eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.2هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹در سال ۱۳۴۷، به زیارت بارگاه ملکوتی حضرت معصومه (س) رفته بودیم. پس از زیارت، ‌به موزه آن حضرت رفتیم. آنجا قرآن‌های خطی بسیاری در معرض دید عموم قرار گرفته بود و شریف با علاقه خاصی آنها را می‌دید. 🔸به او گفتم، شما می‌توانید یک قرآن به خط خودتان بنویسید. او خندید و پس از بازگشت از سفر، به تدارکات وسایل نگارش قرآن پرداخت. همان روزهای اول بود که به من گفت: «هروقت کار نوشتن این قرآن پایان یابد. عمر من هم به پایان می‌رسد. 🔹او آنقدر به کار خودش علاقه داشت که حتی تذهیب حاشیه قرآن را نیز خودش انجام داد. سال‌ها گذشت و در سال ۱۳۵۸ کار نوشتن قرآن کریم به پایان رسید و دو ماه پس از آن رهسپار کردستان شد؛ چون ضدانقلاب در کردستان کشتار می‌کرد.» و اﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻳﺶ ﺭﺳﻴﺪ ✍ به روایت همسربزرگوارشهید 📎 معاون لشگر ۲۱ حمزه ارتش 🌷 ولادت : ۱۳۱۶/۱/۲شیراز شهادت: ۱۳۵۸/۸/۱۰ سردشت 🌷 🌷 🌹 🔺🔺🔺🔺🔺🔺 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
استادان و معلمان و اولیاء مدرسه ام یک حرف کوچک هم با شما دارم، شما از من می خواستید که تکلیفم را بنویسم من هم تکلیفم را نوشتم اما نه با قلم روی کاغذ بلکه با خون بر روی خاک. شهادت درسی بود که من از جان آن را خواندم و چون یک شاگرد خوب آن را یاد گرفتم و در کلاسی که معلم آن الله بود و به شاگردانش که شهیدان آن را به خوب جواب دادند و اگر خواست پروردگار باشد قبول خواهم شد و به کلاس بالاتر ترفیع خواهم یافت.." بخشی،از وصیتنامه 🌷 🌹 ☘🌺☘🌺☘ : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷 از گرمای هوا شده بودم یک پارچه اب. زیر پوشم را در اوردم و نشستم به شستن. یکی از دوست هام رسید. گفت چیکار می کنی؟ گفتم نمی بینی, زیر پیرهنم کثیف شده می شورم! گفت تو این گرما؟ گفتم خوب همین یکی را بیشتر ندارم,باید بشورم که بپوشم! گفت:اخه, پسر مسؤل تدارکات که یک انبار جنس دستشه باید یه زیرپیراهن داشته باشه! دیدم راست میگه. رفتم سراغ بابا, گفتم حاجی یه زیرپیراهن به من میدی؟ گفت:مگه نداری؟ گفتم:چرا, فقط یکی! گفت خوب بیشتر رزمنده ها یکی دارن! گفتم اما همه باباشون مسؤل تدارکات نیست! گفت: تو هم مثل همه, طبق قانون سهمیه تو هر شش ماه یکی هست! برگشتم. چند ساعت بعد سربازی سراغم را می گرفت. بسته ای به من داد. از طرف بابا بود. باز کردم, دیدم یک زیرپیراهن سفید است, دست دوم بود, اما تمیز, بوی بابا را می داد, لباس خودش بود... #ﺣﻔﻆ_ﺑﻴﺖ_اﻟﻤﺎﻝ 🌿🌹🌷🌹🌿 #شهیدحاج_موسی_رضازاده #شهدای_فارس🌷 #ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ_ﻟﺠﺴﺘﻴﻚ ﻟﺸﻜﺮ اﻟﻤﻬﺪﻱ #ﻳﺎﺩﺷﻬﻴﺪ_ﺑﺎﺻﻠﻮاﺕ 🌹 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... #ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ: ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
برای مأموریت به سامرا رفته بود و در زیرزمین حرم عسکریین مستقر بودند. یکی از همین شب ها وارد صحن امام حسن می شود تا با من تماس بگیرد. داعش خمپاره ای به سمت گنبد امام حسن عسکری شلیک کرده بود که به هدف نخورده و رد شده بود. اما در شلیک خمپاره دوم، ترکش به شهید علمداری اصابت میکنه که منجر به شهادت ایشون میشه. همان شب آخر که میان سر و صدای حرم با عجله قطع کرد و گفت فردا تماس میگیرم، در صجن امام حسن عسکری، فدای مولایش شد. 👈🏻ﺭاﻭﻱ : همسر شهید 🌺🌷🌺🌷🌺 #ﺷﻬﻴﺪﺷﺠﺎﻋﺖﻋﻠﻤﺪاﺭﻱ #شهدای_ﻣﺪاﻓﻊ_ﺣﺮﻡفارس #ﻳﺎﺩﺷﻬﻴﺪ_ﺑﺎﺻﻠﻮاﺕ 🌹 ▫️◾️▫️◾️▫️◾️ ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... #ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ: ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﻴﺪ ﻓﺪاﻳﻲ اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﺞ #ﺷﻬﻴﺪﻋﺒﺪاﻟﺤﻤﻴﺪﺣﺴﻴﻨﻲ #شهدای_فارس 🌹 #ﻳﺎﺩﺷﻬﻴﺪ_ﺑﺎﺻﻠﻮاﺕ ☘🌺☘ .......... #ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ: ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv
🌱🌹🌱🌹 *شهیداستان فارسےکہ همنام حضرت عباس(ع) بود و باذکر آن حضرت شهید شد....* 👇👇 🌷گرماگرم عملیات کـربلاے ۵ بود. با دوستـان دمے دور هم نشسـته بودیم. عباس گفـت بچـہ ها شما بعدازجنگ مےخواهیـد چہ کار کنیـد؟ هر کـس چیزی گفت و آرزویی. از خودش پرسیدیم... گفت: دعـاکنید خدا را نصیب مـاکند.کہ بـعدازجنـگ معلوم نیست عاقبـت به خـیر شـویم! آن یکے دو روز آخـر چهـره اش یکپارچه نور شدت بود. با هم برای بازدید از خط رفته بودیم که صدای خمپاره ای امد بعـد هم صدای .... بدن عباس چـاک چـاک شده بود. آنقدر یا ابوالفضل گفت تا به وصال رسید. 🌸🌿🌺🌿🌸 🌹 ↘️ تولد:۱۳۳۹-اقلید شهادت:عملیات کربلای ۵-شلمچه 🌺🌷🌺🌷🌺🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ........ : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺳﺎﻟﮕﺮﺩ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺷﻬﻴﺪ اﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩﻱ اﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺱ ... 🍂🌱🍂🌱 روز عاشورا بود. انقدر گریه و انابه کردم که بی هوش شدم. اقایی خاک الود به سمتم امد و قنداقه ای در اغوشم گذاشت و گفت بزرگش کن. گفتم من خودم بچه زیاددارم وقت ندارم. گفت واسه علی اصغر امام حسین هم وقت نداری! گفتم شما که هستید؟ گفت :امام سجاد. میلاد #امام_سجاد بدنیا اﻣﺪ در روز #شهادت امام سجاد ﺩﺭ #ﮔﺮﺩاﻥ اﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ ع ﺩﺭ #ﻋﻤﻠﻴﺎﺕﻣﺤﺮﻡ به شهادت رسید. 🌹🌷🌹🌷🌹🌷 #شهیدعلی_اصغراتحادی #ﺳﺎﻟﮕﺮﺩﺷﻬﺎﺩﺕ #شهدای_فارس 🌹 #ﻳﺎﺩﺷﻬﻴﺪ_ﺑﺎﺻﻠﻮاﺕ 🌺🌹🌺🌹 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... #ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ: ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 #ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
صبح زود فردای عقدمان به تپه شهدای گمنام جهرم رفتیم‌، آن روز ایمان از هر ﺟﺎﻳﻲ حرف زد... از مسافرت‌ها و گردش‌های دوران مجردی‌اش. ﮔﻔﺖ :کربلا که می‌رود در بین شش گوشه می‌نشیند و همانجا آرزوی شهادت می‌کند و شهادتش را از حضرت می‌خواهد. .... پاتوق ایمان و دوستانش همیشه مزار شهدا رضوان بود. تفریحگاه صبح و شب و نصف شبشان بود. ایمان عاشق شهدا بود و شهادت بزرگترین آرزویش. اما هیچ وقت حرفی از رفتن و شهید شدن تا زمانی که در کنار من بود نمی زد. هر حرفی از رفتن، نبودن و جدایی من از ایمان در میان می‌آمد، من را به هم می‌ریخت و نمی‌خواست من را ناراحت کند و یا اینکه ناراحتی من را حتی ببیند ﻭﻟﻲ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﻪ اﺭﺯﻭﻳﺶ ﺭﺳﻴﺪ .... 🌷 🌹 🌺🌷🌺🌷 ﺑﺎ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
نامه ای امام ، ما را ببخش که بیش از یکبار نمیتوانیم فرمانت را لبیک بگوییم، به فرمانت آن قدر در جبهه می مانیم که بر پیکرمان گل مقاومت بروید . سنگر تنها خانه ای است که اجاره خون ماست . ما این سنگر را به همه ی جهان تعویض نخواهیم کرد و هروقت دلمان هوای بهشت می کند سر از خاکریز بالا می بریم و غروب آفتاب را مشاهده می کنیم . بگذار که ما را دیوانه بخوانند ، ما را عده ای جوان نادان بنامند. مادرم به تو نمی گویم گریه نکن ، هرچه خواستی گریه کن و هروقت خواستی شهادتم را به رخ انقلاب بکشی حضرت زینب (س) را به یاد بیاور که چگونه برادر وفرزند وهمگی کسان خود را در راه اسلام فدا کرد و تن به اسارت داد. 🌹 •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈• ....🌺🌷🌷🌺... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈•
👆 دقتش در حلال و حرام خیلے زیاد بود، استفاده از بیت‌المال بسیار حساس بود.👌 وقتی بچه‌ها ڪوچڪ بودند ،گاهی با پدر به محل ڪارش میرفتند. من میدانستم آن روزےڪه بچه‌ها با پدر سر کار رفتند بعدازظهر گرسنه برمےگردند🌹 بچه‌ها ما بین خود و پدر اسم رمزے داشتند به این معنے بود ڪه این چیزے که میخواهید مال شما نیست. حتی شهید بعد از مدتے ڪه در خانه سازمانے بود آنجا را تخلیه ڪردیم و خانه اجاره ڪردیم. از ایشان پرسیدند: مگر از شما خواسته شده ڪه خانه را تحویل دهید. گفت نه، من به اندازه‌اے ڪه باید از آن خانه استفاده میڪردم، استفاده ڪردم. براے اینڪه خیالش از این جهت راحت باشد در بسیارے از مواقع از ماشین شخصی خودش برای ماموریت‌ها استفاده میڪرد🌸 ☘🌹🌹☘ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷 ... 🍂🌱🍂🌱 روز عاشورا بود. انقدر گریه و انابه کردم که بی هوش شدم. اقایی خاک الود به سمتم امد و قنداقه ای در اغوشم گذاشت و گفت بزرگش کن. گفتم من خودم بچه زیاددارم وقت ندارم. گفت واسه امام حسین هم وقت نداری! گفتم شما که هستید؟ گفت : . 👈میلاد بدنیا اﻣﺪ اﺳﻤﺶ ﺭا ﮔﺬاﺷﺘﻴﻢ ﻋﻠﻲ اﺻﻐﺮ 👈 در روز امام سجاد ﺩﺭ 👈 اﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ ع ﺩﺭ 👈 به شهادت رسید. 🌹🌷🌹🌷🌹🌷 🌹 🌺🌹🌺🌹 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔹در سال ۱۳۴۷، به زیارت بارگاه ملکوتی حضرت معصومه (س) رفته بودیم. پس از زیارت، ‌به موزه آن حضرت رفتیم. آنجا قرآن‌های خطی بسیاری در معرض دید عموم قرار گرفته بود و شریف با علاقه خاصی آنها را می‌دید. 🔸به او گفتم، شما می‌توانید یک قرآن به خط خودتان بنویسید. او خندید و پس از بازگشت از سفر، به تدارکات وسایل نگارش قرآن پرداخت. همان روزهای اول بود که به من گفت: «هروقت کار نوشتن این قرآن پایان یابد. عمر من هم به پایان می‌رسد. 🔹او آنقدر به کار خودش علاقه داشت که حتی تذهیب حاشیه قرآن را نیز خودش انجام داد. سال‌ها گذشت و در سال ۱۳۵۸ کار نوشتن قرآن کریم به پایان رسید و دو ماه پس از آن رهسپار کردستان شد؛ چون ضدانقلاب در کردستان کشتار می‌کرد.» و اﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻳﺶ ﺭﺳﻴﺪ ✍ به روایت همسربزرگوارشهید 📎 معاون لشگر ۲۱ حمزه ارتش 🌷 🌷 🌷 🌹 🔺🔺🔺🔺🔺🔺 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
صبح زود فردای عقدمان به تپه شهدای گمنام جهرم رفتیم‌، آن روز ایمان از هر ﺟﺎﻳﻲ حرف زد... از مسافرت‌ها و گردش‌های دوران مجردی‌اش. ﮔﻔﺖ :کربلا که می‌رود در بین شش گوشه می‌نشیند و همانجا آرزوی شهادت می‌کند و شهادتش را از حضرت می‌خواهد. .... پاتوق ایمان و دوستانش همیشه مزار شهدا رضوان بود. تفریحگاه صبح و شب و نصف شبشان بود. ایمان عاشق شهدا بود و شهادت بزرگترین آرزویش. اما هیچ وقت حرفی از رفتن و شهید شدن تا زمانی که در کنار من بود نمی زد. هر حرفی از رفتن، نبودن و جدایی من از ایمان در میان می‌آمد، من را به هم می‌ریخت و نمی‌خواست من را ناراحت کند و یا اینکه ناراحتی من را حتی ببیند ﻭﻟﻲ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﻪ اﺭﺯﻭﻳﺶ ﺭﺳﻴﺪ .... 🌷 🌹 🌺🌷🌺🌷 ﺑﺎ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌱🌹🌱🌹 *شهیداستان فارسےکہ همنام حضرت عباس(ع) بود و باذکر آن حضرت شهید شد....* 👇👇 🌷گرماگرم عملیات کـربلاے ۵ بود. با دوستـان دمے دور هم نشسـته بودیم. عباس گفـت بچـہ ها شما بعدازجنگ مےخواهیـد چہ کار کنیـد؟ هر کـس چیزی گفت و آرزویی. از خودش پرسیدیم... گفت: دعـاکنید خدا را نصیب مـاکند.کہ بـعدازجنـگ معلوم نیست عاقبـت به خـیر شـویم! آن یکے دو روز آخـر چهـره اش یکپارچه نور شدت بود. با هم برای بازدید از خط رفته بودیم که صدای خمپاره ای امد بعـد هم صدای .... بدن عباس چـاک چـاک شده بود. آنقدر یا ابوالفضل گفت تا به وصال رسید. 🌸🌿🌺🌿🌸 🌹 ↘️ تولد:۱۳۳۹-اقلید شهادت:عملیات کربلای ۵-شلمچه 🌺🌷🌺🌷 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷 ... 🍂🌱🍂🌱 روز عاشورا بود. انقدر گریه و انابه کردم که بی هوش شدم. اقایی خاک الود به سمتم امد و قنداقه ای در اغوشم گذاشت و گفت بزرگش کن. گفتم من خودم بچه زیاددارم وقت ندارم. گفت واسه امام حسین هم وقت نداری! گفتم شما که هستید؟ گفت : . 👈میلاد بدنیا اﻣﺪ اﺳﻤﺶ ﺭا ﮔﺬاﺷﺘﻴﻢ ﻋﻠﻲ اﺻﻐﺮ 👈 در روز امام سجاد ﺩﺭ 👈 اﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ ع ﺩﺭ 👈 به شهادت رسید. 🌹🌷🌹🌷🌹🌷 علی_اصغر اتحادی 🌹 🏴🏴🏴🏴 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔹در سال ۱۳۴۷، به زیارت بارگاه ملکوتی حضرت معصومه (س) رفته بودیم. پس از زیارت، ‌به موزه آن حضرت رفتیم. آنجا قرآن‌های خطی بسیاری در معرض دید عموم قرار گرفته بود و شریف با علاقه خاصی آنها را می‌دید. 🔸به او گفتم، شما می‌توانید یک قرآن به خط خودتان بنویسید. او خندید و پس از بازگشت از سفر، به تدارکات وسایل نگارش قرآن پرداخت. همان روزهای اول بود که به من گفت: «هروقت کار نوشتن این قرآن پایان یابد. عمر من هم به پایان می‌رسد. 🔹او آنقدر به کار خودش علاقه داشت که حتی تذهیب حاشیه قرآن را نیز خودش انجام داد. سال‌ها گذشت و در سال ۱۳۵۸ کار نوشتن قرآن کریم به پایان رسید و دو ماه پس از آن رهسپار کردستان شد؛ چون ضدانقلاب در کردستان کشتار می‌کرد.» و اﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻳﺶ ﺭﺳﻴﺪ ✍ به روایت همسربزرگوارشهید 📎 معاون لشگر ۲۱ حمزه ارتش 🌷 🌷 🌷 🌹 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
صبح زود فردای عقدمان به تپه شهدای گمنام جهرم رفتیم‌، آن روز ایمان از هر ﺟﺎﻳﻲ حرف زد... از مسافرت‌ها و گردش‌های دوران مجردی‌اش. ﮔﻔﺖ :کربلا که می‌رود در بین شش گوشه می‌نشیند و همانجا آرزوی شهادت می‌کند و شهادتش را از حضرت می‌خواهد. .... پاتوق ایمان و دوستانش همیشه مزار شهدا رضوان بود. تفریحگاه صبح و شب و نصف شبشان بود. ایمان عاشق شهدا بود و شهادت بزرگترین آرزویش. اما هیچ وقت حرفی از رفتن و شهید شدن تا زمانی که در کنار من بود نمی زد. هر حرفی از رفتن، نبودن و جدایی من از ایمان در میان می‌آمد، من را به هم می‌ریخت و نمی‌خواست من را ناراحت کند و یا اینکه ناراحتی من را حتی ببیند ﻭﻟﻲ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﻪ اﺭﺯﻭﻳﺶ ﺭﺳﻴﺪ .... 🌷 🌹 🍃🌷🍃 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷 ... 🍂🌱🍂🌱 روز عاشورا بود. انقدر گریه و انابه کردم که بی هوش شدم. اقایی خاک الود به سمتم امد و قنداقه ای در اغوشم گذاشت و گفت بزرگش کن. گفتم من خودم بچه زیاددارم وقت ندارم. گفت واسه امام حسین هم وقت نداری! گفتم شما که هستید؟ گفت : . 👈میلاد بدنیا اﻣﺪ اﺳﻤﺶ ﺭا ﮔﺬاﺷﺘﻴﻢ ﻋﻠﻲ اﺻﻐﺮ 👈 در روز امام سجاد ﺩﺭ 👈 اﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ ع ﺩﺭ 👈 به شهادت رسید. 🌹🌱🌷🌱🌹 علی_اصغر اتحادی 🌹 🏴🏴🏴🏴 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
✍صبح زود فردای عقدمان به تپه شهدای گمنام جهرم رفتیم‌، آن روز ایمان از هر ﺟﺎﻳﻲ حرف زد...💝 از مسافرت‌ها و گردش‌های دوران مجردی‌اش☺️. ﮔﻔﺖ :کربلا که می‌رود در بین شش گوشه می‌نشیند و همانجا آرزوی شهادت می‌کند و شهادتش را از حضرت می‌خواهد. ....😞 پاتوق ایمان و دوستانش همیشه مزار شهدا رضوان بود. تفریحگاه صبح و شب و نصف شبشان بود. 🇮🇷 ایمان، عاشق بود و بزرگترین آرزویش. 🌹 اما هیچ وقت حرفی از رفتن و شهید شدن تا زمانی که در کنار من بود نمی زد. هر حرفی از رفتن، نبودن و جدایی من از ایمان در میان می‌آمد، من را به هم می‌ریخت و نمی‌خواست من را ناراحت کند و یا اینکه ناراحتی من را حتی ببیند ﻭﻟﻲ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﻪ آﺭﺯﻭﻳﺶ ﺭﺳﻴﺪ ....شد شهید مدافع حرم 🌷 🌹 🍃🌷🍃 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷 ... 🍂🌱🍂🌱 روز عاشورا بود. انقدر گریه و انابه کردم که بی هوش شدم. اقایی خاک الود به سمتم امد و قنداقه ای در اغوشم گذاشت و گفت بزرگش کن. گفتم من خودم بچه زیاددارم وقت ندارم. گفت واسه امام حسین هم وقت نداری! گفتم شما که هستید؟ گفت : . 👈میلاد بدنیا اﻣﺪ اﺳﻤﺶ ﺭا ﮔﺬاﺷﺘﻴﻢ ﻋﻠﻲ اﺻﻐﺮ 👈 در روز امام سجاد ﺩﺭ 👈 اﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ ع ﺩﺭ 👈 به شهادت رسید. علی_اصغر اتحادی 🌹 🏴🏴🏴🏴 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید