eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.7هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini به خاک تربتت هر بار بگذارم جبینم را درونم حس کنم انوار رب العالمینم را معاد و عدل و توحید و نبوت را تو معیاری نخواهم داد بر شک بقیه این یقینم را منِ گمراه و حیران را به راه راست آوردی ز گیسویت گرفتم رشته ی حبل المتینم را همیشه روح من حس امانت کرد با مهرت نگیر از من به جان مادرت روح الامینم را شکسته دل شدن را از سخای مادرت دارم گدایی کرده ام از فاطمه قلب حزینم را اگرچه دست خالی آمدم، چشم پُری دارم بخر چشم ترم را، این متاع کمترینم را گره افتاده در کارم، گرفتارِ گرفتارم پذیرا باش نذرِ سفره ی اُم البنینم را همه آماده ی رفتن شدند و باز جا ماندم بیا امضا کن از لطفت برات اربعینم را نگیر از عمر من اوقات خیر و برکتم، یعنی همین که در میان روضه هایت می نشینم را سرش را دید و با گریه سکینه گفت با بابا تماشا کن میان شام حال شرمگینم را همین که معجرم در آن شلوغی سوخت با شعله به روی سر گرفتم تکه های آستینم را 🔸شاعر: ________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini داده خدا مقام مرا خادم الحسین ارباب خوانده نام مرا خادم الحسین من بی حسین گمشده ای بی نشانه ام بنویس پس تمام مرا خادم الحسین مثل ازل در اول روز تولدم برداشته است کام مرا خادم الحسین هر صبح و شام همدم فطرس شود دلم یعنی برَد سلام مرا خادم الحسین نامردمان زنند اگر طعنه ام چه غم دارند احترام مرا خادم الحسین ارباب من بدستِ کریمش نوشته است نسلِ علیَ الدوامِ مرا خادم الحسین داده قلم بدستِ دلم صاحبِ علَم تا بشنود پیام مرا خادم الحسین میگفت آیه های سرِ روی نیزه ها احیا کند قیام مرا خادم الحسین از حنجرِ بریده صدا زد اناالغریب تکرار کن کلام مرا خادم الحسین 🔸شاعر: _______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به غیر ماتم تو ماتمی ندارد دل اگر تو باب نجاتی غمی ندارد دل هوای مملکت سینه ام هوای شماست چرا که غیر شما محرمی ندارد دل دمم حسین ولی بازدم حسن جان است به غیر این دو دمه که دمی ندارد دل به یاد زخم تن تو اگر نریزد اشک برای زخم خودش مرهمی ندارد دل به غیر پرچم "لبّیک یا ابالاحرار" به روی شانه ی خود پرچمی ندارد دل به غیر مجلس ذکر حسین ع انصافاً هوای محفل دورهمی ندارد دل بیا و باز دل خسته را هوایی کن دلم شکسته مرا نیز کربلایی کن 🔸شاعر: ________________________________ 🔹 اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است هجران زده به حال پریشان دلش خوش است عشق است هرچه را بپسندی برای من دلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است "گفتی بسوز در غم من…اِی به روی چشم" دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است با فقر محض آمدنم عیب و نقص نیست وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است محتاج یک نگاه کریمانه ی تو ام قحطی زده به قطره ی باران دلش خوش است در پشت در نشستن من بی دلیل نیست سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است با دست مهربان خودت لقمه ای بگیر خیلی گدا به لقمه ای از نان دلش خوش است اینجا بساط شاه و گدا فرق می کند اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت بر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش است می گفت عاشقی که زیارت نرفته بود تنها به لطف شاه خراسان دلش خوش است وقتی دلت گرفت فقط فابک للحسین نوکر به روضه ی شه عطشان دلش خوش است ای شهریار نیزه نشین آیه ای بخوان دردانه ات به آیه ی قرآن دلش خوش است 🔸شاعر: ___________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#امام_حسین #اربعین_حسینی دست مرا بگیر که افتاده ام زمین احوال درهم منِ بیچاره را ببین حتی تصورش به خدا میکشد مرا جاماندن از زیارت ایام اربعین #حمید_رحیمی 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به روی نیزه ها دیدم سرت را ای برادر رسد از گیسوی تو بوی خاک و بوی مادر از آن ترسم دهد جان رقیه دختر تو اگر خاکی ببیند به نیزه حنجر تو به رویت قسم به مویت قسم که بر مویت اسیرم دعا کن که در کنار سرت اخا منهم بمیرم خودم دیدم سرت را دشمن از کینه شکسته به روی نیزه دشمن،راس عباس تو بسته ز دوری ات سکینه گرفته بس بهانه زند بر پیکر او عدو با تازیانه به رویت قسم به مویت قسم که بر مویت اسیرم دعا کن که در کنار سرت اخا منهم بمیرم 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای سایه سرم به سرم باش یاحسین هردم فروغ چشم ترم باش یاحسین من روی ناقه گریه کنم از برای تو تو روی نیزه نوحه گرم باش یاحسین قرآن بخوان که دل شده تنگ صدای تو آرامش دل و جگرم باش یاحسین ای از مدینه همسفرم ای برادرم مثل همیشه دور و برم باش یاحسین همچون هلال گاه عیانی و گه نهان قدری مقابل نظرم باش یاحسین منکه نشد به پیکر تو سایبان شوم اما تو سایبان سرم باش یاحسین اطراف من ببین ،به علمدار خود بگو همواره پاسدار حرم باش یاحسین با دیدن سر علی اصغر رباب گفت:... (خیلی مراقب پسرم باش یاحسین) 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در بزم قرب نقطه‌ی آغاز زینب است قدیسه‌ای که میکند اعجاز زینب است تا قرب منزلت پر پرواز زینب است در کائنات محرم هر راز زینب است در پیش چشم‌خلق سرافراز زینب است لاهوتیان به مدح و ثنای تو روز و شب ناسوتیان تمام قد بفدای تو روز و شب قدوسیان به پای توافتاده روز و شب بشنیده‌ نای نی ز نوای تو روز و شب گویند این ملیکه‌ی دمساز زینب است بار امانتی که بدوشت کشیده‌ایی بس ناسزا و زخم زبانها شنیده‌ایی هیجده سر بریده به نی تا که دیده‌ایی سر را شکسته‌ای و گریبان دریده‌ایی دیدند مرغ‌عشق‌قافیه پرداز زینب است ذکر لبت همیشه حبیبی حسین بود جام جهان نمای تو نور دوعین بود سرمست وصل روی تو درعالمین بود عشاق سینه چاک تو در شور و شین بود این دختر شهیده و جانباز زینب است دین را قوام داده‌ای ای زینت علی گفتی‌که لارأیتُ به بانگ خوش و جلی آیینه علی شده گشتی تو منجلی ای شیرزن به شجاعان چنان یلی دیدم به ساق عرش سرافراز زینب است 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آن آهِ تو که شعله کشاند است جهان را هر نقطه ی عالم ببرَد سوزِ خزان را از داغِ شقایق همه ی بال و پرت سوخت خاموش نکرد اشک غمت آتشِ جان را سرها همه بر نیزه و گلبانگِ تلاوت هنگامه ی ظهر است عطش کرده اذان را بر قله ی این صبر چه زیبا تو نشستی باید که به مقصد بَری این بارِ گران را با خطبه ی قراء، تو در کوفه به پا کن کوبنده ترین زلزله ی کون و مکان را بر دیده ی کوفی بنَشان اشکِ ندامت تا محو کنی سیطره ی ظلمِ زمان را حقا که تو پرورده ی دامانِ بتولی انگار به شمشیرِ علی بسته زبان را داری تو به دوشت علَم حضرتِ سقا آنکه به لبش داشته نهری ز جنان را هر صوتِ قدمهای تو آهنگِ قیام است تا اوجِ صفا می برد این کاروان را؟ هرگز نکنی در برِ بیگانه سرَت خَم چون هضم کند سینه ی تو زخمِ زبان را خاکسترِ آن خیمه ی آتش زده دانَد حالِ دل آغشته به حزن و نگران را از عمد تو را داده عبور از یمِ خون تا صد پاره ببینی تنِ گلهای جوان را! در چشم تو شد کرببلا، جلوه ی زیبا زیرا ز خدا داری تو این صبر و امان را 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini چشمِ انتظارِ میهمان ، زد زیر گریه بغضش شکست و ناگهان زد زیرگریه دیگر توان ِ ایستادن هم ندارد طفلک نشست و بی امان زد زیرگریه درکوچه های شام-شامش که ندادند پیچید وقتی بوی نان زد زیر گریه دستش که بر زخم لب خشک پدر خورد افتاد یاد ِ خیزران - زد زیر گریه انگشتر بابا به یادش مانده بود و... تا دید دست ساربان; زد زیر گریه خیلی دلش پر درد از بزم شراب است پنهان ز چشم دیگران زد زیر گریه میگفت "بابا" باز "بابا" باز "بابا" با هق هق و لکنت زبان زد زیر گریه با دیدن او حرمله "زد زیر خنده" بادیدن شمر و سنان "زد زیر گریه" سیلی - غم بازار - نامحرم - اسیری با گفتنش هم روضه خوان زد زیرگریه *** شیرین زبان قافله از دست رفت و آمد کنارش عمه جان... زد زیرگریه 🔸شاعر: ____________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد دنبالِ او شبِ تار صیاد رفته باشد فهمیده‌ام در این شهر معنایِ سیری ام را از ضربِ دست خوردم دندانِ شیری ام را نامحرمی که با خود دیشب سرِ تو را داشت وقتی به گوشِ من زد انگشتر تو را داشت طفلی که خنده می‌زد بر این لباسِ پاره او گوشوارِ من داشت من زخم گوشواره من خار می‌کشیدم با ناخُنی شکسته او با گُلِ‌سر من گیسوی خویش بسته وقتی که شعله اُفتاد از بام رویِ معجر نگذاشت ساربان تا بردارم آتش از سر من باز ماندم از درد از فرطِ ناتوانی او رفت و پیشِ پایم انداخت تکه نانی من سخت باز کردم  انگشتِ کوچکم را او رفت و بینِ دستش  دیدم عروسکم را دیشب که خواب رفتم یک‌بار بی عمویم زنجیرِ دست و پایم پیچید بر گلویم از کوفه آمدی و سنگِ صبور داری رنگِ محاسنت زرد بویِ تنور داری ای سر بیا که مُردم از دخترانِ شامی از خنده های کوفی از خیزرانِ شامی ای کاش پای حلقت می‌مُرد دخترِ تو آری هنوز گرم است رگ‌های حنجر تو 🔸شاعر: ____________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#مصائب_شام دخترفاطمه! بازار! خدارحم کند چادرپاره و انظار خدا رحم کند ما که ازکوچه فقط خاطرۀ بد داریم شود این حادثه تکرار خدا رحم کند 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بعد از آن واقعه ی سرخ، بلا سهم تو شد پیکر سوخته ی کرب و بلا سهم تو شد بعد از آن واقعه هفتاد و دو آئینه شکست ناگهان داغ دل آینه‌ها سهم تو شد بعد از آن واقعه آشوب قیامت برخاست بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت خطبه ی اشک برای شُهدا سهم تو شد بعد از آن واقعه در هروله ی آتش و خون در شب خوف و خطر خطبه ی "لا" سهم تو شد بعد از آن واقعه در فصلِ شبیخونِ ستم خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد خیمه ی نور تو در فتنه ی شب سوخت ولی کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد بعد از آن واقعه، ای زینت سجاده ی عشق از دل ات آینه جوشید؛ دعا سهم تو شد بعد از آن واقعه، ای کاش که می مُردم من مصلحت نیست بگویم؛ که چه‌ها سهم تو شد بعد از آن واقعه ی سُرخ ، حقیقت گل کرد کربلا در تو درخشید، خدا سهم تو شد 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini نیزه دار سر تو خسته شد انگار حسین بی تعادل شده در کوچه و بازار حسین ترسم این است بیفتد به زمین با سرِ تو دست من هم نرسد بر سرت اینبار حسین کاش میشد که کمی قامت نی کوچک بود تا ببینم قمرم را به شب تار حسین بغض در بین گلوی تو زمین را تر کرد چشم این قوم مرا دیده در انظار حسین غیرت الله، ببین خواهر تو در به در است خنده‌ی شمر شده بر سرم آوار حسین دختران تو به دنبال عمو می گردند نیست بر نیزه چرا رأس علمدار حسین 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini الا ای سر، فدای خون خشک گردنت گردم توصحرا گَرد، من قربان صحرا گَردنت گردم تنت در کربلا تنها، سرت بر نیزه ها با ما به دنبال سرت آیم، به قربان تنت گردم ترا عریان به خاک کربلا بنهاده و رفتم نشد از تار و پود هستیم پیراهنت گردم هلال من، هلالی شد قدم از غم، بیا تا من شبی پروانه شمع جمال روشنت گردم زهر بام و درت سنگی به استقبال می آید بیا بنشین به دامانم که با جان، جوشنت گردم تو خورشید بلند عشقی و از دست ما بیرون بیا یک نیزه پایین تر که دست و دامنت گردم چو افکندی مرا از خطبه خواندن لب فروبستی بخوان قرآن که من قربان قرآن خواندنت گردم بشوق باتو بودن، از مدینه من سفر کردم ندانستم که باید همسفر با دشمنت گردم 🔸شاعر : __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای سایه سار گیسوی تو سرپناه ما ای صبح و شب شمایل تو مِهر و ماه ما مِهر تو آتشی ست به شدّت گُناه سوز ماه تو ماه بخشش جُرم و گُناه ما تا سهم اشک ما برسد باز دوخته ست با صد هزار امید به چشمت نگـاه ما تا بر جبینِ مان عَرقِ نوکری توست هرشب مُعطّر است لباس سیاه ما مثل همیشه باز ندیده گرفته شد با لطف گریه هـای عزا ، اشتباه ما مقصود،اگر خُداست‌ومقصد اگرکه‌عرش باید به کربلا برسد ختم راه ما تمرین کنیم بلکه کمی مُخلصت شویم شاید اثر کند به دل خَلق ، آه ما با ذاکرت بگو به بیان احتیاج نیست وقتی که هست روضه ی تو قتلگاه ما 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#مصائب_شام #امام_سجاد میان سلسله آزار دیدم یتیمان را سر بازار دیدم ازاین دنیا دلم خون است یعنی به چشمم مجلس اغیار دیدم... #علی_علی_بیگی 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کاسه ی چشم مرا از آب زمزم پر کنید کاسه ی خالی من را نیز نم نم پر کنید من به اینکه روز و شب اینجا بیایم دلخوشم راضی ام این کاسه را هر بار، کم کم پر کنید کربلایی شد کسی که صبر او لبریز شد لطف کرده، کاسه ی صبر مرا هم پر کنید این همان شورِ غمِ عشقِ حسین بن علی است سینه ی ما را از این شور دمادم پر کنید شیعیان باید قیام دیگری بر پا نمود عالمی را از دم جانم حسینم پر کنید بر سر نام علی این جنگ ها بر پا شده هر کجا را باید از این ذکر و پرچم پر کنید زینبش با دست بسته تا سر بازار رفت دفتر اشک مرا این بار زین غم پر کنید بعد از این دیدید اگر که خانمی خورده زمین دور او را زودتر با چند مَحْرَم پر کنید 🔸شاعر: ___________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای چشمهای هرزۀ شامی، حیا کنید ناموسِ اهلبیت و تماشا! اِبا کنید این ازدحامِ زشتِ اَراذل برای چیست بر آل پاک فاطمه کمتر جفا کنید ما را اسیرِ خارجی و بَرده خوانده اید شرم از امامِ قافلۀ مصطفا کنید عمامۀ امام زمان زیر شعله سوخت رحمی بحال سید مظلوم ما کنید بارانِ سنگها سرِ ما را نشان گرفت یک بار هم نشد که هدف را خطا کنید جای سرِ بریده مگر زیر دست و پاست بهتر که جایشان به سرِ نیزه ها کنید دَف میزنید و هدیه به رقاصه ها دهید خون تا به چند بر جگر هَل اَتا کنید دورِ کجاوه ها سرِ بابا چه میکند این داغدیدگان حرم را رها کنید با آستین حجابِ حرم حفظ شد،چرا با اهلبیت فاطمه اینگونه تا کنید یک صبح تا غروب، اهانت بما بس است دیگر برای قافله یک راه وا کنید ذکر علی اگر که گناه کبیره است پس لااقل حقوق پیمبر ادا کنید از کوچۀ یهود و نصارا حذر دهید تا چند ناروا به دلِ ما روا کنید جشن و سرور و خنده و تحقیر و ناسزا قدری حیا ز قاری قرآن ما کنید ما را محلِ برده فروشان روا نبود یک ذره یادِ روز عذاب خدا کنید 🔸شاعر: ___________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini طشت، حیرت زده ی نغمه ی قرآن من است خیزران اشگ فشان بر لب و دندان من است دیده ی فاطمه بر چوب تو و طشت طلا نگه دختر من بر لب عطشان من است چوب اگر می زنی اینقدر مزن زخم زبان پای این طشت طلا فاطمه مهمان من است زینبم گر نکند پاره گریبان چه کند نگهش بر من و بر گریه ی طفلان من است هر که قرآن به زبان داشت لبش را بوسند چوب و جام می تو، پاسخ قرآن من است هفده زخم که بر صورت من می بینی شاهد زنده ای از زخم فراوان من است خیزران بر لب من می زنی و می خندی خنده ات بر من و بر دیده ی گریان من است مِی نزن پای سر من که پیمبر اینجا موی خود کرده پریشان و پریشان من است مجلس عیش تو گردید حسینیّه ی من بزم شادیت پر از ناله و افغان من است اینکه «میثم» نفسش شعله به دل ها زده است هر کلامش شرری از دل سوزان من است 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini روز ما در شامتان جز شام ظلمانی نبود ای زنان شهر شام این رسم مهمانی نبود سنگ باران مسلمان آنهم از بالای بام این ستم بالله روا در حق نصرانی نبود پایکوبی در کنار رأس فرزند رسول با نوای ساز آیین مسلمانی نبود ما که رفتیم ای زنان شام نفرین بر شما ناسزا گفتن سزای صوت قرآنی نبود مردهاتان بر من آوردند هفده دسته گل دستۀ گل غیر آن سرهای نورانی نبود ای زنان شام، آتش بر سر ما ریختید در شما یک ذرّه خُلق و خوی انسانی نبود ای زنان شام، در اطراف مشتی داغدار جای خوشحالیّ و رقص و دست افشانی نبود ای زنان شام، گیرم خارجی بودیم ما خارجی هم گوشۀ ویرانه زندانی نبود طفل ما در گوشۀ ویران، دل شب دفن شد هیچکس آگاه از آن سرّ پنهانی نبود ای سرشک شیعه شاهد باشد بر آل رسول کار «میثم» غیر مدح و مرثیه خوانی نبود 🔸شاعر: __________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini باید که از نیزه سرت را پس بگیرم رگ های سرخ حنجرت را پس بگیرم آه ای سلیمان زمانه سعیم این است از ساربان انگشترت را پس بگیرم باید که ازسرنیزه های تیز و سنگین ته مانده های پیکرت را پس بگیرم باید که از غارتگران نا مسلمان عمامه ی پیغمبرت را پس بگیرم باید هر آن طوری شده از قاتلانت آن دست باف مادرت را پس بگیرم باید که ازآن بی حیای پست و نامرد خلخال پای دخترت را پس بگیرم 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini با سر رسیدنِ تو دو پای مرا گرفت این نای زخم خورده نوای مرا گرفت از ذوقِ اینکه آمده ای گریه میکنم این دردِ دنده گرچه صدای مرا گرفت! من خواستم بیایی و من را بغل کنی یادم نبود زانویی جای مرا گرفت!! باید بدونِ دوش عمو در به در شوم وقتی تبر رسید و سرای مرا گرفت زهرا بزن دوباره صدایم نگاه کن هر دست ذرّه ذرّه نمای مرا گرفت! زآتش گره به مو بخورد وا نمیشود شعله ببین چگونه صفای مرا گرفت امروز پیشِ دیده ی من با سرت چه شد دیدم شراب ظرفِ دوای مرا گرفت!! اصلا ً تمامِ شکلِ دهانت عوض شده این خُرده های چوب قُوای مرا گرفت دارد خرابه دورِ سرم چرخ میزند ذهنم سراغِ خاطره های مرا گرفت عمّه حلال کن . زحماتت اثر نداشت باید در این خرابه عزای مرا گرفت 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#مصائب_شام دارد تمام می شود آقا عزای تو کم گريه کرده‌ايم مُحرّم برای تو تازه به شام می رسد از راه قافله تازه رسیده نوبت طشت طلای تو 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
#شب_جمعه اشکی چکید و چشم ، شب جمعه تار شد زهرا رسید ، کرب و بلا بیقرار شد هشتاد و چار کودک و زن گریه می کنند پشت سری که زینت آن نیزه زار شد 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini