💙 شیدایی 💙
#قسمت_دهم #نرجس_خاتون #وصال_یار #مادر_امام_زمان @sheydayiiiii
#قسمت_دهم
#نرجس_خاتون
#وصال_یار
.
.
روزی پدرم كه از من #نا_امید شده بود
به من گفت: آیا هیچ آروزیی داری تا آن را برآورم،
.
گفتم: آرزویم این است كه به زندانیان مسلمان كه در جنگ اسیر و دستگیر شدهاند، سخت نگیرید
. و آنها را از #شكنجه معاف دارید تا شاید به خاطر این كار خوب
.
خداوند حال مرا نیك كند و سلامتی مرا به من بازگرداند
.
و حضرت #مسیح و مادرش مریم بر این كار نیك به من لطف و مرحمت كنند.
.
.
پدرم خواسته مرا برآورد، عدّهای از #زندانیان #مسلمان را آزاد كرد، و مجازات را بخشید
.
بسیار خوشحال شدم، از آن به بعد روز به روز حالم بهتر میشد
.
همین موضوع باعث شد كه پدرم دستور داد تا بیشتر از زندانیان مسلمان، دلجویی كنند و آنها را ببخشند و خوشنودی آنها را به دست آورند.
.
.
چهارده #شب از این جریان گذشت
.
شبی خوابیده بودم، در خواب دیدم #فاطمه_زهرا(س) بانوی بزرگ دنیا و آخرت،
.
همراه مریم(علیها السلام) و بانوان دیگر نزد من آمدند، حضرت مریم به من گفت كه این بانو مادر همسر توست.
.
.
بی اختیار به یاد #همسرم امام حسن عسكری(ع) افتادم
.
و قلبم فرو ریخت و به حضرت فاطمه «علیها السلام» عرض كردم از حسن عسكری گله دارم كه سری به من نمیزند دیگر گریه امانم نداد
.
زار زار گریستم.
.
.
فاطمه(س) فرمود: تا تو #مسیحی هستی، فزندم به سراغ تو نمیآید
.
اگر میخواهی خدا و حضرت مسیح(ع) از تو خشنود شوند، دین اسلام را بپذیر تا چشمت به جمال امام حسن عسكری روشن شود.
گفتم: ای بانوی بزرگ! با تمام وجودم حاضرم كه اسلام را بپذیرم.
.
فرمود: بگو
.
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللهٌ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمّداَ رَسُولُ اللهِ؛ گفتم: «گواهی میدهم به یكتایی خدا و پیامبری حضرت محمد«صلی الله علیه و آله»». آنگاه فاطمه زهرا «علیها السلام» مرا به #آغوش محبتش گرفت و نوازش داد و فرمود:
.
خوشحال باش! به تو #مژده میدهم كه از این به بعد امام حسن عسكری به دیدارت خواهد آمد و تو به زیات او موفّق میشوی!
.
.
از خواب بیدار شدم بسیار خوشحال بودم و همواره شهادت به یكتایی خدا و پیامبری محمد(ص) را به زبان میگفتم
.
و در #انتظار دیدار امام حسن عسكری(ع) بودم تا شب بعد شد، در همین فكر و اندیشه خوابیدم
#ادامه_در_کامنت .
.
.
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
#یا_صاحب_الزمان_ادرکنی_و_لا_تهلکنی
#مادر_امام_زمان
#ازدواج
@sheydayiiiii