هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
♨️ بزرگترین وظیفه جمهوری اسلامی ایران و نقش حوزه های علمیه برای عملی شدن این هدف
🔰 رهبر معظم انقلاب
🔅جمهورى اسلامى بزرگترين وظيفه اش آن است كه اسلام را در زندگى مردم تحقق بخشد و جامعه را به صورت يك جامعه نمونه اسلامى درآورد.
🔅 براى عملى شدن اين هدف ... حوزه هاى علميه و مراكز فرهنگى و پژوهشى اسلامى، به تلاش وسيع دست زنند و سرچشمه پايان ناپذير تفقه و اجتهاد آگاهانه و بصير را در خدمت عمق و گسترش معارف اسلامى به كار گيرند.
📚 بیانات 69.03.10
#کلام_ولی
#حوزه_و_انقلاب
#جام_جم_اجتهاد
@almorsalat
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
♨️♨️ منشور آزاداندیشی و تولیدفکر در حوزه علمیه
🔰 متن پاسخ رهبر معظم انقلاب اسلامی به نامه جمعی از دانشآموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه
💠این انقلاب باید بماند و برنامه تاریخی و جهانی خویش را به بارنشاند و همین که این عزم و بیداری و خودآگاهی در نسل دوم حوزه و دانشگاه نیز بیدار شده است، همین که این نسل از افراط و تفریط، رنج میبرد و راه ترقی و تکامل را نه در «جمود و تحجر» و نه در «خودباختگی و تقلید»، بلکه در نشاط اجتهادی و تولید فکر علمی و دینی میداند و میخواهد که شجاعت نظریهپردازی و مناظره در ضمن وفاداری به اصول و اخلاق و منطق در حوزه و دانشگاه، بیدار شود و اراده کرده است که سؤالات و شبهات را بیپاسخ نگذارد، خود، فینفسه یک پیروزی و دستاورد است و باید آن را گرامی داشت و آنگاه که نخبگان ما نقطه تعادل میان «هرج و مرج» و «دیکتاتوری» را شناسائی و تثبیت کنند، دوران جدید آغاز شده است.
💠 آری، نباید از «آزادی» ترسید و از «مناظره» گریخت و «نقد و انتقاد» را به کالای قاچاق و یا امری تشریفاتی، تبدیل کرد چنانچه نباید بجای مناظره، به «جدال و مراء»، گرفتار آمد و بجای آزادی، به دام هتاکی و مسئولیت گریزی لغزید.
💠 آن روز که سهم «آزادی»، سهم «اخلاق» و سهم «منطق»، همه یکجا و در کنار یکدیگر اداء شود، آغاز روند خلاقیت علمی و تفکر بالنده دینی در این جامعه است و کلید جنبش «تولید نرمافزار علمی و دینی» در کلیه علوم و معارف دانشگاهی و حوزوی زده شده است.
💠بی شک آزادیخواهی و مطالبه فرصتی برای اندیشیدن و برای بیان اندیشه توأم با رعایت «ادب استفاده از آزادی»، یک مطالبه اسلامی است و «آزادی تفکر، قلم و بیان»، نه یک شعار تبلیغاتی بلکه از اهداف اصلی انقلاب اسلامی است.
💠 من عمیقا متأسفم که برخی میان مرداب «سکوت و جمود» با گرداب «هرزهگوئی و کفرگوئی»، طریق سومی نمیشناسند و گمان میکنند که برای پرهیز از هر یک از این دو، باید به دام دیگری افتاد. حال آنکه انقلاب اسلامی آمد تا هم «فرهنگ خفقان و سرجنبانیدن و جمود» و هم «فرهنگ آزادی بیمهار و خودخواهانه غربی» را نقد و اصلاح کند و فضائی بسازد که در آن، «آزادی بیان»، مقید به «منطق و اخلاق و حقوق معنوی و مادی دیگران» و نه به هیچ چیز دیگری، تبدیل به فرهنگ اجتماعی و حکومتی گردد و حریت و تعادل و عقلانیت و انصاف، سکه رائج شود تا همه اندیشهها در همه حوزهها فعال و برانگیخته گردند و «زاد و ولد فرهنگی» که به تعبیر روایات پیامبر اکرم (ص) و اهلبیت ایشان (علیهم السلام)، محصول «تضارب آراء و عقول» است، عادت ثانوی نخبگان و اندیشهوران گردد. بویژه که فرهنگ اسلامی و تمدن اسلامی همواره در مصاف با معضلات جدید و نیز در چالش با مکاتب و تمدنهای دیگر، شکفته است و پاسخ به شبهه نیز بدون شناخت شبهه، ناممکن است.
@almorsalat
💠اما متأسفانه گروهی بدنبال سیاستزدگی و گروهی بدنبال سیاستزدائی، دائما تبدیل فضای فرهنگی کشور را به سکوت مرداب گونه یا تلاطم گردابوار، میخواهند تا در این بلبشو، فقط صاحبان قدرت و ثروت و تریبون، بتوانند تأثیرگذار و جریانساز باشند و سطح تفکر اجتماعی را پائین آورده و همه فرصت ملی را هدر دهند و اعصاب ملت را بفرسایند و درگیریهای غلط و منحط قبیلهای یا فرهنگ فاسد بیگانه را رواج دهند و در نتیجه صاحبان خرد و احساس، ساکت و مسکوت بمانند و صاحبدلان و خردمندان، برکنار و در حاشیه مانده و منزوی، خسته و فراموش شوند. در چنین فضائی، جامعه به جلو نخواهد رفت و دعواها، تکراری و ثابت و سطحی و نازل میگردد، هیچ فکری تولید و حرف تازهای گفته نمیشود، عدهای مدام خود را تکرار میکنند و عدهای دیگر تنها غرب را ترجمه میکنند و جامعه و حکومت نیز که تابع نخبگان خویشاند، دچار انفعال و عقبگرد میشوند.
📌 ادامه👇👇
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
📌 ادامه از 👆 👆
💠 برای بیدار کردن عقل جمعی، چارهای جز مشاوره و مناظره نیست و بدون فضای انتقادی سالم و بدون آزادی بیان و گفتگوی آزاد با «حمایت حکومت اسلامی» و «هدایت علماء و صاحبنظران»، تولید علم و اندیشه دینی و در نتیجه، تمدنسازی و جامعهپردازی، ناممکن یا بسیار مشکل خواهد بود.
💠 برای علاج بیماریها و هتاکیها و مهار هرج و مرج فرهنگی نیز بهترین راه، همین است که آزادی بیان در چارچوب قانون و تولید نظریه در چارچوب اسلام، حمایت و نهادینه شود. بنظر میرسد که هر سه روش تشکیل 1) «کرسیهای نظریهپردازی» 2) «کرسیهای پاسخ به سؤالات و شبهات» و 3) «کرسیهای نقد و مناظره»، روشهائی عملی و معقول باشند و خوبست که حمایت و مدیریت شوند بنحوی که هر چه بیشتر، مجال علم، گسترش یافته و فضا بر دکانداران و فریبکاران و راهزنان راه علم و دین، تنگتر شود.
💠 باید «تولید نظریه و فکر»، تبدیل به یک ارزش عمومی در حوزه و دانشگاه شود و در قلمروهای گوناگون عقل نظری و عملی، از نظریهسازان، تقدیر بعمل آید و به نوآوران، جایزه داده شود و سخنانشان شنیده شود تا دیگران نیز به خلاقیت و اجتهاد، تشویق شوند.
💠 باید ایدهها در چارچوب منطق و اخلاق و در جهت رشد اسلامی با یکدیگر رقابت کنند و مصاف دهند تا جهان اسلام، اعاده هویت و عزت کند و ملت ایران به رتبهای جهانی که استحقاق آن را دارد بار دیگر دست یابد.
💠این ایده چه در قالب «مناظرههای قانونمند و توأم با امکان داوری» و با حضور «هیئتهای داوری علمی» و چه در قالب تمهید «فرصت برای نظریهسازان» و سپس «نقد و بررسی» ایده آنان توسط نخبگان فن و در محضر وجدان علمی حوزه و دانشگاه، تنها محدود به برخی قلمروهای فکر دینی یا علوم انسانی و اجتماعی نیز نماند بلکه در کلیه علوم و رشتههای نظری و عملی (حتی علوم پایه و علوم کاربردی و ...) و در جهت حمایت از کاشفان و مخترعان و نظریهسازان در این علوم و در فنون و صنایع نیز چنین فضائی پدید آید و البته برای آنکه ضریب «علمی بودن» این نظریات و مناظرات، پائین نیاید و پختهگوئی شود و سطح گفتگوها نازل و عوامانه و تبلیغاتی نشود، باید تمهیداتی اندیشید و قواعدی نوشت.
💠اینجانب با چنین طرحهائی همواره موافق بودهام و از آن حمایت خواهم کرد و از شورای محترم مدیریت حوزه علمیه قم میخواهم تا با اطلاع و مساعدت «مراجع بزرگوار و محترم» و با همکاری و مشارکت «اساتید و محققین برجسته حوزه»، برای بالندگی بیشتر فقه و اصول و فلسفه و کلام و تفسیر و سایر موضوعات تحقیق و تألیف دینی، و نیز فعال کردن «نهضت پاسخ به سؤالات نظری و عملی جامعه»، تدارک چنین فرصتی را ببینند.
💠 از شورای محترم انقلاب فرهنگی و بویژه ریاست محترم آن نیز میخواهم که این ایده را در اولویت دستور کار شورا برای رشد کلیه علوم دانشگاهی و نقد متون ترجمهای و آغاز «دوران خلاقیت و تولید» در عرصه علوم و فنون و صنایع و بویژه رشتههای علوم انسانی و نیز معارف اسلامی قرار دهند تا زمینه برای اینکار بزرگ بتدریج فراهم گردد و دانشگاههای ما بار دیگر در صف مقدم تمدنسازی اسلامی و رشد علوم و تولید فناوری و فرهنگ، قرار گیرند.
💠بیشک هر دو نهاد از طرحهای پیشنهادی فضلاء دانشگاهی و حوزوی و از جمله طرح شما، استفاده خواهند کرد تا با رعایت همه جوانب مسئله، جنبش «پاسخ به سؤالات»، «مناظرات علمی» و «نظریهپردازی روشمند» را در کلیه قلمروهای علمی حوزه و دانشگاه، نهادینه و تشویق کنند. امیدوارم که مراحل اجراء این ایده، دچار فرسایش اداری نشده و تا پیش از بیست و پنجمین سالگرد انقلاب، نخستین ثمرات مهم آن آشکار شده باشد. واللهالمستعان.
والسلام علیکم و رحمه الله. 81.11.16
#کلام_ولی
#حوزه_علمیه
#حوزه_و_انقلاب
@almorsalat
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
💢 وحدت دین و سیاست را هم در تفقه و هم در عمل دنبال کنید.
🔰 رهبر معظم انقلاب
🔅💠🔅💠🔅💠🔅
🔹فكر وحدت دين و سياست را، هم در تفقه و هم در عمل دنبال بكنيد. آقايان بدانند كه فكر جدايى دين و سياست، به عنوان يك آفت، بكلى ريشه كن نشده است. متأسفانه هنوز در حوزه ها كسانى هستند كه خيال مى كنند حوزه بايد به كار خودش مشغول بشود، اهل سياست و اهل اداره كشور هم مشغول كار خودشان باشند؛ حد اكثر اينكه باهم مخالفتى نداشته باشند! اما اينكه دين در خدمت اداره زندگى مردم باشد و سياست از دين تغذيه بكند، هنوز در بعضى از اذهان درست جا نيفتاده است. ما بايستى اين فكر را در حوزه ريشه دار كنيم؛ به اين شكل كه هم فقاهت را اينطور قرار بدهيم، و هم در عمل اينگونه باشيم. يعنى چه؟
🔸يعنى استنباط فقهى، بر اساس فقه اداره نظام باشد؛ نه فقه اداره فرد. فقه ما از طهارت تا ديات، بايد ناظر به اداره يك كشور، اداره يك جامعه و اداره يك نظام باشد. شما حتّى در باب طهارت هم كه راجع به ماء مطلق يا فرضاً ماء الحمام فكر مى كنيد، بايد توجه داشته باشيد كه اين در يكجا از اداره زندگى اين جامعه تأثيرى خواهد داشت؛ تا برسد به ابواب معاملات و ابواب احكام عامه و احوال شخصى و بقيه ابوابى كه وجود دارد. بايستى همه اينها را به عنوان جزيى از مجموعه اداره يك كشور استنباط بكنيم. اين در استنباط اثر خواهد گذاشت و گاهى تغييرات ژرفى را به وجود خواهد آورد.
🔹در عمل هم بايد اينگونه باشيم. بايد طلاب را براى نيازهاى جامعه تربيت كنند. اين جامعه احتياج به قاضى دارد. بايد دستگاهى در قم طلاب را به سمت تربيت قاضى سوق بدهد. اينطور نباشد كه تربيت قاضى را هم حوزه به عهده ديگرى واگذار بكند. جايى در حوزه باشد كه طلاب را براى حضور در دستگاههاى گوناگون ادارى كشور مثل سازمانهاى عقيدتى، سياسى و ادارات مختلفى كه احتياج دارند سوق دهد. جايى باشد كه اشخاص و جمعى را به سمت پيدا كردن مسائل مهم كه نظام به آنها نياز دارد سوق دهد.
🔸ما امروز در باب اداره كشور به مسائلى برخورد مى كنيم كه مشكلات و معضلات دينى و فقهى ماست؛ ما پاسخ اينها را مى خواهيم، اما كسى جوابگو نيست. بايد خودمان بنشينيم، يا آقايى را ببينيم و از او بخواهيم، يا فرضاً بگوييم در كتابها بگردند و جواب اين مسئله را پيدا كنند. بايد دستگاهى آماده باشد و تمام مشكلات و معضلات نظام را پيشبينى كند؛ نسبت به آنها فكر كند، راه حل ارائه كند و جواب و پاسخ آماده را براى آن آماده نمايد. اين، جزو وظايف حوزه هاى علميه است؛ لذا متعلق به اسلام است، و اسلام آن چيزى است كه حوزه علميه براى آن به وجود آمده است.
🔹البته بُعد ديگر وحدت دين و سياست اين است كه حوزه هاى علميه بايستى از سياست هرگز دور نمانند. طلاب بايد آگاهى سياسى پيدا كنند. مبادا جريانهاى سياسى روز، بر ذهن طلاب در حوزه علميه سبقت بگيرند. طلاب بايد در فضاى سياسى حضور داشته باشند؛ بلكه جلوتر از زمان باشند و فكر سياسى روشن داشته باشند؛ كما اينكه علمايى كه فكر سياسى روشن داشتند، مفيد بودند.
🔸ما عالم ملاى محقق شجاع به دردبخورى از لحاظ شخصى را مى بينيم كه به خاطر نداشتن فكر سياسى، يكجا وجودش بايد مفيد واقع مى شده، اما مفيد واقع نشده است؛ يكجا نظرى داده، كه آن نظر برخلاف است؛ يكجا در مورد فردى تشخيصى داده، كه آن تشخيص، تشخيص غلطى است و موجب اشتباهات بزرگى در اين باب شده است. وقتى ما به فكر سياسى اهميت نداديم، اينگونه خواهد شد. عالم دين، بايستى فكر سياسى روشن و زنده و متناسب با لحظه حال داشته باشد.
📚 بیانات 70.06.31
#کلام_ولی
#حوزه_علمیه
#حوزه_و_انقلاب
@almorsalat
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
#ارجاعات
☸ویژگی های سلوک سیاسی امیرالمومنین(ع)
🔰 امام خامنه ای (مدظله)
💢بحثی که در اطراف آن چند نکتهای عرض خواهم کرد، بحث سلوک سیاسی امیرالمؤمنین است. این نکته را باید در نظر داشت و توجه کرد که سلوک سیاسی امیرالمؤمنین از سلوک معنوی و اخلاقی او جدا نیست؛ سیاست امیرالمؤمنین هم، آمیختهی با معنویت است، آمیختهی با اخلاق است، اصلاً منشأ گرفتهی از معنویت علی و اخلاق اوست. سیاست اگر از اخلاق سرچشمه بگیرد، از معنویت سیراب بشود، برای مردمی که مواجه با آن سیاستند، وسیلهی کمال است، راه بهشت است؛ اما اگر سیاست از اخلاق جدا شد، از معنویت جدا شد، آن وقت سیاستورزی میشود؛ یک وسیلهای برای کسب قدرت، به هر قیمت؛ برای کسب ثروت، برای پیش بردن کار خود در دنیا. این سیاست میشود آفت؛ برای خود سیاستورز هم آفت است، برای مردمی هم که در عرصهی زندگی آنها این سیاست ورزیده میشود هم آفت است.
💢امیرالمؤمنین این حکومتی را که در آن سه جنگِ مفصل نظامی با هزارها کشته اتفاق افتاد - شما در نهج البلاغه نگاه کنید - با تعبیراتی معرفی میکند که نشان دهندهی تحقیر او نسبت به این حکومت است. یک وقت او را - در خطاب به ابنعباس - از بند کفش کهنهی وصلهزدهی خود بی ارزشتر معرفی میکند. یکجا دربارهی همین حکومت میفرماید: «لألفیتم دنیاکم هذه ازهد عندی من عفطة عنز»؛ آن رطوبتی که از عطسهی یک بزغاله حاصل میشود چقدر ارزش رطوبتی و حیاتی دارد؟ هیچ. میفرماید: این حکومت، این قدرت، نشستن بر این اریکه برای علی، از این کمتر و کماهمیتتر است.
💢در این سیاستورزی، امیرالمؤمنین یکی از خصوصیاتش این است: از مکر و فریب دور است. در یک جملهای از حضرت نقل شده که: «لو لا التّقی لکنت ادهی العرب»؛ اگر تقوا دست و پای مرا نمیبست، از همهی آحاد و مکاران عرب، مکر و حیله را بهتر بلد بودم. امیرالمؤمنین میفرماید: من سیاست را با تقوا انتخاب کردم، با تقوا اختیار کردم؛ این است که در روش امیرالمؤمنین، مکاری و حیلهگری و کارهای کثیف و این چیزها وجود ندارد؛ پاکیزه است.
👈یکی از خطرهای جدائی دین از سیاست که عدهای آن را همیشه در دنیای اسلام ترویج میکردند، همین است که وقتی سیاست از دین جدا شد، از اخلاق جدا خواهد شد، از معنویت جدا خواهد شد. در نظامهای سکولار و بی رابطهی با دین، اخلاق در اغلب نزدیک به همهی موارد، از بین رفته است. حالا یک وقت استثنائاً در جائی یک عمل اخلاقی دیده بشود، این ممکن است؛ استثناء است. وقتی دین از سیاست جدا شد، سیاست میشود غیر اخلاقی، مبنی بر همهی محاسبات مادی و نفعطلبانه. سلوک سیاسی امیرالمؤمنین بر پایهی معنویت است و از سلوک معنوی او جدا نیست.
💢امیرالمؤمنین تا حد ممکن با مخالفان خودش، حتّی با دشمنان خودش مدارا کرد. امیرالمؤمنین کسی نبود که بدون رعایت مداراهای لازم با مخالفان، اول دست به شمشیر ببرد.
💢یکی از خصوصیات امیرالمؤمنین در ممشای سیاسی اش این بود که با دشمنان خود و مخالفان خود با استدلال حرف میزد و استدلال میکرد.
💢یکی از خصوصیات سیاستورزی امیرالمؤمنین این بود که برای پیروز شدن، به ظلم و به دروغ و به کارهای ظالمانه متوسل نمیشد. امکان ندارد امیرالمؤمنین با ظلم، با راه غلط و خطا، با شیوههای غیر اسلامی دوست برای خودش درست کند.
💢یکی از خصوصیات امیرالمؤمنین در سلوک سیاسی اش این بود که از مردم جداً - نه به صورت تعارف - درخواست میکند که با او متملقانه حرف نزنند، چاپلوسی نکنند، تصنع در برخورد با او به خرج ندهند.
💢یکی از خصوصیات دیگر این بزرگوار هم این است که رفتارش با مخالفان و معارضان یک جور نیست؛ همه را به یک چوب نمیراند. امیرالمؤمنین فرق میگذارد بین افرادی و جریانهائی، با افرادی و جریانهای دیگری.
💠این سلوک سیاسی امیرالمؤمنین است. وقتی نگاه میکنیم، میبینیم که این سلوک سیاسی عیناً با رفتار معنوی آن بزرگوار، همخوان و قابل تطبیق است. و امیرالمؤمنین در همه جا، همان علی بن ابیطالبِ برجستهی ممتازی است که دنیا نظیر او را ندیده است.
✔️صوت و متن کامل👇👇👇👇
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8033
#اهل_بیت
#کلام_ولی
#فقه_سیاست
@almorsalat
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
💢خط کلی نظام اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی است و
نقشآفرینی علمای دین را از همهی جایگاههای دیگر برجستهتر میبینیم و اگر علمای دین سر صحنه نباشند، دیگری نمیتواند این کار را انجام دهد
🔰 رهبر معظم انقلاب
💠خط کلی نظام اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی است. بیشک تمدّن اسلامی میتواند وارد میدان شود و با همان شیوهای که تمدّنهای بزرگ تاریخ توانستهاند وارد میدان زندگی بشر شوند و منطقهای را - بزرگ یا کوچک - تصرّف کنند و برکات خود یا صدمات خود را به آنها برسانند، این فرآیند پیچیده و طولانی و پُرکار را بپیماید و به آن نقطه برسد. البته تمدّن اسلامی به صورت کامل در دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه ارواحنافداه است. در دوران ظهور، تمدّن حقیقی اسلامی و دنیای حقیقی اسلامی به وجود خواهد آمد.
💠این نظام اسلامی، نظامی است که یک خطِّ حرکت معقول و منطقی برای خود تصویر کرده است. این سیْری نیست که بتواند متوقّف شود؛ این سیْری هم نیست که مراحل گوناگونی که در آن هست، برای آن دائمی و ابدی باشد. یک حرکت تکاملی است. از آغاز انقلاب اسلامی این حرکت به وجود آمد؛ این برق در این نقطه از عالم درخشید؛ چشمهایی را خیره کرد؛ بعد هم این توفیق را پیدا کرد که نظام اسلامی را به وجود بیاورد؛ این نظام اسلامی هم از آغاز تشکیل، با چالشهای خود، با مشکلات خود، با امکانات خود، حرکتی را آغاز کرده است و پیش میرود. این خط اگر با جدیّت، با پشتکار، با شناخت آنچه که لازم است، با عمل به آنچه که وظیفه است، ادامه پیدا کند، سرنوشت حتمی عبارت است از اینکه تمدّن اسلامی یک بار دیگر بر مجموعهی عظیمی از دنیا، پرتوِ خود را بگستراند.
💠نه به معنای اینکه لزوماً نظام سیاسىِ اسلامی در نقاط دیگر جهان هم قبل از عصر ظهور گسترش پیدا کند؛ نه. معنایش این نیست؛ بلکه تمدّن بر اساس یک فکر جدید، یک حرف جدید، یک نگاه جدید به مسائل بشر و مسائل انسانیت و علاج دردهای انسانیت است؛ یک زبان نویی است که دلهای نسلهای نوی انسان و قشرهای محروم جوامع گوناگون، آن زبان را میفهمند و درک میکنند. به معنای رساندن یک پیام است به دلها، تا بتدریج در میان جوامع مختلف گسترش و رشد پیدا کند. این امری است که شدنی است. با وضعی که امروز من در کشورمان مشاهده میکنم، با ریشههای عمیقی که تفکّر اسلامی در کشور ما دارد، با حرکت بسیار وسیع و گستردهای که از اوّل انقلاب در راه تعمیق این اندیشه آغاز شده است و امروز به جاهای خوبی هم رسیده است، به نظرم میرسد که این آینده برای نظام اسلامی، یک آیندهی قطعی و اجتنابناپذیر است.
💠برای ایجاد یک تمدّن اسلامی - مانند هر تمدّن دیگر - دو عنصر اساسی لازم است: یکی تولید فکر، یکی پرورش انسان.
🔸فکر اسلامی مثل یک دریای عمیق است؛ یک اقیانوس است. هر کس که لب اقیانوس رفت، نمیتواند ادّعا کند که اقیانوس را شناخته است. هر کس هم که نزدیک ساحل پیش رفت و یا چند متری در آب در یک نقطهای فرو رفت، نمیتواند بگوید اقیانوس را شناخته است. سیْر در این اقیانوس عظیم و رسیدن به اعماق آن و کشف آن - که از کتاب و سنّت همهی اینها استفاده میشود - کاری است که همگان باید بکنند؛ کاری است که در طول زمان باید انجام گیرد. تولید فکر در هر زمانی متناسب با نیاز آن زمان از این اقیانوس عظیم معارف ممکن است. در همهی زمانها این امکان برای متفکّران آگاه، قرآنشناسان، حدیثشناسان، آشنایان با شیوهی استنباط از قرآن و حدیث، آشنایان با معارف اسلامی و مطالبی که در قرآن و در حدیث اسلامی و در سنّت اسلامی هست، وجود دارد که اگر به نیاز زمانه آشنا باشند، سؤال زمانه را بدانند، درخواست بشریّت را بدانند، میتوانند سخن روز را از معارف اسلامی بیرون بیاورند. حرف نو همیشه وجود دارد؛ تولید فکر، تولید اندیشهی راهنما و راهگشا برای بشریّت. شرط دوم، پرورش انسان است.
💠حال در آنجایی که فکر و انسان باید تولید شود، ببینید نقشآفرینان چه کسانی هستند؟ این نقشآفرینان کسانی هستند که باید بتوانند افکار را هدایت کنند. چون این راه جز با پای ایمان و نیروی ایمان و عشق طی شدنی نیست، باید کسانی باشند که بتوانند روح ایمان را در انسانها پرورش دهند. بدون شک مدیران جامعه جزو نقشآفرینانند؛ سیاستمداران جزو نقشآفرینانند؛ متفکّران و روشنفکران جزو نقشآفرینانند؛ آحاد مردم هر کدام به نحوی میتوانند در خور استعداد خود نقشآفرینی کنند؛ اما نقش علمای دین، نقش کسانی که در راه پرورش ایمان مردم از روش دین استفاده میکنند، یک نقش یگانه است؛ نقش منحصر به فرد است. نقشآفرینی را به علمای دین منحصر نمیکنیم؛ اما جایگاه نقشآفرینی علمای دین را از همهی جایگاههای دیگر برجستهتر میبینیم؛ واگر علمای دین سر صحنه نباشند، دیگری نمیتواند این کار را انجام دهد.
📚 79.07.14
#کلام_ولی
#تمدن_نوین_اسلامی
@almorsalat
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
♨️ تعهداتی که اعتقاد به #توحید بر دوش یک جامعه میگذارد
🔰 رهبر معظم انقلاب
🔺سخن در این است که توحید اگر قرار شد که یك عقیده ای باشد که به دنبال خود تعهدی را و مسئولیتی را و تكلیفی را، برای معتقد به این عقیده به ارمغان می آورد، پس باید فهمید، دانست، که این مسئولیت و این تعهد و این تکلیف ها چیست بالاخره.
🔺آیا این تعهد در همین خلاصه می شود که ما به زبان یا به دل و به فكر، این عقیده را بپذیریم؟ یعنی خود اعتقاد، يك مسئولیتی است؟ یا از منطقه فکر و دل بیرون تر می آید حد و قلمروی این مسئولیت.
🔺اما در اعمال شخصی، مثلا موحد، يك سلسله تکالیفی را به مقتضای توحید بر دوش خود دارد، از جمله اینکه نماز بخواند، از جمله اینکه نام خدا را در آغاز و انجام هر کاری بیاورد، از جمله اینکه مثلا فرض کنید گوسفند را، ذبیحه را جز به نام خدا نکشد و از این قبیل، در همین حد خلاصه می شود؟ یا نه، تعهدی که توحید به فرد موحد یا به جامعه موحد می دهد، از حد فرمانهای شخصی و تکالیف فردی بالاتر است.
🔺تعهدی که توحید به يك جامعه موحد می دهد، شامل مهم ترین، کلی ترین، بزرگ ترین، اولی ترین و اساسی ترین مسائل يك جامعه است، مثل چه؟ مثل حکومت، مثل اقتصاد، مثل روابط بین الملل، مثل روابط افراد با یکدیگر، که اینها مهم ترین حقوق اساسی است برای اداره و زندگی يك جامعه. ما معتقدیم که تعهد توحید و مسئولیتی که بار دوش موحد می شود، مسئولیتی است در حد تكاليف اساسی و حقوق اساسي يك جامعه. ص221
#علوم_انسانی_اسلامی
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن
@almorsalat
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
♨️ علوم انسانى ما برخاسته از تفكرات #پوزيتيويستى قرن پانزده و شانزده اروپاست / اين علوم انسانى، تربيت شده و دانش آموخته خود را آنچنان بار مى آورد كه نگاهش به مسائل مورد توجه آن علم، نگاه غير اسلامى است.
┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄
🔅ما نميگوييم علوم انسانى غير مفيد است، ما ميگوييم علوم انسانى به شكل كنونى مضر است؛ بحث سر اين است. بحث سر اين نيست كه ما جامعه شناسى يا روانشناسى يا علم مديريت يا تعليم و تربيت نميخواهيم يا چيز خوبى نيست يا فايده اى ندارد؛ چرا؛ قطعا خوب است؛ قطعا لازم است. بحث در اين است كه اينى كه امروز در اختيار ما قرار دادند، مبتنى بر يك جهانبينى است غير از جهانبينى ما. علوم انسانى مثل پزشكى نيست، مثل مهندسى نيست، مثل فيزيك نيست كه جهانبينى و نگرش نسبت به انسان و جهان در آن تأثير نداشته باشد؛ چرا، تأثير دارد. شما مادى باشيد، يك جور علوم انسانى تنظيم ميكنيد. علوم انسانى ما برخاسته از تفكرات #پوزيتيويستى قرن پانزده و شانزده اروپاست. قبلا كه علوم انسانى اى وجود نداشته است؛ آنها آمده اند همين اقتصاد را، همين جامعه شناسى را در قرن هجدهم و نوزدهم و يك خرده قبل، يك خرده بعد تدوين كردند و ارائه دادند؛ خب، اين به درد ما نميخورد.
@almorsalat
🔅اين علوم انسانى، تربيت شده و دانش آموخته خود را آنچنان بار مى آورد كه نگاهش به مسائل مبتلابه آن علم و مورد توجه آن علم، چه حالا اقتصاد باشد، چه مديريت باشد، چه تعليم و تربيت باشد، نگاه غير اسلامى است. ميبينيم همان شخص متدين در داخل دانشگاه كه فرض كنيد مديريت يا اقتصاد خوانده، هرچه با او درباره مبانى دينى اين مسائل حرف ميزنيم، به خرجش نميرود. نه اينكه رد ميكند، نه؛ اما آنچه كه شما در باب اقتصاد اسلامى با او حرف مي زنيد، با يافته هاى علمى او، با آن دو دوتا چهارتاهائى كه او در اين علم تحصيل كرده، جور در نمى آيد.
📚 بيانات در ديدار جمعى از اساتيد و فضلا و طلاب نخبه حوزه ى علميه قم در مدرسه فيضيه ى قم (02/ 08/ 1389)
#کلام_ولی
#علوم_انسانی_اسلامی
📌 #گزارش_تصویری و #صوت جلسه
👇👇👇👇👇
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
💠 جایگاه و مزایای نظام اجتهادی امام خمینی (ره) در تولید علوم انسانی اسلامی
🔰 استاد علی فرحانی
#اصول
#پای_درس_استاد
#علوم_انسانی_اسلامی
#در_مدرسه_امام_خمینی
@almorsalat
🔊🔊 #بشنوید 👇👇👇
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
استاد علی فرحانیnegahi-be-nazame-ejtehadi-emam@almorsalat.mp3
زمان:
حجم:
5.98M
💠 جایگاه و مزایای نظام اجتهادی امام خمینی (ره) در تولید علوم انسانی اسلامی / اهمیت مباحث الفاظ علم اصول
🔰 استاد علی فرحانی
#اصول
#پای_درس_استاد
#علوم_انسانی_اسلامی
#در_مدرسه_امام_خمینی
@almorsalat
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
✳️وظایف حوزه های علمیه (3)
☣ وظایف اصلی
🔰شهید آیت الله مطهری
🔻آنچه در اين اوراق ذکر ميشود ارزش اين که نام طرح به آن داده شود ندارد، يک سلسله تذکرات است که به نظر نويسنده از نظر وظايف و مسئوليتها رسيده است و در اين اوراق يادداشت ميشود.
🔻اين وظايف را در دو بخش ذکر ميکنيم: بخش اول تحت عنوان وظايف اصلي و بخش دوم تحت عنوان وظايف فعلي.
🔻منظور از وظايف اصلي مجموع اموري است که ايدهآل و کمالمطلوب در حوزههاي علميه محسوب ميشود، که اگر اين حوزهها در صدد برآمدند و امکانش را تحصيل کردند همه آنها را بايد انجام دهند،
🔻و منظور از وظايف فعلي مجموع کارهايي است که در حال حاضر شروع به آنها در امکان مدرسين عاليقدر فعلي حوزه علميه قم است.
🔻بديهي است که هر اندازه به حول و قوه الهي بر امکانات تدريجا افزوده شود، قسمتهايي از وظايف اصلي جزء وظايف فعلي قرار ميگيرد.
💢وظايف اصلي
1. احياي همه علومي که هم اکنون جزء علوم اسلامي محسوب ميشود از تفسير، حديث، درايه، رجال، فقه، اصول، ادبيات، تاريخ اسلام، تاريخ ملتهاي مسلمان، کلام اسلامي، فلسفه اسلامي، عرفان اسلامي، اخلاق اسلامي، منطق اسلامي، با توجه به سير تحولي و تاريخي آنها و مشخص ساختن نقش شخصيتهايي که در پيشبرد اين علوم موثر بودهاند؛ يعني علاوه بر اين که خود اين علوم مشمول احياء و اصلاح و آرايش و پيرايش قرار ميگيرند، تاريخ تحول اين علوم نيز دقيقا مشخص ميشود.
2. حفظ و نگهداري و نگهباني مواريث فرهنگي اسلامي، اعم از علمي و فني، از طريق فهرست کردن و گردآوردن در حد امکان.
3. برقراري رابطه علمي با همه مراکز علمي اسلامي در کشورهاي عربي، آفريقايي، آسيايي، اروپايي و اطلاع از فعاليتهاي اسلامي در آن مراکز.
4. تقويت و ترويج زبان عربي در حد مکالمه کامل و استفاده وافي از هر نوع کتاب عربي به زبان معاصر.
5. آشنايي هر فرد لااقل با يک زبان خارجي در حد استفاده از کتابها و سخنرانيها.
6. ادبيات فارسي در جنبههاي ارتباط با فرهنگ اسلامي و شناختن زبان فارسي به عنوان زبان دوم اسلامي.
7. آشنايي با علوم انساني جديد از قبيل روانشناسي، جامعهشناسي، جغرافي جهاني، تاريخ جهاني، در حد بيگانه نبودن.
8. اطلاع بر فلسفه اخلاق، تعليم و تعلّم مکاتب اخلاقي گوناگون قديم و جديدو مقايسه با اخلاق اسلامي، در حد اجتهاد و تخصص.
9. اطلاع بر فلسفه تاريخ و تعليم مکاتب مختلف اين فلسفه و روشن ساختن فلسفه تاريخ از نظر قرآن، در حد اجتهاد و تخصص.
10. اطلاع بر مکاتب و سيستمهاي اقتصادي جهان و تعليم و تعلّم آن مکاتب و روشن ساختن اصول اقتصاد اسلامي، در حد تخصص و اجتهاد.
11. شناخت ماهيت تمدن و فرهنگ اسلامي توأم با مقايسه با همه تمدنها و فرهنگهاي ديگر و روشن ساختن اصالت آن و مميزات آن و معرفي روح اين فرهنگ.
12. تاريخ اديان در حد آشنايي و بيگانه نبودن و احيانا در حد تخصص و اجتهاد.
13. تعليم مکتبهاي رايج الحادي معاصر به صورت بسيار دقيق از قبيل مارکسيسم، اگزيستانسياليسم، نهيليسم و غيره و نقد آنها با موازين اسلامي.
14. تعليم مکاتب حقوقي قديم و معاصر و مقايسه با حقوق اسلامي به عنوان حقوق تطبيقي.
15. فلسفه تطبيقي بر اساس تعليم زندهترين مکاتب فلسفي معاصر و مقايسه با فلسفه اسلامي.
16. منطق تطبيقي بر اساس تعليم روشهاي منطقي جديد، بالخصوص منطق سمبوليک و مقايسه با منطق اسلامي.
17. سيره نبوي و سيره ائمه اطهار عليهم السلام به صورت تحليلي و تفسيري.
18. مسائل قرآني شامل تاريخ نزول آيات و سور، اعجاز قرآن، محکم و متشابه قرآن، ناسخ و منسوخ قرآن، معارف قرآن و غيره.
19. نقش اساسي شيعه در علوم و فرهنگ اسلامي.
20. تاريخ جهادهاي علمي و اخلاقي و اجتماعي شيعه.
21. بحثهاي مربوط به امامت، خصوصا با توجه به انحرافات جديد.
22. اثبات امامت به طور عام و امامت هر يک از ائمه به نحو خاص (جزء کلام است).
23. مسائل مربوط به وحي و نبوت و اثبات علمي بودن وحي (جزء کلام است).
24. مسائل مربوط به معاد (مندرج در کلام است).
25. مسائل مربوط به توحيد (مندرج در کلام است).
26. رشتهاي شدن و تخصصي شدن [علوم اسلامي] به علوم ادبي، تاريخي، اصول ديني، فروع دینی و غیره.
📚 آینده انقلاب اسلامی ایران ص 205
#اندیشه_مطهر
#تحول
@almorsalat
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
✅وظایف حوزه های علمیه (2)
💢خروج از انزوای حقارت آمیز
🔰 شهید آیت الله مطهری
🔹نکتهاي که ضرورت دارد از آغاز مورد توجه قرار گيرد اين است که هرگونه تجديد نظر و تحول در برنامههاي حوزههاي علميه بايد بر اساس همان فرهنگ غني و قديم اسلامي و ادامه همان راه و تسريع در حرکت آن و آفتزدايي از آن بوده باشد.
🔹همين فرهنگ که از جوهر حياتي نيرومندي برخوردار است و متأسفانه در اثر غفلت پاسداران آن، قسمتهاي مهمي از آن به فراموشي سپرده شده و دچار زنگزدگي شده و قسمتهايي از آن به نوعي آفتها دچار شده، بايد از نو احياء شود و از عناصري که فرهنگهاي جديد به وجود آوردهاند تغذيه کند و مسير رشد و توسعه و تکامل خود را طي نمايد.
🔹لازم به تأکيد است که هر گونه تجديد نظر مبني بر جايگزين ساختن يک فرهنگ ديگر به جاي فرهنگ اصيل هزار و سيصد ساله اسلامي، خيانت به اسلام و مسلمين است و نتيجهاي جز کشاندن امت اسلامي به دامن فرهنگ و تفکر بيگانه شرقي يا غربي، چپ يا راست ندارد.
🔹خوشبختانه تحولات جديد و پيشرفتهاي علوم جديد ضمن اين که مسئوليتها را دشوارتر و سنگينتر کرده، فرصتهاي بسيار مناسبي نيز به وجود آورده و اصالت فرهنگ اسلامي را روشنتر و زمينه شکوفايي آن را فراهمتر کرده است.
🔹حوزههاي علميه ما اگر از محدوديتهاي مصنوعي که خود براي خود به وجود آوردهاند خارج گردند و با استفاده از پيشرفت علوم انساني جديد به احياي فرهنگ کهن خود و آراستن و پيراستن آن بپردازند و آن را تکميل نمايند و به پيش سوق دهند (که آمادگي تکامل و پيشروي دارد) ميتوانند از اين انزواي حقارتآميز علمي خارج شوند و کالاهاي فرهنگي خود را در زمينههاي مختلف معنوي، فلسفي، اخلاقي، حقوقي، رواني، اجتماعي، تاريخي با کمال افتخار و سربلندي به جهان دانش عرضه نمايند.
🔹بديهي است که انجام چنين رسالت مقدسي نيازمند به شوراها و طرحهاي متعدد، هر کدام براي مدت معين است.
📚آینده انقلاب اسلامی ایران ص 203
#اندیشه_مطهر
#تحول
@almorsalat
🌐ادامه دارد....