eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22.1هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini سیاست داشت، اما مثل حیدر بود در میدان که ضرب تیغ میدان می دهد سیّاس را برهان سراسر عزت و فتح است و باطل کردن نیرنگ اگر هم بسته باشد مجتبا با دشمنش پیمان ولایت چیست؟ رختی که فقط بر او برازنده است خلافت چیست بعد از او؟ به مشتی چارپا پالان حسن اصل کرامت بود عالم بر درش سائل حسن عقل مجسم بود عالم بی حسن نادان حسن تنها نه در منزل اسیر حیله ی زن بود که بین لشکر خود بود تنها بین نامردان حسن البته تنها نیست وقتی در کنار او حسین و زینبش هستند با عباس یک گردان به بازو حرز حیدر، بر سرش عمامه ی احمد بروی لب همیشه ذکر مادر داشت تا پایان بپرس از کوچه ها بعد از علی ابن ابی طالب کدامین شانه در تاریکی شب می برد انبان؟ کسی که گرد فرشش را تبرک می برد جبریل نشسته با موالی روی خاک و خورده آب و نان معزّ المومنین است او بپرس از مردم نجران کریم اهل بیت است او بپرس از سوره انسان خوشا بر من که در عالم امامی این چنین دارم که پشم اُشترش دارد شرافت بر ابوسفیان شب و روزم به ذکر یا حسین و یا حسن روشن سر و جانم فدای این دو سید این دو تا سلطان 🔸شاعر: ____________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini من زخمیِ نامردمانِ بی وفایم در غربتم عیناََ شبیهِ مرتضایم یک تشتِ پر خون رو به رویم، باشد اما دیدارِ روی مادرم تنها دعایم افتاده ام روی زمین از آتش زهر اما به یاد کوچه‌های پر بلایم میخواستم تا سدِّ راهِ ضربه باشم پس ایستادم بر نوکِ انگشتِ پایم دیدم که دستِ مادر از دستم جدا شد تا به ابد محزون آن دست جدایم مادر صدا میزد "حسین" اصلا نترسی گفتم که قربانت شوم‌ من مجتبایم گفتم‌ حسین و آهِ حسرت در دل آمد حتی دم آخر به فکر کربلایم واللهِ روزی مثل روز او دگر نیست در اضطرابِ دشمنان بی حیایم 🔸شاعر: ____________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در هیئت حسینم و در هیئت حسن در خدمت حسینم و در خدمت حسن هم صحبت حسینم و هم صحبت حسن هم رعیت حسینم و هم رعیت حسن دست کرم حسن شد و احسان حسین شد روح و روان حسن شد و جانان حسین شد قبله حسن..،مساحت ایمان حسین شد از ملت حسینم و از ملت حسن در مجلس حسین و حسن روضه خوان خداست آقا؛ حسین..،امام؛ حسن..،ماسوا؛ گداست اصل بهشت..،سینه‌زنی پای این دوتاست در جنت حسینم و در جنت حسن روح اذان حسین شد و ربنا حسن کشتی حسینِ فاطمه شد..،ناخدا حسن شیرینیِ حسین حسین است یا حسن در "یاحسین" ریخته شد لذت "حسن" پیر نجف حسینیه را تا درست کرد زینب گریست..،ماتم عُظمیٰ درست کرد زهرا غذای هیئتشان را درست کرد نان حسین خورده ام از برکت حسن ظرف حسن فرات به جوی حسین بُرد لب‌تشنه را به سمت سبوی حسین بُرد ما را حسن پیاده به سوی حسین بُرد دور حسین پُر شده با زحمت حسن یک روح در میان دو تن بوده از قدیم پائین پای این دو..،وطن بوده از قدیم صحن حسین..،صحن حسن بوده از قدیم پس خاک کربلاست همان تربت حسن آن کوچه..،بی حسین..،حسن را اسیر کرد سیلی‌زدن‌به‌فاطمه او را چه پیر کرد در زیر چکمه چادر مادر که گیر کرد آسیب دید بین گذر غیرت حسن یک عمر اشک ریخت..،به گریه وضو گرفت از هر مسیر تنگ که می دید..،رو گرفت آن گوشوار را که شکستند..، او گرفت این خاطره‌ است اوج غمِ غربت حسن 🔸شاعر: ____ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از پریشان شدنم بستر من ریخت به هم بنگر از زهر،که بال و پر من ریخت به هم جگرم پیشتر از زهر جفا سوخته بود جگرم پاره شد و خواهر من ریخت به هم جگرم سوخته از خنده ی قنفذ باشد باورم نیست چنین باور من ریخت به هم با تو سربسته بگویم که درآن کوچه،چه شد مادرم پیش دو چشم تر من ریخت به هم دست من بود به دستش که ره ما سد شد بی هوا زد به رخ مادر من ریخت به هم وسط کوچه سر مادرمان پایین بود تا زمین خورد همه پیکر من ریخت به هم سر او خورد به دیوار به یک ضربه ولی تا که دیدم سر او را سر من ریخت به هم زینبم گریه ی تو قلب مرا می شکند ار تماشای تو خاکستر من ریخت به هم پهلویم چکمه نخورده ست چرا بی تابی فکر کردی نکند حنجر من ریخت به هم چون به گودال رسیدی بگو از سوز جگر غیرت الله ببین معجر من ریخت به هم 🔸شاعر: ____________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آری یک عمر دلش غرق عزاداری بود تا چهل سال، فقط کار حسن زاری بود از همان کوچکی اش کوچه گرفتارش کرد جگر خون شده اش حامل اسراری بود دمبدم تکیه به دیوار غریبی می داد آنکه بر مادر خود فکر عصا داری بود هفت بار از اثر زهر بخود پیچیده بارها این جگرش صید جفاکاری بود آخرین بار که زهر از گلویش پایین رفت روزه بود و بخدا لحظۀافطاری بود از همان روز که در خانۀآقا آمد نقشۀجعدۀ ملعونه جگر خواری بود زیر لب زمزمۀواحسنا زینب داشت خواهری که همه جا در صدد یاری بود ناگهان دید به احوال تعجب زینب طشت رنگین شده و لَخت جگر جاری بود با خبر کرد در آن حال برادرها را باز هم دخت علی فکر پرستاری بود بی خبر بود ز آثار هَلاهل ، ای وای اثر سودۀالماس عجب کاری بود قاسمش در بغل حضرت عباس گریست کار عبداللَهِ دردانۀ او زاری بود با وجودی که خودش حال عجیبی دارد همه جا ام مصائب، پِی دلداری بود آنکه در طشتِ بلا پاره جگر دید، همان دید در طشتِ طلا اوج گرفتاری بود «خیزران بود و لب قاری قرآن در طشت» غرق در خون، دهن و لعلِ لب قاری بود سرخ چشمی پی اظهار کنیزی خندید شاهد خندۀاو گریۀخونباری بود 🔸شاعر: ____________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای طشت یاریم‌ بده دیگر بریده ام این زهر را به قصد شفایم چشیده ام کم سن و سال بودم و پیری به من رسید مانند شمع قطره به قطره چکیده ام راضی به مردنم که نبینم‌ مغیره را! من‌ ناز مرگ‌ را به دل و جان خریده ام عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم! کوچه‌ نرفته ای‌ که‌ بدانی چه دیده ام نامحرمی به مادر من حرف تند زد جایی نگفته ام که چه حرفی شنیده ام! سنگین‌ شدست گوش حسن مثل مادرم آزرده از صدای بلند کشیده ام! ناموس مرتضی به کمک احتیاج داشت فریاد زد حسن! کمکم‌ کن خمیده ام! این تنگی نفس اثر زهر کینه نیست از کوچه تا به خانه فراوان دویده ام 🔸شاعر: ____________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini "حَسن" بگو و ببین اسم محترم این است هزار شکر مرا ذکر دم به دم این است بگو همیشه که یا محسن بحقّ حسن که پیش حضرت حق بهترین قسم این است سه بار زندگی اش را تمام بخشید او به هر چه هست کشیدن خط عدم این است گرفته لقمه برای جذامیان حتی بگو به مدعیان ، معنی کَرَم این است به وقت بذل کریم و به وقت رزم دلیر سخاوت است و شجاعت ، هم آن و هم این است جمل که رفت به میدان ، علی چنین می گفت : محمد حنفیّه ببین جَنَم این است که گفته است حسن بی حرم بُوَد ؟! بنگر میان دل حرمش باشد و حرم این است 🔸شاعر: ____________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini . دیوار و در و روضه ی مادر ، کوچه پرپر شـدن ِ سـوره ی کـوثر ، کوچه لاحــول ِ و لا قــوة ِ الا بالـلّـه ...! والله حسـن شـهیـد شد در ، کوچـه 🔸شاعر: __ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini صبور شهر مدینه چقدر حوصله داری غمی نهفته درون دلت ، بگو گِله داری چه غربتی است از این بیشتر که در دل خانه زنی خبیث تر از شمر و زجر و حرمله داری حسین خواست بگوید که صلح کرببلا ساز از آن توست که قاسم میان قافله داری غریو نعره ی احلی من العسل همه جا رفت به شور محتشم چه ولوله داری اگر چه قاسم تو رفت و قاسمِ دلِ ما رفت ورای واقعه را دیده ایم ، زلزله داری به پرچمی که کشیده است سایه بر سر کعبه چه ذوالفقار بلندی ورای غائله داری 🔸شاعر: ____________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini جانِ ما در دستِ جانان هست و بس کیست جانان او حسین جان هست و بس قیمتی شد هر کسی شد هیئتی لطف زهرا بر محبان هست و بس باورم را با تو می سنجم حسین نام تو معیارِ ایمان هست و بس گریه بر هر درد بی درمان دواست گریه ای که بر تو ریزان هست و بس آن مسیری را که فرجامش نکوست گریه بر آقای عطشان هست و بس ای مریضِ لاعلاجِ نا امید تربتِ او راهِ درمان هست و بس کربلامان نیست دست این و آن دستِ سلطانِ خراسان هست و بس 🔸شاعر: ____ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @Shere_aeini
@shere_aeini به دلم داغ حرم را مگذارید فقط به همین حال مرا وا مگذارید فقط ببریدم ببریدم شده حتی در خواب بین این شهر مرا جا مگذارید فقط همه رفتند و شده قبرمن این شهر ...مرا در مزارم تک و تنها مگذارید فقط حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم با دلم وعده فردا مگذارید فقط بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم روی این خواهش ما پا مگذارید فقط اربعین پای پیاده نجف وکرببلا حسرتش را به دل ما مگذارید فقط تشنه روضه ام و اه فرات است بلند آب را تشنه دریا مگذارید فقط لای هر برگه قرآن چقدر برگ گل است پا براین مصحف زیبا مگذارید فقط داد زد این سر و این حلق من و سینه من چیزی از پیکر من جا مگذارید فقط مرد باشید ولی , تا که نکشتید مرا پا سوی خیمه زنها مگذارید فقط 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini غم تا غم یار است، از غم خیر دیدیم از گریه و از آه و ماتم خیر دیدیم هر وقت دم دادیم تو بر ما دمیدى ما بین دم دادن دمادم خیر دیدیم ما در همین عالم به لطف روضه تو اندازه خیر دو عالم خیر دیدیم ماه خدا جاى خودش را دارد اما ما بیشتر ماه محرم خیر دیدیم از جاى جاى کربلا که هیچ حتى از عکس هاى کربلا هم خیر دیدیم پشت و پناه کشور ما پرچم توست لحظه به لحظه زیر پرچم خیر دیدیم خیر کثیرى که خدا فرمود گریه ست آیا ازین گریان شدن کم خیر دیدیم؟! ما گریه کن هاى تو با هم گریه کردیم ما گریه کن هاى تو با هم خیر دیدیم با یاد یک معصوم وقتى گریه کردیم از چهارده معصوم دیدم خیر دیدیم حج پیمبر را به پاى ما نوشتند ما از رسول الله اعظم خیر دیدیم گر رفت عاشورا ولیکن اربعین هست ما از صفر مثل محرم خیر دیدیم 🔸شاعر: _____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini