eitaa logo
شهداءومهدویت
7.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ همه گردان ها از محورهای خودشان پیشروی کردند. ما باید از مواضع مقابلمان !و سنگرهای اطرافش عبور می کردیم. اما با روشن شدن هوا کار بسیار سخت شد در یک قسمت، نزدیک پل رفائیه کار بسیار سخت تر بود. یک تیربار عراقی از داخل یک سنگر شلیک می کرد و اجازه حرکت را به هیچ یک از نیروها .نمی داد. ما هر کاری کردیم نتوانستیم سنگر بتونی تیربار را بزنیم ابراهیم را صدا کردم و ســنگر تیربار را از دور نشان دادم. خوب نگاه کرد !وگفت: تنها راه چاره نزدیک شدن و پرتاب نارنجک توی سنگره .بعد دو تا نارنجک از من گرفت و سینه خیز به سمت سنگرهای دشمن رفت .من هم به دنبال او راه افتادم در یکی از سنگرها پناه گرفتم. ابراهیم جلوتر رفت و من نگاه می کردم. او موقعیت مناســبی را در یکی از ســنگرهای نزدیک تیربار پیدا کرد. اما اتفاق عجیبی افتاد! در آن ســنگر یک بسیجی کم سن و سال، حالت موج گرفتگی پیدا کرده بود. اســلحه کلاش خودش را روی سینه ابراهیم گذاشت و مرتب !داد می زد: می کُشمت عراقی ابراهیم همینطور که نشســته بود دســت هایش را بالا گرفــت. هیچ حرفی !نمی زد. نفس در ســینه همه حبس شــده بود. واقعاً نمی دانستیم چه کار کنیم .چند لحظه گذشت. صدای تیربار دشمن قطع نمی شد آهســته و سینه خیز به ســمت جلو رفتم. خودم را به آن سنگر رساندم. فقط دعا می کردم و می گفتم: خدایا خودت کمک کن! دیشــب تا حالا با دشمن .مشکل نداشتیم. اما حالا این وضع بوجود آمده .یکدفعه ابراهیم ضربه ای به صورت آن بسیجی زد و اسلحه را از دستش گرفت بعد هم آن بسیجی را بغل کرد! جوان که انگار تازه به حال خودش آمده بود گریه کرد. ابراهیم مرا صدا زد و بسیجی را به من تحویل داد و گفت: تا حالا .تو صورت کســی نزده بودم، اما اینجا لازم بود. بعد هم به سمت تیربار رفت چند لحظه بعد نارنجک اول را انداخت، ولی فایده ای نداشت. بعد بلند شد .و به ســمت بیرون ســنگر دوید. نارنجک دوم را در حال دویدن پرتاب کرد لحظه ای بعد سنگر تیربار منهدم شد. بچه ها با فریاد الله اکبر از جا بلند شدند و به سمت جلو آمدند. من هم خوشحال به بچه ها نگاه می کردم. یکدفعه با اشاره !یکی از بچه ها برگشتم و به بیرون سنگر نگاه کردم رنگ از صورتم پرید. لبخند بر لبانم خشــک شد! ابراهیم غرق خون روی .زمین افتاده بود. اسلحه ام را انداختم و به سمت او دویدم درست در همان لحظه انفجار، یک گلوله به صورت )داخل دهان( و یک ًگلوله به پشــت پای او اصابت کرده بود. خون زیادی از او می رفت. او تقریبا !بیهوش روی زمین افتاده بود. داد زدم: ابراهیم با کمک یکی از بچه ها و با یک ماشین، ابراهیم و چند مجروح دیگر را به .بهداری ارتش در دزفول رساندیم ابراهیم تا آخرین مرحله کار حضور داشــت، در زمان تصرف ســنگرهای .پایانی دشمن در آن منطقه، مورد اصابت قرار گرفت بین راه دائماً گریه می کردم. ناراحت بودم، نکند ابراهیم… نه، خدا نکنه، از طرفی ابراهیم در شب اول عملیات هم مجروح شده بود. خون زیادی از بدنش .رفت. حالا معلوم نیست بتواند مقاومت کند 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🍃 روایتی از حرمدافعان حرم ، شهید مجید قربانخانی... 😭 شاید بعد از چندسال پیکرش برگشت، که موقع غسل و کفن و وداع، نکنه خالکوبی هاش دیده بشه... ما مدعیان صف اول بودیم.... تقدیم به شهدای مدافع حرم 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
برای نزدیک تر ظهور چه کنم هر روز صدقه بدید برای سلامتی امام زمان عج زیرا این کار خیلی قشنگ به شمار میرود برای خدا . تو با این کار نشان میدهی که امامت برات خیلی مهم و برای سلامتیش صدقه میدی . پس خدا میبینه که تو چقدر نیاز به یک ولی معصوم داری و ظهور را به واسطه کارت نزدیکتر میکندختم صلوات راه بیاندازید برای تعجیل در ظهور امام زمان عج حتی در فضای مجازیختم روزانه تعداد معینی دعای فرج (اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب کبری ) بعد از هر نماز بگوییم ” اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب کبریدر تمام قنوت های نمازهایتان اول صلوات بفرستین با ” و عجل فرجهم ” بعد بگید ” اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب کبری ” بعد دوباره صلوات با ” و عجل فرجهم ” . زیرا دعایی که بین دو صلوات باشد مستجات است صبح که از خواب پا شدین سلام کنید بر امام زمان عج . زیرا خدا میداند شما با این کار دارید نشان میدهید که به مهدی عج نیاز دارید در روزهای ولادت و شهادت پیامبر اسلام و امامانمان و یاران انها ( مثل عباس بن علی ع یا زینب کبری یا سلمان فارسی یا علی اکبر یا علی اصغر یا … ) دعا برای فرج زیاد کنید و خدارا قسم دهید به ان شخص بزرگواری که ولادت یا شهادتش است . در ایام عید هم چون فطر . قربان . غدیر . مبعث . نوروز . … هم زیاد دعا کنید برای فرج که بسیار مفید است . خواندن بسیار زیاد دعای ” الهی عظم البلا ” برای ظهور و ” اللهم کن لولیک ” برای سلامتی اماممان مهدی صاحب الزمان بخوانید . تا دیدید یک زمان خالی 5 دقیقه ای برایتان پیش امد این دعاها را بخوانید 🍃اَللّٰھُم‌؏َـجَل‌َلَوِلیِّڪ‌َالفَࢪَجِ🍃 🇮🇷
‌🌷مهدی شناسی ۴۱۵🌷 🌹ﻣُﺴْﺘَﺒْﺼِﺮٌ ﺑِﺸَﺄْﻧِﻜُﻢْ🌹 🔹زیارت جامعه کییره🔹 🍃با ذکر این عبارت ﻃﻠﺐ ﺑﺼﻴﺮﺕ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻴﻢ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﮔﻤﺮﺍﻫﻲ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﺷﻤﺎ. 🍃۱- ﺑﻪ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻓﻌﻠﻲ ﺭﺍﺿﻲ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ ﻭ ﻃﻠﺐ ﻓﺰﻭﻧﻲ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻴﻢ ( ﻣﺴﺘﺒﺼﺮ ﺑﺎﺏ ﺍﺳﺘﻔﻌﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻃﻠﺐ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ.) 🍃۲-ﻣﺎﻳﻞ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ صرفا ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ. ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﺑﻴﻨﺶ ﻣﺮﺍ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻧﻬﺮﻭﺍﻥ ﻭ ﺟﻤﻞ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺷﻤﺸﻴﺮ ﻛﺸﻴﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺳﺒﺐ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ ﮔﺎﻫﻲ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﻭ ﻳﺎ ﻋﻘﺐ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﻢ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﻨﻢ. 🍃ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ با ﺍﻳﻦ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻴﻨﺶ ﺻﺤﻴﺤﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ.ﻧﻤﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﻨﺎﺧﺘﻢ ﺗﻘﻠﻴﺪﻱ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺷﻬﻮﺩﻱ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﻭ ﺍﺭﺍﺩﺕ ﺧﺎﺹ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ امام زمانم ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ. 🍃ﻫﺮ ﭼﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺷﻨﺎﺳﻢ ﺩﺭ ﻣﻲ‌ﻳﺎﺑﻢ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺣﻖ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﻡ. ﺯﻳﺮﺍ شما ﺟﻠﻮﻩ ﺻﻔﺎﺕ ﺣقید ﻭ ﺻﻔﺎﺕ ﺣﻖ ﺑﻲ‌ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺍﺳﺖ. 🍃۳- ﺩﺭ ﺑﺼﻴﺮﺕ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻳﺎﺩﻩ ﻃﻠﺐ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﺑﻄﻲ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. 🍃ﺍﻳﻦ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺼﻴﺮﺕ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺍﻣﻮﺭ ﻓﺎﻧﻲ ﻭ ﮔﺬﺭﺍ ﻭ ﺑﻲ‌ﺍﺭﺯﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﻧﻜﻨﻢ. 🍃ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ:ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام ﺭﻭﺯﻱ ﺑﻪ ﺣﻤﺎﻡ ﺭﻓﺘﻨﺪ. ﻓﺮﺩﻱ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ‌ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﮔﻔﺖ: ﻛﻴﺴﻪ‌ﺍﻱ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﻣﻦ ﺑﻜﺶ، ﻓﺮﺩ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﻮﺑﻴﺦ ﻛﺮﺩ . ﻓﺮﺩ ﻋﺬﺭﺧﻮﺍﻫﻲ ﻛﺮﺩ ﺍﻣّﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﺷﻜﺎﻟﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ. 🍃"ﻣُﺴْﺘَﺒْﺼِﺮٌ ﺑِﺸَﺄْﻧِﻜُﻢْ" ﻳﻌﻨﻲ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﻢ ﺣﻘﻴﻘﺘﺎً ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻢ ﺍﻣّﺎ :‌ ﺁﺏ ﺩﺭﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﻧﺘﻮﺍﻥ ﻛﺸﻴﺪ                    ﻫﻢ ﺑﻪ ﻗﺪﺭ ﺗﺸﻨﮕﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﭼﺸﻴﺪ... 🍃ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﻢ ﺷﻤﺎ ﻣﺨﻠﻮﻗﻴﺪ ﻭ ﺧﺎﻟﻖ ﻧﻴﺴﺘﻴﺪ ﺍﻣّﺎ ﺩﺭ ﻣﺨﻠﻮﻗﻴﺖ ﺑﻲ‌ﻧﻈﻴﺮ ﻫﺴﺘﻴﺪ.ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻢ،ﮔﻤﺮﺍﻫﻲ ﻣﺨﺎﻟﻔﻴﻦ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺸﻨﺎﺳﻢ. eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
📌 ✨✨ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ نکن ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻧﻌـــــﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺧــﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ زﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯽ ﺧــــﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ و ﻏﻤﮕـــــﯿﻦ ﻣﺒﺎﺵ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼــﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ. 👌ﻫﻤـــﯿﺸﻪ ﺑﺎﺵ ﻭ بگــو شڪر ﺍﮔﺮﺭﻭﺯﯼ ﺗﺼـــﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺛـــﺮﻭﺗﺖ ﮔﺮﻓﺘﻰ ﺭﺍ ﻧﺸـــﻤﺎﺭ ڪﺎﻓﯽ ﻗـــﻄﺮﻩ ﺍﺷڪﻰ ﺑﺮﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ‌ﺍﺕ ﺑﺮﯾﺰﯼ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﭘﺎڪ میڪنند ﺗﻮﺳﺖ. 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
خــــُوش بِحٰـــال دل مــَن مثل تو آقـــا دارد بر سَــرش سایه آرامش طوبی دارد با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد پای این عشق اگر جان بدهم جا دار‌د 【السلام علیک یا امام رضا(ع)】 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ ❣﷽ ‌در این زمانه غریبم بگو به حضرتِ عشـ❤️ـق به هر بهانه نشد بی بهانه برگردد سلام حضرت عشـ❤️ـق ... @shohada_vamahdawiat
✨﷽✨ پزشــک بهــداری دزفول گفت: گلولــه ای که به صورت خــورده به طرز معجزه آسائی از گردن خارج شده، اما به جایی آسیب نرسانده. اما گلوله ای که به پا اصابت کرده قدرت حرکت را گرفته، استخوان پشت پا خرد شده. از طرفی .زخم پهلوی او باز شده و خون ریزی دارد. لذا برای معالجه باید به تهران منتقل شود ابراهیم به تهران منتقل شد. یک ماه در بیمارستان نجمیه بستری بود. چندین عمل جراحی روی ابراهیم انجام شــد و چند ترکش ریز و درشــت را هم از .بدنش خارج کردند ابراهیــم در مصاحبه با خبرنگاری که در بیمارســتان به ســراغ او آمده بود گفت: با اینکه بچه ها برای این عملیات ماه ها زحمت کشیدند و کار اطاعاتی کردنــد. اما با عنایــت خداوند، مــا در فتح المبین عملیــات نکردیم! ما فقط راهپیمائی کردیم و شعارمان یا زهرا۳ بود. آنجا هر چه که بود نظر عنایت .خود خانم حضرت صدیقه طاهره سلام الله بود ابراهیم ادامه داد: وقتی در صحرا، بچه ها را به این طرف و آن طرف می بردیم )و همه خسته شده بودند، سجده رفتم وتوسل پیدا کردم به امام زمان)عج از خود حضرت خواستیم که راه را به ما نشان دهد. وقتی سر از سجده برداشتم .بچه ها آرامش عجیبی داشتند، اکثراً خوابیده بودند. نسیم خنکی هم می وزید من در مسیر آن نسیم حرکت کردم. چیز زیادی نرفتم که به خاکریز اطراف مقر توپخانه رســیدم. در پایان هم وقتی خبرنگار پرسید: آیا پیامی برای مردم دارید؟ گفت: »ما شرمنده این مردم هستیم که از شام شب خود می زنند و برای رزمندگان می فرســتند. خود من باید بدنم تکه تکه شود تا بتوانم نسبت به این »!مردم ادای دِین کنم ابراهیم به خاطر شکستگی استخوان پا، قادر به حرکت نبود. پس از مدتی بستری شدن در بیمارستان به خانه آمد و حدود شش ماه از جبهه ها دور بود. اما در این .مدت از فعالیت های اجتماعی و مذهبی در بین بچه های محل و مسجد غافل نبود 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
دعای فرج🌱 •[🌻]• همه با هم می خوانیم🙏 [بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ] اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ. ♥️ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
🌸پنجشنبه است 🕯هـمان روزی که 🌸اهالی سفر کرده از دنیا، 🕯چشم انتظار عزیزانشان هستند 🌸دستشان از دنیا ڪوتاه است 🕯و محتاج یاد ڪردن ما هستند 🌸با ذکر فاتحه و  صلوات 🕯روحشان را شاد کنیم خدایا عزیزان ما را ببخش و بیامرز🌸 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
‌🌷مهدی شناسی ۴۱۶🌷 🔹زیارت جامعه کبیره🔹 🌹ﺑِﻀَﻠَﺎﻟَﺔِ ﻣَﻦْ ﺧَﺎﻟَﻔَﻜُﻢ🌹 🌸 ﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻪ ﺣﺮﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام ﻣﺸﺮﻑ ﻣﻲ‌ﺷﻮﻳﺪ ﻟﻌﻦ ﺑﺮ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﻭ ﻣﺄﻣﻮﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ.ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻛﻪ ﻇﺎﻫﺮﺍً‌ ﻣﺄﻣﻮﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ. ﺍﻣّﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺷﻨﺎﺱ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﻋﻠﻮﻡ ﻇﺎﻫﺮﻱ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﻛﻤﻜﻲ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﻜﻨﺪ.   🌹ﻣُﻮَﺍﻝٍ ﻟَﻜُﻢْ ﻭَ ﻟِﺄَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻜُﻢ🌹 🌸یعنی ﺷﻤﺎ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ گردنبند ﺗﺒﻌﻴﺖ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻧﻢ ﺍﺳﺖ. ﺷﻤﺎ ﻭﻟﻲ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻴﺪ.ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺧﺎﺿﻊ ﻭ ﺧﺎﺷﻌﻢ. 🌸 ﻣُﻮَﺍﻝٍ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺤﺒﺖ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺩﻟﺶ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻠﻜﻪ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﺧﺸﻮﻉ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ. 🌸ﻣﻮﺍﻟﻲ ﺻﺪﻳﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ ﻭ ﭼﺎﭘﻠﻮﺳﻲ ﻧﻤﻲ‌ﻛﻨﺪ. ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ علیه السلام می فرمایند: ﻧﻤﻲ‌ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﺎ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺩﻭﺳﺘﻬﺎﻱ ﻣﺎ ﺑﺮﻭﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺻﻠﻪ ﺑﺪﻫﻴﺪ. 🌹ﻣُﻌَﺎﺩٍ ﻟَﻬُﻢ🌹 🌸ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺗﻨﻔﺮ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻇﺎﻫﺮﺍً ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻋﺪﺍﻭﺕ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻢ ( ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻔﺮﻗﻪ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻭﺣﺪﺕ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺭﺩ.) ﺍﻣّﺎ ﻫﻤﻴﺸﻪ باید ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﻟﮕﺪ ﺩﺭ ﭘﻬﻠﻮ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻭ ﺳﻴﻠﻲ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﺎﺷﻢ. 🌸ﭘﺲ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﺣﺐ ﻭ ﻧﺼﺮﺕ ﺍﻭﻟﻴﺎﺀ ﺭﺍ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻴﻢ، ﻋﺪﺍﻭﺕ ﻭ ﺑﻐﺾ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺍﻭﻟﻴﺎﺀ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺩﻫیم. 🌹ﺳِﻠْﻢٌ ﻟِﻤَﻦْ ﺳَﺎﻟَﻤَﻜُﻢْ🌹 ☘ﻣﻦ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻛﺴﻲ ﻫﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺷﻤﺎﺳﺖ.چون کسی که تسلیم شماست رنگ و عطر شما را دارد.انسانی که تسلیم شماست حرکات و گفتارش به دلم می نشیند و آرامش بخش است. 🌹 ﻭَ ﺣَﺮْﺏٌ ﻟِﻤَﻦْ ﺣَﺎﺭَﺑَﻜُﻢ🌹 ☘ﻭ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻦ ﺟﻨﮓ ﺍﺳﺖ در مقابل ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻣﻲ‌ﺟﻨﮕﺪ. ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻣﺠﻠﺴﻲ :ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻛﺴﻲ ﺻﻠﺢ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﻣﻦ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﻧﻤﻲ‌ﺭﻭﻡ ﻭ ﺁﺗﺶ ﺑﺲ ﺍﻋﻼ‌ﻡ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻢ ﭘﺲ «ﺳﻠﻢ ﻟﻤﻦ ﺳﺎﻟﻤﻜﻢ » ﻳﻌﻨﻲ ﺍﻧﻲ ﺻﻠﺢ ﻟﻤﻦ ﺻﺎﻟﺤﻜﻢ.یعنی ﺟﻨﮓ ﻣﻦ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﻮﺩﺳﺮﺍﻧﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ☘ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻛﺮﺑﻼ‌ﻳﻲ: ﺳﻠﻢ ﭼﻨﺪ ﻣﻌﻨﺎ ﺩﺍﺭﺩ: ﺻﻠﺢ ، ﻃﺎﻋﺖ ، ﺗﺴﻠﻴﻢ ، ﻣﺤﺒﺖ ، ﻭﻻ‌ﻳﺖ ، ﻳﻌﻨﻲ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻣﻦ ﻣﻄﻴﻊ ﻭ ﻣﺤﺐ ﻛﺴﻲ ﻫﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﻣﺤﺐ ﺷﻤﺎﺳﺖ. ﻧﻈﺮ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺭﺩ ﻳﻌﻨﻲ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﺟﺮﺍ ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﻱ ﻣﻲ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺯﻳﺮ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎﺳﺖ. ☘ﻳﻌﻨﻲ ﻣﺜﻼ‌ً ﻣﻦ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﺬﻛﺮ ﺍﺧﻼ‌ﻗﻲ ﺩﺍﺩ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﻢ ﻛﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺗﺬﻛﺮ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻧﻤﻲ‌ﻛﻨﻢ. ﺑﻪ ﺗﻴﻐﻢ ﮔﺮ ﺯﻧﺪ ﺩﺳﺘﺶ ﻧﮕﻴﺮﻡ         ﺍﮔﺮ ﺗﻴﺮﻡ ﺯﻧﺪ ﻣﻨﺖ ﭘﺬﻳﺮﻡ... ☘ﺩﺭ ﺩﻋﺎﻱ ﻣﻜﺎﺭﻡ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﻴﻢ : «ﻭَ ﺍﺳْﺘَﺼْﻠِﺢْ ﺑِﻘُﺪْﺭَﺗِﻚَ ﻣَﺎ ﻓَﺴَﺪَ ﻣِﻨِّﻲ» ﺧﺪﺍﻳﺎ! ﺑﺎ ﻭﺳﺎﻃﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﺍﺻﻼ‌ﺡ ﻛﻦ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻓﺎﺳﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ☘"ﺳﻠﻢ" ﻳﻌﻨﻲ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺳﻠﻢ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﻟﻤﻦ ﺳﺎﻟﻤﻜﻢ،ﺳﻠﻢ ﻫﺴﺘﻢ.البته ﺯﻣﺎﻧﻬﺎﻱ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺑﻪ ﺗﻘﻴﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻭﻟﻴﺎﺀ ﺣﻖ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻛﻪ ﺗﻘﻴﻪ ﻛﻨﺪ.اما به طور کلی ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﺩﺷﻤﻦ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺍﻫﻞ ﻣﺴﺎﻣﺤﻪ ﻭ ﻋﺠﺰ ﻧﻴﺴﺖ. eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
✍شهید چمران خـدایــا... مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان مےکنم بــبـخـــش! ❖اللهم اغفرلی کل ذنبٍ اذنبته❖ خدايا! بيامرز همه گناهانى را كه مرتكب شدم. 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
♥️ تو تجلے خدایے و خراب تو منم پاے اسم تو میان آمد و لرزید تنم السلام اے پسر فاطمہ را تا گفتم عالمے مسٺ شد از عطر سلامِ دهنم 💔 💚 🌙 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ ❣﷽ زمانه بر سرِ جنگ است یا اباصالح.. مدد زغیر تو ننگ است یا اباصالح.. گشاده کار دو عالم با ظهور شماست.. دگر چه جای درنگ است یا اباصالح... 💚 ➥ @shohada_vamahdawiat
✨﷽✨ ابراهیم در دوران دبیرستان به همراه دوستانش هیئت جوانان وحدت اسامی .را برپا کرد او منشاء خیر برای بسیاری از دوستان شد. بارها به دوستانش توصیه می کرد .که برای حفظ روحیه دینی و مذهبی از تشکیل هیئت در محله ها غافل نشوید .آن هم هیئتی که سخنرانی محور اصلی آن باشد یکی از دوستانش نقل می کرد که: سال ها پس از شهادت ابراهیم در یکی از مساجد تهران مشغول فعالیت فرهنگی بودم. روزی در این فکر بودم که با چه وسیله ای ارتباط بچه ها را با مسجد و فعالیت های فرهنگی حفظ کنیم؟ همان شب ابراهیم را در خواب دیدم. تمامی بچه های مسجد را جمع کرده !و می گفت: از طریق تشکیل هیئت هفتگی، بچه ها را حفظ کنید …بعد در مورد نحوه کار توضیح داد و مــا هم ایــن کار را انجام دادیم. ابتــدا فکر نمی کردیم موفق شــویم. ولی .باگذشت سال ها، هنوز ازطریق هیئت هفتگی با بچه ها ارتباط داریم مرام و شیوه ابراهیم در برخورد با بچه های محل نیز به همین صورت بود. او پس از جذب جوانان محل به ورزش، آن ها را به سوی هیئت و مسجد سوق می داد و می گفت: وقتی دست بچه ها توی دست امام حسین قرار بگیره .مشکل حل می شه. خود آقا نظر لطفش را به آن ها خواهد داشت ابراهیم از همان دوران دبیرستان شروع به مداحی کرد. بقیه را هم به خواندن و مداحی کردن ترغیب می کرد. هر هفته در هیئت جوانان وحدت اسامی به .همراه شهید عبدالله مسگر حضور داشت و مداحی می کرد این مجموعه چیزی فراتر از یک هیئت بود. در رشد مسائل اعتقادی و حتی .سیاسی بچه ها بسیار تأثیرگذار بود دعوت از علمائی نظیر علامه محمدتقی جعفری و حاج آقا نجفی و استفاده .از شخصیت های سیاسی، مذهبی جهت صحبت، از فعالیت های این هیئت بود لذا مأموران ســاواک روی این هیئت دقت نظر خاصی داشــتند و چند بار .جلوی تشکیل جلسات آن را گرفتند ابراهیم، مداحی را از همین هیئت و همچنین هنگامی که ورزش باستانی انجام می داد آغاز کرد. در دوران انقلاب و بعد از آن به اوج خود رسید. اما نکته مهمی که رعایت می کرد این بود که می گفت: برای دل خودم می خوانم. سعی می کنم .بیشتر خودم استفاده کنم و نیت غیرخدایی را در مداحی وارد نکنم ٭٭٭ روی موتور نشســته بود. به زیبایی شروع به خواندن اشعاری برای حضرت .زهرا نمود خیلی جالب و سوزناک بود. از ابراهیم خواستم که در هیئت همان اشعار را به همان سبک بخواند، اما زیر بار نرفت! می گفت: اینجا مداح دارند، من هم …که اصلاً صدای خوبی ندارم، بی خیال شو اما می دانستم هر وقت کاری بوی غیرخدابدهد، یا باعث مطرح شدنش شود .ترک می کند. در مداحی عادات جالبی داشت. به بلندگو، اکو و … مقید نبود .بارها می شد که بدون بلندگو می خواند در سینه زنی خیلی محکم سینه می زد می گفت: اهل بیت همه وجودشان را .برای اسلام دادند. ما همین سینه زنی را باید خوب انجام دهیم .در عروسی ها و در عزاها هر جا می دید وظیفه اش خواندن است می خواند اما اگر می فهمید به غیر از او مداح دیگری هست، نمی خواند و بیشتر به دنبال .استفاده بود ابراهیم مصداق حدیث نورانــی امام رضا بود که می فرماید: »هر کس برای مصائب ما گریه کند و دیگران را بگریاند، هر چند یک نفر باشد اجر او .با خدا خواهد بود هر که در مصیبت ما چشمانش اشک آلود شود و بگرید، خداوند او را با ما .محشور خواهد کرد در عزاداری ها حال خوشــی داشت. خیلی ها با وجود ابراهیم و عزاداری او .شور و حال خاصی پیدا می کردند ابراهیم هر جایی که بــود آنجا را کربلا می کرد! گریه ها و ناله های ابراهیم شــور عجیبی ایجاد می کرد. نمونه آن در اربعین سال ۱۳۶۱ در هیئت عاشقان .حسین بود بچه های هیئتی هرگــز آن روز را فراموش نمی کنند. ابراهیم ذکر حضرت .زینب سلام الله علیها را می گفت او شور عجیبی به مجلس داده بود. بعد هم از حال رفت و غش کرد! آن روز حالتی در بچه ها پیدا شدکه دیگر ندیدیم. مطمئن هستم به خاطر سوز درونی .و نَفَس گرم ابراهیم، مجلس اینگونه متحول شده بود 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
🔰شهید حاج قاسم سلیمانی: کاری ندارم کسی حرف من را قبول دارد یا ندارد. حزب و جناح فرع است؛ اصل، ولی فقیه است. اصل، جمهوری اسلامی است. اینجا جایی است که اگر به خطر افتاد، ما با جانمان مواجه می‌شویم. آدم‌ها می‌آیند و می‌روند، قاسم سلیمانی می‌رود و قاسم سلیمانی دیگری می‌آید. @shohada_vamahdawiat
‌🌷مهدی شناسی ۴۱۷🌷 🌹ﻣﺤﻘﻖ ﻟﻤﺎ ﺣﻘﻘﺘﻢ ﻣﺒﻄﻞ ﻟﻤﺎ ﺍﺑﻄﻠﺘﻢ🌹 🔹زیارت جامعه کبیره🔹 🍃ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ما ﺛﺎﺑﺖ ﮔﺮﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻋﻠﯿﻬﻢ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻣﻌﺪﻥ ﻋﻠﻢ ﻭ ﮔﻨﺠﻮﺍﺭﻩﻫﺎﯼ ﻋﻠﻮﻡ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﺮ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﭘﻠﯿﺪﯼ، ﭘﺎﮎ ﻭ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺍﺯ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾیم ﮐﻪ ﺣﻖ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺣﻖ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻃﻞ ﺑﺸﻤﺎﺭﯾﺪ. 🍃ﺯﯾﺮﺍ ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺣﻖ ﺍﺯ ﺑﺎﻃﻞ، ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﺸﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﮏّﻫﺎ ﻭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺎﺕ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻋﻠﻢ ﺻﺤﯿﺢ ﻧﺰﺩ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. 🍃ﯾﻮﻧﺲ ﺑﻦ ﻇﺒﯿﺎﻥ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯼ ﯾﻮﻧﺲ، ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻢ ﺻﺤﯿﺢ ﺑﻮﺩﯼ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﺑﮕﯿﺮ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺣﮑﻤﺖ ﻭ ﻓﺼﻞ الخﻄﺎﺏ. ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪ، ﻭ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺎﻟﻢ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ.» 🍃ﺑﺎ ﭼﻨﯿﻦ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﯽﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ امام زمان ﻋﻠﯿه ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﺩﺍﺩﻩ، ﮐﻠﯿﺪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺣﻖﻫﺎ ﻭ ﺻﻮﺍﺏﻫﺎ ﻧﺰﺩ ایشان ﺍﺳﺖ. 🍃ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺵ ﻫﯿﭻ ﺣﻖ ﻭ ﺻﻮﺍﺑﯽ ﻧﺰﺩ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻓﺮﺍﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻧﺪ ﻭ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺑﻪ ﺣﻖ ﻭ ﻋﺪﻝ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ، ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﮐﻠﯿﺪ ﺁﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻭ ﺩﺭﺏ ﺁﻥ ﻭ ﺍﻭّﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ، ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺳﻨّﺖِ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻨﯿﺎﻥ ﮔﺬﺍﺭﺩﻩ، ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﺍﺑﯽﻃﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ◀️ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺣﻖ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺣﻖ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻴﻢ ( ﻋﺒﺎﺭﺕ ﻣﺤﻘﻖ ﺑﺎﺏ ﺗﻔﻌﻴﻞ ﻭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻣﻌﺎﻧﻲ ﺁﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺍﺳﺖ) ﻣﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺣﻘﺎﻧﻴﺖ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻴﻢ ﺑﻪ ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺣﻖ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻃﻞ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﻴﻢ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻃﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻴﻢ. ◀️ ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﺟﻬﻨﻢ ﺭﺍ ﺣﻖ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺣﻖ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﻴﻢ ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺕ ﻭ  ﺍﺧﻼ‌ﻗﻴﺎﺕ ﻧﺎﺻﺤﻴﺢ ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﻴﺪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻃﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻲ ﺩﻫﻴﻢ. ◀️ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﻋﺮﺻﻪ ﺍﺟﺮﺍ ﺑﺎ ﻣﻴﻞ ﻭ ﺭﻏﺒﺖ ﺍﻭﺍﻣﺮ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺭﺍ ﺑﻜﺎﺭ ﮔﻴریم. ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻓﻘﻂ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺗﻜﻠﻴﻒ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻠﻜﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻛﺎﺭ ﺑﺎ ﺭﻏﺒﺖ ﺍﺳﺖ. ﻃﻮﻉ ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﺮﺏ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﺑﺎ ﺭﻏﺒﺖ ﻛﺎﺭ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﺳﺖ. ◀️ﻣﻦ ﺑﺎ ﻣﻴﻞ ﻭ ﺭﻏﺒﺖ ﻓﺮﺍﻣﻴﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺟﺮﺍ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻢ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﻭ ﺗﻜﻠﻴﻒ. ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﻢ ﻛﻪ ﺍﻭﺍﻣﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﺤﻘﻖ ﺍﻧﺴﺎﻧﻴﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻟﺬﺍ ﺑﺎ ﻣﻴﻞ ﻭ ﺭﻏﺒﺖ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻢ. ◀️ﻛﺘﺎﺏ ﺑﺼﺎﺋﺮ ﺍﻟﺪﺭﺟﺎﺕ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ علیه السلام ﺩﺭ ﺫﻳﻞ ﺁﻳﻪ «...ﺁﻝَ ﺇِﺑْﺮﺍﻫﻴﻢَ ﺍﻟْﻜِﺘﺎﺏَ ﻭَ ﺍﻟْﺤِﻜْﻤَﺔَ ﻭَ ﺁﺗَﻴْﻨﺎﻫُﻢْ ﻣُﻠْﻜﺎً ﻋَﻈﻴﻤﺎً » «...، ﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﺣﻜﻤﺖ ﺩﺍﺩﻳﻢ، ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻠﻜﻰ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺨﺸﻴﺪﻳﻢ.» ﺁﻝ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ،ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺁﻝ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﺖ. ◀️ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ علیه السلام ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻣُﻠﻚ ﻋﻈﻴﻤﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻝ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﻭﺍﺟﺐ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻭﺍﺟﺐ ﻣُﻠﻚ ﻋﻈﻴﻢ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺍﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ ﻋﻄﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
به امید برد مقتدرانه ایران اسلامی 👏🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 گل دوم ایران به ولز توسط رامین رضاییان(11+90) ایرااااااااااااااان سر افرار 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210305-WA0095.m4a
3.38M
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی به سفارش اقاصاحب الزمان ارواحنا له الفداء🌸 هرعملی رودرعصر جمعه ترک کردی این صلوات رو ترک مکن. التماس دعای فرج.🌹 🦋🌹💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇮🇷 پیروزی غرورآفرین تیم ملی فوتبال ایران در برابر ولز در مسابقات جام جهانی را تبریک می گوییم. @delneveshte_hadis110 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
‬‏ ✨﷽✨ تیمسار سرلشکر «ب.و.ی» تصور کرده که من دستور داده‌ام؛ درحالی که من همانند مرده‌شور، پرونده را می‌شویم و آن را به نکیر و منکر که دادستانی است می‌دهم. اوست که تصمیم می‌گیرد که مرده بهشتی یا جهنمی است. تیمسار محترم ما «ب.و.ی» از ناراحتی اینکه چرا باید پسرشان با دختر 13 سالۀ فقیری ازدواج کند، از من بی‌گناه شکایت کرده‌اند. حالا هم پوزش می‌خواهم از اینکه خاطر تیمسار را مکدر ساخته‌ام. با احترام ستوان قربانی». سپس تیمسار سپهبد لایحۀ بازجویی را به دستم داد وگفت امضاء کن، در پرونده دستور داده‌ام که دو ماه در اختیار دادستانی ارتش هستی تا راحت این دو ماه را بتوانیم از تو پذیرایی کنیم. از تلفن‌خانه به شیراز زنگ بزن، به تیمسار سرلشکر پهلوان فرمانده‌ات اطلاع بده که از اعدام نجات یافتی و فعلاً برای بررسی بیشتر 2 ماه در اختیار دادستانی ارتش قرار داری. وقتی من این خبر را به شیراز به فرماندۀ شریفم تلفنی عرض کردم، بسیار خوشحال شد و با صدای مهربانشان خدا را شکر کرد و گفت مواظب خودت باش و وقتی خلاص شدی، حرکتت به شیراز را خبر بده. حتماً منتظرم و تلفن را قطع کرد. خانواده بسیار عزیز و مهربان فرسید (خانم، دختر و پدر) به مدت 60 روز از من همانند فرزند خودشان پذیرایی کردند. مرا به دریا، مشهد، ارومیه و خیلی جاهای دیگر به سفر بردند. گویی‌که من پسرشان هستم و از تحصیل و مسافرت خارج بعد از سال‌ها دوری به خانه برگشته‌ام و این خانوادۀ عزیز و شریف به من که جوان و بی‌تجربه‌ای بودم خیلی چیزها یاد دادند. آداب معاشرت، مهمان‌نوازی، انسانیت و دوست‌داشتن انسان‌ها و... همۀ رفتارشان را الگوی زندگی‌ام قرار دادم. هیچ‌گاه محبت‌هایی را که این خانوادۀ ارزشمند هدیه‌ام کردند، فراموش نمی‌کنم. آنها برای پدر و مادرم سه چمدان برای خودم یک چمدان پر از لباس و کادوهای مختلف تهیه کردند. بلیط هواپیما را خودشان خریدند، خانم و دختر برایم قرآن گرفتند و مرا از زیر آن عبور دادند و آرزوی سلامتی پدر و مادرم را داشتند. تیمسار دادگاه مرا بوسید و خداحافظی کرد. ویدا و لیلی مرا با اتومبیل کورسی خود به فرودگاه مهرآباد آورده و تا پای هواپیما بدرقه‌ام کردند و با گریه از هم جدا شدیم. یکی قرآن گرفت و دیگری در را گشود و من با صد افسوس گفتم ویداجان، لیلی‌جان خداحافظ، خداحافظ! من محبت‌های این خانوادۀ بی‌نظیر، پاک و شریف را تا لب گور به همراه دارم. از فرودگاه مهرآباد تلفنی به دفتر تیمسار سرلشکر پهلوان فرماندۀ عزیزم در شیراز تماس گرفتم که من ساعت 11 فرودگاه شیراز خواهم بود. پای هواپیما در فرودگاه شیراز تیمسار فرماندهی، معاونان و تمام کلانترها و درجه‌دارهای پلیس با دسته گل حضور داشتند و به‌محض پیاده‌شدن تاج گل به گردنم انداختند و همان‌جا گوسفند قربانی کردند و همگی مرا بغل می‌کردند و می‌بوسیدند. از وقتی که فهمیده بودند من به‌خاطر دفاع از افسرم، اعدام را برای خود خریده و با امیری آن هم سرلشکری در افتاده و او را از دریچه پرت کرده‌ام همه مریدم شده بودند و برایم چه احترامی می‌گذاشتند. من توانایی بیان این صحنه‌های عشق و علاقه‌ای را که تمام پرسنل پلیس فارس به من پیدا کرده بودند، ندارم. البته آنها اطلاع نداشتند که چگونه از اعدام رها شده‌ام. نمی‌دانستند که کوه به کوه‌ نمی‌رسد ولی آدم به آدم می‌رسد... از مهربانی‌های مادرم آگاهی نداشتند که مهربانی وانسان دوستی مادر مرا از مرگ نجات داده است. *پدر و مادر می‌کارند و فرزند درو می‌کند* این بود داستان واقعی که برای شب نشینی زمستانه بصورت مجازی ارائه شد.شاد باشید . 🌹پایان 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat