#امام_رضا علیه السلام
گندم به کبوتر بدهم، شعر بگویم
آخر چه کنم در حرمت؟! کار زیاد است...
#علیرضا_قنبری🌱
#یاعلی_بن_موسی_الرضا💚
@shokoohsher✨
گرد و غبار از دل خود پاک می کنیم
در صحن اگر که دست به جارو گرفته ایم..
#عاطفه_جوشقانیان☘️
#حضرت_معصومه 💚
@shokoohsher✨
✨شکوهِ شعر✨
گرد و غبار از دل خود پاک می کنیم در صحن اگر که دست به جارو گرفته ایم.. #عاطفه_جوشقانیان☘️ #حضرت_معص
از هرکسی به غیر شما رو گرفته ایم
برگیم و با نسیم حرم خو گرفته ایم
هوهوی باد در حرمت موج می زند
او را به خدمت تو اذان گو گرفته ایم
گرد و غبار از دل خود پاک می کنیم
در صحن اگر که دست به جارو گرفته ایم
بر شانه رواقت اگر گریه می کنیم
از ابرهای صحن تو الگو گرفته ایم
ای ساحل امید! کنار ضریح تو
هربار یاد کشتی پهلو گرفته ایم
مهر تو را که ضامن ما روز محشر است
از آستان ضامن آهو گرفته ایم
#عاطفه_جوشقانیان☘️
#غزل
@shokoohsher✨
#امام_رضا علیه السلام
هر که مشهد میرود، از من سلامی میبرد
شک ندارم پاسخت را از حرم میآورد...
#الهام_عظیمی☘️
#السلامعلیک_یا_علیبنموسیالرضا💚
@shokoohsher✨
#امام_رضا علیه السلام
هربار مشهد میآیم، انگار بار نخست است
هی ذوق دارم ببینم گلدسته های حرم را..
#زهرا_بشری_موحد☘️
#السلام_علیک_یا_علیبنموسیالرضا💚
@shokoohsher✨
✨شکوهِ شعر✨
#امام_رضا علیه السلام هربار مشهد میآیم، انگار بار نخست است هی ذوق دارم ببینم گلدسته های حرم را..
.
بر شانه های ضریحت تا می گذارم سرم را
انگار می گیری از من غوغای دور و برم را
حرفی ندارم به جز اشک، نه حاجتی نه دعایی
دست شما می سپارم این چشم های ترم را
عطر هوای رواقت، آهنگ هر چلچراغت
نگذاشت باقی بماند بغضی که می آورم را
حتی اگر دانه ای هم گندم برایم نریزی
جایی ندارم بریزم جز صحن هایت پرم را
هر بار مشهد می آیم، انگار بار نخست است
هی ذوق دارم ببینم گلدستههای حرم را
#زهرا_بشری_موحد☘️
#غزل
@shokoohsher✨
#امام_رضا علیه السلام
برای هم کلامی با کبوترهات، شاعر
چه گندم واژه هایی باز پاشیده در ایوان...
#فرزانه_قربانی🍀
#السلامعلیک_یاعلیبنموسیالرضا💚
@shokoohsher✨
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
چادرش را که بست دور کمر
دستها را گذاشت بر زانو
رو به روی ضریحتان میگفت:
السلام علیک شهبانو ...
#سمیه_خردمند☘️
#السلامعلیک_یافاطمةالمعصومه💚
@shokoohsher✨
✨شکوهِ شعر✨
#حضرت_معصومه سلام الله علیها چادرش را که بست دور کمر دستها را گذاشت بر زانو رو به روی ضریحتان می
چادرش را که بست دور کمر
دستها را گذاشت بر زانو
رو به روی ضریحتان میگفت:
«السلام علیک شهبانو»
پیرزن از دهات آمده بود
از شمال همیشه بارانی
با همان لحن دلنشین میگفت:
آمدم خانهی تو مهمانی
عطر چای شمال آوردم
چند کیلو برنج لاهیجان
دو سه روزی مزاحمت شده ام
من بمیرم برات خانم جان
آمدم درد دل کنم با تو
غصه ها توی بغچه ام دارم
هشت سال است گریه هایم را
در زمین شمال میکارم
هشت سال است بی خبر ماندم
پسرم رفت و برنگشته هنوز
کوچه را صبح میکنم جارو
به خودم عطر میزنم هرروز
پسرم عاشق فسنجان بود
دلکم طول روز غمگین است
آرزوی رسیدنش هرروز
سر شام و ناهار شیرین است
سفر مشهد و زیارت قم
جزو برنامه های سالش بود
اسم معصومه و امام رضا
برکت سفره ی حلالش بود
روز آخر سر مرا بوسید
گفت: «مادر صبور باشی ها
پسرت یک مدافع حرم است
از غم و غصه دور باشی ها»
سعی کردم که ناله هم نکنم
ولی آخر نمیشود بخدا
من بیچاره مادرم خانم
تو برایم بگیر دست دعا
آمدم قم زیارتت بی بی
میشود مهدی ام بیاید باز؟
چند متری حصیر می بافم
توی ایوان این حرم بنداز!
پیرزن رفت سمت درب خروج
آسمان حرم کبوتر شد
صحن ها و رواق های حرم
غرق بغض غریب مادر شد
حاجت من پرید از ذهنم
گریه اصلا به من نداد امان
گفتم ای خواهر امام رئوف!
پسرش را دوباره برگردان
#سمیه_خردمند☘️
#چهارپاره
@shokoohsher✨
#امام_رضا علیه السلام
چشم ترم اذنِ دخولِ آمدن داد
باید که قدر اشکهایم را بدانم...
#زهرا_جودکی☘️
#السلامعلیک_یا_علیبنموسیالرضا💚
@shokoohsher✨
✨شکوهِ شعر✨
#امام_رضا علیه السلام چشم ترم اذنِ دخولِ آمدن داد باید که قدر اشکهایم را بدانم... #زهرا_جودکی☘️
.
ابری سیاهم، لکه ای در آسمانم
سنگین شده بر شانه ام بار گرانم
می بارم و می بارم و می بارم از نو
جاریست بر روی زمین اشک روانم
با هر نسیم کوچکی این سو و آن سو
دنبال ردِّ خانه ات بی خانمانم
خورشید این گنبد بگو با من چه کرده است؟
شبنم به شبنم طرحی از رنگین کمانم
چشم ترم اذنِ دخولِ آمدن داد
باید که قدر اشکهایم را بدانم
امشب به صحن تو پناه آوردم آقا
آیا اجازه میدهی اینجا بمانم؟
#زهرا_جودکی☘️
#غزل
@shokoohsher✨