eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.7هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini خادمان حرمت جن و ملک ، جبرائیل می کند حضرت خالق ز مقامت تجلیل گشته عرش از خم ابروی کمانت تشکیل کی کنم ماه جمال تو به یوسف تمثیل از خدا خواسته ام کلب درت باشم چون می شود کلب ز مهر تو به انسان تبدیل در کف تربت پاک تو به طف افتادم طف اشکم که ز هجر‌ تو به کف افتادم از خدا خواسته ام مرغ مهاجر باشم برترین قاصدک قرن معاصر باشم گر بنا هست که هجرت بنمایم از خود بهتر آنست به سوی تو مسافر باشم بال و پر باز کنم اذن زیارت گیرم در کنار حرم پاک تو زائر باشم گوشه چشمی بنما شمع مزار تو شوم بی امان گریه کنم ابر بهار تو شوم دانه اشکی بده تا از غمت آواز کنم تا که با سوز خودم ساز تو را ساز کنم گریه کن های تو از اهل بهشتند حسن باید این دفعه کمی اشک پس انداز کنم بگذارید که من تیر خلاصی بزنم روضه را از طرف تشت جگر باز کنم روی یک تشت .... جگر ریخت .... بمیرد زینب علقمه.... چشم قمر ریخت ... بمیرد زینب 🔸شاعر : ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini 
@shere_aeini جام جان تا ز مِیِ عشق ، لبالب کردم احترامی به تو با روح مودّب کردم زیر ایوان طلایت که رسیدم ناگه رو به پایین کمر خویش مورَّب کردم قبله بودی و پشیمانم از این نافهمی که چرا گردشِ بر دور مکعّب کردم من اگر رو به نجف سر به زمین بگذارم کج نرفتم بخدا سجده ی بر رَب کردم عرق سوختنم را به علیلان بزنید نام شافی به میان آمد اگر تب کردم 🔸شاعر: ________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini غصه نخور کبوتر ، دوباره پر می گیری ایشالا از فاطمه ، اذن سفر می گیری پر می زنی با گریه ، برای این گداها از حرم خاکیه ، زهرا خبر می گیری غصه نخور کبوتر ، تمومی داره دوری هر طوری باشه باید ، بریم بقیع یه جوری بریم با بال خاکی ، زائر مجتبا شیم آخه حسن غریبه ، آخه تا کی صبوری؟ زخم دل مجتبی ، توی کوچه نمک خورد نگو نگو که مادر ، بین کوچه کتک خورد میون درب و دیوار ، گذاشتنش نامردا یه بار شیشه داشتش ، سالم نموند ترک خورد غم دلمو شکسته ، خون روی در نشسته سینه ی یک پرستو ، با میخ در شکسته اشکای دونه دونش ، میریزه روی گونش میگه علی علی جان ، با نفسای خسته 🔸شاعر: ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @Shere_aeini
@shere_aeini ای مراد از مراتب عرفان محترم تر ز معنی انسان عفت النفس و معدن التقوا عصمت الله و کوثر قرآن کیست، در جان تو بجز معبود نیست، در قلب تو بجز ایمان در وجودت رضا بوَد سلطان گرچه خود در تن رضایی جان طفل راه تو منطق و حکمت گفته هایت مسلح از برهان هاشمی تر ز هاشمیونی فاطمی تر ز هر زن دوران طائر نُه فَلک، ملَک خصلت جان جانان و جلوه ی جانان تا تو بر تخت علم، معلومی علم، نزدت نمی دهد جولان فاطرت فاطمه تو را نامید خویش را میان جانت دید دست شیعه رکابدارت شد قلب هر عارفی دچارت شد جان مجذوب حق ز الطافت آمد و در حرم شکارت شد هر کسی در ره ولایت اگر معتبر شد از اعتبارت شد مستعد در ره نگارت شد معتکف هر که در جوارت شد عصمتت حجت تبارت شد عفتت حافظ وقارت شد هر زمان که به سجده افتادی ذکر مسجود، غمگسارت شد مرغ سیر سعود را بالی چه دلی عارف عیارت شد؟ شهر قم چه سعادتی دارد تربتش مامن مزارت شد نور کاشانه ی رضا هستی کوثر خانه ی رضا هستی در وجودت خدا هویدا بود مصطفی مرتضی هویدا بود بین تقریر و قول و افعالت قامت "انّما" هویدا بود "ربّنا آتنا" که میخواندی "ربنا اِنّنا" هویدا بود تا حریم تو آمدم دیدم در حریمت رضا هویدا بود پرچم "اشفعی لنا" آنجا روی گنبد طلا هویدا بود بین صحنت سر و صداها گم خواهش این گدا هویدا بود ای که در دست های اکرامت سفره ی "هل اتی" هویدا بود ای که بر صحن های زیبایت گنبد کربلا هویدا بود کربلای مرا تو امضا کن گره کور از دلم وا کن 🔸شاعر : ________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هر کس به زلفش می رود در می رود جانش پس خون ما هم گردن زلف پریشانش   ما هم به رسم عاشقی گشتیم، سلمانش وقتی نوازش کرد ما را دست احسانش من را به پای ذبح پایش ذبح گردانید جانم به قربان کسی که گشت قربانش با ذکر "یا مولا رضا " یک لقمه نان بر ما هر کس بفرما زد دل ما شد بفرمانش عشاق را با علم نه با عشق می سنجند برهان این گفته نهفته در محبانش پروانه بعد از سوختن عندالعمل شمع است پروانه روزی می شود شمع شبستانش از بام خانه با سلامی زائرش گشتم راهی ندیدم از ته دل تا خراسانش هر کس که آمد روبروی پنجره فولاد خود جای خود حتی مسلمان گشت شیطانش یادش به خیر آنجا میان صحن آزادی چه خاطراتی داشتم با نان و ریحانش قسمت نشد مشهد روی رو سوی معصومه(س) در قم سریعتر می رسد دستت به دامانش ما از خیابانش به سوی کربلا رفتیم رحمت بر آنکه برد ما را از خیابانش ده شب، محرم می رود تا کربلا ،آنوقت در اربعین آید برای ما فراخوانش از بیت بیت شعرهایم می شود معلوم دارد نمک می بارد اینجا از نمکدانش 🔸شاعر: ________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دستش همیشه باز و خداوند جود ، بود روی لب ملک ز ثنایش سرود ، بود تنها دلیل خلقت هر آنچه بود ، بود عرش خدای عزوجل را عمود ، بود عالم ز درک مرتبتش کل روز را نزد مقام و منزلتش در سجود بود با اینکه از عوام فقط ناسزا شنید روی لبش همیشه سلام و درود ،بود مولا مدال و رتبه ای از شاه طوس داشت از هر شعاع پرتوی شمسش، شموس داشت در عصر خویش والی نور و امام شد قائم مقام حضرت خیرالانام شد فرقی نداشت ... با همه "طی اللسان" داشت با نوح و کوه و روح و ملک همکلام شد هر ذره از وجود خودش را فدا نمود تا اینکه نزد شهر "هو الحق" بنام شد آنقدر روح پاک و شریفش مبارک است در کاظمین ، بانی "دارالسلام" شد "مولای کل مومن" و ایمان محض بود عالم تمام جسم، و او جان محض بود کم های نطق بی مثلش ازدیاد داشت در اوج غم دلی شعف انگیز و شاد داشت حبل اللهی که تا به خدا امتداد داشت حالی عجیب موقع هر بامداد داشت آنقدر دلبری ز خلایق نمود که جا در میان "صحن عزیز" فؤاد داشت از لطف آن خزانه ی غیبش جواد بود مال و منال و درّ و گوهر هم زیاد داشت اما همیشه از کرمش بذل مال کرد مردم "الف" ، و قامت خود مثل "دال" کرد تشنه میان حجره به دنبال آب بود هردم به یاد طفل رضیع رباب بود وقتی که رقص و هلهله کردند پیش در قلبش برای حضرت زینب کباب بود آن لحظه که نوای "حسن جان" از او دمید رنگی نداشت بر رخ و در اضطراب بود مثل حسن غریب و جگر سوز کشته شد مثل حسین زیر جبینش تراب بود صد شکر نیزه ای به دهانش نخورده بود صد شکر کعب نی به لبانش نخورده بود   🔸شاعر: ________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini من ، رو سِیَه ، اما غلام کربلایم دیوانه ی خیر الانام کربلایم دنبال دانه رفتم و فهمیدم این را که از ازل در بند دام کربلایم در وقت مردن، موقع تاریکی قبر در انتظار آن امام کربلایم و دلخوشم از اینکه در هنگامه ی صبح مثل پرستویی به بام کربلایم گرد و غبار کفش زائر های عشقم در صحن های سبزفام کربلایم آتش گرفته از غم او تار و پودم در سوختن همچون خیام کربلایم ای کربلا آتش گرفته خیمه هایت تا صبح محشر میکنم گریه برایت آتش میان معجرم افتاده ، پاشو سروم ، ولی برگ و برم افتاده ،پاشو پروانه بودم ، رفتی و آتش گرفتم پیش تنت خاکسترم افتاده ، پاشو پهلو به پهلو می شوی با باد صحرا این دیده یاد مادرم افتاده، پاشو بین همه دعوا سر انگشتر توست یک هلهله دور و برم افتاده ، پاشو در کنج خیمه دخترت صد دفعه غش کرد رنگ از رخ نیلوفرم افتاده، پاشو بر سر زدم آنقدر با مشتم ، که دیگر از دستهایم زیورم افتاده ، پاشو وجه الله منظر شکسته ، عشق زهرا(س) طاووس بال و پر شکسته ، عشق زهرا(س) 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مه اشک است بیایید محرم آمد ماه ذریه ی پیغمبر اکرم آمد خواستم ، آیه بخوانم کمی آرام شوم  از قضا بر لب من سوره ی مریم آمد "کاف" و "حا" خواندم و دل بوی بلا را حس کرد یاد از شال عزای تو گل نرجس کرد گل نرجس بخدا یک دل پر غم داری بیشتر از همه، تو شوق محرم داری کربلا ، مکه ، نجف ، کوی منا یا عرفات آه.... امسال کجا خیمه ی ماتم داری بخدا من به تو و گریه ی تو حساسم نوکرم ، عبد توام، گرچه نمک نشناسم خیمه ای سبز به پا کردی و تنها تنها می کنی گریه و ای کاش کنی یاد از ما جای اشک از سر مژگان تو خون می ریزد ذکر لبهای من غمزده هم "ای آقا" جان من آه نکش، گریه نکن مولا جان مثل یعقوب نشین گوشه ی بیت الاحزان اینقدر یاد رقیه نکن و داد نزن از غم شام بلا اینهمه فریاد نزن هی به سر می زنی و روضه ی سر می خوانی مثل ویرانه شدی خانه ات آباد ، نزن ای فدای سر تو جان من و اجدادم یاد گودال و تن و نیزه و سر افتادم شمر تا رفت، تنش زیر لگدها افتاد خواهرش در وسط دسته ی بدها افتاد تازه از دست سنان و همه راحت شده بود روی آن پیکر سم دیده چه ردها افتاد  تا که افتاد حسین، حضرت زهرا غش کرد آنقدر خورد زمین زینب کبری، غش کرد 🔸شاعر : ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کوچه را آب زدم با نم مژگان تری تا که شاید ز سفرکرده بیاید خبری صبح این جمعه نیامد پدرم گفت دگر انقدَر گریه نکن ، گریه ندارد اثری اینهمه جمعه به جمعه نگهت بر در ماند شده یکدفعه بماند به نگاه تو دری دل اگر همدم یارش نشود سنگ شود پس در این سینه نمانده است به غیر از حجری تا خود صبح نشستم دم در تا بلکه به دماغم بخورد عطر نسیم سحری لا اقل باد صبا عطر دمش را برسان که مرا هست ز هجرش غم و سوز جگری 🔸شاعر: ________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سجده ی بی "خدا خدا" هرگز بی ولای تو "ربنا" هرگز عصمت الله اکبری آقا از ولی خدا ، خطا؟ هرگز هر چه دارم خودت عطا کردی نزد غیر توام گدا؟ هرگز من گره خورده ام به ایوانت از تو باشم دمی جدا ؟ هرگز پر زدن از فضای "دلتنگی" جز به صحنین سامرا هرگز چند وقتی شده.... که تب دارم از تو یک کربلا طلب دارم در کرمخانه تا تو را دیدم بین دستانت "آتنا" دیدم از ازل روی این دل زارم از تو من چند رد پا دیدم قبل اینکه به سامرا آیم به گمانم تو را دو جا دیدم اولین بار، پیش قبر حسن دومین بار ، کربلا دیدم وقت یاد از حریم پاک تو در حرم هایشان تو را دیدم من ندارم ، به من برس آقا که نباشم چو خار و خس آقا با اجازه کمی برای دلت روضه میخوانم از هوای دلت داغ مسمار و سینه را آقا می‌گذاری بگو کجای دلت? هر شب از داغ مادرت زهرا (س) قتل نفسیست در سرای دلت ... ختمِ به کربلا و گودال است مثل هر دفعه ماجرای دلت یک سوال از من و ... جواب از تو... نیزه ای رفت لابلای دلت؟ من یک از صد هزار را گفتم گریه کم کن دلم فدای دلت گریه کم کن که گریه ها داری ای که از روضه ام عزاداری سنگ کوفی نخورد بر سر تو زیر سم ها نرفت پیکر تو روبروی سکینه (س) و زینب (س) غرق در خون نشد سراسر تو مملو از خاک و خون و خاکستر حنجرت را ندید مادر تو پیش چشمت نشد خدا را شکر اربا اربا علیِ اکبر تو خیمه هایت نسوخت با هیزم تازیانه نخورد دختر تو هیچ دستی نزد کنار سرت خیزران بر لب مطهر تو من یک از صدهزار را گفتم قصه ای آبدار را گفتم من که از روضه سر در آوردم از دل خود جگر درآوردم بین این روضه از زبان خودم دو سه تا چشم تر درآوردم عفو کن جان حجت ابن الحسن(ع) گریه ات را اگر درآوردم آن قدر گریه کرده ام آقا از دو چشمم پدر درآوردم نخل دردم که با دو قطره ی اشک مطمئنم ثمر درآوردم هر زمانی که روضه ای خواندم سوی گودال پر درآوردم سوی گودال سنگ می انداخت به تنش نیزه چنگ می انداخت.... 🔸شاعر: ________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کوچه را آب زدم با نم مژگان تری تا که شاید ز سفرکرده بیاید خبری صبح این جمعه نیامد پدرم گفت دگر انقدَر گریه نکن ، گریه ندارد اثری اینهمه جمعه به جمعه نگهت بر در ماند شده یکدفعه بماند به نگاه تو دری دل اگر همدم یارش نشود سنگ شود پس در این سینه نمانده است به غیر از حجری تا خود صبح نشستم دم در تا بلکه به دماغم بخورد عطر نسیم سحری لا اقل باد صبا عطر دمش را برسان که مرا هست ز هجرش غم و سوز جگری 🔸شاعر: ________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini جام جان تا ز مِیِ عشق ، لبالب کردم احترامی به تو با روح مودّب کردم زیر ایوان طلایت که رسیدم ناگه رو به پایین کمر خویش مورَّب کردم قبله بودی و پشیمانم از این نافهمی که چرا گردشِ بر دور مکعّب کردم من اگر رو به نجف سر به زمین بگذارم کج نرفتم بخدا سجده ی بر رَب کردم عرق سوختنم را به علیلان بزنید نام شافی به میان آمد اگر تب کردم 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آب از تو می خواند که از تو آبرو گیرد از آبرویت آب هم باید وضو گیرد مجذوب حقی عارف از بهر سفر تا عرش  فرقی ندارد ذکر "زینب" یا که "هو" گیرد حرف دلم را تند می گویم اگر بانو ترسم که بغضم آید و راه گلو گیرد بر سفره ی لطفت گدا را مینشانی تا قدری نمک گیرت شود با سفره خو گیرد قدری نمک گیرم نما از سفره ی عشقت تا که تمام جان من از عشق بو گیرد ای کاش اشک بر مصیبتهات یک روزی سو سوی چشمان مرا از چارسو گیرد شیون کنید ای سنگ ها شاید که نگذارید در پیش چشم دخترش سر را ز مو گیرد چشمم سپید از اشک شد یک آشنا هم نیست عباس کو چشم مرا از شستشو گیرد؟  در قتلگاهش هم به فکر قاتل خویش است اصلا بعید است این حسین از شمر رو گیرد مهدی آل مصطفی یکروز می آید تا انتقام خون ما را از عدو گیرد 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini غصه نخور کبوتر ، دوباره پر می گیری ایشالا از فاطمه ، اذن سفر می گیری پر می زنی با گریه ، برای این گداها از حرم خاکیه ، زهرا خبر می گیری غصه نخور کبوتر ، تمومی داره دوری هر طوری باشه باید ، بریم بقیع یه جوری بریم با بال خاکی ، زائر مجتبا شیم آخه حسن غریبه ، آخه تا کی صبوری؟ زخم دل مجتبی ، توی کوچه نمک خورد نگو نگو که مادر ، بین کوچه کتک خورد میون درب و دیوار ، گذاشتنش نامردا یه بار شیشه داشتش ، سالم نموند ترک خورد غم دلمو شکسته ، خون روی در نشسته سینه ی یک پرستو ، با میخ در شکسته اشکای دونه دونش ، میریزه روی گونش میگه علی علی جان ، با نفسای خسته 🔸شاعر: ________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @Shere_aeini
@shere_aeini خیر کثیر و معنی آیات کوثر است قائم مقام حضرت زهرای اطهر است او فاطمه است ، فاطمه ی دیگر قم است عرش خدا به زیر قدم های او گم است او دختر است، دختر یک نور بی حد است او خواهر است، خواهر سلطان مشهد است او شافعه است ، شافعه ی روز محشر است هستی ز اوست ، هستی موسی ابن جعفر است موسای این قبیله به او فخر می کند عالم به هر وسیله به او فخر می کند از کودکی عصای ولی خدا شده از هر بدی ، به دست خدایش رها شده از قلعه های علم و ادب ، درب، کنده است روح الامین به عرش علومش پرنده است حجب و حیا ز هر عملش آبرو گرفت مولا رضا ز آب وضویش ، وضو گرفت در بحر حق بسان سفینه است مرقدش و شعبه ای ز خاک مدینه است مرقدش خیل ملائکه همه حیران درگهش امثال بهجتند غلامان درگهش 🔸شاعر: ________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini