eitaa logo
صبح حسینی
487 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله  چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله  زائر کرببلا حق شفاعت دارد  قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله  دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است  کار ما دست تو آقاست اباعبدالله  مستجاب است دعا گوشه ی شش گوشه ی تو  حرمت عرش معلی ست اباعبدالله  هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت  او نظر کرده ی زهراست اباعبدالله  بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم  جلوه اش اکبر لیلاست اباعبدالله  چشم ما روز قیامت به پر قنداقه ست  پسرت مالک فرداست اباعبدالله  روزی گریه ی ما دست رباب افتاده  روضه خوان در دل صحراست اباعبدالله  باب بین الحرمین از حرم عباس است  همه جا سفره ی سقاست اباعبدالله  ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم  سینه زن زینب کبری ست اباعبدالله  مادرت گفت "بنیَّ" دل ما ریخت به هم  بردن نام تو غوغاست اباعبدالله  مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد  بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله  قاسم نعمتی  علیه السلام http://eitaa.com/sobhehoseini
اصلاً حسين جنس غمش فرق مي کند اين راه عشق پيچ و خمش فرق مي کند   اينجا گدا هميشه طلبکار مي شود اينجا که آمدي کرمش فرق مي کند   شاعر شدم براي سرودن برايشان اين خانواده، محتشمش فرق مي کند   “صد مرده زنده مي شود از ذکر يا حسين” عيساي خانواده دمش فرق مي کند   از نوع ويژگي دعا زير قبه اش معلوم مي شود حرمش فرق مي کند   تنها نه اينکه جنس غمش جنس ماتمش حتي سياهي علمش فرق مي کند   با پاي نيزه روي زمين راه ميرود خورشيد کاروان قدمش فرق مي کند   من از "حسينُ منّي" پيغمبر خدا فهميده ام حسين همش فرق مي کند     علي زمانيان  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
ایـــن اشــــک‌ها بـه پای شما آتشم زدند شکـــر خـــدا بـــرای شـــمــا آتشم زدند   مـــن جبـــرئیـــل ســوختـه بالم، نگاه کن معـــراج چشـــم‌های شـــمــا آتشم زدند   ســـر تا به پا خلیل گلستان نشین شدم هـــر جـــا که درعـــزای شـما آتشم زدند   از آن طــــرف مــدینه و هیزم، از این طرف بــــا داغ کـــربلـــای شـــمــا آتشـم زدند   بــــردنــــد روی نیـــزه دلــم را و بعد از آن یـــک عمـــر در هـــوای شــما آتشم زدند   گفتم کجاست خانه‌ی خورشید شعله‌ور؟ گــفتنـــد بـــــوریای شما، آتشم زدند...   دیــــروز عصـــر تعــزیه خــوانان شهرمـان همــــراه خیمـــه‌های شـمـا آتشــم زدند   امــــروز نیـــز نیـــّر و عمّـان و محتــشـم بـــا شعـــر در رثــای شمــا آتشــم زدند   «دیشـــب اگـــر به داغ شهیدان گداختم امشــب ولـی بــرای شمــــا آتشم زدند   تــا بـــا خبـر ز شـــور نیستـــانی‌ام کنند مــاننــد نینـــوای شمــا آتــــشـــم زدند   شاعر: سید حمیدرضا برقعی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
لطف حسین مارا تنها نمی گذارد گر خلق وا گذارد او وا نمی گذارد او کشتی نجات و کشتی شکسته مائیم مولا به کام غرقاب مارا نمی گذارد هل من معین اورا باید جواب دادن شیعه امام خود را تنها نمی گذارد زهرا به دوستانش قول بهشت داده است برروی گفته خویش او پا نمی گذارد ما و فسرده حالی مولا نمی پسندد مسکین و دست خالی مولا نمی گذارد از بس گناهکاریم ما مستحق ناریم  باید که سوخت مارا زهرا نمی گذارد شاعر: مويد   علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
پروانه در  آتش که  بال و پر ندارد دلداده غیر از  میلِ  خاکستر ندارد اى تشنه لب ، داغِ جگرسوزِ تو کم نیست عاشق  اگر ‌ باشد ، جگر دیگر ندارد! این چشم را کورش کُن امّا ، چشمه را نَه بیچاره  هرکس چشم هاى  تر ندارد! اى کاش که سینه زَنَت یک روز آخر… سر  که به  تربت  میگُذارد  برندارد! با مادرت  زهرا  سلامُ الله علیها… هرگز  غلامت  غصّه ى محشر ندارد اربابِ   ما  که  نیّتش  خیرات  باشد فرقى  برایش شاه  با نوکر  ندارد! اینجا حسینیّه ست ، آقایش حسین است جبرئیل هم جایى از این  بهتر ندارد! زیرِ   لَحَد  بهتر ‌ گلویم  پاره  باشد بهتر که بى سر باشم  آقا  سر  ندارد از  ساربان  روزِ  قیامت  شِکوه  دارم دستت چرا انگشت و انگشتر ندارد؟! گودال   یادم آمد  و شعرم  بِهَم ریخت با پا نزن  بر  پهلویش ، مادر ندارد!! حاج حبیب نیازی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
وقتی دلی شکست، یقینأ بها گرفت در سرسرای عرش معلا سرا گرفت قربان عاشقی که دلش بیقرار شد بعد از نماز شب ز خدا کربلا گرفت یادم نمی رود که به اعجاز تربتت وقت اذان صبح ،مریضی شفا گرفت حال و هوای هیئتتان خوشتر از بهشت با چای روضه بود که دل ها جلا گرفت بال مگس کلید معمای چشم ماست چشمی که اعتبار ز آب بقا گرفت "صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین" ارباب ما شِفای مسیح از خدا گرفت زهرا نوشت نامه، خدا هم قبول کرد باید وجود گریه کنان را طلا گرفت بال ملک به زیر قدم های زائرش اما خودش ز دار جهان بوریا گرفت تفسیر سوره ای که به نیزه نشسته است باید فقط ز دختر شیر خدا گرفت تن های کشتگان همه در زیر سُم اسب خورشید اهل بیت ، روی نیزه جا گرفت وقتی فضای روضۀ مکشوفه گشته باز خواهی بگویمت که چرا دل نوا گرفت؟ مادر میان قتلگه و شمر هم رسید مویش کشید و بعد برید و هوا گرفت لرزید دست و پای کَریهش ولی به عمد سر را مقابل حرم و بچه ها گرفت خورشید هم تحمل این صحنه را نداشت فورأ غروب کرد وَ عالم عزا گرفت محسن پالیزدار علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است هجران زده به حال پریشان دلش خوش است عشق است هرچه را بپسندی برای من دلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است "گفتی بسوز در غم من…اِی به روی چشم" دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است با فقر محض آمدنم عیب و نقص نیست وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است محتاج یک نگاه کریمانه ی تو ام قحطی زده به قطره ی باران دلش خوش است در پشت در نشستن من بی دلیل نیست سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است با دست مهربان خودت لقمه ای بگیر خیلی گدا به لقمه ای از نان دلش خوش است اینجا بساط شاه و گدا فرق می کند اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت بر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش است می گفت عاشقی که زیارت نرفته بود تنها به لطف شاه خراسان دلش خوش است وقتی دلت گرفت فقط فابک للحسین نوکر به روضه ی شه عطشان دلش خوش است ای شهریار نیزه نشین آیه ای بخوان دردانه ات به آیه ی قرآن دلش خوش است علی سپهری علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
مرثیه های؛ سلام الله علیها علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیهم السلام سلام الله علیها سلام الله علیها علیه السلام علیه السلام علیه السلام صلی الله علیه و آله علیهم‌السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام عجل الله تعالی فرجه الشریف علیه السلام سلام الله علیها علیه السلام سلام الله علیها سلام الله علیها علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام عجل الله تعالی فرجه الشریف علیه السلام
حسین جان ای آبروی دو عالم      نگین سلیمان به حلقه ی خاتم خدا حافظ ای برادر زینب       به خون غلطان در برابر زینب  برادر جان بی تو در دل صحرا     شده تنها خواهرت گل زهرا  ز زخم تنت روی ریگ بیابان    به اشک دل و سوز و آه یتیمان  تنت بی سر مانده در دل صحرا   سرت هر دم روی نیزه اعدا  کند گریه خواهر تو به هر شب   شده محمل جای روضه ی زینب   تو ای سوره ی پاره در بر زینب  مزن دست و پا در برابر زینب  به شهر شام در هجوم نظر ها  کند خنده دشمنت به غم ما  زند سیلی دشمنت به رخ من  دلم خون است از جسارت دشمن  حسین جان ای آبروی دو عالم  نگین سلیمان به حلقیه خاتم علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
شکسته بال تر از من در این حوالی نیست هوای کوی تو داریم و حیف بالی نیست به سینه می زنم از داغ تو ترک بخورد شبیه سینه ی ما کاسه ی سفالی نیست چرا بساط دو چشمم ز گریه ها خالیست چرا چرا دل ما از گناه خالی نیست نشسته است اجل بر رهم مرا دریاب بیا که سیر بگریم، بیا مجالی نیست به پای منبر آیات تو گرفتم که بجز مسیر شما فرصت تعالی نیست بگو به آنکه جنون مرا نمی فهمد نصیحت تو به دیوانه ها که حالی نیست حسین گفتن من آبرو به من بخشید فقط میان همین روضه خشکسالی نیست علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
برای بار غمت شانه ای خم آوردم بگیر دست مرا , جان تو کم آوردم مرا به جمع گدایان خویش مهمان کن بگو به مادرتان جنس در هم آوردم اگر غروب دهم پیشتان نشد باشم دلم خوش است که با اشک مرهم آوردم دوباره موسم حج آمد و ندیدمتان ولی به نیتتان آب زمزم آوردم شبیه سینه ی سرخت نمی شود اما به سینه زخم کبودی فراهم آوردم مرا مران که برای شفاعتم امشب لباس مشکی داغ محرم آوردم شب یتیم نوازی توست, منتظرم ببین شکسته سری پای پرچم آوردم شب شنیدن خون روضه های گودال است بگیر دست مرا جان تو کم آوردم حسن لطفی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
حسرت به دل , نماندم و حاجت روا شدم حالا دوباره با غمتان , آشنا شدم از کودکی که نامِ تو را گفت مادرم یک دل نه صد دل , عاشق نام شما شدم انگار , تشنه میکند این شیرِ مادری از کودکیم , تشنه ی این روضه ها شدم   از لقمه ی حلال پدر بود , کاینچنین مشغول گریه بر تن خون خدا شدم   دل جای غیر نیست , به من حق بده حسین اینگونه جلدِ گنبد کرب و بلا شدم   رخت عزای تو چه میآید به نوکرت احرام بسته , وارد سعی و صفا شدم   در روضه ها به یاد تنت گریه میکنم من داغدارِ روضه ی یک بوریا شدم   هر جا شنیده ام که سرت روی نیزه رفت بی اختیار گریه ی بی انتها شدم   یاد تو و عذاب تنت میکُشد مرا دلگیرِ “سخت کوشیِ” آن بی حیا شدم   هی میکشید خنجر و میدید خواهرت میگفت ای خدا , ز حسینم جدا شدم پوریا باقری علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
روز ازل که نقشه عالم درست شد با اذن مادرت گِل آدم درست شد نامت نشست بر لب زهرا و گریه کرد آهی کشید فاطمه و غم درست شد آبی نبود، خاک نبود و فلک نبود با اشک چشم اوست که زمزم درست شد تصویب شد برای تو باید که گریه کرد از آن به بعد ماه محرم درست شد پیراهنی که دوخت برای تو مادرت ته مانده اش برای تو پرچم درست شد دنیا هنوز کاملِ کامل نبود که با ساختِ حریم تو کم کم درست شد با نام روضه روی زمین هم بهشت شد جایی برای گریۀ ما هم درست شد مقتل نبود و جزوه نبود و خدای خواست تا که کتاب ابن مقرم درست شد بی تو جهان نداشت بها و بها گرفت دنیایِ با حسین، منظم درست شد بعد از گذشت چند صباحی زداغ تو بازین چه شورش است و چه ماتم درست شد علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
با همین سوز که دارم بنویسید حسین هرکه پرسید ز یارم بنویسید حسین   ثبت احوال من از ناحیۀ ارباب است همۀ اهل و تبارم بنویسید حسین   خانۀ آخرتم هست قدمگاه حبیب سر در قصر مزارم بنویسید حسین   هرکه پرسید چه دارد مگر از دار جهان همۀ دار و ندارم بنویسید حسین   من دلم را ز شکیبایی زینب دارم همۀ صبر و قرارم بنویسید حسین   هیچ شعری ننویسید به روی کفنم با گِلِ تربت یارم بنویسید حسین   تا نپرسند ز من هیچ سؤال آن دو مَلک به روی سینۀ زارم بنویسید حسین   گلشن و باغ و بهشتم همه در هیئت اوست همۀ باغ و بهارم بنویسید حسین   روی پیشانی من هرچه که بیمار شدم با همه حال نزارم بنویسید حسین   هر که پرسید که در چلّه نشینی چه کنم؟... اربعین با که گذارم؟ بنویسید حسین   دست بر شاکلۀ هیئتیِ من نزنید گفت یارم به عذارم بنویسید حسین   آری از کرب و بلایش نتوان دست کشید حاجت قافله دارم، بنویسید حسین علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
عمریست در عزای شما گریه می کنیم  از کودکی برای شما گریه می کنیم    سوز شما به نوحه ما شور می دهد  انگار با نوای شما گریه می کنیم    بوده است چون که خلقت ما از گل شما  با آب دیده های شما گریه می کنیم    شادیم با شما و غمینیم با شما  در روضه پا به پای شما گریه می کنیم    چشمان ما و گریه برای شما کجا  شک نیست با دعای شما گریه می کنیم    آن روز پیش خصم نمی شد که گریه کرد  امروز ما به جای شما گریه می کنیم    گفتید اشک ماست چو مرهم به زخمتان  با نیت دوای شما گریه می کنیم    این دست ما نبود که مجنونتان شدیم  گشتیم مبتلای شما گریه می کنیم    وقتی خدا برای شما گریه می کند  همراه با خدای شما گریه می کنیم    دل های ما از آن که زمین گیر کربلاست  همواره در هوای شما گریه می کنیم    از روی نی نوای شما را شنیده ایم  بر داغ نینوای شما گریه می کنیم    ای کشته های اشک خدا خونبهایتان  تا جان شود فدای شما گریه می کنیم رضا فراهانی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
وقتی که باید عمر را بی روضه سر کرد بهتر که از این زندگی صرف نظر کرد جان را بگیر اما صفای روضه را نه آخر چه خاکی باید از این غم به سر کرد تکلیف ما را چشم ما کرده مشخص باید که هر جا شد برایت دیده تر کرد سرمایه ما گریه هست و سود ما اشک این روزها بازار ما خیلی ضرر کرد دیشب پیِ پیراهن مشکیش میگشت هر چه که با من کرد این عشق پدر کرد پیراهنش را یافت و با گریه می گفت شاید چه دیدی ناله های ما اثر کرد بیچاره آنکه عاشق کرب و بلا نیست بیچاره آنکه روزگارش را هدر کرد بگذار هر که هر چه میخواهد بگوید ما را برای روضه ات زهرا (س) خبر کرد می سوزم و می نالم از این داغ هر بار در هر کجا این روضه از یادم گذر کرد: آورد میدان، اصغرش آبی بنوشد اما عدو در چله اش تیر سه پر کرد قنداقه را بالا گرفت و دید چشمش که حرمله قوسِ زِهش را بیشتر کرد با یک سه شعبه کودکش را سر بریدند چهره خضاب از خون حلقوم پسر کرد اسماعیل روستائی علیه السلام علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
ای سایه‌ات فتاده به روی سرم حسین معنای واقعی اصول الکرم حسین یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند تسکین دردهای دل مضطرم حسین یادم نمی‌رود که همه عزتم تویی من پای سفرۀ تو شدم محترم حسین لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین من سال‌هاست در به در روضه توام داغ تو را به جان و دلم می‌خرم حسین در کوچه‌های سینه زنی سالیان سال در حسرت هوای حرم می‌پرم حسین کابوس من شده غم دوری کربلا در خواب هم ذکر لب من؛ حرم ، حسین تا گفتم اسم کرب و بلا را دلم گرفت مانند خواهری که صدا زد دلم حسین اینجا کجاست؟ خواهرت افتاد از نفس رحمی نما به سینۀ شعله ورم حسین اینجا عجیب بوی فراق تو می‌رسد یک دم نگاه کن تو به چشم ترم حسین زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا یک ذره حق بده نشود باورم حسین مجموع حرف‌های من اینجا خلاصه شد در یک کلام: ای همۀ باورم حسین حسین صیامی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
با رخصت از خدای تعالی فقط حسین ما گم نمیشویم هَدَینا فقط حسین سر خم نمیکنیم به هر قبله ی دروغ دل را نمیدهیم به هرجا، فقط حسین بگذار هر که خواست گدای کسی شود ما را چه کار با دگران، ما، فقط حسین صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین گفته خود مسیح، مسیحا فقط حسین خیلی دعام کرده اگر نوکرش شدم دارد هوای سینه زنش را فقط حسین هر کس که خورده بر در بسته فقط حسن هر کس دلش گرفته ز دنیا فقط حسین ما با یکی خوشیم بقیه زیادی اند ما با یکی خوشیم خدایا فقط حسین سرمایه ی محبت زهراست دین من سرمایه ی محبت زهرا فقط حسین امسال جای من وسط صحن خالی است یک کربلا بده به گداها فقط حسین از شهر شام تا برسد باز پیش تو یک ذکر گفت زینب کبری فقط حسین پوریا هاشمی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
السلام ای امام نوکرها پاسخت التیام نوکرها عشق یعنی حسین و دیگر هیچ هست حرف تمام نوکرها یا حسین است آخرین حرف و مُهر حُسن ختام نوکرها غبطه ها می خورند در محشر شهدا بر مقام نوکرها عشق دنیا به کام بعضی ها عشق آقا به کام نوکرها درِ این خانه هست موی سفید پرچم احترام نوکرها عطر ارباب می رسد تا حشر از مزار تمام نوکرها ذره ای از تبار خورشیدند نور دارد مرام نوکرها به فدای لبان عطشانت هست تکیه کلام نوکرها روضه ی زخم های گودال و گریه ی مستدام نوکرها شاعر؛ حسن کردی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
آقا! تو را «آقا» مرا «نوکر» نوشتند یعنی تو را اوّل، مرا آخر نوشتند روی سیاه من یقیناً حکمتی داشت شکر خدا نام مرا قنبر نوشتند روزی که نام «بهتران» را می نوشتند نام تو را از هر کسی بهتر نوشتند آری تو را حتی میان پنج تن هم در روز خلقت گریه آورتر نوشتند این قسمت ما بوده که سردار باشیم امّا تو را در کربلا بی سر نوشتند این اشک دیده ... نه ... چراغ برزخ ماست از برکت تو اشک را گوهر نوشتند ترسی ندارم از قیامت چون شنیدم نام تو را هم شافع محشر نوشتند کاری برای تو ندارد ... می توانی من را عوض کن جان پیغمبر ... نوشتند : ... بدکاره با نیمه نگاهت زیر و رو شد لطف تو را بالاتر از باور نوشتند مس بودم و جنسم به یکباره طلا شد شغل تو را از اوّلش زرگر نوشتند تا که به سمت گنبد شه، پر بگیرم جای دو پر، بال مرا شهپر نوشتند پایین پای تو چه جای با صفایی است آن قطعه را عرش علی اکبر نوشتند ارباب جان من! ضریح نو مبارک طرح ضریحت را چه ذوق آور نوشتند آقا ضریح قبلی ات را پس چه کردند؟ آیا برایش قسمت دیگر نوشتند؟ ای کاش آن را می فرستادی مدینه بر روی آن با اشک چشم تر نوشتند: ... سهم حسن همواره غربت بوده غربت او را شهید کینه ی همسر نوشتند قبرش شبیه چادر زهرا چه خاکی است بر روی خاک قبر او «مادر» نوشتند اوّل فدایی ولایت فاطمه بود این جمله را با ضرب میخ در نوشتند محمد فردوسی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
غمخوارِ کربلا غم عالم نمی‌خورد دنیایِ بی حسین به دردم نمی‌خورد هرکس که خورد نان تو جایی نمی‌رود هرکس که خورد داغِ تو را غم نمی‌خورد شأنِ دو چشمِ خیسِ عزادار عرشی است این حرفها به چشمه‌ی زمزم نمی‌خورد آنکه به زیر سایه‌ی زهرا نشسته است غمهای روزِ حشر مسلم نمی‌خورد آنکس که جای بستر بیماری ، از غمت آتش گرفت حسرت عزیزم نمی‌خورد من با محرم تو نفَس می‌زنم هنوز هرچند طعنه نوکرتان کم نمی‌خورد من حتم دارم از نفسِ گرمِ مادرت این سینه باز داغِ محرم نمی‌خورد حسن لطفی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
بنویسید مرا بی سر و سامان حسین جگری سوخته و پاره گریبان حسین   پای شش گوشه گدا را بنشانید و سپس بنگارید مرا دست به دامان حسین   روضه ای باز بخوانید و ، هلاکم بکنید روی قبرم بنویسید پریشان حسین   پروراندند مرا پای همین هیئت ها از همان روز ازل خورده ام از نان حسین   کاش در کرببلا جام شهادت نوشم بسرایند مرا جزء شهیدان حسین   شبِ بی گریه در این عشق حرام است مرا این چنین است شبِ ریزه خور خوان حسین   بنویسید روی مشک علمدار حرم جان عالم به فدای لب عطشان حسین   به خدا این پسر حضرت زهرا باشد روی خاک است چرا پیکر عریان حسین رضا باقریان علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
اول عشق تو «لَن» بود نمی دانستم آخرش هم «ابَداً» بود نمی دانستم   نام عاشق همه جا بیشتر از معشوق است همه جا صحبت من بود نمی دانستم   چشم من خیس شد، عاشق شدنم هم لو رفت گریه بر من قَدِغن بود نمی دانستم   بعد از این نام مرا نیز فراموش کنید عشق ، بد نام شدن بود نمی دانستم   تا دم خیمه رسیدیم و ندیدیم تو را دل ما اهل «قَرَن» بود نمی دانستم   از لب چشمه مرا تشنه برم گرداندند تشنگی طالع من بود نمی دانستم   مرغ باغ ملکوتم به خدا حیف شدم در دلم میل چمن بود نمی دانستم   شامل مرحمت فاطمه گشتم من اگر علتش سینه زدن بود نمی دانستم   هر کجا نام حسین آمد و باران بارید مادرش مطمئناً بود نمی دانستم   دست و پا میزد و گفتند همه تشنه لب است نیزه ای بین دهن بود نمی دانستم   فاطمه زنده از آن کوچه اگر برگشته علتش کار حسن بود نمی دانستم   علی اکبر لطیفیان و جواد پرچمی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
سوز همیشه ی جگرم باش یا حسین من سینه می زنم سپرم باش یا حسین در طول عمر جز تو پناهی نداشتم مثل گذشته ها پدرم باش یا حسین هر روز مادرم سر سجاده گفته است خیلی مراقب پسرم باش یا حسین ای نام تو بهانه ی شیرین زندگی شور محرم و صفرم باش یا حسین پایین پات سربگذارم تو هم بیا بالای جسم محتضرم باش یا حسین جان مرا بگیر حوالی قتلگاه این گونه اخرین خبرم باش یا حسین دستم به دامنت نرسید این جهان اگر باب الحسین منتظرم باش یا حسین باشد قرار بعدی ما اربعین حرم مهر قبولی گذرم باش یا حسین سربازهای لشکر یا زینب توایم حرز مدافعان حرم باش یا حسین سعید پاشازاده علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
آن زمان که برای بردن من می شکافی صف قیامت را اهل محشر به غبطه می گویند خوش به حالت نوشته نامت را    رو به سویم می آیی و آرام ،می شود کم ،خروش و همهمه ها چشم می بندم و قدم به قدم ،می شمارم صدای گامت را   می گذاری به روی شانه ی من ،ناگهان دست مهربانت را... مانده ام آن زمان چگونه دهم پاسخ اولین سلامت را   چارچوب تصورم اینهاست: این که قید مرا نخواهی زد حدسم از عاقبت توهم نیست؛ تجربه کرده ام مرامت را   زیر هر آفتاب سوزان نه؛ زیر طوبای تو دلم گرم است نکند کم کنی ز روی سرم سایه ی لطف مستدامت را   پیش تر وام عشق دادی تا بخرم آبرو برای خودم ناله سر می دهم مگر با اشک بدهم قسط های وامت را   روزگارم اگر چه تفتیده ست، به سراب تو هم یقین دارم تو خودت تشنه ای و می دانی حال عشاق تشنه کامت را   روی نیزه دوباره می گذرد خاطرات از مقابل چشمت دود این خیمه ها می اندازد یاد دیوار و در مشامت را...   ادعایی نمی کنم اما فکر تنهایی ات مرا هم کشت به خدا من می آمدم سویت می شنیدم اگر پیامت را   کاظم بهمنی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini