eitaa logo
صبح تازه دم ( عاطفه جوشقانیان)
447 دنبال‌کننده
107 عکس
17 ویدیو
0 فایل
عاطفه جوشقانیان @joshaghanyan ای صبح زودم! رفتی و من خواب ماندم..
مشاهده در ایتا
دانلود
یک روز کاری دارم به برنامه ی کاری یک روزت فکر می‌کنم ولی نمی‌دانم از صبح بنویسم یا نیمه شب؛ که شروع را به پایان و انجام را به آغاز گره زده‌ای... صبح ساعت 5 حلب، همزمان که منطقه را شناسایی می‌کنی و صحبت فرماندهانی را که دارند از قفل شدن جنگ می‌گویند گوش می‌دهی، از دست سربازی نان خشک می‌گیری؛ همان هایی که برای صبحانه بین رزمنده ها توزیع شده. ساعت 6 با یک هواپیمای عمومی، به مسکو می‌روی. باید در یک دیدار دو ساعت و بیست دقیقه‌ای رئیس جمهور روسیه را قانع کنی که در جنگ وارد شود. در راه، کتاب من زنده‌ام را که یک کاغذ روی عکس جلدش چسبانده‌ای تمام می کنی و یادداشتی بر آن می نویسی: خواهرم مثل همان برادرهای اسیرت همه‌جا مراقبت می‌کردم کسی عکس روی جلد کتابت را نبیند و در تمام کتاب با ناراحتی و استرس... چگونه است که از این دیدار دیپلماتیک نگرانی نداری ولی از دیده شدن چهره‌ی... ساعت 11 پرواز داری به عراق. این بار ابومهدی چشم به راهت است. کسی که از خدا می‌خواهد یک لحظه هم بعد از تو زنده نماند چرا که نمی‌تواند. دلتنگی که دلت طاقت ندارد این همه ظلم را. طاقت ندارد کودکی زنده زنده در آتش بسوزد و جسدش را برای مادرش بفرستند. دلتنگی، چرا که از برج دیده‌بانی با دوربینت دیده‌ای که اگر جمهوری اسلامی آسیب ببیند از اسلام هم چیزی نمی‌ماند. ساعت 12 نماز را پشت سر ابومهدی می‌خوانی و به او قول می‌دهی به زیارت دوره‌اش ببری! مخصوصاً مشهد و قم؛ و ابومهدی خوب می‌داند که سر قولت می‌مانی. ساعت 13 فرماندهان را برای آزادسازی تکریت توجیه می‌کنی. پشت بی‌سیم با فرمانده‌ی فاطمیون که داری صحبت می‌کنی یک لحن داش‌مشتی که می‌خورد بچه‌ی ناف تهران باشد، نظرت را جلب می‌کند. در گوشه‌ی دفترت یادداشت می‌کنی که حتمأ اولین فرصت ببینی چه کسی است. دارنده‌ی صدا چه هیبتی دارد. شاید در خیالت آن جوان رشیدِ باریکِ تودل برو که آدم لذت می‌برد نگاهش کند را در آغوش می‌گیری، در دلت از شیطنتش می‌خندی و زرنگی و ذکاوت او را تحسین می‌کنی. ساعت 3 بعدازظهر به وقت نینوا تشنه ات می‌شود. دلت نمی‌آید، آب را نخورده یاحسین می‌گویی و یک یادداشت دیگر بر کتاب من زنده‌ام می‌نویسی: خواهر خوبم در آن اسارت، اسارت را به اسارت گرفتی؛ سعی کن در این آزادی اسیر نشوی... ساعت 16 به همایشی که برای بزرگداشت مادران شهدا در تهران برگزار شده می‌رسی؛ خم می‌شوی و گوشه‌ی چادر مادر شهیدی را می‌بوسی و از او می‌خواهی که برای شهادتت دعا کند. پس از پایان مراسم، انگشتری به دختر جوانی که حجاب درستی هم ندارد هدیه می‌دهی. در راه کرمان به حسین یوسف الهی فکر می کنی؛ به کاروانی که راهی‌شان کرده‌ای و خودت جا مانده‌ای. یادت به نگرانی چشمان رهبرت می‌افتد و آرام می‌شوی و مصمّم. رهبرت، آقایت، عزیز جانت، عبد صالحی که امروز مظلومیّتش اعظم است بر صالحیّتش. و شمشیرت را تیزتر می‌کنی برای دفاع از خیمه‌ی ولایتش که همان خیمه‌ی ولایت رسول خداست. ساعت 18 به کرمان رسیده‌ای. قنات ملِک، روستای رابر. مادرت می‌گوید: ننه هی می‌گویی آمریکا آمریکا آمریکا، من هم مادرت هستم، دو روز پیش من بمان. لبخند می‌زنی، کف پای مادرت بوسه‌ای می‌زنی و قانعش می‌کنی که باید بروی. ساعت 20 به طرف صحرای سینا سودان می‌روی؛ تونل زیرزمینی که موشک‌ها را به غزه برسانی. به مجاهدانِ مظلومِ محصوری که چکمه ندارند بپوشند اما منتظر موشک های نقطه‌زن شمایند. نیمه‌شب به بیروت و ضاحیه‌ی جنوبی می‌رسی و به سیّدحسن نصرالله می‌گویی: الآن ساعت 12 شب است، من تا طلوع آفتاب، صد و بیست فرمانده‌ی عملیّاتی لبنانی برای نبرد با داعش از شما می‌خواهم. تا سیّد فرماندهان را ردیف کند آماده نماز شب می‌شوی. دفترچه‌ی تلفنی که شماره ی صد و پنجاه خانواده‌ی شهید در آن نوشته شده را برمی‌داری و چشمِ چند چشم به‌راه را روشن می‌کنی. بعد هم زنگ می‌زنی پادگان تهران که هوا برفی است و می‌گویی برای آهوهایی که از سرما و بی‌غذایی تا نزدیک پادگان می‌آیند علف بگذارند که به دعای خیرشان شدیدأ اعتقاد داری... و من هر شب جمعه ساعت 1:20 دقیقه از خواب می‌پرم، اندوهم مثل ردپای آهویی در برف محو می‌شود و به برنامه‌ی کاری یک روزم فکر می‌کنم. @zahra_sepahkar
الا لعنت الله علی القوم الظالمین از مردمان کوچه و بازار می ترسند از عکس تو روی در و دیوار می ترسند از خشم تو از چشم تو گویا هراسانند از صبر تو از قبر تو انگار می‌ترسند خورشید را در خواب می‌خواهند خفاشان از چشم های عاشق بیدار می‌ترسند خود را مگر طوفان نمی‌دانند جلادان؟ از قاصدک ها پس چرا هربار می ترسند؟ تا راه و رسمت منقطع گردد تو را کشتند بعد از تو از اسمت ولی سردار! می‌ترسند از مردمان بی‌سلاح کوچه و بازار از هر کسی که دوستت دارد هراسان‌اند @sobhetazedam
💐 السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللّٰهِ هوهوی باد در حرمت موج می زند او را به خدمت تو اذان گو گرفته ایم ✍ عاطفه جوشقانیان 📸 مبینا کارگرفرد 📎 برای دریافت فایل باکیفیت اینجا کلیک کنید 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🆔 @astanqom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد امین فروغی یا امیرالمومنین.. @sobhetazedam
هوالنور الحمدلله شعرم برگزیده بخش ویژه دومین دوسالانه جایزه ملی غزل حسین منزوی شد.🌹 بماند به یادگار زنجان دی ماه ۱۴۰۲ @sobhetazedam
. «شعر برگزیده بخش ویژه جایزه ملی غزل حسین منزوی» زبان حال زنان عفیف و جریان ساز جهان: آری منم.. الهه زیبایی جهان محو من‌اند روی زمین اهل آسمان آرام مثل چادر مادر سر نماز محکم شبیه لحن پدر لحظه اذان من نوبر بلندترین شاخه ام، ببین کی می‌رسد به چیدن من دست این و آن؟ با کاج‌های توی خیابان غریبه ام با غنچه های باغچه ی خانه، مهربان دلدادگی ست پیشه من، لیلی ام هنوز آوازه ام به عشق بلند است هر زمان.. رودابه، نیم تاجم و پروین و آسیه* دنیا پر از من است، جهان را بیا بخوان یاسر اگر خروش کند، من سمیه ام هرجا حماسه ایست منم پشت آن نهان باید برای خاک خود آرش بپرورم هرگز مباد قامت این سرزمین کمان.. عاطفه جوشقانیان *نیم تاج سلماسی، بانوی شاعر حماسی سرای دوره قاجار که با سرودن شعری، مردان را به میدان رزم فرستاد. @sobhetazedam
🔸عصر شعر بین‌المللی غزه🔸 🎤 با اجرای نجم‌الدین شریعتی 🔻📢 و شعرخوانی شاعران ملی و بین‌المللی 🌍 نزار الکنانی 🇮🇶 میلاد عرفان پور 🇮🇷سیدیوسف صندوق 🇸🇾 قاسم صرافان 🇮🇷 فضل الشرفی 🇾🇪مرتضی حیدری آل کثیر 🇮🇷 معروف عبدالمجید 🇪🇬 عاطفه جوشقانیان 🇮🇷 سید احمد حسین شهریار 🇵🇰 حمید مبشر 🇦🇫 تکتم سادات حسینی 🇦🇫 سمانه خلف زاده 🇮🇷سیده‌نرگس میرفیضی و... 🕕 شنبه ۳۰ دی‌ماه ساعت ۱۸ 🌐شهرداری قم، سالن همایش‌های بین‌المللی @sobhetazedam
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علیه السلام در خطبه ها از بس معطر بود کامت پروانه ها پر می کشیدند از کلامت بخشیده خواهد شد جهانی با نگاهت سنجیده خواهد شد عدالت با مرامت هم شامل دشمن شده هم شامل دوست فیض مدامت، جلوه‌های ناتمامت سائل غنی برگشت از سمت رکوعت حتما قیامت می کنی وقت قیامت آن شب، شب خوف و خطر، آرام بودی آرام بودی و شتابان بود گامت در بِستر دریا فقط دریا می‌آید آن‌شب به ما ثابت شد ای مولا مقامت مولا! سلامت مانده بی پاسخ دوباره ای بیت زهرا تا ابد دارالسلامت از حُسن آغاز تو ‌می‌شد خوب فهمید مهدی یقینا می شود حسن ختامت علیه السلام روزتون مبارک پدر همه شیعیان🥰 @sobhetazedam
🌷 صبح امروز؛ حضور رهبر انقلاب بر مزار شهید «نوید صفری» از شهدای مدافع حرم 🔹️ قسمتی از وصیت‌نامه شهید صفری: «زیارت عالی و پرفیض زیارت عاشورا را بخوانید از طرف من و به ارباب ابراز ارادت کنید. آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که فقط روزی یک مرتبه نصیبم نشد و بدانید هرکه ۴۰ روز عاشورا بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد، حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم و اگر نه در آخرت برای او جبران کنم. حتی یک عاشورا هم قیامت می‌کند با روضه ارباب از زبان مادر و خواهرش. ان‌شاءالله شرمنده شما نباشم.» 💻 Farsi.Khamenei.ir
شب های شعر انقلاب دوشنبه ۱۶ بهمن ساعت ۱۶ @sobhetazedam
16.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 شب شعر انقلاب اسلامی در قم؛ شب سوم از شب‌های شعر انقلاب در کشور »» دوشنبه ۱۶ بهمن ماه / سالن شیخ طوسی 🔺 @Artqom_ir l آپارات I بله I ایتا I وبسایت
35.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله النور 🎥 | شعرخوانی عاطفه جوشقانیان پُر شور کن ای روح خدا روحیه‌ها را لبریزکن از عِطر عبایت ریه‌ها را 🔹 پنجمین دوره شب‌های شعر انقلاب 🔻دهه فجر ۱۴۰۲ قم تهیه شده در معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی با مشارکت حوزه هنری استان قم (ره) @sobhetazedam
بسم الله النور تقدیم به روح مطهر امام راحل رضوان الله علیه: پر شور کن ای روح خدا روحیه‌ها را لبریز کن از عطر عبایت ریه‌ها را موسای زمان هستی و در اوج تلاطم ایمان تو آورده به بار آسیه‌ها را ای پیرِ مرادِ دل و ای شمس‌تر از شمس! دنبال تو گشتیم همه قونیه‌ها را ای دقت تو موجب تنظیم دقایق ای نبض زمان! نظم بده ثانیه ها را اسرار صلات تو چه بوده است اماما؟ با قبله تو می‌شکنم زاویه ها را اسفار تویی! فلسفه و متن تو هستی هرچند رقم زد قلمت حاشیه‌ها را از هیبت و از خلوت و از شور تو داریم این هیات و این روضه و این مرثیه‌ها را ای کاش که از خط تو سرمشق بگیریم ای کاش بفهمانی‌ام اعلامیه‌ها را می‌کوبمشان روی سر ظلم ، زمانی هر مشت گره کرده‌ی این قافیه ها را ره @sobhetazedam
در دلش نام خدا جاری‌ست این دریای مواج من تپش‌های بلند پرچمم را دوست دارم @sobhetazedam
. يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ اَلْسِنَتُهُمْ وَ اَيْدِيهِمْ وَ اَرْجُلُهُمْ بِما كَانُوا يَعْمَلُونَ (۲۴ نور) ما به این شهادت‌ها احتیاج داریم.. وعده بعدی ما: انتخابات، انشاالله🌹 ❤️ @sobhetazedam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما را به دعا کاش فراموش نسازند.. @sobhetazedam
ای کاش گشوده‌بال تر برگردی کامل‌تر و بی‌مثال‌تر برگردی ای رود که اندیشه دریا داری باید بروی، زلال‌تر برگردی و هذا شهر نبیک.. @sobhetazedam
بسم الله النور . الحمدلله مجموعه غزل چاپ نشده ام با عنوان « به انتقام قسم » نامزد دریافت جایزه کنگره شعر و داستان انقلاب شد. @sobhetazedam
. نامزدهای بخش مجموعه شعر سیزدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب @sobhetazedam
اسم همسر شهید سجاد طاهرنیا "نسیبه" بود. حتما می دونید نسیبه زنی بود در صدر اسلام که در جنگ احد وقتی مردها فرار کردند ایشون ایستاد و از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دفاع کرد و زخمی شد. دیروز شاعر انقلابی کشورمون خانم عاطفه جوشقانیان بعد از خوندن مطالبی که درباره خانم شهید طاهرنیا نوشتیم، این شعر بسیار قشنگ رو سرودند. تقدیم به روح نورانی نسیبه علی پرست همسر شهید مدافع حرم، سجاد طاهرنیا : نسیبه باش دل من، نسیبه ای که خطر کرد همانکه در اُحد از جان و مال خویش گذر کرد همانکه وقت فرار فلانیان و بزرگان طمع نکرد و نترسید و ماند و سینه سپر کرد نسیبه باش همانکه حُنین شاهد او بود همانکه چادر غیرت برای معرکه سر کرد نسیبه را بشِناس و نسیبه‌های زمان را همانکه مانده به دل‌ها، همانکه عزم سفر کرد که بعد رفتن یارش، نبود صبر و قرارش که ذره ذره غمش در دل زمانه اثر کرد تمام دغدغه‌ی او ظهور بود و امامش از آنچه غیر امام و قیام بود حذر کرد نسیبه باش دل من! پر از وقار و پر از نور که در سیاهی دوران به جز نسیبه ضرر کرد عاطفه جوشقانیان https://eitaa.com/abbasivaladi
برگزیدگان نهایی بخش مجموعه شعر جشنواره شعر و داستان انقلاب الحمدلله @sobhetazedam
بسم الله النور به قطره قطره باران قسم که دریاییم به برگ برگ درختان… که دشت و صحراییم بهار روی من و تو حساب وا کرده که در تلاطم اسفند هم شکوفاییم غروب پشت سر ماست، پیش رو صبح است بیا و بگذر از امروز، رو به فرداییم در انتظار طلوعیم، از چه بنشینیم؟ بلند شو که ببینند در بلنداییم به رغم سعی غبار و تلاش مفرط سنگ درون آینه‌های شکسته پیداییم بگو به باد و به طوفان، که مومنیم به نوح بگو به نیل و به فرعون، یار موساییم سری اگر به بدن مانده هم فدایی دوست قسم به نیزه سرافراز معرکه، ماییم تمامی شهدا رأی رأی می‌آیند سپاه نور می‌آید، که گفته تنهاییم؟ به رد پای شهیدان قسم که تا خورشید برای روشنی سرنوشت می‌آییم @sobhetazedam
قسمتی از وصیت‌نامه تکان دهنده شهید امیر حاج امینی اگر به واسطه خونم حقی بر گردن دیگران داشته باشم، به خدای کعبه قسم از مردان بی‌غیرت و زنان بی‌حیا نمی‌گذرم. @sobhetazedam
بسم الله النور شیوایی سکوت همه کهکشان تویی غوغا تویی و همهمه‌ی در جهان تویی قطره منم، حقیر منم، بی نشان منم دريا تویی، کویر تویی، آسمان تویی هم از قدیم بوده ای و هم قدیم، تو هم بی زمان خود تویی و هم، زمان تویی جریان تویی که در همه جا منتشر شدی در رگ رگ سراسر دنیا روان تویی تنها تو را شنیده جهان از دهان من گلدسته ای شدم که برایش اذان تویی اصلا کجا فرار کنم از محبتت؟ هر سو نگاه می کنم ای مهربان، تویی @sobhetazedam
🔹سیر در آیات عالَم🔹 نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت «أَلَم أَعْهَد إِلَيكُم يا بَنی آدَم» برایم خواند از آن عهدی که آدم بست -آن پیمان- برایم گفت برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق می‌زد به یاد نوح بود از کشتی و طوفان برایم گفت به ابراهیم و موسی و به اِل‌یاسین سلامی کرد به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت «محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک» زمین را زیر و رو کرد از غم پنهان برایم گفت سپس «إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا» را بر زبان آورد نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت مرا خوف و رجای حرف‌هایش جذب خود می‌کرد که آیه آیه از «تکویر» و «اَلرَّحمان» برایم گفت هزار و چندصد سال است در دل حرف‌ها دارد شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالَم را سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5874@ShereHeyat