﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
🌿مرا در گوشه ای از
پناهگاه آغوشت جای بده...
🌫که هوا بس نفس گیر است...
✨سلام پناه عالم...
#شهداءومهدویت
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
#یادت_باشد
#قسمتهشتادیکم
🌿﷽🌿
بابت آشپزی واقعا نگران بودم.
❤️هر چند از دوره نامزدی آشپزی را جدی شروع کرده بودم وحالا نمه نمه توی راه آمده بودم ولی احساس می کردم هنوز یک پای آشپزی هایم می لنگد.
از حمید پرسیدم:ناهار که مهمون صاحب خونه شدیم،برای شام چیبذارم؟
💐حمید با قاشق چند ضربه ای به بشقابش زد و گفت:
می دونی که من عاشق چه غذایی هستم،ولی می ترسم به زحمت بیفتی،راستی اصلا بلدی غذای مورد علاقه شوهرتو درست کنی؟
جواب نداده فهمیدم پیشنهادش فسنجان است.
🌺بین غذاها عاشق این غذا بود.جانش در میرفت برای فسنجان.
امان می دادی صبحانه هم دوست داشت فسنجان درست کنم.تنهاغذایی بود که هم با نان میخوردهم با برنج هم با ته دیگ!
میگذاشتم لذت میبردم ولی دلهره داشتم غذا آنطور که حمید دوست دارد نشود.
به حدی استرس داشتم که خودم جرئت نکردم طعم و مزه ی فسنجان را روی اجاق بچشم.
🌹حمیدمشغول درست کردن پرده های اتاق خواب بود،
ساعت هشت شب سفره را انداختم.
وسط سفره یک شاخه گل گذاشتم،پلوراکشیدم وفسنجان را داخل ظرف ریختم.
🌸سرسفره که نشست دهانش به تشکربازشد،طوری رفتار کرد که من جرئت کردم برای آشپزی بیشتر وقت بگذارم وشور و شوق مرا برای این کار دوچندان کرد.
اولین لقمه راخورد چنان تعریف کرد که حس کردم غذا را سرآشپز یک رستوران نمونه درست کرده است!
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
2_144188856422693649.mp3
5.92M
⬅️🌺حوادث فلسطین، برای کسانی که احوالات آخرالزمان را میشناسند؛ یک بشارت است!
🔶امام خامنه ای (حفظه الله):
هیچ کس نمیتواند بگوید؛ ظهور نزدیک نیست!
#طوفان_الأقصی
#فلسطین
#امام_زمان
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
※ ارتباط برپایی حکومت جهانی #امامزمان_عجل_الله با بیت المقدس
#استاد_شجاعی
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#صحیفه_سجادیه
❣دعا در صلوات و درود بر رسول خدا و بیان اوصاف آن حضرت
فراز👇
✨﴿۳﴾ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ ، وَ نَجِيبِكَ مِنْ خَلْقِكَ ، وَ صَفِيِّكَ مِنْ عِبَادِكَ ، إِمَامِ الرَّحْمَةِ ، وَ قَائِدِ الْخَيْرِ ، وَ مِفْتَاحِ الْبَرَكَةِ .
خدایا! بر محمّد درود فرست، آن وجود مبارکی که امین بر وحیات و گزیدۀ از آفریدههایت و انتخابشدۀ از بندگان توست؛ و او پیشوای رحمت و قافله سالار خوبی و کلید برکت است.
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
💖🌿السَّلامُ عَلَيْك
💖🌿َأَيُّهَا الْإِمامُ الْمُنْتَظَرُ...
💖🌿سلام برتو ای مولایی که خدا وخلق خدادر انتظار قیام تو اند.
#شهداءومهدویت
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
#یادت_باشد
#قسمتهشتاددوم
🌿﷽🌿
🌻زندگی خوب پیش می رفت،همه چیز بر وفق مراد بود و از کنار هم بودن سر خوش بودیم.
اولین روزی بود که بعد از عروسی می خواست به سرکار برو،از خواب بیدارش کردم تا نمازش را بخواند و با هم صبحانه بخوریم.
معمولا نماز شب ونماز صبحش را به هم متصل می کرد.
سفره صبحانه را با سلیقه پهن کرده بودم ومنتظر حمید بودم تا با با هم صبحانه بخوریم وبعد او را راهی کنم.
🌷نماز صبح وتعقیباتش خیلی طولانی شد،جوری که وقتی برای خوردن صبحانه نمانده بود.
چند باری صدایش کردم و دنبالش رفتم تا زودتر بیاید پای سفره،ولی حمید دست بردار نبود،سرسجاده نشسته بود پای تعقیبات.
وقتی دیدم خبری نشد محض شوخی هم که شده آبپاش را برداشتم ولباس هایش را خیس کردم،بعد هم با موبایل شروع کردم به فیلم برداری.
کار را به جایی رساندم که حمید در حالی که سعی می کرد خنده اش را پنهان کندمن را داخل پذیرایی فرستاد ودر اتاق را قفل کرد.
بعد از چند دقیقه بالاخره رضایت داد و از سر سجاده بلند شد،سر سفره نشستیم وصبحانه خوردیم.
ساعت شش وبیست وپنج دقیقه لباس هایش را پوشید تا عازم محل کارش بشود.
❤️قبل از رفتن زیر لب برایش آیت الکرسی خواندم،بعد هم تا در حیاط بدرقه اش کردم وگفتم:
حمید جان وقتی رسیدی حتما تک بنداز یا پیامک بده،تا خیالم راحت بشه که به سلامت رسیدی.
از لحظه ای که راه افتاد تا رسیدن به محل کارش یعنی حدود ساعت هفت تک زنگ زد، صلوات می فرستادم.
💐 حوالی ساعت 9 صبح زنگ زد،حالم را که جویا شد به شوخی گفت:
خوب بسه،پاشو برای من ناهار بذار!
این جریان روز های بعد هم تکرار شد،هر روز من بعد از نماز صبحانه را آماده می کردم ومنتظر حمید می شدم تا بیاید سر سفره بنشیند،چند لقمه ای با هم صبحانه بخوریم وبعد هم با بدرقه من راهی محل کارش شود.
🌺ساعت دو نیم که می شد گوش به زنگ رسیدن حمید بودم.همه وسایل سفره را آماده کردم تا رسید غذا را بکشم.
اکثر ساعت دو و نیم خانه بود،البته بعضی روز ها دیرتر،حتی بعد از ساعت چهار می آمد،موقع برگشت دوست داشت به استقبالش بروم.
🌹آیفون را که می زدم،می رفتم سر پله ها منتظرش می ماندم،با دیدنش گل از گلم می شکفت.
روز سومی که حمید طبق معمول ساعت 9صبح زنگ زد وسفارش ناهار داد مشغول آماده کردن مواد اولیه کباب کوبیده شدم.
همه وسایل را سر سفره چیدم ومنتظر شدم تا حمید بیاید و کوبیده را سیخ بزنیم،
حمید سیخ ها را که آماده کرد شروع کردم به کباب کردن سیخ ها روی اجاق.
🌸مشغول برگرداندن سیخ ها بودم که حمید اسپنددونی را روی شعله دریگر گاز گذاشت و شروع کرد به اسپند دود کردن،تا من کباب ها را درست کنم خانه را دود اسپند گرفته بود،
گفتم:
حمیدم این کباب ها به حد کافی دود راه انداخته،تو دیگه بدترش نکن.
حمید جواب داد:
وقتیبویغذابرهبیروناگهکسیدلشبخوادمدیونمیشیم، اسپند دود کردم که بوی کباب رو بگیره.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
سلام و رحمت الله
غزه چند ساعته داره به شدت موشک باران و بمباران میشه
به توصیه یکی از اولیاء الله که در زمان جنگ تحمیلی به مردم شهری که وضعیت امروز غزه رو داشتن ختم #صلوات بگیرید و #حدیث_کساء بخونید. مردم اون شهر این کار رو انجام دادن و نجات پیدا کردن.
عزیزان این کار از همه ما برمیاد
لطفا در حد وسع و توان اقدام کنید
هر چقدر براتون مقدوره
در خانواده و بین دوستان
صلوات و حدیث کساء
نفسهاتون موثر در ظهور ان شاءالله
ختم صلوات👇
@Yare_mahdii313
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
هر کدوم از شما عزیزان نفسی داره
ان شاء الله که خدا به حق نفس های گرمتان ، نجات بخش مردم مظلوم و بی دفاع باشه
به امید پیروزی ✌️🏻
به امید ظهور 🙏
در حد توانتون منتشر کنید
هدایت شده از عاشقانِ امام رضا علیه السلام
دوستان عزیز ۴۰ تا حدیث شریف کساء برای سلامتی جنین و آرامش خادم کانال میخوایم بخونیم🌹 دوستانی که میخوان مارو همراهی کنن بسم الله ⤵️⤵️
@Yare_mahdii313
🌼عهد نامه
مولا جان!
عهد می بندم در این زمانه پر ازسیاهی، تا آخرین لحظه و باتمام توان برای خدمت به شما تلاش وجانم را در این راه فدا کنم. امید است که به یاری خداوند متعال و با لطف و عنایت شما، بتوانم به عهدم پایبند باشم.
آمین یا رب العالمین🤲
#منتظران_هوشیار
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداء_ومهدویت
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#منتظران_هوشیار
❣روایت پنجاه و نه(زندگینامه پیامبر)
✨ در این قسمت می خواهیم درباره غزوه خیبر صحبت کنیم که این غزوه در ماه محرم سال هفتم هجرت واقع شد.
قبلا یادآور شدیم که در سرزمین مدینه، سه گروه از یهود زندگی می کردند: بنی النضیر و بنی قریظه و بنی قنیقاع.
هنگامی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به مدینه هجرت فرمود، با آنها پیمان عدم تعرّض بست، ولی آنها هر زمانی فرصت یافتند، از نقض این پیمان فروگذار نکردند، سرانجام به سرنوشت شومی که نتیجه اعمال و حرکات ناشایست خود آنها بود دچار شدند. گروهی از آنها اعدام و برخی مانند قبیله بنی قنیقاع و بنی النضیر از سرزمین مدینه رانده شدند و در خیبر(جلگه وسیع حاصلخیزی است که در شمال مدینه به فاصله سی و دو فرسنگی آن قرار دارد) و وادی القریٰ و یا الذرعات شام سکونت گزیدند.
🍁جرم بزرگی که یهودیان خیبر داشتند، این بود که تمام قبائل عرب را برای کوبیدن اسلام تشویق کردند و سپاه شرک با کمک مالی یهودیان خیبر، در یک روز از نقاط مختلف عربستان حرکت کرده، خود را به پشت مدینه رسانیدند. در نتیجه جنگ احزاب که شرح آن را خواندید، رُخ داد.
ناجوانمردی یهودیان خیبر، پیامبر(صلی الله علیه و آله) را بر آن داشت که این کانون خطر را برچیند و همه آنها را خلع سلاح نماید. زیرا بیم آن می رفت که این ملّت لجوج و ماجراجو، بار دیگر با صرف هزینه سنگین، بت پرستان عرب را بر ضدّ مسلمانان برانگیزانند و صحنه نبرد احزاب بار دیگر تکرار شود.
🍁لذا با بستن پیمان صلح حدیبیه، فکر پیامبر(صلی الله علیه و آله) از ناحیه جنوب (قریش مکه) آسوده بود، هنگامی که از حدیبیه بازگشت، تمام ماه ذی الحجه و مقداری از محرّم سال هفتم هجری را در مدینه توقف کرد، سپس فرصت را غنیمت شمرده و برای برچیدن کانون فساد و تحریکات ضد اسلامی یهودیان خیبر، با یک هزار و چهارصد نفر از یارانش که در حدیبیه شرکت کرده بودند، به سوی خیبر حرکت کرد.
هنگامی که به نزدیک قلعه های خیبر رسید، به یارانش دستور داد توقّف کنند. سپس سر به آسمان بلند کرد، و دعایی را خواند، و سپس فرمود: بِسمِ الله، حرکت کنید.
و به این ترتیب شبانه به کنار خیبر رسیدند. صبحگاهان که اهل خیبر از ماجرا باخبر شدند، خود را در محاصره سربازان اسلام دیدند، سپس پیامبر(صلی الله علیه و آله) قلعه ها را یکی بعد از دیگری فتح کرد، تا به آخرین قلعه ها که از همه محکم تر و نیرومندتر بود و فرمانده معروف یهود مَرحَب حِمَیْری در آن قرار داشت، رسید.
ادامه دارد...
#منتظران_هوشیار
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداء_ومهدویت
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59