"پاتوق کتاب آسمان"
. 📚 نگاهی به تاریخ جهان/ #جواهر_لعل_نهرو ترجمه: محمود تفضلی #انتشارات_امیرکبیر #چاپ_قبل ۳جلدی قیمت
.
🔹 پشت میلههای زندان
کتاب از آنچه که فکر میکنید بهتر است. با بهتر بگویم شروع به خواندن که میکنید، در نخستین جملات کتاب، دلیل تاکید چندین و چند باره و چند ساله رهبر انقلاب را بر خواندن آن مییابید و از آن لحظه به بعد دیگر این خود کتاب و نگاه نویسنده آن است که شما را راهی سفری به تاریخ میکند. او خوب میداند تاکید به خواندن چه کتابی بکند. لعل نهرو مثل یک استاد همه چیز دان تاریخ کتاب ننوشته بلکه او تاریخ را برای دخترش روایت کرده است. دختری که در نظر او بناست بنای آینده هند را بگذارد. او با این نگاه به آینده کشورش و فرزندان کشورش نامههایی را به دخترش نوشته، آن هم در زندان، و به قول خودش از تاریخ گفتن و نوشتن نیاز به دسترسی به منابع متعدد و زیاد دارد و حالا در شرایط او از تاریخ گفتن گستاخی است.
ولی شاید آنچه مردم شرق در روایت از جهان و تاریخ و آینده آن نیاز دارند، همین شجاعت است. که به دور از سیطره نگاه غرب به جهان، بتوانند سخنی از خود به میان آورند.
#درباره_کتاب
📚 نگاهی به تاریخ جهان/ #جواهر_لعل_نهرو
#انتشارات_امیرکبیر
#تاریخ #تاریخ_جهان
@skybook
.
#درباره_کتاب
آنچه به نظر میآید این است که در این کتاب به زندگی سیاسی و مبارزاتی اهل بیت(ع) پرداخته شده و وقایعی از تاریخ زندگی ایشان بیان شده است. حال آنکه این کتاب و شیوه پرداختن آیتالله خامنهای به تاریخ زندگی ائمه، مانند مفاتیحی برای ورود به تفکر در همعهدی با اهل بیت(ع) است.
با این نگاه دیگر میان مبارزات با حکومت طاغوت و اصطلاحا زندگی سیاسی ایشان و آنچه که ما در توجه رایج به دین و تشیع با آنان ارتباط برقرار میکنیم و به زیارتشان میرویم تا باطن خویش را صفا دهیم، تفاوتی وجود ندارد. بلکه با این اندیشه میتوان به زیارت ایشان رفت و در زندگی به معنای ادعیهای که از ایشان نقل شده نزدیک شد. تا این معنای هم عهدی با اهل بیت(ع) تمنای زندگی کردن در روزگار ایشان نباشد، بلکه با ایشان فکر کردن، زندگی را به معیت با ائمه(ع) برساند.
📚 انسان ۲۵۰ ساله/ #آیت_الله_خامنه_ای
#نشر_صهبا
#تاریخ_اسلام
▪️به مناسبت شهادت حضرت امام علی النقی الهادی(ع)
@skybook
.
حضرت را از مدینه به سامرا آوردند تا زیر نظر خودشان باشد؛ لیکن دیدند فایده ای ندارد. شما اگر حالات این سه امام را در «مناقب» و جاهای دیگر ملاحظه کنید، متوجه می شوید که در زمان این بزرگواران، شبکه ارتباطاتی شیعه، بیشتر از زمان امام باقر و امام صادق عليهما السلام بوده است. از اقصی نقاط دنیا، نامه می فرستادند، پول می فرستادند و دستور می گرفتند؛ درحالی که اینها در محدودیت بودند. حضرت امام هادی علیه السلام در سامرا محبوب مردم شده بود. همه ایشان را احترام می کردند و اهانتی در کار نبود. بعد هم، در وفات آن حضرت و همچنین امام عسکری علیه السلام شهر غوغا شد. اینجا بود که حکام فهمیدند رازی وجود دارد، آن را باید بشناسند و علاج کنند. آنها به مسئله "قدسیت" پی بردند. متوكل، حضرت را به مجلس شراب کشاند، تا خبر همه جا بپیچد که، علی بن محمد، میهمان متوكل بود؛ بساط شراب و عیاشی هم در مجلس چیده شده بود! شما ببینید این خبر چه تأثیری بر جا میگذاشت.
#بریده_کتاب (۱)
📚 انسان ۲۵۰ساله/ #آیت_الله_خامنه_ای
#نشر_صهبا
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. حضرت را از مدینه به سامرا آوردند تا زیر نظر خودشان باشد؛ لیکن دیدند فایده ای ندارد. شما اگر حالات
.
🔻 ادامه
حضرت، با دید یک انسان مبارز به قضیه نگاه کرد و مقابل این توطئه ایستاد. حضرت به دربار متوکل رفت، و مجلس شراب او را به مجلس معنویت تبدیل کرد. یعنی با گفتن حقایق و خواندن شعرهای شماتت بار، متوکل را مغلوب کرد؛ به طوری که در آخر حرف هایش، متوکل بلند شد، برای حضرت غاليه آورد و او را با احترام بدرقه کرد. حضرت به او گفت: «تو خیال میکنی اینجا نشسته ای، پنجه مرگ تو را فرا نخواهد گرفت؟» و همین طور مراتب عمل موت را تا کرم هایی که به جان متوكل خواهد افتاد، بیان فرمود. حضرت، مجلس را به کل متحول کرد و از دربار بیرون رفت. در مبارزه ای که شروع کننده آن، خلیفه ای تندخو و قدرتمند بود و طرف دیگر، یک جوان بی دفاع، طرفی به ظاهر ضعیفتر، دست به یک جنگ روانی زد؛ مبارزهای که در آن نیزه و شمشیر کاربرد ندارد. ما اگر بودیم اصلا نمیتوانستیم این کار را بکنیم. این امام است که می تواند موقعیت را بسنجد و طوری سخن بگوید که خلیفه را خشمگین نکند. ممکن بود حضرت مثلا بلند شود و همه شیشههای شراب را به زمین بریزد. این عکس العمل خوبی نبود و نتیجهای هم از آن گرفته نمیشد، اما حضرت، طوری دیگر عمل کرد. این ُبعد قضیه خیلی مهم است.
#بریده_کتاب (۲)
📚 انسان ۲۵۰ساله/ #آیت_الله_خامنه_ای
#نشر_صهبا
@skybook
.
در دلش آشوب بود مصطفی کجاست؟ سالم است؟ آیا دوباره چشمش به صورت نازنین مصطفی میافتد؟ موتور هواپیما که آتش گرفته بود و وحشت و هیاهوی اطرافیان، پریشانیاش را بیشتر میکرد. آخرین نامه مصطفی را باز کرد و شروع کرد به خواندن:
«من در ایران هستم ولی قلبم با تو در جنوب است. در مؤسسه. در صور. من با تو احساس میکنم، فریاد میزنم، می سوزم و با تو میدوم زیر بمباران و آتش. من احساس میکنم با تو به سوی مرگ میروم، به سوی شهادت، به سوی لقای خدا با کرامت. من احساس میکنم در هر لحظه با تو هستم حتی هنگام شهادت. حتی روز آخر در مقابل خدا. وقتی مصیبت روی وجود شما سیطره میکند، دستتان را روی دستم بگیرید و احساس کنید که وجودتان در وجودم ذوب میشود. عشق را در وجودتان بپذیرید. دست عشق را بگیرید. عشق که مصیبت را به لذت تبدیل میکند، مرگ را به بقا و ترس را به شجاعت.»
#بریده_کتاب
📚 نیمه پنهان ماه/ #شهید_چمران به روایت غاده جابر همسر شهید
#انتشارات_روایت_فتح
#ادبیات_پایداری
@skybook
نیمه پنهان ماه قسمت اول.mp3
28.92M
.
🎧 فایل صوتی کتاب؛
📚 نیمه پنهان ماه/ #شهید_چمران به روایت غاده جابر همسر شهید
🔹 قسمت اول
#ادبیات_پایداری
@del3da
@skybook
نیمه پنهان ماه قسمت دوم.mp3
22.47M
.
🎧 فایل صوتی کتاب؛
📚 نیمه پنهان ماه/ #شهید_چمران به روایت غاده جابر همسر شهید
🔹 قسمت دوم
#ادبیات_پایداری
@del3da
@skybook
نیمه پنهان ماه 3.mp3
31.38M
.
🎧 فایل صوتی کتاب؛
📚 نیمه پنهان ماه/ #شهید_چمران به روایت غاده جابر همسر شهید
🔹 قسمت آخر
#ادبیات_پایداری
@del3da
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
کلهشقی،زندگی را به طرز خاصی شیرین و دردناک می کند؛اما گذشته از مزهی زندگی،به آن مفهوم می دهد،رن
.
یک بار تازه پزشکی که نامش را هم فراموش کردهام از من خواست که برایش یک تابلوی «دکتر...» بنویسم و بیست و پنج ریال هم بگیرم. نوشتم و بردم تا تحویل بدهم و بیست و پنج ریالم را بگیرم. دکتر، خط را نگاه کرد، کمی دور و مختصری نزدیک شد، گره برابروها انداخت و گفت: «کتر»ش کج است. من هم کمی عقب رفتم کمی جلو آمدم و نتوانستم بفهمم کجای «کتر»ش کج است؛ اما او تحصیل کرده و باسواد بود و من کم و بیش بیسواد. ممکن نبود حرف مرا قبول کند. گفتم: حالا فرض کنیم «کتر»ش کمی کج باشد. به کجای قضیه برمیخورد؟ تو دکتری، مواظب مریضهایت باش، چه کار به «کتر» کجش داری؟ اوقاتش تلخ شد و گفت: «به درد نمیخورد.» چانه زد و پنج ریال به خاطر کجی «کتر» از دستمزدم کم کرد. این کجی «کتر» هرگز از خاطرم نمیرود. هنوز هم وقتی تابلوهای شکیل این همه پزشک را به در و دیوار این شهر بیمار میبینم و به یاد آن «کتر» کج میافتم، خندهام میگیرد.
راستی چرا هیچ مریضی حق ندارد به پزشک بگوید: «نسخهات مرا خوب نکرد. پولم را پس بده!» یا «نسخهات حال مرا فقط کمی بهتر کرد. بنابراین نصف پولم را پس بده!» هیچ میدانید که اگر روزی چنین چیزی رسم بشود، بدون تردید همهی دکترها -حتی بی استعدادترینشان- به فکر معالجهی جدی مریض هایشان میافتند؟ یعنی قضیهی طب و معالجه به کلی شکل دیگری پیدا میکند؟
📚 ابن مشغله/ #نادر_ابراهیمی
#نشر_روزبهان
#کار #روایت_کار
@skybook
.
من همیشه فکر میکنم اگر آیندگان بخواهند تاریخ طبابت زمان حال ما را بنویسند، چه چیز حیرت انگیزی از آب در میآید. طبابت در این مملکت یکی از حیرت انگیزترین پدیدههای تاریخ بشر است. میپرسد: «شغل ایشان چیست؟» جواب میدهد «دکتر است دکتر» میگوید: «خوب... پس الحمد لله درآمد خیلی خوبی دارد» چیزی که مطرح نمیشود این است که: «پس زندگیاش را وقف بیماران و مردم علیل این آب و خاک کرده...» و امثال این حرفهای مسخرهی احمقانهی قدیمی.
بگذریم. طبیب خوب و شریف هم داریم. اگر حالا کم داریم بعدها خیلی زیاد خواهیم داشت.
این، به ساختمان و حرکت فرهنگ مربوط است نه بدی و خوبی آدمها.
📚 ابن مشغله/ #نادر_ابراهیمی
#نشر_روزبهان
#روایت_کار
@skybook
.
صحرا غریب بود شبها با آسمان پهناور و پرنگین، روزها با آفتابی کامل و سوزان. صحرا غریب بود. پیتهای بنزین را میچیدیم و در سایه شان، بعد از ظهرهای داغ چرت میزدیم. کار، سنگین و مطبوع بود. میساییدیم، میبریدیم، لحیم میکردیم، جوش میدادیم، باز میکردیم و میبستیم و به ماشینهای واماندهی معطّل، حیات دوباره میدادیم. میلهی داغ دستم را میسوزاند. عرق چون باران بود. صحرا غریب بود. همیشه صدایی داشت. هنوز هم دارد صدای عبور کامباینها، صدای حرکت تراکتورها، صدای موتورهای آب و اگر هیچکدام اینها نباشد صدای جیرجیرکها و باد صدای ضربههای قلب صحراست...
...صحرا را رها کردم و به شهر آمدم یعنی یک دورهی کارمان تمام شد و من دیگر برنگشتم؛ اما یاد صحرا آنچنان ماندگار شد که در خواب و بیداری، پرهیز از آن ممکن نبود. در همان شبهای عظیم صحرا بود که دانستم ایران را سخت و بی حساب دوست داشتن، محکومیت من است؛ همه جای ایران و همیشهی ایران را. مثل بچهها خاک را در چنگ گرفتن و برسکّهی گمشدهیی در تودهی بزرگ خاک گریستن.
📚 این مشغله/ #نادر_ابراهیمی
@skybook
.
📚 جاودانهی تاریخ/ شخصیت امیرالمومنین علی(ع) در بیان رهبر انقلاب
#آیت_الله_خامنه_ای
#انتشارات_انقلاب_اسلامی
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. 📚 جاودانهی تاریخ/ شخصیت امیرالمومنین علی(ع) در بیان رهبر انقلاب #آیت_الله_خامنه_ای #انتشارات_ا
.
صفات ظاهراً متضاد و ناسازگار در وجود امیرالمؤمنین آنچنان کنار هم زیبا چیده شده که خود یک زیبایی به وجود آورده است! انسان نمیبیند که این صفات در کسی با هم جمع شود.
مثلاً رحم و رقت قلب در کنار قاطعیت و صلابت، با هم نمیسازد، اما در امیرالمؤمنین عطوفت و ترحم و رقت قلب در حد اعلاست که واقعاً برای انسانهای معمولی، چنین حالتی کمتر پیش میآید. مثلاً کسانی که به فقرا کمک کنند و به خانوادههای مستضعف سر بزنند زیادند؛ اما آن کسی که اولاً این کار را در دوران حکومت و قدرت خود انجام دهد، ثانیاً کارِ یک روز و دو روزش نباشد کار همیشهی او باشد. ثالثاً به کمک کردن مادی اکتفا نکند؛ برود با این خانواده با آن پیرمرد با این آدم کور و نابینا، با آن بچههای صغیر بنشیند مأنوس شود، دل آنها را خوش کند و البته کمک هم بکند و بلند شود...
او به خانهی بیوه زن صغیردار که میرود؛ تنورش را که آتش میکند، نان که برایش میپزد و غذایی را که برایش برده است، با دست مبارک خود در دهان کودکانش میگذارد، بماند؛ برای اینکه این کودکان گرفته و غمگین لبخندی بر لبانشان بنشیند، با آنها بازی میکند، خم میشود آنها را روی دوش خود سوار میکند، راه میرود و در کلبهی محقر آنها سرگرمشان میکند، تا گل خنده بر لبان کودکان یتیم بنشیند! این، رحم و عطوفت امیرالمؤمنين است، که یکی از بزرگان آن وقت گفت: آنقدر دیدم امیرالمؤمنین با انگشتان مبارک خودش عسل در دهان بچه های یتیم و فقیر گذاشت که "لوددت انّى كنت یتیماً" در دلم گفتم، کاش من هم بچهی یتیمی بودم که علی اینطور مرا مورد لطف و تفضّل خود قرار میداد! این، ترحم و رقت و عطوفت و امیرالمؤمنین است...
#بریده_کتاب (۱)
📚 جاودانه تاریخ/ #آیت_الله_خامنه_ای
@skybook
.
همین امیرالمؤمنین در قضیهی نهروان؛ آنجایی که یک عده انسانهای کج اندیش و متعصب تصمیم دارند اساس حکومت را با بهانههای واهی براندازند، وقتی در مقابلشان قرار میگیرد، نصیحت میکند و فایدهای نمیبخشد؛ احتجاج میکند، فایدهای نمیبخشد؛ واسطه میفرستد، فایدهای نمیبخشد؛ کمک مالی میکند و وعدهی همراهی میدهد، فایدهای نمیبخشد؛ در آخر سر که صف آرایی میکند، باز هم نصیحت میکند، فایدهای نمیبخشد؛ بنا را بر قاطعیت میگذارد. آنها دوازده هزار نفرند. پرچم را به دست یکی از یارانش میدهد و میگوید: هر کس تا فردا زیر این پرچم آمد، در امان است؛ اما با بقیه خواهم جنگید. از آن دوازده هزار، هشت هزار نفر زیر پرچم آمدند. گفت شما بروید؛ رفتند. این در حالی است که آنها سابقهی جنگ دارند، دشمنی و بدگویی کردهاند اینها را دیگر امیرالمؤمنین اهمیت نمیدهد. بنای جنگ و ستیز داشتید، کنار گذاشتید؛ پی کارتان بروید. چهارهزار نفر دیگر ماندند. فرمود: اگر مصمّمید، شما بجنگید. دید بنا دارند بجنگند. گفت: پس از چهار هزار نفر شما ده نفر زنده نخواهد ماند!
جنگ را شروع کرد. از چهار هزار نفر، نُه نفر زنده ماندند؛ چون بقیه را به خاک هلاکت انداخته بود! این همان علی است. چون میبیند که طرفهای مقابلش انسانهای بد و خبیثی هستند و مثل کژدم عمل میکنند، قاطعیت به خرج میدهد؛ این، همان علی است. «اشدّاء على الكُفّار و رُحماء بينهم.»
#بریده_کتاب (۲)
📚 جاودانه تاریخ/ #آیت_الله_خامنه_ای
@skybook
.
من هم فقط به قلب سوخته خود اجازه میدهم که از علی سخن بگوید و فقط به حرمت عشق جرأت میکنم به علی نزدیک شوم. اگر شعله عشق او در دلم زبانه نمیکشید ابداً به ساحتش جسارت نمیکردم و نامش به زبان نمیراندم...
ما هزار گناه میکنیم و از کمال بینهایت بدوریم؛ ولی هنگامی که تموج روح ما بر شهوات و خواستههای مادی مسلط میگردد، یکباره به سراغ علی میرویم و تمام احساسات قلبی و آرزوهای برآورده نشده خود را در او مجسم میکنیم و با ذکر علی علی عشق خود را به کمال و حق و خواسته خود را برای مبارزه با جهل و فساد بیان میکنیم. علی مظهر کمال و فداکاری و عشق و تمام ارزشهای عالی انسان است و با ذکر نام او به خدا نزدیک میشویم و از گناهان استغفار میکنیم و به سوی کمال رهسپار میشویم.
📚 علی زیباترین سروده هستی
#شهید_چمران
@skybook
.
#پیشنهاد_ویژه
📚 انقلاب اسلامی و جهان گمشده/ عبور از غرب زدگی مضاعف
#استاد_طاهرزاده
قطع پالتویی/ قیمت: ۱۵.۰۰۰ تومان
#راهی_برای_ادامه_انقلاب
🔹 چهلوچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. #پیشنهاد_ویژه 📚 انقلاب اسلامی و جهان گمشده/ عبور از غرب زدگی مضاعف #استاد_طاهرزاده قطع پالتویی/
.
وقتی ما چیزی را گم میکنیم یا صحنه یا واقعهای را از یاد میبریم، اشارتها و نشانههایی از آن چیز یا واقعه و صحنه به ما کمک میکند تا با فکر کردن به آن اشارهها و نکات دوباره آن را به یاد بیاوریم و پیش خود بیابیم.
در این کتاب استاد طاهرزاده با بیانی هنرمندانه تلاش دارد تا ما را در صحنهای از تاریخ که واقع شده است و گاهی از آن دچار غفلت میشویم، قرار دهند. نکات و اشاراتی کوتاه که تفکر انسان را نسبت به آنچه در حال وقوع است، متوجه میسازد. تا راهی باشد برای ادامه انقلاب اسلامی. که ادامه دادن مسیر انقلاب اسلامی با انقلابی بودن تفاوت دارد. راهی است که با قدم نهادن در آن، عهد خود را با شهیدان، تازه و حفظ میکنیم و راهی برای عبور از غرب زدگی مضاعف که محصولش همان ناکارآمدی و آشفتگی در امور زندگی هرروزمان است، مییابیم...
#درباره_کتاب
📚 انقلاب اسلامی و جهان گمشده
عبور از غرب زدگی مضاعف
#استاد_طاهرزاده
#راهی_برای_ادامه_انقلاب
🔹 چهلوچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
@skybook
.
📚 متولد چهلودو/ خاطرات مرحوم حاج علی آقا شمقدری
از مجموعه در حدیث دیگران #نشر_انقلاب_اسلامی
۲۸۵ صفحه/ قیمت ۹۵.۰۰۰ تومان
#راهی_برای_ادامه_انقلاب
🔹 چهلوچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
@skybook
لحظه های انقلاب- معرفی کتاب متولد چهل و دو.mp3
25.38M
.
🎙 لحظههای انقلاب
🔹 #معرفی_کتاب؛ متولد چهل و دو خاطرات حاج علی آقا شمقدری از حدود نیم قرن همنشینی و همراهی با رهبر انقلاب از سالهای شروع نهضت تا بعد از انقلاب
#صدای_قلم
#راهی_برای_ادامه_انقلاب
@skybook
.
زندان برایمان خوبیهای زیادی داشت. یکی از عواید زندان خودشناسی بود. من خودم را در زندان محک زدم و بارها بررسی کردم؛ درونیات خودم را ریختم روی دایره؛ اعتقادات خودم را بررسی کردم. گاهی در زندان فکرهایی میآمد سراغم؛ به خودم میگفتم خب آقای شمقدری! مگر بد است که آدم هر روز چهار ساعت برود حرم بنشیند دعا بخواند، زیارت کند، بازاری باشد، تجارت کند، پول در بیاورد؟ با خانواده برود شمقدر تفریح و استراحت؟ چه کار به سیاست داری! همۀ اینها را در زندان در ذهن گذراندم و فهمیدم من نمیتوانم مبارزه را کنار بگذارم...
#بریده_کتاب
📚 متولد چهل و دو
خاطرات حاج علی آقا شمقدری
#راهی_برای_ادامه_انقلاب
@skybook
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
سال ۱۲۸۱ شمسی است و نفس ایران برنمیآید. در اوضاع مملکت، به قول بهار، طنابی حلقه پیچ دور گردن مملکت است یک سرش دست روس، سر دیگرش انگلیس، میکشند چه کشیدنی! رخ کبود است ایران...
🎥 ببینید| سیمرغ سیمرغ
پن: البته شاید این ویدئو حال و هوای کتاب را درست نشان نداده باشد، ولی برای تنوع بد نیست!!!
#راهی_برای_ادامه_انقلاب
@skybook