eitaa logo
صبح تازه دم ( عاطفه جوشقانیان)
465 دنبال‌کننده
154 عکس
21 ویدیو
0 فایل
ای صبح زودم! رفتی و من خواب ماندم.. عاطفه جوشقانیان @joshaghanyan مجموعه شعر: _صبح تازه‌دم، انتشارات شهرستان ادب گردآوری: _زیر یک سقف _قسم به عشق، به نام تمام مادرها
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محمدحسین مهدویان
تحصیل علم و دانش بی پایه و اساس است وقتی که بهترین سود، از راه اختلاس است گفتم ‌که علم خوب است یا ثروت فراوان؟ گفتا قیاس این دو، باطل‌ترین قیاس است در این فشار مالی، تولید علم عالی... اما مهمتر از آن، تولید اسکناس است دانشجوی گرامی وقتی گرسنه باشد جای کلاس رفتن، دنبال کالباس است چون شوت می‌زند او هنگام درس خواندن پایان ترم حتما، تنها به فکر پاس است شب‌های امتحان‌ هم، تا صبح رو به قبله در اوج معنویت، مشغول استغاثه است دیده شده که گهگاه با اشک و ناله و آه پشت سر اساتید در حال التماس است یا زیر پست استاد، کامنت می‌گذارد یا که به اسم تحقیق، توی گوگل، پلاس است دانشجوی مجرد دیگر غمی ندارد وقتی که همکلاسیش خوش‌تیپ و باکلاس است در فکر اغتشاش است گاهی که هست جوگیر با اینکه از حَراست همواره در هراس است توی کلاس‌هایش، ریخت و لباس‌هایش طوری شده که اینجا انگار لاس وگاس است با شور و شوق عمری، تحصیل کرده اما بعد از فراغت از درس، علاف و آس و پاس است اوضاع کار و تحصیل، مطلوب هست و بی‌نقص هرکس که منتقد بود بسیار ناسپاس است 📱@Mh_Mahdaviyan
وقتی که لم‌ داده بودی آرام بر روی تختی یا که به زور دوتا قرص خوابیده بودی به سختی وقتی که خوشحال بودی از دیدن ناگهانش یا شکوه می‌کردی از خود از این‌که داری چه بختی در فکر این‌که بنوشی همراه او قهوه یا چای یا در نخستین قرارت باید بپوشی چه رختی تا نگذرد از لب مرز سوز سپاه زمستان افتاد و آتش به پا کرد یک بار دیگر درختی مشغول چشمی و ابرو،سرگرم با تاب گیسو بیرون بزن از شب این تکرار هر روزه لختی تا که مبادا بلرزی،جان داد سرباز مرزی وقتی که خوابیده بودی آرام بر روی تختی کانال شاعر: @azam_saadatmand 🔰@sobhetazedam
هدایت شده از شعر هیأت
علیهاالسلام 🔹گریۀ بی‌اختیار🔹 کنار فضّه صمیمانه کار می‌کردی به کار کردن خود افتخار می‌کردی درخت‌های بهشتی به پایت افتادند همان شبی که هوای انار می‌کردی فقیر هرچه می‌آمد اسیر برمی‌گشت تمام عالمیان را دچار می‌کردی دلیل خندۀ حیدر! چه شد که بعد پدر مدام گریۀ بی‌اختیار می‌کردی؟ چه شد محبت همسایه‌ها؟ دعایت را چه مادرانه به آن‌ها نثار می‌کردی! تمام مردم اگر کور و کر، علی دیده‌ست فدک فدک همه جا را بهار می‌کردی و شقشقیه به نهج‌البلاغه رو آورد شبی که پشت به این روزگار می‌کردی چقدر خانه مرتب شد آن شب آخر اگر مریض نبودی چکار می‌کردی؟ 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1980@ShereHeyat
🍂زبان حال امیرالمومنین «علیه‌السلام» با حضرت صدیقه طاهره «سلام الله علیها»: ملائک ذکر می گویند دائم هم صدا با تو دعای نور می‌خوانند هر صبح و عشا با تو کسی فهمیده است «المؤمن مرآت مؤمن» را که بشناسد هرآیینه تو را با من مرا با تو چه خوشبختند، دستان تو را هر روز می‌بوسند تنور و سفره و دستاس هستند آشنا با تو بیا قسمت کنیم اصلا ثواب خانه داری را ببین جارو کشیدن با من امشب، بچه‌ها با تو بپرس از تک تک این قوم ای بنت رسول‌الله بگو با من اگر دارند مشکل پس چرا با تو...؟ حلالم کن حلالم کن که ماندم بی تو در دنیا قرار بعدی ام در قتلگاه کربلا با تو.. @sobhetazedam
📌امور بانوان اداره کل تبلیغات اسلامی استان قم و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم برگزار می کند: 🔅محفل شعر بانوان فاطمی ✅با شعر خوانی: اعظم سعادتمند عاطفه خرمی محدثه آشتیانی فاطمه معصومه شریف سمانه خلف زاده عاطفه جوشقانیان ⏰زمان: سه شنبه 28آذر1402_ساعت 15تا17 🏫مکان: بلوار جمهوری _نبش کوی 6 _ اداره کل تبلیغات اسلامی استان قم_سالن کوثر @sobhetazedam
هدایت شده از انجمن ادبی کلمات
کانال تعدادی از بانوان شاعر در پیام‌رسان ایتا: 🌹 زهرا آراسته‌نیا: ای ناب‌ترین تلالو نور سلام ای بر همه‌ی حماسه‌ها شور سلام https://eitaa.com/arastehnia 🌹عاطفه جعفری: من تو را می‌نویسم و تو مرا ما غزل‌های دلبخواه همیم https://eitaa.com/pishaninevesht 🌹 عاطفه جوشقانیان: کجاست شانه‌ی آرامشت زمان تلاطم؟ مگر خود تو نگفتی به من پناه بیاور؟ https://eitaa.com/sobhetazedam 🌹 عارفه دهقانی: در جنگِ همیشگیِّ حق با باطل رمزِ عملیّاتِ علی : "یا زهرا" https://eitaa.com/dr_arefe_dehghani 🌹 فائزه زرافشان: همین تبسم آرام، چای عطرآگین همین نشاندن گل، کار پرثواب من است https://eitaa.com/faeze_zarafshan 🌹 زهرا سپهکار: هم مادر و مادربزرگم خانه‌دارند این شغل مادرزادی‌ام را دوست‌دارم https://eitaa.com/zahra_sepahkar 🌹 اعظم سعادتمند: آمدم تا خانه‌ات در جستجوی روشنی آب لطفاً! از میان این همه نوشیدنی https://eitaa.com/azam_saadatmand 🌹 فاطمه معصومه شریف: شعر گاهی می‌تواند راوی یک درد باشد گاه حتی می‌تواند مرهم یک مرد باشد https://eitaa.com/masoome_sharif 🌹 بهجت فروغی مقدم: با یادت اگر دفتری از شعر سرودم در حسرت یک بیت جوابم که تو باشی https://eitaa.com/behjatf 🌹 مریم کرباسی: من عاشق صبحم که با خنده بگویی مریم بیا امروز هم صبحانه با هم https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi 🌹 سعیده کرمانی: گاهی غزل در گوش بند رخت می‌گویم گاهی میان تشت، دست از شعر می‌شویم https://eitaa.com/kaftarchahiemamreza 🌹 فاطمه عارف نژاد: سراپا ایده‌ام از رنگ‌های تازه سرشارم هزاران طرح نو پیچیده در طومار افکارم https://eitaa.com/fatemeh_arefnejad 🌹 اکرم هاشمی: و آن کسی که به قالیچه خِفت زد، زن بود تمام طرح پر از رنگ‌های روشن بود https://eitaa.com/A_Hashemii 🌹 انسیه‌سادات هاشمی: وای آن نقاشی چسبیده بر در را نبینی! آه! آن تک‌بیت‌های روی میزم را نخوانی! https://eitaa.com/folanipoem 🔶 اگر بانوی شاعری از قلم افتاده معرفی کنید تا لیست تکمیل شود...
. 🌷هوالنور🌷 وقتی که در دنیای ما پا می گذاری هرجا نشان از خویش بر جا می گذاری لبخندهای مادرم را اول صبح با لقمه ای در جیب بابا می گذاری حتی همین نان حلال همسرم را هر شب خودت در سفره ما می گذاری پر می شود این خانه از بوی محبت وقتی در هر عطر را وا می گذاری تا زندگی بر شاخه ها هم پا بگیرد در لانه ها گنجشک ها را می گذاری این زندگی پشتش به لبخند تو گرم است ما را که می گوید که تنها می گذاری؟ ## مولا به یاد جدتان با خانواده من کربلا میخواهم آیا می گذاری؟ @sobhetazedam
کانال تعدادی از بانوان شاعر در پیام‌رسان ایتا: 🌹 زهرا آراسته‌نیا: ای ناب‌ترین تلالو نور سلام ای بر همه‌ی حماسه‌ها شور سلام https://eitaa.com/arastehnia 🌹عاطفه جعفری: من تو را می‌نویسم و تو مرا ما غزل‌های دلبخواه همیم https://eitaa.com/pishaninevesht 🌹 عاطفه جوشقانیان: کجاست شانه‌ی آرامشت زمان تلاطم؟ مگر خود تو نگفتی به من پناه بیاور؟ https://eitaa.com/sobhetazedam 🌹 عارفه دهقانی: در جنگِ همیشگیِّ حق با باطل رمزِ عملیّاتِ علی : "یا زهرا" https://eitaa.com/dr_arefe_dehghani 🌹 فائزه زرافشان: همین تبسم آرام، چای عطرآگین همین نشاندن گل، کار پرثواب من است https://eitaa.com/faeze_zarafshan 🌹 زهرا سپهکار: هم مادر و مادربزرگم خانه‌دارند این شغل مادرزادی‌ام را دوست‌دارم https://eitaa.com/zahra_sepahkar 🌹 اعظم سعادتمند: آمدم تا خانه‌ات در جستجوی روشنی آب لطفاً! از میان این همه نوشیدنی https://eitaa.com/azam_saadatmand 🌹 فاطمه معصومه شریف: شعر گاهی می‌تواند راوی یک درد باشد گاه حتی می‌تواند مرهم یک مرد باشد https://eitaa.com/masoome_sharif 🌹 بهجت فروغی مقدم: با یادت اگر دفتری از شعر سرودم در حسرت یک بیت جوابم که تو باشی https://eitaa.com/behjatf 🌹 مریم کرباسی: من عاشق صبحم که با خنده بگویی مریم بیا امروز هم صبحانه با هم https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi 🌹 سعیده کرمانی: گاهی غزل در گوش بند رخت می‌گویم گاهی میان تشت، دست از شعر می‌شویم https://eitaa.com/kaftarchahiemamreza 🌹 فاطمه عارف نژاد: سراپا ایده‌ام از رنگ‌های تازه سرشارم هزاران طرح نو پیچیده در طومار افکارم https://eitaa.com/fatemeh_arefnejad 🌹 اکرم هاشمی: و آن کسی که به قالیچه خِفت زد، زن بود تمام طرح پر از رنگ‌های روشن بود https://eitaa.com/A_Hashemii 🌹 انسیه‌سادات هاشمی: وای آن نقاشی چسبیده بر در را نبینی! آه! آن تک‌بیت‌های روی میزم را نخوانی! https://eitaa.com/folanipoem 🌹مریم بسحاق: آمدم اما نبودی پر زدم یک قفس کمتر، تو هم در وا نکن https://eitaa.com/Bichatr_zir_baran_poem @sobhetazedam
بسم الله النور افتاده تن ستاره ها در این راه تا باز شود مسیر پابوسی ماه ای شام تو را به صبح خواهند رساند یاران کنونی اباعبدالله @sobhetazedam
هوالنور تقدیم به عزیزترینم🌹 دوباره قسمتت باید فقط یک لقمه نان باشد که سهم همسر و فرزندهایت بیش از آن باشد پر از شوری همیشه، بیشتر اما زمانیکه صدای پای بابایم بیاید یا اذان باشد به من آموختی حتی مسیر آشپزخانه برایم می تواند نردبان آسمان باشد خودت دست نوازش می شوی بر اشک های من نمی خواهی که چشم من به دست دیگران باشد من از این مهربانی های بسیار تو فهمیدم خدا باید چه اندازه صبور و مهربان باشد بیا و شام را پیشم بمان، بد بگذران یک شب که دریا می تواند پیش رودی میهمان باشد 🔰@sobhetazedam
هدایت شده از شعر هیأت
علیهاالسلام 🔹سورۀ انسان🔹 عطر بهار از جانب دالان می‌آید دارد صدای خنده از گلدان می‌آید این کوچه‌ها را آب و جارو کرده باران این اولین روزی‌ست که مهمان می‌آید این اولین روز است؛ افطار خودت را دادی به مسکینی که سرگردان می‌آید حالا دوباره بوی نان پیچیده اما دارد یتیمی خسته و نالان می‌آید مثل گلوبندت اسیری را رها کن وقتی که دارد بی سر و سامان می‌آید ما هم اسیریم و یتیم و مستمندیم ما مرده‌ایم از عطر نامت جان می‌آید از برکت نانی که بخشیدی، همیشه بر خاک گندم‌زارمان باران می‌آید شیراز، قم، مشهد، خدا را شکر بانو نور تو از هر گوشۀ ایران می‌آید وصف شما کِی در کلام آدمی‌زاد...؟ مدح شما در سورۀ انسان می‌آید 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4414@ShereHeyat
هوالنور غزلی مادرانه: هر صبح بازی می کنم با کودکانم من هم شبیه کودکانم شادمانم دنبال آن ها می دویم و می گریزیم پروانه ها را هم به بازی می کشانم موسیقی آرامبخش خانه ماست هر جیک جیک خنده ای در آشیانم من چای میخواهم نه نسکافه نه قهوه رفتار من شرقی ست، مثل استکانم.. در خانه من هستم که مد می آفرینم با من مطابق می شود رنگ جهانم از گرمی این خانه می گوید برایم هرگاه گرم صحبتم با شمعدانم حتما خدا لبخند دارد بر لبانش وقتی که بازی می کنم با کودکانم @sobhetazedam
هدایت شده از بین الطّلوعین
یک روز کاری دارم به برنامه ی کاری یک روزت فکر می‌کنم ولی نمی‌دانم از صبح بنویسم یا نیمه شب؛ که شروع را به پایان و انجام را به آغاز گره زده‌ای... صبح ساعت 5 حلب، همزمان که منطقه را شناسایی می‌کنی و صحبت فرماندهانی را که دارند از قفل شدن جنگ می‌گویند گوش می‌دهی، از دست سربازی نان خشک می‌گیری؛ همان هایی که برای صبحانه بین رزمنده ها توزیع شده. ساعت 6 با یک هواپیمای عمومی، به مسکو می‌روی. باید در یک دیدار دو ساعت و بیست دقیقه‌ای رئیس جمهور روسیه را قانع کنی که در جنگ وارد شود. در راه، کتاب من زنده‌ام را که یک کاغذ روی عکس جلدش چسبانده‌ای تمام می کنی و یادداشتی بر آن می نویسی: خواهرم مثل همان برادرهای اسیرت همه‌جا مراقبت می‌کردم کسی عکس روی جلد کتابت را نبیند و در تمام کتاب با ناراحتی و استرس... چگونه است که از این دیدار دیپلماتیک نگرانی نداری ولی از دیده شدن چهره‌ی... ساعت 11 پرواز داری به عراق. این بار ابومهدی چشم به راهت است. کسی که از خدا می‌خواهد یک لحظه هم بعد از تو زنده نماند چرا که نمی‌تواند. دلتنگی که دلت طاقت ندارد این همه ظلم را. طاقت ندارد کودکی زنده زنده در آتش بسوزد و جسدش را برای مادرش بفرستند. دلتنگی، چرا که از برج دیده‌بانی با دوربینت دیده‌ای که اگر جمهوری اسلامی آسیب ببیند از اسلام هم چیزی نمی‌ماند. ساعت 12 نماز را پشت سر ابومهدی می‌خوانی و به او قول می‌دهی به زیارت دوره‌اش ببری! مخصوصاً مشهد و قم؛ و ابومهدی خوب می‌داند که سر قولت می‌مانی. ساعت 13 فرماندهان را برای آزادسازی تکریت توجیه می‌کنی. پشت بی‌سیم با فرمانده‌ی فاطمیون که داری صحبت می‌کنی یک لحن داش‌مشتی که می‌خورد بچه‌ی ناف تهران باشد، نظرت را جلب می‌کند. در گوشه‌ی دفترت یادداشت می‌کنی که حتمأ اولین فرصت ببینی چه کسی است. دارنده‌ی صدا چه هیبتی دارد. شاید در خیالت آن جوان رشیدِ باریکِ تودل برو که آدم لذت می‌برد نگاهش کند را در آغوش می‌گیری، در دلت از شیطنتش می‌خندی و زرنگی و ذکاوت او را تحسین می‌کنی. ساعت 3 بعدازظهر به وقت نینوا تشنه ات می‌شود. دلت نمی‌آید، آب را نخورده یاحسین می‌گویی و یک یادداشت دیگر بر کتاب من زنده‌ام می‌نویسی: خواهر خوبم در آن اسارت، اسارت را به اسارت گرفتی؛ سعی کن در این آزادی اسیر نشوی... ساعت 16 به همایشی که برای بزرگداشت مادران شهدا در تهران برگزار شده می‌رسی؛ خم می‌شوی و گوشه‌ی چادر مادر شهیدی را می‌بوسی و از او می‌خواهی که برای شهادتت دعا کند. پس از پایان مراسم، انگشتری به دختر جوانی که حجاب درستی هم ندارد هدیه می‌دهی. در راه کرمان به حسین یوسف الهی فکر می کنی؛ به کاروانی که راهی‌شان کرده‌ای و خودت جا مانده‌ای. یادت به نگرانی چشمان رهبرت می‌افتد و آرام می‌شوی و مصمّم. رهبرت، آقایت، عزیز جانت، عبد صالحی که امروز مظلومیّتش اعظم است بر صالحیّتش. و شمشیرت را تیزتر می‌کنی برای دفاع از خیمه‌ی ولایتش که همان خیمه‌ی ولایت رسول خداست. ساعت 18 به کرمان رسیده‌ای. قنات ملِک، روستای رابر. مادرت می‌گوید: ننه هی می‌گویی آمریکا آمریکا آمریکا، من هم مادرت هستم، دو روز پیش من بمان. لبخند می‌زنی، کف پای مادرت بوسه‌ای می‌زنی و قانعش می‌کنی که باید بروی. ساعت 20 به طرف صحرای سینا سودان می‌روی؛ تونل زیرزمینی که موشک‌ها را به غزه برسانی. به مجاهدانِ مظلومِ محصوری که چکمه ندارند بپوشند اما منتظر موشک های نقطه‌زن شمایند. نیمه‌شب به بیروت و ضاحیه‌ی جنوبی می‌رسی و به سیّدحسن نصرالله می‌گویی: الآن ساعت 12 شب است، من تا طلوع آفتاب، صد و بیست فرمانده‌ی عملیّاتی لبنانی برای نبرد با داعش از شما می‌خواهم. تا سیّد فرماندهان را ردیف کند آماده نماز شب می‌شوی. دفترچه‌ی تلفنی که شماره ی صد و پنجاه خانواده‌ی شهید در آن نوشته شده را برمی‌داری و چشمِ چند چشم به‌راه را روشن می‌کنی. بعد هم زنگ می‌زنی پادگان تهران که هوا برفی است و می‌گویی برای آهوهایی که از سرما و بی‌غذایی تا نزدیک پادگان می‌آیند علف بگذارند که به دعای خیرشان شدیدأ اعتقاد داری... و من هر شب جمعه ساعت 1:20 دقیقه از خواب می‌پرم، اندوهم مثل ردپای آهویی در برف محو می‌شود و به برنامه‌ی کاری یک روزم فکر می‌کنم. @zahra_sepahkar
الا لعنت الله علی القوم الظالمین از مردمان کوچه و بازار می ترسند از عکس تو روی در و دیوار می ترسند از خشم تو از چشم تو گویا هراسانند از صبر تو از قبر تو انگار می‌ترسند خورشید را در خواب می‌خواهند خفاشان از چشم های عاشق بیدار می‌ترسند خود را مگر طوفان نمی‌دانند جلادان؟ از قاصدک ها پس چرا هربار می ترسند؟ تا راه و رسمت منقطع گردد تو را کشتند بعد از تو از اسمت ولی سردار! می‌ترسند از مردمان بی‌سلاح کوچه و بازار از هر کسی که دوستت دارد هراسان‌اند @sobhetazedam
💐 السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللّٰهِ هوهوی باد در حرمت موج می زند او را به خدمت تو اذان گو گرفته ایم ✍ عاطفه جوشقانیان 📸 مبینا کارگرفرد 📎 برای دریافت فایل باکیفیت اینجا کلیک کنید 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🆔 @astanqom
4_5780881111169113101.mp3
3.39M
استاد امین فروغی یا امیرالمومنین.. @sobhetazedam
هوالنور الحمدلله شعرم برگزیده بخش ویژه دومین دوسالانه جایزه ملی غزل حسین منزوی شد.🌹 بماند به یادگار زنجان دی ماه ۱۴۰۲ @sobhetazedam
. «شعر برگزیده بخش ویژه جایزه ملی غزل حسین منزوی» زبان حال زنان عفیف و جریان ساز جهان: آری منم.. الهه زیبایی جهان محو من‌اند روی زمین اهل آسمان آرام مثل چادر مادر سر نماز محکم شبیه لحن پدر لحظه اذان من نوبر بلندترین شاخه ام، ببین کی می‌رسد به چیدن من دست این و آن؟ با کاج‌های توی خیابان غریبه ام با غنچه های باغچه ی خانه، مهربان دلدادگی ست پیشه من، لیلی ام هنوز آوازه ام به عشق بلند است هر زمان.. رودابه، نیم تاجم و پروین و آسیه* دنیا پر از من است، جهان را بیا بخوان یاسر اگر خروش کند، من سمیه ام هرجا حماسه ایست منم پشت آن نهان باید برای خاک خود آرش بپرورم هرگز مباد قامت این سرزمین کمان.. عاطفه جوشقانیان *نیم تاج سلماسی، بانوی شاعر حماسی سرای دوره قاجار که با سرودن شعری، مردان را به میدان رزم فرستاد. @sobhetazedam
🔸عصر شعر بین‌المللی غزه🔸 🎤 با اجرای نجم‌الدین شریعتی 🔻📢 و شعرخوانی شاعران ملی و بین‌المللی 🌍 نزار الکنانی 🇮🇶 میلاد عرفان پور 🇮🇷سیدیوسف صندوق 🇸🇾 قاسم صرافان 🇮🇷 فضل الشرفی 🇾🇪مرتضی حیدری آل کثیر 🇮🇷 معروف عبدالمجید 🇪🇬 عاطفه جوشقانیان 🇮🇷 سید احمد حسین شهریار 🇵🇰 حمید مبشر 🇦🇫 تکتم سادات حسینی 🇦🇫 سمانه خلف زاده 🇮🇷سیده‌نرگس میرفیضی و... 🕕 شنبه ۳۰ دی‌ماه ساعت ۱۸ 🌐شهرداری قم، سالن همایش‌های بین‌المللی @sobhetazedam
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علیه السلام در خطبه ها از بس معطر بود کامت پروانه ها پر می کشیدند از کلامت بخشیده خواهد شد جهانی با نگاهت سنجیده خواهد شد عدالت با مرامت هم شامل دشمن شده هم شامل دوست فیض مدامت، جلوه‌های ناتمامت سائل غنی برگشت از سمت رکوعت حتما قیامت می کنی وقت قیامت آن شب، شب خوف و خطر، آرام بودی آرام بودی و شتابان بود گامت در بِستر دریا فقط دریا می‌آید آن‌شب به ما ثابت شد ای مولا مقامت مولا! سلامت مانده بی پاسخ دوباره ای بیت زهرا تا ابد دارالسلامت از حُسن آغاز تو ‌می‌شد خوب فهمید مهدی یقینا می شود حسن ختامت علیه السلام روزتون مبارک پدر همه شیعیان🥰 @sobhetazedam
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌷 صبح امروز؛ حضور رهبر انقلاب بر مزار شهید «نوید صفری» از شهدای مدافع حرم 🔹️ قسمتی از وصیت‌نامه شهید صفری: «زیارت عالی و پرفیض زیارت عاشورا را بخوانید از طرف من و به ارباب ابراز ارادت کنید. آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که فقط روزی یک مرتبه نصیبم نشد و بدانید هرکه ۴۰ روز عاشورا بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد، حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم و اگر نه در آخرت برای او جبران کنم. حتی یک عاشورا هم قیامت می‌کند با روضه ارباب از زبان مادر و خواهرش. ان‌شاءالله شرمنده شما نباشم.» 💻 Farsi.Khamenei.ir
شب های شعر انقلاب دوشنبه ۱۶ بهمن ساعت ۱۶ @sobhetazedam
هدایت شده از حوزه هنری استان قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 شب شعر انقلاب اسلامی در قم؛ شب سوم از شب‌های شعر انقلاب در کشور »» دوشنبه ۱۶ بهمن ماه / سالن شیخ طوسی 🔺 @Artqom_ir l آپارات I بله I ایتا I وبسایت
35.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله النور 🎥 | شعرخوانی عاطفه جوشقانیان پُر شور کن ای روح خدا روحیه‌ها را لبریزکن از عِطر عبایت ریه‌ها را 🔹 پنجمین دوره شب‌های شعر انقلاب 🔻دهه فجر ۱۴۰۲ قم تهیه شده در معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی با مشارکت حوزه هنری استان قم (ره) @sobhetazedam
بسم الله النور تقدیم به روح مطهر امام راحل رضوان الله علیه: پر شور کن ای روح خدا روحیه‌ها را لبریز کن از عطر عبایت ریه‌ها را موسای زمان هستی و در اوج تلاطم ایمان تو آورده به بار آسیه‌ها را ای پیرِ مرادِ دل و ای شمس‌تر از شمس! دنبال تو گشتیم همه قونیه‌ها را ای دقت تو موجب تنظیم دقایق ای نبض زمان! نظم بده ثانیه ها را اسرار صلات تو چه بوده است اماما؟ با قبله تو می‌شکنم زاویه ها را اسفار تویی! فلسفه و متن تو هستی هرچند رقم زد قلمت حاشیه‌ها را از هیبت و از خلوت و از شور تو داریم این هیات و این روضه و این مرثیه‌ها را ای کاش که از خط تو سرمشق بگیریم ای کاش بفهمانی‌ام اعلامیه‌ها را می‌کوبمشان روی سر ظلم ، زمانی هر مشت گره کرده‌ی این قافیه ها را ره @sobhetazedam