eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.6هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini دوباره کینه ها انداخت آتش در دلِ کوچه به پا شد داغ سنگینی دوباره داخلِ کوچه مصیبت دیده و بگذار در حال خودش باشد دلِ من هم گرفته باز هم مثل دلِ کوچه همان دود و همان شعله! فقط با این تفاوت که دو دست پیرمردی بسته شد در منزلِ کوچه اگر بردند با پای برهنه علتش این بود که در تاریخ باشد ردّ حقّ و باطلِ کوچه کشیدند و چه محکم بر زمین خورد و زبانم لال به روی صورتش پاشیده شد آب و گِلِ کوچه محاسن گرد و خاکی، تازیانه، طعنه و تهمت جسارت های ِ کفرآلود می شد حاصلِ کوچه رئیس مذهب شیعه در آن اوجِ بلا حتی نظرها داشت با لطف و کرَم بر سائلِ کوچه میان گریه ها میگفت: وا أمّاه...یازهرا(س) همین ذکر پیاپی گفتنش شد قاتلِ کوچه عبایش رفت زیر سمّ مرکب گفت یاجدّاه به جز گودال، مقتل شد پس از این شاملِ کوچه! 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شد شمع خاموش شد از باد و گُلی پرپر شد باز هم زهر نشست و بدنی گشت کبود باز یاسی به زمین ریخت و نیلوفر شد مو سفیدی به زمین خورد و به او خندیدند پیرمردی زِ نَفَس ماند و کمانی تر شد خانه ی سوخته را بار دگر سوزاندند باز تکرارِ غمِ آتش و دود و دَر شد همه بر مرکب و من در پِیِ شان رویِ زمین پشتشان آه فقط ناله یِ من مادر شد دست من بسته و از داغِ غمت اُفتادم یادِ دستت که به دنبالِ علی پرپر شد یادِ دستان یتیمی که به اُمید پدر بین زنجیر تَرَک خورد و کمی لاغر شد گوشواره، گُلِ سر رفت زِ یادش اما در عوض روضه ی او غارت انگشتر شد 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini پیرمردی نفس‌نفس میزد عاطفه بین مردمان مرده پیر مرد قبیله‌ی خورشید چند باری ز کین زمین خورده بسته شد در رسن.... زبانم لال خانه‌اش بین آتش و دود است پا برهنه پیاده در کوچه اشک چشمش شبانه چون رود است هرم آهش چو آتشی سوزان هق هق گریه‌اش چو مادر بود چین پیشانیش عرق کرده تا نگاهش به آتش و در بود چند باری میان کوچه ز کین دست بسته به صورت افتاده داد میزد مرا مکش معلون میکشید و امام جان داده ناله‌هایش غریب مادر بود اشکهایش چو سیل در صحرا واحسینا حسین حسین میگفت گوئیا گشته شام عاشورا یاد طفل سه ساله میافتاد تا زمین خورد گفت ای مادر کوچه ،سیلی و مادری تنها یاد یاسی که شد ز کین پرپر یک پسر بچه همره مادر لرزه بر قامت پسر افتاد دست نحسی به صورتی تاخورد ناگهان مادری به سر افتاد چشم خورشید تیره و تار است لکنت افتاد بر زبان پسر مادرش را صدا زد اما حیف نارسا گفت، ما....ماما.... مادر 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از قضا ما را خدا از اهل ایمان می نویسد ما أطیعوالله می دانیم ، قرآن می نویسد قُل تَعالَو نَدعُ می خوانیم ، ثابت می کند ما مومنِ عشقیم ، آری آلِ عمران می نویسد در مسلمانی قدم برداشتیم آنجا که حیدر ما مسلمانِ علی هستیم ، سلمان می نویسد سختی از دین نیست -لا اِکراهَ فِی الدّین- شیعه هستیم مذهبِ ما را امامِ صادق آسان می نویسد صادقُ الوَعدیم ، ما را عشق اینسان می پسندد صادقُ القَولیم اگر از راستگویان می نویسد حرف از ابراهیم از آتش می شود ، کو یارِ صادق؟ از تنورِ خانه می پرسم ، گلستان می نویسد سرّ تبیاناً لِکلِّ شیء یعنی او که حتی طفلِ مکتب خانه اش تفسیر تبیان می نویسد آفرینش در نگاهش شرحِ توحیدِ مُفضَّل علم یعنی قالَ صادق ، اِبنِ حیّان می نویسد خیل عشاقش فراوانند شاهد دارم از عشق عاقبت ما را هم از خیل شهیدان می نویسد 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini پر گرفتم به اشتیاق حسین آتشم زد غم فراق حسین روز محشر بهشت خواهند رفت گریه کن ها به اتفاق حسین یادم آمد که گفت یابن شبیب گریه کن روز و شب ز داغ حسین در غروبی که خیمه ها می سوخت آتش افتاد بینِ باغ حسین خواهرش دید، مادرش هم دید رفت سر نیزه ای سراغ حسین حنجرِ پاره پاره هم فهمید داشت بر زینبش علاقه حسین 🔸شاعر: ____ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @Shere_aeini
@shere_aeini ای سرو رشید یا اباعبدالله آقای شهید یا اباعبدالله ظلمت زده ایم رحم کن بر دل ما ای نور امید یا اباعبدالله غیر از تو که رحمت خدایی ما را یک تن نخرید یا ابا عبدالله دل خون شد و خون اشک غریبی تو شد از دیده چکید یا ابا عبدالله ما روضه شنیدم و چنینیم بگو زینب چه کشید یا ابا عبدالله از جانب خیمه با تمامی توان سوی تو دویید یا ابا عبدالله هی خورد زمین و پا شد و خورد زمین فریاد کشید یا ابا عبدالله وقتی که رسید شمر بود و بدنت از غصه خمید یا ابا عبدالله لعنت به کسی که چنگ زد بر مویت آن موی سپید یا ابا عبدالله سر تا سر دشت پر شد از آیاتت قرآن مجید یا ابا عبدالله بعذ از تو نبودی که ببینی در شام طفلت چه شنید یا ابا عبدالله دنبال کنیز بود مردی بی شرم در بزم یزید یا ابا عبدالله 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @Shere_aeini
جهت دسترسی به اشعار جدید و قدیم شهادت امام صادق علیه السلام روی هشتگ مورد نظر بزنید
@shere_aeini خدا پوشانده بر آن قد و بالا رَختِ ایمان را پدر، خوانده‌ست در او آیه آیه شرحِ قرآن را چه لطفی سایه‌اش افتاده یارب بر سرِ این شهر که غم لبریزِ شادی می‌کند حالِ پریشان را ندارم غیر بارانِ محبت پیشکش چیزی خداوندا مگیر از من چراغِ چشمِ گریان را به صحنش عقلِ من از کوچهء زنجیر برگشته گواه آورده در درگاهِ او چاکِ گریبان را به‌جا ماند‌ه‌ست شعله جای دل در سینه از شوقش فرستادم به جای نامه مدِّ آهِ سوزان را به جایی که قدم بگذارد آن بانوی پاکی‌ها حیا در لحظه خالی می‌کند از شرم میدان را هزاران بار حل کردند زائرهای گریانش در این آیینه‌کاری روضهء شاهِ خراسان را 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هر که رو انداخت، خاطرجمع، زائر می‌شود  قبل زائر کوله‌بار راه، حاضر می‌شود... خوش به حال خانۀ خشتی نزدیک حرم آخرش یک تکه از صحن مجاور می‌شود دل سپردن ساده اما دل بریدن مشکل است هر کسی یک‌بار آمد قم، مهاجر می‌شود شیخ می‌یابد مفاتیح الجنان را پشت در شاطر عباس قمی در صحن شاعر می‌شود از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست در حرم حتی زبان شعر، قاصر می‌شود... رو به قم هر بار در مشهد سلامی می‌دهم خادم باب الرضا با من مسافر می‌شود دست را بر سینه‌ات بگذار و چشمت را ببند رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر می‌شود 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از خیابان إرم رد میشود ابيات من میرود شعرم زیارت با همه حاجاتِ من با سلامی این حرم را بوسه باران میکند باز هم با عاشقی طی میشود ساعاتِ من هر چه با ایوان آیینه صمیمی تر شدم بیشتر شد شوقِ من! تکثیر شد لذّاتِ من دارد از زهرا(س) نشان! دلداده اش هستم که هست عمهٔ سادات نامش؛ فاطمه ساداتِ من دلبخواهش میشوم هر روز نذر مادرش کم شود کاهی اگر از کوهِ ایراداتِ من خواندمش بی بی کریمه تا که دستم پُر شود تا بگردانَد کرَم را جزو خُلقیاتِ من خواهر شاه خراسان عشق اجداد من است دوستش دارند حتی تک تکِ امواتِ من آرزو دارم بخوانم این زیارتنامه را آنچنان با معرفت که دل بماند ماتِ من إذن از موسی بن جعفر(ع) از ازل دارم اگر هست نذر حضرت معصومه(س) احساساتِ من! 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شهر پیغمبر دوباره نور باران‌ می‌شود خانه ی دلهایمان امشب چراغان‌می‌شود می رسد یک‌گوهری که می‌دهد بر دل صفا با ورودش عالمی مثل گلستان می‌شود باب حاجات همه خنده به لب دارد چرا ؟ فاطمه.. بار دگر دارد نمایان‌می‌شود غصه را بیرون‌کن از دل نعره ی شادی بزن نازل از عرش خدا الطاف باران‌می‌شود کیست این‌بانو فقط تندیس عشق فاطمی با محبت کردنش‌دنیا گلستان‌می شود نام او معصومه شد معصومه ی هفت آسمان با حضورش قسمت م سرو جانان می شود خواهر سلطان رسیده.. ای به نازم‌بر حیا با زیارت کردنش آقا چه خندان می‌شود می‌رسد یک روز این خواهر برادر بی گمان قبله گاه.. عده ایی در ملک ایران‌می‌شود شهر قم‌ یک‌ روز می گردد تجلی گاه عشق ماه..هم‌از دیدنش در خویش‌پنهان‌می‌شود کاش‌می شد روزی ام‌ تا بر حریمش پر کشم خوش بحال آنکه این ایام مهمان می‌شود 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در پاسخ به هتک حرمت ساخت عظیم امام رضا (علیه السلام) نه تارهای ضعیف است و سست و بی مایه حکایت تو و دلهای بسته بر مویت که ریسمان کمند است و عروة الوثقی حدیث  رافت و لطفی که هست در کویت برای هرچه که سیاره هست  بر گِردت به کهکشان خراسان یگانه خورشیدی به خاک های گِل طینت مریدانت تو  با زلال نگاهت حیات بخشیدی به هیچ نقطه از این بارگاه حک نشده گناهکار نیاید به مرقد و حرمش که دور بوده و هست و همیشه خواهد بود غرور و بخل و ریا از بزرگی و کرمش عجیب نیست که با اینهمه جلال و شکوه به طعنه دَم زده، اهریمنی خلافش را سیاهچال چه درکی کند ز خورشیدی که آفتاب بَرد رشک یک طوافش را؟ شنیده ام به فرنگ از قرار معلومی گرفته خرده به مجنون کنیزکی دانا! پیام داده به ایرانِ ما یکی گربه به جشنواره شده تائب و مسلمانا! برو تو ای لَهلِه ی مهربان تر از مادر نسوز جان و دلت را عزیز بعد از این کلام آخر خود را برای امثالت ز قول سعدی شیرین سخن کنم تضمین تویی که از سر کویش به قهر می گذری برو که سلسه ی موی دوست دام بلا است و هرکه نیست در این حلقه از مریدانش بدان که فارغ از این ماجرا است، ره پیداست 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بانوی کریمه ای کرامت کردی هر بار که خوانده ایم اجابت کردی پرونده سیاه و، رو سیاهم امّا_ با لطفِ خودت مرا شفاعت کردی! این آتشِ جانِ من و این حسِ غریب این قلبِ خزانِ من و این حسِ غریب ای خواهرِ خورشید تو که آگاهی از این دردِ نهانِ من و این حسِ غریب! من تجربه کردم همه احسانت را آن زمزمِ قطره های بارانت را اینها همه از عنایتِ فاطمه(س)است بر دستِ گدا سپرده دامانت را! از بس به شما عشق و ارادت دارم از خاکِ رَهت دخیلِ حاجت دارم دیدی چه کبوترانه می آیم من_ چون سخت به آب و دانه عادت دارم! معصومه همان عطرِ گلِ زهرا است خورشید، درونِ چشمِ او پیدا است چون مادرِ خود حقِ شفاعت دارد هر قطره به یمنِ کرَمش دریا است! تو معصومه ای زینتِ آلِ طاها در صورت و سیرتت شبیهِ زهرا(س) بانوی پسندیه و فخرِ عجمی تو عشقِ رضایی و عزیزِ موسی! 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تاجی از آفتاب سر قم گذاشتند نوری ز عشق در دل مردم گذاشتند بانو! تو آمدی، سر هر سفرۀ تهی سیب گلاب و سبزه و گندم گذاشتند باران گرفت و عطر هزاران گل انار... روی لبِ کویر، تبسّم گذاشتند از برکت قدوم شما شوره‌زارها رودی شدند و سر به تلاطم گذاشتند این شهر را به عشق شما «شهر اهل‌بیت» شهر ستارگان زمین... قم گذاشتند «این‌جا برای چیدن یک خوشه یاد تو هر گوشه از حریم تو را خم گذاشتند» دستان مهربان تو را آسمانیان بر شانه‌های خستۀ مردم گذاشتند... 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آفتاب قم همیشه جور دیگر بوده است از زمین تا آسمان خیر سراسر بوده است لذتی دارد نگاه آسمان شام او هر ستاره در خطوط دب اکبر بوده است صحبت روز ازل از ابتدای ابتداست پس یقیناً روز مادر روز دختر بوده است در میان واژه های بی نهایت مثل هم نام تو با نام زینب نام‌ خواهر بوده است بارها دیدم که در آیینه کاری حرم چهره های زائران جمع مکسر بوده است وعده ی جنت به زائر های تو داده رضا حب تو اصل و اساس روز محشر بوده است از کریمان انتظار دیگری دارد فقیر در نگاهش حداقل حداکثر بوده است 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در پاسخ به هتک حرمت ساحت عظیم امام رضا (علیه السلام) تاری که از ولای تو در من تنیده شد بر عمق جان نشست و ز مهرت قصیده شد چون تو شروع یک غزل ناب گشته ای یاد تو در سراسر دفتر گزیده شد از شوق دیدن تو نکرده است خواب خوش پلکی زد آفتاب و ز نورش سپیده شد یادی که در حریم تو بوده است یک دمی از آنچه غیر یاد تو باشد، بریده شد هر کس به هر کجا به لبش گفته یا رضا صوتش به ماورای فلک هم شنیده شد "هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق" عشقی که از محبت مادر مکیده شد چون آهوی رمیده به سویت روان شدم باید که صید کوی تو شد تا رهیده شد 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خو گرفتیم به هجران و گرفتاری خویش بیقراریم و دچاریم به ناچاری خویش طلب ما ز کریمان سرِ جایِ خودش است ما فراموش نکردیم بدهکاری خویش قرب ما گوشه نشینان به نوازش نکشید گریه کردیم سحر، موقع دلداری خویش برو سجادهء ما را بتکان، مِی بردار بسکه مستیم در این میکده با زاری خویش وسط حلقهء عشاق، زمینگیر شدیم خوب شد بین گداهای حرم پیر شدیم خاکِ ویرانِ زمین عالم بالا شده است راهِ معراج همه خانهء موسی شده است می کشانند عقب قافله تا عرش، مرا طورِ موسی همه اش جلوهء زهرا شده است دختر فاطمه در اصل، خودش فاطمه است بی جهت نیست که معصومهء بابا شده است خواهری آمده تا دل ز برادر ببرد آنکه با اذن رضا آبروی ما شده است مات او گنبد و گلدسته و ایوانِ طلاست ذات او جلوه ای از پنج تن آل عباست بین ما زمزمه و حال دعایش پیچید در محله، خبر لطف و عطایش پیچید بیشتر گرم طوافش که شدم فهمیدم دور و اطراف ضریح، اسم خدایش پیچید خِیریّت داشت بماند، نرود جای دگر وسط کوچه اگر پای گدایش پیچید خوب شد درد مریضی که به پایش افتاد خوب تر شد که رضا نسخه برایش پیچید جای ما امن شده تا به تلاطم نخوریم بهتر این است که از کنج حرم جُم نخوریم خاک، زر می شود از یک نظر رهگذرش آمدم سجده کنم باز روی خاک درش وقت و بی وقت، چرا درب حرم را نزنم حرجی نیست به دیوانه اگر زد به سرش با گنهکاری خود آمدم و راهم داد باز شرمندهء زهرا شده ام بیشترش آه ای بادصبا آه دلم تنگ شده حاجتم را برسان دست ضریح پدرش شدنی نیست بگیرد دل ساقی ز کسی شدنی نیست نگیرند سراغی ز کسی خواهری سوخت ولی مضطر و رنجیده نشد وسط معرکه ها بال و پرش چیده نشد به سر و صورت و آن پوشیه اش دست نخورد نور خورشید، نهان مانده و تابیده نشد هرکسی دور و برش بود فقط محرم بود نخی از معجر او دست کسی دیده نشد محترم بود و سر کوچه و بازار نرفت وسط بزم می و مجلس اغیار نرفت 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در پاسخ به هتک حرمت ساحت عظیم امام رضا (علیه السلام) بی ریشه ،  حرامزاده و ناخلف است با تیغِ غیورِ سرخِ شیعه طرف است هر کس که به ساحتت جسارت  بکند او بی شرفِ بی شرفِ بی شرف است 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در پاسخ به هتک حرمت ساحت عظیم امام رضا (علیه السلام) جز خاک کوی دوست مرا تاج سر مباد بی نور گنبدش شب من را سحر مباد هر کس گرفت دامن او نامدار شد هر کس نشست در حرمش، در به در مباد سلطان اگر رضاست! رعیّت شدن سزاست جز مُهرِ مهرِ یار به دل معتبر مباد ما را نسیم صبح حرم بیمه کرده است در دوزخ گناه، جز اینم سپر مباد بیت المقدسم حرم پاک مشهد است ای عنکبوت زاده از اینت خبر مباد؟! تا بوده است بوده همین! عالم وجود جز عرصه ی مقابله ی خیر و شر مباد با قیمت فروختنِ غیرت و شرف ای کاش حاصلِ احدی سیم و زر مباد خرمای نخل میثم تمار خورده ایم نخل طلای کن! خَذَفی بیشتر مباد … . خذف: سنگریزه 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
☑️ سالروز ارتحال امام خمینی (ره) @shere_aeini از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم شادی‌ام داد، غمم داد و جفا داد و وفا با صفا منت آن را که به من داد کشم عاشقم، عاشق روی تو، نه چیز دگری بار هجران و وصالت به دل شاد کشم در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من جور مجنون ببرم تیشه فرهاد کشم مردم از زندگی بی تو که با من هستی طرفه سرّی‌ست که باید بَرِ استاد کشم سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید 🔸شاعر: ______________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
☑️ سالروز ارتحال امام خمینی (ره) @shere_aeini مثل شیرینی روحانی یک رؤیا بود سال‌هایی که در آن روح خدا با ما بود یاد باد آن شکرین فرصت ایام وصال که به کوتاهی یک خاطرۀ زیبا بود وقت آیینه به تسبیح جمالش خوش بود حال پروانه ز کار نگهش شیدا بود کس ندانست که با او ز نهان‌خانۀ اُنس چه حکایات لطیف و چه هدایت‌ها بود عارفی بود که در فصل بلند نگهش باب نورانی برهان تماشا وا بود همۀ آینه‌ها را به تشهّد واداشت نور اسماء و صفاتی که در او پیدا بود هر چه از دامن خوش‌بوی کرامات افشاند همه انفاس مسیحایی روح‌افزا بود شرح اسرار سبک‌روحی او داشت نسیم کاین‌چنین در چمن لاله و گل غوغا بود پرده از راز شهیدان سحر بر گیرید تا ببینند که با او چه کرامت‌ها بود 🔸شاعر: ______________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم سال ها می گذرد حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سلام حضرت جان،مهربان دوران ها سلام مأمن آرامش پریشان ها ضریح نور تو مصداق کعبه ی جان ها شکوه صحن عتیقت بهشت مهمان ها نفس بریده ام و جان تازه می خواهم برای از تو سرودن اجازه می خواهم رسیده ای که بتابی به آسمان همه تو ای صبور ترین یار،هم زبان همه مرام آینه ها را بده نشان همه دوباره جان بده بر جسم نیمه جان همه برای شانه ی من تکیه گاه یعنی تو امید هر دل بی سرپناه یعنی تو همیشه زائر دور از تو مثل زندانی ست نصیب عاشق دور از حرم پریشانی ست و هرچه شیعه در عالم دلش خراسانی ست ارادت به شما اصل هر مسلمانی ست لباس خادم این نورخانه سنگین است خیال نوکری ات حسرت سلاطین است شکوه ناب ترین عکس هایمان اینجاست همیشه وقت غم و درد جایمان اینجاست صداقت دل بی ادعایمان اینجاست مدینه و نجف و کربلایمان اینجاست پناه مردم دلخسته از ستم هایی تمام دلخوشی کشور عجم هایی اگرچه شهر پر از صحنه های عصیان است هنوز نام تو اسم شب خراسان است امید روشنمان ذکر یا رضا جان است درون سینه به مهرت،گناه سوزان است همیشه زائر از اینجا به دست پر برگشت گناه کار به اینجا رسید و حر برگشت ضریح، سنگ صبور غم مسافر هاست تمام حوصله ات خرج درد زائر هاست بهشتِ مشهد تو مقصد مهاجر هاست رسیدنِ به عبایت امید شاعر هاست نه دعبلم نه فرزدق،گدا حسابم کن تو آفتابی و چون ذره ها حسابم کن نیامدم که تو را باز درد سر بدهم رسیده ام که در این آستانه سر بدهم کبوترانه به شوق تو بال و پر بدهم برای عرض ارادت دو چشم تر بدهم گرفتم از در این خانه اعتقادم را جواب داده ای هر ذکر یا جوادم را به زخم بی کسی ام التیام می خواهم سلام داده،علیک السلام می خواهم ز جرعه های مرامت،مرام می خواهم میان حصن حصینت دوام می خواهم نفس نفس به هوایت همیشه محتاجم خرابم و به دعایت همیشه محتاجم حرم شنیده فقط بغض در صدایم را نگفته ام به کسی جز تو رنج هایم را کسی نداشته جز چشم تو هوایم را فقط تو باخبری بغض کربلایم را خدا کند که دلم تنگ، بیش از این نشود دلم مسافر محروم اربعین نشود اجازه می دهی ام غم نصیب تان باشم؟ منم مخاطب یابن الشبیب تان باشم؟ مرید عشق حسین غریب تان باشم؟ گریز روضه ی شیب الخضیب تان باشم؟ "بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد" 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تا که در باغ بهشتت یارضا داخل شدم اختیارم رفت از کف ..ناگهان سائل شدم گم شدم بینِ شلوغے حرم ..شڪرخدا باعنایاتِشما ..پیداشدم قابل شدم.. تادخیلِپنجرهفولادِ تو بستم ..دلم.. بیبرو برگرد بر الطاف تان شامل شدم من کجا و این حریمِ باصفا..جداًمنم!! اےنچنین در محضرِ پاکِ شما نائل شدم "السلام...اےآینهدارِ پیمبر السلام" "السلام اے زاده ے زهرا اطهر السلام" تو رئوفے ..مهربانیدلبرے ..دلدادهاے مثلِ جدّت مرتضے ساقیِ صدها باده ای نیست در قاموسِ تو ..راندن عزیزِ فاطمه لطف هاے بے امان دارے به هر افتاده ای حال و روزم را تماشا کن کنارے مانده ام گاه‌گاهے یڪ نگاهے کن کنارِ جاده ای مطمئنم باز مے بخشے مرا سلطانِ عشق پادشاهِ نه فلڪ آخر تو زهرا زاده اے .. "السلاماے وارث ِ موسے ابن جعفر السلام" "السلام اے زاده ے زهراے اطهر السلام" بالِ پروازے بده..آقااسارتمے کشم در معاصے و گناهان سخت ذلّت مس کشم باز درگیرِ خودم هستم ..نجاتم مے دهی؟ خوبمے دانے که من هم داغِ غربت مے کشم در سیاهے ها گمم باید که پیدایم کنے رنج هاے بے شمارے در ضلالت مے کشم آه اے همسایه ام ..ای مهربان‌تر از همه سالهاے سال در این خانه منّت مے کشم "کے خریدارے کنے این نوکرِ آلوده را " "یڪ عوض کن با نگاهے کلّ ِاین شالوده را " 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini زنگ نقاره ی تو باز پریشان شده است یک مسیحی وسط صحن مسلمان شده است خلق در فکر طوافند بگو سرش چیست دور تا دور حریمت پر میدان شده است! با وضو بوسه بر این در زده زائر، به نظر درِ چوبی حرم مصحفِ قرآن شده است ای که ایمان همه بی تو به مویی بند است مرد سلمانی از انفاس تو سلمان شده است میرسد کار گدای تو به آنجایی که همه ی شهر بفهمند سلیمان شده است اسم تو گرچه بنا شد که بگویند رضاست تو علی هستی و مشهد نجف اشرف ماست زائرت حضرت موسا و حریمت طور است آسمان، صحن تو و خادم صحنت نور است گاهی آنقدر شلوغ است رواقت که دگر کفشداری تو از دادن جا معذور است مطمئن است شفا میدهی اش نابینا گره ای هم که زده دور مشبک کور است دانه پاشیدم و دیدم که محلم نگذاشت کفتر صحن تو حق دارد اگر مغرور است! از قدمگاه کمی گرد و غبار آوردم خاک پاهای تو سوغاتی نیشابور است من همان سائل انگشتری هر روزه تو علی هستی و در نجفت فیروزه دل زوار تو از شور و شعف پر شده است صحن در صحن تو از عطر نجف پر شده است اشک در صحن تو باران شدنش علت داشت آهوی گمشده حیران شدنش علت داشت از ضریح تو فقط خیر و کرم میریزد سائل هر شبه سلطان شدنش علت داشت اثر جذبه ی ایوان تو بود آقا جان راهب دیر مسلمان شدنش علت داشت پشت این پنجره فولاد شفا ریخته است درد در صحن تو درمان شدنش علت داشت کوری آمد وسط صحن تو، بینا برگشت فلجی از حرمت روی دوتا پا برگشت یک نفر شیعه شد از دین مسیحا برگشت مرده در صحن گهرشاد به دنیا برگشت تا دم صحن تو برداشت قدم گفت رضا لال یکمرتبه در بین حرم گفت: جان به قربان تو و معجزه های حرمت من نفس میکشم...اما به هوای حرمت خادمت خسته شد و چوب پرش رفت از دست یکنفر باز گمان کرده ضریحت قبله ست صد و ده بار علی گفته ام اطراف حرم باز هم نام علی شعر مرا ریخت بهم خیرهای کثیر را عشق است کرم کم نظیر را عشق است طول صحن غدیر را عشق است سنگفرش مسیر را عشق است زائر سر به زیر را عشق است پیش سلطان اسیر را عشق است اینهمه مستجیر را عشق است حال و روز فقیر را عشق است این حرم این امیر را عشق است نغمه ی یا رضا رضا عشق است مشهدت مثل کربلا عشق است کل القاب تو بجا اما اینکه اسمت علیست را عشق است حب آل علیست راه نجات بر گل روی مرتضی صلوات 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini