🌼🌴🌺🌴🌺🌴🌼
#در_محضر_روح_اله
#سیره_امام_ره
بدبختی ملت ما آن وقتی است که
ملت ما،
از #قرآن جدا باشند
از #احکام_خدا جدا باشند
از #امام_زمان_عج جدا باشند
📚 صحیفه نور، جلد ۶، صفحه ۲۵۹
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹💐🕊🥀🕊💐🌹
#شهدا_و_امام_زمان_عج
#شهید_مدافع_حرم
#محمودرضا_بیضایی
میگفتی آمدهایم که محقق #ظهور مولامون #امام_زمان_عج بشویم .
اگر #العجل بگوییم و برای #ظهور آماده نشویم، #کوفیان آخرالزمانیم.
خوشا به احوالت
#ای_شهید
تو هم زندگیات و هم رفتنت برای #ظهور مولا بود.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
#امام_زمان_عج
أنا خاتِمُ الأوصِياءِ، بي يُدفَعُ البَلاءُ مِن أهلي و شيعَتي
من وصىّ آخرينام، بهوسيلهی من بلا از خانواده و شيعيانم دفع مىشود.
📚 الغیبة طوسی، صفحه 285
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
💐🌴🥀🌷🥀🌴💐
#شهداء
#امام_زمان_عج
#سردار_رشید_اسلام
#حاج_احمد_متوسلیان
برادر عباس برقی می گفت قبل از عزیمت حاجی به سوریه با او صحبت کردیم. حرف از لشگر و اعزام به سوریه و... بود. در لابه لای صحبتها حاج احمد مکثی کرد و گفت: "من که برم لبنان دیگه بر نمی گردم!" گفتیم: "حاجی این حرفا چیه که می زنی، انشاءالله صحیح و سالم برمی گردی." حاجی در حالی که اشک توی چشاش حلقه زده بود گفت: "نه من دیگه برنمی گردم."
ما با تعجب از علت این حرف سوال کردیم. حاجی هم از ملاقات با مولای خود در یکی از شب های دوکوهه گفت. حاج احمد گفت: "عملیات فتح المبین یادتون هست؟ قرار بود قبل از عملیات صد دستگاه تویوتا و آمبولانس و همین تعداد نفربر و... به ما تحویل بدهند. اما در عمل امکانات خیلی جزیی به ما دادند. من آن زمان خیلی ناراحت بودم. با خودم گفتم: چطور ممکنه با این امکانات کم موفق شویم. میترسم با این امکانات، عملیات موفق نباشد.
در همان حال از ساختمان ستاد آمدم بیرون تا وضو بگیرم." توی تاریکی شب یک برادر با لباس سپاهی به سمت من آمد و گفت: "برادر احمد شما خدا و ائمه را فراموش کردید! چرا اینقدر به فکر آمبولانس و امکانات مادی هستید؟!" حاج احمد می گفت من تعجب کردم که این آقا افکار من را از کجا می داند؟! آن برادر ادامه داد: "توکل کن به خدا!! این امکانات مادی رو نادیده بگیر. به خدا قسم شما پیروزید. انشاءالله بعد از این عملیات حمله دیگری در پیش دارید به نام بیت المقدس. شما بعد از آن عازم لبنان می شوید. برای نبرد با اسرائیل. پایان کار شما آنجاست. شما از آن سفر برنمی گردید!!.
📚 کتاب وصال، صفحه ۱۰۶ الی ۱۰۷
جهت سلامتی و تعجیل در فرج
#حضرت_ولیعصر_عج
و شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
گذری بر زندگی
#حر_انقلاب_اسلامی
#قسمت_دوم
نام: شاهرخ
شهرت: ضرغام
تولد: ۱۳۲۸ تهران
شهادت: آبادان ۵۹/۹/۱۷
🍁 اينها مشخصات شناسنامهاي اوست. کسي که در سي و يک سال عمر خود زندگي عجيبي را رقم زد. از همان دوران کودکي با آن جثه درشت و قوی خود، نشان داد که خلق و خوي پهلوانان را دارد #شاهرخ هيچ گاه زير بار حرف زور و ناحق نميرفت. دشمن ظالم و يار مظلوم بود.
🍁 دوازده سالگي طعم تلخ يتيمي را چشيد. از آن پس با سختي روزگار را سپري کرد. در جواني به سراغ کشتي رفت. سنگين وزن کشتي مي گرفت. چه خوب پایه هاي ترقي را يکي پس از ديگري طي مي کرد. قهرمان جوانان، نايب قهرمان بزرگسالان، کشتي فرنگي، همراهي تيم المپيک ايران و...
🍁 اما اينها همه ماجرا نبود. قدرت بدني، شجاعت، نبود راهنما، رفقاي نا اهل و... همه دست به دست هم داد، انساني بوجود آمد که کسي جلو دارش نبود. هر شب کاباره، دعوا، چاقوکشي و... پدر نداشت. از کسي هم حساب نمي برد.
🍁 مادر پيرش هم کاري نمي توانست بکند الا دعا! اشک مي ريخت و براي فرزندش دعا مي کرد. خدايا پسرم را ببخش، عاقبت به خيرش کن. خدايا پسرم را از سربازان #امام_زمان_عج قرار بده. ديگران به او مي خنديدند. اما او مي دانست که سلاح مؤمن دعاست.
🍁 کاری نميتوانست بکند الا دعا. هميشه مي گفت: خدايا فرزندم را به تو سپردم. خدايا همه چيز به دست توست. پسرم را نجات بده! زندگي #شاهرخ در غفلت و گمراهي ادامه داشت. تا اينكه دعاهاي مادر پيرش اثر كرد. مسيحا نفسي آمد و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و امام به وطن بازگشت و از انفاس خوش او مسير زندگي #شاهرخ تغيير كرد.
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#کلاس_درس_شهدا
#شهید_والامقام
#حجت_اصغری
هر شخص یا فرد یا گروهی که بر ضد #ولایت_فقیه فعالیت کند یا قصد تضعیف #ولایت_فقیه و رهبر را داشته باشد بلاشک برضد #صاحب_الزمان_عج هم فعالیت خواهد کرد، چون از مسیر حق خارج شده است.
هر کس در حریم #ولایت_فقیه مطیع باشد هیچ وقت منحرف نخواهد شد و در آخر زمان سربلند خواهدبود و این مانند روز روشن است؛ اشخاصی که #ولی_فقیه را نپذیرند در عصر ظهور #امام_زمان_عج را نشناخته و نخواهند پذیرفت.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌺🍀🌼🍀🌼🍀🌺
🍀 #السلام_علیالمهدی_عج 🍀
💐 آرام جانم، آقا جان!
خوشبختترین #جمعهی سال، آن #جمعهای است که به آمدن شما مزین شود.
آن روزی که خاک قدوم شما سرمه چشم #منتظران آمدنت می شود، آن ساعتی که پنجره قلب های سرد ما با #حضور دلربای شما گرم می شود.
تا آن زمان که خود را در دل شما جا کنم، شب ها و روزها را با عمل به گفتهی #رهبرم سیر می کنم.
سلامتی و تعجیل در فرج #امام_زمان_عج
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌺🍀💐🌸💐🍀🌺
#مولا_امام_زمانم
🌼 یک شب از دفتر عمرم صفحاتی خواندم
🌺 چون به نام تو رسیدم لحظاتی ماندم
🌼 همهی دفتر عمرم ورقی بیش نبود
🌺 همهی آن ورق حسرت دیدار تو بود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
سلامتی و تعجیل در فرج
#امام_زمان_عج
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#عاشقانه_های_شهدا
#شهدا_و_امام_زمان_عج
مناجاتی از
#شهید_عبدالحمید_حسینی
#با_امام_زمان_عج
سلام بر #مهدی، منجی انسانها
ای آقایم، ای سرورم، ای رهبرم و ای امیدم
آقا جان خود بهتر میدانی که جز تو امیدی ندارم و جز به تو دل نبستهام.
آقاجان، آن شب حمله تو را دیدم.
آقا من عاشقم.
آقا من گم کرده دارم.
آقایم، مولایم، تو را به جان خودت، تو را به ناله های زینب، بار دگر بگذار تا تو را ببینم.
دعایم این است که خدایا تا مهدی را ندیدهام مرا از دنیا مبر.
آقایم، مولایم، خدا شاهد است در آزادسازی آبادان ما نبودیم که جنگیدیم، تو بودی آقا.
آقا با چه رویی تو را صدا کنم و با کدامین آبرو تو را بخوانم.
سلامتی و تعجیل در فرج #امام_زمان_عج و شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
💐🥀🌴🌺🌴🥀💐
#شهدا
#امام_زمان_عج
#عنایت_ولیعصر_عج
#شهید_بروجردی
جلسهای داشتیم. وقتی که از جلسه برگشتیم، شهید بروجردی به اتاق نقشه رفت و شروع به بررسی کرد. شب بود و بیرون، در تاریکی فرو رفته بود. ساعت دوی نیمه شب بود، میخواستیم عملیات کنیم. قرار بود اوّل پایگاه را بزنیم، بعد از آنجا عملیات را شروع کنیم. جلسه هم برای همین تشکیل شده بود. با برادران ارتشی تبادل نظر میکردیم و میخواستیم برای پایگاه محل مناسبی پیدا کنیم. بعد از مدتی گفتوگو هنوز به نتیجهای نرسیده بودیم. باید هر چه زودتر محلّ پایگاه مشخص میشد، و الّا فرصت از دست میرفت و شاید تا مدتها نمیتوانستیم عملیات کنیم.
چند روزی میشد که کارمان چند برابر شده بود و معمولاً تا دیروقت هم ادامه پیدا میکرد. خستگی داشت مرا از پای در میآورد. احساس سنگینی میکردم، پلکهایم سنگین شده بود و فقط به دنبال یک جا به اندازه خوابیدن میگشتم تا بتوانم مدتی آرامش پیدا کنم. بروجردی هنوز در اتاق نشسته بود، گوشهای پیدا کردم و به خواب عمیقی فرو رفتم. قبل از نماز صبح از خواب پریدم. بروجردی آمد توی اتاق، در حالی که چهرهاش آرامش خاصی پیدا کرده بود و از غم و ناراحتی چند ساعت پیش چیزی در آن نبود. دلم گواهی داد که خبری شده است. رو به من کرد و پرسید: #نماز_امام_زمان_(ع) را چطور میخوانند؟
با تعجب پرسیدم: حالا چی شده که میخواهی نماز امام زمان (ع) را بخوانی؟ گفت: نذر کردهام و بعد لبخندی زد.گفتم: باید مفاتیح را بیاورم. مفاتیح را آوردم و از روی آن چگونگی نماز را خواندم. نماز را که خواندیم، گفت: برو هرچه زودتر بچهها را خبر کن.
مطمئن شدم که خبری شده وگرنه با این سرعت بچهها را خبر نمیکرد. وقتی همه جمع شدند گفت: برادران باید #پایگاه_را_اینجا بزنیم، همه تعجب کردند.بروجردی با اطمینان روی نقشه یک نقطه را نشان داد و گفت: باید پایگاه اینجا باشد.#فرمانده_سپاه_سردشت هم آنجا بود. رفت طرف نقشه و نقطهای را که بروجردی نشان داده بود، خوب بررسی کرد. بعد در حالی که متعجب، بود لبخندی از رضایت زد و گفت: بهترین نقطه همین جاست، درست همین جا، بهتر از اینجا نمیشود.
همه تعجب کرده بودند. دو روز بود که از صبح تا شام بحث میکردیم، ولی به نتیجه نمیرسیدیم؛ حتی با برادران ارتشی هم جلسهای گذاشته بودیم و ساعتها با همدیگر اوضاع منطقه را بررسی کرده بودیم. حالا چطور در مدتی به این کوتاهی، بروجردی توانسته بود بهترین نقطه را برای پایگاه پیدا کند؟ یکی یکی آن منطقه را بررسی میکردیم، همه میگفتند: بهترین نقطه همین جاست و باید پایگاه را همین جا زد.
رفتم سراغ برادر بروجردی که گوشهای نشسته بود و رفته بود توی فکر. چهرهاش خسته نشان میداد، کار سنگین این یکی دو روز و کم خوابیهای این مدت خستهاش کرده بود. با اینکه چشمهایش از #بیخوابی_قرمز_شده بودند ولی انگار میدرخشیدند و شادمانی میکردند. پهلوی او نشستم، دلم میخواست هرچه زودتر بفهمم جریان از چه قرار است. گفتم: چطور شد محلی به این خوبی را پیدا کردی، الآن چند روز است که هرچه جلسه میگذاریم و بحث میکنیم به جایی نمیرسیم. در حالی که لبخند میزد گفت: راستش پیدا کردن محلّ این پایگاه کار من #نبود. بعد در حالی که با نگاهی عمیق به نقشه بزرگ روی دیوار مینگریست ادامه داد:
شب، قبل از خواب توسل جستم به وجود مقدس امام زمان (ع) و گفتم که ما دیگر کاری از دستمان برنمیآید و فکرمان به جایی قد نمیدهد، خودت کمکمان کن.
بعد پلکهایم سنگین شد و با #خودم_نذر کردم که اگر این مشکل حل شود، به شکرانه #نماز امام زمان (ع) بخوانم. بعد خستگی امانم نداد و همان جا روی نقشه به خواب رفتم.
تازه خوابیده بودم که دیدم آقایی آمد توی اتاق. خوب صورتش را به یاد نمیآورم. ولی انگار مدتها بود که او را میشناختم، انگار خیلی وقت بود که با او آشنایی داشتم.
آمد و گفت که اینجا را پایگاه بزنید. اینجا محل خوبی است و با دست روی نقشه را نشان داد. به نقشه نگاه کردم و محلی را که آن #آقا_نشان میداد را به خاطر سپردم.
از خواب پریدم، دیدم هیچ کس آنجا نیست. بلند شدم و آمدم #نقشه را نگاه کردم، تعجب کردم، اصلاً به فکرم نرسیده بود که در این ارتفاع پایگاه بزنیم و خلاصه اینگونه و با توسل به وجود #مقدس_امام_زمان (ع) مشکل رزمندگان اسلام حل شد.
#منبع: کتاب امام زمان (عج) و شهدا
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🕊🌹🏴🌹🕊🌴
#عاشقانه_های_شهدا
#شهداء
#امام_حسین_ع
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#مهدی_زینالدین
اولين شرط لازم براي #پاسداري از اسلام، اعتقاد داشتن به #امام_حسين_ع است.
هيچ كس نميتواند #پاسداري از اسلام كند در حالي كه ايمان و يقين به #اباعبدالله_الحسين_ع نداشته باشد .
اگر امروز ما در صحنههاي پيكار ميرزميم و اگر امروز ما #پاسدار انقلابمان هستيم و اگر امروز #پاسدار خون #شهدا هستيم و اگر مشيت الهي بر اين قرار گرفته كه به دست شما رزمندگان و ملت ايران ، اسلام در جهان پياده شود و زمينه ظهور حضرت #امام_زمان_عج فراهم گردد ، به واسطه عشق ، علاقه و محبت به #امام_حسين_ع است .
من تكليف ميكنم شما « رزمندگان » را به وظيفه عمل كردن و #حسينوار زندگي كردن .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم
#ماه_خون_و_قیام
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🕊💐🥀💐🕊🌹
🌹 #سالروز شهادت 🌹
#شهید_مدافع_حرم
#محسن_حججی
فرازهایی از وصیتنامه شهید:
از #ولایت_فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که #امام_خامنهای نائب بر حق #امام_زمان_عج است
از همه خواهران عزیزم و از همهی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز #حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند، مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود، مبادا #چادر را کنار بگذارید.
همیشه الگوی خود را #حضرت_زهرا_س قرار دهید
از همهی مردان امت رسول الله می خواهم همواره علی ابن ابیطالب امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از #شهداء درس بگیرید...
خودتان را برای #ظهور_امام_زمان_عج آماده کنید.
همیشه برای خدا، بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همهی شما ختم به خیر میشود ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
کانال شهدای نیروی انسانی
https://eitaa.com/shohadaenirooensani