یهودا می شود مصلوب و عیسی زنده می ماند
علی سلیمیان
به زعم خویش تا پایان دنیا زنده میماند
ولی این شب فقط تا صبح فردا زنده میماند
برای قدس خوابی دیدهاند ابلیسها اما
به رغم این همه کابوس، رویا زنده میماند
میان باد و باران، سیل و طوفان، ترکش و موشک
دلم قرص است این سرو شکیبا زنده میماند
تمام کودکان را هم اگر کشتند باکی نیست
برای کشتن فرعون، موسی زنده میماند
اگر مکر خدا مکر است، خواهی دید ای شیطان
یهودا میشود مصلوب و عیسی زنده میماند
فرو میپاشد آری هیبت پوشالی صهیون
کماکان غیرت طوفانالاقصی زنده میماند
شهادت را نمیفهمند، کورند و نمیبینند
فلسطین دم به دم میمیرد اما زنده میماند
به قعر گور خواهد برد ابلیس آرزویش را
بر اوج قلهها "اِنّا فَتَحنا" زنده میماند
#غزل
#حماسی
#ضد_صهیونیستی
#علی_سلیمیان
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب،فروردین 1403
به نقل از :
https://eitaa.com/ayateghamze
علی معادل عدل است، آن عدالت دلخواه
بشری صاحبی
فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
کسی که وحی به شوق کتابتش شده نازل
که خط کوفی او بوده زینت کلماتش
کسی که خطبۀ غرّاست واژه واژه سکوتش
کسی که حجت بحث ولایت است زکاتش
کسی که شیفتۀ نامههای اوست بلاغت
کسی که چشمۀ جوشان حکمت است دواتش
علیست او که زمین مفتخر شده به حضورش
علیست او که زمان معتبر شده به حیاتش
علیست معنی حیّ علی الصلاة من و تو
علی کسیست که میزان سنجش است صلاتش
هرآنچه اشک به دامان چاه ریخت شبانه
بدل به درّ نجف شد یکایک قطراتش
علی معادل عدل است آن عدالت دلخواه
بگو به دهر که تنها علیست راه نجاتش
#غزل
#شعر_علوی
#بشری_صاحبی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب،فروردین 1403
به نقل از :
https://eitaa.com/ayateghamze
تو آخر که هستی که اینگونه ماهی
که دل بردی از یک جهان با نگاهی
چه راز خداوندی سر به مهری
چه دریای طوفانی سر به چاهی
فلک تکیه بر ذکر نام تو دارد
بنازم علی را چه خوش تکیه گاهی
چرا مرگ خود خواستی از خدایت
علی جان بمیرم برایت الهی!
شهادت چقدر آرزوی تو را داشت
گلوی تو را نیز بوسیده گاهی
اجل با دم تیغ خصمت... به فرقت
به جز وقت سجده نجسته ست راهی
به قدری که از ظالمان جان ستاندى
یتیمان مظلوم را جان پناهی
شب "قدر" قدر تو را داند و بس
که در چاه با تو کشیده ست آهی
چرا مرگ خود خواستی از خدایت
علی جان بمیرم برایت الهی!
#مرتضی_حیدری_آل_کثیر
#غزل
#شعر_علوی
مُلقّبی تو اگر چه به بوتراب، علی
بلند مرتبهای مثل آفتاب، علی
تو باشتاب علیجان نمیروی به بهشت
بهشت سوی شما میکند شتاب، علی
بهشت بی ولیالله را نمیخواهم
بهشت بی تو مرا چیست جز عذاب؟ علی
هنوز خطبهٔ بینقطهٔ تو حیرت ماست
هدایتی تو و لاریب فی کتاب، علی
غم بزرگ تو از شقشقیهات پیداست
جدال توست چه احسن چه مستطاب علی
نه چاه میرود از خاطر ولایی ِ ما
نه هم ز خاطر ما گردن و طناب، علی
که کوفه نقطهٔ آغاز کربلای شماست
محاسن تو اگر شد به خون خضاب، علی
بخواب بلکه بیارامی از فراز و نشیب
زمان ِ رجعتتان میرسد... بخواب علی
#مریم_بسحاق
#غزل
#شعر_علوی
#غزل_علوی
ای انعکاس آینۀ هل اتی، علی
زیباترین مسیر جهان تا خدا، علی
انگشترت چه کرد که حتی بهشت هم
زانو زدهست نزد تو چون بینوا، علی
انگار نبض من صد و ده بار میبرد
در هر دقیقه نام تو را «مرتضی علی»
با کیسههای نور که بر دوش داشتی
سر میزدی به خانۀ آیینهها علی
آن شب شهادت آمد و با اشتیاق گفت
من نیز رستگار شدم با تو یا علی
فرقی میان اکبر و اصغر نبوده است
هر دفعه ریخت خون تو در کربلا، علی
#علی_گلی_حسین_آبادی
@ashare_ali_goli
#شعر_خوب_به_هم_هدیه_دهیم
ای قناری شده دلتنگ صدایت، مادر
دل هر غنچه گرفتهست برایت مادر
ابر پاییز از این خانه، از این کوچه نرفت
بوسهباران شده هر شب رد پایت مادر
چه بلاها به دعای تو گذشت از سر من
ای به جان پسرت درد و بلایت، مادر!
مادران مرگ ندارند! در این عالم نیست
زندهتر از تو و از خاطرههایت، مادر
شبی از عطر مناجات تو بیدار شدم
دیدنی بود سحر، حال و هوایت مادر
روزه بیسحری،... وای من از بیخبری...
چه سحرها که گذشتی ز غذایت مادر
یادم آمد حرَم آنروز چه دلتنگ تو بود
همه بودند به دنبال رضایت مادر
وسط صحن رسیدیم به سقاخانه
داد یک جرعه از آن آب، شفایت مادر
یادم آمد که به هنگامه تعویض ضریح
پر زد از دست، النگوی طلایت مادر
چه کسی گفته که دستت ز جهان کوتاه است؟
پر شده سفرهام از دست عطایت مادر
مژده! امروز برایت خبری خوش دارم!
کربلا میروم امسال به جایت مادر
از مزارت که گذشتم، تو نبودی، گفتی؟
به سلامت! که سپردم به خدایت مادر...
#سعید_حدادیان
#قصیدهواره
#مادر
تقدیم به سردار
#شهید_محمدرضا_زاهدی
و همراهان ایشان
که در حملهٔ رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
#شعرخوب_بههم_هدیه_دهیم
سینهها با سوختن، ارزندهتر خواهند شد
شمعها در عمق شب، تابندهتر خواهند شد
امتیاز ماست مُردن! میکُشند و غافلاند
دم به دم با مرگِ ما، بازندهتر خواهند شد
سنگ اگر همصحبت آیینههای ما شود
ما زبانهامان از این بُرّندهتر خواهند شد
چون جواب صخره تکراریاست، پرسشهای موج،
بعد از این، از صخرهها کوبندهتر خواهند شد
چشمهایی که پیِ میراث ما افتادهاند
منتظر باشند، در آینده، تر خواهند شد!
اهل دنیا را خیال مرگ حتی میکُشد
عاشقان با مرگ اما زندهتر خواهند شد
ای شهادت! دست خونین بر سر و رومان بکش!
تحفهها، تزیین شده، زیبندهتر خواهند شد
رزق اگر باشد شهادت، شام با تهران یکیاست
بیتفاوتها فقط شرمندهتر خواهند شد!
#محمدحسین_ملکیان
#غزل_تبیینی
#جهاد_تبیین
ابومهدی زیارت نوش جانت
دعا کردی اجابت نوش جانت
بگو با ما چه گفتی در شب قدر
چه تقدیری! شهادت! نوش جانت
#مینا_شیرخان
هر چند که اندوه فراوان داریم
یکسینه پر از داغ شهیدان داریم
بی اذن تو هرگز نخروشیمکه ما
عمریست به تدبیر تو ایمان داریم
#عاطفه_خرّمی
داغ#کنسولگری_دمشق
#یک_نکته_از_این_معنی
تکرار هنرمندانه و معنابخش
فرسنگ به فرسنگ علی ماند و علی
ای مرگ به نیرنگ، علی ماند و علی
در عرصۀ لاف کوفیان سردارند
در معرکۀ جنگ علی ماند و علی
***
در شور و شر حجاز، تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز، تنهاست علی
ما نیز نمیفهمیم اندوهش را
با این همه شیعه باز تنهاست علی
✍🏻 #امید_مهدینژاد
🏷 #شعر_علوی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
(١)
برای آفرینش مفهوم و انتقال هنری آن در شعر، حداقل به سه عنصر مهم نیاز است:« زبان»، «موسیقی» و «احساس».
به فرض که در شعر ابزار تخیل (تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه) را نادیده بگیریم، نمیتوان از کنار سه عنصر مذکور و هندسهای را که در شعر میآفرینند، بهسادگی گذشت.
زبان و موسیقی، ابزاری برای انتقال عواطف در شعر است و عواطف شاعر، بازتابی از باورها، حسرتها و اندیشههای او، که در قالب واکنش عاطفی نمود مییابد.
(٢)
از سوی دیگر، سادهترین هنر شاعر «به موسیقی رساندن زبان» است و میدانیم که زبان، ابزار مهمی برای «زیبایی آفرینی» است.
بنابراین برای «زبان» در شعر، جایگاه محوریت خاصی باید در نظر گرفت.
یکی از نکات مهم در کاربرد زبان، استفاده از امکانات، شیوهها و شگردهایی است که به «مجازی» و «هنری» شدن زبان کمک میکند.
(٣)
حداقل بیست شگرد برای جذاب کردن شعر از طریق زبان وجود دارد که یکی از آنها« تکرار» است؛ البته تکرار هدفمند به شکلی که فرم موسیقایی معنایی و هنری خاصی بیافریند؛ از یک سو انتقال مفهوم صورت گیرد و از سوی دیگر واکنشهای عاطفی شاعر با ظریفترین و طبیعیترین حالت ممکن در شعر متجلی شود.
(۴)
با مقایسه این دو رباعی بهراحتی میتوان تاثیر خاص و سِحرِ تکرار هنرمندانه در شعر را مشاهده کرد.
هر دو رباعی، به دلیل کاربرد ردیف بلند (و به عبارت دیگر: تکرار هدفمند) برجستگی موسیقایی و عاطفی خاصی دارد.
اما آنچه رباعی نخست را متمایز میکند، زبان مجازی آن است که از رهگذر کاربرد چند عبارت بهظاهر ساده، «معنیِ معنی»، «مضمون» یا «معنی ثانوی» را انتقال میدهد و درک آن را به عهده مخاطب میسپارد.
اینجاست که میتوان با قاطعیت گفت شاعر آیینی لازم است به رموز زبان آشنا باشد، تا شعر او از سادهترین مسیر به تمامیت هنری و محتوایی برسد.
@smahdihoseinir
هدایت شده از قاف
از صخرهها موج روان را پس بگیرید
باران زده! رنگینکمان را پس بگیرید
از ماه، راز جزر و مدها را بپرسید
این کشتی بیبادبان را پس بگیرید
در آسمان، جولان کرکس را ندیدید؟
بالی برآرید آسمان را پس بگیرید
این باغ زیتون شد شرابستان شیطان
از این گُرازان، باغتان را پس بگیرید
با نردبان و با چراغ آمد به غارت
از دزد دانا* نردبان را پس بگیرید!
از گور خواب خویش برخیزید ای قوم!
از مرگ بگریزید! جان را پس بگیرید
هان! بر جبینها چیست غیر از نقش حسرت؟
آن آرزوهای جوان را پس بگیرید
شنهای ساعت مرگتان را میشمارند
این شیشه تُرد زمان را پس بگیرید
تاریخ را با تیغ بنویسید ای قوم
از خصمتان تیغ و بنان را پس بگیرید
اهریمنان این قصه را وارونه کردند
نبض بلوغ داستان را پس بگیرید
بر گونهها هی نقطهچین رد گلوله است
با هر گلوله این نشان را پس بگیرید
در حلقه اسلام جای قدس خالی است
آه این نگین بینشان را پس بگیرید
با رمز «سُبحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِه»
این شاهراه کهکشان را پس بگیرید
آه این بهشت گمشده این ارض موعود
این خانه، این کهفالامان را پس بگیرید
این قدس آغوش خدای مهربان است
از چنگ شیطان این جهان را پس بگیرید...
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
*پ.ن:
چو دزدی با چراغ آید...
#طوفان_الاقصی
#مرگ_بر_اسرائیل
# روز_قدس
@smahdihoseinir
https://eitaa.com/gardoune
هدایت شده از کنگرهٔ آفتاب
[ بایستههای شعر مهدوی ]
• استاد حسینی رکنآبادی
🔻موضوعات:
• جایگاه شعر مهدوی و تبیین اجتماعی
• مسیر چهارگانه شاعر ولایی
• از قدم (حرکت) و قلم (معیّت)
• تحلیل سرودههای مهدوی امروز
مشاهده از طریق آپارت کنگرۀ آفتاب:
https://aparat.com/v/fhLGg
┅═✧کنگره شعر آفتاب | عضویت ✧═┅
♡ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ