eitaa logo
پاتوق کتاب آسمان
502 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
139 ویدیو
19 فایل
🔹معرفی‌و‌عرضه‌آثار‌برجسته‌ترین‌نویسندگان‌و‌متفکرین‌ایران‌و‌جهان 🔸تازه‌های‌نشر 🔹ارسال‌به‌سراسرایران آلبوم کتاب‌ها: @skybook_album ادمین: @aseman_book آدرس:خ‌مسجد‌سید خ‌ظهیرالاسلام‌کوچه‌ش۳ بن‌بست‌اول سمت‌راست "سرای‌هنر‌و‌اندیشه" تلفن:09901183565
مشاهده در ایتا
دانلود
. عده‌ای که پیاده بودند از دشواری راه گلایه کردند. گلایه‌ها به گوش محمد رسید. رو به جماعت کرد و گفت: اگر اسب و الاغ و شتری داشتیم به شما میدادیم و دریغ نمی‌کردیم. اما جز اینها که بر آن سواریم، هیچ نداریم. آنگاه خودش همراه با علی از شترانشان پایین آمدند و گفتند: هرکس بخواهد می‌تواند بر شتر ما سوار شود! هیچ کس نپذیرفت. علی مقدار زیادی از راه را پیاده با به پای مردمان رفت و با آنها هم صحبت شد. زبانش شیرین بود و نگاهش مهربان بود و صدایش گرم. هم صحبتی با او جذاب بود. روز پنجشنبه به وادی «اَبواء» رسیدیم. محمد بر سر قبر زنی به نام آمنه که مادرش بود، نشست و گریست! روز جمعه از «جُحفه» عبور کردیم. پیرمردی داستانی درباره مادر محمد و پدرش عبدالله تعریف کرد. داستان از این قرار بود که... 📚 کتاب مخفی @skybook
‌‌ تعدادی از عناوین کتاب‌های تازه رسیده... 📙 بیست سال و سه روز/ شهید سید مصطفی موسوی 📙 آخرین فرصت/ شهید علی کسایی 📙 مجید بربری حُرّ مدافعان حرم شهید مجید قربان خانی 📙 معبد زیر زمینی/ معصومه میرطالبی 📙 محسن ما / خاطراتی از فدایی حضرت زینب(س) به روایت همرزمان ‌✅ برای اطلاع از قیمت‌ کتاب‌ها و سفارش و خرید با @Aseman_book ارتباط بگیرید. @skybook
@skybookمعبد زیر زمینی.mp3
زمان: حجم: 43.86M
‌ 🎙 معبد زیرزمینی مروری بر کتاب و خوانش فصل اول کتاب؛ "معبد زیرزمینی" 🖊 📆 ۲۸ مهر ۱۴۰۳ @skybook
پاتوق کتاب آسمان
‌ 🎙 معبد زیرزمینی مروری بر کتاب و خوانش فصل اول کتاب؛ "معبد زیرزمینی" 🖊 #معصومه_میرابوطالبی #نشر_ج
‌ خیره شدم به صورت دایی. فکر می‌کردم سر بالا کند و من را نشان بدهد و بعد بگوید: امیدت به چه ترسوهاییه.» اما دایی سرش را انداخته بود پایین و فکر می‌کرد. احمد خودش را کشید جلو. -من هستم حاجی. پدر احمد نگاهش کرد. خوش به حال احمد چقدر راحت توانسته بود این کلمه‌ها را کنار هم بگذارد و بگوید: "من هستم". من نیستم حاجی. من از مرگ می‌ترسم. من بی عرضه و ترسو نیستم، من تنها هستم و می‌دانم تنهایی و ترس فرق دارند. اما وقتی تنهایی، دلت نمی‌خواهد خیلی کارها را انجام بدهی. یعنی نمی‌توانی. فکر میکنی قدرت نداری. فکر می‌کنی کسی پشتت نیست که به قدرتت اضافه کند یا قدرتت را بهت یادآوری کند. من تنها هستم و سال هاست که قدرتم زیر خروارها خاک گم شده حاجی... برشی از کتاب: 📗...معبد زیرزمینی... 🖊 @skybook