#امام_زمان #نیمه_شعبان
@shere_aeini
ما خاک بوس آستان اهل بیتیم
شکر خدا از نوکران اهل بیتیم
مانوس، با پیر و جوان اهل بیتیم
دلدادگان دودمان اهل بیتیم
ما زیر دین خانِدان جود هستیم
ما در پناه مهدی موعود هستیم
ما اهل ایران امت صاحب زمانیم
هر روز و شب در خدمت صاحب زمانیم
شکر خدا که رَعْیت صاحب زمانیم
یک عمر زیر منت صاحب زمانیم
آقاتر از مولای ما دنیا ندارد
جز او کسی دیگر هوای ما ندارد
آقا سلام ، عرض ادب ، عرض ارادت
بار دگر در حق ما کردی محبت
مثل همیشه داده ای ما را خجالت
در مجلس میلاد تو گشتیم دعوت
با مهربانی سوی خود ما را کشاندی
هر خوب و بد را پای این سفره نشاندی
تو مثل زهرا مادرت مشکل گشایی
در شادی و غم یار هر شاه و گدایی
تو تکیه گاه و محرم اسرار مایی
دیدیم از تو مهربانی ، با وفایی
لطف تو از دل برده کل غصه ها را
دست دعای تو گرفته دست ما را
ای دلشکسته از غریب و آشناها
ای غیبتت زیر سر امثال ماها
خیلی به درد تو نخورد این ادعاها :
آقا بیا آقا بیا آقا بیاها
ما جان خود را هدیه بر جانان نکردیم
ما لطف بسیار تو را جبران نکردیم
بر این شب دنیا بتاب ای ماه پنهان
درد است در دل ها ولی کو راه درمان؟
پر گشته این عالم ز غم های فراوان
عید و عزا بی تو ندارد فرق چندان
خیری نمی بینیم از دورانِ بی تو
بس نیست آقا نیمه ی شعبانِ بی تو؟
گم شد بدون تو در عالم مهربانی
کم می شود پیدا دل صاحب زمانی
آقای من اینجا نه پیری نه جوانی
چون مهزیار از تو نمی گیرد نشانی
جای شهیدان جای انصار تو خالیست
آقا ببخش اینجا کسی فکر کسی نیست
آقا بیا و حال دنیا را عوض کن
این روزگار سرد اینجا را عوض کن
هویی بکش ، بی بال و پرها را عوض کن
آقا به جان مادرت ما را عوض کن
وقتش شده با گوشه چشمی یا دعایی
مثل خودت ما را ابالفضلی نمایی
ای که شده قلبت پریشان ابالفضل
ذکر لبت هر روز و شب، ای جان ابالفضل
ای بی قرار داغ دستان ابالفضل
گریه کن لب های عطشان ابالفضل
از روضه او هر دلی در التهاب است
قبر عمویت هم قد طفل رباب است
🔸شاعر:
#محمدحسین_رحیمیان
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #نیمه_شعبان
@shere_aeini
بیشتر از بیشتر از بیشتر
میشود از عشق دلم ریشتر
من كه اویسم ز قَرَن آمدم
وقت ندارم به خدا بیشتر
لیلهى قدرِ حسنِ عسکرى
كاش قرارِ تو شود پیشتر
ناوَك مژگانِ تو و جانِ ما
خونِ همه گردن آن نیشتر
واى كه دیوانه شدم یك كلام
سورهى والعصر علیك السلام
همسفرِ هر سحر سامرا
اى پسرِ خوش خبرِ سامرا
اى نوهى حضرت هادى سلام
حصن تو در دور و بر سامرا
در حرم تازهى باباى تو
جامعه خواندیم درِ سامرا
كارگریَش كه نشد قسمتم
رُفتهگرم رُفتهگرِ سامرا
آمدهام تا بزنم یك دو جام
سورهى والعصر علیك السلام
تا كه پدر بر لبِ تو بوسه داد
بوى گلِ نرگسى آورد باد
در شبِ میلادِ تو جودت شكُفت
لطف تو شد از سرِ عالم زیاد
دَم پرِ جبریل شدم بال زد
بال زدم از درِ بابُ الجواد
بُرد مرا اولِ شب كاظمین
بُرد مرا كرب و بلا بامداد
اى عَلوى جود و جوادى مرام
سورهى والعصر علیك السلام
"آمدم اى شاه پناهم بده
خط امانى زِ گناهم بده"
پنجره فولاد مرا راه داد
جانِ رضا خوانده و راهم بده
ماه مبارك من و دست تُهى
سوزِ جگر آتش آهم بده
كنجِ حرم یا دَمِ پایین پا
باز از آن لطف نگاهم بده
میرسد عطرِ رضوى بر مشام
سورهى والعصر علیك السلام
كعبهى هفتم شد و حاجات داد
بابِ حوائج شد و خیرات داد
مادر من سفرهى نذرش گرفت
حاجت ما اكثرِ اوقات داد
ندبهى تعجیلِ فرج رزق ما
با نَفَسِ جدهى سادات داد
اَفضَل اعمال بُوَد انتظار
ذكر فرج حالِ مناجات داد
من به مناجاتِ توأم مستدام
سورهى والعصر علیك السلام
كاش كه مردانِ ظهورت شویم
صاحبِ یك سیرت و صورت شویم
كاش كه در غیبت تو استوار
مثل زمانهاى حضورت شویم
حضرت صادق تویى و كاش ما
شیعهى تو مَردِ تنورت شویم
گفت كه دربانىِ تو مىكند
كاش كه ما خاك عبورت شویم
تو خودِ معراجى و ما زیرِ گام
سورهى والعصر علیك السلام
با قدمت علم تناور شود
علم و عمل ریشهى باور شود
شام غم جهل و خرافاتها
با نَفَس باقرىات سر شود
فصل شكوفایى عقل است و دل
جاى روایات پیمبر شود
نور زمین ، نور زمان ، سایه نور
خاك از این معجزهها زر شود
لحظه شماریم براى قیام
سورهى والعصر علیك السلام
دست من و بركت آبادىات
از پَرِ سجادهى سجادىات
لطف دعاى تو شده مستدام
بر سرِ ما سایهى شمشادىات
مثل على ابن حسینى تو و
میرسد آوازهى آزادىات
فخر خدا میكند از سجدهات
كاش شوم مُحرِم این وادىات
رو به تو شد سجدهى بیت الحرام
سورهى والعصر علیك السلام
چشم تو در كارِ حسین است و بس
كارِ تو تكرارِ حسین است و بس
بیرقِ سنگینِ تو وقتِ قیام
دستِ علمدار حسین است و بس
قلب تو انگار گرفتارِ اوست
هركه گرفتارِ حسین است و بس
پرده گشا دیدنِ روى شما
لحظهى دیدار حسین است و بس
رو به دلِ زینبى ات صبح و شام
سورهى والعصر علیك السلام
زائرِ هم سفرهى غمها حسن
عشقِ تو آقاى كَرَمها حسن
روزِ ظهورِ تو مهم است چون
دارد از آن روز حرمها حسن
میرسد آن روز كه بینیم ما
بینِ بقیع نقشِ عَلمها حسن
روى ضریحى كه تماشایى است
نقش نمایند قلمها حسن
اى حَسنى جلوه و حُسن ختام
سورهى والعصر علیك السلام
جاى حرم غربتِ زهرا كه هست
یك نفر از عترتِ زهرا كه هست
گرچه گره در گره ام ، نیست غم
دستِ شما تربتِ زهرا كه هست
پیشِ تو گیریم نداریم جاى
خوب قسمِ حضرتِ زهرا كه هست
ما كه نباشیم چه غم ؟ تو بیا
دیدن تو قسمت زهرا كه هست
روز تقاص است و تویى انتقام
سورهى والعصر علیك السلام
هیبت تو رفته به مولا على
حیدرى و محوِ تماشا على
میرسد از شش جهتِ ذوالفقار
لات و هُبَل را بشكن یاعلى
خاطرهى رزم على در نبرد
مثل تو مىگشت مُهیا على
نیست تو را قبلهاى الا حسین
نیست تو را كعبهاى الا على
روز تقاص است و تویى انتقام
سورهى والعصر علیك السلام
جلوه گرِ حضرت ختمى مآب
حضرت خورشید محمد بتاب
خاتم انگشترىِ خاتمى
جذبهى فیزورهى احمد ركاب
جاذبهى گنبد خضرا بیا
تا بدرد سینهى خود آفتاب
اى شرف و الشمس پیمبر لبت
راز مسلمانىِ اهل كتاب
ذكر سلام و صلواتم مدام
سورهى والعصر علیك السلام
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #نیمه_شعبان
@shere_aeini
شب پرواز آسان شکسته بالها آمد
بده ساقی کمی باده بر این مخمور افتاده
شب وا کردن عقده شب مشکل گشا آمد
مرو در گوشهی دخمه بزن مطرب بخوان نغمه
شب تصنیف خواندن شد شب عیش و صفا آمد
طبیب دردمندان و حبیب مستمندان و
امید اهل زندان و کلید قفلها آمد
مگو پس کو نگار ما نگار گلعذار ما
حبیب غمگسار ما ز سامرا بیا آمد!
بیاور دست بالا و بزن کف تا توان داری
غریبی کم کن ای عاشق که عشق آشنا آمد
مبارک باد و فرخنده بساط عیش پاینده
نسیم قدسی رحمت ز سمت سامرا آمد
اگر در شور او هستی بدان منظور او هستی
به عشق او تحمل کن اگر قدری بلا آمد
هوالاول، هوالاخر، هوالباطن، هوالظاهر
تجلی تمام آیههای کبریا آمد
هواللطف و هو الرأفه هوالغوث هو الرحمه
بلاگردان عشاق اسیر و مبتلا آمد
هو الطور و هو النور و هو نورٌ علی نور و...
شب ظلمت فراری شد سحر شمس الضّحی آمد
هو الفتح و هو النصر و هو الصبح و هو العصر و...
غروب بیقراری شد ببین بدرالدجی آمد
هوالدّاعی هوالدّعوه، هو القرآن هو العتره
هو وهاب باالفطره عطا آمد سخا آمد
هو لبیک للحجٍّ امیر الحاجّ فی الحجٍّ
هو الحجُّ و هو الحُجّه صفا بخش صفا آمد
شفیع المذنبین یا رحمة للعالمین یا که ...
ابوالقاسم اباصالح محمد مصطفی آمد
بخوان با جبرئیل انا بخوان آیات اعطینا
که آخر شعبهی کوثر ز عرش انما آمد
شه دلدل سوارِ ذوالفقار آخته در کف
یگانه وارث تاج امیر لا فتی آمد
چه در صولت چه در هیبت چه در قدرت چه در عزّت
چه در همّت چه در رفعت تماماً مرتضی آمد
حدیث جام و خم خواندی؟ سقاهم ربهم خواندی؟
مرید رَتّل القرآن مراد هل اتی آمد
هوالسّر و هو المعلن، هو الحُسن و هو المحسن
رحیمی و کریمی و سخای مجتبی آمد
هوالوافی هو الکافی هو العافی هو الشّافی
شفای زخم لبهای شهید کربلا آمد
هو زمزم هو الکعبه هو المشعر هو القبله
نوای پرچم سرخ غریب نینوا آمد
هو القدس هو السبحان هو الرحم و هو الرحمان
کرامات الحسینیه بگو کهف الوری آمد
هو السّجاد فی السّجده هو الباهر هو الباقر
هو الصادق هو الکاظم دلیلِ دلربا آمد
امان الخائفین حصن حصین حبل متین یعنی
عطوفت های سلطان سریر ارتضا آمد
غیاث المستغیثین و مناجاتُ المُحبین و..
عنایات جوادیِ جواد ابن الرضا آمد
هو السّرُ هو الاَسری هو القدر هو الاحیا
هوالهادی هو المهدی هدایت را بقا آمد
حسن صورت حسن سیرت حسن خلقت حسن هیبت
حسن رحمت حسن شوکت ببین یار از کجا آمد!
هو طه هو الحیدر هو الزّهرا هو الزّینب
هو الاکبر هو القاسم همه آل عبا آمد
هو القهر هو القاهر هو القوة هو القادر
شکوه و غیرت و مجد علمدار وفا آمد
هو المحراب و المنبر امین الله فی ارضه
ثبات و لنگر ارض و سموات عُلا آمد
سلیم است و سلام است و عنایاتش مدام است و
عزیز ذوانتقام است و معز الاولیا آمد
هو الفِطر و هو الفاطر هو الستر و هو الساتر
هو الغفران، هو الغافر، خداییِ خدا آمد
هو العزّ و هو الفخر و هو الذکر و هو الذُخر و
امید نا امیدان و جواب ربنا آمد
هو الباقی، هو المغنی، هو الفجر و هو المجری
هو الحیّ هو المحیی مسیحای شفا آمد
چه آقایی چه مولایی چه لیلای دل آرایی
چه سیمایی چه غوغایی جمال کبریا آمد
شب خوشحالی زهراست شب تکریم سائلها
« الا یا ایّها الساقی ادر کأساً و ناولها »
🔸شاعر:
#مجتبی_روشن_روا
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #نیمه_شعبان
@shere_aeini
نام تو دوان کرده به پایت قدمم را
یاد تو روان کرده دوباره قلمم را
با چشم کرم کاش که بسیار ببینی
ناچیزی این عرض ارادات کمم را
هرچند که از برکت میلاد تو شادم
پنهان نتوانم کنم انگار غمم را
گفتند که یار آمده، بایست که امشب
پیدا کنم و سجده بر آرم صنمم را
با اینکه قسم خورده ام از باده ننوشم
واجب شده تا بشکنم امشب قسمم را
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
ای آمدنت مژده میلاد سحرها
خورشیدی و نور است پیامت به قمرها
ای جان جهان جان دو عالم به فدایت
باید که بیفتند به پاهای تو سرها
قنداقه ات از عرش زمین آمد و دیدند
انقدر ملک آمده بسته است گذرها
قرآن خدایی تو و در حال نزولی
پس شب شب قدر است به فتوای خبرها
دیگر گره ی کار کسی بسته نماند
باز است به شکرانه ی نامت همه درها
دنیای خزان دیده! بهار آمده امشب
عطر قدم حضرت یار آمده امشب
در حال و هوای شب بارانی هر سال
گرم است سر من به چراغانی هر سال
در کوچه خیابان دلم ریسه کشیدم
دعوت کنمت تا که به مهمانی هرسال
با شبنم اشکم سر راهت گل نرگس
گل کاشته ام من به گلستانی هر سال
پاداش غزل های من این است بیایی
یک مرتبه در جشن غزلخوانی هر سال
هم خنده به لب دارم و هم اشک به چشمم
حالا منم و بی سر و سامانی هرسال
می خندم و با دیده ای از عاطفه جاری
می خوانمت ای حضرت باران بهاری
آزاد کن این روح زبان بسته ی تن را
تا بال ببخشی غزل خسته ی من را
بگذار که باز از تو بگوییم و بخوانیم
بگذار به وصف تو برانیم سخن را
بارانی و بر راه تو چشمان کویر است
زینت بده با سرو قد خویش چمن را
ای سامره دلتنگ مناجات شب تو
مرهم شوی ای کاش دل تنگ وطن را
خون از غم هجر تو دل سنگ عقیق است
ای نصر من الله! تو دریاب یمن را
ای نصر من الله! که فتح تو قریب است
برگرد که در غیبت تو شیعه غریب است
چندیست که قلب همگان بی ضربان است
با تو نفس باد صبا مشک فشان است
در حنجره ات داد علی اکبر لیلاست
برگرد موذن! که دگر وقت اذان است
بنگر به تمنای وصال تو یگانه
اشک غمت از هر مژه چون سیل، روان است
ای خسرو خوبان تو به فکر همه هستی
هرچند گدای تو فقط در پی نان است
زخم است دوتا پلک تو از گریه به جدت
گرچه سبب اشک تو یک قد کمان است
ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن
باز آ و نصیبم سفر کرب و بلا کن
🔸شاعر:
#محمدعلی_بیابانی
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #نیمه_شعبان
@shere_aeini
دل رمیده حوالی آستانه ی اوست
تمام دلخوشی ام جشن شادیانه ی اوست
ترانه ی لب من از غزل ترانه ی اوست
" رواق منظر چشم من آشیانه ی اوست "
"اگر چه عرض هنر پیش یار بی ادبی ست
زبان خموش و لیکن دهان پر از عربی ست "
ستاره های درخشان به جلوه آمده اند
شبیه ماه فروزان به جلوه آمده اند
بسان یوسف کنعان به جلوه آمده اند
"اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده اند"
" کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
به دلپذیری نقش نگار ما نرسد"
پیمبران الوالعزم بی گمان جمع اند
کنار اهل زمین اهل آسمان جمع اند
به شوق آمدن صاحب الزمان جمع اند
"حضور خلوت انس است و دوستان جمع اند"
" وان یکاد بخوانید و در فراز کنید
معاشران گره از زلف یار باز کنید "
برای عرض ارادت به ساحت نرگس
رسیده حضرت مریم به خدمت نرگس
عزیز عسگری و جان حضرت نرگس
نظر به چهره ی ماهش عبادت نرگس
حَسن جمال و حَسن سیرت و حَسن سکنات
به شادی دل مهدی و مادرش صلوات
وقار و شان سلیمان شرافت یعقوب
نگاه رحمت نوح و تحمل ایوب
مِلاحت و نفَس و حُسن یوسف محبوب
شمیم ناب مسیح از شمال تا به جنوب
تمام نور محمد به چهره اش پیداست
چکیده ای ز تمام پیمبران خداست
شبیه پرچم در حال اهتزاز آمد
امیر مُطلَقِ از خلق بی نیاز آمد
علی و جعفر طیار و حمزه باز آمد
قسم به تیغ دو دم فارس الحجاز آمد
ز نسل احمد مختار و رونوشت علی ست
سرشت مهدی کرار از سرشت علی ست
شعور جاری در هر شعار اباصالح
بهانه ی غزلی ماندگار اباصالح
پر از جلال و شکوه و وقار اباصالح
ترانه ام صد و سی و سه بار اباصالح
قسم به هر گره ابرویش که حساس است
چقدر خَلقا و خُلقا شبیه عباس است
نگاه مرحمتش خلق را کفاف کند
به خوبی اش همه ی شهر اعتراف کند
به زیر سایه ی الطافش اعتکاف کند
میان عرش ملک دور او طواف کند
همیشه از سر دلتنگی اند محتاجش
فرشته ها همه چشم انتظار معراجش
قلم برای سرودن دوباره گرم وضوست
سرودن از پسر فاطمه همیشه نکوست
" سر ارادت ما و استان حضرت دوست
که هر چه بر سر ما می رود ارادت اوست "
دمی که صحبت یار است صحبت از " من " نیست
سرور شیعه که تنها به ریسه بستن نیست
خدا کند که بیابم نشان مهدی را
نشان دهم به همه دوستان مهدی را
به عالمی ندهم قرص نان مهدی را
دوباره زنده کنم گفتمان مهدی را
ز جور جعفر کذاب هایمان فریاد
که سال های پیاپی ظهور عقب افتاد
نگاه روشن و بیدارمان عوض نشود
بیان محکم گفتارمان عوض نشود
مسیر و موضع و کردارمان عوض نشود
نظام و نحوه پیکارمان عوض نشود
به غیر میل شهادت نبوده در دل مان
مسیر ماست مسیر امام راحل مان
قسم به کرببلا حریّت فروشی نیست
وفا و غیرت و انسانیت فروشی نیست
ولایت و شرف و امنیت فروشی نیست
به خون نوشته شد این مملکت فروشی نیست
هنوز مشی شهیدان مان به خاطر هست
بقای نهضت ایران گران تمام شده ست
عنان قافله را از اُسامه می دزدند
به اسم خود غزل از هر چکامه می دزدند
نکرده کار ولی کارنامه می دزدند
چقدر ساده عبا و عمامه می دزدند
خلاف حکم پیمبر حدیث می خوانند
روایت از غضب انگلیس می خوانند
نه وقت حرف اضافه نه حوصله داریم
هنوز بر سر برجام مسئله داریم
چرا ز مکتب اسلام فاصله داریم
ز تهمت و دغل و افترا گله داریم
به پای آن همه وعده همه شهید شدیم
به لطف دولت امید نا امید شدیم
یگانه منجی عالم که حق ضمیمه ی اوست
و شیعه تشنه ی یک نَظرَةً رَحیمه ی اوست
وجب وجب وطن ما هماره بیمه ی اوست
زمانه منتظر دولت کریمه ی اوست
گره گشایی در مشکلات با مهدی ست
نوای شیعه ی مظلوم ذکر یا مهدی ست
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #نیمه_شعبان
@shere_aeini
در حوالیّ نیمه شعبان بود
عطرِ یاسی عجیب می آمد
سامرا بود و خانۀ پدری
باز طفلی نجیب می آمد
باید اسپند ، دود می کردند
نوهء ماه ، می رسید از راه
حاملِ پرچم ابالفضل و
ذوالفقارِ علی ولی الله
گل نرگس که زیرِ پاهایش
باغِ گل فرش شد همان اول
مثلِ جدَّش حسین ، قنداقش
شرفِ عرش شد همان اول
بر غمِ اهل بیت در حُکمِ
جرعه ای آب بود بر آتش
از همان کودکی به دوشش بود
پرچمِ سرخِ یالثاراتش
وَ ورق خورد صفحۀ تقویم
تا که هنگامِ غیبتش آمد
آسمانِ وجود ، ابری شد
دوری از ماه ، نوبتش آمد
بیشتر از هزار و صد سال است
جمعه ها را شمرده ایم آقا
دردش اینجاست بعدِ این مدت
از فراقت نمرده ایم آقا
ظاهراً زخمیِ فراقیم و
منتظرهای یازده صده ایم
شرم داریم این همه جمعه
ندبه ات را فقط ورق زده ایم
در سخن ، عهد خوانده ایم و فرج
در عمل ، کم صداقتیم آقا
مثلِ بحرالعلومها کم بود
غالباً بی لیاقتیم آقا
از تو غافل شدیم از بس که
ماتِ غربیم و خیرهء شرقیم
یادمان میرود که تو هستی
بس که در روزمَرِّگی غرقیم
مثل حیدر برای پیغمبر
مردِ بدر و اُحُد نداری تو
سیصد و سیزده نفر ، حتی
دور و اطرافِ خود نداری تو
من بمیرم ، غریب یعنی تو ...
تو که تنها شدیّ و بی لشگر
نه کنارِ تو زینبی هست و
نه ابالفضل و نه علی اکبر
نکند پایِ سفره های ظهور
میهمانِ اضافی ات باشیم
پسر فاطمه دعایی کن
مثلِ مرحوم کافی ات باشیم
باز هم غیرتِ قدیمی ها...
اندکی از گناه ، پرهیزی
عصرِ جمعه ، و یا سه شنبه غروب
یک سَماتی ، توسلی ، چیزی
ما که در خوابِ خود فرو رفتیم
یک تلنگر نیازِ مُبرَمِ ماست
اینکه غافل شدیم از بودت
علتِ زندگیِّ مبهمِ ماست
الغرض ، سهله ، کوفه یا عرفات
یا که خلوت نشینِ سردابی
هر کجایی خدا نگهدارت
غایبِ قصه های بی تابی
دلِ ما تنگِ این دو تا رنگ است
دلِ ما را تو کهکشانی کن
گنبد زرد ، گنبد آبی
کربلائیّ و جمکرانی کن
شاه بیتِ همه غزلهایم
همه کار و کسم بیا برگرد
به بدیِّ دلم نگاه نکن
جان زهرا قسم بیا برگرد
🔸شاعر:
#مهدی_مقیمی
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #نیمه_شعبان
@shere_aeini
زلفت اگر نبود، نسیم سحر نبود
گمراه می شدیم نگاهت اگر نبود
مهر شما به داد تمنای ما رسید
ورنه پل صراط، چنین بی خطر نبود
تعداد بی نظیریتان روی این زمین
از چهارده نفر به خدا بیشتر نبود
پیراهن، اشتیاق نسیمانه ای نداشت
تا چشم های حضرت یعقوب تر نبود
ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟
ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟
این جشن ها برای تو تشکیل می شود
این اشک ها برای تو تنزیل می شود
رفتی، برای آمدنت گریه می کنم
چشمان ما به آینه تبدیل می شود
بوی خزان گرفته ی پاییز می دهد
سالی که بی نگاه تو تحویل می شود
ایمان ما که اکثراً از ریشه ناقص است
با مقدم ظهور تو تکمیل می شود
تقویم را ورق بزن و انتخاب کن
این جمعه ها برای تو تعطیل می شود
ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟
ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟
ای آخرین توسل خورشید بام ها
ای نام تو ادامه ی نام امام ها
می خواستم بخوانمت اما نمی شود
لکنت گرفته زبان کلام ها
ما آن سلام اول ادعیه ی توییم
چشم انتظار صبح جواب سلام ها
حالا چگونه دست توسل نیاوریم
وقتی گدا به چشم تو دارد مقام ها !
از جانماز رو به بهشت خدائیت
عطری بیاوریم برای مشام ها
ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟
ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟
ای التماس و خواهش بالا دوازده
ظهر اذان عقربه ی ما دوازده
من حقم است هشت گرفته ام
یک جمله هم نساخته ام با دوازده
با چند نمره باشد اگر، رد نمی شوم؟
یک، دو، سه، هفت، هشت، نه آقا دوازده
بی تو تمام اهل قیامت رفوزه اند
ای نمره ی قبولی دنیا، دوازده
ثانیه های کند، توسل می آورند
یا صاحب الزمان خدا، یا دوازده !
حالا که ساعت تو و چشم خدا یکیست
آقا چقدر مانده زمان تا دوازده؟
امروز اگر نشد ولی یک روز می شود
ساعت به وقت شرعی زهرا، دوازده
ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟
ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟
هر شب کنار پنجره های وصال تو
حرف تو بود و آمدنی که قرار بود
آن روزها که بوی تو در سال می وزید
پاییز هم برای درختان بهار بود !
حتی نگاه کردن خورشید جمعه هم
نذر ظهورت دولت چشم نگار بود
جمعیتی به ناله ی ما گریه می شدند
از بس که آه ندبه ی ما گریه دار بود
ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟
ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟
دارد دوباره میوه ی ما کال می شود
پرواز ما بدون پر و بال می شود
در آسمان و در شب شعر خدا هنوز
قافیه های چشم تو دنبال می شود
یعنی تو آمدی و همه گرم دیده اند
وقتی کنار پنجره جنجال می شود
روز ظهور تو که دقایق، ستاره ایست
روشن ترین خاطره ی سال می شود
بیش از تمام بال و پر یا کریم ها
دست کبود فاطمه خوشحال می شود
ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟
ای مرد با وقار چرا دیر کرده ای؟
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #نیمه_شعبان
@shere_aeini
اى صاحب ولایت و والاتر از همه
اى چشمه حیات و افاضات دائمه
اى ابتداى خلقت و سر حلقه وجود
اى انتهاى سلسله اولیاء همه
از جلوه تو، خلقت عالم شروع شد
از عمر تو، به دور زمان، حُسن خاتمه
شاها به افتخار قدوم شریف تو
شد سامرا به عالم ایجاد عاصمه
یابن الحسن بیا، كه شد از روز غیبتت
دنیا پر اضطراب و بشر در مخاصمه
از سینه هاست، نعره صلح و صفا بلند
وز كینه هاست، فكر همه در مهاجمه
مشكل بود، كه جمله حق بشنود كسى
كز باطل است، گوش بشر پر ز همهمه
قرآن، كه «لا یَمسُّه اِلاّ المُطهَّرُون»
با رأى هر كسى، شده تفسیر و ترجمه
تا دولتِ جهانىِ خود را به پا كنى
دادت خدا شجاعت و نیروى لازمه
حكم تو عدل مطلق و فرمان داور است
حاجت نباشدت به شهود و محاكمه
ز آن سركشان، كه مردم دنیا به وحشتند
قلب سلیم و پاك تو را نیست واهمه
با این قواى جهان گیر ظالمان
تنها تویى امید بشر، یابن فاطمه(س)
اى پرچم شكوه تو بر آسمان بلند
یك ره، نظر فكن به علمدار علقمه
بنگر به خاك و خون، عَلَم سرنگون او
گویى كه با درفش تو دارد مكالمه
امشب "حسان" به یاد تو از غصّه فارغ است
هر دم كند دعاى ظهور تو، زمزمه
🔸شاعر:
مرحوم #چایچیان
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #نیمه_شعبان
@shere_aeini
ای دو چشم مصطفی و مرتضی
وی دو نور انبیا و اولیا
در حقایق، قرةالعین رسول
در معارف، زبدهی نقد بتول
تو چه میدانی که ایشان خود کیاند؟
رهبران آدمان خاکیاند
آن یکی را زهر، مقبول آمده
و آن دگر از تیغ، مقتول آمده
از شما یک نور دیگر شد پدید
زین عباد، آن در دریای دید
اوست باب اولیا، عینالیقین
اوست اسرار معانی را، معین
ای ز تو سر الهی آشکار !
و ز محمد، و ز علی، تو یادگار
راه تو، راه محمد بی شکی
از علی، نور تو آمد بی شکی
🔸شاعر:
#عطار_نیشابوری
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #نیمه_شعبان
@shere_aeini
امشب از باد صبا، بوی کسی میشنوم
هر نفس، بوی مسیحا نفسی میشنوم
مژدهی آمدن دادرسی میشنوم
اندرین بادیه بانگ جرسی میشنوم
حمدلله که از آه اثر کردهی ما
خبری میرسد از یار سفر کردهی ما
شب قدر است شب نیمهی شعبان، آری
ریزد امشب به جهان رحمت یزدان آری
میدمد روح دگر در تن ایمان، آری
میرسد مصلح کل، منجی انسان آری
لیلهی نیمهی شعبان، سحری خوش دارد
سحر نیمه شعبان، اثر خوش دارد
خلف منتظر عترت طاها آمد
زادهی منتقم حضرت زهرا آمد
بندگان! خاک ببوسید که مولا آمد
گو به فرعون زمان، ثانی موسی آمد
آن که رسم ستم از روی زمین بردارد
که به عالم، اثر از جور و جفا نگذارد
غیر ازو نیست کسی رهبر و سرور، ما را
لطف او سایه برانداخته بر سر، ما را
رسد از میمنتش رزق مقدر، ما را
آید از مرحمتش رحمت داور، ما را
قلب عالم بود و زنده همه عالم ازوست
چشمهی رحمت و گلزار جهان خرم ازوست
این شب تیره به پایان رسد انشاءالله
یوسف از مصر به کنعان رسد انشاءالله
دردها را همه درمان رسد انشاءالله
چون که آن حجت یزدان رسد انشاءالله
اندر آن روز که او سر ز یهودان گیرد
شیعهی بی سر و سامان، سر و سامان گیرد
یارب! آن منتظر اهل ولا را برسان
یارب! آن ریشهکن ظلم و جفا را برسان
یارب! آن زنده کن صدق و صفا را برسان
یارب! آن ریشهکن ظلم و جفا را برسان
برسان آن که بود مبتکر صلح جهان
تا ازو، روی زمین پر شود از امن و امان
به خدا بار فراق تو کشیدن سخت است
جرعهای از می وصلت نچشیدن سخت است
هر سخن جز سخنی از تو شنیدن سخت است
همه را دیدن و روی تو ندیدن سخت است
ای ز نور تو دل و دیده فروزان ما را
در غم خویش ازین بیش مسوزان ما را
ای نظام دو جهان بسته به تار مویت
انس بگرفته دل ما به سر گیسویت
دیده گر قابل آن نسیت که بیند رویت
سوی عالم نظری، ای دل عالم سویت
از همه عالم و آدم به خیال تو خوشیم
در شب هجر به امید وصال تو خوشیم
ای که اکناف جهان، سفرهی عام تو بود
رشحهی فیض ابد، ریزش جام تو بود
مصلح کل تویی و صلح به نام تو بود
رجعت آل علی بعد قیام تو بود
این تویی آن که جهانت همه تسخیر شود
دولت آل علی از تو جهانگیر شود
🔸شاعر:
#استاد_موید
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #نیمه_شعبان
@shere_aeini
من کیام قلب وجودم، من کیام جان جهانم
من کیام نور عیانم من کیام سرّ نهانم
من کیام کهف حصینم من کیام مهد امانم
من کیام مولای خلقت در زمین و آسمانم
من کیام فرمانروای ملک حیّ لا مکانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
من کیام من آسمانی مصلح خلق زمینم
من کیام من دست تقدیر خدا در آستینم
من کیام من وارث پیغمبر و قرآن و دینم
من کیام سر تا قدم مولا امیرالمؤمنینم
من کیام من آخرین تیر الهی در کمانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
من کیام من آفتاب یازده خورشید نورم
من کیام من مصحفم، توراتم، انجیلم، زبورم
من کیام من مظهر عفو خداوند غفورم
من کیام من آن کلیم استم که عالم گشته طورم
من یگانه مصلح عالم امام انس و جانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
ماه شعبان خنده زن بر آفتاب منظر من
بوسهگاه جدّهام زهرا جبین مادر من
سیزده معصوم را روح و روان در پیکر من
جان به قرآن میدهد لعل لب جان پرور من
نقش جاء الحقّ به بازویم شهادت بر زبانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
پیشتر از آنکه کامم تر شود از شیر مادر
داشتم بر آسمان معراج چون جدّم پیمبر
بر لبم گردید جاری آیۀ قرآن چو حیدر
بر همه مستضعفین دادم نوید فتح را سر
با گل لبخند، بابا بوسه میزد بر دهانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
من به چشم شیعیانم جلوۀ الله و نورم
من میان دوستانم، گر چه پندارند دورم
ملک هستی بحر موّاجی بود از شوق و شورم
دوستان آماده، نزدیک است ایّام ظهورم
میرسد دیگر به پایان انتظار شیعیانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
گر چه چون یوسف به چاه غیبت کبری اسیرم
هر کجا باشم به کلّ عالم خلقت امیرم
غیبتم را هست سرّی نزد دادار قدیرم
تا در اقطاع زمین با دوستانم انس گیرم
گه به سهله گه به کوفه گه به قم گه جمکرانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
من همان خون خدا هستم که در جوش و خروشم
بانگ هل من ناصر جدّم بود دائم به گوشم
پرچم سرخ حسین بن علی باشد به دوشم
پر شود از عدل این عالم به عزم سخت کوشم
چون پیمبر گلّۀ صحرای هستی را شبانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
جامۀ ختم رسل پوشیده بر قدّ رسایم
ذوالفقار مرتضی در پنجۀ مشکل گشایم
چارده خورشید پیدا در جمال دلربایم
میرسد از کعبه بر گوش همه عالم صدایم
جمع میگردند در یک لحظه گردم دوستانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
میرسد روزی که با عدلم اروپا را بگیرم
وز پی احیای قرآن کلّ دنیا را بگیرم
پنجۀ قهر افکنم حلقوم اعدا را بگیرم
داد حیدر، داد محسن، داد زهرا را بگیرم
داد ثاراللّهیان را از یزیدیها ستانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
منتظر باشید مهدیّون به امیّد وصالم
میرسد روزی که گیرم پرده از ماه جمالم
من امید مصطفی من آرزوی قلب آلم
من شما را آبرویم، عزّتم، قدرم، جلالم
من به میثم شهد وصل خویشتن را میچشانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
🔸شاعر:
#یوسف_رحیمی
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #نیمه_شعبان
@shere_aeini
ای بر فراز چرخ، رسیده خروشتان
بر طوفان نوح کرده به پا، جنب و جوشتان
پیوسته بود بار ولایت به دوشتان
من مهدیام که نالهام آید به گوشتان
بیش از هزار سال گذشته ز غربتم
جانم به لب رسیده از این طول غیبتم
یک خلق با منند و ندانند کیستم
قومی شدند منکر و گویند نیستم
بیش از هزار سال غریبانه زیستم
چون مادرم به کوه و بیابان گریستم
من وارث غریب غریب مدینهام
فریاد بی صداست نفسها به سینهام
نسل جوان که دیدۀ مهدی است سویتان
ای کوثر ولایت ما در سبویتان
با ماست در عیان و نهان گفتگویتان
در هر نفس ظهور من است آرزویتان
دست دعا بلند به سوی خدا کنید
ریزید اشک و بر فرج من دعا کنید
دشمن حقیر عزّت و مجد و غرورتان
فریاد ماست زمزمۀ سوز و شورتان
فتح و ظفر تجلّی فیض حضورتان
تابیده در سراسر اسلام نورتان
قرآن غریب و در طلب یاری شماست
مهدی در انتظار وفاداری شماست
من کشتی نجاتم و در گل نشستهام
من یوسف و ز دوری یعقوب خستهام
من داغدار مادر پهلو شکستهام
در طول غیبتم به شما چشم بستهام
عمری به سینه حبس شده دادهای من
داد شماست پاسخ فریادهای من
روزی که چشم آل محمّد به خون نشست
روزی که دست جدّ مرا دست فتنه بست
روزی که دست مادر مظلومهام شکست
روزی که رفت محسن شش ماههاش زدست
در اوج گریه گرم دعا بود مادرم
بالله قسم به یاد شما بود مادرم
آماده تا که روز ظهورم فرا رسد
فریاد من زکعبه به خلق خدا رسد
پیغامم از مدینه به اهل ولا رسد
در سامرا و در نجف و کربلا رسد
آنجا نوید وصل به خلق جهان دهم
بر شیعه قبر مادر خود را نشان دهم
آماده، ای تمام جوانان پاک جان
آماده، ای همه سپه صاحب الزّمان
آماده، ای سرشک من از چشم تان روان
آماده، ای به مکتب ما داده امتحان
ترک گناه و پیروزی از ما عبادت است
این بهترین مسیر جهاد و شهادت است
لبّیک ای به سینۀ یاران خروش تو
لبّیک ای تمام نداها به گوش تو
لبّیک ای حیات بشر جرعه نوش تو
لبّیک ای لوای حسینی به دوش تو
ای قطره قطره خون دل ما، جواب تو
ایثار ماست منتظر انقلاب تو
تو دادخواه خون خدایی، بیا بیا
تو آخرین چراغ هدایی، بیا بیا
تو زنگ غم ز سینه زدایی، بیا بیا
تو نجل سیّد الشّهدایی، بیا بیا
عالم دهد ندات که الغوث و الامان
عجّل علی ظهورک یا صاحب الزّمان
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini