eitaa logo
شهدای نیروی انسانی
313 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
6هزار ویدیو
8 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadanirooensani ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ورود گردان های لشگر 10 به عملیات 🔴 گردان حضرت علی اکبر(ع) در نیمه شب 19 دیماه به حمله کرد که با توجه به انبوه موانع دشمن و هوشیاری کمین ها کار انجام نشد و گردان امام سجاد(ع) از پهلو وارد 5 ضلعی شد و در ادامه گردان علی اکبر(ع) با عبور از معبر گردان امام سجاد(ع) به کمک آمد و گردان های المهدی(ع) و حضرت زینب(ع) برای توسعه ی عملیات وارد عمل شدند و تا ظهر روز 19 دیماه با شهادت سردار شهید به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
روز 18 دیماه سال 1365قبل از ظهر بود که مامور به از زیر با دو دستگاه وانت به سمت خط حرکت کردند میرفتند که به حمله کنند و عملیات کربلای 5 آغاز بشه. مسوول دسته ما حاج ناصر اسماعیل یزدی بود. لباس های غواصی و تجهیزات رو برداشتیم و به اتفاق دوستان به سمت خط راه افتادیم.قبل از اینکه ماشین وانت از جدا بشه این عکس رو گرفتیم حاج محمد تیموری که همیشه با شوخ طبعی هاش همه رو سر حال می آورد گفت: همه تون امشب شربت شهادت رو نوش جان میکنید بگذار قبل از رفتن ما یه عکس با شهدا بگیریم حاج مجید سیب سرخی هم خودش رو رسوند و گوشه تصویر ایستاد. که همون شب شهید شد با کلاه آبی و که 12 ماه رمضان سال96در جریان حادثه تروریستی مجلس به شهادت رسید با کلاه قهوه ای مشخص است. یادش بخیر راوی: کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🌹 🌹 🔴 بود که انجام شود به روایت حاج علی فضلی ✅ فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع) آقای هاشمی رفسنجانی فرمودند که امام خواسته‌اند که نیروها این عملیات(کربلای5) را انجام بدهند. همین چند جمله‌ی کوتاه در جلسه‌ای که سه شبانه‌روز نیروها بحث کرده بودند و از حداقل استراحت و خواب بهره‌مند بودند مثل این بود که آبی روی آتش ریخته شود.. دیدنی بود چهره فرماندهانی که در آن جمع بودند . چهره‌ی شهید حسن شفیع‌زاده فرمانده توپخانه‌ی سپاه را هیچ وقت از یاد نمی‌برم که چگونه مثل گل شکفت .. همه اعلام آمادگی کردند وگفتند ما برای چنین روزهای سختی ساخته و آماده شده‌ایم تا کاری کنیم که رضایت خاطر ایشان را تأمین شود . امام خواسته باشند و ما بگوییم که آمادگی نداریم! بنا شد که محدوده عملیات قرارگاه‌ها مشخص شده وآنها هم منطقه عملیات یگانها را اعلام کنند. بحث شد که کدام یگان به دژ شلمچه میزند .. گفتند: لشکر 10 سیدالشهداء (ع) که در خط حضور دارد، مأموریت را داشته باشد. بعد از جلسه و مشخص شدن ماموریت لشگرما برای شکستن دژ شلمچه فرصت ما برای آمادگی و انجام عملیات 10 روز بیشتر نبود. باید برای فتح دژ شلمچه به طول 5/5 کیلومتر و تسخیر هلالی اول و دوم تا جاده شلمچه بصره برنامه ریزی می‌کردیم. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ورود گردان های لشگر 10 به عملیات 🔴 گردان حضرت علی اکبر(ع) در نیمه شب 19 دیماه به حمله کرد که با توجه به انبوه موانع دشمن و هوشیاری کمین ها کار انجام نشد و گردان امام سجاد(ع) از پهلو وارد 5 ضلعی شد و در ادامه گردان علی اکبر(ع) با عبور از معبر گردان امام سجاد(ع) به کمک آمد و گردان های المهدی(ع) و حضرت زینب(ع) برای توسعه ی عملیات وارد عمل شدند و تا ظهر روز 19 دیماه با شهادت سردار شهید به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
ساعت حدود 12 شب بود که رمز پشت بیسیم اعلام شد (س) بود. هنوز با موانع پرحجم مقابل کمین های کلنجار میرفتند که درگیری از سمت راست و از طرف آبگرفتگی شروع شد و منورها بود که به آسمان میرفت وهمه جا مثل روز روشن شد. آتش کینه دشمن سینه رو شکافت. و خونشان آب شلمچه را رنگین کرد. سلام الله علیها قفل شد. همه در قرارگاه به تکافو افتادند و نگران تکرار دوباره. اما حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها به امداد آمد و با حمله برق آسای از معبری که با هدایت بی بی دوعالم گشوده شد کمر دشمن شکست. یاد همه شهدای این نبرد عاشورایی بخیر کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🌹 🌹 این روزهای جا داره یاد کنیم از همه‌ی حماسه‌سازان این عملیات به‌خصوص . 🔴 شهید حاج شعبان خودش رو به عملیات رسوند و به عنوان جانشین گردان امام سجاد(ع) وارد عملیات شد. گردان امام سجاد علیه السلام با فرماندهی حاج عباس رنجی و شهید نصیری از پهلو به زدند و وارد پنج ضلعی شدند و نگرانی فرماندهان جنگ که نگران کربلای 4 دیگر بودند برطرف کردند. اینجا بود که نصرت خدا نازل شد و هیمنه دشمن در شلمچه شکست. یاد شهید مدافع حرم شهید شعبان نصیری و شهید حاج قاسم سلیمانی را گرامی می‌داریم. . کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
روز 18 دیماه سال 1365، قبل از ظهر بود که مامور به از زیر با دو دستگاه وانت به سمت خط حرکت کردند می‌رفتند که به حمله کنند و عملیات کربلای 5 آغاز بشه. مسوول دسته ما حاج ناصر اسماعیل یزدی بود. لباس های غواصی و تجهیزات رو برداشتیم و به اتفاق دوستان به سمت خط راه افتادیم. قبل از اینکه ماشین وانت از جدا بشه این عکس رو گرفتیم. حاج محمد تیموری که همیشه با شوخ طبعی هاش همه رو سر حال می آورد گفت: همه تون امشب شربت شهادت رو نوش جان می‌کنید بگذار قبل از رفتن، ما یه عکس با شهدا بگیریم. حاج مجید سیب سرخی هم خودش رو رسوند و گوشه تصویر ایستاد. که همون شب شهید شد با کلاه آبی و که 12 ماه رمضان سال96 در جریان حادثه تروریستی مجلس به شهادت رسید با کلاه قهوه‌ای مشخص است. یادش بخیر راوی: کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🌹 🔴 بود که انجام شود به روایت حاج علی فضلی ✅ فرمانده لشکر10 سیدالشهداء(ع) آقای هاشمی رفسنجانی فرمودند که امام خواسته‌اند که نیروها این عملیات(کربلای5) را انجام بدهند. همین چند جمله‌ی کوتاه در جلسه‌ای که سه شبانه‌روز نیروها بحث کرده بودند و از حداقل استراحت و خواب بهره‌مند بودند مثل این بود که آبی روی آتش ریخته شود... دیدنی بود چهره فرماندهانی که در آن جمع بودند. چهره‌ی شهید حسن شفیع‌زاده فرمانده توپخانه‌ی سپاه را هیچ وقت از یاد نمی‌برم که چگونه مثل گل شگفت... همه اعلام آمادگی کردند و گفتند ما برای چنین روزهای سختی، ساخته و آماده شده‌ایم تا کاری کنیم که رضایت خاطر ایشان را تأمین شود. امام خواسته باشند و ما بگوییم که آمادگی نداریم! بنا شد که محدوده عملیات قرارگاه‌ها مشخص شده و آنها هم منطقه عملیات یگانها را اعلام کنند. بحث شد که کدام یگان به دژ شلمچه میزند... گفتند: لشکر 10 سیدالشهداء (ع) که در خط حضور دارد، مأموریت را داشته باشد. بعد از جلسه و مشخص شدن ماموریت لشکر ما، برای شکستن دژ شلمچه، فرصت ما برای آمادگی و انجام عملیات 10 روز بیشتر نبود. باید برای فتح دژ شلمچه به طول 5/5 کیلومتر و تسخیر هلالی اول و دوم تا جاده شلمچه بصره برنامه ریزی می‌کردیم. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ورود گردان های لشگر 10 به عملیات 🔴 گردان حضرت علی اکبر(ع) در نیمه شب 19 دیماه به حمله کرد که با توجه به انبوه موانع دشمن و هوشیاری کمین ها کار انجام نشد و گردان امام سجاد(ع) از پهلو وارد 5 ضلعی شد و در ادامه گردان علی اکبر(ع) با عبور از معبر گردان امام سجاد(ع) به کمک آمد و گردان های المهدی(ع) و حضرت زینب(ع) برای توسعه ی عملیات وارد عمل شدند و تا ظهر روز 19 دیماه با شهادت سردار شهید به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
ساعت حدود 12 شب بود که رمز پشت بیسیم اعلام شد (س) بود. هنوز با موانع پرحجم مقابل کمین های کلنجار میرفتند که درگیری از سمت راست و از طرف آبگرفتگی شروع شد و منورها بود که به آسمان میرفت وهمه جا مثل روز روشن شد. آتش کینه دشمن سینه رو شکافت. و خونشان آب شلمچه را رنگین کرد. سلام الله علیها قفل شد. همه در قرارگاه به تکافو افتادند و نگران تکرار دوباره. اما حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها به امداد آمد و با حمله برق آسای از معبری که با هدایت بی بی دوعالم گشوده شد کمر دشمن شکست. یاد همه شهدای این نبرد عاشورایی بخیر کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🌹 🌹 این روزهای جا داره یاد کنیم از همه‌ی حماسه‌سازان این عملیات به‌خصوص . 🔴 شهید حاج شعبان خودش رو به عملیات رسوند و به عنوان جانشین گردان امام سجاد(ع) وارد عملیات شد. گردان امام سجاد علیه السلام با فرماندهی حاج عباس رنجی و شهید نصیری از پهلو به زدند و وارد پنج ضلعی شدند و نگرانی فرماندهان جنگ که نگران کربلای 4 دیگر بودند برطرف کردند. اینجا بود که نصرت خدا نازل شد و هیمنه دشمن در شلمچه شکست. یاد شهید مدافع حرم شهید شعبان نصیری و شهید حاج قاسم سلیمانی را گرامی می‌داریم. . کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
💐🌷 بعد از اينكه سال دوم دبيرستان را قبول شدم به سركار رفتم بعد از 45 روز آن كار راترك كردم و به رفتم و من چون متولد 1349 بودم، نمي گذاشتند و براي همين در فتوكپي شناسنامه دست كاري كردم و ما را به (ع) معرفي كردند. در (ع) تهران كه مي خواستند ما را تقسيم بكنند، يكي از نماينده هاي به آنجا آمده بود و از ماموریت در جبهه گفت و من داوطلب اعزام به تخریب شدم. به گردان تخريب رفتم و همان اول با معاون گردان صحبت كردم كه وقتي مدرسه ها باز شد من بايد بروم و او هم قبول كرد و من 45 روزي ماندم و با بچه ها انس گرفتم واحتياجات جبهه و خودم را ديدم و بالاخره قسمت اين بود كه ما آنجا بمانيم. در آنجا كلاس هاي آشنائي با مين مي گذاشتند و كلاسهاي آر پي جي و تيراندازي هم داشتيم شروع شد و ما به منطقه رفتيم ولي قسمت نبود كه در این عمليات شركت كنيم و بعد از عمليات يكسري از بچه ها را به مشهد بردند بعد از اينكه از مشهد آمديم گردان براي بچه ها آموزش گذاشت و ما در آن شركت كرديم و تا اينكه قرار شد شروع بشود و يكسري از بچه ها را بردند كه ياد بگيرند و من هم رفتم و 10-15 روز بيشتر طول نكشيد و آماده عملیات شدیم. در به عنوان به گردان مامور شدیم. معبر ما به نام (س) بود. شب عملیات قبل از ما تعدادی از جلو رفته بودند تا موانع رو بشکافند و معبر برای عبور غواصان ایجاد کنند. قبل از رسیدن گروهانی که ما همراهش بودیم عملیات لو رفت. 8 رده سیم خاردار جلوی ما بود و هر رده باز 8 رديف سيم خاردار داشت كه 4 تا روي آب و 4 تا زير آب ، و يكسري از مين ها هم زیر آب بودكه يكي از بچه ها ، پايش روي مين رفت و شهيد شد. از طرف فرماندهي گردان فرمان رسيد كه به هر نحوي هست بقیه راه را باز كنند حتي اگر بايد روي سيم خاردار بخوابند به علت آتش دشمن تعدادی از بچه ها شهید و مجروح شده بودند. قرار شد برای حمله به دشمن و رسیدن به در گروه های 5 و 10 نفره با استفاده از به دشمن حمله کنیم و از موانع عبور کرده و به دژ برسیم. يكي از بچه هاي جلوی ستون قرار گرفت و يكي از پشت سر او و من هم پشت سر ايشان و چند نفر ديگر هم پشت سر من ایستادند و به یک ستون حرکت کردیم برای عبور از موانع. هنوز چند متری نرفته بودیم که آتش دشمن به سمت ما قفل شد و در یک لحظه با تیر اندازی دشمن داخل آب برادر اطلاعات عمليات شهيد شد و نفر جلوی من هم که از بچه های خودمون بود تير به سرش خورد و شهيد شد. من سر ستون بودم و مسیر رو ادامه دادم هرچه جلو میرفتم آتش تیربارهای دشمن سنگین و دقیق تر میشد تا جایی رسیدیم که پشت سرم رو نگاه کردم و دیدم کسی نیست. تعدادی مجروح و شهید شده بودند و همان لحظه هم احساس کردم دست چپم سنگین شد. تیر به دستم خورده بود. دیدم دستم دیگه کار نمیکنه و خودم رو روی آب سر دادم تا به خاکریزی که سمت راست معبر بود و پای یکی از مجروحین رو هم گرفتم و به خاکریز چسبیدیم. چند ساعتی گذشت. هوا به شدت سر بود و خون زیادی از ما رفته بود و همه‌ی وجودمان رو سرما گرفته بود. تیم های که جلو رفته بودند داشتند برمی‌گشتند. دستور رسیده بود که غواص ها عقب بیایند. اونها به داد ما رسیدند و کمک کردند و ما ما را روي آب هل دادند و قايق آمدند و ما سوار شديم. ما رو با آمبولانس به اهواز و از آنجا هم به مشهد اعزام شدیم و در بیمارستان مشهد ادامه عمليات را از تلويزيون نگاه كرديم. 45 روز دستم توي گچ بود و بعد از طی شدن ایام درمان مجددا به برگشتم و برای عملیات بعد اعلام آمادگی کردم. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani