eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.3هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini عید غدیر مبدا امر امامت است روز پیام قاطع ختم رسالت است امر خدا به ختم رسل بلّغ آمده ما اُنزلَ اِلیک، نشان هدایت است تاکید امر جمله ی لم تفعل است و بس تحکیم حکم مصدر عز و جلالت است ابلاغ با پیمبر و دستور از خدای تفویض امر دین به مقام ولایت است در آن هوای گرم منادی ندا بداد حکم رسول بر همه رحلِ اقامت است در حیرتند قافله ی حجة الوداع این وقفه بر چه امر مهمی دلالت است؟ دست نبی به دست علی، خلق ناظرند آیا در این فضا چه پیام بشارت است؟ مردم در انتظار بیانات حضرتند اجمال آن بیانِ بلاغ این عبارت است فرمود: ای مهاجر و انصار مسلمین امر خدا به غرسِ نهال وصایت است من هر که را پیمبر و مولا و رهبرم مولای او علی ست که رکن عدالت است یا رب عزیز دار هر آنکس محب اوست دشمن بدار آنکه عدوی امامت است آمد یکی پس از دگری آن منافقین با چهره ی نفاق که در مکر عادت است گفتند مرحبا بکَ بخٍّ بخٍ علی! شایسته امامت حق همچو قامت است از انتصاب پر ثمرت یا ابالحسن بر ما ز سوی خالق اکبر کرامت است شمشیر تیز دست توانای حیدری بر دشمنان هراس و ز قرآن حراست است لکن چو نور پاک پیمبر خموش گشت دیدند اولی به خیال امارت است عهد غدیر و بیعت کاذب شکسته شد پیمان فدای نقشه غصب خلافت است شد آنچه ضدِّ قول خدا و رسول بود کردند ظلم‌ها که بنای عداوت است آثار ظلم و تفرقه زان غصب شد پدید بنیان ظلم و جور و ستم آن جنایت است تعریف ماجرا نتوان کرد هاشمی آن مکر و حیله باب هزاران حکایت است... 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini باز شور علیست در جانم باز با عشق او غزلخوانم من همینم همین که میبینید مومنم؟کافرم؟نمیدانم هر چه هستم همین قَدَر دانم غیر مدح علی نمی خوانم آن خدایی که می پرستیدش عشق او را سرشته در جانم نه خدا نه جدا ،نمیدانم بشری که خداست؟حیرانم دین من واضح است ای مردم حب حیدر تمام ایمانم از خدای بدون او بیزار من به عشق علی مسلمانم ها علیٌ بشر ولی چه بشر؟ با علی در شهود یزدانم هو نحن و نحن هو آری این روایت دلیل و برهانم انا صنع علی ولی الله و علی صنع دست یزدانم رازق و خالقم امیر نجف فارغ از طعنه ی حریفانم دست مقداد را بگیر و ببر یا علی تا نجف ، پریشانم 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اهل این خاک مگو،ساکن بالاست،علی. صورتِ دیگری از رب معلی ست،علی. پایِ حرف وعملش راهیِ یک مقصد بود؛ نکته ی برتری اش نیز همین جاست،علی. در رَگش خونِ عدالت جریان داشت،مُدام در نفس بخشیِ حق به زِ مسیحاست،علی. چون سحابی زِ کَفَش سیلِ کَرَم می بارد؛ آسمانی ست که در پیکرِ دریاست،علی. تیغ او رقص کنان شیهه ی هوهو می زد؛ چون گُهر در صف پیکار،هویداست،علی. در همه عمر دَمی را طلبِ جاه نکرد هر زمانی تُهی از لغزش و پَرواست،علی. درد دل کرد اگر با دهن چاه زِ داغ، سینه اش جای غم حضرت زهراست،علی. در غدیر آمده دستش به بلندای اُفق مثل تصویرِ طلوع است،چه زیباست،علی همه دیدند نبی خواند،ولی اَش به وضوح، از چه با این سندش یکه وتنهاست،علی؟ 🔸شاعر : ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به هر زمان که طبع ما شود به عز وجا بلند دم مسیح میشود ز نطق و کلک ما بلند ردیف مست میدود کنار محتوا بلند ببین صدای عاشقان شود به مرحبا بلند بیا و مرحمت نما که گردد این ثنا بلند اگر ز قرص ماه خود بیفکنی نقاب را زچهره خدایی ات خجل کنی صواب را بساط را به هم زنی به پا کنی کباب را قدح قدح ،سبو سبو بیاوری شراب را به پیش خلق میکنم زبان به ادعا بلند بیا و پر کن این سبو زمهر بی معطلی که رفته است گردنم به زیر تیغ صیقلی به عشق تو گرفته ام دوباره ذکر منجلی که مستی من است با سرودن علی علی شد از عنایت شما برای من قبا بلند به ساحتی که میشوند تمام انبیا دخیل امیدوار میدوم به آن سرای بی بدیل به التفات شاهی ات اگر کنی مرا ذلیل ز جمع چاکران تو به این بهانه و دلیل نوای یاعلی شود ز جان انبیا بلند بیاد دارم آن شبی که دیدمت نگار من شعیب و هود آمدند به چاره در کنار من زکف ربوده شد دگر قرار و اختیار من بگفتمت که تو شدی خدای باوقار من هوار کفر گشته شد ز شرح انما بلند نه غالی ام به شان تو نه منکر خدا شدم فقط ز شوق لحظه ای به جانب خطا شدم ذلیل وار متصل دخیل این سرا شدم تو آن امیر لایقی که بر درش گدا شدم ببین که بخت ما شده به قامت دعا بلند اگر دوباره سمت ما به لحظه ای نظر کنی وسکه ی سیاهِ دل به یک اشاره زر کنی مرا برای دیدن خود عازم سفر کنی به پاسبانی درت مرا چو مفتخر کنی شود ز بند بند من سرور این سخا بلند منم همان که گشته ام سگ سیاه کوی تو نرفته ام به هیچ راه و آمدم به سوی تو که مست مست گشتم از طراوت سبوی تو امید دارم عاقبت شوم فدای روی تو ببین که بخت خفته ام شدست در کجا بلند تویی که در مصاف آن مبارزان خیبری چو شیر شرزه پا زدی به یاری پیمبری به یک اشاره کندی از حصار کفر چمبری دری که نیست تا ابد مثال ان دگر دری و گشت نام مرحب از کنار ماجرا بلند به غزوه اُحد بخوان مدام لافتی علی نمیشود در این جهان کسی قیاس باعلی خلیفه همچو بز به سمت کوه رفته یاعلی؟ پیمبر است زنده در کنار مرتضی علی سرود لافتی شدست ز اوج ماسوا بلند زمین ز حب مرتضی که لایق کویر نیست گدای قنبراش ببین به چشم دل فقیر نیست حلال زاده در دلش که منکر غدیر نیست بجز علی مرتضی کسی به ما امیر نیست به دست مصطفی ببین دست خدای را بلند به ذره گر نظر کند به لطف کیمیا کند وذره را ز مرحمت چو شمس در فضا کند نه کار من که مدح او پیمبر و خدا کند کسی به قدر من کجا که قدر او ادا کند شدست مدح تو ز من ببین ز انتها بلند دل رمیده مرا به مرحمت جلا بده به بزم ما بیا و این بساط را صفا بده فقیر کوی تو منم نگویمت طلا بده به مزد شعر من بیا برات کربلا بده به خواب میروم شوم به دشت نینوا بلند به خیمه گاه عترتت بیا که انقلاب شد و روضه خوان بزم غم سکینه و رباب شد دل به خون تپیده حسین هم کباب شد ز آب آب خیمه ساقی از خجالت آب شد ببین که نای العطش شده ز خیمه ها بلند 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آنکه را حُبِّ علی(ع) نیست به دل، از ما نیست هرکه شد شیفته ی عشق علی(ع)، تنها نیست سائل و ریزه خور و خادمِ درگاهِ توأیم جز علی(ع) هیچکسی بر دل ما مولا نیست مدد از حیدر کرار(ع) فقط می جوییم أغنیا را غمِ افزون و کمِ دنیا نیست گشته بازنده ی دنیا و قیامت قطعا آنکه بر لوح دلش حُبّ علی(ع) پیدا نیست! ما مسلمان شده ی مکتب آلُ اللّهیم زندگی بی علی(ع) و آل علی(ع) زیبا نیست 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini غدیر آیت عظمای حی لم یزلی ست غدیر روز خدا و نبی و روز علیست غدیر محور توحید و اصل ایمان است که روی دست نبی دست کردگار ولی ست علیست آینه ی حق نمای رب جلی علی به مثل محمد، محمد است علی علیست قبله نمای تمامی عالم علی ظهور خداوند حی لم یزلی علی ز قبل رسولان همیشه بوده و هست علی کنار نبی پیش کردگار نشست علی به امر خدا در کلام وحی آمد علیست ساقی کوثر علیست باده پرست به روی دست نبی دست مرتضی بالاست علی حقیقت سبحان ربی الاعلاست ولای حیدر کرار بر همه واجب تمام فخر علی اینکه همسرش زهراست علیست نقطه بسم آله کتاب خدا علیست صاحب عصمت علیست اصل ولا علی معلم جبریل، امین وحی خداست لوای حیدریش در دو عالم است بالا علیست ساقی و من جرعه نوش جام علی کبوترم که نشستم به روی بام علی فدای مصرع این بیت با وقار و بلند که گفته شاعرِ باعشق در مقام علی (علی امام من است و منم غلام علی) هزار جان گرامی فدای نام علی 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به نام نامی حیدر قلم کند پرواز به روی دفتر شعرم مخمسم آغاز که با وجود علی کوک می شود هر ساز وهردری بشود بر محب حیدر باز شروع میکنم هر کار را به نام علی علی کسی که نشان داده معنی ایمان برای علت دنیا علی بود برهان علی کسی که کُند پایه های دین بنیان وخال روی لب او خلاصه ی قرآن نشسته مرغ دل من به روی بام علی وحب حیدر کرار دُر درون صدف رسیدن به علی می شود تمام هدف برا اینکه شوم عبد مخلصی و خلف نماز‌خوانده ام هربار من به سمت نجف که بند گشته قیامت به یک قیام علی علی که بود به معنای واقعی حیدر علی که بود همان یار غار پیغمبر علی که بود کسی که بَرد دل از کوثر علی که بود همان شیر غزوه ی خیبر من ایستاده بمیرم به احترام علی علی کسی که به میدان جنگ شیر و دلیر علی کسی که گرفته همیشه دست فقیر علی کسی که پیامبر به او بگفته امیر ویک دهه همه شادیم برای عید غدیر که جانشین پیمبر فقط امام علی علی همان که قمر رو گرفته با نورش تمام عالم بالا شدند محسورش تمام جن و ملک پا رکاب و مامورش و شیعیان همه مست ضریح و انگورش خمار باده ی عشقم خمار جام علی من آن کسی که شده عبد آن مرام علی که صبر و غیرت و مردانگی پیام علی همیشه شامل من لطف مستدام علی منم محب و غلام علی الدوام علی علی امام من است و منم غلام علی 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini زبان را گفتمش مدح علی کن شمّه ای شد لال بیان را گفتمش گفتا من و مدح علی صد سال قلم را کردمش آگه نویسد مدح او بشکست بیان و هم زبان و هم قلم گویا شده یک دست برو شاعر علی را کی توان تعریف با ابزار لسان لایُریٰ کرده علی را مدح چندین بار خدا چون خواست بنماید عیان اوصاف زیبایش علی را کرد خلقت ماخلق دیدند مولایش غرض از خلقت آدم که نامش صفوة الله است علی آید برون از پرده، عظما آیة الله است علی الله نی ، اما یدالله قدرت الله گو بشر نبْود یقین ، الله هم نبْود چه باشد او؟ علی آن شاهد مشهود علی آن عابد معبود علی ظاهر علی باطن علی حامد علی محمود برون از عهدهٔ انسان بُود صبری که او بنمود بَرو ظلم و ستم اندر حیاتش دشمنان افزود علی صبر مجسّم بود همچون کوه مستحکم علی بر قلّه ی مردانگی الحق زده پرچم علی را جز رسول الله نشناسد یقین دانم رسول الله را کس جز علی نشناخت در عالم علی پوشاند کسوت قامت اخلاص و ایمان را علی سر تا به پا آگه بُود اسرار قرآن را همین بس لافتیٰ الّا علی در شأن او آمد بنفسی انت گفتش بارها در حق او احمد علی بگذشت«عینی فرد» جانش در ره اسلام بود رسوا به اسلام ار کسانی که گذارد دام 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از عهده اوصافتان حق بر بیاید مدح شما از دست پیغمبر بیاید ای اولین و آخرین سر الهی هفت آسمان در محضرت با سر بیاید صد بار اگر عالم شود خلق مجدد بالله قسم که مثل تو دیگر بیاید تو با بسم اللهی و پشت سر تو زهرا به شکل سوره کوثر بیاید یک قطره از دریای فضل بیکرانت در قالب صد مجلس و منبر بیاید تو ذوالفقارت را اگر در دست گیری از هیبتت جان بر لب لشگر بیاید غرق عبادت میشود لحظه به لحظه نام علی از هر دهانی در بیاید مولا فقط بر قد و بالای شما و نوکر به قد و قامت قنبر بیاید بعد از هزار و چارصد سال از نبردت فریاد حیدر حیدر از خیبر بیاید عشق علی در سینه ما جا گرفته مثل عقیقی که به انگشتر بیاید روز قیامت در کنار حوض کوثر شیعه به همراه تو در محشر بیاید بر غاصب حق علی گویید تنها رخت خلافت بر تن حیدر بیاید ما با صد و ده الفتی دیرینه داریم از غاصبان حق مولاکینه داریم 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini صبح بوده ست و چنان قافله در آرامش آسمان در هیجان قافله در آرامش کاروان مرحله در مرحله می رفت آرام غافل از عرش رها و یله می رفت آرام کاروان بود و زمین در تب و آتش می سوخت چشم ابلیس در آن خواب مشوّش می سوخت آن چنان بود که خورشید عطش می بارید ذکر تسبیح به پهنای لبش می بارید کاروان تازه رسیده ست به منزلگاهش آسمان بود و خدا بود و رسول الله ش ناگهان آیه ی اَکمَلتُ لَکُم ...نازل شد راز بعثت همه در سال دهم نازل شد وحی نازل شد و آن برکه به جوش آمد باز عرش با شوق ملائک به خروش آمد باز ماه در خُمره به جوش آمد و کامل گردید وحی در شان علی بود که نازل گردید جبرئیل آمده خندان لب و ساغر در دست تا که ساغر بنهد ساقی کوثر در دست همه از خُمّ ولایت شده نوشانوشش باده بگرفت چنان حضرت حیدر در دست بر جهاز شتران ماه درخشان پیداست یا که خورشید نهاده ست پیمبر در دست دور این قافله انبوه ملائک دارند از زمرّد همه آئینه مکرّر در دست دست در دست خدا برد یقینا" وقتی که گرفته ست نبی دست برادر در دست عده ای گرم تماشا و گروهی خندان قومی از جنّ و بشر خامه و دفتر در دست تا نویسند علی محشر محشر شده است تا نویسند ولی گشت و برادر شده است محضر فاطمه قدرش دو برابر شده است فاطمه کوثر و او ساقی کوثر شده است زیر لب فاطمه گلواژه ی تر می خواند ها علیُُ بشرُُ کَیفَ بشر می خواند چیست این نور خدایا زکجا می تابد بر جهاز شتران ماه چرا می تابد گوئیا بارقه ی شمس و ضحی می تابد بین دست نبی و دست خدا می تابد لب گشا خنده کنان با دل آگاه بگو صد و ده بار علیّاََ ولی الله بگو او فقط لایق آن است که مولا بشود ولی الله و یدالله به معنا بشود تا که دردانه ی آن عرش معلّا بشود تا که دلبند خداوند تعالی بشود چه قَدَر نام علی جان به علی می آید این همه منصب و عنوان به علی می آید 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini علی استادِ مستان است؟ یا عشّاق؟ یا هر دو؟ علی زینت به منبر هاست؟ یا اوراق؟ یا هر دو؟ بنازم احتیاج و اشتیاقم را به درگاهش، دلم، محتاجِ ایوان است؟ یا مشتاق؟ یا هر دو؟ به مسکین میدهد انگشترش را در رکوعِ خویش، علی بحرِ کرامات است؟ یا اخلاق؟‌ یا هر دو؟ نمازم را به سمتِ کنجِ ایوانِ نجف خواندم که ابرویِ علی، محراب؟ یا طاق است؟ یا هر دو؟ نمیدانم! امینی، مستِ جام الغدیرش بود؟ و یا سرمستِ عشقش، جُرج جُرداق است؟ یا هر دو؟ شبِ معراج در عرشِ خدا، احمد به ایزد گفت: علی، شاهِ زمین بوده‌ست؟ یا آفاق؟ یا هر دو؟ خدا دانستنش جُرم است، اما من نمیدانم، علی روزی‌خورِ حقّ است؟ یا رزّاق؟ یا هر دو؟ 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آنانکه در ولای تو تاخیر کرده اند دین را به ذکر و صومعه تعبیر کرده اند طوباترین درخت خداوند متعال! ما را یکی یکی ز تو تکثیر کرده اند نهر بهشت و کوثر و تسنیم و سلسبیل, خود را میان رود تو تطهیر کرده اند با مدعی بگو‌ که هزاران رسول ترک یک‌ لحظه با نگاه تو تغییر کرده اند تو؛ نقطه ی شروع صد و چارده غزل، یعنی ورای هرچه که تحریر کرده اند افسوس! ای تبلور انفاق و لطف و جود وصف تو را به نیزه و شمشیر کرده اند از ابتدای بحث، تمام مفسران هر آیه را به شان تو تفسیر کرده اند من کیستم... مراجع و علامه های دهر... بین تو و خدایی تو ، گیر کرده اند بحرالعلوم ها دل خود را ز هر طرف، سمت شما همیشه سرازیر کرده اند ای خوش بحال تازه جوانان که از قدیم خود را میان هیئت تو پیر کرده اند قربان مادر و پدرانی که از ازل ما را به سفره ی تو نمک‌گیر کرده اند کفرم مبارک است ، تو را دوست دارمت ما را به جرم عشق تو تکفیر کرده اند 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هست این تقاضای روشن قبل از غدیر از محرم نوحه نگوید ادیبی، شعری نسازد فراهم وقتش می آید؛ نمایی غمنامه را رونمایی بگذار سربسته باشد در سینه قبل از محرم عشق خدا عشق آدم عشق زمین عشق افلاک در داستان غدیر و آن برکه باشد مجسم صبح می و مستی آمد، خم غدیر است در دست خم را غدیری بچرخان در کعبه همپای زمزم با این که هست آفتابی این جاده را کن چراغان وقتی نمانده قدم را در راه بگذار محکم کاری بکن که مسافر وقتی می آید نبیند در شاهراه ولایت یه نقطه ی گنک و مبهم دیدی؛ غدیری که داری از کربلا کم ندارد جایی ندارد؛ بگیری در عید این گونه ماتم بگذار علم بسته باشد تا چند روزی علمدار با بچه ها، هیاتی ها باشند در بزم باهم ساقی سرش گرم گرم جشن غدیر است حالا پیش از شما با عنایت بر جام ها می زند دم خم غدیری خداوند داده به این آفرینش ساقی می آید ببیند؛ چیزی ندارد زمان کم فردا نه، امروز برخیز خلعت بپوشان به گل ها بنواز چنگ و دف و نی در گوش گل ها منظم بوی محمد می آید با کاروان کن توقف دست علی را ببوس و با فاطمه باش محرم رزق محرم گرفته شاعر ز خم غدیرش دریا رسیده به دستش در زیر باران نم نم در نجف را نشانده در این غزلواره سید این جرعه از آبرو را دارد ز مولا مسلم سربسته این نکته ی ناب از آشنایی شنیدم "می گفت اگر بی غدیری هر روز داری محرم وقتی که عمار باشد جنس بشر جور جور است چشم بصیرت نیاز است چشم علی بین میثم" این است عیدی سید جز شعر چیزی ندارد از او شما می پذیرید این بیت از شعر کم کم باقیست "من کنت مولا"در کوه و در دشت و دریا ماندم چرا رفته بیرون، این حرف از گوش آدم 🔸شاعر : ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini رها کن جسم را یک‌لحظه و جان را تماشا کن در این حسرت‌سرا عقل پشیمان را تماشا کن جوانی رفت و پیری نیز کم‌کم می‌رسد از راه دمی از خود بیا بیرون و دوران را تماشا کن تفرج کن به باغ و بوستان و جنگل و صحرا هزاران شاخه‌ی گل در گلستان را تماشا کن به امیدی که شعر تازه و نابی بپردازی اگر لازم شود هفتاد دیوان را تماشا کن به مدح حیدر کرار بعد از آن زبان بگشا و لبخند رسول‌الله را هر آن تماشا کن علی اول، علی آخر، علی ظاهر ، علی باطن تجلی صفات حق در انسان را تماشا کن در اخلاص علی، حلم علی، راز و نیاز او صفا بنگر، فتوت بین و ایمان را تماشا کن به گوش جان و دل بشنو کلام‌الله ناطق را علی را بنگر و آیات قرآن را تماشا کن به نخلستان بیا و نیمه‌شب روح عبادت را برو در جنگ‌ها و شیر میدان را تماشا کن زمانی که علی تکبیره‌الاحرام می‌گوید تو در عرش خدا آیینه‌بندان را تماشا کن در آن انگشتری که در رکوع خود به سائل داد کمی دقت کن و ملک سلیمان را تماشا کن برو در خانه‌ی مردی که نان جو طعام اوست تمام مردم بر سفره مهمان را تماشا کن علی گندم نخورده در تمام عمر ای آدم! تجلّی "وفا بر عهد و پیمان" را تماشا کن اگر روزی حدیث میثم تمار را گفتی به روی دار سرهای پریشان را تماشا کن چو دیدی نعره‌ی"هل مِن مبارز؟"می‌زند در جنگ یلان ساکت و سر در گریبان را تماشا کن همین که ذوالفقارش را به عزم رزم بردارد فرار مرحب و عَمر هراسان را تماشا کن اگر روزی کف دست علی را بوسه می‌دادی جواب کامل هر راز پنهان را تماشا کن برای دیدن پیغمبران دلتنگ اگر بودی علی‌جان را، علی‌جان را، علی‌جان را تماشا کن علی را فارغ از هر دین و آیین دوست می‌دارند یهودی و مسیحی و مسلمان را تماشا کن یکی پرسید از پیغمبر خاتم؛ عبادت چیست؟ علی را دیده و فرمود؛ ایشان را تماشا کن کمی از ماجرای دشت ارژن را اگر خواندی هر آیینه کمال بهت سلمان را تماشا کن خدا مانند حیدر بود یا مولا شبیه رب؟ در اوصاف علی هر عقل حیران را تماشا کن اگر دلتنگ ایوان نجف بودی برو مشهد حریم قدسی شاه خراسان را تماشا کن از آن روزی که فرمودی تو را با مرگ می‌بینیم برای مرگ ما شوق دوچندان را تماشا کن 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini وصال حوری جنت نمیکند شادش کسی که صحن نجف شد قرار و میعادش خوش آن کسی که به هر نحو نسبتی دارد خوشا به حال پیمبر علیست دامادش خوشا به حال رگ و اصل و نسل ساداتی که میرسد به ولایت قطار اجدادش خوشا سعادت سلمان که نخل های علی ز بردگی زمین کرده است آزادش خوشا لیاقت شیعه که بین ظلمت قبر چراغ حب علی میرسد به امدادش خوشا به صفحه ی تقویم هجری و شمسی شکوه نام غدیر است بین رخدادش خوشا طنین صدای رسای مؤذنه ای که نام اشهد ان علیست فریادش علی کسیست که نامش دلیل زلزله هاست کسی که کعبه ترک خورد روز میلادش علی کسی که از آغاز تا خود محشر نزاده مادر گیتی شبیه و همزادش علی کسیست که فطرس پرش هوایی شد به دست حضرت مشکل گشای نوزادش به طول حب علی و به عرض عشق حسین اتاق کعبه چه وسعت گرفته ابعادش علی کسیست که هر دم پناه بی کس هاست علی کسیست که جانم فدای اولادش 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خواست تا آینه را محو تماشا بکشد دست عشقی به سر و روی تولا بکشد یک مسیحا نفسی فوق مسیحا بکشد کعبه را هم به تکاپوی تمنّا بکشد بر دو چشمان بشر سُرمه ای از شبنم زد ((عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد)) عشق آئینه ی رخسار خداوند جلیست یا شرابیست که سرمستی آن لم یزلیست گاه تلخ است ولی تلخی آن هم عسلیست عشق تا بوده علی بوده وتا هست علیست باید عاشق شوی و تابع قانون باشی ((شرط اول قدم این است که مجنون باشی)) زندگی را بجز از حب علی نیست هدف داده شاهنشه لولاک به افلاک شرف منکر حب علی کرده فقط عمر تَلف حُب حیدر صدف و شیعه ی او دُرّ نجف من گدای نجفم ، نوکر مادر زادم ((چه کنم کار دگر یاد نداد استادم)) از ازل تا به ابد سر نهانیست علی آفرینش همه را باعث بانیست علی شخص ما فوق زمانی و مکانیست علی همه جا هست بگوئید کجا نیست علی مدح بابای بشر جور دگر باید گفت ((ها علیٌ بَشرٌ کَیْفَ بَشَرْ باید گفت)) یا علی ردّ تو تا عرش خدا در رصد است روئیت ماه رخت علت هر جزر و مد است زور بازوی تو هر لحظه نبی را مدد است خم ابروی تو خود قاتل صد عبدود است حک شده بر تن تیغ دو دمت حضرت شاه ((ذکر لا حول و لا قوه الا به الله)) چشمه فیض تو یک قطره ی آن زمزم شد کعبه بر خاک تو افتاد و گِلش مَحرم شد نام تو، توبه ی مقبول لب آدم شد با نفسهای تو، انفاس مسیحا دم شد نه فقط مثل تو هرگز بشری نیست، که نیست ((سرّ گیسوی تو در هر هیچ سری نیست که نیست)) محو حالات تو آیات نماز است علی بی قرار سحرت، صبح حجاز است علی یک شب از عمر تو منظومه راز است علی چه بگویم سر این رشته دراز است علی نه فقط من که دو عالم همه دیوانه توست ((هر کجا مینگرم جلوه مستانه توست)) نیمه ی راه غدیر آمد و تو راه شدی آخرین مقصد هر رهرو آگاه شدی کوری چشم حسودان تو فقط شاه شدی اَشهد و اَن علیً ولی الله شدی دو لب لال اذان با تو به فریاد آمد در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد ای که نطقت همه آیات شریفه است بگو با سکوتی که بر این ظلم حریف است بگو با هر آنکس که به دنبال سقیفه است بگو با کسی که به تنش رخت خلیفه است بگو این گسل زلزله خیز است که ویرانگه توست ((ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست)) تو فقط محرم اسراری و محروم تویی ریشه ی ظلم ز جا کندی و مظلوم تویی حکم قرآن خدا بودی و محکوم تویی جمع اضدادی و مجهول و معلوم تویی جامه ی صبر چرا جای زره می پوشی ((مهر بر لب زده خون میخوری و خاموشی)) همه دم در طلبت دیده ی من بارانیست تا ابد ذکر تو در سینه ی من طوفانیست از مقام تو سرودن نه به این آسانیست شعر میگویم و سر منشأ آن حیرانیست مثل گیسوی پریشان رها در بادم (( زلف بر باد نده تا ندهی بر بادم)) 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini حرفْ بسیار ، وقت امّا ضیق ما کجا و کجا‌ تو بحرِ عمیق؟! جز تحیّر نصیب او‌ نشود هر که در ذاتِ تو‌ کند تحقیق من چگونه تصوّرت بکنم که نگردد خدایی ات تصدیق؟! پیشِ ‌خال و خطِ تو شرمنده کوفی و ثلث و نسخ و نستعلیق همه در بند تو اسیر شده عارف و شیخ و زاهد و زندیق دشمنان تو‌ جُملگی کذّاب نیست جز تو ‌کسی دگر صدّیق هیچ شاهی نبوده غیر از تو با غلامش چنین رفیقِ شفیق بی تو حتی بهشت هم نرویم ما به حکم رفیق ثُمّ طریق لایق وصلِ تو‌ نیَم امّا مکن از جمعِ خود مرا تفریق 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini علی که رشته ی خلقت به دست قدرت اوست مقدرات جهان بسته بر نظارت اوست مقام او به تصور نمی رسد که خیال شکسته بال تر از اوج بی نهایت اوست علی که هرچه که خوبی است توأمان دارد علی که هر چه که پاکی است در طریقت اوست علی که حج و نماز و دعا و صبر و رضا ست علی که آینه ی کفر و دین مودت اوست علی که نقطه ی باء است باء بسم الله علی که شرط قبول عمل ولایت اوست غدیر فصل خطاب است بر کبیر و صغیر که حرف اول آخر فقط محبت اوست نهاده کیسه خرما به دوش در پی کیست؟! شهی که تکه ای از نان خشک قسمت اوست لباس وصله بر اندام هیچ شاهی نیست که همترازی با اهل فقر عادت اوست همان علی که به هنگامه ی رکوع نماز زکات چشمه جوشنده ی سخاوت اوست همان علی که برای نشاط طفل یتیم خمیده مرکب بازی بلند قامت اوست همان علی که علمدار فتح خیبر شد همان علی که ظفر وام دار رٱیت اوست همان که تیغ اگر خورد پای پس نکشید همان علی که احد جلوه ی اطاعت اوست چنانکه در تب و تاب نبرد ثابت کرد که ذوالفقار برازنده ی شجاعت اوست دلاوری که چنان او نزاده مادر دهر امیر مقتدری که کرم سجیت اوست همان علی که به خندق خلوص ضربت او نماد روشنی از قله ی عبادت اوست حماسه واژه ی گنگی است در نبرد علی به وقت جنگ زمین عرصه ی قیامت اوست همان علی که اگر فتح کرد یک تنه کرد همان که چشم فلک خیره بر رشادت اوست اگرچه خفته جهان بود خفت جای نبی که ترس واژه ی بی معنی هویت اوست به کهکشان علی هر ستاره خورشیدی است علی که نور تر از نور واقعیت اوست کمال هرچه کمال و جمال هرچه جمال چکیده از سر انگشت با کرامت اوست خدا که گنج نهان است رخ نموده در او علی تجلی انسانی حقیقت اوست حقیقتی که به خون غرقه گشت در شب قدر حقیقتی که به دلها غم شهادت اوست به فکر قاتل خود نیز بود و وا عجبا از آن امیر دلیری که عدل خصلت اوست زن یهودی و خلخال و آه تلخ علی دلیل تلخی این آه تلخ غیرت اوست نه از علی نتوان دید ظلم بر موری از آن علی که جهان در کف کفایت اوست عقیل عدل علی را چشیده است و زمان هنوز در عجب از جلوه ی عدالت اوست به غیر گوهر از آن لب نکرده بذل علی به گونه ای که بیان قاصر از فصاحت اوست علی که هر چه که گفتیم از فضایل او به قدر سایه ای از کاروان شوکت اوست به جز کلام خدا ,آیه های روشن وحی کدام جمله سزاوار وصف و مدحت اوست جهان ندیده چنان او امام مظلومی هر آنچه مانده ز اسلام رنج ومحنت اوست به شقشقیه قسم خار در میانه ی چشم چو استخوان به گلو باز گوی غربتت اوست چه غربتی که فقط چاه همدمش شده بود چه غربتی که فقط مرگ خواب راحت اوست به پشت در که رسید اشک شد به گونه چکید چو دید دختر یاسین پی حمایت اوست گرفته قاطبه کفر تازیانه به دست به خون کشیدن آیات وحی نیت اوست کسی نبود بگوید مزن حرامی پست که این کبوتر زخمی تمام عزت اوست علی شکست در آن صبر ناگزیر که دید تلاش دشمن غدار هتک حرمت اوست از این عریضه ی غم بار و تلخ می گذرم از این عریضه که مردن سزای صحبت اوست نباشد آنکه نبیند علی ولی خداست بمیرد آنکه به دل در پی عداوت اوست هزار شکر خدا را که شیعه ایم و هنوز هر آنچه لطف به ما می رسد به برکت اوست به نام نامی زهرا قصیده خاتمه یافت که نام فاطمه باب شروع رافت اوست 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini - على زمام امور خدا به كف دارد و جبرئيل از اين ماجرا شعف دارد فقط براى اميرى سرشته شد گل او خدا ز خلقت مولاى ما هدف دارد... اگر نگاه همه رو به كعبه شد خيره يقين بدان كه يك راز با نجف دارد نجف نمادى ز درياى بى كران خداست كه ريگ ريگ بيابان آن صدف دارد قسم به وسعت بی انتهای ایوانش كه خاك بارگهش بر جنان شرف دارد - همينكه گفت به معشوق خود بلى مولا سپس به ما همگى گفت يا على مولا... - 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini می دهم بر تو سلام ای حضرت بالا نشین السلام ای شمس عالم حضرت حبل المتین کار ما دست شما افتاده از اقبال خوش کار ما آسان نما ای جان جانان آفرین ای امام انبیا ای آبروی اولیا آیت الله العلی ای حضرت عین الیقین حضرت مشکل گشا ای تو به هر دردی دوا ای تفرج گاه تو معراج ختم المرسلین حضرت سر سلسله ای پادشاه قافله ای خداوند کرم ای قبله ی اهل زمین وحی بر افلاک شد از جانب پروردگار لافتی الاعلی لا سیف الا ذوالفقار در مدار چشم هایت ماه کامل می شود هرکه شد دیوانه ی عشق تو عاقل می شود حضرت جبریل در عرش معلای خدا می برد نام تو را تا کار مشکل می شود فاتح بدر و حنین ای قبله گاه عالمین کعبه هم کم کم به سمتت نیز مایل می شود وعده دادی وقت مرگم تو قدم رنجه کنی خاک قبر از اشک های شوق من گل می شود ما برای دیدنت خود را مهیا می کنیم عاقبت هرکس به دیدار تو نایل می شود عقل ما زایل شده خوردیم بر پست جنون زنده ایم با وعده ی انا الیه راجعون ای تمنای نگاهم بسته بر دستان تو جان به لب آمد ز دوری تو و‌ایوان تو وه چه شیرین است این بیت مطنطن یا علی جان حیدر جان زهرا،جان زهرا جان تو روز محشر جبرئیل با خلق می گوید به تو یا امیرالمومنین ای جان سنه قربان تو چرخش انگشت تو روزیِ عالم می دهد می خورد کل فلک از سفره و از نان تو ای بنازم ناز شستت را،به هنگام نبرد می شود حتی خداهم مات تو،حیران تو هر دری را باز کردی تا قیامت باز شد یا امیرالمومنین گفتیم و عشق آغاز شد میبرم این اشک هارا زیر ایوان نجف تا که بنویسند من را ابر باران نجف میرسد از عرش بر گوشم ندا وقت ورود سجده کن بر پیشگاه شاه شاهان نجف در روایات آمده کار فلک دست علیست مسند قدرت شده تخت سلیمان نجف روز میلاد تو عالم نیز مهمان خداست میدهد هرچه بخواهد او به مهمان نجف آخرش هم میشوم یک روز من حاجت روا آخرش هم می روم یک روز قربان نجف در بیان مختصر ایمان مطلق با علیست در تمام آسمان ها حک شده حق با علیست 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آمد آن عید سعیدِ بی نظیر شد زمانِ دستبوسیِ امیر آمدم با تاجی از گل؛ سر به زیر در کنار برکۂ نابِ غدیر دستِ بیعت دادم و گفتم: بلي «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» از خدا موسی زمین را قرض کرد نوح، خود را خاک پایش فرض کرد عاشقی را بی حد و بی مرز کرد حضرت آدم سلامی عرض کرد توبه کرد و گفت با صوتِ جلی: «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» دست او را تا نبی(ص) بالا گرفت دین تکامل یافت و معنا گرفت مرتضی(ع) در قلب قران جا گرفت زیر پایش نورِ عالم پا گرفت هست در دست محمد(ص) مشعلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» مرتضی(ع) شاهنشهِ دلخواه شد آیه نازل شد ولی الله شد دشمنش از عیدمان آگاه شد هر که شد بیعت شکن گمراه شد حفظ وحدت گرچه واجب شد ولی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» نام حیدر داده قیمت بر نگین بُرده دل از آسمانها و زمین آمد و با شعر من شد همنشین میرسد در لحظه های آخرین وقت جان دادن ندارم مُعضلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» شد امام ِ اولِ عمارها عاشقش بودند خوش کردارها مُرد سلمان از نگاهش بارها گفت قنبر با تو گل شد خارها اصلِ قرانی و وحی مُنزَلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» بی زره میرفت، با غیرت، اصیل پیش رویش عده ای پست ذلیل ضربه هایِ ذوالفقارش بی بدیل پشت سر فریاد میزد جبرئیل: نیست مثل تو در این میدان یلی لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)! 🔸شاعر: __ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سرّ توحید احمدی اینست: که علی را فقط خطاب کند عرصه‌ی جنگ هم که تنگ شود روی حیدر فقط حساب کند آی مرحب! برو کنار بایست، هدف انگار کندن در نیست شیر حق اینچنین که می‌غرّد آمده قلعه را خراب کند روح از این صحنه جان تازه گرفت، آمد از فاطمه اجازه گرفت تا که در عرش، عکسِ حیدر را درِ قلعه به دست ـ قاب کند می‌پری آن طرف سواره ولی عمرو! آن سوی خندق است علی جنگجویی ندیده‌ام چون تو سوی مرگش چنین شتاب کند تیغ بر عمرو، پهلوان حیدر آنچنان زد که حضرت داور ضربه‌ی روز خندقِ او را بهترین ضربه انتخاب کند همه دیدند امیر می‌آید زودتر از غدیر می‌آید کی شود یک امینی دیگر شرح این ضربه را کتاب کند؟ در میان عرب خبر پیچید در دلش هر مبارزی فهمید خاک خود را به باد خواهد داد رزم اگر با ابوتراب کند بیشتر بین عاشقانِ علی حرف سلمان و مالک است ولی رقص خرمافروش بر سرِ دار دل ما را همیشه آب کند بعد یک عمر ذکر یا حیدر مطمئنیم ساقی کوثر به دل کوزه‌گر می‌اندازد خاک ما را خم شراب کند قلب را در لحد که می‌بویند به رقیب و عتید می‌گویند میهمان علی‌ست بگذارید او بیاید خودش حساب کند شعرم از برق ذوالفقار رسید روشن و گرم و بی‌قرار رسید تا به ذره‌ نگاه یار رسید می‌رود کار آفتاب کند 🔸شاعر : ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini من نیستم از باده یِ این بادیه خشنود کو آتشِ جامی که که کُنَد دردِ مرا دود . از شیخ بپرهیز که یک عمْر عمل کرد برعکسِ همان چیز که خود یکسره فرمود . دلخسته ام از خرقه ی موسایی فرعون دلخسته ام از ژستِ خَلیلانه ی نَمرود . دلخسته ام از شهرِ ریا! شهرِ تظاهُر ای شهرِ پُر از رنگ و پر از حاشیه بدرود . باید بروَم شهرِ نجف جایِ من آنجاست ما را ببَر ای عشق به سَرمنزلِ مقصود . ای کاش به گیسوی ضریحَش بزنم چنگ تا چند بسوزیم و بسازیم چُنان عود . گویَند علی می زده صد وصله به کفشَش ای کاش دلِ خسته ی من کفشِ علی بود . گفتند علی کیست؟ همان کعبه ی سیار گفتند علی کیست؟ همان قبله ی موجود . آن کوه تر از کوه تر از کوه تر از کوه آن رودتر از رودتر از رودتر از رود . آن مرد که مبهوتِ جمالش شده یوسُف آن مرد که مبهوتِ صدایش شده داوود . یک دانه ی انگورِ ضریحَش به لَبَم خورد دیگر پس از آن این لبِ وامانده نیاسود . هرچند که نوشیدم ازاین جام کمی دیر با هیچ شرابی نشدم مَست چنین زود . قرآن و نماز و حرم و‌ روزه وحج هم جز عشقِ علی هیچ به عُشاق نَیَفزود . پس ای ترکِ کعبه بگو کیست ، بگو کیست در خانه ی معبود به جز حضرتِ معبود؟! . از باده ی باد است لَبَش تر لبِ دریا هو میکشد از عشق علی مَست و کف آلود . ما نیز ببینیم همه روی علی را بر کعبه اگر تکیه زَنَد حضرت موعود... 🔸شاعر : ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini با غیر بگو : ثواب در دست علیست دنیاست سراب و آب در دست علیست چرخاندن ذوالفقار در جای خودش چرخاندن آفتاب در دست علیست 🔸شاعر: ______ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
جهت دسترسی به اشعار جدید و قدیم ولادت امام هادی علیه السلام و ایام غدیر روی هشتگ مورد نظر بزنید