هدایت شده از پرویزن
مناقب_فاطمي_در_شعر_فارسي.pdf
حجم:
2.57M
"مناقب فاطمی در شعر فارسی"
احمد احمدی بیرجندی: بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی
با اشعاری از #ناصر_خسرو #ابن_حسام_خوسفی #قدسی #وصال #عاشق_اصفهانی #غافل_مازندرانی #صفای_اصفهانی #اقبال_لاهوری #غروی_کمپانی #فواد_کرمانی #صغیر_اصفهانی و...
پ.ن: شعر دینی فاخر بخوانیم.
https://eitaa.com/mmparvizan
"ناصرخسرو و ستایش حضرت صدیقه"
از میان شاعران سدهی پنجم هجری، بر اساس ابیات و اسناد موجود، ناصرخسرو بیش از دیگر شاعران به ستایش حضرت زهرا(س) توجه کرده است.
او به دلیل گرایش به آیین اسماعیلیه و پیوند با فاطمیان مصر، بارها از نام و نشان حضرت فاطمه، در تبلیغ آیین خود بهره برده است:
فاطمیام فاطمیام فاطمی
تا تو بدرّی ز غم ای ظاهری
فاطمه را عایشه مارندر*ست
پس تو مرا شیعتِ مارندری
شیعت مارندری ای بدنشان
شاید اگر دشمن دختندری
دیوان، ص۵۶
او حضرت فاطمه(ع) را "حور عین" پیامبر و قرین علی و مادر حسنین(علیهمالسلام) معرفی میکند:
قرین محمد که بود؟ آنکه جفتش
نبودی مگر حور عین محمد
ازین حور عین و قرین گشت پیدا
حسین و حسن، سین و شین محمد
دیوان، ص ۱۲۹
او از نخستین شاعرانی است که به ماجرای فدک اشاره کرده (دیوان، ص ۲۳۶ و ۹۴)؛ حبّ آل زهرا را کلید بهشت دانسته (همان، ص ۴۹۷) و به آن حضرت شفاعت جسته است:
آن روز در آن هول و فزع بر سر آن جمع
پیش شهدا دست من و دامن زهرا
دیوان، ۶
در دیوان ناصرخسرو، به تصحيح نصرالله تقوی نیز قصیدهای ثبت شده که در اغلب نسخ دیوان نیست و تفاوتهایی با شعر ناصرخسرو دارد؛ اما از منظر زبانی و سبکی نسبتا کهن است و میتواند از نخستین ستایشهای مستقل آن حضرت در ادبیات فارسی باشد:
آوخ ز دست این کره وز کارش
وین دایرهی بلا و ز پرگارش
...
شمس وجود احمد و خود زهرا
ماه ولایتاست ز اطوارش
دخت ظهور غیب احد احمد
ناموس حقّ و صندُق اسرارش
هم مطلع جمال خداوندی
هم مشرق طلیعهی انوارش
هم از دمش مسیح شود پرّان
هم مریم دسیسه ز گفتارش
هم ماه بارد از لب خندانش
هم مهر ریزد از کف مهبارش
این گوهر از جناب رسولالله
پاک است و داور است خریدارش
کفوی نداشت حضرت صدّیقه
گر مینبود حیدر کرارش
جنات عدن خاک در زهرا
رضوان ز هشت خلد بود عارش
باکش ز هفت دوزخ سوزان نی
زهرا چو هست یار و مددکارش
دیوان، ص ۲۰۹
*مارندر و دختندر: همسرِ پدر، دخترِ همسر
#ادبیات_فاطمی
#شعر_شیعی
#ناصر_خسرو
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"شعر_عاشورایی/۵"
در میان شاعران قرن پنجم، شعر ناصر خسرو(۳۹۴_۴۸۱)قلمروی مجزا و متمایز با دیگر شاعران دارد. در اشعار این شاعر اسماعیلی، بسیاری از شخصیتهای شیعی حضور پررنگ دارند و حکیم در دفاع از باورهای خود به آنان توسل جسته است.
در اشعار ناصرخسرو، ستایش امام علی(ع) و فضایل ایشان، بیش از دیگر بزرگان(حتی حضرت رسول ص) نمود دارد؛ با این حال ابیاتی در ستایش دیگر امامان نخستین شیعه هم، در اشعار او دیده می شود.
ناصرخسرو در دیوانش، به سبک شاعران سامانی از القاب شبر و شبیر برای امام حسن(ع) و امام حسین(ع) استفاده کرده است(صفحههای 94، 200، 133و 308 دیوان)؛ چنانکه در جدال با ناصبیان و در دفاع از حقانیت امام علی(ع) و فرزندانش میسراید:
ای ناصبی اگر تو مقری بدین سخن
حیدر امام توست و شبر وآن گهی شبیر
او امام حسین(ع) را از بازخواستکنندگان روز قیامت دربارهی عهد روز غدیر میداند(ص 402) و ایشان را یادگار رسول(ص) میخواند:
حسین و حسن یادگار رسول
نبودند جز یادگار علی
در اشارات موجود در دیوان ناصرخسرو به شهادت امام حسین(ع) و ریشههای قتل آن حضرت اشاره شده است:
ور یار رسول است کشندهی پسر او
پس هیچ مرو را نه عدو بود و نه کافر
همچنین در شکایت از روزگار، به ماجرای شهادت آن حضرت اشاره میکند:
هیچ شنیدی که به آل رسول
رنج و بلا چند رسید از دهاش؟
دفتر پیش آر و بخوان حال آنک
شهره از او شد به جهان کربلاش
حکیم همچنین به شیوهی زیارت عاشورا، بر قاتلان سیدالشهدا لعنت می فرستد:
لعنت کنم بر آن بت، کاو کرد و شیعت او
حلق حسین تشنه در خون خضاب و رنگین
اما بیشک از زیباترین ابیات عاشورایی ناصرخسرو، بیت زیر است که در قصیدهی ۹۷ دیوان و در خلال شکایت او از ستم روزگار درج شده است و نشاندهندهی اندوه همیشگیاش از شهادت حضرت اباعبدالله(ع) است. اندوهی که با هیچ معجون و دارویی بر طرف نمیشود:
من که ز خون حسین پر غم و دردم
شاد چگونه کنند خون رزانم؟
#شعر_شیعی
#شعر_عاشورایی
#ناصر_خسرو
#محمد_مرادی
@mmparvizan