eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
240 دنبال‌کننده
426 عکس
49 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/16766249564757
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام گندم به کبوتر بدهم، شعر بگویم آخر چه کنم در حرمت؟! کار زیاد است... 🌱 💚 @shokoohsher
علیه السلام هر که مشهد می‌رود، از من سلامی می‌برد شک ندارم پاسخت را از حرم می‌آورد... ☘️ 💚 @shokoohsher
علیه السلام هربار مشهد می‌آیم، انگار بار نخست است هی ذوق دارم ببینم گلدسته های حرم را.. ☘️ 💚 @shokoohsher
علیه السلام برای هم کلامی با کبوترهات، شاعر چه گندم واژه هایی باز پاشیده در ایوان... 🍀 💚 @shokoohsher
علیه السلام چشم ترم اذنِ دخولِ آمدن داد باید که قدر اشک‌هایم را بدانم... ☘️ 💚 @shokoohsher
💚 گفتند بلا بلا بلا، گفتم چشم از روز الست با رضا، گفتم چشم من آمده بودم به ولايت برسم گفتي "انا من شروطها"، گفتم چشم 🍀 @shokooohsher
علیه السلام 💚 دوباره عرض‌‌ ِادب، عرض‌ ِاحترام از دور دوباره قسمت ما می‌شود "سلام از دور" سلام حضرت سلطان، مرا نمی‌طلبی؟ ببین چقدر فرستاده‌ام پیام از دور... منی که دست به‌سینه گذاشتم هرصبح، سلام داده‌ام از روی پشت‌ِبام، از دور! اویس نیستم، اما نسیم رحمتِ تو همیشه درد مرا داده التیام از دور نگاه نافذ تو آهوی خیالِ مرا به یک اشاره‌ی کوتاه کرده رام از دور به‌رغم فاصله، گلدسته‌های تو انداخت کبوترِ دلِ تنگ مرا به دام از دور دلم هواییِ دیدارِ توست از نزدیک... اگرچه لطف‌ِ تو بوده‌ست مستدام از دور @shokoohsher🌱
قبولم کن.mp3
3.4M
علیه‌السلام 🔹قبولم کن🔹 همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می‌خوانم قبولم کن من آداب زیارت را نمی‌دانم نمی‌دانم چرا این‌قدر با من مهربانی تو نمی‌دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم نگاهم روبه‌روی تو بلاتکلیف می‌ماند که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم به دریا می‌زنم، دریا ضریح توست غرقم کن در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه بریز آرامشی دیرینه در سینه، پریشانم تماشا می‌شوی آیه به آیه در قنوت من تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم اگر سلطان تویی دیگر اِبایی نیست می‌گویم: که من یک شاعر درباری‌ام، مداح سلطانم 🌱 @shokoohsher
علیه‌ السلام 🖤 تو آن امام غریبی، تو آن امام رئوف در این کرانه به خورشید بی‌بدل معروف به یک اشارۀ ابرو، نَهَیتَ عَن مُنکَر به مهربانیِ لبخند، اَمَرتَ بِالمَعروف تو نور در دل من ریختی، نفهمیدم نبود سنخیتی بین ظرف با مظروف چه‌قدر آینه بیتوته کرده در حرمت چه‌قدر دل که در این بارگاه کرده وقوف برادرانه در آغوش خویش می‌کِشی‌ام خوشم که هیچ غمی نیست در جوار رئوف من از نگاه تو خواندم «فَمَن یَمُت یَرَنی» تو را همان دم آخر، فِی الاحتِضار اَشوف برای وصف تو تنها سکوت باید کرد چه الکن است در این آستان زبان حروف دو خط روایت ابن شبیب را خواندم و پا به پای دلم سوخت برگ برگ لهوف کبوترانه دلم پر کشید تا گودال که دعبل آمد و سرداد روضۀ مکشوف چه کشته‌ای، چه غریبی، مُخَضَّبٌ بِدِماء چه مقتلی، چه شهیدی، مُقَطَّعٌ بِسُیوف @shokoohsher☘️
علیه‌السلام 🖤 مسیر من به سوی خانه‌ات افتاد در باران ورق می‌‌زد زیارت‌نامه‌ات را باد در باران چنان آغوش گرمت را دل هر صحن حس می‌کرد که هر آیینه‌ای حتی صدا را منعکس می‌کرد صدایی ناگهان آمد که در آن یک جهان جان بود صدا آرام و آشفته، هماهنگ و پریشان بود نفس‌ها هم‌نفس در سینه‌‌ها فریاد هم بودند تمام زائران نقّاره‌‌زن‌های حرم بودند بکوب‌ آری، بکوب آری که سر تا پا جهان گوش است شفا می‌ریزد از دیوار و در، نقّاره چاووش است بکوب آری که با نقاره‌ات در دل ملالی نیست که در دنیا به‌جز آهنگت آهنگ حلالی نیست به وجد آمد وجودم، بی‌خود از خود پر درآوردم میان شعر از نقّاره‌‌خانه سر درآوردم از آن بالا هزاران شعر در تصویر می‌دیدم تو را از دیدۀ کُرنانواز پیر می‌دیدم تو را می‌دیدم آری در نگاه مادری خسته که جان خویش را بر پنجره فولاد تو بسته تو را در بغض سربازی که پوتین در بغل دارد تو را در چشم مداحی که روی لب غزل دارد یکی در بین مردم داشت با دلواپسی می‌گشت تو گویی در حرم یک عمر دنبال کسی می‌گشت یکی از تو برات اربعین در هر قدم می‌خواست یکی با التماس اذن دفاعِ از حرم می‌خواست خلاصه روضه‌ای شد، مشهدت را کربلا کردند دَمِ نقّاره‌زن‌ها گرم، غوغایی به‌پا کردند به سوی خانه برگشتم؛ تمام راه باران بود... @shokoohsher🌱
علیه السلام🖤 اگرچه زرد و پریشان و بی بها شده ام دلم خوش است در این صحن نخ نما شده ام منی که چند صباحی ست کنج انباری به یاد شور جوانی غزلسرا شده ام چقدر سرفه کنم خاطرات دیرین را ؟ خوشا به من که به خاک تو مبتلا شده ام مرا که پاتوق گنجشک هایتان بودم ببین چقدر در این کنج بی صدا شده ام چقدر روضه شنیدم در این حرم آقا و پا به پای همین داغ بوریا شده ام مرا به خود نگذاری! ببین که در پیری دلم گرفته و از دوری تو، تا شده ام # مرا که قالی پا خورده بوده ام، حالا ببین به لطف تو مهمان قاب ها شده ام @shokoohsher🪴
علیه السلام 🖤 غم اگرچه در دلم خروار پیدا می شود دلخوشم که در حرم غمخوار پیدا می شود اهل پروازم شنیدم از کبوتر های تو آسمان در صحن تان بسیار پیدا می شود سینه ی پر رمز و رازم را تورق کن ببین غصه ها در مخزن الاسرار پیدا می شود خوش به حال آدم گم گشته ای که عاقبت در هیاهوی های این زوار پیدا می شود عرش هشتم هستی و صدها فرشته بی قرار در حرم با چادر گلدار پیدا می شود خادمانت مردِ میدان اند و می دانم چقدر بین این جاروکشان سردار پیدا می شود شاعرت هر چند با دستان خالی آمده توی جیبش کاغذ و خودکار پیدا می شود 🍃 https://eitaa.com/kotahyepayizrabayadbebakhshi @shokoohsher
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا (ع) علیه السلام 🖤 ای حصن محکم! شرط ایمان را عوض کردی تفسیرهای سست قرآن را عوض کردی جز با دعای تو یقین دارم نمی آمد ای آسمان، تصمیم باران را عوض کردی حتی به اشک شیعیان خود جهت دادی گفتی حسین... آنگاه جریان را عوض کردی گفتی حسین و آتشی بر جان او افتاد گفتی حسین و حال رَیّان را عوض کردی پیش از تو بوی تربت از ایران نمی آمد تا آمدی عطر خراسان را عوض کردی راحت می‌آید محضرت شاعر معذب نیست مولای من! تعریف سلطان را عوض کردی 🌱 @sobhetazedam @shokoohsher
علیه السلام 🖤 شبیه مرغک زاری کز آشیانه بیفتد جدا ز دامن مادر به دام دانه بیفتد شبیه طفل جسوری که رنج داده پدر را برای گریه‌اش اینک به فکر شانه بیفتد درست مثل جوانی شرور و عاصی و سرکش که وقت غصه و غربت، به یادِ خانه بیفتد نشان گرفته دلم را، کمان ابروی ماهت دعا بکن که مبادا دل از نشانه بیفتد همیشه وقت زیارت، شبیه پهنه دریا تمام صورت من در پِیِ کرانه بیفتد شبیه رشته تسبیح پاره، دانه اشکم به هر بهانه بریزد، به هر بهانه بیفتد ولیِّ عهد دلم، نه! تو شاهِ کشورِ قلبی که با تو قصه جمشید، در فسانه بیفتد خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو بیا که آتش صیاد از زبانه بیفتد الا غریب خراسان! رضا مشو که بمیرد اگر که مرغک زاری، از آشیانه بیفتد ... @shokoohsher🪴
منم‌خادم.mp3
3.29M
🖤منم خادم برای این امام مهربانی‌ها... علیه السلام @shokoohsher✨ 📝 شاعران: استاد ☘️ ☘️ 🎙 گویندگان: ✨رضا انصاریان، زینب رضوی، آیت الله میرباقری، محمدعلی کریمخانی✨ ━━━━━━◉────── ↻ㅤ   ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆ @shokoohsher
علیه السلام 🖤 کبوتری که به شوقِ تو لانه می‌سازد از آسمان تو خود را جدا نمی‌سازد کبوتری که تو را برگزیده هم از دور به هر طریق دلش را روانه می‌سازد همیشه آب و هوای ملایم گنبد به حال پر زدگانِ زمانه می‌سازد چقدر مثل من است آن کبوتر گنبد که با زیاد و کمِ آب و دانه می‌سازد کسی که عاشق تو...قانع است و می‌داند که عشق با همه کس بی بهانه می‌سازد کبوتری که شبیه من است بر گنبد نشسته است و برایت ترانه می‌سازد @shokoohsher 🍃
علیه السلام 🖤 تنها به امید تو مسافر شده بود در راه غزل خوانده و شاعر شده بود در بقچه‌ی نان یک دهاتی آن‌روز از لطف تو یک مورچه زائر شده بود ✍️ 🌱 @tahere_sadat_maleki @shokoohsher
علیه السلام 🖤 به قدر یک غزل عاشقانه دلتنگم چقدر دورم و از این زمانه دلتنگم و باز هم منم و واژه‌های دلتنگی که قدر آمدن یک ترانه دلتنگم شب شهادت و مشهد شلوغ، امّا من میان خلوت خود کنج خانه دلتنگم کبوترانه کمی فکر کردم و دیدم برای خوردن از آن آب و دانه دلتنگم حرم کجاست که این‌قدر دوستش دارم؟! چرا همیشه و با هر بهانه دلتنگم؟! شبانه روزِ حرم غرقِ عشق و زیبایی ست برای دیدن روزش شبانه دلتنگم به من که عاشق چایم همیشه حق بدهید! اگر برای صفِ چایخانه دلتنگم.. @shokoohsher☘️
علیه السلام به لطف آتش عشقت هنوز شعله ورم چه آتشی که مهارش نکرد چشم ترم سلام ای که از احوال من خبر داری ! از اینکه خسته‌تر از قبل و بی پناه ترم مرا پناه بده مهربان! اگر ندهی، شبیه خانه به دوشان همیشه در به درم به رقص آمده چادر سفید من در باد ‌.. منم کبوتر تو! چادر است بال و پرم تمام راه دلم خواست پابرهنه شوم به یاد خاطره‌های جوانی پدرم برای اینکه بیندازمش درون ضریح سپرده نامه به من خواهر بزرگ‌ترم و مادرم که اگر چه شگون نداشت ولی به جای کاسه‌ی آب اشک ریخت پشت سرم سلامی از طرف خانواده‌ام به شما و هر کسی که دلش پر کشیده سوی حرم خدا کند که خودت حاجت مرا بدهی ولی خدا نکند باشد آخرین سفرم ☘️ @masoome_sharif @shokoohsher