#امام_زمان_عج
#غزل
شکسته شد دلم از دست این و آن بی تو
چگونه پر بکشم تا به آسمان بی تو
چقدر وعدهی فردا چقدر جمعهی بعد
ببین که بر لبم آقا رسیده جان بی تو
قسم به جان عزیزت، عزیز خسته شدم
از این همه سفر تا به جمکران بی تو
برای چشم به راهت تمام ثانیه ها
چه کُند میگذرد صاحب الزمان بی تو
از اینهمه غم و اندوه و بیکسی"الغوث"
از این زمانهی پر فتنه "الامان" بی تو
تمام خرجیام از سفرهی عنایت توست
وگرنه میشودم زهر آب و نان بی تو
بیا و ماذنه را پر کن از صدای خودت
گرفته است دلم موقع اذان بی تو
#محمدحسن_بیات_لو
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#قدس
#غزل
موسی عصا زده است به دریا ، بلند شو
صبرا به پای خیز و شتیلا بلند شو
ایران ! غیور باش و فلسطین ! صبور باش
طوفان شده است ، مسجدالاقصی بلند شو
تا قدس را ز پنجه ی صهیون درآوری
مسجد ! فرو نریز و کلیسا ! بلند شو
ای غزّه ! کوه باش که آتشفشان شوی
گیرم که اوفتاده ای از پا ، بلند شو
زانو نزن که سرو سراپا مقاوم است
ای ریشه ی مقاومت از جا بلند شو
لبنان ! غرور شیعه تویی ، یا علی بگو
ای اقتدا نموده به زهرا ! بلند شو
هل مِن معین کیست که ما را صدا زده است
لشگر کشیده شمر ، عراقا ! بلند شو
آب این طرف محاصره آن سوی کودکان
فریاد می زنند که سقّا بلند شو
ایران ! یمن ! عراق! مهیّای وصل باش
فصل ظهور آمده ، دنیا ! بلند شو
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
#@shia_poem
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#غزل_پیوسته
تقدیم به کودکان مظلوم غزه و همدردی با مردم فلسطین
به یاد کودکان غزه باید، غزلها را پریشانتر بخوانیم
شکوه ردپای سرخشان را، میان خون و خاکستر بخوانیم
تمام شهر را آواره دیدیم، چهقدر آنجا تن صدپاره دیدیم
همین تصویرها باعث شد امروز، شهیدان را گل پرپر بخوانیم
بیا از پیکر در خون تپیده، بیا از نخلهای سربریده
بیا از دست، از انگشت، از چشم، بیا از پا، بیا از سر بخوانیم
بیا از خاطرات دختری که، از اندوه غروب آخرى که
از آشوب نگاه آن سری که، جدا گردیده از پیکر بخوانیم
کمی از اشکهای چشم مردم، کمی از روضههای پرتألم
کمی از روضههای روز هفتم، کمی هم از علیاصغر بخوانیم
پریشان فلسطینم همیشه، به اسرائیل بدبینم همیشه
نمانده چارهای جز این که هر شب، فقط از غربت مادر بخوانیم
#####
کدامین چشم ناپاک است یارب، که دائم در پی این سرزمین است
چه عصیانیست در حال شکفتن، که شیطان پشت درها در کمین است
نه اسم این غزل آتشفشان نیست، زمین که جای قتل کودکان نیست
چنین با غنچهها نامهربان نیست، گمانم این همین نظم نوین است
عروسکها اسیر آه هستند، چهقدر این عمرها کوتاه هستند!
ولی صبر خدا اندازه دارد؛ ولی دست خدا در آستین است
عروس غوطهور در حجلهی خون، به خون غلتیدهای همراه مجنون
نباش این روزها دربند مضمون، همیشه درد مضمونآفرین است..
#روح_اله_گائینی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
🍃🌺 به نیت آزادی فلسطین و نابودی اسرائیل
#إستغاثه_به_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#مثنوی
وای از، آن ساعتی که عصر غیبت شد شروع
سالهای سختِ بیتابی و غربت شد شروع
ظلم همواره به هر جایِ زمین اُتراق کرد
زخم بر مظلوم زد! صبرِ جهان را طاق کرد
قلبِ تاریخِ زبان بسته کماکان شد حزین
بیشتر آنجا که شد آغاز؛ غصبِ سرزمین
آنکه دائم کارش انکارِ امام ِ غایب است
نامش اسرائیل و فامیلش رژیم غاصب است
آمد و از نقشهٔ ابلیس استقبال کرد
قبله گاهِ اوّلِ اسلام را اِشغال کرد
عشق را با قتلِ عام ِ مستمر؛ محکوم کرد
عده ای را از سکونت در وطن محروم کرد
با جنایت دم به دم انداخت در خون؛ قدس را
با غضب آمد تصاحب کرد صهیون؛ قدس را
هست فنّ و حرفهٔ دیرینه اش کودک کشی
رو به موت است و پس از این هست حالش ناخوشی
میزند آخر به جانش آتشی را شعله ور
آن نمازِ خوانده در آوار و در خون غوطه ور
ظلم؛ مستأصل شد و در امتداد سنگ ها
در طلوعی دلنشین طوفان الاقصی شد به پا
دید با چشمانِ خود آخر قیامی سخت را
دید صهیونیست آری انتقامی سخت را
چونکه حق هرگز نخواهد شد ضعیف و منزوی
شد فلسطین؛ مرد میدان و هر آیینه قوی
کارشان در اوجِ غم؛ صبر و توکل میشود
تا شوند آزاد؛ هنگام توسل میشود
در دلم آشوب...بر لب؛ آهِ سرد آورده است
بغض ِ باران-زا گلویم را به درد آورده است
باز قلبم راهیِ شهر مدینه میشود
یادِ لحظاتِ جسارت غرقِ کینه میشود
چشم هایم در خودش جا داده، داغ کوچه را
اشک می ریزم دوباره اتفاق ِ کوچه را
اتفاقِ جانگدازی که گریزِ روضه هاست
بانیِ بی منّتِ بزم ِ عزیزِ روضه هاست
آسمان، رنگش کبود و خاک، رنگش زرد شد
نبض ِ کوچه ایستاد و دستِ مادر سرد شد
آمد آنکه با قساوت عُلقه و پیوند داشت
آنکه از غصب خلافت بر لبش لبخند داشت
در لباس ِ ظلمت و در قالبِ یک راهزن
راه را نامردِ پستی؛ بست بر أمّ الحسن(ع)
عرش أعلی را گرفت و نُه فلک را غصب کرد
ناجوانمردانه با سیلی فدک را غصب کرد
خورد بر دیوار مادر! قسمتش شد حالِ زار
ضجه زد در هر قدم بر چادرش گرد و غبار
سمتِ خانه داشت برمیگشت با چشمانِ تار
روزگار ای روزگار ای روزگار ای روزگار
خاطراتِ تلخ...حسرت... کاشکی میشد سپر...
غربتِ مادر؛ نخواهد رفت از یادِ پسر
پیر شد! دنیا برایش ذره ای ارزش نداشت
مجتبی(ع) از داغِ مادر یک شب آرامش نداشت
هیچ داغی اینچنین سنگین و بی اندازه نیست
غصب تکراریست! هرگز اتفاقی تازه نیست!
#مرضیه_عاطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
#@shia_poem
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#انتفاضه
#غزل_مثنوی
گرچه آرامیم ، گاهی هم هیاهو لازم است
ما اگر طوفان شدیم آن وقت هوهو لازم است
شب به تاریکی فرو رفته است و موسی منتظر
در بیابان نور می خواهیم ، سوسو لازم است
خِیل قالو ربُّنَااللهیم در آغوش نیل
تا عبور از رود یک ثمَّ استقامو لازم است
پای پیمان ایستادن زخم خوردن دارد و
گیرم از ما بشکند هربار پهلو ، لازم است
شهر ، خاک آلودِ اسرائیلیات است ای دریغ
تا غبار از قدس برداریم ، جارو لازم است
*
قبله ی این رود از اول رو به دریا بود و هست
قدس از ما قدس از ما قدس از ما بود و هست
ما به سوی خانه ی خود می رویم این روزها
ما پر از شوریم و با سر می دویم این روزها
روز و شب آماده تر ، هر روز محکم می شویم
یک به یک داریم تهرانی مقدم می شویم
نقشه هاتان یک به یک دارند کوچک می شوند
سنگهای ما ولی دارند موشک می شوند
در کنار یکدگر ماندیم و چون آهن شدیم
ای شب صهیون ! ببین ما احمدی روشن شدیم
از خروش غیرت مردان ایرانی بترس
قاتل سردار ! از خون سلیمانی بترس
چشم وا کن ای سپاه فیل ابابیل آمده
جان پناه اصلا نمی یابی که سجیل آمده
چشم وا کن تا ببینی لشکر این راه را
بیخ گوش خود ببین شمشیر حزب الله را
از یمن تا شام شمشیر شهادت صیقلی است
گوش صد لشگر پی فرمانده اش سیدعلی است
ماجراجویی نکن جایت بمان ، آگاه باش
روز و شب لرزان ز یک فرمان نصرالله باش
غیرت لبنان به جوش آمد اگر ، بیچاره ای
سرزمین دیگر نمی ماند تو را ، آواره ای
هرگز از ایران و لبنان سر نخواهی شد ، بترس
تو حریف غزه هم دیگر نخواهی شد ، بترس
جای خود بنشین که دنیا را به آتش می کشیم
جای خود بنشین که حیفا را به آتش می کشیم
از تلاویو شما ویرانهمی سازیم ما
باز در بیت المقدس خانه می سازیم ما
دیدن قدس از بلندی های جولان ، دیدنی است
اشک شادی گر چکد از چشم لبنان ، دیدنی است
می شود این روزها در شوری بازارتان
بند پوتین سلیمانی طناب دارتان
پای پیمانی که می بندیم ما آماده ایم
یک به یک قاسم سلیمانی و فخری زاده ایم
پهنه ی دنیای ما را عرصه ی قابیل نیست
در میان نقشه ی ما جای اسرائیل نیست
نعره ی جاءالحقیم این دشت غرشگاه ماست
راه ما سرخ است آری پس شهادت راه ماست
*
گیرم از ما ناقه پی کردی ، فسویها که هست
صبح را از ما گرفتی ، ظهر عاشورا که هست
وعده ی عشق است و می دانم که فردا مال ماست
عالمی با ما نمی ماند ؟ خدا با ما که هست
در یمن در شام در بحرین و ایران و عراق
هرچه از میدان مین گفتند ، گفتم پا که هست
لیله الاسرای ما معراج می خواهد ، چه غم
هیبت صهیون شکست و مسجدالاقصی که هست
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
غم ندارم ، کان امر الله مفعولا که هست
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
#@shia_poem
انا لله و انا الیه راجعون
▶️ مراسم تشییع پیکر مطهر خادمالرضا استاد حاج سید جعفر ماهرخسار
🔘 سه شنبه 25 مهرماه ساعت 8 صبح
مقابل مهدیه مشهد خیابان امام رضا علیهالسلام
🔳 مجلس ترحیم سه شنبه از ساعت 19 الی 20 و سی
🕌 حرم مطهر رضوی ایوان مقصوره
🔰 از آحاد مردم و خصوصا ستایشگران عزیز دعوت می شود در این مراسم حضور بهم رسانند.
◾️ اطلاع رسانی نمایید ◾️
وجود او از اجدای معظم
سیادت داشت از قومی مکرم
کنار قبله گاه هشتمین عشق
دعای عاشقی سر داد هر دم
میان روضه ها ، در روضه هایش
گرفته اشک از چشمان عالَم
دو چشم اشکبارش آبشاری
که خورده حسرتش را چشم زمزم
به یاد پهلوی بشکسته عمری
گرفته مجلسی پهلوی ماتم
به مِهر در خراسان ماه رخسار
کتاب نوکریش مُهر خاتم
مرحوم #محمد_علی_مردانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
#@shia_poem
سیره ی اهل ولا در همه رفتارش بود
ذکر انوار هدا در دم و گفتارش بود
باوقار و ادب و متقی و اهل ورع
صدق نیات تجلیگه کردارش بود
دم گرمش ملکوتی سخنش لاهوتی
زهد و اخلاص همی گرمی بازارش بود
ماهرخسار ولی مهر جبین، خادم عشق
اشک ارباب وفا جلوه ی رخسارش بود
برد عمری سر تسلیم به درگاه رضا ع
با حریم و حرم شاه سر و کارش بود
عمر او صرف پی نوکری شمس شموس
بارضا ع وقت سفر وعده ی دیدارش بود
سر نوکر دم رفتن به روی دامن شاه
گل لبخند به رخسار و رسیده بر ماه
#محمد_بهتویی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
#@shia_poem
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#غزل
روزهای غم فزا رد می شود
هر طلسمی با دعا رد می شود
بی جهت هیئت نمی آیم سحر
یار از این دولت سرا رد می شود
من بقربان کسی که ناشناس
از کنار بینوا رد می شود
فضل او دائم به سائل می رسد
دائم از کویش گدا رد می شود
گاهی آقا در نجف یا سامراست
گاهی از صحن رضا رد می شود
از میان صد هزاران رود نیل
بی عصا موسای ما رد می شود
بند پوتین وصالت را ببند
سختی این جنگ ها رد می شود
او طبیب زخم های غزّه است
حال عالم خوب دارد می شود
عهد نشکن ای فلسطین! "فَاستَقِم"
آتش این اژدها رد می شود
"عُسر" ما "یُسر" است و "فتح" ما "قریب"
از سر دنیا بلا رد می شود
بر سر حرف شهید آوینی ام
راه قدس از کربلا رد می شود
پشت هم از روی دست مادران
طفلِ رفته در "کُما" رد می شود
****
ای رباب از گوش تا گوش علی
تیر تیزی بی هوا رد می شود
زجر دارد می کِشد مقتل نویس!
می نویسد از قفا ... رد می شود
خیمه ها را یک به یک آتش زدند
زینب از آن لابلا رد می شود
معجرش رفته خجالت می کشد
آشنا، نا آشنا رد می شود
از کنارش جای عباس و حسین
شمر بی شرم و حیا رد می شود
#رضا_دین_پرور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#انتفاضه
#مربع_ترکیب
ای قدس تنت زخمی شلاق یهود است
عمریست سراپای تو در آتش و دود است
شمشیر بلا یکسره در حال فرود است
از ما به تو پیوسته سلام است درود است
صهیون پس از این زار و زبون است فلسطین
کابین عروسان تو خون است فلسطین.
ای کودک آوارهی غزه کفنت کو؟
در بزم عزاداری گل سینه زنت کو؟
سرچشمه آتش شده بستان چمنت کو؟
آوای خوش قمری شیرین دهنت کو؟
بتخانه نمرود هراسان خلیل است
پیروزی تو وعده ای از رب جلیل است
از سمت خدا خیل ابابیل می آید
موسی و عصا از طرف نیل می آید
بر فرق سر ابرهه سجیل می آید
هنگام ظفر بر گله فیل می آید
خالی شود از کل جهان شاکلهی دیو
تا پاک شود از همه جا نام تلآویو
طوفان شده در گسترهی مسجد الاقصی
این داغ رسیده ست به سرتا سر دنیا
دارد سند نصرتتان می شود امضا
خورشید پدیدار شده از دل دریا
از همهمه ی لشکر کفار نترسید
بی وقفه بجنگید و ز پیکار نترسید.
با لطف خداوند ظفر می رسد از راه
در بحبوحهی شام سحر می رسد از راه
در ظلمت این شهر قمر می رسد از راه
شمشیر عدالت به کمر می رسد از راه
سید علی خامنه ای رهبر آگاه
فرمود که نابود شود دشمن الله
#احمد_علوی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#طوفان_الاقصی
#انتفاضه
#بیمارستان_المعمدانی
#فلسطین
#چارپاره
شب چنان چیره گشته بر عالم
که فراموش گشته روز خوش
ننگ بر بچه های حرمله و
مرگ بر این رژیم کودک کش
آخرین روزهای صهیون است
دلمان گرم ِ قول مردانه
روزشان را سیاه گرداند
این شفاخانه ی عزاخانه
فتنه ها داده باز هم تغییر
جای مظلوم و جای ظالم را
گریه کن گریه گریه ای دنیا
جای خالی حاج قاسم را
وای بر این سکوت حوصله بَر
چیست فرق خواص با بقیه
پسر فاطمه دلش خون از
علمای همیشه در تقیه
کاشکی مدعی دینداری
نکند سجده در عمل بُت را
کاش می کرد روضه خوان بیدار
هیئتی های بی تفاوت را
ظلم محکوم بر فنا باشد
دیر یا زود می شوند ذلیل
شده رویای هر جوانمردی
یک جهان ِ بدون اسرائیل
#محمد_حسین_رحیمیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
#@shia_poem