eitaa logo
شهداءومهدویت
7.2هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @shohada_vamahdawiat                      
مداحی_آنلاین_چراغیبت_امام_زمان_عج_برای_ما_عادی_شده؟_استاد_عالی.mp3
2.44M
♨️چراغیبت امام زمان عج برای ما عادی شده؟ 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.@shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣دعا برای صبح و شب فراز👇 ✨﴿۶﴾ وَ خَلَقَ لَهُمُ النَّهَارَ مُبْصِراً لِيَبْتَغُوا فِيهِ مِنْ فَضْلِهِ ، وَ لِيَتَسَبَّبُوا إِلَى رِزْقِهِ ، وَ يَسْرَحُوا فِي أَرْضِهِ ، طَلَباً لِمَا فِيهِ نَيْلُ الْعَاجِلِ مِنْ دُنْيَاهُمْ ، وَ دَرَكُ الآْجِلِ فِي أُخْرَاهُمْ و روز را برای بندگان روشنی‌بخش آفرید تا در آن به طلب فضل و احسانش برآیند و آن را وسیله و ابزاری برای رسیدن به رزق و روزیش قرار دهند و در زمین او از پی به دست آوردن آنچه در آن سود بدون تأخیر و سریع دنیای آنهاست و نیز رسیدن به منفعت دائمی آخرتشان به راه افتند. ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
فرازی زیبا از وصیتنامه شهیدی که پیکرش بعد از 16 سال سالم به میهن برگشت : 🌷سعی کنید که یکی از افرادی باشید که همیشه سعی در برای صاحب الامر دارند 🌷و بکوشید اول و بعد را پاک سازی کنید 🌷و دعا کنید که این به آقا امام زمان متصل شود. 🌷پس اگر می خواهید دعاهایتان شود به که همان است بپردازید. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ ❣﷽ _خـــــیٰالِ سِیر جَمٰالَت، طَواف حُسنِ خُــᰔـــدٰاست... نَدیـــــدِه هَم، مَہ رویـَــــت، چــِـــرٰاغ دیدهِ مـــــآست...𑁍 _قَسم بِہ صُبـــــح ظُهور و بِہ لَحظہ فَرجـَــــت... کِہ طولِ غِـــــیبتَت أز ، ﴿شُـــــوقِ۔۔ 𔘓﴾مٰا نَخوٰاهد کٰاستْ... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 احساس مسئولیت در انتخابات مثل شهدا 🔻شهدا برای اهدای جان، به بدی برخی مسئولین نگاه نکردند. 🔻شهدا می دانستند که عده‌ای سوءاستفاده خواهند کرد؛ اما برای اهدای جان، تردید نکردند! 🔻اگر ما در رأی دادن مثل شهدا احساس مسئولیت نکنیم، یعنی فرهنگ شهادت نداریم! @shohada_vamahdawiat                      
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت سی و پنج ✨خسته از کار روز، در بسترم دراز می کشیدم و راضی از زندگی بی دغدغه ام، خود را به سفرهایی که خواب برایم تدارک می دید، می سپردم. 🍁گاهی ساعتی پس از شام، پدربزرگ با دو پیاله جوشاندهٔ آرام بخش که امّ حباب آماده می کرد به اتاقم می آمد. چند دقیقه ای را به گفتگو می گذراندیم. می گفتیم ومی خندیدیم و برای آینده نقشه می کشیدیم. آن شب هم مثل چند شب قبل، آرام و قرار نداشتم. تا دیر وقت خواب به چشمم نیامد. از پنجره به حرکت آرام شاخه های نخل، زیر ابرهای تیره، چشم دوختم و تا سحر به آینده بی سرانجامم فکر کردم. هیچ راهی در مقابلم نمی دیدم. هر سو بن بست بود. بین من و ریحانه دیواری بود که هیچ دریچه ای در آن باز نمی شد. بارها در دل ساکت و سنگین شب، صحنه آمدن ریحانه و مادرش را به مغازه مرور کردم. می خواستم از معمای عشق سر درآورم. چه اتفاقی می افتاد که یک نگاه یا یک لبخند می توانست قلابی شود و انسانی آزاد را به دام اندازد؟ میان خواب و بیداری سعی می کردم بدانم چه چیزی از وجود ریحانه، مرا آن طور به هم ریخته بود؛ شبحی از چهره اش؟ نگاهش که لحظه ای به نگاهم تلاقی کرده بود؟ سکوت و وقارش؟ آهنگ صدایش؟ همه اینها؟ هیچ کدام شان؟ همه اینها بود و هیچ کدامشان نبود. امیدوار بودم پس از چند روز فراموشش کنم، ولی نتوانستم. مثل صیدی بودم که هر چه بیشتر تلاش می کردم، بیشتر گرفتار حلقه های دام می شدم. گیج و ناامید در بسترم نشستم و چنگ در موهایم زدم. باید در ظلمتی که دوره ام کرده بود، راهی به روشنایی می گشودم. در آن بیچارگی، این تنها چاره بود؛ ولی چگونه؟ ادامه دارد... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
مداحی_آنلاین_دو_شرط_لازم_برای_ظهور_حجت_الاسلام_انصاریان.mp3
1.64M
♨️دو شرط لازم برای ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣دعا برای صبح و شب فراز👇 ✨﴿۷﴾ بِكُلِّ ذَلِكَ يُصْلِحُ شَأْنَهُمْ ، وَ يَبْلُو أَخْبَارَهُمْ ، وَ يَنْظُرُ كَيْفَ هُمْ فِي أَوْقَاتِ طَاعَتِهِ ، وَ مَنَازِلِ فُرُوضِهِ ، وَ مَوَاقِعِ أَحْكَامِهِ ، ﴿لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا بِمَا عَمِلُوا ، وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى﴾. به تمام این امور کارشان را اصلاح می‌کند و کردارشان را می‌آزماید و می‌نگرد که در اوقات طاعتش و جایگاه‌های واجباتش و موارد احکامش چگونه‌اند؛ تا کسانی را که بد کردند، به خاطر کار زشتشان، کیفر دهد؛ و آنان را که خوبی کردند، با بهشت پاداش بخشد. ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ ❣﷽ دل گردش روزگار را می بیند شب می گذرد نهار را می بیند عَجّل لولیک الفرج می گویم یک روز دو دیده یار را می بیند سلام آرزوی چشم های منتظر 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت سی و شش ✨تصمیم گرفتم صبح فردا، سراغ ریحانه و مادرش بروم و هر چه را در دل داشتم، به آنها بگویم. ساعتی بعد تصمیم گرفتم سراغ ابوراجح بروم و با فریاد بگویم: آن مشتری که علاوه بر گوشواره، دل مرا هم با خود برد، دختر تو بود. 🍁وقتی فکر و خیالم پس از جست و جوی کوره راهی، باز به بن بستی صخره مانند بر می خوردند، خود را روی بالش می انداختم و به خواب التماس می کردم بیاید و مرا با خود به سرزمین رویاها ببرد. در آن شبها، خواب، خرگوشی گریزپا بود که هر چه سر در پی اش می گذاشتم، بیشتر از من می گریخت. دلم می خواست او را در خواب ببینم و بگویم: تمام خاطره های گذشته ما با یک نگاه تو، در ذهن و دلم به رقص در آمده اند. آرزو داشتم در خواب با او، کنار پل فرات قدم بزنم و درد دل کنم. در خواب هم آرامش نداشتم. او را می دیدم، اما همراه با مسرور که از من دور می شدند. شبی خواب دیدم مسرور گوشواره های ریحانه را کَند و از بالای پل، میان رود انداخت. من که دزدانه مراقب شان بودم، در آب شیرجه رفتم تا گوشواره ها را پیدا کنم. در بستر رود، پیدای شان کردم، ولی چنان بزرگ شده بودند که با زحمت توانستم آنها را از جا بکنم و به سطح آب بیاورم. به پل نگاه کردم. هیچ کس آنجا نبود. سنگینی گوشواره ها مرا به زیر آب می کشید. به پشت سر که نگاه کردم، ریحانه و مسرور را در قایقی پر از انگور دیدم. هر چه دست و پا می زدم و شنا می کردم. قایق از من دورتر و دورتر می شد. ادامه دارد... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
و سلام بر او که می گفت(: «وقتی که کارتان می‌گیرد و دورتان شلوغ می‌شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می‌آید، اگر فکر کرده‌اید که شیطان می‌گذارد شما به راحتی برای حزب‌اللّٰه نیرو جذب کنید، هرگز!» 🕊!🌷🌷🌷🌷🌷 @shohada_vamahdawiat                      
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣دعا برای صبح و شب فراز👇 ✨﴿۸﴾ اللَّهُمَّ فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا فَلَقْتَ لَنَا مِنَ الْإِصْبَاحِ ، وَ مَتَّعْتَنَا بِهِ مِنْ ضَوْءِ النَّهَارِ ، وَ بَصَّرْتَنَا مِنْ مَطَالِبِ الْأَقْوَاتِ ، وَ وَقَيْتَنَا فِيهِ مِنْ طَوَارِقِ الآْفَاتِ . خدایا! فقط تو را سپاس، بر این نعمت که تاریکی شب را شکافتی و روشنی صبح را آشکار کردی و ما را به شکافتن تاریکی شب از روشنی روز بهره‌مند ساختی و در راه به دست آوردن خوردنی‌ها بینا فرمودی و از پیشامدهای ناگوار بلاها نگاه داشتی. ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
💕باید ای دل اندڪی بهتر شویم! یا ڪ اصلا آدمی دیگر شویم ..! از همین امروز هنگام با خود صمیمی تر شویم .. ! @shohada_vamahdawiat                      
﷽❣ ❣﷽ ‌سلام بر مهدى امّت‌ها سلام بر هدایت گر قلوب سلام حضرت آرامش هر کجا اسم شما را می‌بینم هر کجا که نامتان به میان می‌آید حال دل همه خوب می‌شود چه رسد به اینکه صدای اناالمهدی تان در گوش زمین بپیچد ... ! 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت سی و هفت ✨صبح به کندی از پله ها پایین رفتم. پدربزرگ در حیاط، روی تخت چوبی منتظرم نشسته بود. نزدیک که شدم، ایستاد. شانه هایم را گرفت و خیره نگاهم کرد. 🍁_چی شده هاشم؟ چرا رنگ پریده و بی حالی؟ چرا نیامدی صبحانه بخوری؟ گیج و منگ بودم. نمی توانستم روی پا بایستم. روی تخت نشستم. _نمی دانم. دیشب بی خوابی به سرم زده بود. وقتی هم به خواب رفتم، باز خواب های پریشان دیدم. دیگر وقتی شب می شود، وحشت می کنم. _بهتر است امروز در خانه بمانی و استراحت کنی. فردا باید به دارالحکومه بروی. با این حال و قیافه که نمی توانی بروی. خدمتکارمان را که پیرزن مهربانی بود، صدا زد. _امّ حباب! امّ حباب از آن طرف حیاط، سرش را از اتاقی بیرون آورد. _بله آقا. _این بچه، مریض احوال است. امروز در خانه می ماند.باید حسابی تیمارش کنی. ظهر که آمدم، باید صحیح و سالم تحویلم بدهی. _خیالتان راحت باشد آقا. رو کرد به من و گفت: این حالت ها برایم آشناست. نگران کننده است. به ریحانه علاقه پیدا کرده ای، درست است؟ حدس زده بودم. حالا چه باید کرد؟ هیچ راه حلی برای ازدواج تو با او به فکرم نمی رسد. گرفتاری مان که یکی دو تا نیست! از رفتار دیروز قنواء هم برمی آمد که شوهر آینده اش را پیدا کرده. نتوانستم جلوی تعجبم را بگیرم. _چه می گویی پدربزرگ؟ کنارم نشست و دست روی شانه ام گذاشت. _تو آن قدر خامی و آن قدر ریحانه، ذهن و دلت را پر کرده که متوجه اطرافت نیستی! ایستادم. سرم گیج رفت. _اگر این طور است به دارالحکومه نمی روم. مرا سر جایم نشاند و خودش برخاست. _زود تصمیم نگیر. فکرش را که می کنم می بینم این طوری بد هم نیست. به نفع توست که قنواء را به ریحانه ترجیح دهی. مرجان صغیر ناصبی است؛ با شیعیان دشمنی می کند، اما وصلت با او افتخار بزرگی است. اگر پایت به دارالحکومه باز شود، خیلی زود ریحانه را فراموش می کنی. یعنی در واقع چاره دیگری نداری. ادامه دارد... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
📌 «امر و به معروف و نهی از منکر از خصوصیات بارز اخلاقی، شهید داوود حق‌وردیان بود.» 🔹 بیشتر اوقات فراغت ایشان صرف یاد گیری قرآن کریم می شد. ◇ در ضمن علاقه فراوانی به ورزش های رزمی داشت و فنون رزمی را از برخی برادران سپاهی یاد گرفته اما بعد آنقدر از خود ابتکار و خلاقیت نشان داد که به گفته خود برادران سپاه، ضرباتی می زد که همه تعجب می کردند. ◇ داود به مسئله امر به معروف و نهی از منکر با همه توان خود وارد عمل می شد. ◇ در زمان ریاست جمهوری بنی صدر وقتی او با هواپیمای اختصاصی به گیلان سفر کرده بود مقرر شده بود شهید حق وردیان به همراه تنی چند از پاسداران حفاظت از بنی صدر و هیئت همراه را بر عهده بگیرند ◇ و لذا شهید حق وردیان وقتی وارد فرودگاه رشت شد و در کنار هواپیمای حامل رئیس جمهور زن بد حجاب (مهمان دار هواپیما) را می‌بیند، ◇ شدیداً معترض می‌شود و به فرماندهی وقت سپاه اعلام می‌کند تا وضعیت حجاب آن زن مناسب نشود مسئولیت امنیت بنی صدر را تقبل نمی‌کند فلذا آن زن پوشش مناسب می‌گیرد. ◇ تولد : ۱۳۴۱/۱/۱۵_منجیل ◇ شهادت : ۱۹/ ۲/ ۱۳۶۱_خرمشهر، در عملیات بیت المقدس ◇ مزارمطهرشهید : گلزار شهدای رشت 🌷🌷🌷 @shohada_vamahdawiat                      
دوست دارم در فراق یوسف زهرا بمیرم دوست دارم تا ز هجر حجت یکتا بمیرم دوست دارم در فراق حجت محبوب یکتا همچون مجنون جگر خون از غم لیلا بمیرم آرزو دارم زهجر حضرت مهدی موعود همچنان دیوانه آواره در صحرا بمیرم دوست دارم من ز هجران عزیز قلب و محبوب همچو عاشق از غم معشوقه‌ای زیبا بمیرم @shohada_vamahdawiat                      
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣دعا برای صبح و شب فراز👇 ✨﴿۹﴾ أَصْبَحْنَا وَ أَصْبَحَتِ الْأَشْيَاءُ كُلُّهَا بِجُمْلَتِهَا لَكَ سَمَاؤُهَا وَ أَرْضُهَا ، وَ مَا بَثَثْتَ فِي كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا ، سَاكِنُهُ وَ مُتَحَرِّكُهُ ، وَ مُقِيمُهُ وَ شَاخِصُهُ وَ مَا عَلَا فِي الْهَوَاءِ ، وَ مَا كَنَّ تَحْتَ الثَّري شب را برای تو صبح کردیم و همۀ آفریده‌ها برای تو قدم در عرصۀ صبح گذاشتند. آسمان و زمینشان و آنچه در هر کدام از آن‌ها پراکنده‌ای، ساکن و جنبنده‌اش، ایستاده و رونده‌اش و آنچه در هوا بالا رفته و آنچه زیر خاک پنهان شده ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باسلام و عرض ادب واحترام. از محضر دوستان و محبین اهل‌بیت علیهم السلام تقاضای عاجزانه و ملتمسانه میشود که چند مرتبه این کلیپ را ببینید و برای هرکس که میشناسید از قوم و خویش و دوست آشنا گرفته تا افرادی که به هر جهتی نام اونها را در دفترچه تلفنتان دارید ارسال کنید و همین متن را هم کپی کرده و بفرستید. ان شاء الله امید است فردای ظهور شرمنده امام زمان علیه السلام نشویم.
ندا رسید که امشب شب جوانان است شب بلند سرور همـه دل و جان است میان خانه مولا گلی نمـایان شد زِ برکت قدمش عالمی چراغان شد 💐پیشاپیش سالروز ولادت حضرت علی اکبر (ع) مبارک باد 💐 @shohada_vamahdawiat