#حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله
#شهادت
#ترکیب_بند
ابر چشمان خیس بارانم
میچکد قطره قطره برجانم
چقدر هول کرده ام امشب
چقدر و مضطر و پریشانم
شاید امشب شب جدایی نیست
من چه میگویم و چه میدانم؟
باد تندی وزید و فهمیدم
در مسیر خطیر طوفانم
می رود از زمین سوی بالا
آن که کرده مرا مسلمانم
دستم از دامنش اگر کوتاست
ولی از قاریان قرآنم
من به درکش نمیرسم هرگز
ولی از نوکران سلمانم
ای رسول خدا، امین خدا
رحمت الله مسلمین خدا
شب رحمت شب پیمبر ماست
شب باران دیده ی تر ماست
جای پایش به روی سرها بود
خاک عالم به روی این سر ماست
گر مدینه نرفته ایم امشب
همه تقصیر بال ما پر ماست
جای او خالی است در اینجا
یاد او پر میان باور ماست
بانی روضه ی عزای نبی
دخترش فاطمهاست- مادر ماست
میرود سوی حق به سوی اله
السلام علی رسول الله
سینه ات مثل وادی سیناست
دل پر مهر تو چنان دریاست
سر گذشت تو جاودانه ترین
خاطرات تو اصل مطلب ماست
قلمم کند میرود از چیست؟
آخر جمله های این انشاست؟
باغبان تمام اهل ُ البیت
بعد تو فصل خشکی گلهاست
اولین کس که می شود ملحق
به حضور تو – دخترت زهراست
بعد تو جانشین تو حیدر
مینشیند به خانه و تنهاست
چشم تو خوب شد نمی بیند
خانهی دختری تو غوغاست
وای از لحظه ای که فاطمهات
پشت در روی خاک بین عباست
کن نگاهی سه نور عینت را
حسن و زینب و حسینت را
#محمدحسن_بیات_لو
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله
#شهادت
#مربع_ترکیب
پیچیده بوی غم همه جا وامحمدا
عرش خدا گرفته عزا وامحمدا
گریان دو چشم ارض و سما ، وامحمدا
امشب شده است نوحه ی ما وامحمدا
بر غربت پیمبرمان گریه می کنیم
محض رضای مادرمان گریه می کنیم
دنیا چه کرد با زحمات پیمبرش
امشب میان عرش زَنَد حمزه بر سرش
ای روزگار پست ...که می گشت باورش
روزی شوند قاتل آقا دو همسرش
مّردم ! رسول عالم و آدم شهید شد
رحلت نکرد احمد خاتم ، شهید شد
اصحاب ، پشت پا به حق آسان زدند ، آه
چه زود دم ز دولت شیطان زدند آه
آتش به جان عالم امکان زدند آه
بر روح وحی ، تهمت هذیان زدند آه
ای دیده بر محمد مظلوم گریه کن
با چار کعبه زاده ی معصوم گریه کن
دوران حق کشی ِ زمانه شروع شد
دوران کفر خانه به خانه شروع شد
توهین به صد دلیل و بهانه شروع شد
دوران تلخ دفن شبانه ، شروع شد
ای روزشان سیاه ، نبی شد شبانه دفن
یک تن نگشت یار علی ، در زمان دفن
مولای ما به سوگ برادر نشسته است
جایش ببین که بر روی منبر نشسته است
روباه جای شیر دلاور نشسته است
آتش به جان حضرت کوثر نشسته است
امت ز یاد برده چه راحت غدیر را
دادند زود اجر رسول و امیر را
چیزی نمانده تا که شود یاس بی قرار
قنفذ رسد به نان و نواهای بی شمار
آتش گرفت میخ در از آه ذوالفقار
آمد خزان فاطمه در اول بهار
چیزی نمانده تا که بماند از او خیال
گردد جوان خانه ی مولا قدش ، هلال
چل بی حیای پست و لعین ، آه فاطمه
بی حرمتی به صاحب دین ،آه فاطمه
پهلو شکسته، زار و حزین ، آه فاطمه
دو گوشواره ، روی زمین آه فاطمه
چیزی نمانده تا که زند ناله از جگر :
فضه برس به داد دل مادر و پسر
یا ایها الرسول شود حق تو ادا
گاهی میان کوچه و گاهی به کربلا
وای از غروب روز دهم ، وامحمدا
شمشیر ،کهنه خنجر و سر نیزه و عصا
آه از دمی که ناله زند زینب حزین :
"ای مونس شکسته دلان حال ما ببین
#محمد_حسین_رحیمیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_رضا_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
پناهِ هر چه دل مبتلا امام رضاست
تمام دار و ندارِ گدا امام رضاست
خوشیم دست به دامان هیچکس نشدیم
خوشیم ذکر شب و روز ما امام رضاست
کجاست ملجا ما؟ غیرِ گوشه ی حرمش
کجاست جنت ما ؟هر کجا امام رضاست
در این حرم به در بسته می خورم ؟حاشا
بگو به خلق که مشکل گشا امام رضاست
دگر چه واهمه ای از قیامتت داری
اگر حساب و کتاب تو با امام رضاست
کنار پنجره فولاد تازه فهمیدم
که ضامن سفرِ کربلا امام رضاست
##
دلم خوش است بیایی زمان تلقینم
که ذکر آخر عُشاق "یا امام رضاست "
#احسان_نرگسی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله
#شهادت
#قصیده
پلک هاى کبود خود وا کرد
دور تا دور خود تماشا کرد
اشک از گوشه دو چشمش ريخت
گريه بر گريه زهرا کرد
زير لب يادى از خديجه نمود
صحبت از ان انيس غمها بود
پير مرد عصا به دست حجاز
بر دعا دست خويش بالا کرد
ثقلين اين دو پايه دين را
در نظام وجود ابقا کرد
نور او در زمان جهل و کفر
چهره اين زمانه زيبا کرد
حرمت دختران زنده به گور
خون دل خورد تا که احيا کرد
تا بگويد على امام شماست
فکر يک دست خط و امضا کرد
يک نفر گفت ((الرجل يهجر))
اتش فتنه را مهيا کرد
لحظه اخر اين رسول غريب
محشرى را ز گريه بر پا کرد
نگران غرور زهرا بود
نظرى بر على تنها کرد
دست و بازوى فاطمه بوسيد
بعد هم توصيه به مولا کرد
گفت زهرا امانت است على
جمله اش را عجيب معنا کرد
پرده از روضه ها کنار کشيد
رازهاى نگفته افشا کرد
گفت بايد على تو صبر کنى
صحبت از ماجراى فردا کرد
گفت گويا به چشم ميبينم
لگدى درب خانه را وا کرد
ميخ در بين سينه جا خوش کرد
زير در فاطمه چه آوا کرد
فضه امد ميان اتش و خون
جسم پا مال گشته پيدا کرد
بار شيشه به پشت در افتاد
بايد اين روضه را معما کرد
بعد از ان گفت تازه :وای حسين
روضه هايش ادامه پيدا کرد
صحبت از ان بريدن حنجر
تشنه لب در کنار دريا کرد
صحبت از نيزه و لبان حسين
صحبت نحر ان گلو را کرد
شمر با لشگرى که ترسيده
سر ذبح حسين دعوا کرد
ضربه هاى که پشت گردن خورد
قامت دختر مرا تا کرد
#قاسم_نعمتی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شهادت
#قطعه
از ابتدا به گمانم که قسمت این بوده
حرم برای حسین و کفن برای حسن
شدهاست روضهی سر نیزهها برای حسین
شدهاست روضهی دست بزن برای حسن
نمیشود که بگوید چه دیده در کوچه...
نشسته است بگرید حسن برای حسن
نرفته از نظرش سیلی و شده کابوس
صدای خندهی آن بد دهن برای حسن
چه غصهای است کنارِ مغیره لب بستن
چه کوچهای است پُر از سوختن برای حسن
به قتلگاه حسین آمد از مدینه ولی...
شبیه گودی گودال شد وطن برای حسن
چقدر روضه و غمهای مشترک دارند
ولی نبود غمِ پیرهن برای حسن
ببین کدام یک از روضهها جگر سوز است
نزن برای حسین و نزن برای حسن
صدای زینبش آمد نزن به دندانش
نزن که مادرم اینجاست با یتیمانش
#حسن_لطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله
#شهادت_پیامبر_صلیاللهعلیه
از زبان حضرت فاطمه سلامالله
#مثنوی
برخیز از بستر بیا پیغمبری کن
برخیز و زهرا را بجایت بستری کن
برخیز از بستر که غم با ما نماند
برخیز باباجان علی تنها نماند
در بسترت اُفتادهای فریاد کردم
بابا مخواه امروز دشمن شاد گردم
آهی کشیدم پیشِ تو جبریل اُفتاد
نالیدم از حال تو میکائیل اُفتاد
دستم به رویت خورد خیلی داغ بودی
خیلی برای محسنم مشتقاق بودی
کمتر تقلا کن نیافتم در کنارت
این چشم را وا کن نیافتم در کنارت
جان حُسینت باز هم مهمان ما باش
پیشِ علی در شهر سنگربان ما باش
کمتر بخوان روضه حسینِ بی کفن را
نگذاشتی بردارم از سینه حسن را
ما گِرد تو گریان و دلشادند جمعی
جمعی دو رو و در پِیِ بادند جمعی
جمعی منافق رأیِ مردم جمع کردند
در خانه هیزم روی هیزم جمع کردند
بابا وصیت کن به منزلهای این شهر
بعد تو ای وای از ارازلهای این شهر
بابا وصیت کن سفارش کن برایم
از کوچههای تنگ خواهش کن برایم
خیلی سفارش کُن به در بر چوب ، مسمار
بابا سفارش کن مرا بر سنگِ دیوار
تا مادری در پیش طفلانش نیافتد
آتش به جانِ بیتالاحزانش نیافتد
در را سفارش کن به رویم در نکوبند
مسمار را بر بارِ نیلوفر نکوبند
از خانه تا مسجد نگردانند ما را
بابا وصیت کن نسوزانند ما را
#حسن_لطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
◼️ برخی از مستندات شهادت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ( در منابع شیعه و سنی )
🩸در روایتی إمام صادق علیهالسلام فرمودند:
تَدْرُونَ مَاتَ النَّبِیُّ أَوْ قُتِلَ إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ فَسُمَّ قَبْلَ الْمَوْتِ إِنَّهُمَا سَمّتَاهُ فَقُلْنَا إِنَّهُمَا وَ أَبُوهُمَا شَرُّ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ.
▪️آيا ميدانيد كه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله (به مرگ طبيعى) مُرده و يا آن كشته (و شهيد) شده است؟
(به راستى خداوند مي فرمايد: پس اگر بميرد و كشته شود به گذشتگان خود باز ميگرديد) پيش از آن كه حضرت بميرد ، مسمومش كردند و آن دو نفر(عايشه و حفصه) به حضرت زهر خورانيدند،
بر همين اساس ما معتقديم كه آن دو و پدرانشان شرورترين خلق خدا ميباشند.
📚تفسیر عیاشی، ج ١ ص ٢٠٠
📚البرهان، ج۵ ص ۴١۵
🩸در روایتی دیگر نیز إمام صادق علیهالسلام فرمودند:
أَنَّهُ أَعْلَمَ حَفْصَةَ أَنَّ أَبَاهَا وَ أَبَا بَکْرٍ یَلِیَانِ الْأَمْرَ فَأَفْشَتْ إِلَی عَائِشَةَ فَأَفْشَتْ إِلَی أَبِیهَا فَأَفْشَی إِلَی صَاحِبِهِ فَاجْتَمَعَا عَلَی أَنْ یَسْتَعْجِلَا ذَلِکَ عَلَی أَنْ یَسْقِیَاهُ سَمّاً
▪️ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، حفصه را آگاه کردند که پدرش (عمر) و ابوبکر امارت و خلافت را بهدست میگیرند؛ حفصه این سرّ را برای عایشه فاش کرد و عایشه هم برای پدرش گفت و ابوبکر هم به عمر گفت. پس آن دو (ابوبکر و عمر) جمع شدند و برای این که این امر زودتر اتفاق بیفتد، تصمیم گرفتند که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را مسموم کنند.
📚الصراط المستقیم، بیاضی، ج٣، ص١۶٨
📚بحارالانوار ج ٢٢، ص ٢۴۶
🩸سلیم بن قیس هلالی نیز مینویسد:
روزی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در جمع اصحاب فرمودند:
أَيُّهَا النَّاسُ إِذَا أَنَا اسْتُشْهِدْتُ فَعَلِيٌّ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ
▪️ای مردم، آنگاه که من به شهادت رسیدم، علی علیهالسلام از خودتان بر شما سزاوارتر است.
پس علی بن ابیطالب علیهماالسلام از جای خود برخواست و درحالی که میگریست، گفت: پدر و مادرم فدای شما ای پیامبر خدا، آیا شما کشته میشوید؟!
حضرت فرمود:
نَعَمْ أُهْلَكُ شَهِيداً بِالسَّمِّ؛
▪️آری به وسیلۀ سمّ شهید خواهم شد!
📚كتاب سليم بن قيس الهلالی؛ ص۳۶۲
🩸و در کمال تعجب، «صحیح بخاری» نیز اینگونه مینویسد:
قَالَتْ عَائِشَةُ لَدَدْنَاهُ فِي مَرَضِهِ، فَجَعَلَ يُشِيرُ إِلَيْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِي، فَقُلْنَا كَرَاهِيَةُ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ، فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ أَلَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُدُّونِي، قُلْنَا كَرَاهِيَةَ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ، فَقَالَ لَا يَبْقَى أَحَدٌ فِي الْبَيْتِ إِلَّا لُدَّ وَ اَنَا أَنْظُرُ (وَ نَحْنُ أبَاءنَا).
▪️عايشه گفت در زمان کسالت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به زور در دهان ایشان دوا ريختيم. با اینکه حضرت امر کرده بودند، ابداً چیزی به من نخورانيد. ما گفتيم اصولاً همه مريضها از دوا خوردن بدشان میآيد.
پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) با مشاهده این تبانی فرمودند؛ آيا من شما را از خوراندن هرگونه دوائی نهی نكردم؟ سپس امر کردند؛ باید هركسی كه در اين خانه حاضر بوده، جلوی چشم من، از همین دارو بخورد و ما از خوردن آن إبا کردیم.
📚صحیح البخاری، ج۶ ، ص۱۴
📚طبقات الکبری، ج۲، ص۲۳۵.
#حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شهادت
#ترکیب_بند
زهرا(س) که از داغ پیمبر(ص) شد عزادار
اشکش چکید از چشم و حیدر شد عزادار
اسلام از این لحظه در سیلِ غم افتاد
آیاتِ قران تا به محشر شد عزادار
کعبه به تابوتِ نبی(ص) میداد بوسه
زمزم شبیه حوض کوثر شد عزادار
غار حرا گم کرد یار و مونسَش را
سنگِ صبورش رفت و آخر شد عزادار
أم أبیها(س) سوخت از داغِ یتیمی
یا أيهاالسادات! مادر شد عزادار
بعد پدر غم با أمیرالمؤمنین خورد
در کوچه با غصب فدک مادر زمین خورد
این داغ، عمری قاتلِ جانِ حسن(ع) بود
آن کوچه باریک زندانِ حسن(ع) بود
دستی که بالا رفت و سیلی زد به مادر
تنها دلیلِ دستِ لرزانِ حسن(ع) بود
از همسرش جای محبت زهر نوشید
این هم جواب لطف و احسانِ حسن(ع) بود
با مهربانی بسکه روی خوش نشان داد
مرد جزامی باز مهمان حسن(ع) بود
با گریه پا به پایِ سائل ها می آمد
هر روز حاتم مرثیه خوانِ حسن(ع) بود!
#مرضیه_عاطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#غزل
نمیرود نفسی از سرم هوای ضریحت
به خواب سر بگذارم به خاک پای ضریحت
شدهاست غصهی لبهای عاشقان تو یک عمر
هزار بوسهی حسرت به جای جای ضریحت
کنار خاکی قبرت رساست گریهی غربت
چه شعرها که نگفتیم در رثای ضریحت
شبیه چشمهی خون است چشمهایم از اینکه
نشد دخیل ببندم به چشم های ضریحت
دوباره میشود آباد خاکی حرم تو
به گوش کل جهان میرسد صدای ضریحت
همیشه بعد نمازش دعای مادرم این است
بدست خویش النگو کند فدای ضریحت
#میثم_کاوسی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#غزل
به دربار تو حاتم نیز از خیل خدم باشد؛
کنار سفرهات هر وعده سائل بیش و کم، باشد!
به عشق تو قمر دور زمین میگردد و باید
قد ماه از ادب پیش بلندای تو خم باشد
چه کس مثل تو میبخشد سه دفعه زندگیش را!؟
چه کس مثل تو نام خانهاش دارالکرم باشد!؟
ندیدم جز تو شاهی را که حتی با جذامی ها
شود هم سفره و آن لقمه پیشش محترم باشد!
ندیدم جز تو شاهی را که رعیت را به یک لبخند
کند دلخوش ولی قلب خودش دریای غم باشد...
ندیدم جز تو شاهی را که دنیا سائلش، اما؛
تمام سهمش از دنیا مزاری بی حرم باشد!
برای افتخار مردم ایران همین کافیست
همین که کار صحنت دست معماری عجم باشد
سراسر در رواقت از طلا با خط نستعلیق
صد و هجده کتیبه شعرهای محتشم باشد
النگو های خود را نذر صحنت کرده تا شاید
کمی از گنبدت هم یادگار مادرم باشد
#میثم_کاوسی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
ای که شد زنده به عشقت دل هر مرد و زنی
تو همان نَفخهی روحانیِ جان در بدنی
" عشق ، رسواییِ محض است که حاشا نشود "
پس حسن گفتنِ ما تا به ابد شد علنی
ساکن کشور سرسبزِ حسنآبادم
با من انگار که هر جا بروم ، هموطنی
این گدا جای غذا ، مِهرِ تو را می خواهد
می شود گاهگُداری به دلم سر بزنی
چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد
هیچکس مثل تو اینقَدر نشد خواستنی!
خودمانی بگذارید بگویم اینبار:
دست و دل بازِ مدینه! بخدا عشق منی
احمد و حیدر و زهرا و حسینش یک سمت...
تو گُلِ سر سبدِ شاکِلهی پنجتنی
تبر تو هُبَلِ جنگ جمل را پِی کرد
مرتضی با هیجان گفت : عجب بُتشکنی!
نقشِ نامِ تو نشسته ست میان دل من
"یا حسن" حک شده بر روی عقیق یمنی
آی دنیا! بشناسید منِ مجنون را:
حسنی ام حسنی ام حسنی ام حسنی
قبرِ بی زائر تو بازترین روضهی ماست
جان کعبه به فدای تو ، غریبِ مدنی!
زهر..،نه..،سیلیِ کوچه جگرت را سوزاند
دل تو بین گذر سوخت ، عجب سوختنی!
▪️
▪️
تیرها گرچه به تابوت ، تو را دوخته اند
لااقل پیکر خونین تو دارد کفنی
#بردیا_محمدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله
#شهادت
#غزل
گشته مدینه غرق عزا وامحمدا
ماتم گرفته ارض و سما وامحمدا
گویید روی ماذنه (حیّ علی العزا)
رفت از جهان رسول خدا وامحمدا
روز یتیمی همه امت است ، پس
ناله زنید یاابتا وامحمدا
مولا زند به سینه و زهرا زند به سر
جبریل گشته نوحه سرا وامحمدا
مانده سه روز پیکر پاکش روی زمین
دفنش نکرده اند چرا وامحمدا
ماه صفر تمام شد اما شروع شد
اندوه اهلبیت شما وامحمدا
دردا که جای گل همه با هیزم آمدند
بر آستان شیر خدا وامحمدا
دردا که جای تعزیت و عرضِ تسلیت
سیلی زدند فاطمه را وامحمدا
دستی که بوسگاه نبی بود بد شکست
این طور اجر او شد ادا وامحمدا
آن زن که زهر داد نبی را پس از نبی
خون کرد قلب آل عبا وامحمدا
ملعونه پیش قبر نبی بر تن حسن
هفتاد تیر زد زجفا وامحمدا
هفتاد زخم جسم غریب مدینه خورد
اما غریب کرببلا ؟ وامحمدا
بیش از هزار و نهصد و پنجاه زخم داشت
از تیر و تیغ و سنگ و عصا وامحمدا
زینب به گریه گفت که یاایهاالرسول
یک دم به قتلگاه بیا وامحمدا
( این کشته فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست)
#عبدالحسین_میرزایی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem