eitaa logo
شعر شیعه
7.1هزار دنبال‌کننده
516 عکس
189 ویدیو
20 فایل
کانال تخصصی شعر آئینی تلگرام https://t.me/+WSa2XvuCaD5CQTQN ایتا https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc جهت ارسال اشعار و نظرات: @shia_poem_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
خسته شدم از غربت و دربدری ها دارم فقط شوق حرم این آخری ها شوق لقاء الله، دیدار حسین است شوق بغل دارند علیِّ اصغری ها عمرم فدای تاری از گیسوی ارباب ارباب دارد تا قیامت دلبری ها ما را برای گریه کردن آفریدند زیباست اصلاً زندگی با نوکری ها سربند یازهرا به سر بستند عشاق سهمیه ها دارند اینجا مادری ها صد فتنه را کوبد بهم در جنگ احزاب عهدی که می بندند با هم حیدری ها روزی که مولا لشکری را زیر و رو کرد یادآوری شد بر تمام خیبری ها ای مرگ بر وجدان آنکس که نفهمید خاری به چشم دشمن است این رهبری ها رفتند یک عده میان آتش و سنگ  خوردند سهم الارث شان را دیگری ها دیگر خجالت می کشم من از شهیدان  کو خاطرات جبهه و هم سنگری ها! دیدیم این چل روز تا پای شهادت... ماندند پای دین شان پامنبری ها این روزها مثل غروب کربلا بود برداشت هایی داشتیم از روسری ها! روزی که از ناموس ما چادر کشیدند شد حالشان در روضه بدتر، دختری ها حرمت نگهدارید! چون زهرا شهیده است نذر شفای اوست جانِ بستری ها سیلی زدند و ضربه بر عرش برین خورد یک زن زمین خورد و علی با او زمین خورد https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها ص مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ.... در بین بستری و مداوا نمی شوی بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟ برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام برخیز ای توسلِ شب‌زنده‌داری ام برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن با چشم کَم سوی‌ات به علی هم نگاه کُن زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام من کم محلی از همه ی شهر دیده‌ام تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است جای تمام شهر سلامم کُنی بس است برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت آلاله کاشتی وسط باغ بسترت خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی! مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر حجم غم تو در دل من بی حساب شد آن بانویِ رشیده‌ی من آبِ آب شد ثانیه های رفتن تو تند می شود دارد نفس نفس زدنت کُند می شود با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت آن تکّه‌گوشوارِ تو را مجتبی گرفت لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟ مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟ شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟ گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن زهرا بمان و زینبمان را عروس کن خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را بگذار روبه راه کنم وضع خانه را من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند جارو نزن‌..،تمام پرت درد می کند این آسیا ست گریه نموده به حال تو دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم نانی که پخته‌ای بخدا لب نمی زنم دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن این قدر خون به قلبِ حسین و حسن نکن بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
ما دردها و داغ‌ها را می‌شناسیم غوغای باد و باغ‌ها را می‌شناسیم... نام علی را زینت سربند کردیم اروند و بهمن‌شیر را دربند کردیم... ما هفت دریا بی‌نشانیم و غریبیم ما پنج وادی آیۀ امّن یجیبیم... ما مرد دریا، مرد صحرا، مرد دشتیم ما یادگار حملۀ والفجر هشتیم هر کس که آن‌جا بود بی‌نام و نشان بود آن‌جا زمین دلبازتر از آسمان بود... ای چفیه‌های مانده در باران کجایید؟ سجّاده‌های روشن ایمان کجایید؟... در هر رواق سنگری عطر خدا بود تنها دعا بود و دعا بود و دعا بود آنان که در این امتحان پیروز بودند در کربلای پنج، دشمن سوز بودند... ما عیش دشمن را به کامش زهر کردیم کاری که ما در فتح خونین‌شهر کردیم ققنوس‌ها بودند و آتش می‌خریدند تن‌های عاشق زخم ترکش می‌خریدند خاکی، ولی آیینۀ افلاک بودند سنگرنشینان آبروی خاک بودند فریادهای خفته را خاموش بردیم یک کربلا آیینه را بر دوش بردیم... جز «همّت» و مردی و جانبازی ندیدیم ما عاشقی مانند «خرّازی» ندیدیم این‌جا پر از اسطوره‌های جاودانی‌ست این سرزمین خاکی‌ست، امّا آسمانی‌ست هان ای بلاجویان دشت کربلایی آه ای شهیدان، ای شهیدان خدایی من در شما دیدم جهانی بی‌کران را بعد از شما بستند راه آسمان را بعد از شما ماندیم ما و زندگانی شرمنده‌ایم ای روح‌های آسمانی رفتید تا ما چند روزی زنده باشیم می‌خواستید از عکستان شرمنده باشیم... شعر بلند عشق را با خون سرودید اصلا شما انگار این جایی نبودید... https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
داغ اندوه به جان از این همه غم داریم ای غیرتیان، داغ مگر کم داریم؟ از شاهچراغ، اصفهان تا ایذه... خوزستان، خوزستان ماتم داریم https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
مدال میهن‌خواهی یک بار دگر باب شهادت وا شد در خاطره‌ی خوزستان غوغا شد این‌بار مدال سرخ میهن‌خواهی در ایذه نصیب بختیاری‌ها شد https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
داعش‌صفتان این جمله به گوش‌تان شود آویزه دادید به داعش‌صفتان انگیزه از هشتگ‌تان گلوله‌ها بیرون زد خون می‌چکد از قامت شهرم، ایذه https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
بِأیِ ذَنبٍ قُتِلَت! با شمر و یزید و حرمله هم‌پشتند با آل سقوط و صهیون از یک مشتند فریاد بزن: بِأیِ ذَنبٍ قُتِلَت! یک کودک بی‌گناه را هم کشتند https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برگزیده چه زود غنچۀ من ناشکفته چیده شدی میانِ باغِ گلِ کردگار دیده شدی در ازدحام سیاه و کثیفِ کرکس‌ها شبیهِ جوجۀ گنجشکِ سربریده شدی عروج سرخ تو آغاز بود، مرگ نبود برای لحظۀ پرواز آفریده شدی چقدر قایق تو خوب دل به دریا زد در این مسابقه اول شدی، پدیده شدی به جشنوارۀ جابر نمی‌روی اما برای جشن خداوند برگزیده شدی | https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
با چه گناه؟ آیا که سپیدی‌ست گناهی بر ماه؟ یا بوسه به خورشید شده جرم پگاه؟ پرپر شده غنچه پیش روی گل سرخ پرپر شده این غنچه ولی با چه گناه؟ | https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
ایل غیور هرچند که آبان نشده مهرانگیز ای ایل غیور بختیاری برخیز میدان بزرگ ایذه را می‌بینم خونرنگ شده‌ست مثل فرش پاییز https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
اهل شهادت آیینه منم، که پُر ثمر خواهم شد سنگم بزنید... بیشتر خواهم شد ما اهل شهادتیم از مرگ چه باک من را بکشید زنده‌تر خواهم شد https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
آغوش رایگان تو بردی آبروی هر چه زن را فدای هرزگی کردی وطن را مگر آغوش بازت رایگان نیست؟ بغل کن ایذۀ خونین کفن را https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
زیارت ما اهل شجاعتیم ما را بکشید دنبال شهادتیم ما را بکشید باید نظری کنیم بر وجه الله مشتاق زیارتیم ما را بکُشید https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
جنگ احزاب هشدار، خیالِ اغتشاشات بس است نادیده گرفتن جنایات بس است آشوب کجاست؟ جنگ احزاب است این ای لشکر اسلام مماشات بس است https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دردی‌ست دردِ عشق که هیچش طبیب نیست گر دردمندِ عشق بنالد، غریب نیست دانند عاقلان که مجانینِ عشق را پروای قول ناصح و پند ادیب نیست @shia_poem
شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم از این خراب تر آقا نمی شود حالم هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم فدای تار عبایت، بگیر دستم را بگیر دست دلم را، مریض احوالم به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما که هیچ نور امیدی نمانده در عالم میان روضه ی گودال این دلم گیر است شبیه جد غریبت اسیر گودالم هنوز هم که هنوز است دل پریشان صدای نعل جدید و شروع جنجالم هنوز هم که هنوز است در تب و تابم هنوز گریه کن روضه های خلخالم @shia_poem
شعر شیعه
برای حجاب آری، برای نظام خیر! 👈 آقایان همیشه برای حجاب صدایشان بلند می‌شود اما برای ناامنی و کشتن مردم و مأمور بی‌گناه نه!! اینجا مسئله اصل نظام و امنیت سرزمین اسلامی است و آنجا مسئله چند تار مو و کشف حجاب یا بدحجابی! آنجا آقایان برای از یک واجب دینی چنان موضع می‌گیرند و رگ گردن‌شان باد می‌کند (که باید هم اینچنین باشد) ولی برای اصل دین و نظام _ که دین است _ سکوت پیشه کرده‌اند؟! 👈 شاید بین علما درباره میزان حجاب باشد، اما درباره احکام اسلامی مثل محاربه و بغی بر نظام و افساد فی الارض که صریح و روشن است، اجماع وجود دارد. پس چرا در مقابل محاربین و باغیان و مفسدان و تروریست‌های آدم‌کش و ناامن‌کننده سرزمین اسلامی موضع نمی‌گیرند؟!! مگر سال ۸۸ و شرایط فتنه‌گون است که آقایان به اختلاف سیاسی تفسیرش کنند و با سکوت از کنار آن بگذرند؟!! امیدوارم دیگران هم زمینه صحبت کردن و موضع‌گیری شان را فراهم کنند. بزرگواران گوش خیلی از مردم به دهان شماست ...
این اشک روان، شرح پریشانی ماست معصوم‌ترین یار دبستانی ماست پرپر شده غلطیده به خون، روی زمین این لاله همان «کیان» ایرانی ماست | https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
آن روز کجای داستان خواهم بود؟ در لشکر صاحب‌الزمان خواهم بود؟ امروز هر آن‌گونه که هستم، بی‌شک فردای ظهور هم، همان خواهم بود @shia_poem
دخیل عشق را هر کس به پای یار می بندد یقیناً راه دل را بر روی اغیار می بندد طریقِ "وصل" را بی زخم رفتن از محالات است چه خوشبخت است آن که بر کف پا خار می بندد برای دلبَری از شمع،پروانه پرش را داد... که عاشق هرچه را در چنته دارد،کار می بندد پِی تهذیب نَفسَت باش،تا صاحب نَفَس گردی بدون گردگیری،آینه زنگار می بندد تمام اعتبار نام "مجنون" بسته بر "لیلا"ست اگر دلداده نام خویش بر دلدار می بندد اگر دنبال دریایی،ز چشمه سار خواهش کن... ضرر کرده است آن‌که دل به آب‌انبار می بندد دلیل ناله ی نیمه شبی،آهِ سحرگاهی است سحر بارِ خودش را مومنِ بیدار می بندد کمال چشم ها در رفت و آمد کردن "اشک" است "عمارت" گر شود "متروکه‌خانه" ،تار می بندد ولایت یک عدد دارد که آن هم مُختص مولاست کسی اُمّید بر صفرِ پس از اعشار می بندد!؟ فدای مادری که هر خمیرِ پخت نانش را به دیوار تنورِ "جار ثُمَّ الدّار" می بندد "بیا آقا بیا آقا"..،چه تکرارِ پر از دردی... دل شیعه چه طرفی را از این تکرار می بندد! تو گیر افتاده ای در کوچه ای که مادرت افتاد مسیر بازگشتت را در و دیوار می بندد برای مادرت این روزها روضه بخوان آقا بخوان روضه که دارد مادر تو بار می بندد ▪️ ▪️ علی آن دستمال زردِ جنگِ خویش را حالا به روی زخم بال خانمی تب‌دار می بندد کسی که ربّنای او تعادل بخشِ عالم بود قنوت خویش را این روزها دشوار می بندد حَسن یک چند روزی می شود..،هنگامِ دَقُّ الباب دو چشم خیس خود را بر روی مسمار می بندد https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
🟡دست مریزاد به اثبات بی‌گناهی‌ما را همین گواه کز فاسقان خبر بپذیرند بی‌سند
در خِطّۀ ما نام و نشان‌ها زنده‌ست با وردِ علی‌ست این‌که جان‌ها زنده‌ست با خون شهید، آرمان‌ها داریم تا یاد «شهید آرمان‌ها» زنده‌ست https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
خنک آن نسیم عنایتی، که وزد ز کوت علی علی چه خوش آنکه پرده برافکنی، ز رخ نکوت على على من و مهرت ای شه لوكشف، سر و جان نهاده همی به کف نهراسم ار بکشند صف، سپه عدوت على على تو شهی حجاز و عراق را، تو مهی ندیده مَحاق را بنشان شرار فراق را، ز زلال جوت علی علی به ظهور ذاتِکَ مابَدا، بِبَهاء وجهِک مابَها ز زمین گرفته الى السماء، لمعات روت علی علی بِکَ والضُحى بِک والقمر، بِک والنّجوم اذ انتشر بِکُشی اگر نکشیم سر، ز کمند موت علی علی تو شعاع شمس هویتی، تو مه سپهر طریقتی بچشان شراب حقیقتی ز می سبوت علی علی تویی آنکه کوس شهنشهی، زده با نوای اناللهی و مِنَ البَهاء الى البَهی، همه خلق و خوت علی علی تو خدای زُمرهٔ راستان، همه جا ز ذکر تو داستان اگرم برانی از آستان، نروم ز کوت علی علی تویی آنکه دم زنی از قِدم، به حدوث اگر چه زنی قدم به مشام جان رسد از ارم، رَوَحات بوت علی علی دل تو کتاب مبین بوَد، همه را عقیده بر این بود که به از بهشت برین بود، نظری به سوت على علی تو وصی احمد مرسلی، ز جهانیان همه افضلی سخنی ز شرح مفصلی، همه گفت و گوت علی علی تو سوار توسن انما، به کف تو داده عنان قضا تو چو صولجان و ماسوا، همه هم چو گوت على على ز نَفَختُ فِیه تو عالمی، نه عجب که زنده شود دمی که نوای حق شنود همی، ز لب و گلوت علی علی همه در طلب پی جست و جو، همه در ترنم و گفت‌وگو شنوم همی ز چهار سو، نغمات هوت علی علی تو قلندرانه به ملک جان، زده پشت پا به همه جهان فلک این ترانه کشد عیان، چو منم کدوت على على تو حیات و ما همه تشنه لب، ظلمات موی تو تیره شب دل ما سکندر و در طلب، پی جست و جوت على على بشکن طلسم حجاب را، بفکن ز چهره نقاب را که به دل نمانده «شهاب» را، به جز آرزوت علی علی https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc