#یاحسین
#شهید_محسن_حججی
تویی اون پهلوون مردوشجاع
که به حرف دلش عمل کرده
توچکارکردی که خداواسه ت
مرگِو شیرین تر از عسل کرده
رفتی از خونه دور دور شدی
باعث عزت و غرور شدی
چشای روشنت مث خورشید
ظلمتو توی نورحل کرده
دستاتو بستن ونفهمیدن
که امیرتوحضرت مولاست
ذکر شیر خداست رولبهات
که تورو شیر بی بدل کرده
کی میگه تو روی زمین بودی
روی دوش فرشته ها هم نه
شک ندارم که وقت جون دادن
پیکرت رو خدا بغل کرده
رگ سرخت قصیده ی نوره
که داره میتپه توی شعرم
حق بده.. کم آورده نیمه ی راه
شاعری که تو رو غزل کرده
@shokoohsher✨
#سمانه_خلف_زاده☘️
#یاحسین
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
بیابان در بیابان دربیابان گریه میکردم
تمام راه را از تو چه پنهان گریه میکردم
تمام راه را با حرمله طی کرده ام بابا
کمان در دست او بود و کماکان گریه میکردم
خبر دارم که میدانی مرتب زجر میدیدم
پیاپی زخم میخوردم، فراوان گریه میکردم
صدای گریه هایم زجر را آزار میداد و
هراسان بی صدا با چنگ و دندان گریه میکردم
تو روی نیزه ها غرق تلاوت بودی اما من
بدون وقفه با صوتت به قرآن گریه میکردم
سرت خورشید بود و در میان آسمان بودی
ولی من ابر بودم مثل باران گریه میکردم
نمیخندند لبهایی که با آن ذکر میگفتم
نمیبینند چشمانیکه با آن گریه میکردم
در آن ساعات پایانی شبیه مادرم زهرا
چه مشکل راه میرفتم، چه آسان گریه میکردم
@shokoohsher✨
#احمدعلوی🌱
#یاحسین
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
نبودی مگر در مسیر بهاران،پرستو
چرا سر در آوردهای از زمستان پرستو
نگفتند اردیبهشت است حتماً بیایید؟!
چرا ناگهان شد هوا برگریزان پرستو
شنیدم پذیرایی میزبانان چنین بود
که حتی ندادند آبی به مهمان پرستو
نمیفهمم این را که بر بالهای بلندت
چگونه دویده است خار مغیلان پرستو
نگو بسته بودند بال تو و آسمان را
قفسسازها زیر شلاقباران پرستو
مگر خانههای دمشقی ندارند ایوان
چرا آشیان کردهای کنج ویران پرستو
نگو که چه کردند طاقت ندارم ندارم
ببینم تو را سرد و خاموش و بیجان پرستو
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند☘️
#یاحسین
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
آفتاب، پشت ابرهاست
در میانههای راه
دختری
سینیِ غذا به دست
با نگاهِ کودکانهاش به زائران تعارفِ تبسّم و سلام میکند
التماس پشت التماس:
«یا ضُیوفنَا الکرام!
اَلطّعام! اَلطّعام!»
من به اتفاق کودک درون خود به شام میروم
سینی و سری شبیهِ آفتاب…
کاش سینیِ مسی نماد آسمان نبود
کاش آفتابِ شام دخترک
اینقدَر عیان نبود
کاش پشت ابر بود...
@shokoohsher✨
#سیدمهدی_موسوی☘️
#اربعین
#یاحسین
بادها هم پیاده میآیند که ببوسند خاک پایت را
آسمان هدیه میدهد به زمین، عطر آن پرچم رهایت را
موج لبّیک میرسد از دور، فوج پروانههای حضرت نور
عاشقانت هنوز میشنوند آیهی روشن صدایت را
و خدا اینچنین مقدر کرد، که پس از آن همه غریبی و درد
پر و بال فرشته فرش کند دور تا دور سرسرایت را
#اربعین، اربعین دلم تنگ است، آه پای رسیدنم لنگ است
همه تن حسرت است آن چشمی که ندیدهست کربلایت را
آسمان هم پیاده راهی اوست، مرز مهران، کجاست خانهی دوست؟
تا که یک گوشه بر زمین بنهم بارِ این بغضِ بی نهایت را
@shokoohsher✨
#فائزه_زرافشان 🪴
#یاحسین
کاروان رفت و اهلِ آبادی
اشک بودند و راه افتادند
چند فرسخ نگاه بدرقه را
در پی کاروان فرستادند
شوق رفتن به سرزمین بهشت
خسته میکرد کوه و صحرا را
غافل از این که راهزنها نیز
در کمیناند کاروانها را
دور شو، کور شو! صدا برخاست
قلبها را پر از مخاطره کرد
کاروان را به طرفة العینی
دستۀ دزدها محاصره کرد
ما نه سوداگریم نه تاجر
نیست جز نان و آب رهتوشه
زاد راه است التماس دعا
بار ما هست شوق ششگوشه
چشم سردسته ناگهان تر شد
لرزش شانهاش نمایان شد
بار دیگر نقاب خود را بست
اشک او در غرور پنهان شد
روی زانوی خود نشست آرام
راه را با اشارهای وا کرد
بعد سی سال سردی و تلخی
چایی روضه کار خود را کرد
کاروان نقطۀ سپیدی شد
محو شد رفته رفته در تصویر
همچنان ایستاده در صحرا
راهزن، بیتپانچه، بیشمشیر
نه کلاهی، نه خرقهای، تنها
یک لباس سپید بر تن داشت
از پشیمانیاش خبر میداد
چکمهای که به دور گردن داشت
سال شصت و یک غم و اندوه
کاروان حسین برمیگشت
دست غارت حریص شد، حتی
از سر کهنه پیرهن نگذشت
آب آزاد شد ولی آتش
در دل خیمهها پراکندند
قافیه کاشکه ربودن بود
زیور از گوش دختران...
@shokoohsher✨
#سیدحمیدرضا_برقعی🪴
#محرم #شعر_عاشورایی #اربعین
#یاحسین
جهانی را چو مجنون، حُسنِ لیلی کرده صحرایی
بیابان گَرد دارد یوسفِ ما، کاروانی را...
@shokoohsher✨
#حزین_لاهیجی🍃
#محرم #اربعین
#یاحسین
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق!
اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست
غمیست در دل جاماندههای کربوبلا
که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست
میان ما که نرفتیم و رفتهها، شاید
تفاوتیست در آغاز و در نهایت نیست
همیشه آنکه نرفتهست بیقرارتر است
همیشه آنکه نرفتهست، کمسعادت نیست
و آن کسی که در این راه اهل دل باشد
مدام اهل گله کردن و شکایت نیست
خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد
نباید این همه دل دل کند که فرصت نیست
@shokoohsher✨
#مریم_کرباسی🪴
#محرم #اربعین
#یاحسین
همسفر با موجهای بی قرار جادهام
من برای دل به دریایت زدن آمادهام
از همان روزی که راهت را نشانم دادهای
بی خیال جادههای پیش پا افتادهام
زخم و تاول کی حریف شوق و ذوقم میشود؟!
من به چشمم قول دیدار حرم را دادهام
عاشقانه مثل راهِ از نجف تا کربلا
میرسد روزی به تو این قلب صاف و سادهام
بارها بوسیده پای خستهام را در مسیر
جاده هم سرخوش شده با حس فوق العادهام
ناگهان عطر اجابت در قنوتم میوزد
در حرم وا میشود وقتی دلِ سجادهام...
@shokoohsher✨
#فرزانه_قربانی ☘️
#اربعین #محرم
#یاحسین
به سختی، به سرما، به گرما میارزد
به آوارگی بین صحرا میارزد
اگر سر به راهِ طریق الحسینی
به دل کندن از دار دنیا میارزد
همین جا که امواج، دلشوره دارند
همین جا بزن دل به دریا میارزد
بدایت حسین(ع) و نهایت حسین(ع) است
چه با جمع باشی چه تنها، میارزد
به تاول بگو خوش نشستی به پایم!
که حتی به افتادن از پا میارزد
چه خونها که بر خاک جاری است بنگر!
که این جاده خالی مبادا! میارزد!
در این راه ِالا جمیلای زینب(س)
دو چشمم فدای تماشا! میارزد!
اگر خرج چیزی کنم عمر خود را
فقط کربلای معلی میارزد!
#زهرا_بشری_موحد
صفر ۱۴۴۴ هجری قمری
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
#اربعین #محرم
@shokoohsher✨
#یاحسین
شگفتا راه عشق است این، که مرد جاده میخواهد
حریفی پاکباز و امتحان پسداده میخواهد
مسافر را پیاده، داغدیده، صاحب دردی،
ورای دردهای پیش پا افتاده میخواهد
سفر، موکب به موکب، کولهپشتی، چای، خرما، اشک
یقین کن میزبانت اربعین را ساده میخواهد
دلی آرام و پر غوغا، سری شوریده و شیدا
دلی سرمست جان دادن، سری دلداده میخواهد
مسلمان و مسیحی را به حُرّیت فراخوانده
جدا از دین و ایمان، آدمی آزاده میخواهد..
هلا جامانده از این راه! آخر تو چه کم داری؟
مگر این جاده غیر از شوق فوقالعاده میخواهد؟
حسینبنعلی تنهاست ای یاران به پا خیزید
که اینک وارث او لشکری آماده میخواهد..
@shokoohsher✨
#فاطمه_عارفنژاد ☘️
#اربعین #محرم
#یاحسین
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد
باشد، ولی عاشق دل کمطاقتی دارد
مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری
این قسمت ما بود... هر کس قسمتی دارد
جز آه چیزی در بساطم نیست، اما آه...
گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد
نذر زیارت داشتم از جانب «سردار»
اینک ولی او با ضریحت خلوتی دارد
این اربعین دنیا زیارتگاه یار ماست
هر گوشهای یک دلشکسته حاجتی دارد
@shokoohsher✨
#محمدمهدی_سیار🌱
#اربعین #محرم
#یاحسین
پای زخم آلود من! طاقت بیاور میرسی
صبح فردا محضر ارباب بیسر میرسی
صبح فردا پابهپای اشک بانوی دمشق
زخمی و رنجور... پابوس برادر میرسی
ای دل بیتاب من! آرامشت را حفظ کن
شک نکن فردا به آن غوغای محشر میرسی
چشم گریانم! صبوری کن که پیش از آفتاب
روبروی صحن گلهای معطر میرسی
چشم در چشم هزار آیینۀ بیرق به دوش
وقت ندبه، در حرمهای مطهر میرسی...
یک قدم باقیست تا آن اجتماع قلبها
میرسی ای دیده! با شور مکرر میرسی...
رود رود گریه و لبیک و بیرقهای سرخ
یک ستون مانده... به آن دریای احمر میرسی
کربلا... وقت اذان ظهر... روز اربعین
لحظۀ ذکر مصیبتهای خواهر میرسی
عطر یاس دلنشینی میوزد در بادها
پای من! روزی به خاک پاک مادر میرسی
صبح نزدیک است... آری... صبح موعود عزیز
حتم دارم که به آن روز مقدر میرسی
@shokoohsher✨
#مریم_سقلاطونی🪴
#اربعین #محرم
#یاحسین
ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است
این تاول است در کف پا یا جواهر است؟!
راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش
دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است
دل های شست و شو شده و پاک بیشمار
چشمی که تر نگشته در این جاده نادر است
سیر است گرچه چشم و دلت از کرامتش
در این مسیر سفرهی افطار حاضر است
وقتی که در نگاه تو مقصد حرم شود
پاگیر جاده می شود آن دل که عابر است
با آب و تاب سینه زنان گرم قل قل است
کتریِ آب جوش که در اصل شاعر است!
فنجان لب طلا پر و خالی که می شود
هر بار گفته ام نکند چای آخر است..
@shokoohsher✨
#میثم_داوودی🍃
#اربعین #محرم
#یاحسین (ع)
#یازینب (س)
برگشتم از رسالت انجام دادهام
زخمیترین پیمبر غمگین جادهام
ناباورانه از سفرم خیل خارها
تبریک گفتهاند به پای پیادهام
یا نیست باورم که در این خاک خفتهای
یا بر مزار باور خود ایستادهام
بارانم و ز بام خرابه چکیدهام
شرمندهٔ سهسالهٔ از دست دادهام
زیر چراغ ماه سرت خواب رفتهام
بر شانهٔ کجاوهٔ تو سر نهادهام
دل میزدم به آب و به آتش برای تو
از خیمهها بپرس که پروانه زادهام
چون ابر آب میشدم از آفتاب شام
تا ذرهای خلل نرسد بر ارادهام
@shokoohsher✨
#سیدرضا_جعفری 🪴
#اربعین #محرم
#یاحسین (ع)
#یازینب (س)
آن چه از من خواستی با کاروان آوردهام
یک گلستان گل، به رسم ارمغان آوردهام
از در و دیوار عالم، فتنه میبارید و من
بی پناهان را، بدین دارالامان آوردهام
اندر این ره از جرس هم، بانگ یاری برنخاست
کاروان را تا بدین جا، با فغان آوردهام
بس که من، منزل به منزل، در غمت نالیدهام
همرهان خویش را، چون خود، به جان آوردهام
تا نگویی زین سفر با دست خالی آمدم
یک جهان، درد و غم و سوز نهان آوردهام
قصهی ویرانهی شام ار نپرسی، بهتر است
چون از آن گلزار، پیغام خزان آوردهام
خرمنی موی سپید و دامنی، خون جگر
پیکری بی جان و جسمی ناتوان آوردهام
دیده بودم با یتیمان، مهربانی میکنی
این یتیمان را به سوی آستان آوردهام
دیده بودم، تشنگی از دل قرارت، برده بود
از برایت دامنی، اشک روان آوردهام
تا به دشت نینوا، بهرت عزاداری کنم
یک نیستان ناله و آه و فغان آوردهام
تا نثارت سازم و گردم بلا گردان تو
در کف خود، از برایت نقد جان آوردهام
نقد جان را ارزشی نبود، ولی شادم، چو مور
هدیهای، سوی سلیمان زمان آوردهام
تا دل مهر آفرینت را نرنجانم، ز درد
گوشهای از درد دل را، بر زبان آوردهام
هاتفی پروانه را میگفت کز این مرثیت
در فغان، اهل زمین و آسمان آوردهام
@shokoohsher✨
استاد #محمدعلی_مجاهدی☘️
#اربعین #محرم
#امام_حسین علیهالسلام
#یاحسین
شاید تو خواستی غزلی را که نذر توست
اینگونه زخمخورده و بیسر بیاورم
یک قطعه خواندی از روی نی، شاعرت شدم
آن قطعه را نشد به غزل دربیاورم
یک پرده خواندی از روی نی، آتشم زدی
این شعله را چگونه به دفتر بیاورم؟
با حنجر تو کاری اگر خنجری نداشت
کاری نداشت واژهی بهتر بیاورم
وقف تو اشکها و غزلهام، تا اگر
گفتی گواه عشق بیاور، بیاورم
فصل عزا تمام شد اما چگونه من
پیراهن عزای تو را دربیاورم؟!
تا میوزید نام تو، پر میکشید دل
چیزی نمانده بود که پر دربیاورم
نزدیک بود در تب گودال قتلگاه
از عرش ربنای تو سر دربیاورم
با اشک آمدم به وداعت که لااقل
آبی برایت این دم آخر بیاورم
این واژهها به کار رثایت نیامدند
با زخمهای تو چه برابر بیاورم؟
آخر نشد که آب برایت بیاورند؟
این روضه را گذاشتم آخر بیاورم
امسال هم دعای فرج، بیجواب ماند
من میروم برای تو یاور بیاورم
::
قرآن بخوان که گوش دلم با صدای توست
این بیت هم، سرِ غزلی که فدای توست
@shokoohsher✨
#حسن_بیاتانی☘️
#وداع_با_محرم_و_صفر