eitaa logo
اسناد
66 دنبال‌کننده
75 عکس
27 ویدیو
84 فایل
💠 این کانال جهت بایگانی اسناد و به صورت مکمل کانال ملاحظات و محاکمات راه اندازی شده است. ⭕️لینک کانال اصلی: @sm_javaheri ⭕️لینک کانال مکمل: @sm_javaheri2
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️ دوران انقلاب اسلامی 💠 عزیزان من، هر کس در مسائل جاری جهانی و مسائل کنونی انقلاب، بصیرتی داشته باشد به روشنی می‌فهمد که انقلاب اسلامی ایران در حال حاضر از یک معبر دشوار و حائل و البته تعیین کننده در حال عبور است. اگر بخواهیم این مسائل را در چند جمله خلاصه کنیم باید بگوییم در سطح جهان مراکز استکباری و صهیونیستی به این نتیجه قطعی رسیده‌اند که اگر نتوانند این انقلاب را در مرحله کنونی‌اش شکست بدهند به احتمال زیاد، سر رشته کار را از دست داده و دیگر نخواهند توانست موج فزاینده‌ی بیداری اسلامی و حتی گرایش ملتهای غیر مسلمان را به معنویت بلکه به مفاهیم معنوی اسلامی مهار کنند. و این موج عظیم که در این شانزده سال، عمق کافی هم یافته است تهدیدی جدی علیه حاکمیت استکباری و مشخصاً علیه سلطه فرهنگی غربی خواهد بود. 💠 بر اساس این بینش و برداشت که البته بینش و برداشت درستی هم هست، فشارها و حملات گوناگون خود را علیه این انقلاب فشرده‌تر و قوی‌تر سازماندهی کرده‌اند. 💠 در سطح داخلی، انقلاب اکنون در مرحله‌ ای است که می‌توان آن را دوران « » نامید که دورانی است بسیار سخت، بسیار خطرناک و همه انقلابها این دوران را قاعدتاً تجربه می‌کنند و شاید بشود گفت که اکثر انقلابها در این دوران دچار لغزش و انحطاط می‌شوند. و شاید تعجب کنید اگر عرض کنم که انقلاب عظیم تاریخی نخستین اسلام در چنین دورانی بود که بیشترین نیروی خود را از دست داد. 💠 بلی، دوران یعنی دورانی که شور و هیجان اولیه انقلاب تا حدود زیادی فرو نشسته، ضمناً موفقیتهایی هم بدست آمده و چهره راحت زندگی، خود را به بسیاری نشان داده و چرب و شیرین زندگی در دهانهایی مزه کرده است. این، آن دوران خطرناک است. 💠 امیرالمؤمنین(ع) در چنین دورانی بود که به حکومت رسید و لذاست که نهج‌البلاغه بیش از هر چیز دیگر سخن از زهد و بی‌اعتنایی به دنیا دارد و غمگنانه باید گفت که حتی «عدل علوی» و «زهد علوی» هم نتوانست موج مخرب دنیاطلبی را در آن دوران مهار کند و در نهایت شد آنچه شد. 💠 ما امروز در این دوران از انقلاب کبیر و عظیم و عمیق خود قرار داریم. البته امتیاز ما به صدر اول در دو نکته، مهم است. نخست: وجود تجربه‌ آن دوران در برابر ما که برای ما صفحه درس آموزنده و هشداردهنده‌ ای است که ای بسا خواهد توانست از آن خطرات مانع شود. و نکته دوم: کثرت و تراکم دلهای مؤمن و آگاه با ایمانهای جوشان و دلهای پاک و در همه جای این کشور بزرگ است. 💠 این دو نکته خواهد توانست ما را از خطر عظیمی که مسلمانان آن دوران ضربه آن را چشیده‌اند و انقلابهای بزرگ دنیا در باتلاق آن فرو رفته‌اند نجات بدهد اما به یک شرط و آن شرط تا حدود زیادی به شما دانشجوی عزیز ارتباط می‌یابد و آن این است که شما به مدد صفا و پاک نهادی و کم علاقگی خود به دنیا، میدان را با همه ایمان و مجاهدت خود پر کنید. حضور انقلابی، فعالیت انقلابی، پارسایی انقلابی، طهارت و معصومیت انقلابی، آگاهی و هوشیاری انقلابی، وحدت و یکپارچگی حقیقی، بی‌اعتنایی به انگیزه‌های گروهی و خطی و امثال آن و در نهایت، توکل و تضرع و توسل شما به خدای قادر متعال خواهد توانست خطر این دوران را کم کند و سدی عظیم در مقابل تهاجم دشمنان نیز پدید بیاورد. 💠 این‌جانب سرشار از امید به چنین سرانجامی می‌باشم. 💠 والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته 🔰سیّد علی خامنه‌ای 📚 پیام به نشست سالانه‌‌ی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت) 6/2/74 @almorsalat
♨️ در دوران ظهور حضرت بقیه الله (عج)، دنیای انسانی شروع خواهد شد. 🔅باید برای همه روشن شود که معنویّت نه با علم، نه با سیاست، نه با آزادی، نه با عرصه‌های دیگر، هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه معنویّت روح همه‌ی اینها است. میتوان با معنویّت، قلّه‌های علم را صاحب شد و فتح کرد؛ یعنی معنویّت هم وجود داشته باشد، علم هم وجود داشته باشد. دنیا در آن صورت، دنیای انسانی خواهد شد؛ دنیایی خواهد شد که شایسته‌ی زندگی انسان است. دنیای امروز، دنیای جنگلی است. دنیایی که در آن علم همراه باشد با معنویّت، تمدّن همراه باشد با معنویّت، ثروت همراه باشد با معنویّت، این دنیا دنیای انسانی خواهد بود. 🔅 البتّه نمونه‌ی کامل این دنیا در دوران ظهور حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) اتّفاق خواهد افتاد و از آنجا دنیا شروع خواهد شد. ما امروز در زمینه‌های مقدّماتىِ عالَم انسانی داریم حرکت میکنیم. ما مثل کسانی هستیم که در پیچ‌وخمهای کوه‌ها و تپّه‌ها و راه‌های دشوار داریم حرکت میکنیم تا به بزرگراه برسیم. وقتی به بزرگراه رسیدیم، تازه هنگام حرکت به سمت اهداف والا است. بشریّت در طول این چند هزار سال عمر خود، دارد از این کوره‌راه‌ها حرکت میکند تا به بزرگراه برسد. وقتی به بزرگراه رسید -که آن، دوران ظهور حضرت بقیّةالله است- آنجا حرکت اصلی انسان آغاز خواهد شد؛ حرکت سریع انسان آغاز خواهد شد؛ حرکت موفّق و بی‌زحمت انسان آغاز خواهد شد. زحمت فقط عبارت است از همین که انسان در این راه حرکت کند و برود؛ دیگر حیرتی در آنجا وجود نخواهد داشت. 🔰 رهبر انقلاب 89.09.10 #کلام_ولی #تمدن_اسلامی @almorsalat
♨️ هدف نهایی عبارت است از نجات و رستگاری فرد انسان/ همه چیز حتی ایجاد حکومت، جامعه اسلامی و عدالت، مقدمه و هدف میانی است. 🔰 رهبر معظم انقلاب 💠💠💠💠💠💠 🔅 موضوع نگاه اسلام به انسان و محور بودن انسان، در اسلام خیلی معنای وسیعی دارد. خب، پیدا است انسان اسلامی با انسانی که در فلسفه‌های مادّی غرب و پوزیتیویسم قرن نوزده و اینها مطرح است، بکلّی متفاوت است؛ این یک انسان است، آن یک انسان دیگر است؛ اصلاً تعریف این دو انسان یکی نیست. لذا محور بودن انسان هم در اسلام با محور بودن انسان در آن مکاتب مادّی بکلّی متفاوت است. 🔅 انسان، محور است. همه‌ی این مسائلی که ما داریم بحث میکنیم: مسئله‌ی عدالت، مسئله‌ی امنیّت، مسئله‌ی رفاه، مسئله‌ی عبادت، برای این است که فرد انسان سعادتمند شود. اینجا مسئله‌ی سعادت و مسئله‌ی عُقبی متعلّق به فرد است؛ نه به این معنا که انسان از حال دیگران غافل باشد، برای آنها کار نکند؛ نه، «مَن اَحیاها فَکَأنَّما اَحیَا النّاسَ جَمیعا». در روایت هست که معنای این جمله را از امام پرسیدند، فرمود: تأویل اعظم آن این است که تو کسی را هدایت کنی. معلوم است که هدایت وظیفه‌ی همه است؛ لیکن در نهایت آن چیزی که از نگاه اسلام برای انسان مطرح است و اهم است، نجات خودش است. 🔅 ما باید خودمان را نجات دهیم. نجات ما به این است که به وظایفمان عمل کنیم؛ که البتّه آن‌وقت وظایف اجتماعی، استقرار عدالت، ایجاد حکومت حق، مبارزه‌ی با ظلم، مبارزه‌ی با فساد، اینها همه جزو مقدّمات همان نجات است. بنابراین اصل این است. همه‌چیز مقدّمه است؛ جامعه‌ی اسلامی هم مقدّمه است؛ عدالت هم مقدّمه است. 🔅 اینکه در قرآن کریم هست که «لِیَقوم النّاس بِالقِسط» -که به‌عنوان هدف انبیا ذکر شده- قطعاً عدل هدف است، منتها این هدف میانی است؛ هدف نهایی عبارت است از رستگاری انسان؛ 🔅 انسان موجودی است مکلّف، مختار و مواجه با هدایت الهی -«ألَم نَجعَل لَهُ عَینَین. و لِساناً وَ شَفَتَین. وَ هَدَیناهُ النَّجدَین»- میتواند هدایت را انتخاب کند، میتواند ضلالت را انتخاب کند. انسان موجودی است متعهّد، برای خود، برای جامعه، برای اهل. 🔅 آن‌وقت با این نگاه، مردم‌سالاری علاوه بر اینکه برای مردم یک حق است، یک تکلیف هم میشود؛ یعنی همه‌ی مردم در امر حکومت جامعه مسئولند. نمیشود گفت که آقا به من مربوط نیست؛ نه، صلاح و فساد کشور، حکومت، اینها به یکایک انسانها مرتبط است؛ یعنی انسان در مقابل آن متعهّد است. 📚 اولین نشست اندیشه های راهبردی 89.09.10 @almorsalat
پیشوای صادق@almorsalat.pdf
1.47M
📚 متن pdf کتاب پیشوای صادق (تحلیلی بر زندگی و مبارزات امام صادق ع) 🔰آیت الله العظمی امام خامنه ای @almorsalat
💠 آن حالتى را كه عرفاى ما پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال رياضت مى كشيدند، عبادت مى كردند، به تنشان سختى مى دادند، از شهوات و اهوايشان صرفنظر مى كردند، براى اينكه به آن حالت برسند، اين جوانِ يكشبه ما، اين ره پنجاه ساله و صدساله را در طول مدت چند صباحِ جبهه و قبل از جبهه مى پيمود و به آن حالت مى رسيد! اين يك نعمت معنوى است؛ اين شوخى نيست؛ اين را به هركسى نمى دهند. شما خيال نكنيد كه آن گريه ها و آن توسلها و آن حالها آسان به كسى داده مى شود؛ نخير، كسانى زحمتها مى كشند، شايد به آن حالها برسند؛ اما خدا اين نعمت را در برهه اى از زمان در اختيار شما گذاشت؛ اين نعمت بزرگى بود؛ اما هر نعمتى، سؤال و تكليفى دارد. 💠 شما حالا فهميده ايد كه اينچنين چيزى هست؛ فرق داريد با كسى كه نمى داند و نمى دانست و نخواهد دانست كه چنين حالتى هست؛ او قاصر است، اما شما اين مرحله را كشف كرده ايد. اگر به آسانى از آن صرفنظر كرديد، اگر به چشم بى اعتنايى به آن نگاه كرديد، اگر زندگى پست مادّى را كه هميشه افراد بشر بر سر آن باهم منافسه و كُشتى داشته اند و سرشاخ مى شده اند چيز جديدى هم نيست بر آنچنان چيز بديعى ترجيح داديد، آن وقت شما سقوط كرده ايد؛ و نعوذ باللّه و نستجير باللّه! مراقب اين قضيه باشيد. 💠 فرق است بين كسى كه قرب الهى و لذت مناجات الهى را كشف نكرده بود و غافل بود و حالا هم غافل است، با آن كسى كه اين لذت را كشف كرده است. شما اين لذت را كشف كرده ايد؛ بايد آن را حفظ كنيد؛ و مى شود آن را حفظ كرد. 💠 كسى نگويد حالا كه اردوگاه و ميدانگاه و خط مقدم و قرارگاه تاكتيكى و غير ذلك نيست؛ نباشد. حضرت امير المؤمنين براى ما اسوه است. اين امير المؤمنين(ع) همان كسى است كه دعاى كميل را به كميل بن زياد ياد داد؛ در حالى كه در ميدان جنگ هم نبود. خود او و ياران او، همين دعاى كميل و همين مناجات شعبانيه را با اين همه حال مى خواندند؛ در حالى كه در ميدانهاى جنگ هم نبودند. ميدان جنگ، يك وسيله است؛ اين وسيله ما را زود مى رساند؛ اما حالا كه شما رسيديد و ديديد و كشف كرديد، بايد اين حالت را براى خودتان نگه داريد؛ اين معنويت را نبايد فراموش كنيد. هرچه هست، زير سايه همين معنويت است؛ بدون اين معنويت، نمى شود يكقدم به صورت موفق برداشت. 📚 نرم افزار حدیث ولایت، بيانات سال1370، ص: 429 @almorsalat
velayate-faghih-tadbir-velayatmehmari-be-jaye-rohanimehvari@almorsalat.mp3
5.18M
♨️ ولایت مداری، نه روحانیت مداری (بحثی پیرامون ولایت فقیه و مبانی و لوازم و شروط آن/ تدبیر از شروط اصلی ولی فقیه) 🔰 استاد علی فرحانی #کلام_ولی #حوزه_علمیه #پای_درس_استاد #در_مدرسه_امام_خمینی @almorsalat
♨️ فقه استخوان‌بندی و در واقع ستون فقرات زندگی اجتماعی است/تخصّص‌گرایی فکر خیلی خوبی است، منتها غفلت نشود از برخی از عیوب تخصّص. 💠💠💠💠💠💠 🔹یک عدّه‌ای خیال میکنند فقه، چون اسمش فروع دین است یعنی کارهای فرعی؛ نخیر، فقه استخوان‌بندی و در واقع ستون فقرات زندگی اجتماعی است؛ فقه این است، متکفّل این است. حالا اگر ما به خیلی از بخشهایش توجّه نمیکنیم، نقص از ما است وَالّا فقه یعنی اداره‌ی زندگی، یعنی تبیین نظام زندگی اجتماعی و سیاسی. 🔹 بالاخره اینکه ما در این زمینه تخصّص‌گرایی کنیم و تخصّصها را هر چه ریزتر کنیم، البتّه فکر خیلی خوبی است، دارد هم میشود، منتها غفلت نشود از برخی از عیوب تخصّص. سالها است عدّه‌ای از متفکّرین در دنیا به این نتیجه رسیده‌اند که تخصّصی‌ شدن در کنار منافعی که دارد، مضارّی هم دارد. برخی از علوم بین‌رشته‌ای و مانند اینها برای این است که این نقصها را جبران کند؛ شما هم اگر چنانچه دنبال تخصّص میروید، باید به این نکته توجّه کنید که تخصّص خوب است امّا در کنارش ممکن است عیوبی هم داشته باشد که باید به آن برسید. 📚 98/02/18 #فقه #کلام_ولی #حوزه_علمیه #حوزه_و_انقلاب @almorsalat
💠 شریعت اسلامی با پیشرفت و تحول و تمدن سازگار است / اسلام مال همه‌ قرنهاست / باید آن فکری که بتواند پاسخگوئی اسلام را به این نیازها بفهمد، پیدا کرد 🔺سعی کردند وانمود کنند که شریعت اسلامی با پیشرفت و تحول و تمدن و اینها سازگار نیست. این، حرف دشمن است؛ نخیر، کاملاً سازگار است. البته در دنیای اسلام کم نیستند کسانی که با روحیه‌ی تحجر و ارتجاع و جمود و عدم قدرت اجتهاد توانسته‌اند این حرف دشمن را به نحوی تبیین و اثبات کنند. اینها مسلمانند، اما در خدمت آنهایند. ما در اطراف خودمان، در برخی از این کشورهای اسلامی، از این قبیل داریم؛ اسمشان مسلمان است، اما یک ذره فکر نو، نگاه نو، فهم نو از معارف اسلامی، انسان در آنها مشاهده نمیکند. 🔺اسلام مال همیشه‌ دنیاست، اسلام مال همه‌ی قرنهاست، اسلام مال همه‌ دورانهای پیشرفت بشری است؛ جوابگوست. آن فکری که بتواند پاسخگوئی اسلام را به این نیازها بفهمد، باید آن را پیدا کرد. بعضیها این فکر را ندارند؛ فقط بلدند این را تکفیر کنند، آن را تفسیق کنند، اسم خودشان را هم مسلمان بگذارند. در نهایت هم یک وقتهائی انسان میبیند که در یک مواردی سرشان با سر مزدوران دشمن در یک آخور است! شریعت اسلامی را و فکر اسلامی را محور فعالیت خودمان قرار بدهیم؛ 91.09.21 @almorsalat
📌 ادامه از👆 🔅 این مطلبی که گفتم، از حرف هایی است که رویش ایستاده ایم، از حرف هایی است که رویش اصرار داریم و معتقدیم که باید پیروان نبوت ها این حرف را بفهمند این مسئله ای است که باید بر روی آن تدبر کنید، به آسانی از رویش رد نشوید، به آیات قرآن مراجعه کنید، به تاریخ انبیا مراجعه کنید، به روایتی که در باب نبوت ها هست، مراجعه کنید، دقت کنید تدبر کنید، نه زود قبول کنید، نه زود رد کنید؛ مطلب خیلی مهم است. همه اشكالها همین جا در می آید. 🔅 يك عده ای نمی توانند این را بفهمند که انبیا می خواستند محیط متناسب و مساعد درست کنند، خیال می کنند انبیا دانه دانه آدم می خواستند درست کنند درحالی که دانه دانه آدم درست کردن از شأن انبیا به دور است. آنی که ما از قرآن می فهمیم این است که انبیا پاسخشان به این سؤال که چگونه می شود انسانها را ساخت؟ یعنی پیراست و آراست، پاسخشان به این سؤال این است که باید جامعه الهي، جامعه توحیدی، محیط متناسب درست کرد، تا انسان در این محیط متناسب، نه یکی اش، نه ده تایش، نه هزارتایش بلکه گروه گروهش ساخته بشوند به خودی خود، با حرارت طبیعی نور نیر معارف اسلامی. 🔅 خلاصه می کنم مطلب را، خلاصه مطلب این است: انبیا دو هدف دارند، دو هدف مهم؛ یکی هدف اساسی است، ساختن انسان، پیراستن انسان از بدی ها، آراستن انسان به نیکیها و فضيلتها و خوبی ها؛ خلاصه انسان را انسان کردن این هدف بالا، اما هدف دیگری که انبيا دارند، که در نیمه راه این هدف قرار دارد، این است؛ تشکیل جامعه توحیدی، تشکیل نظام الهی تشکیل حکومت خدا، تشکیل تشکیلاتی که با قوانین و مقررات الهی اداره بشود، این هدف همه انبیاست. اگر کسی خیال کند که انبیای بزرگ الهی این هدف را نداشتند، بایستی بیشتر در قرآن، در حدیث، در تاریخ مطالعه کند. 📚 طرح کلی، بخش نبوت 3⃣ @almorsalat
♨️♨️تحقق اسلام و استقرار توحید در جامعه، وظیفه حوزه های علمیه است/ چه کار باید بکنید؟ باید بنشینید فکر کنید دیگر؛ اینها جزو آن موضوعات و مباحث فکری شما است. 🔰 رهبر معظم انقلاب 💢💢💢💢💢💢 💠 اسلام فقط معرفت نیست، تعهّد به عمل و تحقّق احکام اسلام هم جزو اسلام است؛ یعنی یک وقت هست که ما اسلام را -که میخواهیم در حوزه یاد بگیریم- فقط عبارت میدانیم از اصول و فروع و اخلاق و همینهایی که هست -[که] واقعیّت هم همین است؛ [یعنی] اصول دین، فروع دین، ارزشهای اخلاقی، سبک زندگی، آئین حکمرانی، اینها همه جزو اسلام و جزو معارف اسلامی است- خب اینها را باید برویم در حوزه‌ی علمیّه یاد بگیریم.‌ 💠 لکن این [برداشت] درست نیست؛ این بخشی از کار حوزه‌های علمیّه است؛ چرا؟ چون این بخشی از اسلام است؛ بخش دیگرِ اسلام عبارت است از محقّق کردنِ این حقایق در متن جامعه، در متن زندگی مردم، یعنی هدایت؛ این بخشی از اسلام است دیگر. اسلام فقط توحید به معنای علم توحید با همان عمق و معرفتِ عرفانی و فلسفی و [مانند] اینها نیست، بلکه اسلام عبارت است از استقرار توحید در جامعه؛ یعنی جامعه موحّد بشود؛ این هم جزو اسلام است. 💠 بخشی از اسلام عبارت است از معارف اسلامی که این معارف شامل عقلیّات و نقلیّات و ارزشهای اخلاقی و بیان سبک زندگی و شیوه‌ی حکومت است؛ و همه‌‌ی اینها جزو معارف اسلامی است که دانستن اینها لازم است. این بخشی از اسلام است؛ بخشی از اسلام هم عبارت است از تحقّق اینها در خارج؛ یعنی توحید محقّق بشود در خارج، نبوّت به معنای در رأس جامعه بودن تحقّق پیدا کند. خب «اَلعُلَماءُ وَرَثَةُ الاَنبیاء» را باید شما محقّق کنید. نمیگویم حتماً باید شما در رأس جامعه باشید -خب شکل حکومت ممکن است انواع و اقسامی داشته باشد- امّا شما به عنوان عالم دین و متخصّص دین موظّفید که اسلام را در خارج، در محیط زندگی محقّق کنید؛ این وظیفه‌ی ما است. این کاری است که امام بزرگوار کرد. 💠 امروز هم که بحمدالله نظام اسلامی به وجود آمده، تشکیل شده، ما منتظریم که دولت اسلامیِ به معنای واقعی و سپس جامعه‌ی اسلامیِ به معنای واقعی و سپس تمدّن اسلامیِ به معنای حقیقی به وجود بیاید، حوزه‌ی علمیّه مسئولیّتهای متناسب با این کار بزرگ را دارد، باید انجام بدهد. چه کار باید بکنید؟ باید بنشینید فکر کنید دیگر؛ اینها جزو آن موضوعات و مباحث فکری شما است. 📚 بیانات در دیدار طلاب 98/02/18 @almorsalat
💠 تربیت اجتماعی پیامبر 🔺تربیت فردی هم نیست تربیت پیغمبر؛ دست یکی یکی را بگیر و ببر گوشه صندوق خانه بنشان، به گوششان ورد بخوان تا درست بشوند، تا آدم بشوند، این جوری هم نیست؛موعظه گری هم نیست که پیغمبر بنشیند به مردم موعظه کند؛ مردم این جوری بد است، آن جوری کنید؛ 🔺 نظام اجتماعی است. شالودۀ اجتماع اسلامی را مثل پولادی مستحکم، با شکل و قالبی معین ریخت پیغمبر، در فضای جاهلی آن روز. بعد انسانها را آورد در این قالب، انسانها را آورد در این مسیر و در این مجرا. و در این مسیر آوردن همان بود و آدم شدن و انسان شدن همان. 📚 ص202 @almorsalat
♨️ بزرگترین وظیفه جمهوری اسلامی ایران و نقش حوزه های علمیه برای عملی شدن این هدف 🔰 رهبر معظم انقلاب 🔅جمهورى اسلامى بزرگترين وظيفه اش آن است كه اسلام را در زندگى مردم تحقق بخشد و جامعه را به صورت يك جامعه نمونه اسلامى درآورد. 🔅 براى عملى شدن اين هدف ... حوزه هاى علميه و مراكز فرهنگى و پژوهشى اسلامى، به تلاش وسيع دست زنند و سرچشمه پايان ناپذير تفقه و اجتهاد آگاهانه و بصير را در خدمت عمق و گسترش معارف اسلامى به كار گيرند. 📚 بیانات 69.03.10 #کلام_ولی #حوزه_و_انقلاب #جام_جم_اجتهاد @almorsalat
📌 ادامه از 👆 👆 💠 برای‌ بیدار کردن‌ عقل‌ جمعی‌، چاره‌ای‌ جز مشاوره‌ و مناظره‌ نیست‌ و بدون‌ فضای‌ انتقادی‌ سالم‌ و بدون‌ آزادی‌ بیان‌ و گفتگوی‌ آزاد با «حمایت‌ حکومت‌ اسلامی‌» و «هدایت‌ علماء و صاحبنظران‌»، تولید علم‌ و اندیشه‌ دینی‌ و در نتیجه‌، تمدن‌سازی‌ و جامعه‌پردازی‌، ناممکن‌ یا بسیار مشکل‌ خواهد بود. 💠 برای‌ علاج‌ بیماری‌ها و هتاکی‌ها و مهار هرج‌ و مرج‌ فرهنگی‌ نیز بهترین‌ راه‌، همین‌ است‌ که‌ آزادی‌ بیان‌ در چارچوب‌ قانون‌ و تولید نظریه‌ در چارچوب‌ اسلام‌، حمایت‌ و نهادینه‌ شود. بنظر می‌رسد که‌ هر سه‌ روش‌ تشکیل‌ 1) «کرسی‌های‌ نظریه‌پردازی‌» 2) «کرسی‌های‌ پاسخ‌ به‌ سؤالات‌ و شبهات‌» و 3) «کرسی‌های‌ نقد و مناظره‌»، روشهائی‌ عملی‌ و معقول‌ باشند و خوبست‌ که‌ حمایت‌ و مدیریت‌ شوند بنحوی‌ که‌ هر چه‌ بیشتر، مجال‌ علم‌، گسترش‌ یافته‌ و فضا بر دکانداران‌ و فریبکاران‌ و راهزنان‌ راه‌ علم‌ و دین‌، تنگ‌تر شود. 💠 باید «تولید نظریه‌ و فکر»، تبدیل‌ به‌ یک‌ ارزش‌ عمومی‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌ شود و در قلمروهای‌ گوناگون‌ عقل‌ نظری‌ و عملی‌، از نظریه‌سازان‌، تقدیر بعمل‌ آید و به‌ نوآوران‌، جایزه‌ داده‌ شود و سخنانشان‌ شنیده‌ شود تا دیگران‌ نیز به‌ خلاقیت‌ و اجتهاد، تشویق‌ شوند. 💠 باید ایده‌ها در چارچوب‌ منطق‌ و اخلاق‌ و در جهت‌ رشد اسلامی‌ با یکدیگر رقابت‌ کنند و مصاف‌ دهند تا جهان‌ اسلام‌، اعاده‌ هویت‌ و عزت‌ کند و ملت‌ ایران‌ به‌ رتبه‌ای‌ جهانی‌ که‌ استحقاق‌ آن‌ را دارد بار دیگر دست‌ یابد. 💠این‌ ایده‌ چه‌ در قالب‌ «مناظره‌های‌ قانونمند و توأم‌ با امکان‌ داوری‌» و با حضور «هیئت‌های‌ داوری‌ علمی‌» و چه‌ در قالب‌ تمهید «فرصت‌ برای‌ نظریه‌سازان‌» و سپس‌ «نقد و بررسی‌» ایده‌ آنان‌ توسط نخبگان‌ فن‌ و در محضر وجدان‌ علمی‌ حوزه‌ و دانشگاه‌، تنها محدود به‌ برخی‌ قلمروهای‌ فکر دینی‌ یا علوم‌ انسانی‌ و اجتماعی‌ نیز نماند بلکه‌ در کلیه‌ علوم‌ و رشته‌های‌ نظری‌ و عملی‌ (حتی‌ علوم‌ پایه‌ و علوم‌ کاربردی‌ و ...) و در جهت‌ حمایت‌ از کاشفان‌ و مخترعان‌ و نظریه‌سازان‌ در این‌ علوم‌ و در فنون‌ و صنایع‌ نیز چنین‌ فضائی‌ پدید آید و البته‌ برای‌ آنکه‌ ضریب‌ «علمی‌ بودن‌» این‌ نظریات‌ و مناظرات‌، پائین‌ نیاید و پخته‌گوئی‌ شود و سطح‌ گفتگوها نازل‌ و عوامانه‌ و تبلیغاتی‌ نشود، باید تمهیداتی‌ اندیشید و قواعدی‌ نوشت‌. 💠اینجانب‌ با چنین‌ طرحهائی‌ همواره‌ موافق‌ بوده‌ام‌ و از آن‌ حمایت‌ خواهم‌ کرد و از شورای‌ محترم‌ مدیریت‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ می‌خواهم‌ تا با اطلاع‌ و مساعدت‌ «مراجع‌ بزرگوار و محترم‌» و با همکاری‌ و مشارکت‌ «اساتید و محققین‌ برجسته‌ حوزه‌»، برای‌ بالندگی‌ بیشتر فقه‌ و اصول‌ و فلسفه‌ و کلام‌ و تفسیر و سایر موضوعات‌ تحقیق‌ و تألیف‌ دینی‌، و نیز فعال‌ کردن‌ «نهضت‌ پاسخ‌ به‌ سؤالات‌ نظری‌ و عملی‌ جامعه‌»، تدارک‌ چنین‌ فرصتی‌ را ببینند. 💠 از شورای‌ محترم‌ انقلاب‌ فرهنگی‌ و بویژه‌ ریاست‌ محترم‌ آن‌ نیز می‌خواهم‌ که‌ این‌ ایده‌ را در اولویت‌ دستور کار شورا برای‌ رشد کلیه‌ علوم‌ دانشگاهی‌ و نقد متون‌ ترجمه‌ای‌ و آغاز «دوران‌ خلاقیت‌ و تولید» در عرصه‌ علوم‌ و فنون‌ و صنایع‌ و بویژه‌ رشته‌های‌ علوم‌ انسانی‌ و نیز معارف‌ اسلامی‌ قرار دهند تا زمینه‌ برای‌ اینکار بزرگ‌ بتدریج‌ فراهم‌ گردد و دانشگاههای‌ ما بار دیگر در صف‌ مقدم‌ تمدن‌سازی‌ اسلامی‌ و رشد علوم‌ و تولید فناوری‌ و فرهنگ‌، قرار گیرند. 💠بی‌شک‌ هر دو نهاد از طرحهای‌ پیشنهادی‌ فضلاء دانشگاهی‌ و حوزوی‌ و از جمله‌ طرح‌ شما، استفاده‌ خواهند کرد تا با رعایت‌ همه‌ جوانب‌ مسئله‌، جنبش‌ «پاسخ‌ به‌ سؤالات‌»، «مناظرات‌ علمی‌» و «نظریه‌پردازی‌ روشمند» را در کلیه‌ قلمروهای‌ علمی‌ حوزه‌ و دانشگاه‌، نهادینه‌ و تشویق‌ کنند. امیدوارم‌ که‌ مراحل‌ اجراء این‌ ایده‌، دچار فرسایش‌ اداری‌ نشده‌ و تا پیش‌ از بیست‌ و پنجمین‌ سالگرد انقلاب‌، نخستین‌ ثمرات‌ مهم‌ آن‌ آشکار شده‌ باشد. والله‌المستعان‌. والسلام‌ علیکم‌ و رحمه‌ الله‌. 81.11.16 @almorsalat
💢 وحدت دین و سیاست را هم در تفقه و هم در عمل دنبال کنید. 🔰 رهبر معظم انقلاب 🔅💠🔅💠🔅💠🔅 🔹فكر وحدت دين و سياست را، هم در تفقه و هم در عمل دنبال بكنيد. آقايان بدانند كه فكر جدايى دين و سياست، به عنوان يك آفت، بكلى ريشه كن نشده است. متأسفانه هنوز در حوزه ها كسانى هستند كه خيال مى كنند حوزه بايد به كار خودش مشغول بشود، اهل سياست و اهل اداره كشور هم مشغول كار خودشان باشند؛ حد اكثر اينكه باهم مخالفتى نداشته باشند! اما اينكه دين در خدمت اداره زندگى مردم باشد و سياست از دين تغذيه بكند، هنوز در بعضى از اذهان درست جا نيفتاده است. ما بايستى اين فكر را در حوزه ريشه دار كنيم؛ به اين شكل كه هم فقاهت را اينطور قرار بدهيم، و هم در عمل اينگونه باشيم. يعنى چه؟ 🔸يعنى استنباط فقهى، بر اساس فقه اداره نظام باشد؛ نه فقه اداره فرد. فقه ما از طهارت تا ديات، بايد ناظر به اداره يك كشور، اداره يك جامعه و اداره يك نظام باشد. شما حتّى در باب طهارت هم كه راجع به ماء مطلق يا فرضاً ماء الحمام فكر مى كنيد، بايد توجه داشته باشيد كه اين در يكجا از اداره زندگى اين جامعه تأثيرى خواهد داشت؛ تا برسد به ابواب معاملات و ابواب احكام عامه و احوال شخصى و بقيه ابوابى كه وجود دارد. بايستى همه اينها را به عنوان جزيى از مجموعه اداره يك كشور استنباط بكنيم. اين در استنباط اثر خواهد گذاشت و گاهى تغييرات ژرفى را به وجود خواهد آورد. 🔹در عمل هم بايد اينگونه باشيم. بايد طلاب را براى نيازهاى جامعه تربيت كنند. اين جامعه احتياج به قاضى دارد. بايد دستگاهى در قم طلاب را به سمت تربيت قاضى سوق بدهد. اينطور نباشد كه تربيت قاضى را هم حوزه به عهده ديگرى واگذار بكند. جايى در حوزه باشد كه طلاب را براى حضور در دستگاههاى گوناگون ادارى كشور مثل سازمانهاى عقيدتى، سياسى و ادارات مختلفى كه احتياج دارند سوق دهد. جايى باشد كه اشخاص و جمعى را به سمت پيدا كردن مسائل مهم كه نظام به آنها نياز دارد سوق دهد. 🔸ما امروز در باب اداره كشور به مسائلى برخورد مى كنيم كه مشكلات و معضلات دينى و فقهى ماست؛ ما پاسخ اينها را مى خواهيم، اما كسى جوابگو نيست. بايد خودمان بنشينيم، يا آقايى را ببينيم و از او بخواهيم، يا فرضاً بگوييم در كتابها بگردند و جواب اين مسئله را پيدا كنند. بايد دستگاهى آماده باشد و تمام مشكلات و معضلات نظام را پيشبينى كند؛ نسبت به آنها فكر كند، راه حل ارائه كند و جواب و پاسخ آماده را براى آن آماده نمايد. اين، جزو وظايف حوزه هاى علميه است؛ لذا متعلق به اسلام است، و اسلام آن چيزى است كه حوزه علميه براى آن به وجود آمده است. 🔹البته بُعد ديگر وحدت دين و سياست اين است كه حوزه هاى علميه بايستى از سياست هرگز دور نمانند. طلاب بايد آگاهى سياسى پيدا كنند. مبادا جريانهاى سياسى روز، بر ذهن طلاب در حوزه علميه سبقت بگيرند. طلاب بايد در فضاى سياسى حضور داشته باشند؛ بلكه جلوتر از زمان باشند و فكر سياسى روشن داشته باشند؛ كما اينكه علمايى كه فكر سياسى روشن داشتند، مفيد بودند. 🔸ما عالم ملاى محقق شجاع به دردبخورى از لحاظ شخصى را مى بينيم كه به خاطر نداشتن فكر سياسى، يكجا وجودش بايد مفيد واقع مى شده، اما مفيد واقع نشده است؛ يكجا نظرى داده، كه آن نظر برخلاف است؛ يكجا در مورد فردى تشخيصى داده، كه آن تشخيص، تشخيص غلطى است و موجب اشتباهات بزرگى در اين باب شده است. وقتى ما به فكر سياسى اهميت نداديم، اينگونه خواهد شد. عالم دين، بايستى فكر سياسى روشن و زنده و متناسب با لحظه حال داشته باشد. 📚 بیانات 70.06.31 @almorsalat
☸ویژگی های سلوک سیاسی امیرالمومنین(ع) 🔰 امام خامنه ای (مدظله) 💢بحثی که در اطراف آن چند نکته‌‌‌‌‌‌ای عرض خواهم کرد، بحث سلوک سیاسی امیرالمؤمنین است. این نکته را باید در نظر داشت و توجه کرد که سلوک سیاسی امیرالمؤمنین از سلوک معنوی و اخلاقی او جدا نیست؛ سیاست امیرالمؤمنین هم، آمیخته‌‌‌‌‌ی با معنویت است، آمیخته‌‌‌‌‌ی با اخلاق است، اصلاً منشأ گرفته‌‌‌‌‌ی از معنویت علی و اخلاق اوست. سیاست اگر از اخلاق سرچشمه بگیرد، از معنویت سیراب بشود، برای مردمی که مواجه با آن سیاستند، وسیله‌‌‌‌‌ی کمال است، راه بهشت است؛ اما اگر سیاست از اخلاق جدا شد، از معنویت جدا شد، آن وقت سیاست‌‌‌‌‌ورزی میشود؛ یک وسیله‌‌‌‌‌ای برای کسب قدرت، به هر قیمت؛ برای کسب ثروت، برای پیش بردن کار خود در دنیا. این سیاست میشود آفت؛ برای خود سیاست‌‌‌‌‌ورز هم آفت است، برای مردمی هم که در عرصه‌‌‌‌‌ی زندگی آنها این سیاست ورزیده میشود هم آفت است. 💢امیرالمؤمنین این حکومتی را که در آن سه جنگِ مفصل نظامی با هزارها کشته اتفاق افتاد - شما در نهج البلاغه نگاه کنید - با تعبیراتی معرفی میکند که نشان دهنده‌‌‌‌‌ی تحقیر او نسبت به این حکومت است. یک وقت او را - در خطاب به ابن‌‌‌‌‌عباس - از بند کفش کهنه‌‌‌‌‌ی وصله‌‌‌‌‌زده‌‌‌‌‌ی خود بی ارزشتر معرفی میکند. یکجا درباره‌‌‌‌‌ی همین حکومت میفرماید: «لألفیتم دنیاکم هذه ازهد عندی من عفطة عنز»؛ آن رطوبتی که از عطسه‌‌‌‌‌ی یک بزغاله حاصل میشود چقدر ارزش رطوبتی و حیاتی دارد؟ هیچ. میفرماید: این حکومت، این قدرت، نشستن بر این اریکه برای علی، از این کمتر و کم‌‌‌‌‌اهمیت‌‌‌‌‌تر است. 💢در این سیاست‌‌‌‌‌ورزی، امیرالمؤمنین یکی از خصوصیاتش این است: از مکر و فریب دور است. در یک جمله‌‌‌‌‌ای از حضرت نقل شده که: «لو لا التّقی لکنت ادهی العرب»؛ اگر تقوا دست و پای مرا نمیبست، از همه‌‌‌‌‌ی آحاد و مکاران عرب، مکر و حیله را بهتر بلد بودم. امیرالمؤمنین میفرماید: من سیاست را با تقوا انتخاب کردم، با تقوا اختیار کردم؛ این است که در روش امیرالمؤمنین، مکاری و حیله‌‌‌‌‌گری و کارهای کثیف و این چیزها وجود ندارد؛ پاکیزه است. 👈یکی از خطرهای جدائی دین از سیاست که عده‌‌‌‌‌ای آن را همیشه در دنیای اسلام ترویج میکردند، همین است که وقتی سیاست از دین جدا شد، از اخلاق جدا خواهد شد، از معنویت جدا خواهد شد. در نظامهای سکولار و بی رابطه‌‌‌‌‌ی با دین، اخلاق در اغلب نزدیک به همه‌‌‌‌‌ی موارد، از بین رفته است. حالا یک وقت استثنائاً در جائی یک عمل اخلاقی دیده بشود، این ممکن است؛ استثناء است. وقتی دین از سیاست جدا شد، سیاست میشود غیر اخلاقی، مبنی بر همه‌‌‌‌‌ی محاسبات مادی و نفع‌‌‌‌‌طلبانه. سلوک سیاسی امیرالمؤمنین بر پایه‌‌‌‌‌ی معنویت است و از سلوک معنوی او جدا نیست. 💢امیرالمؤمنین تا حد ممکن با مخالفان خودش، حتّی با دشمنان خودش مدارا کرد. امیرالمؤمنین کسی نبود که بدون رعایت مداراهای لازم با مخالفان، اول دست به شمشیر ببرد. 💢یکی از خصوصیات امیرالمؤمنین در ممشای سیاسی اش این بود که با دشمنان خود و مخالفان خود با استدلال حرف میزد و استدلال میکرد. 💢یکی از خصوصیات سیاست‌‌‌‌‌ورزی امیرالمؤمنین این بود که برای پیروز شدن، به ظلم و به دروغ و به کارهای ظالمانه متوسل نمیشد. امکان ندارد امیرالمؤمنین با ظلم، با راه غلط و خطا، با شیوه‌‌‌‌‌های غیر اسلامی دوست برای خودش درست کند. 💢یکی از خصوصیات امیرالمؤمنین در سلوک سیاسی اش این بود که از مردم جداً - نه به صورت تعارف - درخواست میکند که با او متملقانه حرف نزنند، چاپلوسی نکنند، تصنع در برخورد با او به خرج ندهند. 💢یکی از خصوصیات دیگر این بزرگوار هم این است که رفتارش با مخالفان و معارضان یک جور نیست؛ همه را به یک چوب نمیراند. امیرالمؤمنین فرق میگذارد بین افرادی و جریانهائی، با افرادی و جریانهای دیگری. 💠این سلوک سیاسی امیرالمؤمنین است. وقتی نگاه میکنیم، میبینیم که این سلوک سیاسی عیناً با رفتار معنوی آن بزرگوار، همخوان و قابل تطبیق است. و امیرالمؤمنین در همه جا، همان علی بن ابی‌طالبِ برجسته‌‌‌‌‌ی ممتازی است که دنیا نظیر او را ندیده است. ✔️صوت و متن کامل👇👇👇👇 http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8033 @almorsalat
💢خط کلی نظام اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی است و نقش‌آفرینی علمای دین را از همه‌ی جایگاههای دیگر برجسته‌تر میبینیم و اگر علمای دین سر صحنه نباشند، دیگری نمیتواند این کار را انجام دهد 🔰 رهبر معظم انقلاب 💠خط کلی نظام اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی است. بیشک تمدّن اسلامی میتواند وارد میدان شود و با همان شیوه‌ای که تمدّنهای بزرگ تاریخ توانسته‌اند وارد میدان زندگی بشر شوند و منطقه‌ای را - بزرگ یا کوچک - تصرّف کنند و برکات خود یا صدمات خود را به آنها برسانند، این فرآیند پیچیده و طولانی و پُرکار را بپیماید و به آن نقطه برسد. البته تمدّن اسلامی به صورت کامل در دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه ارواحنافداه است. در دوران ظهور، تمدّن حقیقی اسلامی و دنیای حقیقی اسلامی به وجود خواهد آمد.   💠این نظام اسلامی، نظامی است که یک خطِّ حرکت معقول و منطقی برای خود تصویر کرده است. این سیْری نیست که بتواند متوقّف شود؛ این سیْری هم نیست که مراحل گوناگونی که در آن هست، برای آن دائمی و ابدی باشد. یک حرکت تکاملی است. از آغاز انقلاب اسلامی این حرکت به وجود آمد؛ این برق در این نقطه از عالم درخشید؛ چشمهایی را خیره کرد؛ بعد هم این توفیق را پیدا کرد که نظام اسلامی را به وجود بیاورد؛ این نظام اسلامی هم از آغاز تشکیل، با چالشهای خود، با مشکلات خود، با امکانات خود، حرکتی را آغاز کرده است و پیش میرود. این خط اگر با جدیّت، با پشتکار، با شناخت آنچه که لازم است، با عمل به آنچه که وظیفه است، ادامه پیدا کند، سرنوشت حتمی عبارت است از این‌که تمدّن اسلامی یک بار دیگر بر مجموعه‌ی عظیمی از دنیا، پرتوِ خود را بگستراند. 💠نه به معنای این‌که لزوماً نظام سیاسىِ اسلامی در نقاط دیگر جهان هم قبل از عصر ظهور گسترش پیدا کند؛ نه. معنایش این نیست؛ بلکه تمدّن بر اساس یک فکر جدید، یک حرف جدید، یک نگاه جدید به مسائل بشر و مسائل انسانیت و علاج دردهای انسانیت است؛ یک زبان نویی است که دلهای نسلهای نوی انسان و قشرهای محروم جوامع گوناگون، آن زبان را میفهمند و درک میکنند. به معنای رساندن یک پیام است به دلها، تا بتدریج در میان جوامع مختلف گسترش و رشد پیدا کند. این امری است که شدنی است. با وضعی که امروز من در کشورمان مشاهده میکنم، با ریشه‌های عمیقی که تفکّر اسلامی در کشور ما دارد، با حرکت بسیار وسیع و گسترده‌ای که از اوّل انقلاب در راه تعمیق این اندیشه آغاز شده است و امروز به جاهای خوبی هم رسیده است، به نظرم میرسد که این آینده برای نظام اسلامی، یک آینده‌ی قطعی و اجتناب‌ناپذیر است.  💠برای ایجاد یک تمدّن اسلامی - مانند هر تمدّن دیگر - دو عنصر اساسی لازم است: یکی تولید فکر، یکی پرورش انسان. 🔸فکر اسلامی مثل یک دریای عمیق است؛ یک اقیانوس است. هر کس که لب اقیانوس رفت، نمیتواند ادّعا کند که اقیانوس را شناخته است. هر کس هم که نزدیک ساحل پیش رفت و یا چند متری در آب در یک نقطه‌ای فرو رفت، نمیتواند بگوید اقیانوس را شناخته است. سیْر در این اقیانوس عظیم و رسیدن به اعماق آن و کشف آن - که از کتاب و سنّت همه‌ی اینها استفاده میشود - کاری است که همگان باید بکنند؛ کاری است که در طول زمان باید انجام گیرد. تولید فکر در هر زمانی متناسب با نیاز آن زمان از این اقیانوس عظیم معارف ممکن است. در همه‌ی زمانها این امکان برای متفکّران آگاه، قرآن‌شناسان، حدیث‌شناسان، آشنایان با شیوه‌ی استنباط از قرآن و حدیث، آشنایان با معارف اسلامی و مطالبی که در قرآن و در حدیث اسلامی و در سنّت اسلامی هست، وجود دارد که اگر به نیاز زمانه آشنا باشند، سؤال زمانه را بدانند، درخواست بشریّت را بدانند، میتوانند سخن روز را از معارف اسلامی بیرون بیاورند. حرف نو همیشه وجود دارد؛ تولید فکر، تولید اندیشه‌ی راهنما و راهگشا برای بشریّت. شرط دوم، پرورش انسان است. 💠حال در آن‌جایی که فکر و انسان باید تولید شود، ببینید نقش‌آفرینان چه کسانی هستند؟ این نقش‌آفرینان کسانی هستند که باید بتوانند افکار را هدایت کنند. چون این راه جز با پای ایمان و نیروی ایمان و عشق طی شدنی نیست، باید کسانی باشند که بتوانند روح ایمان را در انسانها پرورش دهند. بدون شک مدیران جامعه جزو نقش‌آفرینانند؛ سیاستمداران جزو نقش‌آفرینانند؛ متفکّران و روشنفکران جزو نقش‌آفرینانند؛ آحاد مردم هر کدام به نحوی میتوانند در خور استعداد خود نقش‌آفرینی کنند؛ اما نقش علمای دین، نقش کسانی که در راه پرورش ایمان مردم از روش دین استفاده میکنند، یک نقش یگانه است؛ نقش منحصر به فرد است. نقش‌آفرینی را به علمای دین منحصر نمیکنیم؛ اما جایگاه نقش‌آفرینی علمای دین را از همه‌ی جایگاههای دیگر برجسته‌تر میبینیم؛ واگر علمای دین سر صحنه نباشند، دیگری نمیتواند این کار را انجام دهد. 📚 79.07.14 @almorsalat
♨️ علوم انسانى ما برخاسته از تفكرات قرن پانزده و شانزده اروپاست / اين علوم انسانى، تربيت شده و دانش آموخته خود را آنچنان بار مى آورد كه نگاهش به مسائل مورد توجه آن علم، نگاه غير اسلامى است. ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ 🔅ما نميگوييم علوم انسانى غير مفيد است، ما ميگوييم علوم انسانى به شكل كنونى مضر است؛ بحث سر اين است. بحث سر اين نيست كه ما جامعه شناسى يا روانشناسى يا علم مديريت يا تعليم و تربيت نميخواهيم يا چيز خوبى نيست يا فايده اى ندارد؛ چرا؛ قطعا خوب است؛ قطعا لازم است. بحث در اين است كه اينى كه امروز در اختيار ما قرار دادند، مبتنى بر يك جهانبينى است غير از جهانبينى ما. علوم انسانى مثل پزشكى نيست، مثل مهندسى نيست، مثل فيزيك نيست كه جهانبينى و نگرش نسبت به انسان و جهان در آن تأثير نداشته باشد؛ چرا، تأثير دارد. شما مادى باشيد، يك جور علوم انسانى تنظيم ميكنيد. علوم انسانى ما برخاسته از تفكرات قرن پانزده و شانزده اروپاست. قبلا كه علوم انسانى اى وجود نداشته است؛ آنها آمده اند همين اقتصاد را، همين جامعه شناسى را در قرن هجدهم و نوزدهم و يك خرده قبل، يك خرده بعد تدوين كردند و ارائه دادند؛ خب، اين به درد ما نميخورد. @almorsalat 🔅اين علوم انسانى، تربيت شده و دانش آموخته خود را آنچنان بار مى آورد كه نگاهش به مسائل مبتلابه آن علم و مورد توجه آن علم، چه حالا اقتصاد باشد، چه مديريت باشد، چه تعليم و تربيت باشد، نگاه غير اسلامى است. ميبينيم همان شخص متدين در داخل دانشگاه كه فرض كنيد مديريت يا اقتصاد خوانده، هرچه با او درباره مبانى دينى اين مسائل حرف ميزنيم، به خرجش نميرود. نه اينكه رد ميكند، نه؛ اما آنچه كه شما در باب اقتصاد اسلامى با او حرف مي زنيد، با يافته هاى علمى او، با آن دو دوتا چهارتاهائى كه او در اين علم تحصيل كرده، جور در نمى آيد. 📚 بيانات در ديدار جمعى از اساتيد و فضلا و طلاب نخبه حوزه ى علميه قم در مدرسه فيضيه ى قم (02/ 08/ 1389) 📌 و جلسه 👇👇👇👇👇
💢 تحجر فقهی و فقیه متحجر 🔰آیت الله العظمی امام خامنه ای 💠 اين است كه، كسى كه مى خواهد كار بزرگى را با اين عظمت(انقلاب اسلامی) انجام دهد، نتواند و لوازم هر لحظه لحظه زندگى يك ملت را از قرآن بشناسد و بخواهد در يك وضعيت ايستا و بدون انعطاف، حكم نمايد و كار كند و پيش برود. اين، امكانپذير نيست. 💠معناى آن است كه، كسى كه مى خواهد از مبانى اسلام و اسلام، براى بناى جامعه استفاده كند، به ظواهر احكام اكتفا نمايد و نتواند كشش طبيعى احكام و معارف اسلامى را، در آن جايى كه قابل كشش است، درك كند و براى نياز يك ملت و يك نظام و يك كشور كه نياز لحظه به لحظه است، نتواند علاج و دستور روز را نسخه كند و ارائه دهد. اين، بلاى بزرگى است. 💠اگر در رأس نظامهاى سياسى اى كه براساس اسلام، يا تشكيل شده است، يا در آينده تشكيل خواهد شد، چنين روحيه اى وجود داشته باشد، يقيناً اسلام بدنام خواهد شد و منبع لا يزال معارف و احكام اسلامى نخواهند توانست جامعه را پيش ببرند. 💠امام، خود را از اين آفت مبرّا كرد. به خاطر طول سالهايى كه فقهاى شيعه و خودِ گروه شيعه، در دنياى اسلام به قدرت و حكومت دسترسى نداشتند و ، يك فقهِ غير حكومتى و فقهِ فردى بود، امام بزرگوار، فقه شيعه را به سمت كشاند. 💠همچنان كه اهل فن اطّلاع دارند، در ميان كتب فقهى شيعه، بسيارى از مباحثى كه مربوط به اداره كشورند مثل مسأله حكومت، مسأله حسبه و چيزهايى كه با كارهاى جمعى و داشتنِ قدرت سياسى ارتباط پيدا مى كند چند قرن است كه جايشان خالى است. بعضى از آنها، از اوايل هم در كتب فقهى شيعه، مورد تعرّض قرار نگرفته است؛ مثل همين مسأله حكومت. بعضى مسائل مثل مسأله جهاد كه يك مسأله اساسى در فقه اسلام است چند قرن است كه از كتب فقهى استدلالى شيعه، بتدريج كنار گذاشته شده و در اغلب كتب فقهى استدلالى، مورد توجه قرار نگرفته است. علّت هم معلوم است. فقهاى شيعه، در اين مورد تقصير يا قصورى نكرده اند. براى آنها، اين مسائل مطرح نبوده است. شيعه، حكومت نداشته است. فقه شيعه، نمى خواسته است جامعه سياسى را اداره كند. حكومتى در اختيار او نبوده است كه جهاد بخواهد آن حكومت را اداره كند و احكامش را از كتاب و سنّت استنباط نمايد. لذا فقه شيعه و كتب فقهى شيعه، بيشتر بود؛ فقهى كه براى اداره امور دينى يك فرد، يا حدّ اكثر دايره هاى محدودى از زندگى اجتماعى، مثل مسائل مربوط به خانواده و امثال آن كاربُرد داشت. 💠شايد بشود به جرأت گفت كه فقه شيعه، عميقترين فقه هاى اسلامى است. يعنى كتب فقهىِ فقهاى اماميّه، از لحاظ عمق، از همه كتب فقهى اى كه ما ديده ايم، به طور معدّل عميقتر و دقيقتر است؛ امّا اين مباحث و اين گرايش در زمينه هاى مختلف، در آن وجود نداشته است. 💠امام بزرگوار، فقه شيعه را از دورانى كه خود در تبعيد بود، به سمتِ و فقه حكومتى و فقهى كه مى خواهد نظام زندگى ملتها را اداره كند و بايد پاسخگوى مسائل كوچك و بزرگ ملتها باشد، كشاند. اين، يعنى نقطه مقابل آن آفتى كه گفتيم است. حتّى در اواخر سالهاى عمرِ بابركت امام بزرگوار، مسائلى كه به ظاهر جزئى مى نمود اما با توجّه به اينكه يك خط و يك سَمتگيرى را به فقهاى شيعه نشان مى داد، بسيار مهم بود پيش آمد و ايشان بازهم نشان داد كه آن كسى كه مى خواهد نظام را اداره كند؛ آن فقهى كه مى خواهد يك ملت يا مجموعه عظيمى از انسانها و ملتها را اداره كند، بايستى بتواند را بشناسد و پاسخ هر نيازى را در هنگام آن نياز، به آن بدهد و نمى تواند در زمينه هاى سياسى، اقتصادى، فرهنگى و همه مسائلِ زندگى مردم، نقطه اى را بى پاسخ بگذارد. (76.03.14) @almorsalat
📌 ادامه از👆 🔸آدم ها زمانی که تازه از عینک استفاده می کنند و هنوز عادت ندارند، وجود او را حس می کنند و ملتفتند که پیرامونِ خود را با آن عینک نگاه می کنند. با عینک خود را در آینه ارزیابی می کنند. گاهی آن را از چشمان خود برداشته جای آن را نوازش می کنند. اگرچه با آن عینک دیدِ بهتری پیدا کرده اند ولی همچنان حس بیگانه ای به او دارند تا این که پس از یک دوره طولانی «عینک» قسمتی از وجود آن ها می شود. بدون عینک، چهره آن ها به کلی تغییر می کند و بصیرت خود را از دست می دهند. در این دوره اگرچه همه چیز را با عینک می بینند ولی به وجود آن التفاتی ندارند. 🔸ایران پس از انقلاب اسلامی در گام اول مشغول تجربه زیستِ انقلابی بود. دائماً به نگرش انقلابیِ خود ملتفت بود و آن را می آزمود ولی امروز آن نگاه انقلابی دیگر یک حس جدید و در حال کشف نیست بلکه یکی از ارکان هویتیِ اوست. آن را مفروض گرفته و به سمت تحقق اهداف انقلاب در حال حرکت است. انقلاب اسلامی ایران در آغاز، باورهای ایرانیان را تغییر داد و در گام دوم آن را به عنوان قسمتی از هویت و نگرش بر خویشتن تثبیت کرد. طعم زندگی در این 40 سال با چهل سال های پیشین کاملاً متفاوت است و این تجربه الهام بخش آینده خواهد بود. 🔸«هویت شناسی» پرونده طویل و عریضی می طلبد که از عهده من خارج است تنها به این نکته اکتفا می کنم که یکی از ویژگی های فرامتنی بیانیه گام دوم، تثبیت همین نگرش است. این که رهبر یک جامعه خطاب به مردمش گام های آتی را با تکیه بر گام نخست تشریح کند، به نوعی بازیابی هویت اجتماعی آنهاست. با خواندن این بیانیه خود را در دلِ یک رود جاری و ساری می بینیم و این منجر به تثبیت نگرش انقلابی در خویشتن است. این نکته را در خط به خط بیانیه می توانیم حس کنیم. ♦️ماهیت گام دوم انقلاب در محور دوم یکی دیگر از ابعاد گام دوم انقلاب، تغییر نسل هاست. نسلی که در هوای انقلاب اسلامی تنفس کرده، وارد عرصه اجرا می شود و با سلیقه خود کارها را ادامه می دهد. گام دوم را می توان نقطه تغییر نسل ها دانست: 👈«درودی از اعماق دل بر این ملت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم می شود.» «... اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بنده ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل می گذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم...» «.... جوانان عزیز! این ها بخشی محدود از سرفصل های عمده در سرگذشت چهل ساله انقلاب اسلامی است، انقلاب عظیم و پایدار و درخشانی که شما به توفیق الهی باید گام بزرگ دوم را در پیشبرد آن بردارید...»👉 🔸مدتی است که رهبری تغییراتی در آرایش نیروهای سیاسی و مدیریتی کشور اعمال کردند تا نیروهای جوان و پرانرژی به بدنه مسئولین و مدیران کشور تزریق شده و آرام آرام بار اصلی حرکت انقلاب را بر عهده آن ها بگذارند. همین سیاست در مصوبات مجلس شورای اسلامی و هیئت دولت به چشم می خورد و این جریان را تبدیل به یک تحول ملی فارغ از جناح یا گرایش های خاص سیاسی کرده است. @almorsalat
💢مشکل علم کلام در چیست؟ 💢چرا تفسیر کلامی از معارف دین، منجر به تنزل اندیشه های اسلامی می شود؟ 💢مقصود از کلام جدید چیست؟ 💢فلسفه، چه اثری بر انسان می گذارد که علم کلام فاقد آن است؟ 🔰حجت الاسلام سید مجتبی جواهری ✳️استاد علی فرحانی بارها درباره ظرفیت علوم مختلف برای اثبات گزاره های دینی، نکاتی را در خلال دروسشان فرموده اند. ✳️من در فایل صوتی زیر، 8 دقیقه از صوت جلسه دوازدهم تدریس بدایه الحکمه ایشان را برای مخاطبین محترم کانال "المرسلات" تقطیع کردم تا پاسخ پرسش های فوق را در آن بشنویم. 💠ایشان در اواسط نوار به فرمایشی از رهبری استناد می کنند که هدف اصلی از فراگیری معارف اسلامی است. آنچه مسلم است با آموختن علم کلام مصطلح، این غرض حاصل نمی شود. 💠مقام معظم رهبری تصریح می کنند که اهل فلسفه در گذشته از لحاظ معنوی و الهی و ارتباطات قلبی با خداوند از بقیه افرادی که در زمینه های علمی حوزه کار می کردند بهتر، زبده تر و شفافتر بودند و این اثر را مدیون فلسفه ملاصدرا و حکمت متعالیه بوده اند. 💠در ادامه می توانید، همان عبارتی را که استاد در تدریس خود از مقام معظم رهبری، نقل می کنند مطالعه فرمایید: 🔺فلسفه‌ی اسلامی، پایه و دستگاهی بوده که انسان را به دین، خدا و معرفت دینی نزدیک میکرده است. فلسفه برای نزدیک شدن به خدا و پیدا کردن یک معرفتِ درست از حقایق عالم وجود است؛ لذا بهترین فلاسفه‌ی ما - مثل ابن‌سینا و ملاّ صدرا - عارف هم بوده‌اند. 🔺اصلاً آمیزش عرفان با فلسفه در فلسفه‌ی جدید - یعنی فلسفه‌ی ملاّ صدرا - به‌خاطر این است که فلسفه وسیله و نردبانی است که انسان را به معرفت الهی و خدا میرساند؛ پالایش میکند و در انسان اخلاق به‌وجود میآورد. 🔺ما نباید بگذاریم فلسفه به یک سلسله ذهنیّات مجرّد از معنویت و خدا و عرفان تبدیل شود. راهش هم تقویت فلسفه‌ی ملاّ صدراست؛ یعنی راهی که ملاّ صدرا آمده، راه درستی است. 🔺آن فلسفه است که انسان را وادار میکند هفت سفر پیاده به حج برود و به همه‌ی زخارف دنیوی بیاعتنایی کند. 🔺البته نمیخواهیم بگوییم هرکس در این دستگاه فلسفی قرار نداشته باشد، اهل دنیاست؛ نه، اما این راه خوبی است. 🔺راه فلسفه باید راه تدیّن و افزایش ارتباط و اتّصال انسان به خدا باشد؛ این را باید در آموزش فلسفه، در تدوین کتاب فلسفی، در درس فلسفی و در انجمن فلسفه - همین که به آن اشاره شد - رعایت کرد. 🔺اهل فلسفه‌ای که ما قبلاً دیده بودیم، همه همین‌طور بودند؛ کسانی بودند که از لحاظ معنوی و الهی و ارتباطات قلبی و روحی با خداوند، از بقیه‌ی افرادی که در زمینه‌های علمىِ حوزه کار میکردند، بهتر و زبده‌تر و شفّافتر بودند. 📚(بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی ۱۳۸۲/۱۰/۲۹) @almorsalat بشنوید 👇👇👇👇
مدخلی بر طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن.mp3
11.49M
🔊🔊 💠 طرح کلی اندیشه اسلامی؛ ارائه تئوری اسلام ناب انقلابی در برابر اسلام قاعدین و اسلام التقاطی 👈 مدخلی بر کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن + عبارت خوانی مقدمه کتاب 🔰 ارائه شده توسط حجت الاسلام سید محمد هاشمی در جمع دانشجویان دانشگاه الزهراء تهران، یکشنبه 16 تیر 98 @almorsalat