.
عدهای که پیاده بودند از دشواری راه گلایه کردند. گلایهها به گوش محمد رسید. رو به جماعت کرد و گفت: اگر اسب و الاغ و شتری داشتیم به شما میدادیم و دریغ نمیکردیم. اما جز اینها که بر آن سواریم، هیچ نداریم. آنگاه خودش همراه با علی از شترانشان پایین آمدند و گفتند: هرکس بخواهد میتواند بر شتر ما سوار شود! هیچ کس نپذیرفت. علی مقدار زیادی از راه را پیاده با به پای مردمان رفت و با آنها هم صحبت شد. زبانش شیرین بود و نگاهش مهربان بود و صدایش گرم. هم صحبتی با او جذاب بود. روز پنجشنبه به وادی «اَبواء» رسیدیم. محمد بر سر قبر زنی به نام آمنه که مادرش بود، نشست و گریست! روز جمعه از «جُحفه» عبور کردیم. پیرمردی داستانی درباره مادر محمد و پدرش عبدالله تعریف کرد. داستان از این قرار بود که...
📚 کتاب مخفی
#مجید_پورولی_کلشتری
#نشر_جمکران
#کودک_و_نوجوان
#رمان_نوجوان #غدیر
@skybook
#روزانه
تعدادی از عناوین کتابهای تازه رسیده...
📙 بیست سال و سه روز/ شهید سید مصطفی موسوی
#روایت_فتح
📙 آخرین فرصت/ شهید علی کسایی
#به_نشر
📙 مجید بربری حُرّ مدافعان حرم
شهید مجید قربان خانی
📙 معبد زیر زمینی/ معصومه میرطالبی
#نشر_جمکران
📙 محسن ما / خاطراتی از فدایی حضرت زینب(س) #شهید_محسن_حججی به روایت همرزمان
✅ برای اطلاع از قیمت کتابها و سفارش و خرید با @Aseman_book ارتباط بگیرید.
@skybook
@skybookمعبد زیر زمینی.mp3
زمان:
حجم:
43.86M
🎙 معبد زیرزمینی
مروری بر کتاب و خوانش فصل اول کتاب؛ "معبد زیرزمینی"
🖊 #معصومه_میرابوطالبی
#نشر_جمکران
📆 ۲۸ مهر ۱۴۰۳
#صدای_قلم
@skybook
پاتوق کتاب آسمان
🎙 معبد زیرزمینی مروری بر کتاب و خوانش فصل اول کتاب؛ "معبد زیرزمینی" 🖊 #معصومه_میرابوطالبی #نشر_ج
خیره شدم به صورت دایی. فکر میکردم سر بالا کند و من را نشان بدهد و بعد بگوید: امیدت به چه ترسوهاییه.» اما دایی سرش را انداخته بود پایین و فکر میکرد. احمد خودش را کشید جلو.
-من هستم حاجی.
پدر احمد نگاهش کرد. خوش به حال احمد چقدر راحت توانسته بود این کلمهها را کنار هم بگذارد و بگوید: "من هستم".
من نیستم حاجی. من از مرگ میترسم. من بی عرضه و ترسو نیستم، من تنها هستم و میدانم تنهایی و ترس فرق دارند. اما وقتی تنهایی، دلت نمیخواهد خیلی کارها را انجام بدهی. یعنی نمیتوانی. فکر میکنی قدرت نداری. فکر میکنی کسی پشتت نیست که به قدرتت اضافه کند یا قدرتت را بهت یادآوری کند. من تنها هستم و سال هاست که قدرتم زیر خروارها خاک گم شده حاجی...
برشی از کتاب:
📗...معبد زیرزمینی...
🖊 #معصومه_میرابوطالبی
#نشر_جمکران
@skybook