eitaa logo
خانه تخصصی ادبیات سیب نارنجی
131 دنبال‌کننده
250 عکس
18 ویدیو
51 فایل
همسایه با ادبیات #ادبیات #شعر #داستان #نقد ارتباط با مدیر @masoommoradii
مشاهده در ایتا
دانلود
جانا دلم ببردی و جانم بسوختی گفتم بنالم از تو، زبانم بسوختی اول به وصل خویش بسی وعده دادی‌ام و آخر چو شمع در غم آنم بسوختی چون شمع نیم‌کشته و آورده جان به لب در انتظار وصل چنانم بسوختی کس نیست کز خروش منش نیست آگهی آگاه نیستی که چه سانم بسوختی جانم بسوخت بر من مسکین دلت نسوخت آخر دلت نسوخت که جانم بسوختی تا پادشا گشتی بر دیده و دلم اینم به باد دادی و آنم بسوختی گفتم که از غمان تو آهی برآورم آن آه در درون دهانم بسوختی گفتی که با تو سازم و پیدا شوم تو را پیدا نیامدی و نهانم بسوختی یکدم بساز با دل عطّار و بیش از این آتش مزن که عقل و روانم بسوختی https://eitaa.com/sibenaranjiadabiat
هدایت شده از پرویزن
"یک یادآوری به مناسبت ۲۵ فروردین یادروز عطار"   از مجموع ۸۷۳ غزل ثبت‌شده در دیوان ، تصحیح استاد ، ۱۱۷ غزل تخلص "فرید" دارد. آنچنان که بر اساس نسخه‌های کهن‌ مورد نظر  مصحح دریافت می‌شود؛ هرچه از نسخه‌های مقدم به متاخر نزدیک می‌شویم؛ بسامد این غزل‌ها افزونی می‌یابد. در حالی که سه نسخه‌ی مقدم؛ به ترتیب تقدم: ۱۰۴، ۹۹ و ۹۷ مورد از غزل‌هایی را که  تخلص فرید دارد؛ ثبت نکرده‌اند. موید این وضعیت، جنگ‌های شعری تا سده‌ی هشتم است که اغلب (دست کم آن‌هایی که این نگارنده از نظر گذرانده)، غزل‌هایی را به نام شیخ درج کرده‌اند که تخلص عطار دارد و به‌ندرت غزل‌هایی با  تخلص فرید در آن‌ها می‌توان دید. بر این اساس، به‌نظر می‌رسد اغلب غزل‌هایی که تخلص "فرید" دارد؛ سروده‌ی عطار نیشابوری نیست و در طول قرن‌ها به‌خطا یا عمد کاتبان به نام او ثبت شده است. https://eitaa.com/mmparvizan
"نسخه‌ای از مختارنامه‌ی عطار و چند رباعی" در مجموعه‌ی حکیم اوغلو، نسخه‌ای از مختارنامه‌ی عطار نیشابوری به شماره‌ی ۶۷۳ موجود است که تاریخ کتابت ندارد؛ اما از نوع خط، مفردات و عنوان‌‌بندی، می‌توان دریافت که به احتمال بیشتر در نیمه‌ی دوم سده‌ی ۹ و نهایتا اوایل قرن دهم کتابت شده است. کاتب در ضبط برخی ابیات دچار خطا شده؛ اما به نظر می‌رسد برای استنساخ متن، به نسخه‌ای کهن دسترسی داشته است. عنوان برخی باب‌ها از قلم افتاده؛ اما ترتیب رباعیات در بسیاری صفحات مشابه دیگر نسخ کتابت شده در قرن نهم است؛ البته در برخی از بخش‌های آغاز و میانه‌ی نسخه، گویا برگ‌ها پس از گسست، در جایی متفاوت با ترتیب اصلی صحافی شده است. در نسخه‌ی یادشده، بیش از ۲۰۰۰ رباعی موجود است که از آن میان، حدود ۲۰۰ رباعی؛ در نسخه‌ی مصحح مختارنامه، به همت دکتر شفیعی کدکنی نیست یا با ضبطی متفاوت آمده است(البته در دیگر نسخ و گزیده‌ها و چاپ‌ها از برخی از این رباعیات نشانه می‌توان یافت). هرچند نمی‌توان این رباعیات را نویافته یا از اشعار مسلم منتسب به عطار دانست؛ از آنجا که در میان آن‌ها، گاه ابیاتی نغز دیده می‌شود؛ در ادامه تعدادی از آن رباعیات، نقل خواهد شد. با این یادآوری که برخی از این ابیات به دیگر شاعران نیز نسبت یافته است.*** . یک: یا رب دل من دلی است پر حیرانی* مرکز شده در محیط سرگردانی گر گفته نیامد آنچ در دل دارم گفته‌ست همه چون تو بِه از من دانی * بنگرید به رباعی ۲۲۵۱ تصحیحی مختارنامه. دو: طفلیم، چگونه داد فرمان بدهیم عمری که چو باد شد به تاوان بدهیم بر ما سر پستان کرم تلخ مکن ور تلخ کنی، روی بر آن جان بدهیم سه: خلقی است در آن راه خطرناک هنوز وین ره نشد از مسافران پاک هنوز پستان کرم تلخ مکن چون هستند اطفال هزارساله در خاک هنوز چهار: یارب چو بسی پرده‌ی پندارم هست تا نیستی‌ام محو کند کارم هست گر در ره تو طاعت اندک دارم امّید به رحمت تو بسیارم* هست *در نسخه بسیاری پنج: یا رب ز هلاک من نمی‌داری باک تا من صد رَه بمردم از بیم هلاک بر من همه درها چو فرو بندی پاک بگشای دری چو روی آرم در خاک شش: بحری که بروست هر دم ایمانی نیز زو می‌خیزد به هر دمی جانی نیز هر قطره دهن گشاده آن بحر عظیم در هر دهنی نهاده دندانی نیز هفت: بی‌خود بنشین خموش، توحید این است تا چند زنی خروش، توحید این است بحری است که جوش اوست هر چیز که هست چون بنشیند ز جوش، توحید این است هشت: چون موج ز بحر هر نفس می‌آید در هر نفسی هزار کس می‌آید هر لحظه هزار موج بر می‌خیزد پس می‌گذرد دگر ز پس می‌آید نه: ای مانده چو چرخ بی‌سر و بی‌پایی گه شیب گرفته بیش گه بالایی تا چند روی از آنکه هرگز جایی پی نتوان برد بر چنین دریایی ده: پروانه چو بی‌شمار می‌باید و نیست شمعی است که پایدار می‌باید و نیست آن اصل که زیر پرده می‌دانم من فرعش همه بی‌‌قرار می‌باید و نیست *** درباره‌ی جزییات رباعیات این نسخه(جز اطلاعات فهرست‌ها)، پیش ازین یادداشتی ندیده‌ام؛ چنانکه عزیزان دانشمند از اشاره‌ای پیشین آگاهی دارند، ممنون تذکر آنان خواهم بود. https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"شعر عاشورایی/ ۱۵" یکی از مهمترین شاعران پیش از هجوم مغول که در سیر تحول ادبیات عاشورایی بارها ازاو سخن رفته، شیخ فریدالدین عطار نیشابوری (مقتول به ۶۱۸ یا ۶۲۷) است. آنچه در سیر عطارپژوهی باید از آن یادکرد، نخست شش اثری است که اغلب منتقدان، آن‌هارا از آثار مسلّم شیخ نیشابور دانسته‌اند: تذکره‌الاولیا(بخش نخست) و منطق‌الطیر و مصیبت‌نامه و الهی‌نامه و مختارنامه و دیوان. در دیوان عطار، صرفا اشاراتی محدود به عاشورا و امام حسین(ع) دیده می‌شود؛ از جمله بیت زیر از قصیده‌ای که در آن عطار به امام حسین(ع) با لقب "تشنه‌ی به خون غرقه" سوگند خورده است: به دشنه‌خورده‌ی آن تشنه‌ی به خون غرقه به نوش‌داری در زهر کشته‌ی زهرا (دیوان، ۷۲۶) نکته‌ی قابل تامل درباره‌ی این قصیده علاوه بر سبک متمایز، نشانه‌هایی از سفر شاعر و دور شدن از درگاه ممدوحی خاص و طلب بخشش است که این احتمال را جدی می‌کند که این شعر چون برخی دیگر از بخش‌های دیوان، ازآن عارف نیشابور نباشد و شاعران آن، دیگر عطارشهرتان بوده‌اند. در باب سوم مختارنامه‌ نیز به شیوه‌ی حدیقه‌ی سنایی و مصیبت‌نامه، پس از خلفا، رباعی‌ای در ستایش امام سوم(ع) درج شده که از نخستین رباعیات عاشورایی ادبیات فارسی است: ای گوهر کان فضل و دریای علوم وز رای تو دُرّ دُرج گردون منظوم بر هفت فلک ندید و در هشت بهشت نُه چرخ، چو تو پیش‌روِ ده‌معصوم (مختارنامه، ۹۰) در الهی‌نامه‌ی عطار نیز حکایتی در کرامت امام‌حسین(ع) روایت شده(الهی‌نامه، ۱۷۲)؛ اما مبسوط‌‌ترین شعر عاشورایی او، مربوط به مقدمات مصیبت‌نامه است: کیست حق را و پیمبر را ولی آن حسن‌سیرت، حسین‌بن علی (مصیبت‌نامه، ۱۴۶) از مضامین رایج در شعر عطار، تصریح به "معصومان نسل آن‌حضرت" است که در رباعیات او نیز، نمود یافته است: نه‌فلک را تا ابد مخدوم بود زانکه او سلطان ده‌معصوم بود (همان، ۱۴۶) ابیات زیر نیز توصیفی دردمندانه از شهادت آن حضرت در کربلاست و شاید نخستین نشانه‌ی مضمون پیوند شفق و خون امام(ع) در شعر فارسی: تشنه اورا دشنه آغشته به خون نیم‌کشته گشته سرگشته به خون آن‌چنان سر، خود که برّد بی‌دریغ کآفتاب از درد آن شد زیر میغ گیسوی او تا به خون آلوده شد خون گردون از شفق پالوده شد کی کنند این کافران با این‌همه کو محمد کو علی کو فاطمه؟ صدهزاران جان پاک انبیا صف‌زده بینم به خاک کربلا در تموز کربلا تشنه‌جگر سر بریدندش چه باشد زین بتر؟ با جگرگوشه‌ی پیمبر این کنند آنگهی دعویّ داد و دین کنند (همان) دسته‌ی دوم آثار مطرح در کارنامه‌ی "عطارپژوهی" مثنوی‌هایی است که در فاصله‌ی سده‌ی هفتم و نهم به نام عطار جعل شده یاسروده‌ی شاعرانی عطار تخلص بوده است. از آن میان، خسرونامه یا گل و هرمز از شاخص‌ترین منظومه‌هاست که برخی پژوهشگران آن را از عطار میانجی(ف. ۶۱۹) دانسته‌اند. (ر.ک. نحوی، ۱۳۸۹) اما آنچه این اثر را در پژوهش‌های عطاری، مهم نشان می‌دهد، نخست، کهن بودن نسخه‌ی در دست از آن(مورخ ۶۹۳) است و دوم، شباهت‌های مضمونی و ساختاری که این اثر با مصیبت‌نامه از سویی و با مختارنامه از دیگرسو دارد. از جمله در این منظومه نیز شاعر به شیوه‌ی سنایی و مصیبت‌نامه و مختارنامه پس از خلفا، حسنین(ع) را ستوده است: امامی کآفتاب خافقین است امام از ماه تا ماهی حسین است چو خورشیدی جهان را خسرو آمد که نه‌معصوم پاکش پس‌رو آمد (خسرونامه، ۲۵) علاوه بر ترکیب "نه‌معصوم"، پیوند خون امام حسین(ع) و شفق، از دیگر نشانه‌های شباهت این شعر عاشورایی با ابیات مصیبت‌نامه است: بسی خون کرده‌اند اهل ملامت ولی این خون نخُسبد تا قیامت هرآن خونی که بر روی زمانه است برفت از چشم و این خون جاودانه است چو ذاتش آفتاب جاودان بود ز خون او شفق باقی ازآن بود (همان) درباره‌ی پیوند دیگر مثنوی‌های مشهور به‌نام عطار از جمله اشترنامه که گویا از عطاری سوم است و ویژگی‌هایی خاص خود دارد و مظهرالعجائب و جواهراِلذات و لسان‌الغیب که قاعدتا از عطار تونی شاعر قرن نهم است، باید در مجالی دیگر سخن گفت. همچنین است بی‌سرنامه و بلبل‌نامه و وصلت‌نامه و هیلاج‌نامه و پندنامه و... که در اغلب این آثار، نشانه‌های شاعری شیعی یا سنیّ‌ای دوازده‌امامی را می‌توان دید. (ر‌.ک. مرادی، خضر وادی دهم، صص ۱۲۹ تا ۱۴۸) https://eitaa.com/mmparvizan