✳️ فرح که آمد یک تشکیلات بزرگتر از دربار درست کرد و اسم آن را گذاشت دفتر مخصوص ملکه فرح ...در این دفتر همه رقم آدم دیده میشد. مثلا خانم لیلی جهانآرا (امیر ارجمند) که میگفتند در مدرسه رازی همشاگردی فرح بوده است. این خانم نمونه یک زن بی بند و بار و آزاد هر نوع قید و بند بود. کاخ را مِلک شخصی خودش میدانست و گاهی اوقات ده پانزده بیست زن از کارکنان دربار و ندیمهها و خدمه و دوستانش را لختِ لخت میکرد و در استخر کاخ بدون هیچگونه پوششی لخت مادرزاد شنا میکردند. من از این مطلب رنج میبردم و چون مایل نبودم روی فرح به من باز شود به خود او مستقیماً چیزی نمیگفتم و به محمدرضا نق میزدم که این کارها قباحت دارد و چه بسا که کارکنان کاخ و دربار که این مناظر را میبینند، موقع خروج از کاخ و در خانواده خود و در میان دوستان و آشنایان ماوقع بی عصمتی در کاخ را تعریف کنند و به پرستیز خانواده ما لطمه بخورد. اما محمدرضا هم تحت تاثیر این زن [لیلی امیر ارجمند] بود و فقط میگفت چشم. چشم! هیچ کاری نمیکرد. یک بار آقای صاحب اختیار سرپرست خدمههای کاخهای سلطنتی به خانم امیرارجمند گفته بود خانم! این کار خوبیت ندارد که شما و دوستانتان لخت مادرزاد جلوی چشم باغبانها و کارگران کاخ داخل استخر میروید و شنا و آب بازی میکنید. لیلی به جای آن که نصیحت این مرد ریش سفید را گوش کند به او گفت بگذار نگاه کنند (!) برای سوی چشمشان خوب است!
#تاج_الملوک
#خاطرات_ملکه_مادر
#ملکه_پهلوی
#لیلی_امیرارجمند
صفحه ۴۵۹.