#هاشور ۱۲۰
[برای امام زمان(عج)]
کوچههای شهر؛
پیر شدهاند و،
صبرشان سر آمدهست!
***
به انتظارِ عالمی؛
-- معنا بده!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#هاشور ۱۱۹
-بهشت؟
-دوزخ؟،
نه! نه!
***
فقط آنجا که،،،
-- تو هستی!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#هاشور ۱۱۸
عصرها برایت چای دم میکنم،،،
تو اما ،،، نیستی!
هر بار چایی از دهن میافتد؛
مانند "دوستت دارمهایت"!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#هاشور ۲۱
به آسمانها؛
پرواز خواهم کرد-
برای رسیدن به تو...
***
اگر خیالم پَر بگشاید!
#رها_فلاحی
@sherziba110
🌹🌹🌹
#هاشور ۸۵
وقتی از سپیدارِ پیر
تبر ساختند؛
به زوبینی فکر کرد؛
که از پَرِ عقاب
بر سینهاش خلید!
#لیلا_طیبی (رها)
پ.ن:
حتمن قصه ی عقاب راشنیده اید، وقتی زوبینی از پر خودش دید که سرنگونش کرده بود، با ناله گفت: (چون نیک نظر کرد پَر؛ خویش در آن دید/گفتا ز که نالیم که "از ماست که بر ماست!")
@sherziba110
🌹🌹🌹
▪سه شعر کوتاه از رها فلاحی
(۱)
عروسکم دق کرده
آه از
یک تنهایی بلند...
(۲)
آسمان ابریست
و خدا میبارد
نمنمک
بر زمین...
(۳)
باران!
بگذار بخوانند،
صدای گنجشکها هم زیباست...
#رها_فلاحی
#هاشور
@sherziba110
🌹🌹🌹
▪سه شعر کوتاه (هاشور) از لیلا طیبی
(۱)
اتاقم،،،،
غمباده کردهست...
:::
آمدنت،،،
تنها مژدهایست که؛
گره از ابروانش میگشاید!
(۲)
با دریدنِ بره؛
[توبهی گرگ]--
پایان نمیپذیرد!
...
شکم گرسنه؛
قول و قرار نمیفهمد!
(۳)
چه سخاوتمندست؛
-- [نسیم]
حتا به سرِ
علفهای هرز!
#لیلا_طیبی (رها)
#هاشور
@sherziba110
🌹🌹🌹
▪سه شعر کوتاه از لیلا طیبی (اشعار هاشور ۵۱)
(۱)
اعدام شده است؛
شاخههای خشکیده
--بر پیکر درخت!
...
آه از برگهای خشکیده!
(۲)
چشمههای جهان خشکید؛
با خشکسالیهای متمادی...
اما هنوز؛
چشمهی چشمهایم
--در انتظارِ آمدنت
میجوشد!
(۳)
چموشم!
اگرچه اسیرِ غل و زنجیر...
اما،
زیر بارِ زور نمیرود؛
--باورم!
#لیلا_طیبی (رها)
#هاشور
@sherziba110
🌹 🌹 🌹
▪چند شعر کوتاه (هاشور) از زانا کوردستانی
(۱)
دوست داشتنت،
شعریست بلند.
آه!...
مگر عمرم به درازا بکشد!
(۲)
امشب و هر شب،
دو، سه بار دوستتدارمهایم را مرور کن
نیازی به دیازپام نیست...
...
حالا؛
آرام به خواب!
(۳)
ماه را،،،
درون باغچه
--چال کردم!
فردا بر درخت خرمالو
صدها فانوسِ گس،
--آویزان بود!
(۴)
بوی دستهی "تبر" میداد،
--{در ذهنش}
نهالی که باغبان کاشت!
(۵)
بین ساختن نیمکت وُ،
هیزم،،،
سردرگم ماندهست نجار
*
درختِ خشکیده
از عشق
چه میفهمد؟!
(۶)
"تو" که نباشی،
[بهار] فصلیست خزان زده!
*
--با چشم هایی بارانی!
#زانا_کوردستانی
#هاشور
@sherziba110
🌹🌹🌹
▪ چند شعر کوتاه (هاشور) از لیلا طیبی
(۱)
قلبهای عاشق،
رنگ میبازند؛
اما،،،
رنگ عوض نمیکنند.
(۲)
آه ای روزگار!
لحظات بدت
بر ریل دلم
قطار شدهاند...
(۳)
دستهایت چتر،
چشمهایم خیس،
بغلم کن،،،
توفان سهمگینی در راه است!
(۴)
من،،،
آفتابگردانم!
وقتی خورشید من نباشد
دل به هیچ چراغ هرزهای نمیبندم!
(۵)
پا به ماهست ذهنم،
خیالت را!
چه وقت کودک آمدنت؛
-پا به خانهام بگذارد؟!
(۶)
کرانههای "کازابلانکاست"
آبیی نیلگونِ چشمهایت
وَ من،،،
کودکی که ناشیانه
دارد غرق میشود!
(۷)
غروبِ که،
در شهرم ریشه میدواند؛
بذرِ خیالت را میپاشم...
***
حالا،
--دارمت!
(۸)
قلبم،،،
با هر کوبش-
نام تو را جار میزند!
(۹)
آه،،،
ای سببِ دلتنگیهای من
کاش، از قاب عکس
--بیرون میزدی!
#لیلا_طیبی (رها)
#هاشور
@sherziba110
🌹🌹🌹