eitaa logo
شعر و مرثیه
27 دنبال‌کننده
7 عکس
50 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عصمت اللّه معظّم..جانِ جانان زینب است حافظِ آیه به آیه خطِّ قرآن زینب است زن نگو مرد آفرین حبل المتین یعسوبِ دین نائبِ مولای عالم ..شاهِ مردان زینب است @hosenih در دهانش ذوالفقارِ حیدری آماده است صاحبِ فنّ ِ بیان و تیغِ بُران زینب است درسها آموخته از مادرش در پشتِ در بعدِ زهرا مطمئنم خیرِ نسوان زینب است کربلا را زنده کرده با نَفَس های خودش پس بگو در هر شرایط مردِ میدان زینب است غیرت و همّت..حمیّت در وجودش آشکار در خطرها در جدل ها..شیرِ غرّان زینب است جان به کف تر نیست از او..خطّ او خطّ حسین باعثِ نشرِ ولایت ..بینِ دوران زینب است @hosenih برده بالا پرچمِ سرخِ حسینی را عجیب دوّمین گریه کُنِ ذکرِ حسین جان زینب است کربلا با کودکانش صحنه هایی زد رقم آنکه در راه حسین داده دو قربان زینب است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حالِ دلِ ما زیرِ پرچم رو به راه است عمریست گرچه رویمان آقا سیاه است تغییر ده احوالِ ما را یابن زهرا.. اوضاعِ این نوکر فقط گیرِ نگاه است با روضه هایت زنده ام اصلاً حسین جان این روضه ها از بهرِ من چون قبله گاه است ای وای اگر سستی کنم‌بینِ مجالس.. در خواستم از محضرِ تو اشک و آه است (حُرّ ِ پشیمانی حسابم کن که مستم) (دل را سرِ پرچم سیاهِ توست بستم) راهم بده خیلی پریشانم حسین جان عیسای من!لطفی که بی جانم حسین جان لطفت شود گر شاملِ حالم ..چه غصّه لطفت رسیده مثلِ بارانم حسین جان در مجلست شرکت نمودم بی تکلّف.. پیوسته من دنبالِ احسانم حسین جان عادت شده در هر شرایط هر مصیبت در زیرِ لب نامِ تو می خوانم حسین جان (کرببلایی کن مرا با یک براتی) (الحق که آقاجان تو کشتی نجاتی) حالا که اینجا آمدم از در نرانی تنها تو بودی دادی ام نام و نشانی حالا که اینجا آمدم حالم عوض کن هم‌ میهمانم آخرش تو میزبانی غصّه نخوردم ذرّه ای بر خرجی خود مولا تویی و می دهی هم آب و نانی در پای مقتل های عمرم به سر شد شد حاصلِ اش موی سپید و قد کمانی (من هرچه دارم را به تو مدیونم آقا) (در روضه های تو چنان مجنونم آقا) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
متن شعرجدید ولادت حضرت زینب -(با ورودت.. خانه ی ساقی چه زیباتر شده) با ورودت.. خانه ی ساقی چه زیباتر شده چشم های پنجتن... انگار.. بیناتر شده کیستی.. ای بهترین آئینه دار معرفت؟ باطلوعت هر دلی شیدا و شیداتر شده نام زینب بی گمان زیبنده ات باشد عزیز ذکر والایت را بنازم.. باز والاتر شده.. خاتم پیغمبران در روز میلادت گریست با نگاهی بر رخت چشمان طاها.. تر شده سرگذشتت منقلب کرده یکا یک اهل بیت کار از باران گذشت و چشم دریاتر شده گریه کردی تا که آرامت کند تنها حسین درد عشق تو یقین دارم مداواتر شده ای بلندآوازه ی دنیا... تماما عزتی.. عزتی که در جهان ما.. معلاتر شده مثل مادر می شوی ام المصایب می شوی هر که می بیند تو را گوید..زهراتر شده می درخشد نام زیبایت میان سینه ها.. بردن اسمت برای ما گواراتر شده... نوکری کردن چه می ارزد در این دارالامان من به چشم خویش دیدم نوکر آقاتر شده @babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیکم یا اهل بیت النبوه نفس المهموم لحزننا تسبیح برای استفاده از اشعار و مطالب، موردنظر را لمس کنید مناسبات محرم حضرات شخصیت ها (ترک) شعرا
متن شعر شب نیمه ی شعبان -(غافل از یار شدیم و شبِ میلاد رسید) غافل از یار شدیم و شبِ میلاد رسید در حقیقت شبِ قدر و شبِ فریاد رسید شبِ احیای عظیم است شبِ نیمه ی ماه فرصت بخشش و عفو است که چون باد رسید شبِ بیدار شدن آمده.. ای منتظران روح بازم به بدن آمده..ای منتظران غفلت از اوست که محروم ز کارش شده ایم انتظارش نکشیدیم و فقط نوڪرِ زارش شده ایم گم شده از نظرِ ما...خبری نیست که نیست وَ نماندیم به یک طُرفه دعایی و نَزارش شده ایم ما چه کردیم برایِ گل زیبایِ رسول منتظر هست فقط حضرت زهرای بتول در شبِ نیمه ی شعبان چه شود فکر کنیم؟ در شبِ مستیِ جانان چه شود فکر کنیم؟ چشم ها مثلِ کویر است ندارد تب و تاب در شبِ بارش باران چه شود فکر کنیم؟ تا به کی غفلت و بیچارگی و چُرت زدن؟ تا به کی حرف و فقط حرف و فقط دادِ سخن؟ این زمینِ دلِ ما،عاطفه را می طلبد شادی شهر..دعایِ همه را می طلبد بی حضورش نرسیدیم به این مطلبِ حق؟ جشنِ میلاد..گلِ فاطمه را می طلبد سالها جشن گرفتیم ولی غافل از او.. کار بسیار نمودیم و لیکن دل از او.. بهتر آن نیست که رجعت بشود سمتِ نگار؟ بهتر آن نیست که همّت بشود محضرِ یار؟ اندکی کاش به مولایِ زمان فکر کنیم بهتر آن نیست که دیده بشود ابرِ بهار؟ شبِ قدر است بخواهیدفقط آمدنش.. پس بخوانید پیاپی دمِ یابن الحسنش... شاعر:
حالِ دلِ ما زیرِ پرچم رو به راه است عمریست گرچه رویمان آقا سیاه است تغییر ده احوالِ ما را یابن زهرا.. اوضاعِ این نوکر فقط گیرِ نگاه است با روضه هایت زنده ام اصلاً حسین جان این روضه ها از بهرِ من چون قبله گاه است ای وای اگر سستی کنم‌بینِ مجالس.. در خواستم از محضرِ تو اشک و آه است (حُرّ ِ پشیمانی حسابم کن که مستم) (دل را سرِ پرچم سیاهِ توست بستم) راهم بده خیلی پریشانم حسین جان عیسای من!لطفی که بی جانم حسین جان لطفت شود گر شاملِ حالم ..چه غصّه لطفت رسیده مثلِ بارانم حسین جان در مجلست شرکت نمودم بی تکلّف.. پیوسته من دنبالِ احسانم حسین جان عادت شده در هر شرایط هر مصیبت در زیرِ لب نامِ تو می خوانم حسین جان (کرببلایی کن مرا با یک براتی) (الحق که آقاجان تو کشتی نجاتی) حالا که اینجا آمدم از در نرانی تنها تو بودی دادی ام نام و نشانی حالا که اینجا آمدم حالم عوض کن هم‌ میهمانم آخرش تو میزبانی غصّه نخوردم ذرّه ای بر خرجی خود مولا تویی و می دهی هم آب و نانی در پای مقتل های عمرم به سر شد شد حاصلِ اش موی سپید و قد کمانی (من هرچه دارم را به تو مدیونم آقا) (در روضه های تو چنان مجنونم آقا) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam