eitaa logo
شهدای نیروی انسانی
296 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
5 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadanirooensani ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀🌹🌹🍀 ✍🏿✍🏿 راوی : _زینال_حسینی که آمد حامل اخباری از منطقه درگیری بود، اولین سوالی که از شهید سیدمحمد کردم گفتم: سید، از چه خبر؟ سید بلادرنگ گفت: . این خبر سید همه بچه‎ها را غصه‎دار کرد. بچه‎ها یکدیگر را تسلی می‎دادند. سید هم می‎خواست گریه کند، با بچه‎ها، اما خودش را به‎سختی نگه می‎داشت. آن روز نماز ظهر و عصر با تأخیر برگزار شد. نماز که تمام شد همه رفتند برای نهار داخل چادرها. اما شهید سید محمد داخل حسینیه در غم از دست دادن بچه‎ها می سوخت. با اصرار سید را از جا بلند کردیم و از در بیرون آمدیم تا برای نهار به چادر فرماندهی برویم. که تویوتای گردان رسید و مستقیم آمد مقابل حسینیه الوارثین. یکی از بچه‏ها آمد پائین و با سید روبوسی کرد. شهید سیدمحمد ازش پرسید: چه خبر؟ اون بی‏معرفت هم بدون ملاحظه گفت: سید، داداشت . . تا اینو گفت سید با یک حسرتی گفت: خوش به حالش . من کنارش بودم. دیدم همان‏طور که ایستاده بود، عقب عقب رفت و تکیه به دیوار حسینیه داد و یواش یواش پاهاش سست شد و روی زمین نشست. گفت: مجتبی به آرزویش رسید و اما من جواب مادرم را چی بدم؟. به عنوان تخریبچی به گردان حضرت علی اصغر(ع) مامور شد. سید در حین زدن معبر کنار در حالی که را می کشید با روشن شدن مین منور بدن نازنینش آماج گلوله های دوشکا قرار گرفت و به علت عقب نشینی از مواضع فتح شده پیکر مطهر سید مهدی دهها روز در منطقه درگیری برجای ماند، تا اینکه خرداد ماه سال ۶۵ این ابدان مطهر از خاک برداشته شد. بدن شهید سیدمهدی اعتصامی به کرج منتقل و در امام‎زاده محمد کرج به خاک رفت. پیکر در حالی‌که توسط دشمن زیر خاک قرار گرفته بود و وسایل شخصی و پوتین‎های او را بالای سرش گذاشته بودند، پیدا شد و به تهران منتقل و در قطعه ۵۳ بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد. 🍀🌹🌹🍀 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🔷بعضی از شهدا خودشون رو به موقع رسوندند امیر هم یکی از اون ها بود امیر اذرسرا سال‌ها بود که در واحد حفاظت شخصیت‌ها از قدیمی‌ها بود. اما موقع عملیات‌ها خودش رو می‌رسوند این ها آچار فرانسه دو تا یگان تهران یعنی ل27 و لشگر 10 بودند ارتباطشون با جبهه رو حفظ کرده بودند و بوی عملیات که به مشامشون می‌رسید زود خودشون رو می‌رسوندند.. اردیبهشت 65 بود که شهید امیر با یه تعداد از همکارانش مثل شهید اصغر ایرلو و حسین اصغری و چند تای دیگه اومدند پیش ... به وقت رسیدن، چون عملیات در پیش بود و حاج حسین هم اون ها رو فرستاد گروهان امیر مرادزاده که قرار بود اول به دل دشمن بزنند. این ها نیروی آزاد بودن و با اومدن این پاسدارهای نبرد دیده و با تجربه رقم خورد و به دل دشمن زدند و در یک نبرد نزدیک با تیربارهای دشمن پیکرهاشون روی زمین افتاد و دومین شهید آذرسرا و سومین شهید خانواده آذرسرا آسمانی شد... شهید امیر آذرسرا وقتی به سوی حجله شهادت می‌رفت دو تا آقا پسر خردسال داشت و برای خدا از همه گذشت و پیکر مطهرش بیش از ده روز زیر آفتاب سوزان برجای ماند... ✅ در سی و هشتمین سالروز شهادتش یادش را گرامی می‌داریم. . کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani