#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
@shere_aeini
گل از گلم وا میشود در هر شب جمعه
غم از دلم پا میشود در هر شب جمعه
گلهای اشکم با سلام گریهداری باز
تقدیم آقا می،شود در هر شب جمعه
روی سیاه نوکر جوْنِ تو ای ارباب
با گریه زیبا میشود در هر شب جمعه
زخمی که از دوریِّ تو دیگر شده ناسور
کمکم مداوا میشود در هر شب جمعه
وقتی خدا از عرش میآید به دیدارت
صحن تو غوغا میشود در هر شب جمعه
با نالههای " یا بنیَّ " " یا بنیَّ " باز
خون بر دل ما میشود در هر شب جمعه
تا روضهخوان میگوید از شرحِ وداعِ تو
غم تا کمر تا میشود در هر شب جمعه
جمعه تو را کشتند پس " عَجّل فرج " گفتن
با گریه معنا میشود در هر شب جمعه
پیراهن خونین و صد چاکت که با مهدیست
تحویل زهرا میشود در هر شب جمعه
میراثی از چشم کبود حضرت یاس است
چشمی که دریا میشود در هر شب جمعه
🔸شاعر:
#محمد_قاسمی
______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
@shere_aeini
شب جمعه است دلم کرب و بلا میخواهد
در حرم حال مناجات و بکا میخواهد
شب جمعه ست دلم شوق پریدن دارد
بوسه بر پهنه ی ایوان طلا میخواهد
حال و احوال دلم خوب نمیباشد چون
خفقان دارد و از عشق هوا میخواهد
آه ای کرببلا سخت تر از هجران چیست؟
دل من آمده در صحن تو جا میخواهد
اغنیا کعبه خود را به تو ترجیح دهند
کربلا، حضرت ارباب گدا میخواهد؟
روح مجروح من از نوح حرم کرده طلب
مرهمی مرحمتم کن که دوا میخواهد
تنگدستم ولی از برکت آقا شاهم
بی نیاز است ولی باز مرا میخواهد
🔸شاعر:
#محمد_قاجار
____________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
#آدینه
@shere_aeini
از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را
به وصالت نرسيديم و نديديم تو را
روزي ما فقرا شربت وصل تو نبود
زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را
شايد ايام کهن سالي ما جلوه کني
در جواني که دويديم و نديديم تو را
چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم
چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را
گاهي اندازه ي يک پرده فقط فاصله بود
پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را
سعي کرديم شبي خواب ببينيم تو را
سحر از خواب پريديم و نديديم تو را
مدتي در پي تو رند و نظر باز شديم
همه را غير تو ديديم و نديديم تو را
فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است
از همه جز تو بريديم و نديديم تو را
لا اقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم
تا بگوييم : رسيديم و نديديم تو را
🔸شاعر:
#کاظم_بهمنی
_____________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
#آدینه
@shere_aeini
در انتظار تو یک لحظه بی قرار نگشتم
ز داغ روی تو شرمنده ، داغدار نگشتم
میان خلق گریبان ز دوریت ندریدم
به بغض غیبتِ تو اشکِ آشکار نگشتم
تو آن گلی که بهار از شمیم عطر تو آمد
ولی به فصل گناه از صفا بهار نگشتم
اگر چه بودن با عشق گشته شهره به شعرم
چو روی ماه تو از عشق گلعذار نگشتم
ببخش دشمنتان را به چشم دیدم و اما
به جرم خود به صفِ یاری تو یار نگشتم
اگر چه جرم و خطایم بزرگ بوده ولیکن
به لطف چشم تو در چشم خلق خار نگشتم
منم که دُورِ تو را پر نکرده پای دل من
به دست لطف تو اما ز تو کنار نگشتم
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
_________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
#آدینه
@shere_aeini
من که خوشحال از پریشان حالیام
سرخوشم با حال و روز عالیام
بر سر راه نگاهت مهربان
مینشینم با دو دست خالیام
آبشار جاری لطف خدا
یا عزیز الله اوف کیلنا
دستهایم را ببین و رحم کن
بنده را مولا ببین و رحم کن
این اسیر سر به زیر خویش را
خسته و تنها ببین و رحم کن
ای پناه بی پناه بی نوا
یا عزیز الله اوف کیلنا
دوست دارم با تو باشم روز و شب
تا بسوزم با غمت در تاب و تب
دلنوازی دستگیری از شما
از من بی دست و پا دست طلب
با تمام دردهایم آشنا
یا عزیز الله اوف کیلنا
آه ... مولایی چه میآید به تو
حُسن زهرایی چه میآید به تو
بی سر و پایی چه میآید به من
رسم آقایی چه می آید به تو
ای نگاهت دردمندان را دوا
یا عزیز الله اوف کیلنا
دامن از دستان آه ما مکش
خویش را دور از نگاه ما مکش
عاقبت ما هم خدایی میشویم
دست از اصلاح راه ما مکش
آسمان عاطفه روح دعا
یا عزیز الله اوف کیلنا
🔸شاعر:
#مجتبی_روشن_روان
_____________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
#آدینه
@shere_aeini
بهاران طی شد و یارم کجایی
تو ای یارِ وفادارم کجایی
کجایی لاله ی دامانِ نرگس
نسیمِ عطرِ گلزارم کجایی
تو را می خواهم ای گل در کنارم
دلی خون از زمان دارم کجایی
نَمی باران بزن بر انتظارم
که بی تو اشکِ خون بارم کجایی
بیا ای رازِ شور انگیزِ هستی
کلیدِ مشکلِ کارم کجایی
منو جمعه منو بوی فراقت
طبیبِ جانِ بیمارم کجایی
شبِ بی حاصلِ ما را سحر کن
طلوعِ فجرِ دیدارم کجایی
نسیم صبح از بوی تن توست
سحرها کرده بیدارم کجایی
تو مثل عطر باران دلربایی
نشاط رنگ رخسارم کجایی
بیا از چشم تو حاجت بگیرم
ببین از درد سرشارم کجایی
تویی حاتم من مسکین به پایت
اسیر کوچه بازارم کجایی
مرا آه فراق سینه سوزت
ز عالم کرده بیزارم کجایی
بیا آرامِ جانِ بی قرارم
به هجرِ تو گرفتارم کجایی
شرار خون نشسته سینه ی من
ببین این اشک تکرارم کجایی
همی ترسم بمیرم از جدایی
نبینم روی دلدارم کجایی
من هر شب در دل تنگم بیادت
نهال عشق می کارم کجایی
میان صحنها و هر رواقی
به دنبال رخ یارم کجایی؟
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_زمان #آدینه
یک جمعه ی دیگرم به حسرت طی شد
در هجمه ی درد و آه و محنت طی شد
ای اهل دو عالم به فدایت ، آقا...
عمرم به امید یک عنایت طی شد
#حسن_نبی_جندقی
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
تا که مقصود من از سلطان به بانو میکشد
جان و تن با روح من را در هیاهو میکشد
سائلت بانو همینکه میشود وارد به قم
تا ورودیِ حرم بر خاک زانو میکشد
حضرت جبریل داخل میشود در صحن تو
زیر پای زائران را آب و جارو میکشد
خادمت حتی شِفا را میدهد آنقدر که
ذهن مارا سمت و سوی سِحر و جادو میکشد
این کرامات از کمال همنشین پیدا شده
هرکه شد در بندتان٬ از ماست هم مو میکشد
از ملائک آمده معمارِ یک کاخ بهشت
از حریم حضرت معصومه الگو میکشد
بی گمان بانگ اذانش شیعیان را تا به قم
از عراق و کابل و دهلی و باکو میکشد
ای که در فکر فراری بودن از شهر قمی
هرچه از رفتن به قم مانع شوی او میکشد
هرکه دنبال نشان قبر بیبی فاطمست
حضرت معصومه راهش را به این سو میکشد
از تبار استجابت ابرها میآورد
از کرم بر روی زوار دعاگو میکشد
بر گدا میبخشد اما در مقام بخششش
اشتباه است اینکه میگویی ترازو میکشد
در حرم بودم که دیدم یک مسافر مستِ مست
یا علی موسی الرضا میگوید و بو میکشد
حق که دارد٬ چونکه صحنت بوی مشهد میدهد
کودکی دارد کبوتر با پرستو میکشد
پیرزن فریاد میزد: هرچه دارم مال تو
با کمال میل از دستش النگو میکشد
خواستم از جای برخیزم که گفتم: یاعلی
در همانجا دیدم آن گلدسته اش هو میکشد
ناز خواهم کرد وقتی آهوی سلطان شوم
ضامن آهو شنیدم ناز آهو میکشد
🔸شاعر:
#علیرضا_عبدی
______________________________
🔹 اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
امشب بجز معصومه نامی در سرم نیست
یعنی برای عشق و مستی هیچ کم نیست
من شعر میگویم برایش , این فضیلت
حتی میان شعر های محتشم نیست
رفتم به قم , گفتند مظلوم است , آری
بانوی مظلومیست , اما بی حرم نیست
گل جای هیزم بر درش بردند , یعنی
معصومه زهراییست که نا محترم نیست
گل ریختن , اکرام فرزندان زهرا
این افتخاراتیست که جز در عجم نیست
خاک قدومش چون که مشهد ساخت در قم
پس هیچکس اندازه ی او خوش قدم نیست
🔸شاعر:
#حمیدرضا_محسنات
______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
بانو اجازه ای بده شاعر شوم و باز،
در مدح چشم های تو قادر شوم و باز،
از قم بگویم از تو و از گنبد طلات
پر وا کنم،کبوتر ماهر شوم و باز،
در آسمان صحن تو بالی به هم زنم
با حوریان تشنه مجاور شوم و باز،
همبال جبرئیل ملک در حریم تو
اذن دخول خوانده و زائر شوم و باز،
یک گوشه در رواق تو خلوت کنم،همین!!
در بین عاشقان تو حاضر شوم و باز،
در خلوتم گل از گل طبعم که باز شد
با اذن چشم های تو شاعر شوم وباز...
🔸شاعر:
#محمد_کابلی
_____________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
لطفِ بی حدّ تو در بند کشد انسان را
پر و بالی بدهد هر نَفَست ایمان را
بانویی!محترمه، عالمه و باهیبت
سر به تعظیم کشاندی همه ی نِسوان را
دخترِ حضرت ِ موسا ..هنرت موسایی
سر و سامان بدهی آدمِ بی سامان را
ابرِ رحمت شده ای بر همگان می باری
بارش ات کرده پریشان، اثرِ باران را
شهرِ قُـــم را حرم الله نمودی بانو
تا تجّسم بکنی یکِ حرمِ پنهان را
«عصمت الله ِ جهانی به نظر دریایی»
«شک ندارم گهرِِ ناب ، خودِ زهرایی»
خواهرِ حضرت سلطان، نظرت بخشیدن
ای کریمه کرمی کن کرمت بخشیدن
مثلِ یک سایل افتاده ز پا ، دلگیرم
گفته اند هست فقط در گذرت بخشیدن
«خیـر»معنا بشود در حرمت بی بی جان
کامِ ما را بکند مثلِ شکر بخشیدن
بخششی کن که شوم جَلدِ شما بی وقفه
می رهاند دلِ من را ز خطر بخشیدن
در پناهِ تو به هر جا برسم می دانی
سایه انداز بود سایه ی سر بخشیدن
«ای سلامِ همه ی شهر به تو معصومه»
«ناز دارد همه ی دهر به تو معصومه»
ای کریمه کرمت پهنه ی دریا باشد
شأنِ والای تو چون مریمِ عذرا باشد
تو امان نامه دهی با نگهت بر سایل
مَثَلِ کار تو چون شاخه ی طوبا باشد
حرمی ساخته ای در دلِ ما بی بی جان
حرمت ملجأ هر عاشقِ تنها باشد
مادرانه به همه لطفِ مداوم داری
خوی تو آینه ی حضرت زهرا باشد
«زینبِ دوّمی» و خواهر سلطان هستی
وجَناتت مَثَلِ زینبِ کبرا باشد
«نامِ زیبای تو را مستمراً می خوانم»
«شهر قُم را حرمِ آل عبا می دانم»
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
_____________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
شيخ می آيد حرم ، گمراه می آيد حرم
با تمام زائرانش راه می آید حرم
هيچ فرقی نيست بين زائرانش چونکه هم_
_بنده می آيد حرم ، هم شاه می آيدحرم
لحظه ای خالی نمی ماند اگر دقت کنیم
روزها خورشيد و شب ها ماه می آيد حرم
خوش به حال شاعری که ساکن شهر قم است
گاه می آيد حرم ، بیگاه می آيد حرم
رتبه ها بر عکس دنیا می دهد اینجا جواب
کوه از شوق زیارت کاه می آید حرم
گرچه در ظاهر بدی قصد زيارت کرده است
در حقيقت عارف بالله می آيد حرم
هر که می خواهد ببیند قطعه ای از عرش را
راه خود را می کند کوتاه می آيد حرم
بُعد منزل نيست چونکه این سفرروحانی است
هرکسی هر جا بگويد : آه می آيد حرم
شاه ورعيت ،مست وعارف، شيخ وگمراه و همه
با تمام زائرانش راه می آيد حرم...
🔸شاعر:
#مجتبی_خرسندی
_____________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
صدا صدای تپشهای قلبِ باران است
که مثل زمزمهی قاریانِ قرآن است
ستارههای فلک دانههای تسبیحاند
دوباره خانهی خورشید، ریسهبندان است
کلیمِ آل عبا با خداست، همصحبت
کنار وادی گهوارهای غزلخوان است
برای دختر خود «ان یکاد» میخواند
کسی که روی لبش ذکر «فاطمه جان» است
خدا دوباره به آل رسول، کوثر داد
و برکتی که خدا میدهد فراوان است
نشستهام سر راهش؛ به زیر سایهی نور
سلام میدهم از دور، سمت آیهی نور
سلام خواهرِ خورشیدِ این دیار، سلام
سلام حضرت گل؛ دخترِ بهار، سلام
دوباره نوکری از نسل نوکران علی
رسانده محضرت ای فاطمیتبار، سلام
به قطره قطرهی آب وضوت، محتاجم
به رود میدهم از سمت شورهزار، سلام
نفس نفس به هوایت پریده مرغ دلم
تپش تپش به تو دادهست، بیقرار، سلام
به جبر هم که شده نوکرِ تو خواهم ماند
مرا قبول کن ای صاحباختیار، سلام !!
گدای سر به هوا؛ سر به راه خانهی توست
برایم آخرِ پرواز، چاه خانهی توست
تو شاهزادهای و من غلامزادهی تو
تویی ملیکه و من هم گدای سادهی تو
به دودمانِ گدایانِ دودمانِ شما ...
همیشه خیر رساندهست، خانوادهی تو
دهانِ حاجتم از ذکرِ خواهشم خالیست
پر است، دستِ من از داده و ندادهی تو
نفس کشیدن من از کریمه بودن توست
که زندهام به هوای تو؛ با ارادهی تو
مرا دوباره ببر سر به راهِ گنبد کن
کبوترم؛ که زمین خوردهام به جادهی تو
بیا مرا ببر از خود؛ مسافرِ قم کن
اگر صلاح ِمن این است، در حرم گم کن
دلم دو دل شده در شاهراه قم - مشهد
که ماه، ماه جنون است، ماهِ قم - مشهد
همیشه وقتِ بلا میشوم پناهنده
به سایهسار شما؛ در پناهِ قم - مشهد
کلاغهای شما هم سپید رو هستند
منم کبوترِ چهرهسیاهِ قم - مشهد
به آسمانِ بخیلِ دیارِ ما هر روز
رسیده ابر کَرم؛ از نگاهِ قم - مشهد
دلم اسیرِ مسیرِ تو و رضاست، فقط
که پرسهگاه من است ایستگاهِ قم - مشهد
همیشه زائرِ جلدِ قم و خراسانم
هزار شکر خدا را که اهل ایرانم
🔸شاعر:
#رضا_قاسمی
_____________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
در شان و مقام، به که دختر باشد
معصومه شده است تا که خواهر باشد
مانده است به مشهد برود یا شیراز
قم ماند که بین دو برادر باشد
مانند کبوتری که بالش خسته است
بیمار شده است و از پریدن خسته است
تا قم به هزار زحمت آمد از بس
خواهر به برادران خود وابسته است
یک روز عجیب محترم خواهم شد
محبوب ترین خاک عجم خواهم شد
معصومه به قم اگر نگاهم بکند
من کاشی سر در حرم خواهم شد
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
_____________________________
🔹 اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
روزی طبع مرابازکرامت کرده
آنکه همواره به این سینه عنایت کرده
ازخودش دم زده در شعر قیامت کرده
باز هم ازکرم فاطمه ی معصومه
دل من شد حرم فاطمه ی معصومه
چقدر شهر قم امروز مسافردارد
چقدر کوچه به سمت حرم عابر دارد
وه که اینجا چقدر فاطمه زائر دارد
حرم مادر سادات همین است اینجا
قم نگو، بلکه بگو شهر مدینه است اینجا
باز هم نور بهشتی خدا تابیده
خاتم از سدره ی حق کوثر دیگر چیده
این گلابی که خدا بر سر ما پاشیده
عطرش از باغ وجود گل حورا آمد
ید بیضاست که در خانه موسا آمد
دختر صوم و دعا، حضرت معصومه سلام
خواهر صبر و رضا، حضرت معصومه سلام
عمه ی جود و عطا، حضرت معصومه سلام
ای کریمه سند حوزه و دین هستی تو
بخدا شافعه ی اهل زمین هستی تو
با تو ثابت شده دیدار رضا قیمتی است
یک نظر بر گل رخسار رضا قیمتی است
بذل جان در سر بازار رضا قیمتی است
هر چه دارم همه از آل محمد دارم
شکر، در کشور ایران قم و مشهد دارم
به دلم آینه بندان حرم شوکت داد
ای کریمه کرمت بود به ما بهجت داد
قم ز لطف تو به ایران چقدر عزت داد
تا در ایران علم نهضت روح الله است
دست کفار به سمت حرمت کوتاه است
ای که تو عمه سادات شدی چون زینب
باعث فخر و مباهات شدی چون زینب
یک تنه فاطمه مرآت شدی چون زینب
کاش زینب حرمش چون تو در این میهن بود
نزد ما گنبدش از هر خطری ایمن بود
عمه ات زینب کبری چقدر غم دیده
بی برادر که شده از همگان رنجیده
دشمنش وقت اسارت به غمش خندیده
جای داردکه بمیرند تمام عالم
دختر فاطمه و هلهله ی نامحرم
🔸شاعر :
#امیر_عظیمی
____________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی
مریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی
یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم
قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا شدی
بوسه بر دست تو بر سادات واجب می شود
چون ستون عصمت الله بنی الزهرا شدی
در میان شوره زار قم بهشتی ساختی
مثل کوثر آمدی جوشیدی و دریا و شدی
جا نماز غرق نورت گوشه ی عرش خداست
در تقرب بر خدا بالاتر از بالا شدی
وحی نازل بر لبانت استناد هر حدیث
مثل بنت المصطفی صدیقه ی کبری شدی
پیش پایت دیدنی باشد قیام موسوی
با جلال فاطمی خاتون بی همتا شدی
ناز چشمان تو و دکر خداهای پدر
کو رسول الله بیند ثانی زهرا شدی
خواهر سلطان عالم کار سلطان می کند
بر حسین خانواده زینب کبری شدی
خنده ی معصوم تو آرامش جان رضا
بهترین تمکین قلبت صوت قرآن رضا
از همان اول دلت گشته گرفتار رضا
بین صحن چشمهایت نقش رخسار رضا
جنس بی قیمت که جایش در حریم یار نیست
عشق تو باشد متاع ناب بازار رضا
یوسف بازار ما چون پرده بردارد ز رخ
عاشقی چون تو فقط باشد خریدار رضا
در تمام عرضه های بندگی پاک تو
همچنان آیینه ایی پیداست رفتار رضا
تا میان خطبه ها تفسیر قرآن می کنی
کاملا باشد کلامت عین گرفتار رضا
آمدی تا پرچم معشوق بر شانه کشی
در حریم عاشقی باشی علمدار رضا
هرکه عمری خاک بوسی حریمت را کند
تا قیامت می شود محرم به اسرار رضا
ای کریمه چاره ایی کن لحظه ی جان دادنم
دیده ام روشن شود هنگام دیدار رضا
روز محشر چون گنه گردد گریبان گیر من
آبرو داری بود کار تو و کار رضا
دلخوشم خاک حریم تو نشسته بر سرم
خاکساری تو می گردد شفیع محشرم
تا که دل را آه سینه راهی قم می کند
با نگاهی بر ضریحت دست و پا گم می کند
آه چون از دل برآید کار آتش می کند
بی محابا رخنه ایی در جان هیزم می کند
آن ضریحی که بود گرم طوافش جبرییل
حضرت حق قبله ی حاجات مردم می کند
هرکه دارد عقده در دل یاد قبری گمشده
هر سه شنبه در حریمت نذر گندم می کند
با سلامی نم نم اشک از دو دیده می چکد
کاسه ی خالی ما لبریز از خم می کند
نیمه شبها در حرم تا صحن گردی می کنم
ناگهان دل یاد قبله گاه هفتم می کند
لفظ خواهر گوییا مانوس گشته با بلا
خون زینب در رگان تو تلاطم می کند
کس ندیده تا به حالا خواهری گیسو پریش
جستجوی یار زیر نیزه و سم می کند
با وجودی که حدود مقتلش را دیده بود
بازهم جسم عزیز مادرش گم می کند
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
کنارِ صحن تو ،دیدم تمام باور خود را
نشانی از مزار بی نشان مادر خود را
همیشه قبل هر کاری برای رزق اشعارم
گشودم گوشه ی ایوان طلایت دفتر خود را
مَنِ من را شکست ایوان آیینه زمانی که
هزاران تکه دیدم در کنارش پیکرخود را
دل از بار تعلق ها رها شد با تو ،از این رو
فقیری در ضریح انداخت تنها زیور خود را
غبار این حرم را می کشم بر روی دستانم
تبرک می کنم اینگونه من انگشتر خود را
خیابان ارم را دوست دارم چون که می بینم
درون آن شکوه بار گاه یاور خود را
کسی که عمر خود را خادم این آستان بوده
ندارد هر چه را ،دارد برات محشر خود را
من از اول به تو دل بسته ام اذنی بده بانو
که باشم در حریمت لحظه های آخر خود را
🔸شاعر:
#علی_اصغر_یزدی
__________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
در شهرِ پُر غَمی که نَمانده ست مَحرمی
تو دافعَ البلایی و تو رافعَ الغَمی
در شهرِ شوره زار و نمکزار زخمی ام
تنها برای این دلِ زخمی تو مَرهمی
در هر قَدم زدن به تو ناگاه می رسم
بر هرچه مَقصدست همیشه مُقَدمی
ای از بهشت آمده، ای بهترینِ بهشت
امیدِ مَردمانِ من و این جهنمی
در این هوای خسته نسیمِ ملایمی
بَر این کویرِ تَف زده بارانِ نَم نمی
شَب های صحنِ تو همه را مَست می کند
بَه بَه چه گنبدی چه شکوهی چه پرچمی
صَحنِ اتابکی دَمِ ایوانِ آینه
هی دسته دسته رونَقِ ماهِ مُحَرمی
حاشا اگر خُلاصه کنم در حرم تورا
وقتی تو ماورای هرآنچه که دیدمی
ما گرمِ وصفِ گُنبد و گلدسته های تو
غافل از این که تو شرفِ عرشِ اعظمی
شاعر خیال کرده که همسایه ی شماست
بانو تو سایه سارِ تمامیِ عالمی
ای تو ز کوهِ خضرِ نبی تکیه گاه تر
ای آنکه مثلِ پایه ی افلاک محکمی
ای یک نگاه کوچکِ تو مُرده زنده کن
ای آنکه دَم به دَم ، دَمِ عیسی بن مریمی
دریا و رود و جنگل و صحرا و کوه و دشت
بانو تو در هر آنچه که دیدم مُجسمی
گاهی میان جذبه ی رنگین کمانی و
گاهی به روی نرمیِ گلبرگْ شبنمی
باران و ابر و نور و مَه و آسمان تویی
مانند کهکشانِ خدایی ، مُنَظمی
هرکس به قَدرِ ظرفِ خودَش از تو نوش کرد
دریای بیکران تو در این شعرها کمی
عمری اگرچه شاعرِ این شهر بوده ایم
بانو ببخش شأنِ تورا کم سروده ایم
از تو رها ، به وصفِ خیابان رسیده ایم
در وصفِ تو به مزه ی سوهان رسیده ایم
حاشا اگر خلاصه کنم در حرم تورا
بانو کمک نَما نشوم یک حرمسُرا
بانو برای شاعری ام تو بهانه ای
آیینی است پیشِ تو هر عاشقانه ای
تنها نه من! زمین و زمان سینه چاکِ توست
هرجای این جهان بشوَم خاک ، خاکِ توست
تنها برای مردمِ قُم نیست یاری ات
بانو کمک نَما نکنم انحصاری ات...!
🔸شاعر:
#محسن_کاویانی
_________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
چه تشهّد و سلامی، چه نماز بی ریایی
چه حجابِ دلنشینی، چه وقارِ دلربایی
شده سرگرم به تفسیرِ زوایایِ تو خورشید
به صلابتِ تو به به! چه نجابت و حیایی
به تو رو کرده برادر شده مشتاق حضورت
تو فقط خواهر سلطانی و معصومۂ مایی
شده مشغول به ذکر تو و گل کرده سحرها
به لبِ خادم صحنت غزلِ شیخِ بهایی
همه شب ذکر لبش بوده در ایوانِ تو «بهجت»
چه رواق و آستان و حرم ِ گره گشایی
شُعرا گوشۂ ایوانِ تو آیینه سرودند
چه غزلوارۂ آیینی و چه حال و هوایی
همه مشغول به پابوس تو پیچیده در این صحن
چه مناجاتِ دل انگیزی و چه مدح و ثنایی
طلبیدی و شنیدم به خدا حینِ ورودم
که تو ای زائر من، دیر رسیدی و کجایی؟!
پدرت بابِ حوائج، تو کریمه، منِ سائل-
به خودت رو زده ام! آمده ام محض گدایی
سرِ راه تو نشستم به امیدی که به من هم
کمی از سمتِ قنوتت برسد خیلِ دعایی
بده در راهِ خدا و برسان برگِ براتِ
سفرِ سوریه! یا که نجف و کرب و بلایی
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
پر و بالم شکسته میخواهم
سائل اسمان او باشم
مثل جبرییل آرزو دارم
خادم آستان او باشم
بین خوبان دور و اطرافش
دیده احوال این گدارا هم
ته اوصاف او چنین گفتند
"شان آیات سوره ی مریم"
دوست دارم شبیه کودکیم
در دل ازدحام گم بشوم
در حریمش کمی قدم بزنم
سائل آستان قم بشوم
با غبار حریم قدسی او
کیمیا بار ها محک خورده
عالم و آدم از سر خوانش
روز و شب ، روز و شب نمک خورده
قصه ی صحن قدس و آیینه
قصه ی خواهر و برادری است
کار این صحن های زیبا از
دل عشاق یار دلبری است
_
سایه ات مستدام خواهر عشق
التیام تمام غم هایم
روزگار مرا از آن اول
دست تو داده است بابایم
🔸شاعر:
#مهدی_فرهادی
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
آمد به دنیا دختری چون ماه تابان
عالم ز زیبایی او در بهت و حیران
آمد برای آفرینش رحمت و خیر
موسی بن جعفر باشد امشب شاد و خندان
زانو زند صبر و حیا ، مهر و محبت
در محضر این خواهر شاه خراسان
معصومه دریایی ز لطف و مهربانی
مدحش بدون انتها ، فرجام و پایان
🔸شاعر:
#محمدحسین_سیدمیرزایی
____________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
تا حریمِ قُربِ تو با پایِ لنگان آمدم
در بهشتِ خانه ات از کُنجِ زندان آمدم
گنبد و گلدسته هایت در دلم چون کعبه شد
باز احرامی بسته و با چشمِ گریان آمدم
حضرت بانو!اسیرم مانده در راهم..ببین
دستگیری کن که با حالِ پریشان آمدم
"اشفعی لی فاطمه " می گویم و در می زنم
باز کن در را که چون حُرّ ِ پشیمان آمدم
آبرویم را بخر ای آبرویِ نُه فلک...
سر به زیرم چونکه با دریایِ عصیان آمدم
قم..دیارِ عاشقانِ حضرت صدّیقه است..
مادری هستم به عشقِ قبرِ پنهان آمدم
معرفت اصلاً ندارم لیک با آوارگی...
محضرِ همشیره ی سلطانِ خوبان آمدم
بی کسم خسته دلم ..هستم دخیلِ این گذر
حال و روزم را ببین مثلِ غریبان آمدم
مثلِ خاری در بیابانم به دور از احترام
من بدین در ..در پی الطافِ باران امدم
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
دری از عشق به روی دل مستان وا شد
پهنهء عرش به یک جلوهء حق زیبا شد
باز در جام ولایت مِیِ دیگر جوشید
خوش به حال دلِ هر دلشدهء شیدا شد
سوره ای پر برکت آمد و نازل گردید
که به تفسیر خدا جملهء اعطینا شد
عوض چلّه نشینی همه مشتاقان
جَلوات رُخ کوثر صفتی پیدا شد
چون رضا داشت به دل شوق جمال مادر
خواهری داد به او حق که خود زهرا شد
مژده ای باده کشان باده لبالب آمد
باز یک فاطمه یا حضرت زینب آمد
طور شد خانهء موسی ز ظهورش امشب
روز شد شب ، ز رُخ غرقهء نورش امشب
قُذّو ابصارکم از هر طرفی می آید
به زمین تا برسد وقت عبورش امشب
پسری نیست که هم کُفو و طرازش بشود
مدعی را بنما زنده به گورش امشب
روزی عالم امکان بخداوند بُوَد
لقمهء کوچکی از نان تنورش امشب
فاطمه نام قشنگی است به او می آید
میکند حق به شجرنامه صدورش امشب
نام او در خور او باشد و در تقدیرش
سیرتش فاطمی و فاطمه در تصویرش
همه افلاک زمین خوردهء خاک قدمش
برتر از فنّ حساب است به خوبی رَقَمش
هر که شد مرجع تقلید طوافش کرده
هر که شد عالم دین رفته به زیر عَلَمَش
بوسه بر خاک مزارش بخدا شیرین است
نمک حضرت زهراست در آب حرمش
چشم جنّت به ره آمدن زُوّارش
همهء عشق رضا اوست ، مگیرید کَمش
هر کسی سجده به او کرد نگشته کافر
نکنیدش به جز عشق وِرا مُتّهمش
سجده بر خاک درش اهل کرم بگذارند
عرشیان خاک ورا بهر شفا بردارند
در حرم خانهء او درد شفا میگیرد
زیر ایوان طلائیش دعا میگیرد
صد مسیحا به ضریح حرمش بسته دخیل
خضر از خادم او آب بقا میگیرد
درِ این خانه فقط قدر و بها میبخشند
سگ به کویش برود قدر و بها میگیرد
کعبهء سنگ اگر جانب قم روی آرد
در حرم خانهء الله لقا میگیرد
هر کسی از درِ این خانه نصیبی دارد
خرّم آنست که یک کرب و بلا میگیرد
کاش هر ثانیه بودیم کنار حرمش
کاش میشد که بگردیم غبار حرمش
او کسی نیست که در ثانیه ها گم گردد
یا کسی نیست فقط تاج سر قم گردد
دختر آنست که دخت شه هفتم بشود
خواهر آنست که یار مه هشتم گردد
حیف باشد که چنین فاطمه ای غم بیند
یا که از هجر گرفتار تألّم گردد
اینکه غم نیست امان از اینکه در غربت
خواهری در غُل و زنجیر تجسّم گردد
غم همین است که زینب وسط کوفه و شام
سبب خندهء بازاری مردم گردد
حق همین است که زینب بخدا سر شکند
سر به عشق سر بشکستهء دلبر شکند
🔸شاعر:
#مجتبی_صمدی_شهاب
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
در آسمان ملائکهی خوشذوق شهر بهشت را که بنا کردند
اول به سوی صحن و سرای تو چندین هزار پنجره وا کردند
مشتی ستاره از فلک آوردند در سفرههای ما نمک آوردند
بس که بهار از فدک آوردند در شهر قم مدینه به پا کردند
با چشمهای غرق عطش دیدیم گنبد درون آینهی حوض است
آن کاسههای پر شده از خورشید سیرابمان از آبِ طلا کردند
ملاحسین مولویِ مداح همراه شمس و عاصی و خورشیدی
از بس که بودهاند نمکگیرت در هر مقام شور به پا کردند
صحن عتیق و جلوهء دیرینش با چلچراغِ خوشهء پروینش
اینها به اتفاق مضامینش پروانه را مدیحهسرا کردند
ما قاصریم وصف تو را وقتی امثال مرعشی و بروجردی
یک عمر روزههای معطر را با بوسه بر ضریح تو وا کردند
تکرار فاطمه است عبور تو، توصیف زینب است مرور تو
معصومه نام داشت حضور تو، اما تو را کریمه صدا کردند
ای تا همیشه کار تو کارستان اثبات کرده شوکت تو هر آن
هرگز نکردهاند همه مردان کاری چنان که "فاطمهها" کردند…
🔸شاعر:
#سیدحمیدرضا_برقعی
______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
ای روزهای تار! ای شبهای دور از ماه
ای بیقراریهای دائم با دلم همراه
ای بغضهایی که میایید از سفر ناگاه
باری اگر شوق سفر دارید بسم الله
ای بغضهای بیقرار روز و شبهایم
من نیز مانند شما دلتنگ زهرایم
هرچند گریانم تبسم میکنم امشب
بیتاب، رو بر جانب قم میکنم امشب
در کوچههایش خویش را گم میکنم امشب
انگار با زهرا تکلم میکنم امشب
در قاب عکسی خالی از قبری که ناپیداست
با قم نمایی دیگر از آن آشنا پیداست
ای آشنای بیقراریهای این مردم
با تو رسیده تا مدینه پای این مردم
رنگ حقیقت یافته رویای این مردم
یا فاطمه! یا حضرت زهرای این مردم
ای حامی امروز من فردا مرا دریاب
یا فاطمه! در حشر، چون دنیا مرا دریاب
اما جدا کن شاعر از غم حال دفتر را
بشنو صدای خنده ی موسی بن جعفر را
دریاب شور اشکهای شوق مادر را
حالا بیا و ثبت کن ذوق برادر را
معصومه خانم چشم تا وا میکند امشب
دیده به رخسار رضا وا میکند امشب
آن شب مدینه شاهد زهرای دیگر شد
از عطر یاس فاطمه دنیا معطر شد
شأن نزولش آیههای سبز کوثر شد
آنروز در تقویم شیعه روز دختر شد
بانوی عالم حفظ کن دنیا و دینم را
دریاب خانم! دختران سرزمینم را
در خاک مرده بذرهای علم میکاری
فیض حضورت در تمام حوزه ها جاری
در سایه ات دفنند عالم های بسیاری
گلپایگانی، حائری، علامه، خوانساری
شاگردهای مکتبت استاد افلاکند
صدها چو بهجت در جوار تربتت خاکند
آه ای کریمه ای ملیکه عمه سادات
با کوله باری آمدم لبریز از حاجات
برگشتن از پیش تو با دست تهی هیهات
پس باز قسمت کن که مثل اغلب اوقات
تا که به زودی زائر صحن رضا باشم
آقا بخواهد اربعین را کربلا باشم
🔸شاعر:
#محمدعلی_بیابانی
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini