eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.4هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini آهش زمین کوفه را غم بار می کرد از فرط غربت تکیه بر دیوار می کرد _ شرمنده بود و خسته بود و دل شکسته بهر کسی گوئی دعا بسیار میکرد _ نامردی و نیرنگ شهر کوفیان را در غربت پس کوچه ها اقرار میکرد _ دلواپسی در دیده گانش موج میزد با نا امیدی زیر لب تکرار میکرد _ کوفه نیا ،کوفه نیا امروز در شهر با هر که حرفت را زدم انکار میکرد _ کوفه نیا من با دو چشم خویش دیدم آهنگرش هم روز و هم شب کار میکرد _ بازار تیر و تیغ و نیزه داغ داغ است هرکس برای کشتنت انبار میکرد _ آنکه برایت نامه ها میداد دیروز امروز بر قتل شما اصرار میکرد _ آقا نیا در کوفه تو یاری نداری دشمن فقط داری هواداری نداری _ پیر و جوان این جماعت بی وفایند عبد زن و فرزند و یه کیسه طلایند _ دیروز مشتاق وصال یار بودند امروز هم پیمانه با اهل زنایند _ کوفه نیا این قوم قصد جنگ دارند در انتظار کشتن طفل شمایند _ اهل حرم را باز گردان اهل این شهر در فکر غارت کردن خلخال هایند _ من از سر بازار ها فهمیدم اینها پایش بیفتد بی حیای بی حیایند _ 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عشق تو کوچه‌گرد کرد مرا این منِ از همیشه تنهاتر در غمت ای غم تو عاشق‌سوز! چشم من کاش هرچه دریاتر شهر در انتظار رؤیت توست همه از روی بام چشم‌به‌راه چون قرار است ماه من روزی باشی از روی نیزه پیداتر شهر در انتظار رؤیت توست همه آمادۀ پذیرایی همۀ شهر حاضرند ولی بام‌ها سنگ‌ها، مهیاتر چه کند کاروان اگر کوفه...؟ چه کند کاروان اگر در شام...؟ این همه پرسشِ بدون جواب و یکی از یکی معماتر می‌شود دید هر کجا حتی بین این کاسه‌آب، عکس تو را با لب خشک می‌شود حالا آخر قصه‌ام چه زیباتر 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سلام ما به حسین و سفیر عطشانش که در اطاعت جانان، گذشت از جانش به آن غریب‌ترین سربه‌دار وادی عشق به «مسلم بن عقیل» و دو نور چشمانش به عزم شب شکن و همّت علی‌وارش به صبر و قوّت قلب و شکوهِ ایمانش... میان معرکه، چون کوه محکم و نستوه ستاده در بَرِ اهریمنان به کف جانش تمام شهر پر از دشمن است و می‌بارد نفاق و فتنه ز بارو و بام و ایوانش در آستان مُحرّم، به خاک و خون غلتید منای کوفه ببینید و عید قربانش طلایه‌دار بزرگ قیام عاشورا فدای نهضت سرخِ حسین شد، جانش 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini طلوع کرده شفق در نگاه شعله‌ورت اسیر چشم تو باران، نسیم در به درت تو از کدام لبِ تشنه قصه می‌خوانی؟ که رودهای جهان گشته‌اند همسفرت چه بر تو رفت در آن لحظه‌ای که فهمیدی از آب و رنگ خیانت پُر است دور و برت... چه داغ‌ها که دلت را پر از شرر کردند چه زخم‌های عمیقی که مانده بر جگرت نه آسمان که شبی بی‌ستاره و تاریک که تکه ابر سیاهی‌ست در نگاه ترت تو را چنان که تویی هیچ‌کس نخواهد بود اگر جدا شود از تن هزار بار سرت 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از کعبه رو به کرببلا می‌کند حسین وآنجا دوباره کعبه بنا می‌کند حسین ـ گر ساخته است خانه‌اى از سنگ و گل، خلیل آن جا بنا ز خون خدا می‌کند حسین ـ روزى که حاجیان به حرم روى می‌نهند پشت از حریم کعبه چرا می‌کند؟ حسین ـ آن حجّ ناتمام که بر عمره شد بدل اتمام آن به دشت بلا می‌کند حسین ـ آنجا وقوف در عرفات ار نکرده است فریاد معرفت همه جا می‌کند حسین ـ آنجا اگر که فرصت قربانیاش نبود اینجا هر آن چه هست، فدا می‌کند حسین ـ آنجا که سعى بین صفا در دویدن است این جا به قتلگاه، صفا می‌کند حسین ـ آنجا حنا حرام بُوَد بهر حاجیان اینجا ز خون خویش حنا می‌کند حسین ـ وقتى به خیمه‌گاه رود از پى وداع اینجا دوباره حجّ نسا می‌کند حسین ـ بعد از هزار سال به همراه حاجیان هر سال رو به سوى منا می‌کند حسین ـ از چار سوى کعبه ز گل‌دسته‌ها هنوز هر صبح و ظهر و شام ندا می‌کند حسین ـ بشنو دعاىِ در عرفاتش که بنگرى با سوز دل هنوز دعا می‌کند حسین ـ سر داده است و حکم شفاعت گرفته است بر وعدهاى که داده، وفا می‌کند حسین ـ در اوج منزلت که «مؤیّد»! از آن اوست گاهى نگاه سوى گدا می‌کند حسین هشتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری روزی مهم در تاریخ اسلام است چرا که در این روز امام حسین(ع) پس از انجام اعمال عمره مکه را بسوی عراق ترک کردند و قیام حسینی آغاز شد. 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini پایش امضا زدند خیلی زود نامه را تا زدند خیلی زود نامه را تا نکرده در واقع کوفیان جا زدند خیلی زود آستین های قتل مهمان را ظهر بالا زدند خیلی زود دیر نارو به فکرشان آمد دیر… اما زدند خیلی زود اول عازم شدند خیلی زود بعد نادم شدند خیلی زود باغ داران کوفه هم آن شب سکّه لازم شدند خیلی زود مثل قاضی شُریح, مثل شمر همه عالِم شدند خیلی زود همه ی دارها خریدارِ سرِ مسلم شدند خیلی زود پس پریشان شدند خیلی زود بس پشیمان شدند خیلی زود پیش هفتاد و دو نفر کافر پس مسلمان شدند خیلی زود نامه داران کوفه ظهرِ دهم نیزه داران شدند خیلی زود قاریان وای باعث قتلِ خود قرآن شدند خیلی زود اسب, خونْ یال, رفت خیلی دیر با پر و بال رفت خیلی دیر شمر آماده گشت خیلی زود توی گودال رفت خیلی دیر با حساب دو ساعت و اندی زینب از حال رفت خیلی دیر درخودش گیر کرد خیلی دیر کوفه تغییر کرد خیلی دیر حلق اصغر بدون شک از آب تیر را سیر کرد خیلی دیر با حساب رقیه, داغ حسین عمه را پیر کرد خیلی دیر وَ عمو زود رفت خیلی زود وَ عمو دیر کرد خیلی دیر آفتاب سر حسین تو را نیزه تفسیر کرد خیلی دیر 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
جهت دسترسی به اشعار جدید و قدیم ولادت امام هادی علیه السلام و ایام غدیر روی هشتگ مورد نظر بزنید
@shere_aeini مگر نه اینکه علی پیشوای عالم بود؟ مگر نه اینکه وصیّ رسول خاتم بود مگر نه اینکه به روز مباهله فرمود علی چو جان من است؟ این دگر مسلّم بود مگر نه جمله‌ی *لاسیف....* در مقام علی‌ست؟ مگر نکَند درِ خیبری که محکم بود؟ همو که ضربه‌ی شمشیر او به روز نبرد به از تمامِ عبادات اهل عالَم بود نبی، (اخی) و (وصیی) و (وارثی) فرمود برای او که برایش جلیس و همدم بود ابوتراب شد و نان کودکان بر دوش کسی که کل جهان بهر او فراهم بود چه روزگار غریبی‌ست اینکه حیدری و ولایت تو برای صحابه، مبهم بود 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هم گریه ای و آب وضوی مکرّری هم کوثری و جام و سبوی معطری باید ترا بجویمت ای عشق اهل بیت در امتداد پیچش گیسوی دلبری بر خاک، سجده می کنم و مست میشوم وقتی که باز میشود از آسمان دری بسکه خراب باده شدم بین میکده پایم نمی کشد بروم جای دیگری دلداده و اسیرم و باب الجوادی ام اهل همین محله و مهمان هادی ام ابن الرضای دوم و عشق رضا رسید دردانهء سمانه و نور سما رسید نامش علی و کنیهء او هم ابوالحسن نطقش؛ پیمبری که به وحی خدا رسید خال لبش اشاره به توحید کعبه داشت قدّ قصیده اش به قد ربّنا رسید تقسیم شد محبت او بین کائنات یک ذره از ولایت او هم به ما رسید عالم فقیر و سائل دست کریم اوست ایران گدای خانهء عبدالعظیمِ اوست روح بلند او به جنان پر کشیده بود میلش به عرش و وادی دلبر کشیده بود رفت از مدینه، سمت نجف، قبل سامرا بسکه لبش، شراب علی سر کشیده بود در قلب عرش، عشق خدا را برای خلق از برکهء غدیری حیدر کشیده بود در "فُلکِ جَاری" از "لُجَجِ الغَامِرَه" که گفت، حیدر به روی دست پیمبر کشیده بود یعنی یقین کنید که جان خدا علی است اصلاً کلید معرفت الله، یاعلی است قربان لطف هادی و قربان سامرا دیوانهء نجف شده مهمان سامرا من ریزه خوار لقمهء سلطان مشهدم پُر برکت است سفره ام از نان سامرا جانم به درد و تاول پاهای زائران در پیچ و تابِ کوچه خیابان سامرا این اربعین اگر که شدی زائر حرم یک شب بخواب گوشهء ایوان سامرا عمریست سامرا، حرمِ جانِ خسته هاست آنجا که خانهء پدری من و شماست این کورهء محبت مان گرم شد دمش جانم به عشق! با همهء حالِ درهمش من را فقط یکی ببرد خیمهء حسین خیلی زمان نمانده بیاید محرمش قسمت نشد به سر بزنم زیر قبّه اش دعوت کنید گریه کنم زیر پرچمش فکری برای این دلِ بیتاب من کنید شش گوشهء حسین مرا کُشته با غمش نوکر، اگر حرم نرود خوار میشود نوکر، بدون گریه گرفتار میشود 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini با شما عاقبت شیعه به عزّت ختم است آخر و عاقبت ما به سیادت ختم است از ازل چشم جهان سمت شما بوده و هست مقصد عالم امکان به امامت ختم است همه نورید ، همه هادی أمّت هستید پس سرانجام بشر هم به هدایت ختم است ما گرفتار گناهیم ولی اهل رجا جاده ی جامعه ی ما به شفاعت ختم است از گناهان کبیره است دل جامعه پُر کار این جامعه اما به زیارت ختم است « مَن أتاکُم » ، چه نجاتی است سر راه بشر ! با تو پایان حوائج به سعادت ختم است چیست در حکمت « فَالرّاغبُ عَنکم مارق »؟! راه ، جز راه تو باشد به هلاکت ختم است ولی آنکس که در این سِیر ، « لَکُم لاحِق » شد راه او - گرچه گنهکار - به جنّت ختم است تو دعا کن که من از معصیت آزاد شوم که دعای تو یقیناً به اجابت ختم است یا علیِ بنِ محمّد ! چه غریبی ! اصلاً قسمت هرکه علی گشته به غربت ختم است تو چه مقتول و چه مسموم ، جهان می داند که سرانجامِ امامت به شهادت ختم است 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای «سُرّ مَن رَأیٰ»ی نگاه فقیرها ای رویش امید به جان کویرها ای خالق قصیده‌ی مدح ذواتِ نور ای جامعه‌سُرای تبارِ کبیرها یا هادی‌الاُمَم! اگر انوارتان نبود گمراه می‌شدند تمام مسیرها منت کشیده عرش، برای جلوس‌تان اما نشسته‌ای به حصارِ حصیرها نور عبادتت قرق حصر را شکست ای ذکر مستجاب نجات اسیرها اثبات شد امامِ تمامِ خلایقی تا سر گذاشتند، به پای تو شیرها ای در رباعی علوی؛ چارمین علی! میلاد توست، مطلع عید غدیرها شش‌گوشه‌‌ات گره زده ما را به دست تو بگذار پا به دیده‌ی ما گوشه‌گیرها ! 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خورشید سامرا و کریم جهان تویی ما را بده پناه، که کهف امان تویی هادی تویی در این شب ظلمت، به داد رس گمگشته‌ایم و مشعلۀ کاروان تویی کاخ ستم به لرزه فکندی به حرف حق حقا که جان عدلی و حق را زبان تویی مستی ربودی از سر بزم شراب، لیک مستی‌فزای جان و دل عاشقان تویی جَدّت امام هشتم و سلطان دین رضاست جَدِّ امام عصر و ولی زمان تویی با «جامعه کبیره» سلامم شنیدنی‌ست مهمان هر امام شوم، میزبان تویی 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تا که این شور را شعور کنم میروم از نجف عبور کنم لحظه ای از زمین جدا بشوم آسمان را کمی مرور کنم از سلیمان اجازه می گیرم که خودم را شبیه مور کنم گریه ها کرده ام برایش تا شعر را غرق در سرور کنم من که از شوق مَنْ یَمُتْ یَرَنی زندگی با خیال گور کنم آنقدر میزنم صدایش تا خلوتم را پر از «حضور» کنم گفته‌ام «اوریا» که مدحش را گاهی اوقات از زبور کنم حرفی از معجزات او بزنم یادی از نور کوه طور کنم شرحی از دردهای او بدهم تا که ایوب را صبور کنم دل و جان شستشو دهم با اشک قلب را شیشه ی بلور کنم با عنایات او وجودم را خالی از هرچه غیر نور کنم "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" تشنه ام تشنه ی شراب توام من خرابم اگر خراب توام مایه ی افتخار من هستی گرچه من مایه ی عذاب توام با همه جز تو بی حساب شدم به امیدی که در حساب توام باز هم می دهم سلام به تو باز هم سر خوش از جواب توام از ازل تو ابوتراب منی تا ابد ذره ای تراب توام خطبه های توخط به خط اعجاز عاجزم عاجز از خطاب توام واژه ای دست پا شکسته ام خط خطی هایی از کتاب توام "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" نه فقط شاه و سرور است علی نور خورشید محشر است علی من نمی گویم او خداست ولی با چه چیزی برابر است علی عشق از روز اول است علی عشق تا روز آخر است علی فاتح جنگ خندق است علی فاتح جنگ خیبر است علی در حقیقت علی ست پیغمبر در حقیقت پیمبر است علی نام او مست می کند مارا ساقی حوض کوثر است علی "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" آفرینش گدای ثروت او پادشاهان غلام همت او تربت کربلا شفاست ولی مستی ماست دست تربت او کُشته های بدون زخم نبرد چشمه ای از شکوه قدرت او روز مشغول کار و شب بیدار چه زمانی ست استراحت او ؟؟ گِل بد بو کجا و ...نور خدا طینت ما کجا و ...طینت او همه عالم گواه ذلت ما همه عالم گواه عزت او بار ما مانده بود روی زمین جور ما را کشید رأفت او عاشق از حرف لغو بیزار است همه جا می کنیم صحبت او در دو عالم فقیر نیست کسی که خریده کمی محبت او تا نجف می رویم قبل از مرگ که مبادا دهیم زحمت او "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" عاشقانش فراتر از عددند ازلی بوده والی العبد ند تا نجف پا برهنه می آیند مست ها راه خویش را بلدند ذره ها در کنار ایوانش بی قرار اند و تشنه ی مددند عارفان غرق در خیال وصال عالمان نیز طالب خردند عاشقان مست جام کوثر او زاهدان هم به فکر خوب و بدند به الست و به ربکم سوگند عده ای امتحان نداده ردند وحده لا اله الا هو اهل این خانواده هم احدند او اگر شمع آستان باشد همه پروانه اند در صددند "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" در نجف ذکر باد،هوست فقط شرح اذکار موبه موست فقط خواهش مست های ایوانش قطره ای باده از سبوست فقط گرچه آب از سرم گذشته ولی درد من درد آبروست فقط اشک های مرا زیاد کنید که طهارت درین وضوست فقط گوش گوش است وقف او باشد حرف خوب است حرف دوست فقط کی! ازین عشق می شویم آگاه جان که در گودی گلوست فقط عشقانه ترین غزل هایم درخورجایگاه اوست فقط "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سر خوش از ولای علی" 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شب در نگاه شعله‌ورت پیچید دنیا ز هرچه غیر تو عاری شد دل‌های عاشق از همه سو امشب سمت نگاه گرم تو جاری شد دنیا نشست و محو تماشا شد تو آمدی و کل جهان پا شد ده بار عرش دور خودش چرخید تا فصل زرد قصه بهاری شد امشب عسل به تلخی کامم ریخت ساقی شراب ناب به جامم ریخت امشب زبان الکن شعر من در وصف تو شبیه قناری شد پیچید عطر نام خدا در شهر رنگ اذان گرفت سراسر، شهر دنیا به شوق آمد و بر روی - گلدسته‌ی نگاه تو قاری شد از سبزی ردای تو می‌افتاد یک سیب آب‌دار اناری رنگ تا شاعران تشنه بیاشامند از آب زمزم تو که جاری شد یادش بخیر کنج حرم با بغض در سامرای چشم تو با گریه هرشب دعای جامعه می‌خواندم از اشک، صحنت آینه‌کاری شد... 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini «أشهدُ أنّ علی(ع)» گفتم که حیرانت شوم تا که بعد از شیعه بودن از محبّانت شوم خاک پای قنبر و مالک شوَم هم راضی ام دوست دارم همنشین نابِ یارانت شوم با قرائت های خالی نه! که باید با عمل تا قیامت حافظ آیاتِ قرانت شوم سائلم! اینبار هنگام رکوعت آمدم تا که مهمانِ عقیقِ سرخِ دستانت شوم باز کن با یک تبسم گوشهٔ دستار را جانِ من هستی و میخواهم که جانانت شوم یا أمیرالمؤمنین! در آن جهانِ بعدِ مرگ با شهیدان میشود یکروز مهمانت شوم؟! جان به کف آورده در راهت نشستم بیقرار عید قربان است و خوش دارم که قربانت شوم! 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini چراغ سلطنتِ مُستَدامِ اَللّهی برای خیل گدایان،تو خیر میخواهی یکی ز روی نبی بودواز تو نیز یکی کنار شمس نبی چون تَبَلوُرِ ماهی در آرزوی رسیدن به منزل معبود تو شاه راهِ جهانی و بهترین راهی کسی که دل به شماداداگرچه غرق گناه به لطفتان بِرَهَد ازمسیرگمراهی به دوستانِ شما هم جزاین نمی گوییم که بی نگاهِ تو هستند کمتر از کاهی... غدیرِ شیعه به جزنامتان نمی داند به گَرد پای شماهَم نمی رسد شاهی نوشته ام زمقامت دعای من اینست که روی خوش بنمائی و وا کنی راهی هزار شکر خدا این قلم ز عشقت خواند نظر به حال دلم کن،به لحظه ای گاهی 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عید غدیر مبدا امر امامت است روز پیام قاطع ختم رسالت است امر خدا به ختم رسل بلّغ آمده ما اُنزلَ اِلیک، نشان هدایت است تاکید امر جمله ی لم تفعل است و بس تحکیم حکم مصدر عز و جلالت است ابلاغ با پیمبر و دستور از خدای تفویض امر دین به مقام ولایت است در آن هوای گرم منادی ندا بداد حکم رسول بر همه رحلِ اقامت است در حیرتند قافله ی حجة الوداع این وقفه بر چه امر مهمی دلالت است؟ دست نبی به دست علی، خلق ناظرند آیا در این فضا چه پیام بشارت است؟ مردم در انتظار بیانات حضرتند اجمال آن بیانِ بلاغ این عبارت است فرمود: ای مهاجر و انصار مسلمین امر خدا به غرسِ نهال وصایت است من هر که را پیمبر و مولا و رهبرم مولای او علی ست که رکن عدالت است یا رب عزیز دار هر آنکس محب اوست دشمن بدار آنکه عدوی امامت است آمد یکی پس از دگری آن منافقین با چهره ی نفاق که در مکر عادت است گفتند مرحبا بکَ بخٍّ بخٍ علی! شایسته امامت حق همچو قامت است از انتصاب پر ثمرت یا ابالحسن بر ما ز سوی خالق اکبر کرامت است شمشیر تیز دست توانای حیدری بر دشمنان هراس و ز قرآن حراست است لکن چو نور پاک پیمبر خموش گشت دیدند اولی به خیال امارت است عهد غدیر و بیعت کاذب شکسته شد پیمان فدای نقشه غصب خلافت است شد آنچه ضدِّ قول خدا و رسول بود کردند ظلم‌ها که بنای عداوت است آثار ظلم و تفرقه زان غصب شد پدید بنیان ظلم و جور و ستم آن جنایت است تعریف ماجرا نتوان کرد هاشمی آن مکر و حیله باب هزاران حکایت است... 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini باز شور علیست در جانم باز با عشق او غزلخوانم من همینم همین که میبینید مومنم؟کافرم؟نمیدانم هر چه هستم همین قَدَر دانم غیر مدح علی نمی خوانم آن خدایی که می پرستیدش عشق او را سرشته در جانم نه خدا نه جدا ،نمیدانم بشری که خداست؟حیرانم دین من واضح است ای مردم حب حیدر تمام ایمانم از خدای بدون او بیزار من به عشق علی مسلمانم ها علیٌ بشر ولی چه بشر؟ با علی در شهود یزدانم هو نحن و نحن هو آری این روایت دلیل و برهانم انا صنع علی ولی الله و علی صنع دست یزدانم رازق و خالقم امیر نجف فارغ از طعنه ی حریفانم دست مقداد را بگیر و ببر یا علی تا نجف ، پریشانم 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اهل این خاک مگو،ساکن بالاست،علی. صورتِ دیگری از رب معلی ست،علی. پایِ حرف وعملش راهیِ یک مقصد بود؛ نکته ی برتری اش نیز همین جاست،علی. در رَگش خونِ عدالت جریان داشت،مُدام در نفس بخشیِ حق به زِ مسیحاست،علی. چون سحابی زِ کَفَش سیلِ کَرَم می بارد؛ آسمانی ست که در پیکرِ دریاست،علی. تیغ او رقص کنان شیهه ی هوهو می زد؛ چون گُهر در صف پیکار،هویداست،علی. در همه عمر دَمی را طلبِ جاه نکرد هر زمانی تُهی از لغزش و پَرواست،علی. درد دل کرد اگر با دهن چاه زِ داغ، سینه اش جای غم حضرت زهراست،علی. در غدیر آمده دستش به بلندای اُفق مثل تصویرِ طلوع است،چه زیباست،علی همه دیدند نبی خواند،ولی اَش به وضوح، از چه با این سندش یکه وتنهاست،علی؟ 🔸شاعر : ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به هر زمان که طبع ما شود به عز وجا بلند دم مسیح میشود ز نطق و کلک ما بلند ردیف مست میدود کنار محتوا بلند ببین صدای عاشقان شود به مرحبا بلند بیا و مرحمت نما که گردد این ثنا بلند اگر ز قرص ماه خود بیفکنی نقاب را زچهره خدایی ات خجل کنی صواب را بساط را به هم زنی به پا کنی کباب را قدح قدح ،سبو سبو بیاوری شراب را به پیش خلق میکنم زبان به ادعا بلند بیا و پر کن این سبو زمهر بی معطلی که رفته است گردنم به زیر تیغ صیقلی به عشق تو گرفته ام دوباره ذکر منجلی که مستی من است با سرودن علی علی شد از عنایت شما برای من قبا بلند به ساحتی که میشوند تمام انبیا دخیل امیدوار میدوم به آن سرای بی بدیل به التفات شاهی ات اگر کنی مرا ذلیل ز جمع چاکران تو به این بهانه و دلیل نوای یاعلی شود ز جان انبیا بلند بیاد دارم آن شبی که دیدمت نگار من شعیب و هود آمدند به چاره در کنار من زکف ربوده شد دگر قرار و اختیار من بگفتمت که تو شدی خدای باوقار من هوار کفر گشته شد ز شرح انما بلند نه غالی ام به شان تو نه منکر خدا شدم فقط ز شوق لحظه ای به جانب خطا شدم ذلیل وار متصل دخیل این سرا شدم تو آن امیر لایقی که بر درش گدا شدم ببین که بخت ما شده به قامت دعا بلند اگر دوباره سمت ما به لحظه ای نظر کنی وسکه ی سیاهِ دل به یک اشاره زر کنی مرا برای دیدن خود عازم سفر کنی به پاسبانی درت مرا چو مفتخر کنی شود ز بند بند من سرور این سخا بلند منم همان که گشته ام سگ سیاه کوی تو نرفته ام به هیچ راه و آمدم به سوی تو که مست مست گشتم از طراوت سبوی تو امید دارم عاقبت شوم فدای روی تو ببین که بخت خفته ام شدست در کجا بلند تویی که در مصاف آن مبارزان خیبری چو شیر شرزه پا زدی به یاری پیمبری به یک اشاره کندی از حصار کفر چمبری دری که نیست تا ابد مثال ان دگر دری و گشت نام مرحب از کنار ماجرا بلند به غزوه اُحد بخوان مدام لافتی علی نمیشود در این جهان کسی قیاس باعلی خلیفه همچو بز به سمت کوه رفته یاعلی؟ پیمبر است زنده در کنار مرتضی علی سرود لافتی شدست ز اوج ماسوا بلند زمین ز حب مرتضی که لایق کویر نیست گدای قنبراش ببین به چشم دل فقیر نیست حلال زاده در دلش که منکر غدیر نیست بجز علی مرتضی کسی به ما امیر نیست به دست مصطفی ببین دست خدای را بلند به ذره گر نظر کند به لطف کیمیا کند وذره را ز مرحمت چو شمس در فضا کند نه کار من که مدح او پیمبر و خدا کند کسی به قدر من کجا که قدر او ادا کند شدست مدح تو ز من ببین ز انتها بلند دل رمیده مرا به مرحمت جلا بده به بزم ما بیا و این بساط را صفا بده فقیر کوی تو منم نگویمت طلا بده به مزد شعر من بیا برات کربلا بده به خواب میروم شوم به دشت نینوا بلند به خیمه گاه عترتت بیا که انقلاب شد و روضه خوان بزم غم سکینه و رباب شد دل به خون تپیده حسین هم کباب شد ز آب آب خیمه ساقی از خجالت آب شد ببین که نای العطش شده ز خیمه ها بلند 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آنکه را حُبِّ علی(ع) نیست به دل، از ما نیست هرکه شد شیفته ی عشق علی(ع)، تنها نیست سائل و ریزه خور و خادمِ درگاهِ توأیم جز علی(ع) هیچکسی بر دل ما مولا نیست مدد از حیدر کرار(ع) فقط می جوییم أغنیا را غمِ افزون و کمِ دنیا نیست گشته بازنده ی دنیا و قیامت قطعا آنکه بر لوح دلش حُبّ علی(ع) پیدا نیست! ما مسلمان شده ی مکتب آلُ اللّهیم زندگی بی علی(ع) و آل علی(ع) زیبا نیست 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini غدیر آیت عظمای حی لم یزلی ست غدیر روز خدا و نبی و روز علیست غدیر محور توحید و اصل ایمان است که روی دست نبی دست کردگار ولی ست علیست آینه ی حق نمای رب جلی علی به مثل محمد، محمد است علی علیست قبله نمای تمامی عالم علی ظهور خداوند حی لم یزلی علی ز قبل رسولان همیشه بوده و هست علی کنار نبی پیش کردگار نشست علی به امر خدا در کلام وحی آمد علیست ساقی کوثر علیست باده پرست به روی دست نبی دست مرتضی بالاست علی حقیقت سبحان ربی الاعلاست ولای حیدر کرار بر همه واجب تمام فخر علی اینکه همسرش زهراست علیست نقطه بسم آله کتاب خدا علیست صاحب عصمت علیست اصل ولا علی معلم جبریل، امین وحی خداست لوای حیدریش در دو عالم است بالا علیست ساقی و من جرعه نوش جام علی کبوترم که نشستم به روی بام علی فدای مصرع این بیت با وقار و بلند که گفته شاعرِ باعشق در مقام علی (علی امام من است و منم غلام علی) هزار جان گرامی فدای نام علی 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به نام نامی حیدر قلم کند پرواز به روی دفتر شعرم مخمسم آغاز که با وجود علی کوک می شود هر ساز وهردری بشود بر محب حیدر باز شروع میکنم هر کار را به نام علی علی کسی که نشان داده معنی ایمان برای علت دنیا علی بود برهان علی کسی که کُند پایه های دین بنیان وخال روی لب او خلاصه ی قرآن نشسته مرغ دل من به روی بام علی وحب حیدر کرار دُر درون صدف رسیدن به علی می شود تمام هدف برا اینکه شوم عبد مخلصی و خلف نماز‌خوانده ام هربار من به سمت نجف که بند گشته قیامت به یک قیام علی علی که بود به معنای واقعی حیدر علی که بود همان یار غار پیغمبر علی که بود کسی که بَرد دل از کوثر علی که بود همان شیر غزوه ی خیبر من ایستاده بمیرم به احترام علی علی کسی که به میدان جنگ شیر و دلیر علی کسی که گرفته همیشه دست فقیر علی کسی که پیامبر به او بگفته امیر ویک دهه همه شادیم برای عید غدیر که جانشین پیمبر فقط امام علی علی همان که قمر رو گرفته با نورش تمام عالم بالا شدند محسورش تمام جن و ملک پا رکاب و مامورش و شیعیان همه مست ضریح و انگورش خمار باده ی عشقم خمار جام علی من آن کسی که شده عبد آن مرام علی که صبر و غیرت و مردانگی پیام علی همیشه شامل من لطف مستدام علی منم محب و غلام علی الدوام علی علی امام من است و منم غلام علی 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini زبان را گفتمش مدح علی کن شمّه ای شد لال بیان را گفتمش گفتا من و مدح علی صد سال قلم را کردمش آگه نویسد مدح او بشکست بیان و هم زبان و هم قلم گویا شده یک دست برو شاعر علی را کی توان تعریف با ابزار لسان لایُریٰ کرده علی را مدح چندین بار خدا چون خواست بنماید عیان اوصاف زیبایش علی را کرد خلقت ماخلق دیدند مولایش غرض از خلقت آدم که نامش صفوة الله است علی آید برون از پرده، عظما آیة الله است علی الله نی ، اما یدالله قدرت الله گو بشر نبْود یقین ، الله هم نبْود چه باشد او؟ علی آن شاهد مشهود علی آن عابد معبود علی ظاهر علی باطن علی حامد علی محمود برون از عهدهٔ انسان بُود صبری که او بنمود بَرو ظلم و ستم اندر حیاتش دشمنان افزود علی صبر مجسّم بود همچون کوه مستحکم علی بر قلّه ی مردانگی الحق زده پرچم علی را جز رسول الله نشناسد یقین دانم رسول الله را کس جز علی نشناخت در عالم علی پوشاند کسوت قامت اخلاص و ایمان را علی سر تا به پا آگه بُود اسرار قرآن را همین بس لافتیٰ الّا علی در شأن او آمد بنفسی انت گفتش بارها در حق او احمد علی بگذشت«عینی فرد» جانش در ره اسلام بود رسوا به اسلام ار کسانی که گذارد دام 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از عهده اوصافتان حق بر بیاید مدح شما از دست پیغمبر بیاید ای اولین و آخرین سر الهی هفت آسمان در محضرت با سر بیاید صد بار اگر عالم شود خلق مجدد بالله قسم که مثل تو دیگر بیاید تو با بسم اللهی و پشت سر تو زهرا به شکل سوره کوثر بیاید یک قطره از دریای فضل بیکرانت در قالب صد مجلس و منبر بیاید تو ذوالفقارت را اگر در دست گیری از هیبتت جان بر لب لشگر بیاید غرق عبادت میشود لحظه به لحظه نام علی از هر دهانی در بیاید مولا فقط بر قد و بالای شما و نوکر به قد و قامت قنبر بیاید بعد از هزار و چارصد سال از نبردت فریاد حیدر حیدر از خیبر بیاید عشق علی در سینه ما جا گرفته مثل عقیقی که به انگشتر بیاید روز قیامت در کنار حوض کوثر شیعه به همراه تو در محشر بیاید بر غاصب حق علی گویید تنها رخت خلافت بر تن حیدر بیاید ما با صد و ده الفتی دیرینه داریم از غاصبان حق مولاکینه داریم 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini