eitaa logo
صبح حسینی
474 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
مژده‌ای ناب‌تر از ناب به دنیا دادند خبر از آمدن لیلی دل‌ها دادند چه مبارک سحری گشت و چه فرخنده شبی رحمت واسعه را هدیه به زهراء دادند حسن دوم این خانه به دنیا آمد شکر حق باز ولیعهد به مولا دادند باز زهراء و علی معجزه کردند امروز  بین گهواره عجب معرکه‌ای جا دادند او همان است که پای عَلَمش روز ازل  آن همه معجزه را یاد مسیحا دادند این چه عشقی است که آرامش عالم را برد این چه شوری است خدا بر دل شیدا دادند عالَم پیر! نخور غم که جوانی آمد ساقیا باده بده عشق جهانی آمد  ای دل و دلبر و دلدار سلام آقاجان حضرت سید و سالار سلام آقاجان بوی سیب حرم کرببلا می‌آید تا صدا می‌زنم هر بار سلام آقاجان دل و دین همه را روی تو نه، نام  تو برد یوسف حیدر کرار سلام آقا جان ای وفادارترین عشق اباعبدالله بهترین مونس و غمخوار سلام آقاجان ناامید آمدم اما تو امیدم دادی آی مهتاب شب تار سلام آقاجان ای رفیق غم و شادی و من بیچاره بهترین محرم اسرار سلام آقاجان کرمت سنگ صبور دل ما نوکرهاست لطف تو بیشتر از لطف پدر مادرهاست  آتش عشق تو از عالم ذر روشن بود دست هر کس که کسی بود برین دامن بود نه زمین بود نه لوح و نه قلم بود ولی نام زیبای تو در عرش طنین‌افکن بود چشم واکردی و دادند به فطرس پر و بال اولین کار تو تقدیر عوض کردن بود روز محشر چه جوابی به ابالفضل دهد آن که با گریه کن مجلس تو دشمن بود وقت مردن مدد حضرت زهراء گیرد دست آن بنده که مشهور به سینه زن بود جاودانه است کسی که شده مست جامت مرده آن است که یکبار نبرده نامت تو شدی شاه و چه خوب است که رعیت هستیم در کرم خانه تو صاحب عزت هستیم از خدا ما چه بخواهیم ازین بالاتر سالیانی است که جاروکش هیئت هستیم خوب و بد بودن ما ربط ندارد به کسی هر چه هستیم سر سفره حضرت هستیم می‌‌خورد غبطه به ما زاهد سجاده‌‌نشین تا که با نام تو مشغول عبادت هستیم روی ما هیچ دری بسته نگردد هرگز تا که پشت درِ این بیت کرامت هستیم کوله‌بار گنه از شانه ما بردارند در همان ثانیه که تحت لوایت هستیم رحمت حضرت حق باد برین چشمه نور ما کجا این همه خیر، این همه عشق، این همه شور هر نفس اهل مناجات صدایت کردند عرشیان سجده به ایوان طلایت کردند هر کجا تا که شنیدند بهشت، عشاقت هوس علقمه و کرببلایت کردند به خدا ظرفیت معجزه کردن دارند آن جماعت که جوانی به فدایت کردند  سال‌ها پیش‌تر از آمدنت روی زمین انبیاء تک تکشان گریه برایت کردند عرش هم کرببلا گشته، ملائک از بس گریه با فاطمه بر رأس جدایت کردند نه شدی غسل و کفن، نه بدنت شد تشییع تن بی سر! ته گودال رهایت کردند یک تنه فاطمه شد گریه کن و سینه زنت «غسلت از خون گلو ، خاک بیابان کفنت» علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
مرثیه های؛ سلام الله علیها علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیهم السلام سلام الله علیها سلام الله علیها علیه السلام علیه السلام علیه السلام صلی الله علیه و آله علیهم‌السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام عجل الله تعالی فرجه الشریف علیه السلام سلام الله علیها علیه السلام سلام الله علیها سلام الله علیها علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام عجل الله تعالی فرجه الشریف علیه السلام
هوای عشق به سر دارم و دلی شیدا و چشمهای پر از شوق رو به خدا هوای این دل مجنون چقدر طوفانیست چقدر شور تلاطم گرفته چون دریا از آسمان خدا بوی سیب می آید که برده هوش تمام اهالی دنیا زمین شهر مدینه چو عرش اعلاء شد ز ازدحام ملائک به شادی آنها نگاه خیره ی بالا به سمت خانه ی عشق میان خانه دلی پر کشیده تا بالا ببین دلی پدرانه تپید و شیدا شد و مادرانه کسی گرم گفتن لالا از آسمان خدا نور عشق تابیده به روی دامن مادر، حسین خوابیده علی دوباره در آغوش خود قمر دارد میان خانه ی خود دلبری دگر دارد کرامت قدم نو رسیده باعث شد که باز فطرس پر بسته بال و پر دارد پیمبر از لب او شهد عشق می نوشد نمی تواند از این جام چشم بر دارد ز ازدحام گدایان مجال حرکت نیست شنیده اند دوباره علی پسر دارد برای سوره ی کوثر شکوه فجر آمد فقط خدا ز دل فاطمه خبر دارد کنار مهد حسین آمده حسن امشب شبی که نخل امید دلش ثمر دارد ز بوی سیب ، زمین ِخدا معطر شد به آب،کشتی اربابمان شناور شد پریده ایم به شوقی که آسمان باشی و قطره ما و تو دریای بی کران باشی مگر نگفته پیمبر حسین و مِنّی ، پس تو باید اشهد ربانی اذان باشی بعید نیست که اصلا حسین باشی و بعد خدایگان دل بیقرارمان باشی تو آفریده شدی این و آن گرفتارت تو آفریده شدی عشق این و آن باشی قسم به کعبه ی شش گوشه ای که تو داری مدار شش جهتِ هفت آسمان باشی تو سیدالشهدایی امام عاشورا بعید نیست خداگونه جاودان باشی امام کرب و بلایی و مثل مهتابی خوشا به حال دل من که نعم الاربابی تويي كه جا به دلِ بي قرار ما داري هزار عاشق و مجنون و مبتلا داري تمام عرش خدا زير پاي تو چون كه به روي دوش پيمبر هميشه جا داري و بايد اين همه مجنون كنار تو باشد چرا كه حضرت عشقي و كربلا داري تو خلق ميكني و جان تازه ميبخشي تو اختيار خدا گونه از خدا داري فقط به عشق نگاه تو ميزنم نفسي تو اختيار نفسهاي سينه را داري زلال اشك دمت آب زندگاني شد تويي كه كشته ي اشكي و چشمه ها داري قسم به عشق ز عشق تو دل خدايي شد به يك اشاره ي چشم تو كربلايي شد مسعود اصلاني علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
باز از عرش غزل های مرا آوردند شیشه ناب عسلهای مرا آوردند باز آغوش در آغوش دلم را بردند طعم شیرین بغل های مرا آوردند باز "هم هیئتیان "من و جشن ارباب باز هم بچه محل های مرا آوردند باز هم کرببلا ، عشق ، زیارت ، ارباب باز هم خیر العمل ها ی مرا آوردند آنطرف وسعت من عرش حسین است ولی این طرف حداقل های مرا آوردند وسعت روز مرا روز جزا می آرند چون مرا از سفر کرببلا می آرند ناز این آینه پنج تنت کشته مرا ناز زهرا و علی و حسنت کشته مرا از عقیق یمنت زیر زبانم بگذار جلوه ي سرخ عقیق یمنت کشته مرا سجده بر نیزه تو روح مرا بالا برد بخدا شیوه عاشق شدنت کشته مرا دلبری کرده مرا پیرهن سبز حسن منتها سرخی این پیرهنت کشته مرا تو همان اشک منی؛ می روی و می آیی که همین رفتن و این آمدنت کشته مرا تو همان کشته ي عشقی که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست بین اسماء خدا اسم شما شیرین تر با شما خواندن اسماء خدا شیرین تر چهارده چشمه شیرین شفا هست ولی بخدا دست شما هست شفا شیرین تر آی حاجی به غم زمزم ما لب تر کن که به والله بود زمزم ما شیرین تر سعی در کعبه شش گوشه نمودم اما نچشیدم به جز این سعی و صفا شیرین تر مانده ا م تا که در خانه اتان پیر شوم چون بود میوه این کرببلا شیرین تر میوه کرببلا خون شهید است شهید عشق یک عالمه مدیون شهید است شهید تو که یک گوشه ي چشمت غم عالم را برد نم اشکت گنه حضرت آدم را برد از بهشت تو چه گوییم که از روز ازل روضه ات را که خدا خواند؛ جهنم را برد شیشه عطر شما در دل آدم که شکست عطر انفاس بهشتت دل آدم را برد هر که از کرببلا رفت محرم را باخت هر که در کرببلا ماند محرم را برد زمزم کعبه پس از کرببلا شیرین شد اشک ششماهه تو شوری زمزم را برد تو که رفتی بخدا چادر خیمه افتاد و سپس باد جفا معجر مریم را برد کینه های عرب از بدر و حنین و احدت ساربانی شد و انگشتر خاتم را برد آه انگشتر تو دست جسارت افتاد بعد از آن پیرهنت نیز به غارت افتاد رحمان نوازني علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
باز باران است، باران حسین بن علی عاشقان جان شما، جان حسین بن علی خواه بر بالای زین و خواه در میدان مین جان اگر جان است قربان حسین بن علی شمرها آغوش وا کردند، اما باک نیست وعدۀ ما دور میدان حسین بن علی... در همین عصر بلا پیچیده عطر کربلا عطر باران، صوت قرآن حسین بن علی پرچم بیداد را روزی به آتش می‌کشد شعله‌های عشقِ سوزان حسین بن علی قدسیان از سفره‌اش نان و نمک خوردند و ما تا ابد هستیم بر خوان حسین بن علی هر کجا عشق است نام او طنین‌انداز شد در جهان برپاست طوفان حسین بن علی هر کجای خاک من بوی شهادت می‌دهد عشقم ایران است، ایران حسین بن علی گفته بودی «مرد را دردی اگر باشد خوش است» دردهای ما و درمان حسین بن علی دست بالا کن ببین لبیک‌گویان آمدند نوجوانان و جوانان حسین بن علی دست بالا کن بگو این بار با صوتی جلی دست‌های ما به دامان حسین بن علی ناصر حامدی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
گفتند کارتان؟ همه گفتیم نوکریم چون بار عشق را به سر شانه می بریم ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد اما به لطف روضه ی ارباب بهتریم از هر چه بگذری سخن دوست خوشتر است پس می شود به عشق تو از هر چه بگذریم فرقی نمی کند چه کسی با چه منصبی در پای سفره ات همه با هم برابریم گریه زبان مادری نوکران توست احساس می کنم همه با هم برادریم «ما را سری است با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم»* مسجد برای زاهد و کعبه برای خلق بگذار با حسین بگویند کافریم علامه ایم گاهی و گاهی رسول ترک یک روز روضه خوان تو یک روز منبریم با هر که گفت گریه چرا گفته ایم که ما داغدار حنجر در زیر خنجریم سعید پاشازاده علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
چه سایه سار پر از لطف و رحمتی داری به جمع سایه نشینان عنایتی داری غبار تربت تو با دم مسیح یکی ست عجب دوای عجیبی چه تربتی داری در آن جمال علی وار و نور زهرایی عجب شکوه و جلالی چه هیبتی داری به عشق تو همه عالم شده حسینیه چقدر مجلس روضه، چه هیئتی داری بدون این که عتابم کنی، عطا کردی چقدر خوب و کریمی چه عادتی داری چقدر بنده نوازی چقدر آقایی! چقدر حضرت آقا شبیه زهرایی! کبوتر دل من پر زده به سوی حرم مگر که اوج بگیرد دوباره روی حرم خدا کند که بیایم دوباره پا بوست خدا کند که نمیرم در آرزوی حرم اگر چه خیر ندیدی تمام عمر ز من وجود من زده لطمه به آبروی حرم تو را دوباره قسم می‌دهم به عباست تصدّقی سر حضرت عموی حرم بده اجازه شبی باز زائرت باشم و روی خاک بیافتم به روبروی حرم منی که خاک توام دلبر ثریّایی تویی در اوج، که آقا شبیه زهرایی محمد ناصری علیه السلام علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
یک سجده که از من بپذیرند ندارم بگذار که رو بر روی خاک تو گذارم با هر دمم از چشمه خورشید دمد گل یک آه اگر در غمت از سینه برآرم هر کس هدفی داشته از آمدن خویش من آمده ام درغم تو اشک ببارم رضوان من و خلد من و حور من این است تو دل ببری از من و من جان بسپارم من زاده فریادم و ذریّه اشکم بی گریه مبادا گذرد لیل و نهارم هرگز نزنم سینه به زیرعلم کس در سینه فقط عشق علمدار تو دارم نه کار به شهرم بود و نی به دیاری هر جا که غم توست بود شهر و دیارم با آنکه بود خانه قلبم حرم تو شوق حرمت برده ز دل صبر و قرارم بشکن، بِرُبا، شعله برافروز، بسوزان زیرا که تعلق به تو دارد دل زارم من “میثمم” و وصف شما میوه نخلم در حشر همین است، همین است، شعارم سازگار علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
ای روشنای نورِ زمین و زمان، حسین! نور از تو روشن است در این کهکشان، حسین! هرجا نگاه می‌کنم آنجاست نورِ تو ای نورِ نوربخشِ زمین و زمان، حسین! در ذات نور، نور بوَد لیک ذات آن معنا گرفته است در این آستان، حسین! سرعت گرفت تا برسد در سرای تو نور است مورِ درگه و این آستان، حسین! ظلمت تمام هستی و افلاک می‌گرفت گر سایهٔ نگاه تو می‌شد نهان، حسین! چون روشناییِ جملهٔ انوار را تویی روشن نما تو قبر مرا آن زمان، حسین! ای روشنای عالم امکان و روز حشر امّید من تویی تو به یوم الامان، حسین! محیا احتشام فر علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
نوری به نسل ساقی کوثر اضافه شد ماهی به روی دامن مادر اضافه شد مولودی آمد و نمک نان خلق شد بر رزق سفره ها دو برابر اضافه شد وقتی که پا به روی زمین زد خدای عشق از این به بعد واژه ی نوکر اضافه شد امروز با ولادت ارباب یک نفر بر شافعان عرصه ی محشر اضافه شد از معجزات نور وجود حسین بود بر بال های فطرس اگر پر اضافه شد با دیدن حسین، حسن افتخار کرد بر میوه های قلب پیمبر اضافه شد این شد که ما به نان و نوایی رسیده ایم از برکت حسین به جایی رسیده ایم -- آدم ز گریه بر غم او آبرو گرفت امشب مسیح از دم او آبرو گرفت هر کس که گریه کرد برایش عزیز شد از روضه ها و ماتم او آبرو گرفت موسی عصا به دست رها کرد طور را آمد و از محرم او آبرو گرفت خضر نبی که زندگیش جاودانه شد از قطره های زمزم او آبرو گرفت دنیا ز اعتبار مسیح و کلیم و نوح یا از نگین خاتم او آبرو گرفت؟ من مطمئنم هر که به بالا رسیده است از ریشه های پرچم او آبرو گرفت این واژه در تمام جهان نقش پرچم است ارباب ما معلم عیسی بن مریم است -- از آسمان به سوی زمین این ندا رسید مژده به هم دهید که خون خدا رسید تکمیل شد حدیث بلند رسول عشق یعنی که تک ستاره ی اهل کسا رسید در ازدحام خیل گدا می شود شنید سلطان عشق، پادشه کربلا رسید حال و هوای مستی ما بی دلیل نیست امشب حسین فاطمه ارباب ما رسید جذب خودش نموده تمامی خلق را مثل پیمبری که ز غار حرا رسید امشب تبرکی ز درش خاک می برند آنان که هر کدام به قومی پیمبرند -- حساس بود فاطمه بر گریه های او بر بوسه ی نبی به تن و دست و پای او پروانه های سوخته ی دور شمع او جبریل می شوند همه از دعای او صدها مسیح دم همه بیمار او شدند حلقه زدند بر در دارالشفای او ثابت شود به خلق ازل تا ابد که نیست خاکی شبیه تربت کرببلای او اشعار محمل اشعار اهل بیت علیه السلام نوری به نسل ساقی کوثر اضافه شد ماهی به روی دامن مادر اضافه شد مولودی آمد و نمک نان خلق شد بر رزق سفره ها دو برابر اضافه شد وقتی که پا به روی زمین زد خدای عشق از این به بعد واژه ی نوکر اضافه شد امروز با ولادت ارباب یک نفر بر شافعان عرصه ی محشر اضافه شد از معجزات نور وجود حسین بود بر بال های فطرس اگر پر اضافه شد با دیدن حسین، حسن افتخار کرد بر میوه های قلب پیمبر اضافه شد این شد که ما به نان و نوایی رسیده ایم از برکت حسین به جایی رسیده ایم -- آدم ز گریه بر غم او آبرو گرفت امشب مسیح از دم او آبرو گرفت هر کس که گریه کرد برایش عزیز شد از روضه ها و ماتم او آبرو گرفت موسی عصا به دست رها کرد طور را آمد و از محرم او آبرو گرفت خضر نبی که زندگیش جاودانه شد از قطره های زمزم او آبرو گرفت دنیا ز اعتبار مسیح و کلیم و نوح یا از نگین خاتم او آبرو گرفت؟ من مطمئنم هر که به بالا رسیده است از ریشه های پرچم او آبرو گرفت این واژه در تمام جهان نقش پرچم است ارباب ما معلم عیسی بن مریم است -- از آسمان به سوی زمین این ندا رسید مژده به هم دهید که خون خدا رسید تکمیل شد حدیث بلند رسول عشق یعنی که تک ستاره ی اهل کسا رسید در ازدحام خیل گدا می شود شنید سلطان عشق، پادشه کربلا رسید حال و هوای مستی ما بی دلیل نیست امشب حسین فاطمه ارباب ما رسید جذب خودش نموده تمامی خلق را مثل پیمبری که ز غار حرا رسید امشب تبرکی ز درش خاک می برند آنان که هر کدام به قومی پیمبرند -- حساس بود فاطمه بر گریه های او بر بوسه ی نبی به تن و دست و پای او پروانه های سوخته ی دور شمع او جبریل می شوند همه از دعای او صدها مسیح دم همه بیمار او شدند حلقه زدند بر در دارالشفای او ثابت شود به خلق ازل تا ابد که نیست خاکی شبیه تربت کرببلای او ما که بهشت را همگی لمس کرده ایم هر شب میان گریه و در روضه های او وقتی که ذره پروری اصل صفات اوست پس سینه زن شدن یکی از معجزات اوست -- بر سینه غیر نام تو را حک نمی کنیم از بین سینه عشق تو را دک نمی کنیم هر کس که در مقابل تو صف کشیده است ما به حرامزادگی اش شک نمی کنیم خود را به پیش هیچ کسی جز خود شما آقا به جان فاطمه کوچک نمی کنیم ما سیب سرخ سینه خود را حسین جان با معصیت به عشق شما لک نمی کنیم لطف تو بود بر دل مسکین پناه داد ما را رقیه ات سر این سفره راه داد -- آن دختری که فاطمه ی کاروان شده آن که سه سال داشت ولی قد کمان شده از آن زمان که رأس تو را روی نیزه دید مانند عمه جان خودش روضه خوان شده جان داد و در عوض ز لبت بوسه ای گرفت از آن لبی که بوسه گه خیزران شده طفل سه ساله ای که پر از خار شد تنش از بس دویده اند پی اش نیمه جان شده در مجلس یزید که حرف از کنیز شد زهرای کاروان تو سخت امتحان شده امشب تو آمدی و به ما اشک می دهند ما تشنه ایم و باده از آن مشک می دهند مهدی نظری علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
‌ چه اضطراب و چه باکی ز آفتاب قیامت که زیر سایه این خیمه کرده ایم اقامت شفیع گریه کنانش ائمه اند یکایک به این دلیل که جمع است در حسین امامت کسی که آه ندارد چه سود آه خجالت کسی که اشک ندارد چه سود اشک ندامت چه نعمتی ست نشستن میان مجلس روضه که جبرئیل در آنجا فکنده رحل اقامت کسی که بار علم را به شانه اش نکشیده ست بعید نیست بمیرد به زیر بار ملامت کسی که در پی کار حسین نیست، محال است که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید ز دوستی چه نشانی ز شیعگی چه علامت کسی که در کفنش تربت حسین نباشد چه خاک بر سر خود می کند به روز قیامت کسی که قبر حسین را ندید و رفت ز دنیا به نزد فاطمه ریزد ز دیده اشک ندامت به روز حشر که جمله فقیر و کاسه به دستند خدا به زائر تو می دهد مقام زعامت غبار خاک عزای تو را که بر سر ما شد برابرش نکنم با هزار تاج کرامت چه نابجاست به وصف شهادتِ تو شهادت چه نارواست به وصف شهامتِ تو شهامت پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی خدا قیامت خود را سند زده ست به نامت علی اکبر لطیفیان علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini