eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5814663897990302884.mp3
7.81M
فایل صوتی (5⃣1⃣) 💐✨ گفتن از دیدارها، گفتن از دیدار امامی است که گاهی برای جویندگان راستین، چهره عیان می‌کند و قلب‌های زنگار گرفته را جلا می‌دهد . . . ✅💐 این اثر ارزشمند، متعلق به کانال فرهنگی @Elteja می‌باشد. 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
🌼عهد نامه مولا جان! عهد می بندم در این زمانه پر ازسیاهی، تا آخرین لحظه و باتمام توان برای خدمت به شما تلاش وجانم را در این راه فدا کنم. امید است که به یاری خداوند متعال و با لطف و عنایت شما، بتوانم به عهدم پایبند باشم. آمین یا رب العالمین🤲 ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 روایت شانزدهم(زندگینامه پیامبر) ✨پیامبر(صلی الله علیه و آله) در سن بیست و پنج سالگی، که عنفوان جوانی او بوده، با زن بیوه چهل ساله ای به نام خدیجه(علیه السلام) ازدواج می کند و تا پنجاه و سه سالگی، تنها به همین یک زن بیوه قناعت می نماید. و تا او زنده بود با شخص دیگری ازدواج ننمود. به این ترتیب دوران جوانی خود را پشت سر گذاشته و به سن کهولت می رسد، بعد به ازدواج های متعددی به جهت مصالح و جنبه های سیاسی، اجتماع، عاطفی و... لذا با هیچ حسابی آن را نمی توان به انگیزه های علاقه جنسی پیوند داد. در قرآن مجید آیات زیادی در رابطه با زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده و دستورات ویژه ای در این باره آمده است. حداقل در دو سوره احزاب و تحریم بیش از ده آیه، با احکام مختلف، در همین رابطه ملاحظه می کنیم که موضوع های متنوعی را مطرح می سازد و زنان آن حضرت را مأمور به تهذیب بیشتر و مراعات حجاب و دوری از نامحرم و بیگانه، و گریز از دنیا پرستی و تجملات می نماید و برای مومنین و مسلمانان در این باره هشدار می دهد که زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) مادران این امت بوده و پس از شهادت و رحلت آن حضرت حق ندارند با آنان ازدواج نمایند و به شخص پیامبر(صلی الله علیه و آله) دستور می دهد که مراقب زنان و خانواده خود باشد و آنان را به انجام فرایض دینی و اهمیت بیشتر در این باره مامور سازد و... (اقتباس از سوره احزاب آیات ۵۰الی ۵۹ و سوره تحریم آیات۱ الی۳) 🍁ده سال بعد از ازدواج با خدیجه(سلام الله علیه) در حالی که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) سی و پنج ساله بود، سِیلی بنیان کن در مکه جاری شد، که در اثر آن، دیوارهای کعبه شکافت، قریش به سرعت به تخریب کعبه پرداختند، تا مجددا آن را بنا نمایند، پس از آنکه ساختمان کعبه به اندازه ای بالا آمد، وقتی خواستند حجرالاسود را در جایش قرار دهند، اشراف و بزرگان آنان درباره شخصی که آن را در جای خود قرار دهد به اختلاف پرداختند و هر طایفه ای می خواست افتخار نصب حجرالاسود نصیب آنها گردد. 🌷در این خصوص بحث و مشاجره در گرفت و چیزی نمانده بود که آتش جنگ میان آنان شعله ور گردد، تا اینکه اَبو اُمَیَّة بن مغیره پدر اُمَّ سَلَمه، که در آن روز از همه رجال قریش پیرتر بود گفت: ای مردم با یکدیگر اختلاف نورزید و کسی را که حکم و داوری او را قبول دارید، میان خود حَکَم قرار دهید. آنان هم گفتند: بنابراین قضیّه را به نخستین کسی که وارد مسجد می شود، موکول می کنیم و نخستین شخصی که وارد شد حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) بود. همه آنان به جهت امانت داری و راستگویی و هوشمندی که در وی سراغ داشتند پذیرفتند، و اظهار داشتند: این شخص محمدامین(صلی الله علیه و آله) است و ما به حَکَمیّت او راضی هستیم. وقتی او را در جریان امر قرار دادند، وی ردای خویش را گسترد، آنگاه گوشه سنگ را گرفت و در میان آن گذاشت و سپس گفت: بزرگ هر طایفه ای یک گوشه ردا(جامه) را بگیرد و بلند کنند، تا به محاذی(روبروی) جای گذاری حجر رسیدند، حضرت با دست مبارک خود، حجر را برگرفت و در جای خود قرار داد و با این کار حکیمانه، مشکلی که نزدیک بود به فتنه ای بزرگ تبدیل شود به پایان رسید. ادامه دارد... ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸تاظهورررررر راهی نمانده 🌸🍃 اگر می خواهی امام زمان عجل الله را ببینی صبح وشب برغریبی امام حسین علیه السلام گریه کن... استاد عالی 🌻أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🌻 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
‌‌💐معرفت مهدوی💐 ◀️ نقش حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) در زندگی افراد 🔸برای شناخت نقش حضرت ولی عصر در زندگی مان ، فرازی از «دعای توسل دیگر» را مورد توجه قرار می‌دهیم: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِحَقِّ وَلِیكَ وَ حُجَّتِكَ صَاحِبِ الزَّمَانِ إِلَّا أَعَنْتَنِی بِهِ عَلَى جَمِیعِ أُمُورِی وَ كَفَیتَنِی بِهِ مَئُونَةَ كُلِّ مُوذٍ وَ طَاغٍ وَ بَاغٍ وَ أَعَنْتَنِی …» 🔸در این فراز دعا، نسبت به امامی معرفت پیدا می‌كنیم كه در ساماندهی همه امور ما نقش دارد؛ امور مادی و معنوی، و امور ظاهری و باطنی ما را سامان می‌دهد. 🔸به واسطه وجود مقدس او قرض‌هایمان ادا می‌شود. قرض، تنها مربوط به امور مادی و مالی نیست. منظور از قرض‌ها، همه حقوقی است كه دیگران به گردن ما دارند و نتوانسته‌ایم آنها را ادا كنیم. 🔸در پرتو ارتباط با وجود مقدس حضرت ولی عصر (عج) موفق می‌شویم حقوقی كه بر عهده ماست پرداخت كنیم. 🔸امام عصر (عج) واسطه فیضی است كه در مشكلات و سختی‌ها معین ماست، برای رفع گرفتاریهای ما همه توانش را به میدان می‌آورد، برایمان دعا می‌كند، و مشكلات مادی و معنوی ما را برطرف می‌نماید. ✍استاد بروجردی 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
💟 خداى خوبم! وقتى تمام روزهاى زندگيم را خوب ورق ميزنم فقط ردپاى تو را ميبينم كه تنها تو با من بسيار مهربان بودى... 💟 تنها تو نگهدار و پشتيبان من بوده و هستى... تو چنان با مهر مرا نظاره ميكنى كه گويى من تنها بنده ات هستم، صفت مهربانترين مهربانان عالم فقط شايسته توست 💟 خداى مهربانم! هر زمان كه تو را صدا بزنم چنان عاشقانه پذيرايم ميشوى كه هيچ عاشقى معشوقه اش را اينگونه نمى نگرد، تو براى من يگانه محبوب و معشوقى... 🌟شبتون بخیر و در پناه خدا🌟 ⭐️🌟✨🌙⭐️🌟✨🌙           @hedye110    
﷽❣ ❣﷽ [اَلسَّلاَمُ‌عَلَيْكَ حِينَ‌تُصَلِّي‌وَتَقْنُتُ اَلسَّلاَمُ‌عَلَيْكَ حِينَ‌تَرْكَعُ‌وَتَسْجُدُ..] سلام برتوهنگامےکہ نمازمےخوانےوقنوت‌بجامےآورۍ، سلام برتوزمانےڪہ ركوع‌وسجودمےنمایۍ... 💚 ➥ @shohada_vamahdawiat
💙 :) 🌱 چهره هاے جذاب نيم ساعت بيشتر بود ڪہ نشستہ بودم و پشت سر هم توپ بيسبال رو پرت مےڪردم سمت ديوار ... مےخورد بهش و برمےگشت ... حوصلہ انجام دادن هيچ ڪارے رو نداشتم ... قبل از اينڪہ آنجلا ترڪم ڪنہ ... وقتے سر ڪار نبودم يا اوقاتم با اون مےگذشت ... يا برنامہ مےريخت همہ دور هم جمع مےشديم ... اون روزها هميشہ پيش خودم غر مےزدم ڪہ چقدر اين دورهمے ها اعصاب خورد ڪنہ ... اما حالا اين سڪوت محض داشت از درون من رو مےخورد ... توپ رو پرت مےڪردم سمت ديوار ... و دوباره با همون ضرب برمےگشت سمتم ... و من غرق فڪر بودم ... بہ زنے فڪر مےڪردم ڪہ بعد از سال ها زندگے و حتے زمانے ڪہ رهام ڪرده بود هنوز دوستش داشتم ... اونقدر ڪہ بعد از گذشت يہ سال هنوز نتونستہ بودم حلقہ ازدواج مون رو از دستم در بيارم ... واسہ همین هم، همہ مسخره ام مےڪردن ... غرق فڪر بودم و توے ذهنم خودم رو توے هيچ شغل ديگہ‌اے جز اداره پليس نمےتونستم تصور ڪنم ... بيشتر از ده سال از زمانے ڪہ از آڪادمے فارغ التحصيل شده بودم مےگذشت ... شور و شوق اوايل بہ نظرم مےاومد ... با چہ اشتياقے روز فارغ التحصيلے يونيفرم پوشيده بودم و نشانم رو از دست رئيس پليس گرفتم ... غرق تمام اين افڪار و ورق زدن صفحات پر فراز و نشيب زندگيم ... صداے زنگ تلفن بلند شد ... از اداره بود ... - خانواده ڪريس تادئو براے دريافت وسائل پسرشون اومدن ... براے ترخيص از بايگانے بہ امضا و اجازه شما احتياج داريم ڪارآگاه ... - بديد اوبران امضا ڪنہ ... ما با هم روے پرونده ڪار ڪرديم ... - ڪارآگاه اوبران براے ڪارے از اداره خارج شدن ... اسم شما هم بہ عنوان مسئول پرونده درج شده ... اگہ نمےتونيد تشريف بياريد بگيم زمان ديگہ‌اے برگردن؟ ... چشم هام برق زد ... انگار از درون انرژے تازہ‌اے وجودم رو پر ڪرد ... از اون همہ بيڪارے و علافے خستہ شده بودم ... سريع از جا پريدم و آماده شدم ... هر چقدر هم ڪار توے اون اداره برام سخت و طاقت فرسا شده بود از اينڪہ بيڪار بشينم ... و مجبور باشم بہ اون جلسات روان درمانے برم بهتر بود ... حالا براے یہ ڪارے داشتم برمےگشتم اونجا ... هر چقدرم ڪوتاه مےتونستم يہ چرخے توے محيط بزنم و شايد خودم رو توے یہ ڪارے جا ڪنم ... اينطورے ديگہ رئيس هم نمےتونست بهم گير بده ... بہ خواست خودم ڪہ برنگشتہ بودم ... وارد ساختمون ڪہ شدم حتے ديدن چهره مجرم ها هم برام جذاب شده بود ... جذابيت و انرژےاے ڪہ چندان طول نڪشيد ... از پلہ ها رفتم پايين و راهروے اصلے رو چرخيدم سمتِ ... خنده روے لبم خشڪ شد ... دنيل ساندرز همراه خانواده تادئو اومده بود ... باورم نمےشد ... اون ديگہ واسہ چے اومده بود؟ ... تمام انرژے‌اے رو ڪہ براے برگشت داشتم بہ يڪباره از دست دادم ... ديدن چهره اش آزارم مےداد ... خيلے جدے ادامہ راهرو رو طے ڪردم و رفتم سمت شون ... اون دورتر از بخش اسناد و بايگانے ايستاده بود و زودتر از بقيہ من رو ديد ... با لبخند وسيعے اومد سمتم ... سلام ڪرد و دستش رو بلند ڪرد ... چند لحظہ بهش نگاه ڪردم ... در جواب سلامش سرے تڪان دادم و بدون توجہ خاصے از ڪنارش رد شدم ... اين بار دوم بود ڪہ دستش رو هوا مےموند .. «اللّهُمَ عَجِّل لِوَلیِّڪَ‌ الفرج» 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
AUD-20220204-WA0015.mp3
4.75M
فایل صوتی (6⃣1⃣) 💐✨ گفتن از دیدارها، گفتن از دیدار امامی است که گاهی برای جویندگان راستین، چهره عیان می‌کند و قلب‌های زنگار گرفته را جلا می‌دهد . . . 🇮🇷🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
📰 روزنامه اطلاعات - ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ 🇮🇷🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
ای آبِروی عالمین خورشیدِ شهرِ کاظمین ای آسمانِ دیده‌ات بارانی از بهرِ حسین درصحنِ گوهرشاد تا میآیم از باب‌الجواد گویا به صحنت میرسم از مدخلِ باب‌المراد (ع)🎉 (ع)🎉 💖🎊🎉 🇮🇷🇮🇷 @shohada_vamahdawiat