eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.6هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini "اشک" از "دیده" سر درآورده چشم من شعر تر درآورده از مضامین پدر درآورده یا کریمی که پر درآورده می پرد تا حریم پاک نجف خُم ما و شراب تاک نجف چشم افتاد تا به قامت تو سجده کردیم ما به هیبت تو* به خلایق برای طاعت تو تا که ابلاغ شد ولایت تو همه روز ازل بلی گفتند صد و ده مرتبه علی گفتند آفریده است زلف تو شب را ماه رویَت هزار کوکب را چشم مستت خُم لبالب را می گزیدند حوریان لب را_ _از رُخت تا خدا نقاب گرفت کهکشان رنگ آفتاب گرفت عکس تو در میان قاب افتاد با طلوعِ تو آفتاب افتاد تا که از چشم تو شراب افتاد دهن جنِّ و انس آب افتاد ای خداوند باده..،خلق شدی چِقَدَر فوق‌العاده خلق شدی تا خدا خیره شد به چشمانش گفت:هفت آسمان به قربانش دست حیدر سُپرد سُکّانش خِلقَت آغاز شد به فرمانش پس عوالم در اختیار علی ست خَلقِ باقیِ "خلق" کار علی ست ما همه سائل تو خلق شدیم ما برای دل تو خلق شدیم ضربدر حاصل تو خلق شدیم از اضافه گلِ تو خلق شدیم قطره ایم و شکوه دریایی بانی خلقت گدایاهایی نذر شمع تو پر تراشیدیم سوختیم و جگر تراشیدیم این چُنین ما اگر تراشیدیم بَهر طوف تو "سر" تراشیدیم کعبه را در طوافِ خوددیدی تا عبایی سیاه پوشیدی نَفَسَت روح داده ایمان را نور بخشیده نصِّ قرآن را کعبه تا دید فَخرِ انسان را پای تو چاک زد گریبان را ای مُقرب ترین نشانه ی حق سینه چاکِ شماست خانه ی حق تا در آفاق بحث هست تو شد جبرئیلی نخورده مست تو شد بال او منبر اَلَستِ تو شد دست پرودگار دست تو شد شب معراج مصطفی می دید دست هایی که سیب می بخشید تو درخشان‌شهاب نیمه شبی آینه دار جلوه های ربی به خداوند،تک یل عربی زرهِ لیله المبیت نبی_ _مرگ در پیش پات می لرزَد عجل از هیبت تو می ترسد یالِ دُلدُل در اختیار علی ست جنگ ها عرصه ی شکار علی ست معرکه ها در انحصار علی ست سِیفُ الاسلام ذوالفقار علی ست سِیل خشمش شکست سدها را بر زمین کوفت عَبدَوَدها را دست تو بذر عشق می کارد از نگاه تو فضل می بارد تن این منکرین که می خارد... چه کسی خطبه،بی الف دارد شرزه شیرِ کلام رامِ علی آیه های خدا..،کلام علی دام بگذار،ما کبوترتان یک به یک می شویم پرپرتان درک آدم کجا و محضرتان رد الشمس است کار قنبرتان این کرامات کسر شان شماست بس که حدِّ مقامتان بالاست خنده ی سبز تو صنوبرساز بامِ پلک ترت کبوترساز نمک سفره ی تو قنبرساز خاک نعلِین تو ابوذر ساز بوسه زد عرش بر قدم هایت روی دوش نبی ست جاپایت کاش پائیز را بهار کند دل ما را به غم دچار کند تا از این دردها فرار کند صید آزُرده را شکار کند ماهی برکه رستگار شود تا به قلّاب تو سوار شود ابرِ شب‌گریه ام که می بارم بَرده ی پاپتیِ بازارم میثمی از تبار تمّارم سالیانیست تشنه ی دارَم عطش وصلِ عشق را کم کن نخلِ دار مرا فراهم کن ای که از دیگران سری مولا با خداوند می پری مولا تو که انِقَدر دلبری مولا بار بنجل نمی خری مولا؟! کاش من هم مقیم تان بودم کُنج حُجره گلیم تان بودم ذرّه ای با گدا تَساهُل کن چند سالی مرا تَحَمل کن خرج من را خودت تَقَبُّل کن در رکوع ات به من تَفضُّل کن من به جز نوکری نمی خواهم از تو انگشتری نمی خواهم سر که دادیم سر سپرده شدیم سربازار کشته مرده شدیم زیر پای نگار بُرده شدیم پا که خوردیم و سالخورده شدیم پیر عشقت شهید می گردد نوکری رو سفید می گردد دور آخر به ما جواب بده دست ما هم کمی شراب بده دلِ ما را نکن کباب..،بده مُهر ما را،ابوتراب،بده دائماً مَست،مِی به کف باشد مُهر اگر تربتش نجف باشد کاش ما را به حق شاه نجف بنویسند در پناه نجف شاهراهِ خداست راهِ نجف کعبه ی ماست بارِگاه نجف زائرانی که مسخِ ایوانند سمت حیدر نماز می خوانند ذکر تسبیحِ اولیا حیدر ساحل امن انبیا حیدر به "خدا" می رسیم با "حیدر" یک "علی" راه مانده تا "حیدر" امتحان جز ولی‌شناسی نیست غیر "زهرا" علی شناسی نیست علّت خلق ماسوا زهرا بانی خنده ی خدا زهرا بَضْعَةٌ مِنِّ مصطفی زهرا روح ایمان مرتضی زهرا گوهر عاشقی تبلور کرد حیدر از فاطمه تشکر کرد جسد عشق جان گرفت امروز لال بود و زبان گرفت امروز زانوانش توان گرفت امروز خانه تا بوی نان گرفت امروز یا علی خانه ی تو شکل گرفت تاج شاهانه ی تو شکل گرفت یاس تا روی آینه "ها" کرد عشق تصویر تازه پیدا کرد حیدر از فاطمه تقاضا کرد تا کمی بندگی تماشا کرد غرق در ذات اقدس رب بود او ز نور خدا لباب بود سنگ تا فرصت محک برداشت تنِ آئینه ای ترک برداشت زخم ناسور دل نمک برداشت غاصبی لقمه ی فدک برداشت کوچه ی تنگ تنگ تر شده بود و دلی سنگ سنگ تر شده بود دست سنگین که از سری رد شد درد سیلیِ سخت بی حد شد آهِ پروردگار مُمتَد شد پسرش دید صحنه را..،بد شد گوئیا پنج تن زمین خوردند پیش چشم حسن زمین خوردند 🔸شاعر: ____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آنکس که تورا داشته از غیرتو سیر است دستان تو بی منت و مزد دستگیر است از عاشق دلباخته پرسیدم و این گفت یک بار علی گفته و یک عمر اسیر است شمشیر خدا ، شیر خدا ، پیر خلائق او مظهر اسما خداوند کبیر است تعریف ز اوصاف علی کار بشر نیست جایی که خدا بانی این امر خطیر است دادست خداوند به او هر چه که دارد آن را که ندادست به او تا و نظیر است او شیرخدا هست و جهان بیشه بدانید بیشه همه در سیطره ی قدرت شیر است اصل و نسب مذهب ما را چو بخواهید آغاز مسلمانی ما روز است شیعه سخن هر کس و ناکس نپذیرد چون زندگیش تحت عنایات امیر است گویید به آنکس که علی نیست امامش والله به میزان عمل کار تو گیر است 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini یک ذره از نگاه علی آفتاب شد انگور بوسه زد به ضریح و شراب شد مارا ز خاک پای علی آفریده اند پس با همین حساب علی بوتراب شد سجاده ی نماز شبش بال جبرئیل گل بود و اشکهای دو چشمش گلاب شد هر حاجتی که پیش خداوند برده ام گفتم خدا به حق علی مستجاب شد باید غلام قنبر او شد که از ازل هر کس غلام او شده عالیجناب شد گفتیم یاعلی و شعف آفریده شد با خنده هاش دُرّ نجف آفریده شد ما در تو دیده ایم صفات امیر را طی کرده ایم با تو تمام مسیر را با لطف فاطمه ست به عالم علم نمود علامه ی امینی اگر الغدیر را باید اضافه کرد به القابت ای علی جای امیر ، لفظ امیرِ کبیر را آنکه سروده تو اسدالله غالبی تشبیه کرده است به چشم تو شیر را این جذبه ی نگاه تو مارا گرفته است یعنی اسیر کرده نگاهت ، اسیر را یا قاهر العدو و یا والی الولی یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی جایی که آب هست تیمم مجاز نیست وقتی امام هست خلیفه نیاز نیست سوگند میخورم به تمام مقدسات بی حُبِّ او نماز شما هم نماز نیست مبهوتم از زیارت ایوان طلای تو کعبه گمان کنم نجف است و حجاز نیست بر سردر بهشت نوشتند یاعلی یعنی به جز لوای تو در اهتزاز نیست اصلاً قیام کرده قیامت برای تو آنجا که غیر حُبّ علی چاره ساز نیست حتما علی کنار خدا ایستاده است حتما علی بخاطر ما ایستاده است هوهوی ذوالفقار علی اسم اعظم است حیدر خودش تجلی آیات محکم است حیدر بشر نبود اگر چه خدا نبود اما برای بنده خدای مجسم است آیینه ی تمام نمای خدا علیست هر چه نوشته اند ز اوصاف او کم است گفتیم‌ یا علی و شنیدیم فاطمه زهراست جان حیدر و او جان فاطمه ست ساقی علی ، پیاله علی ، باده هم علی امشب بساط مستی ما هم فراهم است با یاعلی ، علی و علی مست میشویم ما می نخورده ایم ولی مست میشویم حیدر اگر نبود صفایی نداشتیم شبهای جمعه حال دعایی نداشتیم بیچاره میشدیم اگر روز اربعین راه نجف به کرببلایی نداشتیم پابند صحن حضرت زهرا شدیم که وابستگی به هیچ کجایی نداشتیم یادش بخیر جز دم لبیک یاحسین در کاروان خسته صدایی نداشتیم دلتنگ لحظه های زیارت که میشویم ای وای اگر امام رضایی نداشتیم عمریست ما گدای همین خانواده ایم مدیون بچه های همین خانواده ایم 🔸شاعر : __________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دنیا نیامده ست شبیه تو تا به حال تنها تویی تجلی حق ، حضرت کمال نام تورا شبیه خدا میزنم صدا یا اظهر الجمیل و یا مظهر الجمال خال لب تو رمز تمامی خلقت است قران تویی و نقطه بسم اللهه تو خال این حرف عقل نیست فقط حرف این دل است کوچکتری ز شخص خدا تو یکی دو سال خیلی کم است سهم زمین از وجود تو گنجایشی نداشت برای تو این مقال یک ذره هم به درک بشر تو نمیرسی درک وجود تو شده افسانه ایی محال کوری آنکه پایه گذار سقیفه شد دنیا نیامده ست شبیه تو تا به حال... 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تک علی یکتا علی عالی علی اعلی علیست جان علی جانان علی دنیا علی عقبی علیست مرده زنده می کند صد ها گره وا می کند به یقین آموزگار حضرت عیسی علیست در تمام عالم امکان علی فرمانرواست حق علی هست و علی حق است روح افزا علیست طالب علمیم ما و او درِ علم نبی است شیعیان حضرتش در ملک دین ، دانا علیست جانشین راستین حضرت پیغمبر است افتخار و اقتدار و یاور طاها علیست نام او زیباترین نام تمام عالم است آنکه نامش برده شد در عَلَّمَ الاسما علیست می برد زنگار دل را خطبه ی همام او اسوه ی ایمان و عشق و دانش و تقوا علیست کعبه هم حتی شده دلداده اش یاللعجب ! پادشاه و سرور دنیا و ما فیها علیست دشمن حیدر بُوَد از چارپا هم پست تر آنکه اذن زندگی داده به آن دو تا علیست در امامت در شهامت در جلالت ، اولین بر تمام نوکران ارباب بی همتا علیست یاد او گرما دهد بر قلب کل عاشقان تکیه گاه بی کسان ، آرامش دلها علیست فاطمه آمد به ذهنم زینت شعرم شود کوری چشم عدوی او فقط حق با علیست ماه و خورشید از نگاه فاطمه نورانی اند هر که زهرایی شود قطعاً حسابش با علیست صاحب عصر و زمان از نسل آقای من است ذکر لب های اباصالح به وقتش یا علیست 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دلخوشم با روزهای رفته و طوفانی ام قصه ها دارد نگاهِ ابری و بارانی ام  در خودم این روزها غرقم چنان گرداب ها  در خودم این روزها سرگرمِ سرگردانی ام من عقابِ تیز چنگالم میانِ آسمان کِی توانی ای فلک با طوطیان گردانی ام؟! خاکم اما اشک ، من را سخت ارزش داده است من سفالی قیمتی از دوره ی اشکانی ام  تختِ جمشیدم برای خود شکوهی داشتم  بازهم دارم تماشا با همه ویرانی ام  مثلِ شیری در قفس افتاده ام اما هنوز  خوب از یادم نرفته عادتِ سلطانی ام ناگهان ای دشمنِ من می شوی با من رفیق آن زمان که روی سنگِ قبرها می خوانی ام  مَرد می فهمد؛اگر مردانه احساسم کند  نقلِ دردی کهنه را از گریه ی پنهانی ام ((مَرد اهلِ گریه کردن نیست)) حرفی باطل است من همانم که سرِ این حرفتان قربانی ام روضه خوان از گریه های چاه و نخلستان بخوان روضه خوان از او بخوان در لحظه ی پایانی ام نیست مردی در جهان از شاهِ مردان مَردتر خوش به حالم گر چو او در خلوتم بارانی ام در میانِ زورخانه مرشد از حیدر که خواند ناگهان دیدم که می چرخم! پُر از حیرانی ام مولوی ها را بگو ای شمس مولانا یکیست دف مَزَن صوفی که من خود عارفِ رَبّانی ام در طوافِ کعبه مستِ دورِ حیدر گَشتنم در نمازم روز و شب سرمستِ حیدرخوانی ام من دلم پَر می کِشد گاهی به ایوانِ نجف بیشتر آن لحظه که در سجده ی طولانی ام بی علی حتی اگر غرقِ عبادت هَم شَوم شک ندارم که خدا را غرقِ نافرمانی ام یاعلی و یاعلی و یاعلی و یاعلی ای که نامت خوشترین رمزِ جنونِ آنی ام یاعلی گفتن کجا و با علی بودن کجا کاش می شد که ببینم نزدِ خود می خوانی ام جان گرفتم یاعلی جان! با علی جان گُفتنم پس به فریادم برس در بسترِ بی جانی ام ای پناهِ من زمانِ بی پناهی های من ای سر و سامانِ من در بی سر و سامانی ام ای که دستم را گرفتی بارها آرام تا از درونِ چاه بینِ راه برگردانی ام با بدی هایم قبولم کردی و ناممکن است این که من روزی ببینم از خودت می رانی ام ((گَر ز پیشِ خود برانی چون سگ از مسجد مرا))* باز میبینی که در کویَت پیِ دربانی ام شیخ و زاهد ناامیدم کرده بودند از خودم رمزِ ایمانم شدی در اوجِ بی ایمانی ام اول و آخر تویی یعنی که بعد از مرگ هم از خودِت پیشِ خودَت من عازمِ مهمانی ام ((رفتم و پیشِ سَگِ کویَت سپردم جان و دل))* یاعلی ای بهترین ذکرِ دَمِ پایانی ام...! 🔸شاعر: *ابیاتی از سعدی و شیخ بهایی __________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اینکه از دستِ پیمبر دستِ او بالاست کیست اینکه جمعش با نبی یک شعرِ بی همتاست کیست اینکه در پایِ تنورِ خانه‌اش زهراست کیست اینکه در قابِ خدا تصویرِ او تنهاست کیست کیست این و کیست این و کسیت این ، تنها علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی باز تکلیفِ مرا این جام روشن می‌کند این شرابِ کهنه من را فارغ از من می‌کند این جنون آواره‌ام در کوی و برزن می‌کند مدحِ او من را نه ، حافظ را هم اَلکَن می‌کند از ازل تا  تا ابد...حق‌حق و هوهو... یاعلی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی آسمان اینقدر پُر باران مگر هم می‌شود ای خدا مانندِ تو انسان مگر هم می‌شود جمع خشم و عشق و تیغ اینسان مگر هم می‌شود در دو تَن_زهرا و او_یک جان مگر هم می‌شود مصطفی شد  مرتضی یعنی که شد زهرا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی حضرت اردیبهشت سالها و ماه‌ها روزها با نخل‌ها و شب انیسِ چاه‌ها پیشِ تو همسُفره می‌گردد گدا با شاه‌ها می‌شود پیدا پس از تو چاه‌ها از راه‌ها از علی نازل شدیم و رفتنِ ما تا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی حق علی و او حق و این دو تسلسل می‌شود حق بده جبریل هم در محضرش هُل می‌شود او صراط‌ُالله او راهِ تکامل می‌شود شانی از وَالعادیاتش مدحِ دُل‌دُل می‌شود درکِ ما گُم شد وَ ما‌ اَدراکَ ما مولا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی تا به میدان آمدی لشکر نفهمیدم چه شد تَن دوتا شد سرجدا شد سر نفهمیدم چه شد تا گرفتی از درَش خیبر نفهمیدم چه شد آنچنان کَندی در از جا  در نفهمیدم چه شد آنچنان لرزید خیبر گفت واویلا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی ذوالفقارت آمد و بسیارها جا مانده‌اند چشمها از ضربِ تندت بارها جا مانده‌اند زیرِ ضربِ تیغِ تو سردارها جا مانده‌اند عَمرو عاصان رفته و شلوارها جامانده‌اند  گفت عزائیلِ حیران بینِ این غوغا: علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی تیر بر پایِ تو خورد و از نمازت فیض برد در رکوع آمد گدا از دستِ بازت فیض برد آفرینش از قنوتِ چاره سازت فیض برد عَمرو وَد از نازشصتِ تن نوازت فیض برد شد کُمیل و میثم و سلمان و بوذرها علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی پیرزن چشم انتظارت بارِ نانش را بِبَر مرکبِ طفلان ، به پشتت کودکانش را بِبَر با جُزامی نان بخور غم از گریبانش بِبَر یک تبسم کن به زهرا باز جانش را بِبَر با حسین و با حسن گفتیم ما : بابا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی هرکجا که می‌رسد انگار محشر می‌رسد زودتر از هر گدا آقا دَمِ در می‌رسد هرچه دارد سُفره‌اش نصفش به نوکر می‌رسد بیش از خود او به حال و روزِ قنبر می‌رسد  کارِ ما با قنبر است و کارِ قنبر باعلی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی  باده از الله‌اکبر تا علیکم می‌خورَد حسرتِ نانِ جو‌اَش را سخت گندم می‌خورد زخمها و زخمها از جهلِ مردم می‌خورد ناسزاها را بجای  هر تبسم می‌خورد این نماز عشق باشد شد سجودِ ماعلی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی اینکه بر دوشِ پیمبر از شرافت پا گذاشت رویِ دوشِ خویش عمری کیسه‌ی خرما گذاشت اینکه دنیا را خدا آورد پیشش جا گذاشت لقمه لقمه نان دهانِ مردِ نابینا گذاشت می‌خورَد اما همیشه خونِ دلها را علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی کربلا او آمد و در پیشِ آب‌آور نشست کربلا او بود و بالایِ سرِ اکبر نشست کربلا او دید تیری را که بر اصغر نشست کربلا او ناله زد تا تیر تا خنجر نشست می‌دود دنبالِ زینب عصرِ عاشورا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini من ماجرا را خوب یادم هست، چون کاروان ما جلوتر بود پیکی رسید و گفت برگردید، دستور، دستور پیمبر بود چرخید سرهای شترهامان چون با محمد بود دلهامان فرمانبری از حرف پیغمبر، با حج برای ما برابر بود خیل عظیم حج گزاران را گرد درختانی کهن دیدیم کار بنای سایه بان ها با عمار و سلمان و ابوذر بود زنگ شترها از صدا افتاد، از دشت حتی رد نمی شد باد راوی به حرف خویش پایان داد، یعنی محمد روی منبر بود «الیوم اکملت لکم دینی...» « من کنت مولاه علی مولاه...» بانگ رسایی داشت پیغمبر، هرچند بعضی گوش ها کر بود آن ها که می دیدند می خواندند از چشم پیغمبر مرادش را آن ها که نشنیدند می دیدند در دست او دست برادر بود هم برکه هم دریا شهادت داد هم طور هم سینا شهادت داد حتی شن صحرا شهادت داد حکم ولایت دست حیدر بود از خندق و از بدر تا خیبر، تا لحظه ی آخر که در بستر... از ابتدا حرف از ولایت بود، آری! ولایت حرف آخر بود 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آن یار که شهر جان چراغانی اوست دریای دلم همیشه توفانی اوست اثبات ولایت علی هر کس خواست اَکْمَلْتُ لَکُم دلیل قرآنی اوست ما دسته گل سلام داریم به دست یک آینه ی تمام داریم به دست از جام بهشت بی نیازیم همه کز خُمّ غدیر جام داریم به دست بر دست نبی تا که نشان گشت علی خورشیدِ معطّر جهان گشت علی بیرون برود هر آن که نَبْوَد عاشق زیرا که امیر عاشقان گشت علی در خیمه ی سبز آسمان بنشستم برخاستم و قامت شب بشکستم از خُمّ غدیر خورده ام باده ی عشق وز عطر محمّد و علی سرمستم گفتم علی و شوق مجدّد دارم از جاده ی عشق رفت و آمد دارم با یاد غدیر از علی می گویم زیرا ز علی نور محمّد دارم در جام غدیر عطر بی حد باشد تلفیق گل حیدر و احمد باشد دستان علی که دستِ نیکوی خداست در دستِ پر از نور محمّد باشد گلبانگ غدیر آیه ی سرمد باشد تفسیر طلوع دین احمد باشد وقتی که علی نفسِ پیمبر گردد یعنی که علی شخص محمّد باشد نقش است به لوح دیده نور برکات شد آیه ی اَکْمَلْتُ لَکُم روح حیات چون احمد و حیدرند مولای جهان بر عید غدیر و هر دو مولا صلوات 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در محفلی که نام تو باشد گناه نیست غیر از دو دستِ تو بخدا تکیه گاه نیست در مکتبِ تو بحث سفید و سیاه نیست حالم بدونِ یادِ نجف روبه‌راه نیست توصیفِ قدر و منزلت کار هر که نیست دریایی و وجود تو مانند برکه نیست نامت به زیرِ سلطه کشیده لُغات را در شیشه کرده خونِ رقیق دوات را بر هم زده نظامِ همه کائنات را میخواهم از دو دستِ تو برگِ برات را لطفت زیاد و خواهش دستان ما زیاد ما کم ارادتیم و مرامَ شما زیاد دستِ غزل به مرز کمالت نمیرسد قَدِّ  قلم  به  اوجِ  جلالت  نمیرسد صد چشمه هم به جویِ زُلالت نمیرسد بیچاره هرکسی به وصالت نمیرسد قولِ "فَمَن یَمُت یَرَنی‌اَت بعید نیست جز دیدنت به وقتِ وفاتم امید نیست باید نوشت نامِ تو را با دواتِ عشق زیرا که از تو بوده همیشه حیاتِ عشق پنهان شده به سایه‌ی عشقِ تو ذاتِ عشق پس اِهدنا‌صِراطِ علی شد صِراطِ عشق با تو مشخص است مسیرِ دُرستِ‌مان جانم فدای نامِ ”امامِ” نخستِ‌مان دنیا شبیه نقطه‌ای بین کتابِ تو مانده نگاهِ چرخ و فلک بر جنابِ تو جُز فاطمه نبوده کسی بازتابِ تو صد آفرین به فاطمه صد مرحبا به تو از تو تمامِ خلق بگویند هم کم است آئینه‌دارِ جلوه‌ی پاکِ تو فاطمه است تاریخ شاهد است که جُز تو دلیر نیست ذکری به غیر نامِ "علی" دلپذیر نیست عیدی شبیه عید سعید "غدیر" نیست هرکس که با ولایتِ تو هم‌مسیر نیست بیراهه رفته است -به پایش ثُبات نیست راهی به غیر راهِ تو راهِ نجات نیست پیدا نمی‌شود اَحدی برتر از علی آقاتر و عزیزتر  و  بهتر از علی در معرکه کجاست دلاورتر از علی صدها هزار مرتبه پیغمبر از علی تعریف کرده‌ست چنان و چنین علیست با امر حق برای نبی جانشین علیست 🔸شاعر: __________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دلم غیر ایوان پناهی نداشت دلم زائری بود و راهی نداشت دلم در بساطش جز آهی نداشت علی داشت آن را که شاهی نداشت به دور امیر کرم گشته ام صد و ده قدم در حرم گشته ام به او گفتم ای شاه راهم بده امان نامه ای بر گناهم بده لیاقت به یک دم نگاهم بده پناهی ندارم پناهم بده صدا زد پریشانی ات با علی اگر خسته جانی بگو یا علی همین لحظه‌ها بود پیدا شدم علی گفتم و از زمین پا شدم شب و روز حیران مولا شدم گدا بودم او خواست آقا شدم دلِ من بدون علی بی کس است بمیرم ببینم علی را بس است تحمل به این نور لابد نبود ترک خوردن کعبه بی خود نبود و کعبه که جای تَرَدُد نبود پس این‌ها همه یک تولد نبود خدا خواست ثابت کند بر جهان علی هست یکتاترین در جهان فقیری که انگشتر از او گرفت سلیمان شد و ذکر یاهو گرفت زمین تخت او آسمان تاج او به دوش نبی بود معراج او اگر مدح او بر لبم جا گرفت یدالله دستان من را گرفت به من گفت از مرد خندق بگو بیا از علیٌ مع الحق بگو سه بار از نبی اذن میدان گرفت علی هست پس مصطفی جان گرفت نبی گفت جانم به قربان او علی جان من هست و من جان او علی با خدا و خدا با علی علی یا خدا گفت، حق یا علی امیری نداریم الّا علی اگر ناتوانی بگو یا علی _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دلم مست شراب الغدیر است سراپایم کتاب الغدیر است الا ساقی سر و جانم فدایت تمام هست خود ریزم به پایتم چنان برگیر با یک جرعه هوشم که چون خم در غدیر خم بجوشم دل از کف دادۀ "ما اُنزلم" کن ز "اکملت لکم دین" کاملم کن وجودم مست از جام تولاّست دلم دریایی از نور تجلاّست بيا تا مدح مولا را بگوییم خدا را در غدیر خم بجوییم محمد نغمهء توحید دارد در آن صحرا خدا هم عید دارد چه عیدی؟ خوبتر از عید قربان چه روزی؟ روز عترت روز قرآن محمّد! پیک حق را این پیام است رسالت بی ولایت ناتمام است محمّد! وقت ابلاغ است، بلّغ منافق را به دل داغ است، بلّغ نمایان کن جلال حیدری را کزآن کامل کنی پیغمبری را بگو با مردم عالم علی کیست بگو دین جز تولاّی علی نیست بگو حکم علی نصّ کتاب است بگو خطّ علی اسلام ناب است... تو گویی می رسد بر گوش جان ها پیامش در زمین و آسمان ها که هر کس را منم امروز مولا علی از نفس او بر اوست اُولی "علی را قدر، پیغمبر شناسد که هرکس خویش را بهتر شناسد" علی پیش از خلایق با خدا بود خدا داند که کی بود و کجا بود علی شمعی که در بزم ازل سوخت علی جبریل را توحید آموخت علی روشنگر پیش از زمان هاست علی خورشید آنسوی مکان هاست علی ویران نشین عرش پیماست از این پایین تر از آن نیز بالاست علی آیینۀ آیین اسلام علی یعنی تمام دین اسلام علی سر تا قدم توحید مطلق علی ایمان، علی میزان، علی حق علی با حق و حق با او چو پرگار یدور الحق علیه حیثما دار علی بر حزب حق صاحب لوا بود علی فرماندۀ کلّ قوا بود علی جوشن به تن پوشید بی پشت علی در جنگ عمرو عبدود کشت علی اسلام را در صدر تابید علی در بدر هم چون بدر تابید علی در یاری دین ترک جان گفت علی در بستر ختم رسل خفت علی دین است و قرآن است و احمد علی یعنی علی یعنی محمّد علی مولود کعبه، رکن دین است ولی امر کل مؤمنین است که قرآن می کند وصف خضوعش ز خاتم بخشی و حال رکوعش هزاران سلسله آوارۀ اوست حدیث منزلة دربارۀ اوست گُهر از "سلُمک سلمی" فشانم حدیث "لحمک لحمی" بخوانم علی داد از ولادت با نبی دست نبی عقد اخوّت با علی بست شب معراج نشنیدی که احمد در آن خلوت سرای حی سرمد به هر جانب که چشم خویش بگشود علی بود و علی بود و علی بود علی ماهی که در هر دل درخشید به یک شب در چهل منزل درخشید اگر خورشید حرفی با علی گفت یقین دارم که تنها یا علی گفت علی در عالم خلقت یکی بود محمد هم به مهرش متکی بود... نمی دانم که بودم چیستم من اگر پرسید یاران کیستم من نه صوفیم نه سالوِس ریایی نه وهّابی نه بابی نه بهایی نه آن را و نه این را دوست دارم امیرالمؤمنین را دوست دارم مسلمانم مسلمان غدیرم امیرالمؤمنین باشد امیرم دلم از خردسالی با علی بود سخن ناگفته ذکرم یا علی بود چو از اوّل گِلم را می سرشتند بر آن گِل نام مولا را نوشتند ولای مرتضی بود و گِل من علی بود و علی بود و دل من سرم در هر قدم خاک رهش باد که مادر یا علی گفت و مرا زاد چو پا در عالم خاکی نهادم برون آمد خروشی از نهادم سراپای وجودم با علی بود خروشم بانگ یا مولا علی بود لب خاموشم از مولا علی گفت مؤّذن هم به گوشم یا علی گفت به عشق مادر از آن رو اسیرم که با شهد ولایت داد شیرم سرشک و شیر با خونم عجین شد تولاّی امیرالمؤمنین شد مرا با عشق حیدر زاد مادر مرا شیر ولایت داد مادر ولایت بستگی دارد به فطرت ولایت خطّ قرآن است و عترت ولایت هدیه رب جلیل است ولایت رهنمای جبرئیل است ولایت گوهر دریای نور است ولایت همدم موسی به طور است ولایت گُل بر آرد از دل خار ولایت میثم است و چوبۀ دار ولایت یعنی از حیدر حمایت ولایت یعنی از عترت روایت ولایت یعنی از جان دست شستن به موج خون رضای دوست جستن همین است و همین است و جز این نیست که هر کس را ولایت نیست دین نیست تو را گر مهر مولا نیست در دل ز طاعات و عباداتت چه حاصل؟! اگر گیری وضو با آب زمزم اگر سجّاده گردد عرش اعظم اگر گویی اذان بر بام افلاک گر از تکبیر گردد سینه ات چاک اگر ضرب المثل گردد خضوعت به حمد و قل هو الله و رکوعت اگر در سجده صدها سال مانی خدا را از درون خسته خوانی اگر باشد به توحیدت تعهّد رسی گر بر شهادت در تشّهد مبادا بر نماز خود بنازی ولایت گر نداری بی نمازی محمّد شهر علم است و علی در ز در، در شهر وارد شو برادر نیاید آنکه از در، دزد باشد که در محشر جحیمش مزد باشد گرفتم اینکه مانند تن و جان وجودت شد یکی با کل قرآن همه آیات آن را خواندی از بر ز باء اوّلین تا سین آخر اگر مهر شه مردان نداری به قرآن بهره از قرآن نداری به قرآن، قول پیغمبر همین است تمام دین امیرالمؤمنین است 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
تا عشق ،به سرزمینِ دل غالب شد معشوق ،علی بن ابیطالب(ع) شد تا کل جهان عاشقِ این عشق شوند تبلیغِ غدیر خم به ما واجب شد 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
بی روی علی شعر من آرایه ندارد بی اذن علی، نطق، درونمایه ندارد بی نام علی قرآن یک آیه ندارد بی حب علی دین بخدا پایه ندارد عمری پدرم گفت که فرزند خلف باش یعنی که فقط بنده ی سلطان نجف باش 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
اصل ونسب مذهب مارا چو بخواهید آغاز مسلمانی ما روز غدیر است.... 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
اصل ونسب مذهب مارا چو بخواهید آغاز مسلمانی ما روز غدیر است.... 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آسمان مستِ تمنای تو بودست و هست خیره بر قامتِ رعنای تو بودست و هست حضرت ابری و هر قطره ی باران از توست کوثر از شبنمِ زیبایِ تو بودست و هست تو خودت ساحلی و حضرتِ زهرا ،دریا آب ، مهریه ی دریای تو بودست و هست قبله ی اصلیِ عُشاق جهان در نجف است کعبه خود غرقِ تَوَلای تو بودست و هست اسمِ اعظم به گمانم که فقط اسمِ علی ست که علی اسمِ معلای تو بودست و هست سندِ مستیِ و دیوانگی ما در عشق زیرش اسمِ تو و امضای تو بودست و هست جبرئیلی که مُقَرب تر از او دیگر نیست نوکرِ خانه ی زهرای تو بودست و هست و دلیلِ به وجود آمدنِ کل جهان سجده بر خاکِ کفِ پایِ تو بودست و هست 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هزار شکر که دارم ولای دُرّنجف شدم گدای ولای خدای در نجف قلم به هیبت الماس هند آوردم نوشته ام دوسه بیتی برای درنجف من از قبیله فیروزه شهر نیشابور عنایتیست شدم آشنای در نجف علیست دُرّ و نشسته است بر رکاب حرم “وَ اِن یکاد “بخوان در سرای درنجف شبیه ابر به باران رسیده ام پابوس به اشک آمده ام در هوای در نجف دلم گره به نگاه ضریح خورده و چشم دخیل بسته به ایوان طلای در نجف همیشه بین رکوع آمدم برای هبّه منم گدای علی و گدای در نجف بگو چه کار کنم تحفه ای به من بدهی؟ بگو که جان بدهم در ازای در نجف؟ نپرس از چه گرفت است آبرو کوفه کشیده روی تن خود ردای درنجف هر آنکه مهر کسی غیر مرتضی دارد نگین شیشه خریده است جای در نجف چقدر خون به دلش شد اویس در هجران که شد عقیق یمن مبتلای در نجف چه ربط بین ضریح علیست با انگور؟ برو سوال کن از مست های در نجف نجف به پای علی سر گذاشت پر در شد رواست سر بگذارم به پای درنجف رسید مصرع آخر رسید وقت وداع فدای حضرت حیدر فدای درنجف 🔸شاعر : _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بسم ربّ العشق عشق مرتضی بسم ربّ النّور ، نور "هل اتی..." یا علی و یا علی و یا علی ذکر دلهای پر از عشق ولی یا علی ! ای لنگر ارض و سما یا علی ! تفسیر ارکان هدی یا علی ! ای صاحب لطف عظیم یا علی ! ای روح قرآن کریم یا علی ! ای ابتدا ای انتها یا علی ! ای "انّما..." ، ای "والضحی..." یا علی ! ای عزت بیت خدا یا علی ! ای پیشوای انبیا یا علی ! ای مقصد راز و نیاز یا علی ! نفس اذان ، جان نماز ! یا علی ! ای عالمی مدیون تو شیعیان در دینشان مرهون تو یا علی ! توحید با تو کامل است قبله هم سمت حریمت مایل است یا علی ! سرلوحه ی مجد و شرف ای دلیل عزت شهر نجف اختیار دو جهان دست شماست کل مخلوقات حق مست شماست از ازل ما ریزه خوارت بوده ایم مات فخر و اقتدارت بوده ایم در مصیبت ها بلاگردان تویی در جهان فرمانروا ، سلطان تویی جز تولی و تبری نیست دین ... عشق تو ، بغض عدوی تو ، همین ! کاش در گلزار تو گل می شدیم شامل لطف و تفضّل می شدیم در خیالم می کشم پر سوی تو گشته ام مست از شمیم کوی تو در غدیر خم شدی بر ما امیر ای فراتر از تصور ، بی نظیر ! عشق بارید و زمین آیینه شد مهربانی وارد هر سینه شد رفت بالا دستِ دستِ کردگار پیش چشمان همه ، با افتخار باز دل در کوی مستی گم شده کل این دنیا غدیر خم شده شد جهان آیینه بندانِ علی عالم هستی ، چراغانِ علی باز فصل شور و شیدایی شده در زمین از عشق غوغایی شده چون که احمد گفت او نور جلی است بعد من ای عاشقان ! مولا ، علی است چه برازنده است بر خورشید دین نام زیبای امیرالمومنین ... در مسیرت ما تماماً نوکریم یا علی ! انت الصراط المستقیم 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini روزی که من به عشق علی مبتلا شدم با لطف و مهربانی او آشنا شدم من هم میان قافله ی سائلان او لبریز این کرامت بی انتها شدم قدرم به قدر دانه ی ارزن نمی رسید مس بودم و به لطف نگاهش طلا شدم پای ضریح و گنبد و ایوان طلای او محو طلوع نور ، در آیینه ها شدم مثل کبوتری که پناهش فقط علیست در آسمان صحن قشنگش رها شدم یادش بخیر بعدِ طواف حریم او پای پیاده راهی کرببلا شدم 🔸شاعر: __________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سند دینِ خدا گر که فقط قرآن است احمد آیینه ی وحی است و علی برهان است مرتضی جلوه ای از صورتِ عرفانِ خداست گلِ بستانِ بهشت و به همه قبله‌نماست نبضِ هستی ز وجودش به قیام و به قعود فلک از شوقِ تمنای علی(ع) سر به سجود آدم و جِنّ و مَلک آمده در پیمانش خضر و داوود و سلیمان همگی دربانش دل پُر از مِهرو نگاهش همه لبریزِ صفاست که خدا عشقِ علی هست و علی عشقِ خداست مرتضی منبری از نور و ملائک پایش همه ذرات جهان شیفته ی سیمایش شده اعجازِ ولایش به یقین باورِ ما وَ همین بس که شده شاهِ نجف سرورِ ما علی آن کوکبِ دریِِّ خدای ازلی ست بعدِ احمد بخدا بر همه‌ی خلق ولی ست ظاهر و باطنِ قرآنِ محمد(ص) علی است به دو عالم به همه خلق سرآمد علی است صاحبِ ذکر سلونی بخدا شیرِ خداست فاتحِ بدر و حنینَ ست که شمشیرِ خداست رفته شامِ سیه و صبحِ سپید آمده است بر همه اهلِ ولا عید سعید آمده است شاهدِ وحیِ نبی و به همه اسرارش لعنتِ حق به هر آنکس که کند انکارش مرتضی شانِ نزولِ همه آیاتِ خداست معنیِ سوره‌ی توحید وَ مرآتِ خداست پایه ی عرش به اقرارِ علی پا برجاست چرخه ی فرش به ایثارِ علی پابرجاست بی بدیل است دو عالم چو نبی بی همتاست کرسی و لوح و قلم از نفسش پا برجاست او که از قبلِ تولد به خدا ایمان داشت وقتِ میلاد به لب زمزمه ی قرآن داشت با خطِ نور خداوند به افلاک نوشت که علی جانِ نبی حافظِ درهای‌بهشت بر دلِ ما همه این عید مبارک باشد سندش سوره ی یاسین و تبارک باشد 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini امروز روز عید خدا روز یا علی است فریاد جنّ و انس و ملک یکصدا علی است نزدیک و دور شیعه به هرجاست با علی است شور و دعا و زمزمه و ذکر ما علی است ای جبرئیل مدحت مولا علی بگو پرواز کن به دور علی یا علی بگو عید بزرگ خالق و خلقت خجسته باد جشن سرور احمد و امّت خجسته باد آوای وحی و مژدۀ رحمت خجسته باد اکمال دین، تمامی نعمت خجسته باد این قول احمد است چه نیکو روایتی یوم الغدیر افضل اعیاد امّتی عید غدیر عید خدا و پیمبر است عید غدیر عید تولّای حیدر است عید غدیر عید امامان سراسر است عید غدیر از همه اعیاد برتر است عیدی شیعه، آیۀ اکمال دین شده مولا علی امام همه مسلمین شده ما دل به مهر حیدر کرّار باختیم با نای جان نوای ولایت نواختیم چون شمع در شرار محبّت گداختیم با خطبۀ غدیر علی را شناختیم تا شیعه ایم بار ولایت به دوش ماست این خطبه تا قیام قیامت به گوش ماست... تنها تویی به ختم رسل جان و جانشین تنها تو را رسول خدا خوانده کلِّ دین تنها تویی تو دست الهی در آستین تنها تویی امیر تمامیّ مؤمنین بر منبر رسول، سلونی تو گفته ای در بستر رسول، به جایش تو خفته ای قرآن کتاب مدح و خدا مدح خوان توست قرآن نیازمند به نطق و بیان توست هم تو زبان حقیّ و هم حق زبان توست جاویدی و هماره زمان ها زمان توست قرآن به وصف توست که تکمیل می‌شود  كى غير تو معلم جبریل می‌شود؟ حج و زکوة و صوم و صلوة و قیام، تو حمد و رکوع و سجده، تشهد، سلام، تو سعی و صفا و مروه تو، ركن و مقام، تو تکبیر تو، طواف تو، بیت الحرام، تو ای در تمام ملک خدا ذکر خیر تو مولود کعبه، رکن حرم کیست غیر تو؟ دنیا هزار چهره بیاراست یاعلی با صد کرشمه وصل تو را خواست یاعلی کی در دلت محبت دنیاست یاعلی از کفش وصله‌دار تو پیداست یاعلی دیدم همه حکومت دنیات در نظر حتـی ز آب بینـی بز بود پست‌تر... مولای اولیای خدا کیست جز علی دست گره گشای خدا کیست جز علی مصداق "هل اتا"یِ خدا کیست جز علی ممدوح "انّما"ی خدا کیست جز علی انصاف کو مروّت و مردانگی کجاست؟! آیا لباس کعبه بر اندام بت رواست؟! غیر از علی که جان پیمبر خطاب شد؟ غیر از علی که صاحب "علم الکتاب" شد؟ غیر از علی که هم سخن آفتاب شد؟ غیر از علی که روی زمین بوتراب شد؟ غیر از علی که مادرش او را به کعبه زاد؟ غیر از علی که قاتل خود را پناه داد؟ غیر از علی که خوانده محمّد برادرش؟ غیر از علی که حضرت زهراست همسرش؟ غیر از علی که زینب کبری است دخترش؟ غیر از علی که داده خدا فتح خیبرش؟ مرد نبرد خیبر و ننگ اُحد کجا؟! حیدر کجا فراری جنگ اُحد کجا؟! آن مدعی که چون بز کوهی فرارکرد ننگ فرار را به جهاد اختیار کرد ترک نبی به معرکهء کارزار کرد خود را نهان به پیچ و خم کوهسار کرد می دید رزم تو به یسار و یمین علی می گفت بر شجاعت تو آفرین علی   وقتی که او به جنگ احد گفت الفرار آورد جبرییـــل بــرای تــو ذوالفقــار بر لیلة المبیت تو حق کرده افتخار تو یار یار بودی از اول نه یار غار تو بر دفاع ختم رسل پا فشرده ای دور رسول گشته نود زخم خورده ای... ممدوح جبرئیل به ارض و سما علی است در ذوالفقار زمزمهء لافتی علی است قرآن، نماز، ذکر، عبادت، دعا علی است دنیا بدان که رهبر و مولای ما علی است مرد غدیر پیرو خطّ سقیفه نیست با غصب منبر نبوی کس خلیفه نیست مرد فرار فاتح خیبر نمیشود بیگانه با رسول، برادر نمیشود جز تو كسى كه نفس پیمبر نمیشود جز تو به شهر علم نبی، در نمیشود بگذار تا رود به سر دارها سرم من خاک پای "میثم" تمار حیدرم 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini وارث مُلک تبسم ، کاظم است عشق عالمتاب هفتم ، کاظم است آفرینش ، سوره ای از مهر او بر لب هستی ، تبسّم کاظم است مُصحف اخلاص و قاموس یقین بحر عرفان را تلاطم ، کاظم است مُقتدای آسمان مردان سبز قبله ی آیینه مردم ، کاظم است ترجُمان وحدت دل های ما تابش مِهر تفاهم ، کاظم است مِی پرستان ! وقت سرمستی رسید در میستان هفتمین خُم ، کاظم است آسمان ! تبریک ، فصل هفتم است مِهر عالمتاب هفتم ، کاظم است 🔸شاعر: _________________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای حیات روح مطهّــر وی بقـای عالـم اکبــر هشتمین ستارۀ عصمت هفتمیـن وصـیّ پیمبر یـا ولـیّ خالــق منّـان یـا امام موسی جعفر درِّ هفـت بحـرِ فـضیلت بحرِ شش فروزانْ گـوهر هم ز وصف خلـق، مبرّا هـم ز حـد مـدح، فراتر هم قضا تو راست به فرمان هم قـدَر تـو راست مقـدّر بـال ده بـه مـرغ عروجم تـا بـه کاظمیْـن زنـم پر کاظمیـن: قبلـۀ جان‌هـا کاظمیـن: خانــۀ دلبــر کاظمین: خاک دو مولا کاظمین: شهر دو سرور تا دهم به بارگهت جان تا نَهم به خاک درت سر کـرده‌ام مشــام دلـم را از ولایــت تــو معطّــر خاک و باد و آتش و آبند در ارادۀ تــو مسخّــر جـز درت پنـاه ندارم سیّدی مرانم از این در! گر از این درم برهانی بـاز آیـم از درِ دیگــر شیر با ولای تو خـوردم پیشتـر ز خلقـت مــادر من کی‌ام که مدح تو گویم ای همـه خدات ثناگر مــاه آفتـاب، شمـایل آفتابِ فاطمـه منظـر چـون رضات، نور دودیده همچو فاطمه به تو دختر او امــام کـلّ خــلایق ایــن حبیبـــةاللهِ داور دور بـا اشارۀ چشمت می‌زنــد سپهــر مـدوّر آن چنان که با یَدِ موسی چوب خشک می‌شود اژدر مهر تو چو خلق مـرا هم هم چو ذرّه داشته در بر خـار بـوده‌ام، شده‌ام گل خاک بـوده‌ام، شده‌ام زر کظم غیظ تو همه احمد دست و تیغ تو همه حیدر جای جـای عالـم هستی از ذُراری تـــو منــوّر بس امام‌زاده که دیدم بود نجلِ موسی جعفر این بوَد تجلّیِ زهرا ایــن بـوَد نتیجـۀ کوثر ای امــام نــور! چگونـه حبس تیره شد به تو بستر؟ تیرگی تو را شده مونس سلسله تو را شده یاور آفتاب و سلسله؟ هرگز ایــن مـرا نیایـد باور تـا ولــی‌عصـر نیـاید آن امیـد اوّل و آخـر داغ توست بر جگر ما زخم تو هماره به پیکر کاش دور حبس تو می‌شد پـر زنــم بســان کبــوتر نخل «میثم» است که دائم می‌دهـد ز اشک غمت بـر 🔸شاعر: _______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اي آفتـاب حُسن به زيبائيت سلام وي آسمــان فضل به دانائيت سلام در صبر شاخصي به شکيبائيـت سلام تنها تو کاظمي که به تنهائيت سلام هرگه غضب به قلب رئوف تو يافت دست از آب عفــو آتش خشمت فرو نشست اي صرف گشته عمر گران تو در نماز دُرِّ خداست اشک روان تو در نماز مطلوب ايزد است بيان تو در نمــاز واجب بُود درود به جان تو در نماز اي جلوه هاي لطف خدا دودمان تـو اين دوستي است دوستي خاندان تو تو عبد صالح و به کفت قدرت خــداست هر ادعا ز قدرت و عزت تو را سزاست هارون چگونه صاحب اين دعوي خطاست کي ابر هر کجا که بباري ز ملک ماست قدرت از آن توست کــه بر ابر پيــل وار فرمان دهي و شيعـۀ خود را کني سوار اي نبض روزگار بـه کفِ با کفايتــت شيرازۀ کتــاب شفاعــت ولايتت شمس و قمر دو جلـوه ز نور هدايتت گر، مي نبود جوشش بحر عنايتت تبليغ سوء رشتۀ احکام مي گسست طوفان کفر کشتي اسلام مي شکست بـاران ابــر دست تو پايــان پذير نيست دريــاي قلب پاک تو طوفـان پذير نيست مهر تو گوهري است که نقصان پذير نيست خصم تو کافري است که ايمان پذير نيست آن سان که نور عشق خدا در وجود توست از صبح تا به ظهر، زمان سجـــود توست اي کشتي نجات به درياي حادثـات دارند شيعيان به شما چشم التفات لب تشنه ايم تشنۀ يک جرعۀ فرات بر ما ببخش از کرم خويشتن برات در آستــان قدس رضا نور عين تو دل پر زند به سوي تو و کاظمين تو چون قلب مرده از دم تو جانم آرزوست چون خاک تشنه، قطرۀ بارانم آرزوست سر تا به پاي دردم و درمانـم آرزوست پا تا به سر نيــازم و احسانـم آرزوست بر من ببخش آنچه کند جودت اقتضــا سوگند مي دهم به جگر گوشه ات رضا 🔸شاعر: _______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini