دشمن در پناه آهن است و پنداشته است كه راه ما با آتش بسته میشود و ترسِ مرگ ما را از راه باز میدارد، غافل كه ما پیروان ابراهیم هستیم و آتش بر ما گلستان میشود.
در زیر آن آتش بسیار سنگین، مجاهدان راه خدا با یاری او و جلوداری حجتش امام زمان(ع) پیش میروند. دشمن در پناه آهن و آتش است، غافل كه ما در پناه حیدر و حسینیم. آهن در كف ما موم است و به اذنالله آتش بر ما گلستان میشود.
شهید سید مرتضی آوینی🌷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سؤال مهمی که شاید ما هم از خودمان پرسیده باشیم ؟!.....
استاد رائفی پور 🎙
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
#سلام_امام_زمانم💚
ای بهترین #قرارِ دلِ بی قرارِ ما
ای آبروی خلقِ دو عالم #نگارِ ما
ای ماه پشت ابر بیا یابن فاطمه
آقا #فدای_تو همه ایل و تبار ما
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#رویای_نیمه_شب
❣قسمت هفتاد و هشت
✨صبحانه می خوردیم که پدربزرگ گفت: نمی خواهی بروی نرو. حتی اگر پول آنچه را برده اند ندهند، مهم نیست.
🍁امّ حباب برایمان شیر ریخت. لب ها را به هم فشرده بود. توی فکر که بود، این کار را می کرد.
_ببین ابونعیم! ببین چطور با اشتها غذا می خورد! قنواء این بچه را سرگرم می کند. تو حاضر بودی چند بدهی تا گروهی دلقک و شعبده باز، این بچه را سرگرم کنند؟ دارالحکومه، مفت و مجانی نمایشی راه انداخته، برای گرم کردن سر شوریده این بچه. این کجایش بد است! بگذار برود تا بفهمد دنیا فقط مغازه و طلا و جواهر نیست.
پدربزرگ چشم غره ای تحویلش داد.
_هاشم را با حرف هایت گمراه نکن! ما که نمی دانیم آنها چه نقشه ای دارند.
ام حباب خم به ابرو نیاورد.
_چه نقشه ای آقا! یک دختر بچه از خودراضی می خواهد به پدرش یا به یکی دیگر نشان دهد که چه جوان زیبایی را به تور زده. همین! تمام این نمایش برای همین است و بس. ببینید من کی گفتم!
پدربزرگ لقمه ای را که گرفته بود، توی سفره انداخت.
_پناه بر خدا! ما داریم کجا می رویم؟! دنیا برعکس شده. اول یک دختر بچه زیبا و فتنه انگیز، سرزده به مغازه می آید و زندگی و آسایش ما را به هم می ریزد. بعد یک دختربچه ی بازیگوش و آب زیرکاه، پای ما را به دارالحکومه باز می کند و خط و نشان می کشد. حالا هم یک پیرزن پر حرف، برایمان صغرا کبرا می چیند. خدایا خودت به دادمان برس! کار دنیا افتاده دست یک مشت دختربچه و پیرزن!
امّ حباب دیگر حرفی نزد و سفره را جمع کرد. پدربزرگ پیش از رفتن، دست روی شانه ام گذاشت و گفت: خودت تصمیم بگیر. اگر به دارالحکومه رفتی، سعی کن بیش از همیشه هوشیار باشی! من تو را به خدا می سپارم!
من فقط به حماد فکر می کردم. برای همین می خواستم به دارالحکومه برگردم.
ادامه دارد...
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
#حاج_قاسم:
بزودی فتنههایی پیش روی خواهید داشت که کل شهدا آرزوی حضور بجای شما را خواهند داشت!
آنروز من نیستم، ولی شما پشت آقا را خالی نکنید
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌ببینیم بخشهایی از زندگی شهادت گونه ی شهید بابایی🌹
🥀فوق العاده زیبا.🥀
🎬استادعالی
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
✍امام باقر عليه السلام فرمود:
نگهدارى عمل، از خود عمل دشوارتر است. عرض شد: منظور از نگهدارى عمل چيست؟ حضرت فرمود: آدمى براى خداى يگانه بى انباز( بی شریک) بخشش و انفاقى مى كند و اين عمل پنهانى برايش نوشته مى شود، اما سپس كارش را به زبان مى آورد كه در نتيجه آن، ثواب نهانى[كه بيشتر است] پاك مى شود و برايش[ثواب عملِ ] آشكار مى نويسند، بار ديگر آن را به زبان مى آورد، كه در اين بار عملش پاك مى شود و عمل ريايى نوشته مى شود
📚ميزان الحكمه جلد4 صفحه338
#شهداءومهدویت
#نشردهید📡
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
#سلام_امام_زمانم💚
ای بهترین #قرارِ دلِ بی قرارِ ما
ای آبروی خلقِ دو عالم #نگارِ ما
ای ماه پشت ابر بیا یابن فاطمه
آقا #فدای_تو همه ایل و تبار ما
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
✅ بهخاطر نمازهای اول وقتم، اینجا هم فرماندهام!
✍جادههای کردستان آنقدر ناامن بود که وقتی میخواستی از شهری به شهر دیگر بروی، مخصوصاً توی تاریکی، باید گاز ماشین را میگرفتی، پشت سرت را هم نگاه نمیکردی؛ اما زین الدین که همراهت بود، موقع اذان، باید میایستادی کنار جاده تا نمازش را بخواند. اصلاً راه نداشت. بعد از شهادتش، یکی از بچهها خوابش را دیده بود؛ توی مکه داشته زیارت میکرده. یک عده هم همراهش بودهاند. گفته بود «تو اینجا چی کار میکنی؟» جواب داده بوده «بهخاطر نمازهای اول وقتم، اینجا هم فرماندهام.»
شهید#مهدی_زین_الدین🕊🌹
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🌺پروفایل چادرانه
🌸🌼 من حجاب را دوست دارم
🌼 🌱 با حجاب قلب #امام_زمان (عج) و روح شهدا را شاد کنیم
🌺#حجاب یادگار حضرت زهرا(س)
#شهداءومهدویت
#نشردهید📡
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#رویای_نیمه_شب
❣قسمت هفتاد و نه
✨مقابل سندی که ایستادم، دیگر از اضطراب و کنجکاوی روز قبل، در من اثری نبود.
🍁سندی برخاست و با تکان دادن سر و نشان دادن دندان های پوسیده اش به من خوش آمد گفت. در همان حال، سه ضربه به در زد.
بدون توجه به اطراف، به آب نما نزدیک شدم. حس می کردم از پنجره های دارالحکومه به من نگاه می کنند.
مگس های سمجِ مخصوص آن باغ، باز به سراغم آمدند. کسانی که روی پله ها انتظار می کشیدند، بی اختیار به احترام من برخاستند.
فکر کردند از صاحب منصب های دارالحکومه ام که چنان آزاد و بی پروا به طرف ایوان ورودی می روم.
تنها امینه در اتاق بود. داشت آیینه را گردگیری می کرد. صندوقی چوبی و منبت کاری شده، گوشه ای گذاشته شده بود. اتاق تفاوت دیگری با روز قبل نداشت.
_برای کار من، جای دیگری در نظر گرفته شده؟
امینه به صندوق اشاره کرد.
_بنا به دستور بانویم قنواء،در همین اتاق مشغول به کار خواهید شد. آنچه از وسایل و ابزار احتیاج دارید، در این صندوق است.
به صندوق نزدیک شدم تا بازش کنم، قفل بود.
_کلیدش کجاست؟
امینه پیش آمد و قفل را امتحان کرد.
_نمی دانم. چیزی به من نگفته اند. دو خدمتکار، آن را آوردند و بدون هر توضیحی رفتند. شاید فراموش کرده اند قفل را باز کنند.
لبه سکو نشستم و انبه رسیده ای را گاز زدم.
_بگویید بیایند قفل را باز کنند. هر چه زودتر کارم را شروع کنم، زودتر هم تمام می شود.
تعظیم کرد و به شمع دان نقره ایِ روی طاقچه که چند شمع کافوری روی شاخه های آن بود، دستمال کشید.
_تا دقیقه ای دیگر می روم.
کنار پنجره رفتم. به رودخانه و پل نگاه کردم. چشم انداز بی نظیری بود. دوست داشتم اتاقم چنین چشم اندازی داشته باشد.
_امروز با بانویت قنواء چه نمایشی ترتیب داده اید؟
_ایشان دیگر حال و حوصلهٔ نمایش ندارند.
_حق دارند. کار سختی است که هر بار بخواهد، خود را سیاه کند.
امینه با خشمی ناگهانی به طرفم آمد و گفت: لطفا مؤدب باشید آقا! این شمایید که دوستش ندارید و می خواهید او را به بازی بگیرید، اما من نمی گذارم.
ادامه دارد...
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59