eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
15.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۱۱): معنا و مفهوم جمهوریت! (مقبولیت یا مشروعیت؟) طی بخش‌های قبلی اشاره کردیم که بعد از ۳۵ سال بر طبل کوفتن، در نیمه دوم سال اوج‌گیری و پیروزی ، مدل حکومتی مد نظر خود را ، تعیین فرمود بدون کلمه‌ای کم یا بیش! فلذا این سؤال، پیش آمد که آیا ایشان از نظریه قبلی خود، کردند یا اینکه در خویش، به نظریه جدیدی از حکومت، نائل گشتند که نیازمند تعریف و تبیین است؟ شاید بعضی معتقد باشند که امام اهل عدول بودند چنانکه در باب «ورود روحانیت به نظام»، عدول کرده و خود بر آن تصریح نمودند. از آن‌جا که مبحث جاری ما در این سلسله مقالات، (و نقش در آن) است، لاجرم به مقوله هم باید بپردازیم، تصادفاً یکی از اعضای گروه، نماهنگی را به اشتراک گذاشتند که ظاهراً در صدد القاء این ذهنیت است که بین دیدگاه‌های شهید بهشتی و مرحوم مصباح‌یزدی، در موضوع جمهوریت، اختلافی وجود داشته است! فلذا یکی دیگر از اعضای گروه هم‌اندیشی بنده، معترضه‌ای داشتند که عین متن آنرا در شماره قبلی به اشتراک گذاشتم. فلذا با این مسئله مواجه شدیم که آیا جمهوریت؛ علاوه بر ، مولّد مشروعیت برای حکومت هم است؟! و از آن‌جا که این مسئله با مبحث جاری ما، سنخیتی دارد، ایضاً بعنوان طرداً للباب، متعرض آن می‌شویم تا القاء هر دو عضو گروه را مورد بررسی قرار بدهیم که دنبال هستند یا قلب حقیقت؟! ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۳بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه معارف و احکام 🙏
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مردمی که در دامنه کوه‌های هیمالیا ایران و انقلابش را ندیده‌اند اما آرمان‌هایش روی پرچم‌هایشان است! ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 ریشه ولایت‌دوستی کشمیریان همزمان با شعرسرایی حافظ لسان‌الغیب در شیراز، جنبش عظیمی هم در نیشابور شکل گرفت که نهایتاً کشمیر را به خط کرد! نیشابوری که پیش از آن، توسط مغول‌های چنگیزی، دو بار قتل‌عام و از صفحه روزگار محو شده بود! آیة‌الله العظمی «میرسید علی حسینی همدانی»، عالمی جهانگرد که در صدد «پاتک فرهنگی به مغول» برآمد، کشمیر را پایگاه اصلی خود قرار داد. او داماد خود (آیة‌الله عارف و شاعر؛ سید حیدر موسوی اردبیلی) را برانگیخت تا حدود ۷۰۰ نفر صنعتگر را برای ارتقاء سطح کار و زندگی شرق آسیا، از خطه خراسان به کشمیر ببرد. همان‌ها که نیشابور خاکستر شده را بازسازی کرده بودند. میرسید حسینی در کشمیر مستقر و گروه‌هایی را بسوی هند و چین و تاجیکستان روانه کرد. مقبره او اینک در تاجیکستان، زیارتگاه است. پسرش؛ آیةالله سیدمحمد حسینی‌ همدانی، معاونت آیة‌الله سیدحیدر موسوی (جد شانزدهم امام خمینی) را بر عهده داشت و موفق شدند نسلاً در نسل، میلیون‌ها هندی و چینی را به تشیع دعوت کنند و طی چند قرن پیاپی، مکتب علوی می‌رفت که سراسر شرق و جنوب آسیا را فرا بگیرد که صهیونیزم شیطانی، انگلستان خبیث را روانه منطقه کرد و کلیه سادات حسینی و موسوی را از دم تیغ گذراند و جد سوم امام (سیداحمد)، تنها و مجروح به عتبات و ایران (خمین) بازگشت و... (به همین علت هندی نامیده شدند!) ✍ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حسینی منتظر: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 🌐 مشارکت تمامی مردم در رهبری امور خویش ؛ بدون کلمه‌ای زاید یا ناقص جمهوری اسلامی؛ نه حرفی زیادتر و نه حرفی کمتر ✅ امام خمینی‌ره: 💠 «جامعه فردا، و منتقدی خواهد بود که در آن تمامی مردم در رهبری امور خویش شرکت خواهند جست» (صحیفه امام؛ جلد۴، صفحه ۳۵۹) 💠 «آگاهی مردم و مشارکت و نظارت و همگامی آنها با حکومت منتخب خودشان، خود بزرگترین ضمانت در جامعه خواهد بود.» (صحیفه امام؛ جلد۴، صفحه ۲۴۸) 💠 «... و دعوت کنند به اینکه رأی بدهید به جمهوری اسلامی - این هم با همین کلمه؛ نه یک حرف زیادتر و نه یک حرف کمتر - برای اینکه الآن شیاطین افتاده‌اند دنبال اینکه جمهوریِ محض، همین باشد، باشد و از این حرفها، برای اینکه آقایان تشریف ببرند و بکنند ... همه را کنند که که شد؛ همه بگویند جمهوری اسلامی ... رأی بدهند به جمهوری اسلامی و هیچ زیر بار کلمه زاید و ناقص نروند.» «مردم رأی بدهند به جمهوری اسلامی همه آزادند.» «رأی من جمهوری اسلامی است ... در هر صورت همین کلمه جمهوری اسلامی. من هم رأیم همین است. رأیم را هم إن‌شاءاللَّه در صندوق می‌اندازم؛ رأی من هم مثل رأی شماها جمهوری اسلامی است و اگر این را إن‌شاءاللَّه تعقیب کنید - و امید است نصرت پیدا کنید و نصرت پیدا می‌کنید إن‌شاءاللَّه - خداوند با شماست... إن‌شاءاللَّه پیروز خواهید شد.» (صحیفه امام، ج۶، ص ۳۲۸-۳۲۴) 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 👈 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۱۲): قلب حقیقت و قلب حقیقت! و اصل چیست؟ و چرا عده‌ای خواسته یا ناخواسته در صدد قلب و در آن هستند؟! ✅ امام‌ خمینی: 💠 حفظ جمهوری اسلامی از جان بالاتر است. 💠 همه و فدای حفظ اصل و می‌شدند. (صحیفه امام/ج۱۵/ص۳۶۴) 💠 اگر از بین برود، صدها و حتی هزاران سال طول می‌کشد تا اسلام بتواند خودش را بلند کند و اینکه توقع داشته باشیم، این نظام با این‌همه دشمنان داخلی (منافقین و نفوذی‌ها) و خارجی، مشکلی نداشته باشد غلط است و خود نیز انواع مشکلات را داشته است. (صحیفه امام/ج۲۱/ص۴۴۷) ⁉️ جمهوری اسلامی ایران بعنوان نظامی که حفظ آن است و حتی ارزش فدا شدن زمان(عج) را دارد و به مفهوم «مشارکت همه مردم در رهبری امور خویش» است، آیا استحقاق تحقیر شدن توسط آیات عظامی چون مصباح یزدی را دارد؟! و آیا جمهوری خمینی؛ همان نظریه آبراهام لینکلن (موصوف به در تعبیر یکی از رؤسای جمهوری اسلامی ایران!) نیست که دکترین او، بود و مورد حمایت دنیا بویژه آمریکا قرار گرفت؟! و اساساً آیا امام خمینی پس از مدت‌ها، جمهوری (از جمله آمریکایی) را در ردیف حکومت‌های سلطنتی و فاشیستی تلقی کردن، چنان از آن نظریه صائب خود، عدول کردند که آن‌را چنان سبّوحٌ قدّوس تلقی نمودند که امام زمان(ارواح‌العالمین له‌الفدا) هم باید برای حفظ و بقای آن، جان مقدس خود را ببازند؟! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۶بهمن۱۴۰۲ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ حم 🙏
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۱۳): جمهوری خمینی = جمهوری آبراهام!! جریانی در ایران (از فرق سر تا نوک پا غرب‌زده!) داریم که حتی مد نظر امام خمینی‌ره را بازپیرایی و چهره‌ای ایرانیزه از جمهوری (شهید والامقام!) آبراهام لینکلن آمریکایی می‌دانند! زیرا؛ ۱) آبراهام [ابراهیم] لینکلن، شخصی آرمان‌گرا و خداپرست از طبقه تهی‌دست جامعه آمریکا بود که برای آزادی ملت (اعم از سفید و سیاه و سرخ و...) و تحقق جمهوریت و استقرار حکومت مردمی، مبارزه کرد و نهایتاً هم در راه آن، شربت شهادت نوشید! ۲) جمله طلائی آبراهام [ابراهیم] لین‌کُلن: «این ملت [آمریکا]، تحت فرمان ، تولد جدیدی از خواهد داشت و این ، توسط مردم، برای مردم، از روی زمین نابود نخواهد شد.»! ۳) از لینکلن به عنوان قهرمان ایالات متحده یاد می‌شود و او به‌طور مداوم به عنوان یکی از بهترین رهبران در تاریخ آمریکا و جزو تاثیرگذارترین افراد تاریخ بشریت رتبه‌بندی می‌شود! ۴) از بنیانگذاران حزب جمهوری‌خواه و اولین رئیس‌جمهور از این حزب (۱۶مین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا) بود. حزب جمهوری‌خواه عمدتاً در مخالفت با گسترش برده‌داری در قلمروها شکل گرفته بود که آرمان مقدسی است! ۵) او که موفق به الغاء برده‌داری در آمریکا شد، قهرمان ملی آمریکا و لذا محبوبترین رئیس جمهور آمریکا به شمار می‌رود! ۶) او که با ترور در راه آزادی و مردم به شهادت رسید دارای تشییع جنازه با شکوهی بود که قطار آن از ۱۸۰ شهر و ۷ ایالت عبور کرد تا عزاداران بتوانند به آن ادای احترام کنند. آمریکایی‌ها همان احساسی را به آبراهام دارند که ملت ایران و امت اسلام به شهید حاج‌قاسم سلیمانی دارند! پرچمداری چنین جریانی در ایران را (رهبر باند سیاسی مدعیان اصلاح‌طلبی)، بر عهده گرفت و بسیار عاشقانه بسوی سلطه‌پذیری از آمریکا شتافت! بر اساس نامه سال 2003 به دولت وقت امریکا، (که در سال ۱۳۸۵ لو رفت)، پیشنهاد داده بود که در ازای خارج کردن نام ایران از کشورهای (که رئیس‌جمهور وقت امریکا این تقسیم‌بندی را ارائه کرده بود)، جمهوری اسلامی متعهد خواهد شد که؛ الف) کلیه فعالیت‌های هسته‌ای خود را تعطیل کند (و از حق مسلم دست‌یابی به فناوری هسته‌ای خود، چشم‌پوشی کند!) ب) از حمایت گروه‌های مقاومت مانند حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین دست بکشد (و بی‌خیال صدور انقلاب اسلامی به تمام جهان بشود!) بدیهی‌ست که چنین نگرشی به محور شرارتی مثل آمریکا که مصداق بارز (و صد البته تحت تیول ) است، هر کسی را که اندکی آرمان‌گرا باشد، بسوی وادادگی در مقابل سلطه‌جویی جهانی آمریکا هُل می‌دهد و نامیدن آن‌را بدبینی و حداقل زیاده‌روی تلقی می‌کند! بروز و ظهور چنین جریانی (غرب‌زدگی و غرب‌گدائی تفاله‌های مشمئزکننده آمریکا و غرب وحشی)، چنان مشهود و ملموس بود که را از همان ابتدای تشکیل نظام، شدیداً دلواپس و نگران ساخت. فلذا چاره‌جویی خود را قرین ورود و تداوم حضور در صحنه‌های نهضت+نظام تلقی کرد! ولیکن آیا این تدبیر، کارساز بود؟! امام خمینی‌ره از ترس آنکه، مبادا ، مجدداً به برود، از نظریه قبلی خود مبنی بر عدم دخالت روحانیت در امور حکومتی، عدول کردند و اجازه دادند که روحانیت در مصادر اجرایی نظام جمهوری اسلامی ایران، ورود نموده و حضور فعال و مؤثری بورزند ولیکن هر سه روحانی راه‌یافته به عالی‌ترین منصب اجرایی کشور (هاشمی، خاتمی و روحانی)، در جای‌گاه ریاست قوه مجریه (بعنوان بزرگترین و قوی‌ترین قوه ملی نظام) چهارنعل در مسیری تاختند که بجز افکندن مملکت و ملت در ، هیچ فرجامی نداشت! بنابراین با ملاحظه آنچه که بعد از رحلت امام، رخ داد، نمی‌توان بجرأت گفت که آری تدبیر حضرت امام، کارساز بود! قاعدتاً برای توجیه چنین رخ‌داد فاجعه‌آمیزی، سه علت احتمالی را می‌توان در نظر گرفت: ۱) خائن نفوذی بودن حضرات هاشمی، خاتمی و روحانی از زمان قبل از وقوع انقلاب اسلامی! ۲) حماقت محض حضرات مذکور بعد از انقلاب که مفهوم «شیطان بزرگ» بودن آمریکا را اصلاً درک نکرده یا بسهولت از آن غفلت ورزیدند! ۳) خدعه‌آمیز بودن بسیار ماهرانه رفتارهای حضرات در مقابله با شطرنج‌باز قهاری مثل آمریکا که از اتاق فکری همچون صهیونیزم شیطانی برخوردار است. قاعدتاً به میزان باورناپذیری گزینه‌های اول و دوم، گزینه سوم بسوی إغلاظ می‌رود! در هر حال، امامین نهضت+نظام (و بتعبیر معنی‌دارتر حضرت آقا؛ )، گرفتار انواع چالش‌هایی بودند و هستند که در این سلسله مقالات در صدد تحقیق و تبیین آن‌ها هستیم. ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۲۶ بهمن ۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش۰۱۴): اصلی‌ترین دلایل حضور روحانیت در حکومت و نهضت+نظام جمهوری اسلامی ایران، رهین حضور و زعامت میدانی فقهای جامع شرایط (دانایی، دلسوزی و دلیری دیندارانه)، در معارک ارکان و اجزاء است که بالطبع حضوری خونین و جان‌بازی است. عدم ورود و حضور میدانی روحانیت در نهضت+نظام، چیزی بجز تباه‌سازی پویایی و پایایی نهضت و نظام و روحانیت نیست. طی بخش‌های قبلی مبحث «چالش‌های امام در تشکیل نظام»، به مسئله تبدیل به در عنوان مد نظر پرداختیم و اینکه؛ در دیدگاه ۳۵ ساله حضرت امام، آیا عدولی صورت گرفت؟ (با عنایت به اینکه ایشان، اهل عدول هم بودند و بعنوان نمونه به مقوله ورود به ، اشاره شد) یـا اینکه معظم‌له در خود، به تعبیر و تعریف جدیدی از «جمهوری» نائل گشتند که متمایز بر جمهوری معروفی است که در دنیا مطرح شده و امام قبلاً آن‌را در ردیف حکومت‌های جائر می‌شمردند؟ در نتیجه بمنظور تفکیک آن از سایر جمهوری‌ها سزامند است که آنرا بنامیم! بله اگر بپذیریم که تمایزی در مفهوم جمهوری در نزد ایشان، حاصل نشده و چیزی بنام «جمهوری خمینی»، عاری از حقیقت است، ناچاریم نظریه را بپذیریم ولو اینکه گفته شود امام حداقل ۳۵ سال از مفهوم جمهوری، برداشت اشتباهی داشته‌اند (همچون برداشتی که از ضرورت عدم در داشتند و بعد از عدول فرمودند که اشتباه می‌کردیم!) ولیکن چنانچه بپذیریم که جمهوری خمینی، مفهوم نوینی است که قاعدتاً باید به تعریف و تبیین تمایزات آن بر جمهوری مرسوم دنیا بپردازیم. بنده معتقدم که امام راحل‌مان؛ اولاً بخاطر نهضت+نظام، جمهوری را جایگزین حکومت نمودند و ثانیاً «جمهوری تقویت‌کننده نهضت+نظام» متمایز از سایر جماهیری است که مألوف مردمان است. با این نظریه، قاعدتاً کار خود را سخت می‌کنم! زیرا باید به تعریف و تبیین آن بپردازم وگرنه قابل اثبات نخواهد بود! تعریف و تبیینی که شاید تاکنون، کسی بدان، مبادرت نورزیده و بالتبع مبحث نوآورانه‌ای در قرائت از است و چنانچه در بیان مکنون قلبی خویش، موفق بشوم، بنظرم پارادوکس مطروحه در بیانات اشخاصی از قبیل؛ آیة‌الله شهیدسیدمحمدحسینی‌ بهشتی و آیة‌الله مرحوم محمدتقی مصباح‌زاده یزدی، نیز مرتفع خواهد شد! یعنی اگر عدولی بودن حکومت به جمهوری را بپذیریم، بالطبع مخالفت آقای مصباح با جمهوریت را، ناچاریم در مغایرت مواضع سیاسی ایشان با نظرات امام و سایر یاران آنحضرت مثل شهید بهشتی، ارزیابی کنیم که کار چندان آسانی نیست. و اگر به نظریه «قرائت جدیدی از جمهوری» در نظرات امام، قائل شویم، آنگاه در می‌یابیم که صف‌آرائی آقای مصباح در برابر جماهیری بوده است که امام هم از اول با آنها مشکل داشت و آنرا در ردیف ، قلمداد می‌کرد. ولیکن در این‌صورت، این اشکال بر جناب مصباح، قابل ایراد است که چرا جمهوری نامطلوب در نزد امام را پیوسته کوبیدید و یکبار در صدد تبیین جمهوری مطلوب امام برنیامدید؟! شهیدبهشتی، سعی نمودند که از جمهوری خمینی، تعریفی ارائه بدهند ولیکن آنرا از سایر جماهیر، تفکیک نکردند! فلذا بنظر می‌رسد که اختلاف هر دو بزرگوار، بعلت استفاده از بدون اشاره‌ای به مرزبندی دقیق جمهوری مد نظرشان با سایر جماهیر بوده است! شاید بشود جمهوری خمینی را در دو نکته مهم، مورد توجه قرار داد که؛ ۱) در سایر جماهیر، اسم و ادعایی از مبدأ و معادی بنام خدا و آخرت و دینی که دنیای جامعه را با آخرت آن، تنظیم نماید، نیست ولیکن جمهوری خمینی (که خودشان آن‌را بدون کلمه‌ای کم یا بیش نامیدند) آکنده از خدا و پیغمبر و قیامت و سعادت ابدی انسان‌هاست. ۲) حکومت در سایر جمهوری‌ها همانند ، حکومت افراد بر جامعه است ولیکن در جمهوری اسلامی (مد نظر حضرت امام) حاکمیت بر مردم، واقعاً مردمی است و بلحاظ بودن آحاد مردم در «فریضتین امربمعروف و نهی از منکر» (حتی نسبت به حاکمان و مدیران) آنان قادر به إعمال حاکمیت هستند. بنابراین، این است که تعیین‌کننده مفهوم جمهوریتی می‌باشد که حضرت امام در طی دهها سال در صدد ظهور و بروز آن بودند و البته در بیستم مهر ۱۳۵۷ آن‌را جمهوری اسلامی نامیدند. در واقع این عبارت را از شیاطین سابق و اسبق، پس گرفتند! بنابراین نباید اجازه بدهیم، کسانی دانسته یا نادانسته قلب حقیقت کرده و را نشانه بروند! قلب حقیقت اینست که؛ مردمان مسلمان (و همسو با مسلمانان) صاحب اختیار در امر و نهی مشروع جامعه و حکومت، مجاز به إعمال حاکمیت بوده و «کلهم راع و کلهم مسئول عن رعیته» هستند و .. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۴بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف 🙏
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۱۵): ... و ، بخشیدن به جمهوریتی متمایز از سایر جمهوری‌هاست و حذف یا تضعیف انتخابات، مفهوم و فرجامی بجز حذف و تضعیف جمهوری اسلامی (جمهوری مردم متشرع) نیست. بنابراین؛ ورود و حضور روحانیت در نهضت+نظام اسلامی، حداقل دو دلیل اساسی داشت و دارد: ۱) تهدید اجانب و تفاله‌ها ۲) اسلامیت نهضت+نظام حال اگر توجیه اول، تدریجاً (با فروپاشی صهیونیزم شیطانی و محو از صفحه روزگار) رنگ ببازد، قاعدتاً توجیه دوم، تا ادامه دارد. بنابراین بیرون کردن روحانیون از جمهوری اسلامی، خیال خامی‌ست که دشمنان خارجی و دشمنان دوست‌نمای داخلی به گور خواهند برد. امام «پیدا شدن آثار پیروزی» را بعنوان نقطه عطفی برای عدول خود، نام می‌برند که می‌تواند نشانگر آن باشد، وقتی که قضیه و میدان، جدی‌تر و عملیاتی‌تر شده، ایشان هم الگوی خیالی (خیال می‌کردیم!) خود را واقعی‌تر و متناسب‌تر ارزیابی کرده و باکی هم ندارند که وقتی «وارد معرکه» شدند به «عدول از اشتباه»، اعتراف نمایند. امام در توجیه عدول خود در باب «ورود روحانیون به امر خطیر و تخصصی حکم‌رانی»، تصریح می‌کنند به اینکه؛ خیال می‌کرده‌اند در قشرهای [غیرروحانی] افرادی هستند که بتوانند آنطور که خدا می‌خواهد کشور را پیش ببرند و حال آنکه وقتی وارد معرکه شدند، دیدند که اگر روحانیت وارد حکومت نشود، این کشور به حلقوم آمریکا یا شوروی می‌رود. شاید این مطلب هم قابل استنباط باشد که؛ ۱) چنانچه به حلقوم اجانب رفتن مملکت (و نهضت+نظام) منتفی گردد یا اقشار غیر روحانی، قادر به حفظ آن‌ها باشند، ضرورت حضور روحانیون در هم منتفی خواهد گشت. بنابراین امر موقتی است. ۲) چنانچه نهضت+نظام بتواند، نیرو/نیروهای عملیاتی و میدانی مناسبی تدارک ببیند که بتوانند حفظ مملکت و نهضت+نظام را تضمین نمایند، در صحنه بودن روحانیت نیز رنگ می‌بازد و روحانیون می‌توانند با خیال راحت به مساجد و مدارس خود برگردند. و حال آنکه دلیل دوم نقش‌آفرینی روحانیت در حکومت (پویایی و پایایی اسلامی نظام انقلابی) هیچ‌گاه زایل نخواهد گشت. بشرطی که شبیه حضراتی مثل هاشمی، خاتمی و روحانی در نیایند! و اگر قرار باشد که با وجود نقش‌آفرینی روحانیت در سطح ریاست جمهوری، باز هم مملکت و ملت در حلقوم آمریکا و صهیونیزم جهانی، سقوط کند، همان بهتر که این جماعت به مسجد و مدرسه خود برگردند تا لااقل به اسم روحانیت و فقهای شیعه، تمام نشود. مگر اینکه بپذیریم، در نقش‌آفرینی خود، دشمنان را در خدعه‌ای ماهرانه افکندند. چنانکه پیامبر اعظم(ص) فرمودند: «الحرب؛ خدعه»! حضرات مذکور هم برای اینکه، نظام انقلابی بتواند به سکوی «پایداری موفق» نائل گردد، ناچار بودند که از دشمن، زمان بخرند ولو به قیمت آنکه با حیثیت خود، بازی کرده باشند! باید دید که چیست؟! در چنین وضعیتی‌ست که لازمست به بیان مرحوم آیةالله سیدجعفر کریمی هم عنایتی بکنیم که صریحاً گفتند: «در امر ولایت، فدائی‌تر از روحانی سراغ ندارم»! (ناگفته نماند که آن مرحوم، از نجف تا قم، معتمد و مسئول دفتر استفتائات امام خمینی بودند و همین جایگاه را در دفتر استفتائات آیةالله العظمی خامنه‌ای هم داشتند) لذا از اشاره روشن این قابل اعتماد امامین انقلاب+نظام، به سادگی نمی‌شود عبور کرد! بنده بعد از ۴۷ سال مطالعات سیاسی، اعتراف می‌کنم که با ملاحظه همه جوانب امر (تأکید می‌کنم؛ همه جوانب قضایا)، هنوز نتوانسته‌ام هیچکدام از این سه احتمال را بر دو دیگر ترجیح بدهم!! ۱) خیانت نفوذی بودن حضرات هاشمی، خاتمی و روحانی از زمان قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران! ۲) غفلت و شهوت حماقت محض حضرات مذکور بعد از پیروزی انقلاب که مفهوم «شیطان بزرگ» بودن آمریکا را اصلاً درک نکرده یا بسهولت از آن غفلت ورزیدند! و بر طبل «نظام بدون نهضت» کوفتند! ۳) جنگ زرگری خدعه‌آمیز بودن بسیار ماهرانه رفتارهای حضرات در مقابله با شطرنج‌باز قهاری مثل آمریکا که از اتاق فکری همچون صهیونیزم شیطانی برخوردار است! و امیدوارم در طی بررسی‌های دقیق‌تر و عمیق‌تر «چالش‌های امام در تشکیل نظام»، بالاخره به نتیجه‌گیری مشخصی نائل بگردیم! خب! مقوله صحت و ضرورت نقش‌آفرینی روحانیت در نظام انقلابی را موقتاً در این‌جا، متوقف می‌کنم تا برگردیم به موضوع اولیه‌ای که در تعقیب آن بودیم. تمایز جمهوری خمینی بر سایر جماهیر از جمله جمهوری آبراهام، چیست که ارزش جان‌نثاری صاحب‌الامر سلام‌الله علیه و عجّل‌الله تعالی فرجه‌الشریف را هم دارد؟! جمهوری خمینی، قطعاً بسیار متمایز از جمهوری آبراهامی است که پدیدآورنده جانوری کاملاً وحشی در حد شیطان بزرگ است که چیزی بجز «سفّاک مفسد» نیست. جمهوری اسلامی چیست؟ ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۶بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
☝️ اولین پیام این کانال (مقالات حسینی منتظر) https://eitaa.com/SMHM212/4 اولین پیام این کانال (مقالات حسینی منتظر)
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۲۱): در ۱۵ مقاله «چالش‌های امام در تشکیل نظام» به انضمام ۵ مقاله قبلی با عنوان «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام»، بر آن بودیم که به مفهوم دقیق‌تری از مبحث ظریف ، برسیم. در طی این ۲۰ مقاله، عمدتاً طرح مسئله نمودیم، همراه با جوابیه‌هایی اجمالی ولیکن این بحث، هنوز هم اعماقی برای غوص و خوض دارد. بمناسبت «تحویل دولت از روحانی به رئیسی» (سال ۱۴۰۰)، مقاله‌ای تقدیم مخاطبین خود نمودم که لازمست در اینجا هم، آن‌را مجدداً به اشتراک بگذارم ولو اینکه ممکنست به مذاق برخی دوستان، خوش نیاید! لزوم آن به اینست که ، علیرغم آنکه ۸ دوره ۴ ساله ریاست جمهوری را به ۴ نفر روحانی، سپردند و ظاهراً به نتیجه دلخواه خود هم نرسیدند، باز هم به یک سید روحانی، اعتماد ورزیدند! استقبال موجه ملت از روحانیت (سه سید و دو شیخ)، نشانگر این نکته هم می‌باشد که عدول امام از نظریه «پرهیز روحانیت از ورود به مناصب حکومتی» به نظریه نهایی «ضرورت حضور روحانیت در صحنه‌های نهضت و نظام»، متناسب با اعتماد و بلکه مطالبه اکثریت ملت، هم بوده است! این تحلیل محتاطانه در جواب کسانی بود که تحلیل جامعی از تحویل و تحول دولت از شیخ حسن به سیدابراهیم می‌خواستند که بنده آن‌را از منظر «نهضت+نهاد» هم نگاه کرده بودم و به همین دلیل هم تناسب دارد که به سلسله مقالات معطوف به نهضت+نظام، و نقش‌آفرینی در آن‌ها (از مهمترین چالش‌های امام)، ملحق شود ولیکن با این تذکر که هیچ قصدی برای مصرف سیاسی از آن، ندارم. یعنی شیخ حسن اگرچه مجدداً مایل به خودآزمایی استانی و آنگاه شد ولیکن طیف سازمان‌یافته وی کماکان در صدد تسخیر کرسی‌های مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری است و بنده به هیچ عنوان مجدداً در صدد تأیید خود وی و طیف ذی‌ربط او نیستم و صرفاً از باب استطراد، آنرا مورد بازیابی خود قرار می‌دهم. در برخی از مقالات اخیر هم، از روحانی (در کنار هاشمی و خاتمی) اسم بردم و تصریح و تأکید کردم که هنوز هیچکدام از ۳ زاویه نگاه خود به آن‌ها را ترجیح نداده‌ام و شاید در لابلای این سلسله مباحث به نگاه شفاف‌تری برسیم! ولیکن چنانچه وزن گزینه سوم (خدعه‌آمیز بودن رفتار این سه روحانی با دشمنان خارجی و داخلی و باصطلاح جنگ زرگری آن‌ها) حتی اگر با وزن دو گزینه؛ «خیانت و نفوذی یا شهوت و غفلت» آن‌ها (که با توضیح مختصری اشاره شدند) برابری کند، بنظر بنده، در حال حاضر هیچ ارزش، صلاح و ضرورتی برای استقبال مجدد از این طیف، قابل ملاحظه نیست و تاریخ مصرف آن به اتمام رسیده است! (قابل توضیح در جای خود) و اما مقاله ۲سال قبل: «سلام و درود ۱. عدل و انصاف آنست که ۱ حُسن را در کنار ۹۹ عیب باید دید. (احیانا قصه نعجه‌های حضرت داوود ع در قرآن برای تذکر همین مطلب مهم است) ۲. انجام انواع پروژه‌های معروف به «علی برکة‌الله» (که رسانه میلی ما معمولا در حد صرفا یک خط خبری براحتی از آنها می‌گذشت!) در معرکه تحریم‌های مضاعف، نه شوخی‌ست و نه غیرقابل کتمان و انکار مگر آنکه از شدت غیظ و خصومت ناعادلانه (که رسم و مرام دشمنان از خدا بی‌خبر است) تعمدا نخواهیم آنها را در نظر بیاوریم! آنهم در پیشگاه پروردگار و داوری که ذره ذره خیر و شرّ انسانها را مورد ملاحظه قرار خواهد داد. ۳. دولت روحانی، در ناتوانی محض به سر نیامد و کارآمدی‌هائی هم داشت که توسط رقبای انتخاباتی و واقعا بی‌انصاف وی اصلا به حساب نیامد وگرنه مقام معظم رهبری بارها بدان اشاره فرمودند البته با این توضیح که نتیجه و ثمره آنها (که عمدتا زیرساختی بودند و بالتبع در کوتاه مدت) و تأثیر مستقیم آنها در دیده نشد! ۴. تحریم‌های ظالمانه جبهه شیطانی غرب به سرکردگی آمریکای وحشی، بمنظور درهم شکستن استقلال ملت ایران و حمایت این ملت رشید از مظلومان عالم و ، در فرایندی قریب به ۴۰ ساله به حدود ۸۰۰ مورد تحریم فلج‌کننده رسید و در تداوم همان فرآیند غیرقابل مهار و البته هماهنگ با پیشرفتهای سیاسی و نظامی ایران در عرصه جهانی بویژه منطقه‌ای بالتبع تشدید شد و حدود ۷۰۰ مورد بر آنها افزوده شد! بله روحانی تلاش کرد حتی‌الامکان با نرمشی قهرمانانه (و بعضا حتی ذلیلانه!) چیزی از آنها بکاهد ولیکن همچنان که انتظار می‌رفت، توفیقی پیدا نکرد‌. حال اگر بیائیم شیطنت اجانب را به پای ناکارآمدی دیپلماسی روحانی بنویسیم، نه تنها از انصاف و مروت دور است بلکه از خردمندی سیاسی و تحلیل صحیح و جامع شرایط هم بسی فاصله دارد و بالتبع نشانه هوشمندی و درایت نیست و بلکه حماقت است و جار زدن آن، رذالت است. ۵. در کنار بدکاری‌های دشمنان ظالم بالذات، بدشانسی‌های بزرگ و کم‌نظیری هم گریبان دولت روحانی را گرفت که ... ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۲۲): ادامه تحلیل ۱۴۰۰ بنده: ... ملاحظه آنها غیرقابل اغماض هستند. وقوع تقریبا همزمان انواع زلزله‌ها، سیل‌ها، بی‌آبی‌ها و در رأس آنها بلای فراگیر و مبهم کروناویروس (صرف‌نظر از انواع کارشکنی‌های تعمدی دشمنان یا رقبا!) توان هر دولتی را به تحلیل می‌برد. ۶. در کنار بدبختی‌های ناخواسته مذکور، دولت نسبتاً فشل روحانی گرفتار بدبختی‌های خودخواسته هم البته بود! فلذا نگارنده این سطور هم معمولا عارض یکایک آنها بوده است و اصلا هم قابل اغماض و ماله‌کشی نیستند. در این‌خصوص بزرگترین عیب تفکر روحانی و دولتش (که به سرای سالمندان، شباهت داشت!) این بود که نهضت و را از زمان تشکیل پایان‌یافته تلقی می‌کرد و لذا دم از زد که کاملاً غلط بود! همچنانکه عده‌ای از انقلابیون، هنوز اعتباری برای «نظام» قائل نیستند و مرامی بجز «افراطی‌گری و تندروی غیرانقلابی» سراغ ندارند! بنده شخصا تابع دیدگاههای امامین «انقلاب+نظام» هستم که با ظرافت تمام خواسته و می‌خواهند که هر دو را قرین همدیگر ببینند و بخواهند. تا آنجا که آقا هم صریحا فرمودند: «من انقلابی‌ام نه دیپلمات»! روحانی به غلط تصور می‌کند که بودن با «نظام‌مند» بودن تعارض دارد و این دو مطلب هَووی هم هستند و قابل سازش نیستند! و حال آنکه اولین اثر خروج از ذی انقلابی‌گری، قربانی شدن غیرت و دلسوزی به حال مستضعفین و گرایش به ذی اشرافی و فاصله گرفتن از متن مردم است و این بزرگترین بدبختی روانی و سرطان فکری و گرایشی دکتر روحانی و اطرافیان اوست. البته این سرطان بی‌غیرتی مختص به روحانی و دارودسته وی نیست و شامل جریان منحوسی از همه فرقه‌ها و جناحهاست که به پدیده شوم زالوزادگی (آقازاده‌ها!) آلوده‌اند. در عین‌حال ناگفته نماند که مفهوم این حرفها این نیست که روحانی، انقلابی نبوده یا نیست. نماد واقعی «انقلابی‌گری اصولی» را اگر در بودن خلاصه کنیم، نمی‌توانیم وی را غیرولائی تلقی کنیم! کافیست به بیان مرحوم آیةالله سیدجعفر کریمی هم عنایتی بکنیم که صریحا معتقد بود: «در امر ولایت، فدائی‌تر از روحانی سراغ ندارم»! (ناگفته نماند که آن مرحوم، از نجف تا قم، معتمد و مسئول دفتر استفتائات امام خمینی بودند و همین جایگاه را در دفتر استفتائات آیةالله العظمی خامنه‌ای هم داشتند) لذا از اشاره روشن این فقیه سیاسی قابل اعتماد امامین انقلاب+نظام، به سادگی نمی‌شود عبور کرد! و حداقل اینکه در قضاوت‌های خود جانب احتیاط را براحتی از کف ندهیم. با همه این احوال تمام حرف بنده اینست که در کنار مشاهده نیمه خالی لیوان، نیمه پر آن (و بالعکس آن) را هم باید دید. شما مختارید که خوبی‌ها و کارآمدی‌های روحانی را در حد یک قاشق شکر در مقابل یک بشکه زهر هلاهل ببینید ولیکن بنده (بعنوان یک فعال سیاسی/مذهبی بعد از ۴۵ سال حساسیت به سرنوشت انقلاب و نظام و تأکید بر تفکیک‌ناپذیری آنها از زمان مطالعه مقاله «نهضت و نظام» دکتر شریعتی در سال ۱۳۵۵ و نپذیرفتن دیدگاه او) چنین برآوردی را اصلا منصفانه نمی‌بینم. حال امیدواریم جناب رئیسی بتواند (نظام بشرط انقلاب و انقلاب بشرط نظام) را برافرازد. «اللهم أرنا الاشیآء کما هی» بازرس ویژه ستاد رئیسی/حم✋» (پایان مقاله۱۴۰۰حم) 👌 ناگفته نماند؛ بنده بر خلاف دوره‌های خاتمی و مشانژاد که به دلایلی نتوانستم، را در استقبال از آن‌دو نفر همراهی بکنم ولیکن در دوره‌های روحانی و رئیسی به عللی، همراه اکثریت ملت در استقبال از این دو نفر گشتم! 👌 نکته مهم دیگری که در این مقاله (جوابیه)، قابل توجه است عبارت «من انقلابی‌ام نه دیپلمات» امام خامنه‌ای است که مورد اشاره قرار گرفته است. این جمله آقا، بسیار معنی‌دار است و ریشه آن، برمی‌گردد به همین مبحث «نهضت+نظام» و جای‌گاه جمهوریت در آن که از بزرگترین «چالش‌های امام در تشکیل نظام» بود و در جای خود مورد تحلیل جامعی قرار خواهیم داد. بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام، طیفی از انقلابیون (همانند امام خمینی و مقام معظم رهبری)، کماکان انقلابی‌گری خود را حفظ کردند و طیفی دیگر از انقلابیون (همانند هاشمی و روحانی)، چنان در قامت ، ظاهر گشتند که گویا هیچ سابقه‌ای از انقلابی‌گری نداشتند و نمی‌خواهند حتی ذره‌ای خود را بدان بیآرایند (و بنظر خودشان بیالایند!) بنابراین «طیف دیپلمات‌ها» (متأسفانه در اکثریت خواص)، ترکیب «نهضت+نظام» را بر نتابیده و بالتبع ارزشی هم برای «جمهوری+اسلامی» قائل نشدند و متقابلاً طیفی هم ضمن «تکاپو برای حفظ نظام در حد انجام أوجب واجبات»، هرگز از انقلابی‌گری خود دست نکشیدند و بر انقلابی بودن خود تصریح و تأکید کردند که خوشبختانه اکثریت عوام هم حامی چنین هستند. ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۸ بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۲۳): ‼️پارادوکسی بنام جمهوری اسلامی!! و حکم اعدام اولین آقازاده بعد انقلاب! وقتی اولین سفیر بعد از در (که از شاگردان خاص خمینی‌ره بود!)، ظاهراً به ایران احضار و به محکوم شد، مورد قرار گرفت و مدتی در حبس خانگی به سر برد اما بعداً یواشکی به گریخت! او که مؤسس قم بود، شاید اولین کسی بود که ترکیب را قلمداد کرد و موجب بسیاری از گردید! ظاهراً قسمت نبود که او حاصل تلاش‌های «ضدیت با ولایت فقیه در دانشگاه‌ها» را ببیند! زیرا وی یک روز قبل از آغاز اغتشاشات (۱۷ تیر ۱۳۷۸)، در منزل خود در تهران، فوت کرد و مقام معظم رهبری هم نامه تسلیتی نوشتند که تاریخ آن در سایت معظم‌له اشتباهاً ۸۷ درج شده است! در این نامه، امام خامنه‌ای، وی را به عباراتی از قبیل؛ آیة‌الله و حجة‌الاسلام و امثالهما متصف نکردند و صرفاً به عنوان «دکتر حاج‌آقا» مفتخر فرمودند! بنظرم «دکتر مهدی حائری یزدی»، اولین کسی بود که «تشکیل نظام توسط امام» را به چالش کشید و نه تنها تلفیق جمهوری+اسلامی را تناقض و پارادوکس قلمداد کرد بلکه با و تشکیل ، مخالفت ورزید! و از ماجراهای عجیب قصه‌های پر غصه است که لازم می‌دانم به وی هم بپردازم. او را باید نماد برآمده از ، تلقی کرد. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۹بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏