#المپیک_پاریس #طنز
در المپیکیم ما کافیست تنها این عزیز
از چه تیغ انتقادِ رو به ما گردیده تیز؟
قصدِ ما بوده حضوری سبز در این رویداد
نزدِ ما ارزش ندارد بُرد حتی یک پشیز
ما به حکمِ دل فقط سویِ المپیک آمدیم
چیست جرم ما اگر که حکم بوده گیشنیز؟
ما پیِ کسبیدن دانش به خارج رفتهایم
یک نمونه؛ اینکه لطفاً هست در خارج پیلیز
ما گرفتیم امتیازات از حریفان قدر
بُرد بوده باختن، تویِ تنیسِ روی میز
گرچه بوده باخت اما عینِ بردن بوده است
قصهی شمشیربازان غیور و خوب ،نیز
از شناگرها دلیل باخت را پرسیدهایم
گفتهاند آقا، کف استخرهاشان بود لیز
گر که قایقران ما در هفت تا هشتم شده
گفته :شوهر عمهی داییِ او بوده مریض
هست جزء افتخاراتی که ما کسبیدهایم
حذفِ تیر اندازها با اختلافی سخت ریز
گر که تیراندازهامان حذف از جدول شدند
در کنارِ گوششان زنبور کرده ویز،ویز
توی دو هم بسکه ما بودیم در میدان قوی
هر رقیبی کرد از نامآورانِ ما گریز
شخصی از ما گر که بر سَکّو نرفته عیب نیست
اسم ما را بارها گفتند خیلی هم غلیظ
بوده کشتیگیر ما چون موم در دستِ حریف
تا که باراندازهای او شود خیلی تمیز
ما فقط ناکام گردیدیم و محروم از مدال
از شکست ما نزن حرفی که هست این حرف جیز
شکرِ ایزد با تمام آنچه که رخ داده است
کم نگردیده ز ارزشهای ماها هیچچیز
@shokoohsher✨
#احمد_رفیعی_وردنجانی🌱
و اندوه رو در روی من نشست
اندکی در من خیره شد
گریه را آغاز کرد!
و من ساکت ایستادم...
@shokoohsher✨
#غادة_السمان☘️
خوشا به حال گیاهان، که عاشق نورند
و دستِ منبسطِ نور
روی شانه آنهاست...
@shokoohsher✨
#سهراب_سپهری☘️
در خیابانی که از بوی تو سرشار است
می روم وز یاد تو، ذهنم گران بار است...
@shokoohsher✨
#حسین_منزوی🌱
✨شکوهِ شعر✨
در خیابانی که از بوی تو سرشار است می روم وز یاد تو، ذهنم گران بار است... @shokoohsher✨ #حسین_منزوی🌱
در خیابانی که از بوی تو سرشار است
می روم وز یاد تو، ذهنم گران بار است
من خموشم، لیک باد ظهر تابستان
با درختان اقاقی، گرم گفتار است
کوچهای اینجاست کز ما در همه سویش
صورت فریادی از یادی، پدیدار است
کوچه ای که ریگ آموی و درشتیهایش
زیر پای عاشقان، همواره هموار است
این همان کوچه است! میپیچم درآن، هرچند
چون نباشی، راه رفتن نیز دشوار است
چار چوب هر دری این جا به چشم من
قاب تصویری از آن روی پریوار است
کوچه خود در خواب قیلوله است و میبینم
سایهای در انحنای کوچه، بیدار است
سایهای در انتظار سایهای دیگر
چشم در راه بلوغ ظهر دیدار است
گرچه میدانیم _هم من، هم تو، هم سایه_
چون تو این جا نیستی، خورشید بیمار است
@shokoohsher✨
#حسین_منزوی🌱
#ارسالی_شما🌹
#شهید_اسماعیل_هنیه
روز وداع سرخ تو آغاز طوفان است
ایران به فکر انتقام خون مهمان است
پرواز کردی و به سمت آسمان رفتی
چون آشیانت در بلندیهای جولان است
دور از وطن صبح غریبی رفتی از اینجا
حتی عروج تو شبیه مرد میدان است
از عید قربان های هاجر کم نخواهد شد
از بس که اسماعیل در ایلش فراوان است
هر کس گذشته از طریق القدس میداند
سرشار از عطر قدمهای شهیدان است
قرآن بخوان با آن صدای عرشیات، ای مرد!
سوگند بر خونت که صهیون رو به پایان است
@shokoohsher✨
#فرزانه_قربانی☘️
#غزه #فلسطین
✨شکوهِ شعر✨
#ارسالی_شما🌹 #شهید_اسماعیل_هنیه روز وداع سرخ تو آغاز طوفان است ایران به فکر انتقام خون مهمان است پ
همراهان گرامی ✨#شکوه_شعر✨
از این پس آنچه شما برایمان میفرستید،
با هشتگ #ارسالی_شما منتشر خواهد شد.
@shokoohsher✨
ممنون از همراهی شما🌹
گاه سربازی شجاعی،
گاه شاهی نااُمید
روز و شب
چیزی به جز تکرار یک شطرنج نیست!
@shokoohsher✨
#فاضل_نظری🌱
چگونه از تو بپرهیزم ای غمِ دلخواه؟؟
تو را چگونه ببوسم، کنار بگذارم؟!
@shokoohsher✨
#سیدمهدی_ابوالقاسمی☘️
#یاحسین
#شهید_محسن_حججی
تویی اون پهلوون مردوشجاع
که به حرف دلش عمل کرده
توچکارکردی که خداواسه ت
مرگِو شیرین تر از عسل کرده
رفتی از خونه دور دور شدی
باعث عزت و غرور شدی
چشای روشنت مث خورشید
ظلمتو توی نورحل کرده
دستاتو بستن ونفهمیدن
که امیرتوحضرت مولاست
ذکر شیر خداست رولبهات
که تورو شیر بی بدل کرده
کی میگه تو روی زمین بودی
روی دوش فرشته ها هم نه
شک ندارم که وقت جون دادن
پیکرت رو خدا بغل کرده
رگ سرخت قصیده ی نوره
که داره میتپه توی شعرم
حق بده.. کم آورده نیمه ی راه
شاعری که تو رو غزل کرده
@shokoohsher✨
#سمانه_خلف_زاده☘️
تاریکی به رسم خود آدم را محو میکند
به رسم خود از یادت میبرد
برای گذشتن از این تاریکی است
آتش بر تن کردهام امشب
بسوی تو بال میزنم
به تو دل باختم
سرباز تنها
به تفنگش پناه میبرد
یادت،
پرچم میهن است
وقتی وطنی ندارم...
@shokoohsher✨
#شمس_لنگرودی🌱