدند که آی... تیرها! پر بگشایید که او هم حسن است نه فرات و نه زمین، هیچ کسی درک نکرد راز این تشنه که آمادهٔ دریا شدن است... 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
برای دسترسی به بیش از ۳ هزار قطعه شعر سال های گذشته روی های زیر کلیک کنید ( بعد از کلیک بر روی هر هشتگ با بالا و پایین کردن فلش های پایین صفحه اشعار را مشاهده کنید ) 👇👇 🏴 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار 🏴 اشعار ✅ اشعار 🏴 اشعار 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini