در ماه حسین پاک و طاهر شد و رفت در خیمه ی عباس جواهر شد و رفت آغوش حسین بن علی باز که شد این مرد حبیب بن مظاهر شد و رفت #سمیه_خردمند🌱 #شهدای_شاهچراغ🖤 @shokoohsher✨

‌ دهانت را می بویند... مبادا كه گفته باشی "دوستت می دارم"! #احمد_شاملو🍃 @shokoohsher✨

گرچه‌ تو‌ دوری‌ از برم، همره‌ خويش می‌برم شب همه شب به بسترم، ياد تو را به جای تو @shokoohsher✨ #حسین_منزوی☘️ #ذکر_شب

بیان کردم حدیث دوری و شرح شبِ هجران پریشان کرد زلف و گفت: از زلفم پریشان تر؟! @shokoohsher✨ #قصاب_کاشانی🌱 #ذکر_شب

. سلام و مهر همراهان «شکوه شعر»🍀 طبق قراری که پیش‌تر گذاشتیم، بعد از #سعدی‌‌ و #مولوی‌ خوانی این بار و تا چند روز آینده #سهراب (سپهری) خوانی خواهیم داشت😍 توصیه می‌کنم ما رو چهارچشمی همراهی بفرمایید😉 چون که آخرِ کار یک شنیدنی خعلی جذذذاب هم داریم🌷 و ممنون که مارو به دوستانتون معرفی می‌کنید... پیشنهاد شعر،نقد و نظراتتون رو حتما با ناشناس جان در میان بگذارید👇👇 https://harfeto.timefriend.net/16766249564757 🌷شادزی و مهرافزون🌷 @shokoohsher✨

کسی نیست بیا زندگی را بدزدیم! آن وقت میانِ دو دیدار قسمت کنیم... #سهراب_سپهری🍃 @shokoohsher✨

و عشق تنها عشق مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد مرا رساند به امکان یک پرنده شدن... #سهراب‌سپهری🍃 @shokoohsher✨

دوستان من کجا هستند؟ روزهاشان پرتقالی باد! #سهراب_سپهری🍃 @shokoohsher✨

هر کجا هستم باشم آسمان مال من است پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است چه اهمیت دارد گاه اگر می رویند، قارچ های غربت.... #سهراب_سپهری🍃 @shokoohsher✨

دور از هم در کجا سرگشته می‌رفتیم ... ما؛ دو شط وحشی آهنگ ما؛ دو مرغ شاخهٔ اندوه ما؛ دو موج سرکش همرنگ ؟! #سهراب_سپهری🍃 @shokoohsher ✨

نگاه مرد مسافر به روی زمین افتاد: «چه سیب‌های قشنگی! حیات نشئه تنهایی است.» و میزبان پرسید: قشنگ یعنی چه؟ –«قشنگ یعنی؛تعبیر عاشقانه اَشکال...» #سهراب‌سپهری🌱 @shokoohsher✨

#شعر_خوب_به_هم_هدیه_دهیم #حضرت_رقیه علیهاالسلام #غزل 🔹شبیه مادر...🔹 با سر رسیده‌ای! بگو از پیکری كه نیست از مصحف ورق‌ورق و پرپری كه نیست سر می‌نهم به سردی این خاک‌ها... کجاست دستان مهربان و نوازشگری که نیست؟ باید برای شستن گل‌زخم‌های تو باشد زلال زمزمی و کوثری که نیست قاری تشنه! تشت طلا و تنور نه! شایسته بود شأن تو را منبری که نیست آزاد شد شریعه همان عصر واقعه یادش به‌خیر ساقی آب‌آوری که نیست تشخیص چشم‌های تو در این شب کبود می‌خواست روشنایی چشم تری که نیست دستی کشید عمه به این پلک‌ها و گفت: حالا شدی شبیه همان مادری که نیست 📝 #یوسف_رحیمی 🌐 shereheyat.ir/node/1596 ✅ @ShereHeyat

و عشق تنها عشق تو را به گرمی یک سیب می کند مأنوس... #سهراب_سپهری🌱 @shokoohsher✨

من در این تاریکی فکر یک بره روشن هستم که بیاید علف خستگی‌ام را بچرد! #سهراب_سپهری🌱 @shokoohsher✨

#ذکر_شب هر که با مرغ هوا دوست شود خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود... @shokoohsher✨ #سهراب‌سپهری🌱

روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد در رگ ها، نور خواهم ریخت و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب آوردم ، سیب سرخ خورشید... @shokoohsher✨ #سهراب‌سپهری🍃

شب را نوشیده ام و بر این شاخه های شکسته می گریم مرا تنها گذار ای چشمِ تبدارِ سرگردان! مرا با رنجِ بودن، تنها گذار... #سهراب‌سپهری🍃 @shokoohsher✨

صورتش مثل یک تکه تعطیل عهد دبستان سپید است! @shokoohsher✨ #سهراب_سپهری🌱

روزنی دارد دیوار زمان که از آن چهره‌ی من پیداست... @shokoohsher✨ #سهراب‌سپهری🍃

ابری نیست بادی نیست می نشینم لب حوض گردش ماهی ها، روشنی، من، گل، آب پاکیِ خوشه‌ی زیست... @shokoohsher✨ #سهراب_سپهری 🍃