eitaa logo
صبح تازه دم ( عاطفه جوشقانیان)
447 دنبال‌کننده
105 عکس
16 ویدیو
0 فایل
عاطفه جوشقانیان @joshaghanyan ای صبح زودم! رفتی و من خواب ماندم..
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله النور طلوع کردی و از نورت آفریده شدم دم از بهار زدی، گل به گل دمیده شدم🌹 😍 @sobhetazedam
طلوع کردی و از نورت آفریده شدم دم از بهار زدی ، گل به گل دمیده شدم من اتفاق کمی بودم و شبی ناگاه نگاه کردی و اینگونه شد که دیده شدم به خاطر تو غزل گفتم ای سراسر شعر به خاطر تو غزل گفتم و شنیده شدم ببین نمی شکنم در کویر سختی ها که در پناه تو ای ابر، آبدیده شدم تو آسمانی و من تا خلاصه ات باشم شبیه نم‌نم باران شدم، چکیده شدم @sobhetazedam
تقسیم کردی با خدا دارایی ات را ای آسمان دیدم دل دریایی ات را تنها نه در کار تجارت سود کردی در عشق حتی دیده ام دانایی ات را خالی شود از غیر او وقتی جهانت پیغمبری پر می کند تنهایی ات را حوریه ای را پرورش دادی، مگر تو از آسمان آورده ای لالایی ات را؟ آن مادری ها را تو یادش داده بودی تکثیر کردی اینچنین زیبایی ات را شعب ابی طالب پدید آورد بانو آزادگی را، نسل عاشورایی ات را از عالم بالا کفن آمد برایت فهمید دنیا تا ابد والایی ات را.. سلام الله علیها @sobhetazedam
وا محمدا وا محمدا وا محمدا اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا و غیبة ولینا.. آتشتفشان بغضم و یک سینه فریادم.. @sobhetazedam
لحظه دیدار نزدیک است.. @sobhetazedam
و صبح تازه دمی که به محضر آفتاب تقدیم شد😍 بماند به یادگار ۶ فروردین ۱۴۰۳ @sobhetazedam
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوالمحبوب توفیق شعرخوانی در محضر مبارک حضرت ماه😍 در این شب خاص الحمدلله توفیقات زیادی نصیبم شد. از زانو زدن در محضر ایشان و تقدیم کتاب شعرم (صبح تازه دم) گرفته تا شعرخوانی، تحسین های حضرت آقا برای شعرم و تعاریف ایشان از ذوق و قریحه من ... و حتی نکته ای که راجع به شعرم فرمودند تا به این بهانه کمی بیشتر از دیگران مخاطب حضرت ماه باشم. اما بیشترین لذت این دیدار برای من، همان دعای عاقبت بخیری حضرت آقا بود. دلم نیامد برای خودم به تنهایی آن را بخواهم، برای همه شما خواستم. باشد که قسمت شما شود این لذت. الحمدلله الذی هدانا لهذا.. فدای نکته‌سنجی‌ات، تمام شعرهای من ... . ۶ فروردین ۱۴۰۳ @sobhetazedam
. . اول قرار بود خانم جوشقانیان شعری را که برای قرآن گفته بود بخواند اما بعد قرار شد با موضوع پدر شعر بخواند. شعرش با موضوع پدر شعر بهتر و قوی تری بود اما موضوع قرآن هم جایش در شعرخوانی امسال خالی ماند ردیف شعر متفاوت بود و مطلع غزل این بود: «صدا شکوه، صدا پرطنین جوان متفاوت...» آقا موضوع شعر و طبع خوب شاعر و ردیف مشکل شعر را تحسین کرد و اشاره کرد که چند جای شعر فعل ها بدون قرینه حذف شده اند. من این شعر را چند بار خوانده بودم ولی متوجه این مشکل نشده بودم. لابد گروه بررسی آثار هم همین طور. دوباره که به شعر مراجعه کردم دیدم که نکته ی قابل تاملی است. یادم باشد که درباره ی حذف به قرینه و بی قرینه بیشتر مطالعه کنم... این که شخص اول مملکت باشی و این طور حواست به جزئیات و نکات فنی باشد شاید عجیب باشد اما عجیب تر این که در چنین جلسه ای که همه ی توجه ها به شاعر است طوری با ملاطفت نقد کنی که آن شاعر فشاری روی خودش احساس نکند و در آخر خجالت زده نشود. یک جاهای این دیدار برای شاعرها آموزنده است و یک جاهایی هم برای ناقدها. خانم جوشقانیان چند سالی است که با تشکیل کنگره ی زیر یک سقف شاعران را به سرودن شعرهای خانوادگی و عاشقانه های حلال ترغیب می کند و امسال هم آقا چند باری از این موضوع ابراز رضایت کرد. بخشی از حاشیه نگاری آقای از دیدار شاعران با مقام معظم رهبری در سایت آیات غمزه @ayateghamze @sobhetazedam
با چشمه بجوش و همه‌دم در جرَیان باش با رود رفاقت کن و هر لحظه روان باش با پنجره ها اُخت شو، اَخمی بگشایند با باد سبکسر نَپَری ها! نگران باش تا رخوت و نخوت ننشیند به جهانت گنجشک شو و پر بزن و پرهیجان باش فریاد بزن شوق شکوفایی خود را از ماذنه بیرون بزن و شور اذان باش تا چند فقط سنگ؟ بیا آینه تر شو دیروز چنین زیستی امروز چنان باش مردانه بمان پای غروری که شکوه است نازک دل و پر عاطفه، اندوه زنان باش ای آتش پرنبض شبان قبل نبوت دلگرم ترین لحظه‌ی شب های جهان باش آن شب که تو بیدار بمانی شب قدر است بیدار بمان ای دل و ماه رمضان باش @sobhetazedam
آن شب که تو بیدار بمانی شب قدر است بیدار بمان ای دل و ماه رمضان باش التماس دعا🌹 @sobhetazedam
امان از این تناقض‌ها و از اندوه دوران‌ها که دائم سوگواری، سوگوار عید قربان‌ها پر از خون و پر از خنجر، پر از سنگ و پر از سنگر تمام کوچه ها، پس کوچه‌ها، نبض خیابان‌ها چرا چندیست زیتون در بساط باغبانت نیست؟ دهان باغ را بستند با انبوه سیمان‌ها؟ بزن فریاد: ای مردم که در ساحل نشستید و... یکی جان می‌سپارد پیش چشمم، آی انسان‌ها! همه هفت آسمان پشتت، زمین سنگی ست در مشتت که روزی پس بگیری خاک را از چنگ شیطان‌ها و صبحی جمعه از دیوار ندبه عهد می‌خوانیم صدایش می‌کنیم آن روز دیوار مسلمان‌ها  @sobhetazedam
بسم الله القاصم الجبارین..
دعای امام سجاد(ع) براى سپاهیان اسلام: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِينَ بِعِزَّتِكَ ، وَ أَيِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِكَ ، وَ أَسْبِغْ عَطَايَاهُمْ مِنْ جِدَتِكَ . اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ كَثِّرْ عِدَّتَهُمْ ، وَ اشْحَذْ أَسْلِحَتَهُمْ ، وَ احْرُسْ حَوْزَتَهُمْ ، وَ امْنَعْ حَوْمَتَهُمْ ، وَ أَلِّفْ جَمْعَهُمْ ، وَ دَبِّرْ أَمْرَهُمْ ، وَ وَاتِرْ بَيْنَ مِيَرِهِمْ ، وَ تَوَحَّدْ بِكِفَايَةِ مُؤَنِهِمْ ، وَ اعْضُدْهُمْ بِالنَّصْرِ ، وَ أَعِنْهُمْ بِالصَّبْرِ ، وَ الْطُفْ لَهُمْ فِي الْمَكْرِ. @sobhetazedam
. . و صبحی جمعه از دیوار ندبه عهد می‌خوانیم صدایش می‌کنیم آن روز دیوار مسلمان‌ها.. @sobhetazedam
حیف موشک برای حیفا نیست؟ میرود چون به باد با پُف ما یعنی اصلا تمام اسرائیل می‌شود غرق داخل تُف ما یک کشیش مسیحی آمد و گفت: این نتانیاهو آدم خوبی است گفتم این را که گفته؟! و فرمود: بوده از کشفیات اسقف ما در یمن قتل عام شد اما این بشر یک کلام حرف نزد تا در ایران خری لگد زد، گفت: هست این مایه‌ تأسف ما در همین چند سال آینده با همین اقتدار قاآنی در فلسطین تمام شهرک‌ها در می‌آیند در تصرف ما حرف‌ها و نکات ارزشمند داخل شعر ما فراوان است البته قافیه کمی تنگ است و شده باعث تکلف ما پس عوض می‌کنیم قافیه را شعرم از انتقاد پر شده است خفه شد شعر توی این خفقان قافیه بعد از این ترور شده است یک نفر مفت می‌خورد آن‌ور یک نفر تیر می‌خورد این‌ور پهن شد سفره حقوق بشر کل دنیا بخور بخور شده است واقعا هنگ کرده مغز بشر همه محتاج رفرشیم انگار کاش دنیای ما ری‌ست بشود زندگی‌ها ‌پر از ارور شده است 📱 @Mh_Mahdaviyan
«والله عزیز ذوانتقام» خودت شوراندی آخر خشم فرزندان رستم را همان شب که شکستی حرمت این خاک و پرچم را چه باک از مرگ تا ما تشنه‌ی دیدار دلداریم که با این تشنه کامی‌ها گرفتیم آب زمزم را ولی بعد از شهادت همچنان دستان ما باز است ندیدی ضرب شست ناب طهرانی مقدم را؟ صدای اقتدار ماست یا تو؟ گوش کن قدری تو که کر میکنی با ادعایت گوش عالم را چه شب ها که غذای غزه رگبار مسلسل بود تو حالا نوش جان کن وعده‌ای این مشت محکم را هنوز آن انتقام سخت مانده، انتخابش کن چه ایامی؟ چه ماهی؟ فاطمیه یا محرم را..؟ @sobhetazedam
«بیمنه رزق الوری» تو صبحی ای همه‌ی شوق زیستن از تو تو نوری ای همه‌ دلگرمی وطن از تو چه رزق ها که به ما می‌رسد به یمن شما چه خیرها که رسیده امام من! از تو به لطف هر نفس تو بهار می‌آید نفس بکش که شکوفا شود چمن از تو ببین چقدر کُمیت زبانمان لنگ است بخوان که شعر شود رشته سخن از تو به شوق اینکه بیایی، چه مرگ شیرینی‌ست! زیارت از من و _الوعده_ آمدن از تو خوشا که لحظه آخر بگویم از ته دل: سلام ای همه آرامش کفن از تو دعاگوی دوستانم در حرم امام رئوف هستم.. @sobhetazedam
بسم الله النور لینک خرید مجموعه شعر از نمایشگاه مجازی کتاب 🔰با تخفیف 🔰ارسال رایگان شاعر: عاطفه جوشقانیان https://book.icfi.ir/book/1021105/%D8%B5%D8%A8%D8%AD-%D8%AA%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D8%AF%D9%85?paginatedParams=page @sobhetazedam
جلسه مخصوص بانوان است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷آفرین به طراحان و دست‌اندرکاران این غرفه 🔸محفل دانایی غرفه‌ای در نمایشگاه بین‌المللی کتاب با معرّفی زنان باحجاب، تاثیرگذار و تمدّن‌ساز. ⚠️پیشنهاد تماشا و بازدید 🆔 @ss_alavi_ir 🌹@sobhetazedam
به نام خدا 🌷«از آخر نوشتن»🌷 ✅نگاهی به صبح تازه‌دم سروده عاطفه جوشقانیان. از انتشارات شهرستان ادب. حتما شنیده‌اید که می‌گویند بیت اول شعر را خدایان می‌دهند و خوانده‌اید که غزل‌نویسان شعرهای خود را از چپ به راست می‌سازند. یعنی قافیه را در نظر می‌آورند و بعد کل بیت را بر اساس همان تولید می‌کنند. این حرف‌ها خالی از اغراق نیست اما همین‌قدر هست که آدم نمی‌داند بیت اول از کجا می‌افتد توی کله شاعر و به هر حال قافیه محتمل تا حد زیادی بر کلمات، تصویرها و حتی لحنی که بیت خواهد داشت تاثیر می‌گذارد. چیزهای دیگری هم هست. مثلا موضوع شعر و ایده‌ای که شاعر در مورد موضوع دارد بر خیال او سایه می‌اندازد. منتهی شعر خانم جوشقانیان چیزی دارد که کل شعر، روال تصویرها و حال و هوا و حتی نحوه پرداختن به موضوع را سر و شکل می‌دهد. آن چیز بیت آخر است. او دنیای خودش را دارد. به همین خاطر نمی‌توان به سادگی شعرش را مثلا توحیدی خواند، هر چند شاعر در صبح تازه دم مناجات می‌کند: طلوع کردی و از نورت آفریده شدم... و با همین رویه نمی‌توان شعر او را آیینی دانست به این خاطر که در منقبت مولا می‌نویسد: در خطبه‌ها از بس معطر بود کامت/ پروانه‌ها پر می‌کشیدند از کلامت... و سایر ائمه نیز در همین دفتر تعظیم می‌شوند. منتهی طرح شاعر طوری‌ست که آدم گمان می‌کند اگر یاد حضرت عباس و حضرت زهرا(س) نیز در میان نبود باز با شاعری طرف است که طرحی از توحید دارد و مسئله امامت و معاد نیز با خیالش ممزوج شده است. زیرا همیشه سرانجامی در کار است که در آن امید، انتظار و سرنوشت سهم به سزایی دارد. شعر «خواب گلدان» بیشترین تصویرهای تلخ این کتاب را در خود می‌بیند و حتی می‌توان گفت جز بیت آخر در همه جا تنش و سایه تیرگی را حس می‌کنیم: روی لب‌های گنجشک، هذیان/ باغچه دیده خواب زمستان... یا: خواب دیدم ترک خورد از بس/ درد دل کاشتم توی گلدان... . با این حال در مقطع می‌خوانیم: زندگی مرده قبل از تولد/ دل نکندی هنوز آی انسان؟ خواب در این شعر اشاره‌ای است به حدیث « اَلنَّاسُ نِیامٌ فَاِذَا ماتُوا انْتَبَهُوا» مردم خوابند و وقتی بمیرند بیدار می¬شوند. گلدان، نماد تنگنای زمین است و البته بهتر است انسان از خواب «زمستانی» بیدار شود و بر خاک آزاد ببالد. چنانچه می‌بینید همین دو بیت و دو نشانه(در شعر نشانه‌های بیشتری هست) تصویرهای مخوف را به سوی سرانجامی می‌برد که همان آزادی است. حتی در شعری در رثای امام رضا می‌خوانیم: می‌خواست تا نور ایزد بعد از تو خاموش باشد/ او کیست پس می‌درخشد چون ماه بالای بالین. چنانچه می‌دانید این بیت به حضور امام جواد (ع) بر بالین مولا اشاره دارد، درست زمانی که دشمنان گمان می‌کردند با شهادت ایشان کار امامت را تمام کرده‌اند. این همان نگرشی‌ست که در تفکر شیعه به آن انتظار می‌گویند. در شعر دارالسلام که در منقبت مولاست هر چند برش‌هایی در بلا و مظلومیت داریم، کار با این بیت پایان می‌یابد: از حُسن آغاز تو می‌شد خوب فهمید/ مهدی یقینا می‌شود حسن ختامت. داشتن طرحی از سرنوشت به خودی خود نحوی نوشتن معاداندیش است. این طرح می‌تواند رنگ و بوی سیاسی بگیرد. مثلا در شعری که زبان حال خانم زینب در گفت و شنود با برادر شهیدش هست می‌خوانیم: سر می‌دهیم و روسری از سر نمی‌دهیم/ باید به دخترم برسد ارث مادرم. در این شعر حادثه عاشورا و مقاومت حضرت زینب برش می¬خورد به ماجرای حجاب که در این ایام تبدیل به مسئله‌ای سیاسی شده است. گویا قیام‌لله که از دیر باز در جریان بوده هنوز هست و در زندگی روزمره ما جریان دارد. زندگی، همین زندگی پیش رو، پشتش به سنتی گرم است و در ادامه نیز به سوی نحوی از گشایش کشیده می‌شود. طرح خانم جوشقانیان از تاریخ و سرنوشت، تبدیل به بیانی فلسفی نشده است. حتی می‌توان گفت تکیه شاعر بیش از در کار آوردن صناعت یا تصویرسازی، بر عاطفه است: بیا و دست نوازش بکش به روی سرم/ ببین که بعد تو تنهاترم، شکسته‌ترم... . اما به آنچه می‌گذرد به روش خودش یعنی با طرحی از سرنوشت، واکنش نشان می‌دهد: چه بازگشت پیکر شهید حججی باشد یا تشییع سردار قاسم سلیمانی و چه غم از دست دادن دوستان و آشنایان. در هر صورت آینده‌ای هست که بیت‌های پایانی را می‌سازد و آن را تبدیل به سرانجام زندگی یا سرانجام شعر می‌کند. یعنی عواطف، خیالات و عواطف شاعر را به سوی خود می‌کشد. در شعرهای «صبح تازه‌دم» معاد یا اگر این طور دلتان می‌خواهد بگویید سرنوشت، نه فقط مقطع شعر بلکه سرانجام شعرها را رقم می‌زند. 🔰یادداشت ، شاعر، نویسنده و پژوهشگر ادبی eitaa.com/sobhetazedam