فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 بقیهالله؛
عید ما دلشدگان لحظه دیدار شماست
سال ما، ساعت تحویل خودش را دارد
📹 لحظاتی از شعرخوانی آقای #محمدعلی_مجاهدی در دیدار امشب جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب در شب میلاد امام حسن مجتبی علیهالسلام
#دیدار_رهبری
💻 Farsi.Khamenei.ir
@shokoohsher✨
#امام_علی علیهالسلام
#یاعلی
خدا مرا ز ولای علی جدا نکند
من و خیال جدایی از او؟ خدا نکند
به آنچه در حق من میکند خوشم اما
خدا کند که دلم را ز خود جدا نکند
کسی که جانب بیگانه را نگه دارد
نمیشود که نگاهی به آشنا نکند
به خانهزادی او کعبه میکند اقرار
دلِ شکسته علی را چرا صدا نکند؟
کسی ز کار دلی عقده وا نخواهد کرد
اگر اشاره به دست گرهگشا نکند
سزد به حضرت او منصب یداللّهی
که غیر او گره از کار خلق وا نکند...
خدا کند که قَدَر اَندر این لیالی قَدْر
مرا به هجر تو این قَدْر مبتلا نکند
چه لذتیست ندانم به زخم شمشیرت
که کشتۀ تو دمی فکر خونبها نکند
@shokoohsher✨
#محمدعلی_مجاهدی☘️
#شب_قدر
#یاحسین (ع)
#یازینب (س)
آن چه از من خواستی با کاروان آوردهام
یک گلستان گل، به رسم ارمغان آوردهام
از در و دیوار عالم، فتنه میبارید و من
بی پناهان را، بدین دارالامان آوردهام
اندر این ره از جرس هم، بانگ یاری برنخاست
کاروان را تا بدین جا، با فغان آوردهام
بس که من، منزل به منزل، در غمت نالیدهام
همرهان خویش را، چون خود، به جان آوردهام
تا نگویی زین سفر با دست خالی آمدم
یک جهان، درد و غم و سوز نهان آوردهام
قصهی ویرانهی شام ار نپرسی، بهتر است
چون از آن گلزار، پیغام خزان آوردهام
خرمنی موی سپید و دامنی، خون جگر
پیکری بی جان و جسمی ناتوان آوردهام
دیده بودم با یتیمان، مهربانی میکنی
این یتیمان را به سوی آستان آوردهام
دیده بودم، تشنگی از دل قرارت، برده بود
از برایت دامنی، اشک روان آوردهام
تا به دشت نینوا، بهرت عزاداری کنم
یک نیستان ناله و آه و فغان آوردهام
تا نثارت سازم و گردم بلا گردان تو
در کف خود، از برایت نقد جان آوردهام
نقد جان را ارزشی نبود، ولی شادم، چو مور
هدیهای، سوی سلیمان زمان آوردهام
تا دل مهر آفرینت را نرنجانم، ز درد
گوشهای از درد دل را، بر زبان آوردهام
هاتفی پروانه را میگفت کز این مرثیت
در فغان، اهل زمین و آسمان آوردهام
@shokoohsher✨
استاد #محمدعلی_مجاهدی☘️
#اربعین #محرم
#امام_حسن_مجتبی علیه السلام
زهر كجا؟ جُعده كجا؟ او كجا؟
غير كجا و حرم هو كجا؟!
قطره كجا راه به دريا برد؟
اسم، كجا پِى به مسمّى برد!
هستىِ ظل، بسته به نورست نور
سايه كه بىنور ندارد ظهور
چون كه ز دم غوطه به درياى فكر
تا به كف آرم دُرِ مضمونِ بكر
هاتفى از خلوت لاهوتيان
آمد و رو كرد به ناسوتيان
گفت: خداوند عليم و غفور
كرد درين آينه، از بس ظهور
تاب نياورده و از پا نشست
آينه از فرط تجلّى شكست!
ذكر ملَك شد پس از آن محن
يا حسن و يا حسن و يا حسن
@shokoohsher✨
استاد #محمدعلی_مجاهدی 🪴