╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮ #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯ 🌹موضوع : قائم فرزند ندارد. ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ استاد بعضی عَقِب را در حدیث ذیل، به معنای فرزند میگیرن و بعضی به معنای فرزندی که جانشینش باشد. میشه بگید کدوم معنی درسته: دَخَلَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي حَمْزَةَ عَلَى أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ أَنْتَ إِمَامٌ قَالَ نَعَمْ فَقَالَ لَهُ إِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ لاَ يَكُونُ اَلْإِمَامُ إِلاَّ وَ لَهُ عَقِبٌ فَقَالَ أَ نَسِيتَ يَا شَيْخُ أَوْ تَنَاسَيْتَ لَيْسَ هَكَذَا قَالَ جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّمَا قَالَ جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لاَ يَكُونُ اَلْإِمَامُ إِلاَّ وَ لَهُ عَقِبٌ إِلاَّ اَلْإِمَامُ اَلَّذِي يَخْرُجُ عَلَيْهِ اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِنَّهُ لاَ عَقِبَ لَهُ فَقَالَ لَهُ صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَكَذَا سَمِعْتُ جَدَّكَ يَقُولُ: علی بن ابی حمزه از امام رضا علیه السلام پرسید تو امام هستی؟ حضرت فرمودند بلی به حضرت گفت: من از جد شما امام صادق شنیدم: امام نیست مگر این که دارای عَقِب باشد حضرت فرمودند: فراموش کردی یا خود را به فراموشی زدی ای شیخ؟ هرگز جدم این چنین نفرمود بلکه فرمود: امام نیست مگر این که برای او عقب باشد الا آن امامی که حسین بن علی بر او خارج می شود که او عقب ندارد، علی گفت: درست فرمودی خدا مرا فدای تو کند همین طور از جدتان شنیدم فرمود. الغيبة (للطوسی) ج۱ ص۲۲۴ ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋سیّـدمہـدےمجـتہـد‌سیســتانے: سلام علیڪم. حدیثی که می فرمایید، بین علی بن ابی حمزه رئیس هفت امامی ها و امام رضا علیه السلام اتفاق افتاده. از آنجا که امام رضا علیه السلام در آن موقع فرزندی نداشتند علی بن ابی حمزه با همین مساله خواست اشکال کند که در حدیث آمده امام بدون فرزند نمی شود پس شما امام نیستید، و امام در پاسخ فرمودند: حدیث ادامه دارد که: مگر قائم که حسین بر او رجعت می نماید. لذا ظاهراً مراد، اصل فرزند داشتن است، و عموم علما هم همین را فهمیده اند. اما از آنجا که صرف فرزند، خصوصیتی برای امام ندارد، بلکه آنچه برای امام مهم است، داشتن فرزندی است که جانشین او شود، این احتمال هست که مراد، فرزند جانشین باشد. ولی این صرف احتمال است، و ظهور حدیث همان معنای اول می باشد. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮ #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯ 🌹موضوع : رجوع به اهل سنت. ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ استاد سلام. در حدیثی آمده: عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: إِذَا نَزَلَتْ بِكُمْ حَادِثَةٌ لَا تَجِدُونَ حُكْمَهَا فِيمَا رَوَوْا عَنَّا فَانْظُرُوا إِلَى‏ مَا رَوَوْهُ‏ عَنْ عَلِيٍّ ع فَاعْمَلُوا بِه‏ امام صادق علیه السلام فرمودند: هنگامی که حادثه ای برای شما رخ داد که حکمش را از احادیث ما نیافتید پس نگاه کنید به روایاتی که عامه از علی نقل کرده اند و به آن عمل کنید. مشكاة الأنوار في غرر الأخبار ص۸۷ اینجا گفته شده از عامی جماعت حکم بگیرید؟ ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋سیّـدمہـدےمجـتہـد‌سیســتانے: سلام علیڪم. این روایت کلاً هیچ سندی ندارد و تنها در یک کتاب اصولی و نه حدیثی بدون هیچ سندی ثبت شده، و البته از نظر محتوا فقط در مورد احکام شرعی سخن می گوید نه مسائل اعتقادی و نه هیچ مساله دیگری. نیز فقط ارجاع به احادیث علوی می دهد نه نبوی، و نه صحابه و نه حتی دیگر معصومین. چرا؟ چون مخاطب این حدیث، مردم کوفه بودند و در کوفه کتابی به نام آداب امیر المومنین بود که در دوره چهار ساله حکومت آن حضرت بر کوفه نوشته شده بود و حاوی احکام می بود. بعضی از مطالب آن کتاب درست بود و بعضی باطل. امام در این حدیث - که البته عرض شد هیچ سندی ندارد - فرموده اند اگر در مساله ای از ما حدیثی نداشتید به روایات آن کتاب مراجعه کنید. پس به صورت کلی به احادیث اهل سنت ارجاع نداده اند و فقط در مورد احکام و فقط به احادیث امیر المومنین علیه السلام. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮ #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯ 🌹موضوع : آیا دجال شخص است. ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ سلام علیکم. شما می گویید سند روایاتی که دجال را یک شخص معرفی کرده ضعیف است در حالیکه اولاً در مسائل اعتقادی اساساً خبر واحد حجیت ندارد. ثانیاً چه بسا در روایاتی که پیرامون مسائل بینشی هست متن حدیث از سندش مهمتر باشد. لذا سوال حقیر عقلانی است که آیا یک جریان می تواند رهبری داشته باشد که همو دجال باشد؟ ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋سیّـدمہـدےمجـتہـد‌سیســتانے: سلام علیڪم. ۱. دجال، مساله اعتقادی نیست، بلکه خبر دادن از رخداد حادثه ای در آینده است. ۲. متن حدیث جایی از سند آن مهمتر است یا به عبارت علمی: گواه بر صدور است، که لسانش به صدور از غیر معصوم نخورد، مثل زیارت جامعه کبیره، یا بعضی خطب نهج البلاغه، نه مطلبی مثل دجال که فقط خبر عادی به خروجش مطرح شده. ۳. اینکه هر جریانی می تواند رهبری داشته باشد مورد انکار نیست، اما امکان دلیل اثبات نیست، و با توجه به آنچه از روایات اهل بیت علیهم السلام به دست می آید، دجال یک جریان است نه یک شخص. و به عبارت دیگر: گاهی، رهبریت یک جریان ملاک اصلی است، و گاهی خود یک جریان؛ و آنچه در مورد دجال مورد نظر می باشد، یک جریان است نه شخص و رهبر. لذا هرگز انسانی تک چشم که چشمش وسط پیشانیش باشد که خورشید و ماه در اختیارش باشد و کوه نان و طلا با او راه بروند و مردم بر او سجده کنند و چه و چه نخواهد آمد. در پناه خدا باشید. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮ #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯ 🌹موضوع : تغییر دین حلال است! ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ سخن یکی از اتباع: واضح هست که هر پیامبر و هر امامی اختیار دارد هر حکم شرعی در زمان خودشان را عوض یا منسوخ کنن، مثل حکم امام مهدی ع در مورد خمس. پس اینکه سید احمد در مورد احکام وضو و نماز چی گفتن دلیلی بر حق بودن یا نبودن ایشان نیست؛ اگر توسط قانون معرفت حجت، ثابت شد ایشان حجت خداست باید به تغییرات شرعی اش عمل کنیم. ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم. ۱. اینکه هر پیامبری حق داشته هر حکمی خواست را عوض کند دروغ محض است. زیرا تمام پیغمبران تابع پیامبران اولوا العزم بوده و هیچ اختیاری در تغییر حکم شرعی نداشته اند. ۲. ائمه علیهم السلام نیز در واجباتی که فرائض نامیده می شده به تصریح امام رضا علیه السلام هیچ تغییری نمی داده اند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَرَّمَ حَرَاماً وَ أَحَلَّ حَلَالًا وَ فَرَضَ فَرَائِضَ فَمَا جَاءَ فِي تَحْلِيلِ مَا حَرَّمَ اللَّهُ أَوْ تَحْرِيمِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ أَوْ دَفْعِ فَرِيضَةٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ رَسْمُهَا بَيِّنٌ قَائِمٌ بِلَا نَاسِخٍ نَسَخَ ذَلِكَ فَذَلِكَ مِمَّا لَا يَسَعُ الْأَخْذُ بِهِ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَمْ يَكُنْ لِيُحَرِّمَ مَا أَحَلَّ اللَّهُ وَ لَا لِيُحَلِّلَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَ لَا لِيُغَيِّرَ فَرَائِضَ اللَّهِ وَ أَحْكَامَهُ، كَانَ فِي ذَلِكَ كُلِّهِ مُتَّبِعاً مُسَلِّماً مُؤَدِّياً عَنِ اللَّهِ،... وَ كَذَلِكَ قَدْ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ أَشْيَاءَ نَهْيَ حَرَامٍ فَوَافَقَ فِي ذَلِكَ نَهْيُهُ نَهْيَ اللَّهِ تَعَالَى وَ أَمَرَ بِأَشْيَاءَ فَصَارَ ذَلِكَ الْأَمْرُ وَاجِباً لَازِماً كَعِدْلِ‏ فَرَائِضِ اللَّهِ تَعَالَى وَ وَافَقَ فِي ذَلِكَ أَمْرُهُ أَمْرَ اللَّهِ تَعَالَى. فَمَا جَاءَ فِي النَّهْيِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص نَهْيَ حَرَامٍ ثُمَّ جَاءَ خِلَافُهُ‏ لَمْ يَسَعِ اسْتِعْمَالُ ذَلِكَ وَ كَذَلِكَ فِيمَا أَمَرَ بِهِ لِأَنَّا لَا نُرَخِّصُ فِيمَا لَمْ يُرَخِّصْ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ لَا نَأْمُرُ بِخِلَافِ مَا أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَّا لِعِلَّةِ خَوْفِ ضَرُورَةٍ. 📕 (عیون أخبار الرضا علیه السلام ج2 ص20-21 ح45) ۳. حکم حضرت مهدی علیه السلام در خمس نیز همان حکم دیگر ائمه علیهم السلام بوده، برای همین مرحوم کلینی که همدوره هر چهار نائب خاص بوده و تا آخرین سال نیابت نائب چهارم را نیز درک کرده، در کتاب کافی در باب خمس، فقط روایات وجوب و موارد پرداخت خمس را ثبت نموده و کوچکترین اشاره ای به این نکرده که خمس توسط امام زمان علیه السلام حلال شده، و همین کار را شیخ صدوق و نیز شیخ مفید کرده اند. بله در توقیع اسحاق بن یعقوب کلامی بیان شده که مقصود، حلیت ازدواج با کنیزان جنگی بوده تا فرزندان شیعه حلال زاده شوند و توضیح آن در جای خود آمده است. ۴. اینکه احمد در احکام چه گفته دلیل بر حقانیت یا بطلان اوست، زیرا وی حجت مستقل نیست که بتواند از پیش خود حکم صادر کند چون نه تنها صاحب شریعت یعنی حضرت مهدی علیه السلام خودشان هنوز در قید حیات هستند و همانطور که حضرت یونس علیه السلام حق تشریع نداشت احمد هم ندارد، که خود احمد تصریح نموده سفیر و فرستاده آن امام است. غیر از اینکه در بالا عرض شد حتی امام هم نمی تواند واجباتی که به عنوان فرائض معرفی شده را تغییر دهد و نماز و وضو جزء فرائض می باشند. لذا اگر احمد سخنی بر خلاف سخن اهل بیت علیهم السلام زده باشد همین علامت باطل بودن اوست. بله احمد خود را قائم موعود می داند و عقیده دارد قائم با کتاب جدید می آید ولی در کتاب "لوح و قلم" کذب هر دو ادعای او را ثابت کرده ایم. ۵. به تصریح روایات اهل بیت، یکی از طرق شناخت حجت الهی، امتحان علم او به احکام است، و شیعه با همین روش به راحتی توانست بفهمد عبد الله بن حسن، زید و عبد الله افطح امام نیستند اما کسانیکه مثل شما به اشتباه فکر می کردند امام هر چه دلش خواست می تواند در دین خدا بگوید، گول خوردند و شدند زیدی و فطحی و چه و چه. اتفاقاً همین علم به احکام که در روایات متعدد، راه شناخت امام معرفی شده، روشن می نماید امام نمی تواند هر چه دلش خواست در دین بگوید، و الا تمام مدعیان امامت می توانستند از گیر احکامی که به اشتباه بیان می کردند به اینگونه در بروند که ما حجت خدا هستیم پس هر چه بگوییم درست است. و همین تفکر بود که علی محمد باب را واداشت ازدواج خواهر و برادر و کرایه همسر به اجنبی جهت باردار شدن را حلال اعلام کند!!! 👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿

۶. قیاس خمس به نماز و وضو غلط می باشد و اولین قیاس کننده شیطان بوده است. زیرا در مورد خمس این شبهه وجود دارد که وجوبش وجوب ولایی است لذا امام می تواند مقدارش را کم و زیاد کرده و حتی برای مدتی آن را ببخشد. چون نیمی از خمس سهم امام است و نیم دیگرش هم که سهم سادات و فقرا می باشد، امام بر آنها ولایت دارد. اما نماز و وضو، نه سهم امام است و نه سهم فقرا، بلکه سهم خود خداست که نمی توان کم و زیادش کرد. غیر از اینکه گفته شد حضرت مهدی علیه السلام خمس را حلال نکرده اند و مقصود آن توقیع چیز دیگری بوده است. ۷. راه شناخت حجت الهی چیزی به نام قانون معرفت نیست اما خدا را شکر احمد بصری نه نصی دارد، نه علمی و نه حاکمیتی. نص ندارد چون حدیث بی سند وصیتش پر از ابهام و اشکال و دارای نسخه بدل است. علم ندارد چون غلطها و اشتباهاتش سر به فلک کشیده، و در مورد حاکمیت هم تفکری جز خوارج ندارد. سعادت نصیبتان باد. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮ #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯ 🌹موضوع : چرا باطل است؟ ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ 3 دلیل قطعی در ردّ بهاییت چیست ؟ ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋سیّـدمہـدےمجـتہـد‌سیســتانے: سلام علیڪم. بهائیت سر تا پا ردّیه دارد: منکر ختم نبوّت است. یک انسان را خدا می داند. قائل به نسخ قرآن است. منکر معاد می باشد. کتب رهبرانش پر از غلط های فاحش علمی و حرف های نامعقول است. مثل اینکه: ۱. لوح نماز گم شده پس نماز ندارند!!! ۲. برای نماز میت چیز بهتری به ذهن خدایشان نرسید لذا با افسوس ابراز می دارد که همان نماز عربی مسلمانها را بخوانید. ۳. خدایشان از گفتن حکم لواط خجالت کشیده!!! ۴. فقط نامادری را نامحرم معرفی کرده. ۵. مهریه دختر روستایی بسیار پایین تر از مهریه دختر شهری است. ۶. دین مدعی تساوی زن و مرد، ورود زنان به بیت العدل الهی را ممنوع می داند و و و . از نظر اجتماعی و سیاسی بعد از ۲۰۰ سال نتوانسته حتی خود را نجات دهد چه برسد به جهانی که حضرت باب، منجی عالم بشریتش بوده. امان از جهالت، افسوس بر سفاهت. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮ #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯ 🌹موضوع : حجت بودن خواب ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ سلام علیکم جریان احمد اسماعیل از این روایت برای اثبات حجیت خواب در شناخت قائم استفاده می‌کند:  اِبْنُ أَبِي اَلْخَطَّابِ عَنِ اَلْبَزَنْطِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ مَسْأَلَةٍ لِلرُّؤْيَا فَأَمْسَكَ ثُمَّ قَالَ إِنَّا لَوْ أَعْطَيْنَاكُمْ مَا تُرِيدُونَ لَكَانَ شَرّاً لَكُمْ وَ أُخِذَ بِرَقَبَةِ صَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ(مختصرالبصائر، ص۲۹۳) احمد بن محمد بن ابی نصر گفت که از امام رضا(ع) در مورد رویا پرسیدم. پس جوابم را نداد و گفت: اگر ما آنچه می‌خواهید را به شما بگوییم برای شما شر می‌شود و صاحب این امر دستگیر می شود. ممنون می‌شم اگر پاسخ استدلال آنها را بفرستید!🙏 ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋سیّـدمہـدےمجـتہـد‌سیســتانے: سلام علیڪم. طبق معمول، این حدیث دارای سه نسخه است که اتباع احمد بصری نسخه تحریف شده را رواج می دهند. نسخه اصلی برای "قرب الإسناد" می باشد که متن آن "مساله رؤیت" به معنای دیدن در بیداری است نه مساله رؤیا به معنای دیدن در خواب: «وَ سَأَلْتُهُ عَنْ مَسْأَلَةِ الرُّؤْيَةِ، فَأَمْسَكَ ثُمَّ قَالَ: إِنَّا لَوْ أَعْطَيْنَاكُمْ مَا تُرِيدُونَ لَكَانَ شَرّاً لَكُمْ وَ أُخِذَ بِرَقَبَةِ صَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ». (قرب الإسناد ص380 ح1340) و این متن کاملاً با جواب امام علیه السلام سازگار است، چون راوی از دیدن صاحب الامر پرسیده، و امام می فرمایند اگر بخواهید او را ببینید جایش بر ملا شده و توسط دشمن دستگیر می شود: «أُخِذَ بِرَقَبَةِ صَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ». در حالیکه اگر سوال او از رؤیا و دیدن در خواب باشد، پاسخ امام چه ربطی به آن سوال دارد؟ نسخه دوم برای کتاب "کافی" است که تمام نسخه هایش به اتفاق، فاقد کلمه رؤیا و رؤیت هست: «سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنْ مَسْأَلَةٍ فَأَبَى وَ أَمْسَكَ ثُمَّ قَالَ لَوْ أَعْطَيْنَاكُمْ كُلَّمَا تُرِيدُونَ كَانَ شَرّاً لَكُمْ وَ أُخِذَ بِرَقَبَةِ صَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ». (الکافی ج‏2 ص224 ح10) یعنی اصلاً نگفته از چه مساله ای پرسیده، و فقط همین قدر فهمیده می شود که بیان پاسخ او، مخالف تقیه بوده است. (مرآة العقول ج9 ص192) حال از همه اینها چشم پوشی می کنیم، اما ربط این حدیث طبق نسخه "مختصر البصائر" به حجت بودن خواب برای شناخت خلیفه خدا چیست؟!!! ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹