eitaa logo
صبح حسینی
471 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
مادرِ گریه! مادرِ غم ها! جانِ از غصه آمده بر لب!  روضه دار شبانه روز حسین!  السلام علیکِ یا زینب! چشم های تو از نجابت و نور  چشم های تو جنس باران است گریه های زیاد آبت کرد  بس که زخم دلت فراوان است بین بستر که روضه میخوانی  وسط گریه میروی از حال وسط روضه ی در و دیوار  وسط روضه ی سر و گودال رو به کرببلا بکن بانو  لحظه های وداع سنگین است درد دل کن تو با برادر خود  روضه بی شک دلیلِ تسکین است خاطرم مانده ای برادر من زلف هایت به چنگ گرگ افتاد  گره در بین زلف تو می خورد  روی سینه نشست یک صیاد حُرمَتت را حرامیان بردند  غارت پیکر تو یادم هست  دست و پا می زدی مقابل من  شمر بالا سر تو یادم هست نیزه ای میخ را به یاد انداخت  ناله ی مادر تو درآمد آن قدر سعی کرد خواهر تا  نیزه از پیکر تو در آمد ازتو سر ولی زخواهرتو  پیش چشمت غرور میبردند دل من را که خوب سوزاندند سر تو تا تنور می بردند محسن حنیفی سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
زود میپیچد به هر سو بویِ مویِ سوخته بر مشامم ميرسد هر لحظه بویِ سوخته   رَدّی از سیلی نمیماند به رویِ آفتاب محو میگردد کبودی‌هایِ رویِ سوخته   آبله سر وا کند میسوزد از هر قطره آب کار ِ آتش میکند آب وضویِ سوخته   سعی ِ بیجا ميکند وضع ِ گره را کورتر دستِ شانه میکَنَد از ریشه مویِ سوخته   جامه يِ آتش گرفته سخت میچسبد به تن دردسر ساز است دفن و شستشویِ سوخته   سوخت لب‌هایت شبیه ِ موی و رویت نیمه شب تا گرفتی بوسه‌ای از آن گلویِ سوخته (محمد رسولي) سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
با غم ِ هجر ِ جگرسوز مدارا بد نيست شبِ بيداري و امّيد به فردا بد نيست   دو سه باري شده يك جور پريدم از خواب چون عمو نيست نخوابيدنِ اينجا بد نيست   با همين گريه تورا پيش خودم آوردم عمه ميگفت كه گريه نكن اما بد نيست   دستگيرم شده ديوار به استقبالت ياري ام گر بكند زانويِ اين پا بد نيست   چه كسي گفته كه نشناختمت بابايي! از تعجب كه دگر پرسش آيا بد نيست   زخم هايِ سر ِ تو مثل تمام تن من همه كاريست وگرنه كه مداوا بد نيست   كهنه پوشي ِ مرا دختركي زد به رُخَم نرسيدم به خودم، پيش ِ تو حالا بد نيست؟   بعد از آن ضربه دگر حرف بدي نشنيدم وسطِ دشت بيفتي تك و تنها بد نيست   گره يِ روسري ام هرچه كه زد باز نشد تا بدانند همه دختر بابا بد نيست   خُب دلم تنگ شده باز كه سرسنگيني لحظه اي سوخته پلكَت بشود وا بد نيست   مدتي هست كه يك بوسه بدهكار ِ مني از روي ناز طلبكاري و دعوا بد نيست   خيزران كار ِ خودش را همه جوره كرده به زبانت بگذارم لبِ خود را بد نيست   تپش قلبِ من آرام و پُر از درد شده عمه را با خبرش كن كه تنم سرد شده (حبيب نيازي) سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم  رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم  رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی  نشان حرمله و خولی و سنان بدهم  دلم قرار ندارد در این قفس باید  کبوتر دل خود را به آسمان بدهم  عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو  من آمدم که حسن را نشانتان بدهم  عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است  خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم  سپر برای تو با سینه می شوم هیهات  اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم  مگر که زنده نباشم که در دل گودال  اجازهء زدنت را به کوفیان بدهم  من آمدم که شوم حائل تو با عمه  مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم  عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان  جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم  کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم  عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم  صدای مرکب و نعل جدید می آید  عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم  فقط نصیب من و شیرخواره شد این فخر  که روی سینۀ مولای خویش جان بدهم  عزیز فاطمه انگشتر تو را ای کاش  بگیرم و خودم آن را به ساربان بدهم  برای آنکه جسارت به پیکرت نشود  خودم لباس تنت را به این و آن بدهم  (مهدی مقیمی)  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
دوباره از حرم او فراق سهم من است خوشم به اینکه دلم از اهالی قرن است منم که کعبه سیار روضه اش هستم لباس نوکری ام نذر شاه بی کفن است سبک پریدن اگر شرط رستگاری ماست در این معامله برده است هر که سینه زن است اگرچه فاطمه شبهای جمعه زائر اوست حسین زائر شبهای جمعه حسن است همان حسن که همهْ عمر داغ دید اما اگر گریست دلیلش همان سر است و تن است تنی که آه! چه گویم؟ تنی که بی سر شد سری که آه چه گویم؟ سری که بی بدن است هزار و نهصد و پنجاه بار می میرم هزار و نهصد و پنجاه زخم روی تن است حسین صیامی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
بي تو در بين حرم بانگ عزا افتاده واي قاسم، عوض ِ وا عطشا افتاده چاره اي كن كه نمانند به رويِ دستم عمه ات از نفس و نجمه ز پا افتاده گيسويِ مادر ِ تو باز شده در خيمه تا كه گيسويِ تو در دستِ بلا افتاده كار، كار ِ نظر شوم ِ حراميها بود اگر اين لاله ي انگشت نما افتاده به دلم ماند عمو نَه، كه بگويي بابا لبت از زمزمه و خنده چرا افتاده؟ خيز شايد كمكِ لرزش پايم باشي كارم از رفتن اكبر به عصا افتاده شده دشوار تماشاي تو از سمت حرم چقَدَر سنگ ميانِ تو و ما افتاده لشگري قصد طواف تو رسيد و رد شد بدني حال در اين سعي و صفا افتاده دست در زير ِ تنت برده ام و ميپرسم بين اين ساقه چرا اين همه تا افتاده؟ قد كشيدي كمي از پا و كمي از سينه بين ِ اندام تو اين فاصله ها افتاده هركجا تاخته اسبي كمي از تو رفته لخته خونت همه جا در همه جا افتاده كاكُلَت قطع شد و حرمله در مُشتَش بود اثر پنجه ي او در سر و پا افتاده ميبرم تا در ِ خيمه قد و بالايت را چند عضوي ز تو اي واي كجا افتاده؟ شيشه يِ عمر ِ من آرام نفس كِش بدجور استخوانهايِ شكسته به صدا افتاده اي ضريح ِ حسنم، زود مُشَبَّك شده اي در حرم با تو دم ِ واحسنا افتاده علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
این سنگ ها كه دور و برت را گرفته اند چون تیغ تیز بر بدنت جا گرفته اند دیدند بی زره چو تن نازك تو را با شدت تمام تورا پا گرفته اند چشمت زدند بس كه حَسن صورتی عمو! زیبایی تو را به تماشا گرفته اند آنان كه تیر گوشه ي تابوت میزدند حالا تو را شبیه به بابا گرفته اند گفتند كوچه باز كنید از سپاهیان یاد حسن به كوچه ی زهرا گرفته اند كم دست و پا بزن نفسم بند آمده خون تو را به صفحه ي صحرا گرفته اند تشییع میكنند تنت را به اسب ها جسم تو را مباح بر آن ها گرفته اند (حسن كردي) علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
نگاه گریه داری داشت زینب چه گام استواری داشت زینب دل با اقتداری داشت زینب مگر چه اعتباری داشت زینب چهل منزل حسین منجلی شد گهی زهرا شد و گاهی علی شد ندیدم زینب کبری تر از این ندیدم زینت باباتر از این ندیدم دختر زهراتر از این حسینی مذهبی غوغاتر از این به پیش پای ما راهی گذارید بنای زینب اللهی گذارید اگر چه غصه دارد آه دارد به پایش خستگیِ راه دارد به گِردش آفتاب و ماه دارد به والله که ای والله دارد همین که با جلالت سر نداده به دست هیچ کس معجر نداده پس از آن که زمین را زیر و رو کرد سپاه کوفه را بی آبرو کرد به سمت کربلا خوشحال رو کرد کمی از خاک را برداشت بو کرد رسیدم کربلا ای داد بی داد! حسین سر جدا، ای داد بی داد!   چهل روز است گریانم حسین جان! چو موی تو پریشانم حسین جان! چهل روز است می خوانم حسین جان! حسین جانم حسین جانم حسین جان! تویی ذکر لبم الحمدلله حسینی مذهبم الحمدلله همین جا شیرخواره گریه می کرد رباب بی ستاره گریه می کرد گهی بر گاهواره گریه می کرد گهی بر مشک پاره گریه می کرد خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ مرا بیچاره کرده، پیر کرده همین جا دور اکبر را گرفتند ز ما شبه پیغمبر ما را گرفتند ولی از من دو دلبر را گرفتند هم اکبر هم برادر را گرفتند "به تو گفتم که ای افتاده از پا ز جا بر خیز ور نه معجرم را..."   همین جا بود که سقای ما رفت به سمت علقمه دریای ما رفت پناه عصمت کبرای ما رفت پی او گوشواره های ما رفت فقط از علقمه یک مشک برگشت حسین بن علی با اشک برگشت همین جا بود که دل ها گرفت و ... کسی روی تن تو جا گرفت و ... سرت را یک کمی بالا گرفت و... و از پشت سرت سر را گرفت و... همین که بر گلویت خنجر آمد صدای ناله ی زهرا در آمد همین جا بود الف را دال کردند تنت را بارها پامال کردند ته گودال را گودال کردند تو را با سم مرکب چال کردند اگر خواندم قلیلت علت این بود که یک تصویری از تو بر زمین بود تو ماندی و کبوتر رفت کوفه تو را کشتند و خواهر رفت کوفه خودم در راه و معجر رفت کوفه چه بهتر زودتر سر رفت کوفه و گر نه دردها می کشت ما را نگاه مردها می کشت ما را بهاری داشتم اما خزان شد قدی که داشتم بی تو کمان شد عقیق تو به دست ساربان شد طلای من نصیب کوفیان شد خبر داری مرا بازار بردند میان مجلس اغیار بردند همین جا بود افتادند تن ها همین جا بود غارت شد بدن ها تمامی کفن ها، پیرهن ها بدون تو کتک خوردند زن ها همین جا بود گیسو می کشیدند به هر سو دخترانت می دویدند همین جا بود تازیانه باب گردید رخ ما در کبودی قاب گردید ز خجلت خواهر تو آب گردید که معجر بعد تو نایاب گردید سکینه معجر از من خواست اما خودم هم بودم آن جا مثل آن ها... ز جا برخیز غم خواری کن عباس! دوباره خیمه را یاری کن عباس! برای عزتم کاری کن عباس! علم بردار علم داری کن عباس! سکینه می کند زاری ابالفضل! چه قبر کوچکی داری ابالفضل http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872