#شعر-منتخب-جلسه-مشکات
(نقد تخصصی شعرولایی)
بر شاهراه آسمان پا می گذارم
این کفش ها دیگر نمی آید به کارم
آورده ام آه دل جامانده ها را
سنگینی آن بغض ها شد کوله بارم
آواره تر از رودها، صحرا به صحرا
خود را به امواج خروشان می سپارم
پاداش حج، در هر قدم... اجر کمی نیست
شکر خدا این گونه طی شد روزگارم
خرما تعارف می کند، لبخند شوقی
از پینه های دست هایش شرمسارم
تیر «هزار وسیصد و هشتادو هشت» است
تا کربلا زخم تنت را می شمارم
این ازدحام شهر، خلوتگاه راز است
من هم دلم را با تو تنها می گذارم
ذکر مصیبت می کند لب های خشکت
بر زخم های تو چگونه خون نبارم؟
در کربلای غربت تو، تاب ماندن
از کربلایت پای برگشتن ندارم
من آمدم بی شک تو هم می آیی آخر
ای مهربان! ای روشنی بخش مزارم!
از راه برمی گردم اما از تو هرگز...
#عباس_همتی
#روز_قدس
#فلسطین
#غزل
🔹ارث صالحین🔹
چه سالها در انتظار ذوالفقار حیدری
تویی که در احاطۀ یهودیان خیبری
چو قلعهای چو قلّهای که حتمی است فتح آن
همیشه فکر و ذکر ما، همیشه در برابری
کبوتران صلح در هوای تو فدا شدند
تو در همیشۀ جهان، برای عشق سنگری
رواق توست سجدهگاه خلوت پیمبران
و از گلاب اشکهای انبیا معطری
تو دیدهای شکوه بیمثال مُلک عشق را
ولی بر آن شکوه هم، تو زینتی، تو زیوری
چه منزلی! چه خانهای! چه بیت عاشقانهای!
که دم به دم، نفس نفس دل از مسیح میبری
میان طعنههای خلق، جانپناه مریمی
برای هجرتی عظیم، تکیهگاه هاجری
نماز روی فرش تو عروج میکند به عرش
بُراق شاهد است از تمام آسمان سری
خدا به جبهۀ زمین نوشته: «ارث صالحین»
تو از زبور قصه را شنیدهای و از بری
تو حسن مطلعی چنین، تو حسن مقطعی چنان
تو قبلهگاه اولی، تویی که فتح آخری
📝 #عباس_همتی
🌐 shereheyat.ir/node/5512
✅ @ShereHeyat
#رباعی
#جهاد_تبیین
آن شوق تمام را چرا سوزاندند؟
تصویر خیام را چرا سوزاندند؟
این نخل ستایشگر سیصد ساله،
این پیرغلام را چرا سوزاندند؟
#عباس_همتی
پ. ن:
حریق عمدی نخل با قدمت ۳۰۰ ساله در محله کوشک (اردستان)
و اهانت به اعتقادات مردم،
موجب جریحهدارشدن دل عزاداران حسینی گردید.
در اوج حادثه فصلی جدید میسازیم
چه روزهای خوشی با امید میسازیم
به چشممان همه از اشک ریسه میبندیم
از اشکهای عزا، صبح عید میسازیم
از این کویر جراحت به سمت قلۀ فتح
پلی -به برکت خون شهید- میسازیم
برای دفع شیاطینِ اِنس از این خاک
شهاب بارقهای از حدید میسازیم*
فرشتگان عذابیم ما زمان نبرد
چنین جهنّمِ «هَل مِن مَزید» میسازیم**
قدم قدم به درِ بسته میخورند، و ما
برای هر درِ بسته کلید میسازیم
کجا حسین دمی زیر بار ذلت رفت؟
که گفته است که ما با یزید میسازیم؟
🖋 #عباس_همتی
____________
* و برجهای آسمان را از هر شيطان راندهشدهاى حفظ كرديم. مگر آن شيطانهايی كه مىخواهند استراق سمع كنند كه شهاب آشكار آنها را تعقيب مىكند. حجر/۱۷و۱۸
** روزىكه به دوزخ میگوييم: آيا پر شدى؟ و میگويد: «هَلۡ مِن مَزِيدࣲ» آيا از این بيشتر نیز هست؟» ق/۳۰
🔰 @abbas_hemmati